توره | اساطیر باستان

#آناهید
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 تا کنون در تبیین اینکه دیانت #زرتشتی چگونه عناصر تشکیل دهنده خود را از اعتقادات بسیار باستانی #سانسکریت و #ودایی وام گرفته است، مباحث بسیاری را مرور کرده ایم. در این مقاله ابتدائا باید بدانیم که شکل امروزی زرتشتیت خط سیر تبدیلی واضحی از پاگانیسم سانسکریت به یک دین با اعتقاد به وحدت یا ثنویت وجود داشته است. متون باستانی زرتشتی در ابتدا سه وجود والاگهر از پانتئون ودایی را برگزیده اند و آنها را به عنوان "آفریننده های اصلی" معرفی نموده اند. شاید این "تثلیث" را بتوانیم در موازات تثلیث #تری_مورتی از تدین #هندو بپذیریم. چرا که دو رسته اعتقادی هندوئیسم و زرتشتیت، به موازات هم از دل اعتقادات بسیار باستانی سانسکریت هندو-اروپایی برخاسته اند. این تثلیث زرتشتی سه شخصیت با عنوان #اهورا معرفی میکند که در کنار هم صاحب و مدبر تمام قدرتهای جهان هستند.

1. مزدا اهورا: اولین #اهورا موکل بر دانش و آگاهی است. او "دانای کل" و آگاه بر تمام آن چیزی است که در زمان اتفاق افتاده یا اتفاق خواهد افتاد. شاهدیم که #اهورا_مزدا بعدها به شکل آفریننده قادر مطلق و "یگانه" نمود می یابد و باقی دیتی ها تحت لوای قدرت و آفرینش او پای بر وجود #مینو می گذارند.

2. میترا: دومین اهورا موکل بر حقیقت و "بینای کل". #میترا یا #مهر همانگونه که پیشتر هم گفته شد پاسدار حقیقت و روشنی است. او بیننده مطلق است و هیچ ظاهر و باطن و اندیشه و رفتاری از او پنهان نمی ماند. میترا بعدها به عنوان یک #ایزد بزرگ و پر اهمیت با حفظ قدرت توکل خود ایفای نقش میکند.

3. اپم نپات: سومین اهورا یعنی #اپم_نپات (Apam Napāt) "وجود مطلق" است. او معنای هر چیزی است که شکل و ظاهری می یابد و قدرت او در آفرینش مادی است. در این مجال ما در مورد شخصیت اپم نپات بحث می کنیم.

#اپم_نپات در دیانت اصلی سانسکریت یک خدای اصلی و ازلی بسیار مهم است. او را میتوان خدای پره موردیال تمام "آبها" دانست. پس اوست که قدرت آفرینندگی را در دست دارد چرا که "آب" عنصر آفرینش است‌. اما طی گذر اعصار جایگاه او در خود اعتقادات سانسکریت و همچنین هندوئیسم و زرتشتیت کمرنگ می شود. شاهدیم که قدرت او در دین هندو به طور کامل به شخصیت #وارونا واگذار می گردد. در زرتشتیت نیز پس از تکمیل عرصه دینی او به عنوان یک ایزد خرد و تحت نظارت ایزدبانو #آناهید حفظ جایگاه می کند. به طوری که اگر بخواهیم یک ایزد زرتشتی موکل بر قدرت آبها معرفی کنیم شخصیت اول مورد معرفی باید ایزدبانو #آناهید باشد.

در هر صورت در شکل نهایی زرتشتیت، اپم نپات ایزد "آبهای زمینی" است. او صاحب قدرت رودها، آبشارها، برکه ها، جویبارها و حتی چاهها و قناتها است. نام او را باید همتراز با مفهوم "فرزند آبها" یا حتی "نوه آبها" در نظر بگیریم. او در متون زرتشتی با لقب "بُرز" یا "بلند قد" خطاب شده است و همچون تمامی دیگر ایزدان صاحب اسب تیزپا است. (استعاره از اینکه جابجایی فیزیکی برای وجودان مینوی معادل اجسام مادی نیست و آنها توانایی حضور در هر نقطه ای در هر لحظه که بخواهند را دارند)

وظیفه اصیل اپم نپات پراکنده ساختن آبهاست. او هنوز خوی خالقیت خود را به همراه دارد و با پخش کردن آبها در منابع زمینی زندگی را در عرصه گیتی پراکنده میکند. پس بدون اپم نپات هیچ گیاه و حیوان و انسانی زنده نمی ماند. همچنین او یکی از شخصیتهای "سایکوپامپ" (همراهی کننده ارواح) در عرصه اساطیر #آریایی است‌. اپم نپات #فروهر‌های پاکان را می جوید و قدرت آنان را به آب میدهد تا آبهای جاری بر زمین را از ریمنی و پلیدی تطهیر کند. بنابراین او همواره شکارچی فرَوَشی های نورانی و والا است.

در #گاهان #اوستا در مورد او میخوانیم:

"ای اسپنتمان زرتشت! اپم نبات به همراهی باد چالاک و فر در آب آرام گزیده تا فروهر‌های پاکان را به هریک از مکان‌ها در جهان مادی، حصه یی معین از آب تقسیم کند."

همچنین در #زامیاد یشت در مورد او میخوانیم که در جست و جوی فر ایزدی به دریای #فراخکرت وارد می شود:

"فَر به دریای فراخکرت جَست، آنگاه اپم نپات تیز اسب بی‌درنگ آن را دریافت. اپم نبات تیز اسب آرزوی داشتن آن نمود. این فرّ دست نیافتنی را من خواهم گرفت! از ته دریای ژرف. پس سرور بزرگوار، شهریار شیدور، اپم نبات تیزاسپ را می‌ستائیم! آن دلیر اجابت‌کنندهٔ خواستار را. و آن کسی را که بشر را بیافرید، که بشر را ساخت و آن ایزد آب، اپام نپات را، که نیکو بشنود هر آن گاه که او را بستایند."

در میان تمامی دیگر ایزدان، اپم نپات با شخص #وایو، ایزد بادها بیشترین ملازمت و همکاری را دارد. چرا که این دو ایزد با کمک یک دیگر فروهرهای پاک را در عرصه آفرینش پراکنده می کنند.

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir
👁‍🗨 در تقویم اساطیری فرهنگ #آریایی و دیانت #زرتشتی، موعد #تیرگان یادواره چند واقعه است.

1. این روز به نام #تیشتر ایزد از ماه مربوط به تیشتر (تیر) شناخته میشود و تقارن این دو نام روز و ماه جشنی نکو به نام #تیرگان است که به افتخار #تیشتر ایزد باران نگه داشته میشود.

2. به چنین روز در تاریخ ابتدایی خلقت تیشتر ایزد و #اپوش دیو (دیو خشکسالی) به پیکار هم رفتند و در پایان به استعانت #هورمزد و #آناهید، باران به پیروزی رسید و خشکسالی و مرگ به تاریکی رانده شد.

3. این روز هنگامه تیر اندازی #آرش از فراز #دماوند بزرگ برای مشخص نمودن مرز ایران و #توران و روز جانفشانی و عروج این پهلوان است.

4. در تقویم نوین ایران این روز را موعد گرامیداشت بام ایران، قله #دماوند نسبت داده اند.

🌧🌧 "توره | اساطیر باستان" فرا رسیدن سیزدهم تیر ماه و #تیرگان باستانی را خدمت همه یاران همراه شادباش عرض میکند و آرزوی اوقاتی پر از روشنی و نشاط برای شما دارد! 🌧🌧

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👁‍🗨 کانال "توره | اساطیر باستان" تقدیم می دارد!

نماهنگ بسیار زیبا و دلنشین "ای آناهیتا" در وصف ایزدبانوی بزرگ اساطیر #آریایی و دیانت #زرتشتی پرداخته شده است.

در این اثر "شهریار طیار" با صدای گیرای بانو "سعیده بزرگمنش" و هنرنمایی بانو "الهه محمدیان" در نقش #آناهید، قسمتی از #آبان_یشت از #اوستا ی مقدس در وصف ایزدبانوی بزرگ آبها و پاکی را به آواز نشانده است.

کانال توره ضمن عرض شادباش پیشاپیش فرا رسیدن گاهنبار خجسته #آبانگان، شما عزیزان همراه را به گوش فرا سپردن و تماشای این قطعه زیبا دعوت می نماید.

🍁🌊 آبانگان همایون باد! 🌊🍁

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 در عرصه اساطیر #آریایی به تصدیق "تیر یشت" از #اوستا ی مقدس می دانیم که آبادانی امروز پهنه ی گیتی وامدار نبرد کیهانی عظیمی است که روزگاری در آسمان مینوی رخ داده است. در این نبرد که روزهای طولانی به درازا کشید ایزد مقدس و مبارک باران یعنی #تیر (#تیشتر به پهلوی) و دشمن همیشگی اش #اپوش دیو، وجود خشکسالی و بی برگی با هم گلاویز شدند.

صحنه نهایی جنگ را دو اسب آسترال نیرومند رقم زدند. تیشتر همچون اسبی شبقگون و زیبا که چشمانی چون آب زلال داشت و زورمندی هزاران رود و مسیل را با خود به همراه آورده بود و اپوش با هیبتی سرخ فام و خشن که از چشمانش شراره های آتش می بارید و به هر عرصه که پای می گذاشت هرچه آب و آبادانی را ویران می ساخت.

پس به یاری #هورمزد دادار و کمک #آناهید ایزد اردویسور توانا، تیشتر توانست اپوش را شکست دهد و وجود گیتی را از شر خکشسالی و مرگ رهایی دهد.

🌧🌿 تیم تحریریه کانال "توره | اساطیر باستان" فرا رسیدن گاهنبار فرخنده و باستانی #تیرگان را به تمامی یاران همراه شاد باش عرض می کند🌿🌧

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 میتولوژی در فرهنگ اقوام #ارمنی در دوران پیش از مسیحیت جایگاه ثابتی داشته است. ارامنه باستانی همچون دیگر اقوام هندو اروپایی از رکن ادیان پاگانیستیک در تعریف مفاهیم مقدس بهره جسته اند. پس یعنی ارامنه کافرکیش پیش از مسیحیت خدایانی را می پرستیدند. اما باید بدانیم که مجموع پانتئون این خدایان به وجود آمده از چند خاستگاه است.

به عنوان باستانی ترین منبع، خود ارامنه بومی خدایان پروتو ارمنی داشته اند که تقریبا موازی با وجودانی هستند که در فرهنگ #سانسکریت تقدیس شده اند. خدایانی همچون #آرو (Arev خدای خورشید)، #آستغیک (خدابانوی عشق و باروری) و #نوارد (خدابانوی جنگ) از این رسته اند.

با ظهور آیین #زرتشتی نزد آریائیان، ارامنه نیز به تبعیت از دیگر اقوام #آریایی شکل خاصی از زرتشتیت را پذیرفتند و بخش عظیمی از پانتئون ارمنی به این منوال شکل گرفت. خدایانی همچون #آرامازد (موازی با #اهورا_مزدا#آناهیت (معادل #آناهید#میهر (معادل #میترا) و #اومانوس (منطبق بر شخصیت #وهومنه) را می توان از این دسته خدایان نام برد.

همچنین تعدادی از خدایان مورد پرستش ارامنه از فرهنگ #اورارتی وام گرفته شده اند. #ساریس و #باگوارتی خدایانی مشهور از این دسته اند.

اما شخصیت مد نظر ما خدایی بسیار باستانی از موکلان طبیعت است که توسط باستانی ترین اقوام ارمنی پرستیده میشد و مورد ستایش بوده است.

#آمانور در اساطیر #ارمنی خدای زیبای طبیعت و گلها و مرتبط با مفهوم "سال نو" است. نام او را در رسته زبانی ارمنی به "آورنده میوه" تعبیر نموده اند. چرا که حضور آمانور نوید بخش رسیدن بهار و باز به بار نشستن درختان میوه و وفور نعمت بوده است. پس در یک کلام آمانور خدای بهار است.

شخصیت آمانور در مناطق خاصی از سرزمین های شمالی پرستیده میشده، در صورتی که در حاشیه رود ارس شواهدی مبنی بر پرستش خدایی با عنوان #واناتور را یافته ایم که توصیفاتی مشابه با آمانور دارد.

مراسم خاص پرستش بهاره آمانور هر ساله توسط ارامنه در آستانه سال نوی ارمنی (در حوالی موعد ماه اردیبهشت ایرانی) برگزار میشد. این مراسم به رقص و پایکوبی و میگساری می گذشت و عشاق در آن به خلوت و همبستری می پرداختند! در این جشن مرسوم بود که آقایان تاجهایی از شاخ و برگ انگور بر سر بگذارند و بانوان دامن خود را با گلهای میخک بیارایند. پادشاهان به موعد ورود آمانور بار عام می دادند و مردم فقرا و اقشار پایین دست جامعه را اطعام می نمودند تا همه در شادی بهاره شریک باشند.

اگر بخواهیم معادلی از پانتئون یونانی برای آمانور برگزینیم این شخصیت بی شک #دیونیسیس خواهد بود. چرا که او نیز همانند همتای ارمنی خود صاحب درختان میوه و تاکستانها و موکل بر شراب و شراب گیری بوده است.

در دوره های متاخر با ورود خدایان معادل از زرتشتیت به پانتئون ارمنی آمانور فرزند #آناهیت دانسته شد. چرا که بنا به قاعده طبیعت نیز بدون بارانها و جاری شدن جویبارها در فصل بهار میوه ای از درختان حاصل نخواهد شد و بهار طبیعت حاصل پیوند آب با زمین است!

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در متون دیانت #زرتشتی و اساطیر #آریایی باستان دو نام خواننده اصلی برای ایزدبانوی آبها یعنی #آناهید موصوف است.

#ناهید یا #آناهیتا (که در میان آریاییان ارمنی #آناهیت خوانده می شود) متشکل از دو بخش "نا" (پیشوند منفی ساز) و "هیتَه" (از مصدر "هیدن" به معنای آلوده ساختن و ناپاکی) است که در معنای کلی "نفسی که هیج آلودگی را بدان راه نیست" در نظر گرفته شده. این نام بی شک اشاره به وجهه روشن و پاک عنصر مقدس آب دارد که از بین برنده تاریکی و سیاهی #اهریمن است.

اما صفت دیگر را #اردویسور (Artavisūrah) گفته اند. در توصیفات از #آبان_یشت #اوستا ی مقدس آناهید را ایزدبانویی می یابیم که در هنگام نبرد با اهریمنان خشمگین و غران است و سوار بر ارابه ای که دو اسب بادپا آن را میکشند همچون "رود طغیانگر" به لشکر تاریکی می تازد. اردویسور بدین دلیل به معنای "رود غرنده" بدو نسبت داده شده است.

💐🌊 کانال "توره | اساطیر باستان" فرا رسیدن دهم آبان ماه، موعد #آبانگان باستانی آریایی و روز نکوداشت ایزدبانو آناهید پاک را به تمامی یاران همراه خجسته باد عرض می کند. 🌊💐

@Torecilik
👁‍🗨 در تیر یشت می خوانیم که نبرد سی روز به طول می انجامد و تیشتر در هر ده روز به همین ترتیب فوق الذکر در هیبت تناسخ های خود در نبرد ظاهر می گردد. میدان نبرد تا جایی که تقریبا با اطمینان می توان پیشگویی کرد دریای #فراخکرت (به احتمال زیاد دریای مازندران) است! چرا که دریای فراخکرت در بسیاری موارد صحنه ای مقدس برای منزلگیری بسیاری از عناصر اوستا بوده است. چونان که جایگاه درخت زندگی هوم سپید (#گئوکرن) و لانه #سیمرغ و جایگاه #کرا_ماهی ها نیز طبق تعریف در همین دریا قرار دارند.

در ابتدا واضحا تیشتر ضعیف و ناتوان است و اَپوَش آتشین کاملا بر وی مسلط می شود و او را تا مرز نابودی همیشگی می کشاند. در اول بار تیشتر از عرصه نبرد عقب می نشیند و از ایزدبانوی بزرگ #آناهید کمک می خواهد. او آناهید را ستوده و برایش قربانی نیکو تدارک می بیند. بنابراین آناهیتا قدرت خروش موج و ریزش آبشار را بدو تقدیم می دارد تا همچون سیلی عظیم بر اپوش بتازد. به نظر میرسد با این کمک عظیم سدی در برابر پیروزی تیشتر نمانده باشد اما در ادامه شاهدیم که اپوش نیز علیرغم خوی اهریمنی خود به درگاه آناهیتا لابه می برد! و عجیبتر اینکه شاهدیم که آناهیتا به او نیز در ابتدا کمک می رساند! (شباهت عجیبی را با روایت معروف نبرد #هوروس و #ست از اساطیر #مصر باستان شاهدیم. هنگامی که هوروس و ست هر دو به شکل دو اسب آبی در نیل در حال نبرد بودند ابتدا هوروس و سپس ست از خدابانوی بزرگ #ایسیس کمک خواستند و ایسیس که بر سر دوراهی مانده بود به هر دوی آنان در مراحل جداگانه کمک کرد که این موضوع باعث اعتراض هوروس به مادرش شد!)

یاری رسانی آناهید به اپوش بی شک نا امیدی و اعتراض تیشتر را بر انگیخت و او دوباره به درگاه ایزدبانو لابه آورد که باعث شد آناهید قدرت عطا نموده به اپوش را باز پس ستانده و به تیشتر واگزار کند. اما تیر در ادامه نبرد باز هم اپوش را چیره و قوی می یابد و درمانده می شود. این بار او مستقیما به درگاه #اهورا_مزدا شکوه می برد که ضعفش بدلیل کمی ستایش و نیایش مردم و بهی نبودن قربانی هاست! پس هورمزد دست به کار شده و خود به همراه امشاسپندان به افتخارش قربانی ترتیب می دهند و این بار قدرت ده مرد زورمند جنگی، ده گاو نر خشمگین و ده اسب تیز پا به وی اعطا شده و نیرو همچون جویبار در سرتاسر بدنش جاری می شود. این بار با قدرت جدید تیشتر موفق می شود اپوش را در چشم به هم زدنی شکست داده و به تاریکی باز گرداند. با شکست اپوش ابرهای باران زا به سرعت از دریای فراخکرت به سوی ایران زمین حرکت کرده و با بارش خود زمین اهورازاد را آباد می کنند.

به جز این روایت منقول در ماجرای #آرش کمانگیر و تیر پرانی او نیز شاهد حضور پررنگ ایزد تیشتر هستیم که قدرت تیر را از چله کمان فراهم می آورد تا هر چه دورتر برود. در آن عرصه تیشتر با ایزد باد #وایو و امشاسپندبانو #سپنتا_آرمئیتی به دستور اهورا مزدا همکاری می کند تا تیری که آرش پرتاپ کرده در نقطه معین فرود آید.

امروزه می دانیم که چهارمین ماه هر سال و سیزدهمین روز هر ماه به افتخار ایزد والای باران "تیر" نامیده شده است. موعد گاهنبار بزرگ "تیرگان" نیز طبعا سیزدهم تیر ماه هر سال می باشد که بنا به روایات بر واقعه تیر پرانی و جانفشانی آرش کمانگیر منطبق است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 نکته جالبی در مورد خدابانو #آناهید در اساطیر #آریایی و به تبع آن دیانت #زرتشتی وجود دارد که در جای خود منحصر بفرد است و آن جایگاه محبوبیت و ستایش "مطلق" برای وی است. هر چند او در آیین مزدیسنا در جایگاه یک ایزدبانو قرارداده شده اما از احترام والاتری نسبت به بسیاری از دیگر ایزدان و حتی امشاسپندان برخوردار بوده است.

باید بدانیم که #آناهید به وضوح ستوده ی هر دو عرصه وجودان مینوی بوده است. در روایات بسیاری در جنگ میان لشکر تاریکی و روشنی از او در جایگاه خدابانوی "داور" استعانت شده. برای مثال در نبرد میان #تیشتر و #اپوش دیو و یا نبرد #فریدون و #اژی_دهاک و حتی مصاف #جمشید و #اهریمن شاهدیم که هر دو طرف معاند به درگاه خدابانو #آناهید عرض التماس و ستایش می کنند و از او می خواهند که آنان را در نبرد یاری دهد. البته پر واضح است (و یا شاید این تفکری خودخواه منشانه از سوی صاحبان دین باشد!) که آناهید همواره جانبدار لشکر روشنی است و تنها قربانی آنان را می پذیرد!

اندیشه مذکور عملا نشان می دهد که آناهید در عصر کافرکیشی ایرانی از بزرگترین مادرخدایان عمده بوده و جایگاهی محکم در اعتقاد ایرانیان داشته است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #آناهیت در میان اقوام #آریایی #ارمنی معادل ایزدبانو #آناهید ایرانی است اما نقشی گسترده تر دارد.

او با شخصیتی مشابه #ایشتار، خدابانوی عشق و باروری و ارباب تمام آبهای آسمانی است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از شناخته شده ترین #دیو های باستانی اساطیر #آریایی و دیانت #زرتشتی، #اژی_دهاک است. روایات بسیاری از این شخصیت در خط داستانی اساطیر آیین #مزد_یسنا موجود است که حتی به #شاهنامه #فردوسی نیز ورود کرده است.

نام #اژی_دهاکه در زبان اوستایی را میتوان با تقسیم به دو بخش معنا نمود. زیرواژه ی #دهاک به معنای "نابودگر" یا به شکل دیگری "سمی" و "مرگبار" و بخش #ازی نیز نوعی از افعی های بسیار غول پیکر معنا می دهند.

در تواصیف اوستا اژی دهاک اژدهایی سه سر و زهرآگین است و از دیوهای کشنده ایست که شورش او از نشانه های شروع آخر الزمان است. او را دقیقا با عبارت "آن که سه سر و سه پوزه و شش چشم دارد" وصف نموده اند. همچنین سه مصاف اصلی او #آتر، #جم و #ثریتونه (فریدون) معرفی شده اند. البته جای فریدون در دوران #سوشیانت و نبرد نهایی توسط #گرشاسب پر خواهد شد.

در #آبان_یشت میخوانیم که او همانند بسیاری دیگر از دیوان برای موفقیت در نیت پلید خود به ایزدبانو اردویسور #آناهید بر سر کوه #بوری قربانیهایی پیشکش میکند و از او میخواهد که او را یاری دهد تا بتواند هر هفت کشور قلمرو ایران را نابود کند. اما آناهیتا او را یاری نمیکند. در این روایت اژی دهاک شخصیتی ظهور نموده از سرزمین #بابل و مردم #تازی معرفی شده است. (که این موضوع را که چنین شخصیتی به نوعی حقیقی بوده باشد محتمل تر میسازد).

پس از این میبینیم که #فریدون قربانی عظیم خود را پیش کش درگاه آناهید میکند و از او میخواهد که وی را بر اژی دهاک پیروزی دهد. از زبان وی در کرده هشتم آبان یشت چنین میخوانیم...

"ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر اژی دهاک سه پوزه ی سه کله ی شش چشم، آن دارنده ی هزار چالاکی، آن دیو بسیار آرزومند دروج، آن دُروَند آسیب رسان جهان و آن زورمندترین دروجی که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه، به پتیارگی در جهان استومند بیافرید، پیروز شوم."

پس با استعانت آناهید فریدون بر اژی دهاک پیروزی می یابد اما به دستور مستقیم #هورمزد از کشتن او منع میشود. چرا که اگر خونش بر خاک ریخته شود چرک و ریمنی پدید می آید و زمین سپنتا از مور و ملخ و مار پر خواهد شد. بنابراین دیو را در غاری در #دماوند کوه به بند می کشد تا موعد آزادی اش برسد و این بار پایان کارش به دست #گرشاسب رقم بخورد. گر چه در آن زمان ایزدان #میترا و #آتر در این نبرد همراه گرشاسب خواهند بود، اما همچنان #بندهشن توضیح می دهد که چگونه یک سوم مردم و ستوران جنبنده بر زمین توسط وی نابود خواهند شد.

در دوران متاخر تر در #شاهنامه با تغییراتی اجمالی اژی دهاک برای اولین بار شکل انسانی به خود می گیرد و همان شاه ظالمی است که پدر خود #مرداس عادل را می کشد و به حکومت #جمشید هجوم می برد. اما باز هم توسط #فریدون از تخت به زیر کشیده می شود. او انسانی است که با #اهریمن به معامله در می آید و به جای بوسه های اهریمن بر سر شانه هایش دو مار می رویند و میخوانیم که چگونه در طول سالهای حکومتش، مغز سر جوانان #آریایی غذای ماران ضحاک است. هر چند شکل معرب نام این پادشاه #ضحاک بیان شده، اما به هیچ عنوان نباید آن را به معنای عربی "خندان" در نظر گرفت و بهتر است حتی در شکل تغییر یافته نیز "زهاک" نوشته شود.

باید بدانیم که توضیحات کامل شورش آخرالزمانی ضحاک فقط از بندهشن قابل برداشت است که ترجمه قسمتی از آن را از استاد #مهرداد_بهار میخوانیم...

"در هزاره #هوشیدرماه مردم در پزشکی چنان ماهر باشند و دارو و درمان چنان به کار آورند و برند که جز به مرگ دادستانی (مرگ مقدّر) نمیرند، اگر چه به شمشیر و کارد بزنند و کشند. پس بی‌ دینی، از روی کین برخیزد و به بالای آن دماوند کوه به سوی #بیوراسب (نام اژی دهاک در بندهشن و به معنای دارنده هزاران اسب) رود و گوید: اکنون نه هزار سال است، فریدون زنده نیست، چرا تو این بند نگسلی و برنخیزی که این جهان پر از مردم است. اژدها از بیم فریدون نخست آن بند را نگسلد تا آن که آن بد کار آن بند را و چوب را از بن بگسلد. پس زور دهاک افزوده شود، بند را بگسلد، به تازش ایستد، همان‌جا آن بد کار را ببلعد و گناه را کردن را در جهان رواج دهد و بی‌شمار گناه گران کند. یک سوم از مردم و گاو و گوسپند و آفریدگان دیگر اهورامزدا را ببلعد و آب و آتش و گیاه را تباه کند.

پس آب و آتش و گیاه پیش هورمزد به گله ایستند و بنالند که فریدون را باز زنده کن تا اژدها را بکشد، چه اگر تو این نکنی ما در جهان نتوانیم بود. آتش گوید روشنی ندهم، و آب گوید که روان نشوم، و پس من دادار هورمزد به #سروش و #نریوسنگ گویم که: تن گرشاسب سام را بجنبانند تا برخیزد. پس سروش و ایزد نریوسنگ به سوی گرشاسپ روند، سه بار بانگ کنند، بار چهارم سام با پیروزگری برخیزد، به نبرد اژدها رود و او سخن گرشاسب نشنود، و گرشاسب گرز پیروزگر بر سرش بکوبد و او را بکشد."

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 اعتقاد راسخ به ایزد بانو اردویسور #آناهید حتی پیش از زرتشتیت میان #آریایی ها رواج داشته است

معابد بسیار باستانی از وی در #ارمنستان و غرب ایران (مناطق #ماد نشین) هنوز پابرجا هستند

▫️ @Torecilik
توره | اساطیر باستان
Audio
👁‍🗨 #موسیقی اساطیری

قطعه "نور اردویسور" اثر آهنگساز بزرگ #اینون_زار است که پیشتر قطعاتی چند از او را از آلبوم موسیقی متن بازی کامپیوتری "شاهزاده ایرانی" شنیدیم.

این قطعه از زیر آلبوم "معمای باغ سلطنتی" وصفی زیبا به سبک #آریایی است از جریان یافتن آبهای زلال و روشن ایزدبانو اردویسور #آناهید در پهنه ی تاریکی #اهریمن! با هم به این قطعه زیبا گوش فرا می سپاریم.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #آریایی و دیانت #زرتشتی، #اپم_نپات (Apam Napāt) را پسر آبها دانسته اند

او شخصیتی متمایز از ایزدبانو #آناهید دارد و به عنوان ایزدی مهربان موکل بر رودها و چشمه معرفی شده.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #آریایی بزرگترین و مشهورترین شاه افسانه ای میان مردم #جمشید است. اگر دقیق تر بنگریم اسطوره ی #جم، #یاما و یا جمشید وجهه ای بسیار باستانی #سانسکریت دارد. هندوان یاما را ایزدی از آسترال های باستانی میدانند اما این شخصیت در دیانت #زرتشتی به شکل شاهی خدای داد ظاهر گشته است.

وصف جمشید در #اوستا، #بندهشن و #دینکرد بسیار است. او را پسر #تهمورث (در اوستا #ویونگهان) می دانند و از دارندگان و پایندگان #فر_ایزدی است. اوست که آریائیان را از سرزمینهای یخ زده شمالی به سمت #ایرانویج و #خونیرس رهنمون شد. در دوران هفتصد ساله حکومت او مرگ و تباهی از میان رفت و آدمیان نمی مردند مگر اینکه کشته شوند. اوستا او را با القابی چون "صاحب رمه" و "زیباروی" معرفی میکند.

جمشید به نوعی #نوح اساطیر آریایی است. تولد او پاداش ساختن #هوماب از #هوم توسط ویونگهان بوده است. در گاهان اوستا اینگونه میخوانیم:

"#زرتشت بدو گفت: درود بر هَومِ! ای هَومِ! کدامین کس، نخستین بار در میان مردمان جهان استومند، از تو نوشاب برگرفت؟ کدام پاداش بدو داده شد و کدام بهروزی بدو رسید؟

آنگاه هَومِ اَشَوَن دوردارنده ی مرگ، مرا پاسخ گفت: نخستین بار در میان مردمان جهان استومند، ویونگهان از من نوشاب برگرفت و این پاداش بدو داده شد و این بهروزی بدو رسید که او را پسری زاده شد، "جمشید" خوب رمه، آن فره مندترین مردمان، آن هورچهر، آن که به شهریاری خویش جانوران و مردمان را بی مرگ و آبها و گیاهان را نخشکیدنی و خوراک‌ها را نکاستنی کرد.

به شهریاری جم دلیر، نه سرما بود، نه گرما، نه پیری بود، نه مرگ و نه #رشک_دیو آفریده. پدر و پسر، هر یک [به چشم دیگری] پانزده ساله می‌نمود. [چنین بود] به هنگامی که جم خوب رمه پسر ویونگهان شهریاری می‌کرد."

همچنین در #آبان_یشت میخوانیم که چگونه پادشاهی به جمشید در ازای ستایش عظیمش به درگاه #آناهید اعطا شد. چرا که او در تسبیح طولانیش صد اسب، هزار گاو و ده هزار گوسفند تقدیم #اردویسور_آناهیته کرد. و آناهید نیز خواسته ی او را پاسخ گفت.

ساختن #ورجم_کرد یکی از بزرگترین اعمال انجام شده به دست جمشید است. (مطابق با مفهوم کشتی نوح یا آرک بهشت در اساطیر ادیان ابراهیمی و مسیحیت) چون از سوی #هورمزد به جمشید اخطار داده شد که #اهریمن بر او خواهد تاخت و با سه زمستان بسیار طولانی و پی در پی سعی در نابودی تمام مخلوقات خواهد کرد، جمشید با کمک مردمانش و قدرت فره و تسلط بر دیوان بنایی سر پوشیده و عظیم ساخت که #ورجم_کرد (ساخته شده به دست جم) نام گرفت. سپس او از تخمه تمام گیاهان و جانوران و مردمان در آن گرد آورد و پناه داد. اما پس از سیصد سال اهالی ورجم کرد بر او از کمبود جا و زیادی جمعیت شکوه بردند و او این بار هم توانست با قدرت فره و استعانت از امشاسپند #سپنتا_آرمئیتی زمین را فراخ سازد و گسترده کند. طوری که هیچ کسی دیگری را در کنار خود تا چشم کار میکرد نبیند و به هر کس به این اندازه زمین داده شد تا زندگی کند.

پس از اتمام زمستانها زیوندگان ورجم کرد دوباره بر زمین فرود آمده و تمام زمین هورمزد از مردمان نیک سرشت و کشتزار و باغ و جنگل پر شد و از همه ستوران و پرندگان و خزندگان و جهندگان در آن گسترده شدند. پس او تختی عظیم برای خود بنا نهاد و کاخی بس سترگ برپای داشت و در آن بر تخت نشست.

در زمان حکومت او مرگ و ویرانی از میان رفت و اهریمن با بیچارگی متواری گشت. اشونی و پاک تخمگی گستره یافت. در آن زمان مردم پرورش گیاهان را آموختند و رمه داری کردند، از خاک خشت برگرفتند و شهرها ساختند و کاخ های عظیم بنا نهادند، جامها و کوزه ها از سفال و آبگینه ساخته شد، خواندن و نوشتن اختراع شد و از پشم و ابریشم، مردم بافتن و رشتن و دوختن را پدید آوردند. آتشدان ها پر آتش شدند و از گیاهان، روغنها گرفته شده و عطر و عود فراوانی یافت. میوه ها غذای مردم بودند و شیر و عسل و هوم و سیب در هر کوی و برزن فراوان یافت میشد.

اما بنا بر بندهشن جمشید در پایان حکومت خود گرفتار حمله ی #دروج_دیو گشت و غرور و خودپسندی او را فرا گرفت و سپاس هورمزد و #اشه را از یاد برد و مردم را دستور داد که او را در مقام خدایی ستایش کنند. چون این روزگار پدید آمد #فره در سه مرحله از او دور گشت و هرگاه به شکل یک پرنده #وارغنه (شاید پرستو یا سار) از ضمیر او پر کشید. اولین وارغنه توسط #میترا ی پاک گرفته شد، دومی به دست #فریدون رسید و او را در زمان خودش پادشاهی بخشید و منتقم خون جمشید شد و سومین وارغنه به روان #گرشاسب رسید تا در هنگام ظهور سوشیانت در ارتش روشنی بر #آژی_دهاک بتازد و او را نابود سازد.

در هر صورت با رفتن نور هورمزدی از سیمای جمشید، و با حمله ضحاک بر وی پادشاهی آریاییان به دست بیگانگان افتاد که با ظلم تا فرا رسیدن ظهور فریدون در خفقان و تاریکی گذشت و جمشید به دستور ضحاک با اره هزار دندانه به دو نیم گشت.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #آریایی و دیانت #زرتشتی سخن از "دیوان" بسیاری به میان آمده. آنها به صورت عمده حاصل ذات پلید #انگره_مینیو یا #اهریمن هستند و معمولا موکل بر قسمت خاصی از ناپاکی که در تقابل با امشاسپندان و ایزدان و توکل آنان قرار میگیرند. در این میان دیوهای مونث از حیث تعداد کمترند. اما باید بدانیم که دیوها همواره مذکر نیستند. یکی از معروفترین دیوهای مونث در اساطیر #آریایی، #جهی_دیو است.

#جهی دیو مونث موکل بر بی عفتی و فاحشه گریست. در آیین #مزد_یسنا او را در تقابل با امشاسپند #سپنتا_آرمئیتی و ایزد #آناهید (که هر دو بار نمودی از پاکی و عصمت را به دوش میکشند) معرفی کرده اند. در #گاهان #اوستا نامی از وی برده نمیشود. اما #یسنه به وضوح از او نام برده و در #بندهشن نقش تخریبگر غیر قابل چشم پوشی او در جنگ همیشگی روشنی و تاریکی به خوبی به تصویر کشیده شده است.

او را "جادوگر"، "شهوت انگیز" و پناه دهنده گناهکاران و ددمنشان دانسته اند. اوستا از او با نام #جهیکا (Djahikā) یاد کرده و در یسنا در وصفش چنین میخوانیم:
"به جهیکای جادوگر، شهوتران، نهانکار، که منش خویش را رها می کند به سان ابر باد برده، به تباه کنندهﻯ پیکر پرهیزگار، ای هوم زریون بزن گرز را!"

#جهی نامی عام برای تمامی زنان بدکار نیز محسوب میشود. در #وندیداد آمده که #زرتشت از #هورمزد می پرسد که "چه کسی ترا به تلخ ترین اندوه دچار میکند؟" و هورمزد پاسخ میﺩهد که "چنین کسی جهی است که به روسپی گری در پی "اَشَوَن" (پارسا) و مزدا پرست و نیکوکار میﺭود و دربارهﻯ او آمده که نگاه او یک سوم گیاهان و رستنیها را پژمرده می کند و نزدیک شدن بدو یک ﺳوم اندیشهﻯ نیک، گفتار نیک و کردار نیک را میکاهد!"

#بندهشن نقش تخریبگر #جهیکا در آفرینش آغازین را اینگونه شرح میدهد که:
"در دین گوید که اهریمن هنگامی که از کار افتادگی خویش و همهﻯ دیوان را دید، گیج شد و سه هزار سال به گیجی فرو افتاد. در آن گیجی، دیوان کماله جدا جدا گفتند که برخیز پدر ما! زیرا آن کارزار کنیم که هورمزد و امشاسپندان را از آن تنگی و بدی (رسد). آن اهریمن تبهکار آرام نیافت و به سبب بیم از مرد پرهیزگار ( #کیومرث )، از آن گیجی برنخاست، تا آنکه #جهی تبهکار، با بسر رسیدن سه هزار سال آمد، گفت که برخیز پدر ما! زیرا من در آن کارزار چندان درد بر مرد پرهیزگار و گاو ورزا هِلَم که به سبب کردار من زندگی نباید. فره ایشان را بدزدم، آب را بیازارم، همهﻯ آفرینش هرمزد آفریده را بیازارم. او آن بدکرداری را چنان به تفصیل برشمرد که اهریمن آرامش یافت، از آن گیجی فراز جَست، سر جهی را ببوسید. این پلیدی که دشتانش خوانند بر جهی آشکار شد."

بدین گونه اهریمن که در پی اغوای جهی آمادهﻯ تازش به جهان هورمزدی بود، برای سپاس گزاری، از جهی خواست تا آنچه کام اوست را از وی بخواهد و چون هورمزد میﺩانست که اهریمن قادر به برآوردن آرزوی جهی است پس آن تن زشت اهریمن را چون مردی جوان و پانزده ساله بدو نمود و جهی دل بدو بست و مرد کامگی را خواست. این اسطوره یادآور افسانهﺍی است که بنا بر آن، هورمزد، #نرسی را چون مردی پانزده ساله آفرید و او را برهنه در پس اهریمن قرار داد تا زنان با دیدن او دل در او بندند و او را از اهریمن بخواهند. در اساطیر مانوی نیز این اسطوره آمده است، ایزد #نریسف در متن های پارتی همین کار را انجام میﺩهد و خود را چون جوانی برهنه و زیبا به دیوان میﻧماید.

با تمام این اوصاف نقش جهی در اسطوره های فرابندهشنی و پس از آفرینش کمرنگ میشود و در دیانت زرتشتی بیشتر سخن از #ناگهیس (کماله دیو مصاف #اسپندارمذ امشاسپند) در میان است که او موجبه ناپاکی و وسوسه گر به فاحشگی و بی عفتی است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 🌸🌺 کانال "توره | اساطیر باستان" به مناسبت فرا رسیدن #نوروز گاهنبار باستانی #آریایی تقدیم میدارد 🌺🌸

#⃣ درباب نوروز: قسمت چهارم (هفت سین)

رسم گستراندن خوان هفت عنصر رسمی دیرین و پیوند خورده با گاهنبار #نوروز #آریایی است. این سفره امروزه #هفت_سین نامیده می شود و تقدس خاصی در برپایی آن قابل دریافت است.

خاستگاه هفت سین در منابع گوناگون، متفاوت ذکر شده است. #فردوسی در #شاهنامه آن را ابداعی از #کیانیان میداند اما #زادسپرم اولین برپایی خوان نوروز را به #جمشید پیشدادی نسبت میدهد. من حیث المجموع بی شک منشا باستانی #هفت_سین قابل اثبات می باشد.

باید دقت کنیم که اصول برپایی هفت سین در طول تاریخ دست خوش تغییرات بسیاری شده است. اما موردی که ثابت و پایدار بوده است حضور عدد "هفت" است. ذات چنین تعدادی را میتوان با فلسفه های بسیاری توحیه نمود اما معروف ترین و‌ متفق ترین این نظرها الگوگیری از تعداد #امشاسپندان مقدس یا فرزندان #هورمزد است که به عدد هفت بوده اند. بنابراین هر کدام‌ از هفت عنصر هفت سین نشانی از ذات و صفت یکی از امشاسپندان می باشد.

بنا به روایتی هفت "سین" ابتدا هفت "شین" بود. برخی‌ از محققان‌ معتقدند که‌ در این‌ سفره‌ هفت‌ شین می ‌گذاشته ‌اند همچون‌ ، شیرینی‌، شیر، شکر، شاهدانه، شوری، شفتالو و شیرمال. (چنین عناصری تنها فرضیه ای می باشند و با توجه به وضعیت شواهد موجود از خوراک باستانی ایرانی حدس زده می شوند)

 گروهی دیگر بر این گمانند که ابتدا هفت‌ "چین" یعنی هفت نوع چیدنی از درخت، بوده است که بعدها به هفت‌ سین تغییر یافته است. اما قرن هاست‌ که‌ در سفره‌ عید هر ایرانی،‌ هفت‌ گونه‌ خوردنی‌ که‌ حرف‌ نخست‌ آن‌ها "سین" است‌، چیده‌ می ‌شود.

با تمام این اوصاف ما با در نظر گیری هفت سین و باقی عناصر غیر خوراکی به توصیف و تفسیر آنان میپردازیم. اما باید در نظر داشته باشیم که برخی عناصر با نام عربی (همچون سنبل) یا غیر خوراکی که به جای سین ها گماشته میشوند (همچون سکه) خاستگاه باستانی #آریایی ندارند طی سالیان و تحریف ها به این خوان افزوده شده اند.

1. سبزه: سبزه یا جوانه سبز گندم یا ماش و یا دیگر غلات و حبوبات نمادی از سرسبزی و بی مرگی است. جوانه های سبز ترنه بی شک نمودی از رستاخیز و زندگی دوباره پس از سرما و زمستانند. واضح است که "سبزه" به نمایندگی از امشاسپند بانو #امرتات یا #مرداد بر سفره حضور دارد.


2. سیب: به عنوان نمود شادابی و تندرستی شمرده میشود. سرخی سیب فراز آور یاد آتش پاک امشاسپند #اشه_وهیشته یا #اردیبهشت است. بنابراین سیب پیام آور صداقت و عدالت است.

3. سمنو: سمنو بدون شک نمودی از برکت زمین بارور و فراوانی و وفور نعمت است. با این وصف سمنو به عنوان تقدیسی از جانب امشاسپند بانو #سپنتا_آرمئیتی یا #اسفند بر خوان نوروز حضور می یابد.

4. سماق: به عنوان مظهری از اندیشه زلال و پاک و تقدیس تفکر نیکو شمرده میشود. سماق نماینده ای از جانب والاترین امشاسپندان یعنی #وهومنه یا #بهمن است.

5. سیر: سیر عنوانی از پاکی و پاکیزگی است. بدون شک سیر بیانگر تقدیس امشاسپند بانو #هوروتات یا #خرداد است.

6. سنجد: بمانند ذات یک میوه پاک و کمیاب و سلطنتی میتوان سنجد را نمودی از والاتباری امشاسپند موکل بر سلطنت و شهریاری بر حق دانست. حضور #خشثره_ویریه یا #شهریور با سنجد بر سفره نمایان میشود.

7. سرکه: سرکه با گذر دوران بلند از افشره میوه ها حاصل میشود. ناپاکی و ضرر را در ساخت سرکه راهی نیست. بنابراین سرکه معرفی کننده ذات پاکی و معنویت خالص است. با این وصف سرکه نماینده ای از جانب امشاسپند #سپنتا_مینیو است.

سوای این هفت سین عناصر ذیل نیز با فلسفه های خاص خود بر سفره گماره میشوند.

تنگ ماهی: به نمود #کرا_ماهی های محافظ درخت پاک زندگی یعنی #درخت_هوم_سفید یا #گئوکرن بر سفره قرار داده میشود. بر خلاف شایعات و اطلاعات غلطی که به تازگی در فضای مجازی پخش شده اند گماردن تنگ نگهداری ماهی بر سفره هفت سین خاستگاه مطمئن و باستانی #زرتشتی دارد و به چینیان، اعراب یا سلسله های پادشاهی پس از اسلام ربط پیدا نمیکند.

آب و شمع: به نمودی از دو ایزد پاک یعنی #آناهید و #میترا به نشانه روشنی و شگون و پاکی بر سفره حضور می یابند.

قرآن کریم: نماینده دین مبین اسلام است که در کنار عناصر فرهنگ اصیل #آریایی به عنوان نشانی از دین تازه مردم ایران بر سفره حضور می یابد و آن را متبرک می گرداند.

با توضیح این مهم مقاله در باب #نوروز آریایی در اینجا به پایان می رسد. در این ساعات باقی مانده تا تحویل سال نو برای همه عزیزان همراه کانال توره پیشاپیش آرزوی سالی سراسر نیکی و کامیابی داریم💐.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از راسخ ترین اعتقادات مردم سرتاسر قاره آسیا باور به خدابانویی کهن و ازلی موکل بر قدرت "دریا" و آبهاست. در اساطیر #آریایی این خدای بانو را #آناهید نام نهاده اند.

اگر دقیق تر بنگریم #آناهید را خدابانویی باستانی از عقاید اقوام اولیه ساکن سوریه و لیدیا می یابیم. همچنین در ایران عصر کافر کیشی وی به عنوان الهه ای موکل بر دریا و همچنین با برجستگی صفات زنانه و حامی عشق و زنانگی در نظر گرفته میشود. به صورتی که تا دوره های متاخر در سرزمینهای غیر زرتشتی آریایی مانند ارمنستان با حفظ همین سمت پرستیده میشده است.

در اساطیر #زرتشتی آناهید در مقام یک ایزدبانوی محبوب و محترم است. او ایزد آبها و دریاست و همراه و یار ملازم امشاسپندان #هوروتات (خرداد) و #امرتات (مرداد). او را همچنان #ناهید و #آناهیتا نیز نامیده اند. نامش از دو زیرواژه ی "نا" (پیشوند نفی پارسی) و "هید" (از مصدر هِشتن و هیدن به معنای آلوده کردن) تشکیل شده. بنابراین این نام مبارک را "پاک" و "دست نخورده" معناست.

جالب است بدانیم که آناهید هم نزد وجودان پاک و هم نزد نیروهای اهریمنی محترم و عزیز شمرده میشود. در نبرد میان #تیشتر (ایزد باران) و #اپوش_دیو (دیو خشکسالی) هر دوی اینان نزد آناهید پناه برده و از او کمک میخواهند. وی نیز حسب ذات مهربان و بخشنده اش به هر دو وجود کمک هایی میرساند اما در پایان ایزد تیشتر به پیروزی می رسد.

او را بانویی زیبا و قد بلند تصویر کرده اند که ردایی از جنس آبی زلال دریا به تن دارد که با دُر و صدف آراسته. ارابه ای از جنس مرجان دارد که دو اسب سپید بادپا آن را میکشند و گیسوانی به سیاهی اعماق تاریک اقیانوس که همچون دریای طوفانی مواجند. چشمانش به سان مروارید های درشت زیبا و درخشان و معصومند و تاجی از گوهرهای پاک دریایی بر سر دارد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #آریایی او ایزد بانوی پاک دریاها و آبهاست.

نام وی را #آناهید به معنای پاک و دست نخورده دانسته اند و نزد آریاییان ایزدی بس عزیز و محترم است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 نبرد آسمانی #تیشتر (تاژاسپ) و #اپوش_دیو (ریمناسپ) از زیباترین داستانهای اساطیری #آریایی است.

در این نبرد بزرگ تیشتر با کمک ایزدبانو #آناهید پیروز شده و خشکسالی را از میان میبرد.

▫️ @Torecilik