💠کار ناتمام و کودک بالغ
🔸 هدف ما این است که بررسی کنیم در گذشته چه گرفتیم و چه نگرفتیم. میخواهیم کارهای ناتمام خود را شناسایی نماییم. امروز که
#بالغ و بزرگ هستیم، میتوانیم این کارهای ناتمام را تمام کنیم و به زندگیمان سر و سامانی بدهیم.
🔸 احساس
#بی_ارزش بودن میتواند ناشی از زندگی کردن در خانهای باشد که انتظارات
#سختگیرانهای حاکم بودند و معیارها در سطح بالا قرار داشتند. ممکن است مقررات سختگیرانهای حاکمیت داشتند و به احساسات و عواطف ما بهای لازم داده نمیشد.
🔸افرادی که به این خانوادهها تعلق دارند به لحاظ احساسی و عاطفی رشد نمیکنند. زندگی احساسی آنها
#بلوغ نیافته باقی میماند، در حالی که در سایر عوامل کودک رشد میکند.
🔸 گاه ما این شرایط را
#عقبماندگی_احساسی مینامیم. این بچهها اغلب به لحاظ عقلی و جسمی حسابی رشد میکنند اما هنوز کودک هستند ــ بدون توجه به سن و سالشان کودک هستند. به این بچهها اغلب
#بچههای_بالغ میگوییم.
🔸به لحاظ ظاهری بزرگ و بالغ به نظر میرسند. مسئولیتهای بالغانه دارند. سبک و طرز زندگیشان بالغانه است. اما در درون، چونان یک
#کودک_آسیبپذیر هستند. به ظاهر شایسته و با صلاحیت هستند، اما در دلشان رنجش دارند.
🔸 تجربه نشان می دهد ، کسانی که احساس ارزشمندی ضعیف دارند همیشه میخواهند خودشان را برای آینده آماده کنند.
🔸 پیام ما به آنها این است که زمان تمرین تمام شده و نمایش شروع شده است. حالا زندگی اینجا و در اختیار شماست. این مفهوم بسیار مهمی است زیرا کسانی که
#خودباوری ضعیف دارند، همیشه به زمانی چشم دوختهاند که قرار است به کسی که باید تبدیل شوند. احساس میکنند تنها در آن زمان است که میتوانند به احساس بهتری برسند.
🔸 #خوشبختی چیزی نیست که در یک بستهبندی تمیز بگذارند و به شما پیشکش کنند. خوشبختی به معنای روبهرو شدن با
#واقعیت و
#پذیرفتن آن بهگونهای است که وجود دارد. خوشبختی به مفهوم همجریان شدن با شرایط است.
🔸 خوشبختی در اشکال مختلف از راه میرسد. گاه بسیار شدید است، گاه تصور ناکردنی است. زمانی که احساس خوشبختی میکنیم که با موضوع خوشبختی مشغله ذهنی نداشته باشیم.
🔸 برای شاد بودن و رضایت داشتن، کار به خصوصی نباید بکنیم، به موفقیت خاصی هم نباید برسیم. مسئله بر سر بودن است و نه کاری انجام دادن.
🔸 کودکان بالغ یا بالغهای کودک مانده در
#انتظارات به سر میبرند. آنها به عنوان کودک معتقد بودند اگر از خانه پدری بیرون بروند، مستقل میشوند، حرف زور نمیشنوند و میتوانند زندگی خود را به شکلی که میخواهند اداره کنند. آدمهای جالبی را پیدا کنند تا در کنار آنها زندگی کنند.
🔸 آنها به یقین میپندارند که به خواستههای خود میرسند و دستکم مطمئن هستند که هرگز مانند پدر و مادر خود نمیشوند. هرگز.
🔸یکی از انتظارات عمده این است که، حداقلی از احساس ناخوشایندی وجود خواهد داشت. فکر میکنم این در نتیجه
#سرزنش کردن پدر و مادر و دیگران است که آنها را مسبب ناخشنودی خود در زندگی میدانند.
🔸 وقتی کسی مستقل میشود، از رفتارهای ناخوشایند قبلی فاصله میگیرد. بنابراین میتوان انتظار داشت که زندگی خوشایندتر شود، از شدت
#استرس آن کاسته شود و بتوان شادمانتر زندگی کرد. شاید بخشی از شادمانی و احساس خوشبختی،
#دوام_آوردن و
#تحمل_کردن تألمات زندگی است. تحمل نومیدیها و ناخشنودیها.
🔸 این اندیشهها، احساسات و نظرات در دوران کودکی شکل گرفتهاند. به جای گوش دادن و اعتماد کردن به
#خویشتن_درون_خود، بسیاری با انتظارات خانواده، مدرسه، دوستان و رسانهها همگام میشوند. تلویزیون یک منبع مهم برای بسیاری از انتظارات ماست.
#دکتر_مهدی_قاسمی #روانپزشک_و_رواندرمانگر#گروه_روانپزشکی_ویان @vianclinics