توره | اساطیر باستان

#ایسیس
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 شخصیت خدابانو #ایسیس به عنوان والاتبارترین و مهمترین خدابانوی پانتئون اساطیر #مصر باستان، شخصیتی بی رقیب است. او خدابانویی مولتی پوتنت با قدرتهای متعدد و خاستگاهی بسیار باستانی از ابتدایی ترین اعتقادات انسانها به "خدابانوی مادر" است.

علاوه بر مواردی چون "عشق"، "مادری"، "جادو"، "درمان" و "زایندگی" که به خدابانو ایسیس نسبت داده میشوند، نام اصیل مصری او باری از معنای "سلطنت" و "شاهنشاهی" دارد.

در واقع لغت امروزی مرسوم #ایسیس شکل یونانی شده نام اصلی مصری این خدابانو یعنی #آست است. آست (Aset) در ذات کلمه به معنای "تخت پادشاهی" است.

در ارتباط با معنانگاری همین نام او در اغلب نقوش تاجی به شکل تخت زرین پادشاهی مصر بر سر دارد و در این مقام حامی سلطنت و مادر زاینده فرعون شاهزاده است.

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir
👁‍🗨 یکی از بخشهای عمده ادبیات رومنس کلاسیک باقی مانده از اساطیر غنی تمدن #یونان باستان روایات مربوط به معشوقه های پنهانی و اغلب "زمینی" #زئوس خدای خدایان است. این قبیل داستانها اغلب در دو نقطه عطف مشترکند. ابتدائا اینکه زئوس این زنان زمینی (که بدون استثنا همگی از خاندانهای اصیل و سلطنتی بودند) را به زور تصاحب می نمود! یا دست کم در متن داستان بسیار نادر است که ببینیم این عشق از سوی این زنان آغاز شده باشد! نکته دیگر این است که در تمام موارد این معاشقه ها با حسادت و سنگ افکنی همسر اول و رسمی زئوس یعنی خدابانو #هرا شهبانوی خدایان مواجه میشد. این دو نکته همواره خود برای ساختن و آب و تاب دادن به روایت کفایت می نمودند!

یکی از مشهورترین معشوقه های زئوس #آیو است. شخصیت آیو نه فقط برای اینکه از همسران و معشوقه های زئوس است بلکه بدلیل اینکه او مادر جد بسیاری از بزرگترین پهلوانان یونانی محسوب می شود، مورد توجه است. از شجره وی و زئوس یا شوهر زمینی اش #تلاگون، پهلوانان نامداری همچون #کادموس، #هرکول، #پرسئوس و #مینوس سربرآورده اند.

آیو طبق تصدیق بسیاری از منابع باستانی خود زنی از نسل خدایان است. پدرش #ایناکوس فرزند تایتانهای بزرگ #تتیس و #اکئانوس است و مادرش #ملیا خود از نسل خواهران #نرئید، پریان زیبای دریاست. با این حساب حتی شایسته است که او را "تایتان زاده" لقب نهیم. او همچنین شاهدخت سرزمین "آرگیا" محسوب می گردد.

روایت اصلی عشق زئوس و آیو سرآغاز دراماتیکی ندارد! تنها میدانیم که زئوس عاشق اوست و او چاره ای جز تن دادن به این عشق شوم از طرف خدای خدایان ندارد. اما زئوس مانند تمام موارد دیگر از فرجام این عشق و با خبر شدن هرا بیمناک است. پس از همان ابتدا آیو را تبدیل به ماده گاوی سپیدرنگ و زیبا میکند تا از چشم هرا دور بماند. اما هرا از سوی ملازمان خود از وجود چنین ماده گاوی و ارتباطش با زئوس خبردار میگردد. پس با مکر و فریب زنانه از زئوس میخواهد که این گاو را به عنوان هدیه به او ببخشد. زئوس نیز علیرغم میل خود برای اینکه از اعتراف به خطایش می ترسید گاو را به هرا تقدیم نمود و هرا که به مقصود خود رسیده بود، #آرگوس هیولای صد چشم و وحشتناک را به نگهبانی از آیو گمارد.

در ادامه شاهدیم که زئوس برای نجات آیو دست به کار میشود و خداوندگار #هرمس را رهسپار میسازد تا با هیولا آرگوس رو در رو گردد. پس هرمس به وسیله نواختن پن فلوت خود و تعریف نمودن صد داستان هر صد چشم آرگوس را دانه دانه در خواب نمود و اینگونه هیولا کاملا بیهوش و نا آگاه گردید و زئوس توانست آیو را آزاد سازد.

آیو که همچنان در هیبت ماده گاو بود گریخت اما هرا که از این موضوع خشمگین بود یک "خرمگس" را مامور تعقیب او نمود و مقرر کرد که این خرمگس هیچ گاه گاو را راحت نگذارد و آیو تا پایان عمر مجبور باشد بدود و در هر نقطه از روی زمین از حرکت باز نایستد! در این اثنی شاهدخت از طریق دریای سیاه و تنگه "بوسفر" (به معنای مسیر عبور گاوها!) خود را به رشته کوه "قفقاز" رساند‌. جایی که تایتان #پرومتئوس به بند کشیده شده و در حال تعذیب توسط سرنوشت شومش بود. در دیداری که آیو با پرومتئوس داشت او شاهدخت را آگاه ساخت که مجددا به فرم انسانی خود بازخواهد گشت‌ و برای این کار او بایستی خود را به رود #نیل در #مصر برساند (قرابت بار معنایی خدابانو یا شاهدختی با هیبت ماده گاو و اساطیر مصر که خدابانوانی همچون #ایسیس و #هاتور با شمایل مشابه در آن وجود دارند در این مورد جالب توجه است!)

آیو سپس به سوی مصر رهسپار شد و همانطور که پرومتئوس پیش بینی نموده بود به محض تماس بدنش با آب نیل به شکل فرم انسانی خود بازگشت و زئوس برای نجات وی رهسپار شد. روایت میگوید که او در ساحل رود به وصال زئوس رسید و از او دو فرزند به نامهای #اپافوس (پسر) و #کروئسا (دختر) باردار گردید. همین دو فرزند سر آغاز شجره دو رسته از بزرگترین خاندانهای پهلوانان یونانی هستند که به آنان خاندانهای "آرگایو" (Argive) گفته می شود. همچنین در ادامه آیو با پادشاه مصری #تلاگون ازدواج نموده و از او نیز صاحب فرزندان بسیاری گشت.

روح آیو پس از مرگ تبدیل به یک #سایکوپامپ بزرگ و مشهور گشت. او که نجات یافته توسط هرمس بود پس از مرگ نیز مجددا در کنار او قرار یافت و تبدیل به یکی از مهربانترین و لطیفترین راهنمایان دنیای مردگان شد. اما برخی منابع معتقدند که آیو شخصیتی خدازاده و فناناپذیر بود و در هیبت جاودانگی خود چنین وظیفه ای را پذیرفت. همچنین در روایات مربوط به پهلوانان بزرگ، علی الخصوص #پرومتئوس شاهد بازگشت آیو به زمین به شکل روحانی و یاری رسانی به پهلوانان نسل خودش هستیم.

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 بسیاری از منابع باستانی در مورد خدابانو #هاتور از اساطیر تمدن #مصر باستان با قاطعیت نظر صادر نموده اند. می دانیم که او خدابانوی "گاو سر" عشق و محبت و حاصل یک دگردیسی از ذات خدابانوی خونخوار جنگ یعنی #سخمت است. اگر #ایسیس را نمود یک "مادر" و #باست را نمود یک "دوشیزه" بدانیم، #هاتور یک "دایه" یا "ماما" خواهد بود. او شیرده و گستراننده مهر مادری و دلبستگی است.

طبق باور ضمنی مردم باستانی بسیاری از تمدنها سرنوشت و شمایل هر کس در شیری که در کودکی از مادر تناول می نمود نهفته بود. با این باور ذاتا خدابانو هاتور توکل بر سرنوشت نیز دارد.

روایات در متن بیوگرافی شخصیتهای مهم سلطنتی، از ارتباطات هاتور با سرنوشت بلند ایشان پرده برداشته اند. حتی در این راستا کم کم ذات هاتور تبدیل به یک "نژاد" از دیتی ها شده که همه با همین نام خوانده می شدند. (شاید میشد آنها را معادل چیزی با عنوان "فرشتگان سرنوشت" دانست)

در بیوگرافی باستانی ملکه "هت شپ سوت" اولین فرعون زن مصری می خوانیم که پس از ولادت وی، هفت "هاتور" بر بالین او ظاهر شده و برایش رقم زدند که در آینده به جای برادرش بر تخت پادشاهی بنشیند.

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 به جرئت میتوانیم اعتقاد به خدابانو #ایسیس، مادرخدای والاتبار اساطیر تمدن #مصر باستان را گسترده ترین اعتقاد تاریخ بشریت به یک الهه از عقاید پاگانی بدانیم.

گستره سلطه اعتقادی ایسیس به عنوان یک مادر خدا و حامی از سه هزار سال پیش از میلاد در اولین حکومت سلسله فراعنه مصری آغاز شد، اما پایان حکومت سلسله فراعنه مصری پایان پرستش ایسیس نبود. با تسلط یونانیان و ایرانیان بر مصر، پرستش خدابانو از مرزهای مصری گذشت و علی الخصوص وارد خط تمدنی یونانی-رومی شد. به طوری که تا قرنها پس از ظهور مسیحیت، ایسیس به عنوان یکی از سرسخت ترین رقبای #مسیح در حاشیه شمالی مدیترانه پرستندگان و معابد خود را حمایت نمود! همچنین واضح است که نقش مادری ایسیس در رابطه با فرزندش شاه #هوروس الگوی مناسبی برای مسیحیان جهت خلق الگوی مادر و فرزندی #مریم مقدس و عیسی مسیح (ع) بوده باشد و آنچه که ما امروزه آن را با عنوان نقش "مادونا" (عیسی شیرخوار در آغوش مریم مادر) می شناسیم بی شک در روزگاری بسیار دور به شمایل هوروس در آغوش ایسیس نمود پیدا کرده است.

با این حساب باید بگوییم که ایسیس بالهای خود را بر فراز تاریخ تمدن و ادیان گسترده است!

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 شاید در اساطیر تمدن باستان #مصر هیچ گاه مستقیما به پرنده اساطیری که امروزه آن را با عنوان #ققنوس می شناسیم اشاره نشده باشد. اما شباهات جالبی را میتوان در ویژگی های ققنوس با پرستوی اسطوره ای دره نیل یعنی #بنو (Bennu) یافت.

#بنو یکی از صوری است که خدابانو #ایسیس چندین بار در این شکل ظهور و تناسخ یافته است. از جمله او در شکل این پرنده بر فراز آسمان سرتاسر مصر و سواحل شرقی مدیترانه پرواز کرد تا تکه های جسد شوهرش #اوسیریس را بیابد.

جالب است بدانیم خدابانو برای درآمدن به هیبت بنو همواره آتشی عظیم می افروخت و خود را درون شعله ها می افکند! زان پس پرستوی سرخ بال با آوازی گیرا از میان شعله ها سر بر می آورد و پر و بال می افراشت. همچنین ایسیس برای بازگشتن به هیبت اصلیش، خود را در خاکسترهای گرم اجاق مدفون میساخت تا هیبت خدایی الهه مجددا از بن خاکستر به پا خیزد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از مهم ترین سمت های خدابانو #ایسیس به عنوان بزرگترین و محبوب ترین خدابانوی پرستندگان در اساطیر تمدن #مصر، او را به عنوان خدابانوی "جادو" معرفی می نماید.

افسانه ها می گویند که "جادو" در ابتدا انحصارا تحت تسلط خدای خدایان، خداوندگار خورشید #رع بوده است. تا اینکه ایسیس با حیله گری اولین مار کبرای زمینی را خلق میکند و باعث میشود که رع از نیش مار متضرر شود. چون رع دچار درد و عذاب ممتد می شود و در بستر بدحالی می افتد ایسیس از او می خواهد که در قبال درمان و رهایی از درد نام اسرار آمیزش را که تا آن لحظه هیج کدام از خدایان و انسانها نمی دانستند آشکار کند. و این نام همان کلمه ای بود که جادوی مصری از آن نشئت گرفت.

پس رع به ناچار نام جادویی خود را فاش ساخت و ایسیس طبق پیمان خود زهر کبرا را بی اثر کرد. شاهدیم که بعدها ایسیس به استعانت از همین جادو تکه های بدن شوهر فقیدش #اوسیریس را به هم چسباند و باعث شد که او به زندگی باز گردد!

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 اساطیر تمدن #مصر باستان روایت می کنند که "سال" در تقویم مصری در ابتدا سیصد و شصت روز بوده است.

هنگامی که #نوت مادرخدای آسمان و #گب پدرخدای زمین با هم همبستر شدند، #رع خدای خدایان که اجازه این کار را صادر ننموده بود خشمگین شد و نوت آبستن را نفرین نمود که او اجازه نخواهد داشت در هیچ یک از شبها و روزهای سال که ماه در آسمان باشد فرزندی به دنیا آورد!

چون نوت حاملگی را تکمیل نمود دچار درد زایمان شد اما به خاطر نفرین رع ناتوان گشت و به ناچار به #تحوت لک لک سر، خداوندگار بزرگ دانش و وزیر خدایان پناه برد.

تحوت به حال نوت دل سوزانید و چاره ای اندیشید. او با "ماه" بر سر پنج شب از جایگاهش در آسمان قمار نمود و چون در قمار پیروز شد، ماه به ناچار پنج شب اضافه در سال به وی تفویض نمود که جایگاه تحوت در آسمان بود و او حقی بر آن نداشت.

نوت در همین پنج شب پنج فرزند خود را به ترتیب به دنیا آورد. در شب اول #اوسیریس، در شب دوم #ایسیس، در شب سوم #ست، در شب چهارم #نفتیس و در شب پنجم خدایی ناشناس ( بعضا با نام #هارماچیس از او یاد میشود) به ترتیب زاده شدند و اینگونه سال نیز از آن پس سیصد و شصت و پنج روز داشت.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در تیر یشت می خوانیم که نبرد سی روز به طول می انجامد و تیشتر در هر ده روز به همین ترتیب فوق الذکر در هیبت تناسخ های خود در نبرد ظاهر می گردد. میدان نبرد تا جایی که تقریبا با اطمینان می توان پیشگویی کرد دریای #فراخکرت (به احتمال زیاد دریای مازندران) است! چرا که دریای فراخکرت در بسیاری موارد صحنه ای مقدس برای منزلگیری بسیاری از عناصر اوستا بوده است. چونان که جایگاه درخت زندگی هوم سپید (#گئوکرن) و لانه #سیمرغ و جایگاه #کرا_ماهی ها نیز طبق تعریف در همین دریا قرار دارند.

در ابتدا واضحا تیشتر ضعیف و ناتوان است و اَپوَش آتشین کاملا بر وی مسلط می شود و او را تا مرز نابودی همیشگی می کشاند. در اول بار تیشتر از عرصه نبرد عقب می نشیند و از ایزدبانوی بزرگ #آناهید کمک می خواهد. او آناهید را ستوده و برایش قربانی نیکو تدارک می بیند. بنابراین آناهیتا قدرت خروش موج و ریزش آبشار را بدو تقدیم می دارد تا همچون سیلی عظیم بر اپوش بتازد. به نظر میرسد با این کمک عظیم سدی در برابر پیروزی تیشتر نمانده باشد اما در ادامه شاهدیم که اپوش نیز علیرغم خوی اهریمنی خود به درگاه آناهیتا لابه می برد! و عجیبتر اینکه شاهدیم که آناهیتا به او نیز در ابتدا کمک می رساند! (شباهت عجیبی را با روایت معروف نبرد #هوروس و #ست از اساطیر #مصر باستان شاهدیم. هنگامی که هوروس و ست هر دو به شکل دو اسب آبی در نیل در حال نبرد بودند ابتدا هوروس و سپس ست از خدابانوی بزرگ #ایسیس کمک خواستند و ایسیس که بر سر دوراهی مانده بود به هر دوی آنان در مراحل جداگانه کمک کرد که این موضوع باعث اعتراض هوروس به مادرش شد!)

یاری رسانی آناهید به اپوش بی شک نا امیدی و اعتراض تیشتر را بر انگیخت و او دوباره به درگاه ایزدبانو لابه آورد که باعث شد آناهید قدرت عطا نموده به اپوش را باز پس ستانده و به تیشتر واگزار کند. اما تیر در ادامه نبرد باز هم اپوش را چیره و قوی می یابد و درمانده می شود. این بار او مستقیما به درگاه #اهورا_مزدا شکوه می برد که ضعفش بدلیل کمی ستایش و نیایش مردم و بهی نبودن قربانی هاست! پس هورمزد دست به کار شده و خود به همراه امشاسپندان به افتخارش قربانی ترتیب می دهند و این بار قدرت ده مرد زورمند جنگی، ده گاو نر خشمگین و ده اسب تیز پا به وی اعطا شده و نیرو همچون جویبار در سرتاسر بدنش جاری می شود. این بار با قدرت جدید تیشتر موفق می شود اپوش را در چشم به هم زدنی شکست داده و به تاریکی باز گرداند. با شکست اپوش ابرهای باران زا به سرعت از دریای فراخکرت به سوی ایران زمین حرکت کرده و با بارش خود زمین اهورازاد را آباد می کنند.

به جز این روایت منقول در ماجرای #آرش کمانگیر و تیر پرانی او نیز شاهد حضور پررنگ ایزد تیشتر هستیم که قدرت تیر را از چله کمان فراهم می آورد تا هر چه دورتر برود. در آن عرصه تیشتر با ایزد باد #وایو و امشاسپندبانو #سپنتا_آرمئیتی به دستور اهورا مزدا همکاری می کند تا تیری که آرش پرتاپ کرده در نقطه معین فرود آید.

امروزه می دانیم که چهارمین ماه هر سال و سیزدهمین روز هر ماه به افتخار ایزد والای باران "تیر" نامیده شده است. موعد گاهنبار بزرگ "تیرگان" نیز طبعا سیزدهم تیر ماه هر سال می باشد که بنا به روایات بر واقعه تیر پرانی و جانفشانی آرش کمانگیر منطبق است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 اگر بگوییم از ابتدایی ترین نقطه ثبت تاریخ تمدن و فرهنگ ملل مختلف هیچ موجود زنده ای به اندازه "مار" برای تمامی تمدن ها جالب و مورر توجه نبوده است، حقیقتی محض را بیان کرده ایم.

مار بذاته جانوری جذاب و کاریزماتیک است. با توجه به تفاوت ظاهری و فرم خاص چهره و بدنش همواره این موجود مرتبط با "خدایان" یا دست کم "نیروهای آسترال" دانسته شده. بعضا خود به تنهایی یک دیتی یا شیطان قدرتمند است و اگر اینگونه نباشد حتما در جایگاه نمایندگی از سوی این‌ دو جبهه قرار دارد.

از جنبه دیگر باید به این توجه داشته باشیم که خاستگاه موجود جهان شمولی به نام "اژدها" همین مار دنیوی و در دسترس است. ماری که به تخیل اصحاب تمدن می بایست بسیار عظیم الجثه و قوی باشد و بعضا دارای بال و قدرت پرواز و یا دست و پا و پنجه های تیز که حتی بیشتر به هیبت یک "دایناسور" پرنده ظاهر میشود تا یک مار غول پیکر! اما اغلب نژاد اژدهایان تاریخی واضحا همان مارهای برجسته و قدرتمند هستند.

اگر یک بررسی دقیق را از ابتدای تفکر اسطوره ای تاریخ تمدن آغاز کنیم و در آن به جست و جوی عنصر "مار" بپردازیم، می بایست به تمدن هایی چون #مصر و #سومر مراجعه نماییم.

برای تمدن #مصر باستان، مار دقیقا در یکی از دو کفه موازنه اصلی قدرت قرار میگیرد. چرا که اهریمن اصل و یگانه که هر روز در مقابل #رع، خدای خدایان و مظهر روشنی، قد علم میکند و حتی موقتا پیروز نیز میشود، یک مار کیهانی است که اندازه و هیبتش شاید از توانایی تفکر انسانی خارج باشد. #آپپ یا به لفظ تاریخ نگاران یونانی #آپوفیس منفورترین ضد خدا و ذات تاریکی برای مردم مصر بود که بردن نامش لرزه بر اندام آنان می انداخت. اما جالب این است که نقش آفرینی مار برای مصریان در این نقطه پایان نمی یابد. در دوران متعالی اتحاد مصر علیا و سفلی شخصیت "کبری" به شکل یک خدابانوی مخافظ و محبوب ظهور میکند که #ودجت نام میگیرد. در نگاره ها همواره او را همچون یک کبری چمبره زده به دور تاج خورشیدی رع میبینیم. در این جایگاه مقام مار بر خلاف آپپ بسیار ستوده و نیک شمرده می شود. چرا که از میان تمام مخلوقات کائنات تنها او بود که اجازه یافت تا بر تاج رع جلوس کند. اما تفکر شوم نسبت به مار باز هم در عرصه افسانه های مصری کاملا رنگ نمی بازد و هر از چندی خود را نمایان میکند. مثلا شاهدیم که خدابانو #ایسیس با جمع آوری زهر یک افعی و خوراندن آن به رع او را از هوشیاری خارج کرده و قدرت "جادو" را از وی می دزدد.

کمی شرقی تر از تمدن مصر، در گهواره تمدن میانرودان، جایگاه مار به صورت موازی و همزمان برای مردم تمدن #سومر پررنگ می شود. در اینجا نیز همانند تمدن مصر کفه ای از تقابل دوطرفه ابتدایی آفرینش را یک مار می یابیم. #تیامات مادرخدای اقیانوس شور تاریک و ازلی به هیبت یک مار کیهانی چند سر ظهور میکند و در اسطوره #آنوما_الیش کاملا نقل میگردد که با چه کیفیتی خدایان بر وی فائق آمده و جهان را از بدنش خلق میکنند. در ادامه مسیر، مار برای تقریبا تمامی تمدنهای میانرودان و خاور میانه به شکل یک دیتی موکل بر "باروری" و "زایش" ظهور می نماید. چنانکه خدای باروری سومر باستان #نینگیزیدا دقیقا به هیبت یک مار یا انسانی با بدن مار نقش شده. در دوران متاخر تر مار در جایگاه نمایندگی بسیاری از خدایان بزرگ تمدنهایی چون #بابل و #اکد جایگاه یافته است. برای مثال دیتی محافظ دنیای مردگان و وزیر خدابانو #ارشکیگال یک افعی به نام #نینازو است. در اسطوره #گیلگمش نیز شاهدیم که چگونه در پایان روایت، مار به عنوان رقیب قهرمان اصلی داستان، عنصر جاودانگی را از گیلگمش می رباید و متعالی می شود. در کل باید بدانیم که مار برای تمدنهای بسیار باستانی خاور میانه از سه وجه اهمیت می یابد. ابتدا نقش "آفرینش و زایش" سپس جایگاه "محافظت و پاترونیتی" و سوم نقش توکل بر مفهوم "دانش و طب". در هنر سومری و بابلی شاهدیم که #نبو خدای دانش و کتابت اغلب به همراه یک مار نقش میشود یا حتی بعضا خود نیز با بدنی مارگونه به تصویر در می آید. همچنین برای تمامی تمدنهای ایرانی پیش #آریایی و قبل از ظهور زرتشتیت، خصوصا برای تمدنهای #عیلام و #کاسی همین سه وجه نقش آفرینی برای مار به شکل دیتی های متعدد مطرح است. شاهد این ادعا را در آثار به جای مانده از تمدن کاسی در لرستان یا تپه سیلک و شهر سوخته میتوان یافت که چگونه مارها به شکل خدایان محافظ شهرها و پادشاهی ها یا در نقش توکل بر باروری نقش شده اند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 بنا به اعتقادی عجیب و جالب از پرستندگان خدابانو #ایسیس در اساطیر #مصر باستان، رود مقدس #نیل حاصل ریزش اشکهای او بر زمینی است که بدن همسرش #اوسیریس پس از مرگ در آن جای گرفت!

▫️ @Torecilik
توره | اساطیر باستان
Ankh: Sound of Ancient Egypt (Michael Atherton) – Atum - Creator Sun God - I. Song
👁‍🗨 #موسیقی اساطیری

پیشتر قطعاتی چند از آلبوم موسیقی جذاب #آنخ را با تم اساطیری #مصر باستان از "مایکل آترتون" تقدیم حضور نموده ایم.

اکنون با هم گوش فرا می سپاریم به قطعه "اشکهای #ایسیس" که مرثیه کوتاه و زیبایی در وصف اندوه خدابانوی مادر در سوگ از دست دادن همسر و عشق وفادار خود #اوسیریس است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 اعتقاد پاگانیسم شاید گسترده ترین و پیچیده ترین شیوه روحانیت باشد که توسط بشر در تاریخ حیات انسانی رقم خورده است. تعداد خدایان مورد پرستش برخی تمدنهای باستانی آنقدر زیاد میشد که هیچ کس جز برخی کهنه نمی توانستند تمامی آنها را بشناسند! البته پرستش های محلی و خدایان اختصاصی قبایل نیز همیشه به این موضوع دامن می زدند.

در یک تقسیم بندی کلی اگر بخواهیم از شرق تا غرب جهان را از دیده بگذرانیم باید این تمدنهای باستانی را تمدن های "پاگان" بدانیم. و آنها عبارتند از: ژاپن (دیانت شینتو)، هند (دیانت هندو)، تمدن آریایی در دوره پاگانیسم پیش از زرتشتیت خود، تمدنهای بین النهرین، تمدن مصر، تمدن یوروب در شاخ آفریقا، تمدن یونان (به عنوان طلایه دار پاگانیسم اروپایی و گسترده ترین شاخه برخاسته از پاگانیسم سانسکریت باستانی)، تمدن آتروسک، تمدن روم، تمدنهای اسکاندیناوی و سلت (در قسمتی از اعتقادات خود، چرا که این دو تمدن به ترکیبی از پاگانیسم و شامانیسم اعتقاد داشته اند) و تمدنهای سرخپوست جنوبی تر از بومیان قاره آمریکا یعنی آزتک ها، مایا ها و اینکا ها.

باید توجه داشته باشیم که تقریبا از ابتدایی ترین دورانهای زندگی انسان، پاگانیسم موازی با مفهوم "مونوتئیسم" یا "یکتاپرستی" پیش رفته است و همواره بزرگترین رقیب آن بوده است. امروز میدانیم که ادیان بزرگی مانند #یهودیت، دین #مسیح و #اسلام همواره برای گسترش با رقیبان سرسختی مانند #شیوا، #میترا، #اودین، #پوسایدون و #ایسیس دست و پنجه نرم کرده اند و به سختی توانسته اند که پرستندگان این خدایان را از اعتقادات اولیه خود باز دارند!

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 تمدن باستانی #مصر با تمام قدمت قابل توجه خود و علیرغم این مسئله که یکی از اولین کانونهای زندگی شهر نشینی و تمدن بر روی کره زمین بوده است، از لحاظ فرهنگ و قانون و قدرت پادشاهی و دست یابی به علم و هنر از شش هزار سال پیش سرآمد تمدن های بشری محسوب می شده.

حکومت های مصری حتی باوجود اینکه به صورت دیکتاتوری اداره می شده اند، اما باز هم پایبند به قوانین منظم و عادلانه و عام و شامل بوده اند. هر شهروند مصری در طول روز باید از قوانین زیادی تبعیت می کرده است. حکومت برای مواردی همچون معاملات، ازدواج، تحصیل، امور خدماتی و دارایی و وراثت و حتی زندگی مذهبی قوانینی مشخص و بر پایه عدالت بنا گزارده بود و این قوانین از سوی شهروندان محترم و لازم الاجرا شمرده می شدند.

یکی از معروفترین خدابانویان اساطیر #مصر در ارتباط با مسئله عدالت، #مئات (Maat) است. #مئات در یک کلام خدابانوی والاتبار قانون، نظم، عدالت و آورنده نور است. با توجه به مسئله نظم و منطق او را همچنین موکل بر امور طبیعی منظم دانسته اند. چنان که مئات را پدید آورنده و گرداننده فصل ها و تنظیم کننده ساعات حضور خورشید در آسمان شمرده اند. همچنین او خدابانوی ریاضیات و هندسه است و معماران و قضات در کار خویش به او تمسک می جسته اند.

مئات را طبق معنا نگار نامش در نقوش و کتیبه ها معمولا بانویی نشسته یا ایستاده نقش کرده اند که بالهایی افراشته دارد. اما با وجود شباهت ظاهری فراوانش با خدابانو #ایسیس یک نکته مشخص متمایز کننده وی است و آن نقش تاج "پر شترمرغ" است که معنانگار نام اوست. با توجه به چنین ارتباطی عنصر "پر" خصوصا پر زیبا و بلند شترمرغ در طول تاریخ به نمادی برای نمایاندن عدالت و قانون بدل شده است و به فرهنگ دیگر تمدن ها نیز سرایت کرده. چه اینکه حتی در تمدن #یونان نیز شمایل خدابانوی عدالت یعنی #تمیس را اغلب با بالهای افراشته یا تاجی مشابه تاج مئات بر سر می بینیم یا اینکه دست کم نماد پر را واقع در دست او یا بر کفه های ترازوی عدالتش نظاره گر هستیم.

مئات والاتبار را اغلب از ملازمان و همراهان #رع خدای خدایان مصر می یابیم. در سفر زورق رع به جهان غرب یا جهان زیرین نیز این همراهی ادامه می یابد و حتی در نقوش مئات را همچون خدابانویی بال افراشته نشسته بر نوک قایق رع می یابیم. البته این جایگاه گاها با خدابانو #نخبت نیز به اشتراک گذاشته شده. اما در اغلب موارد مئات است که روشنگر مسیر زورق رع در جهان زیرین بوده و نابود کننده خطرات و تهدیدات سفر شبانه قایق است.

یکی دیگر از ویژگی های خاص خدابانوی عدالت این است که هیچ گاه او را جلوس کرده بر تخت نمی بینیم. این در حالی است که بسیاری از خدایان و الهگان مصری در تصاویر اغلب تکیه زده بر تخت پادشاهی تصویر شده اند اما مئات همیشه ایستاده یا زانو زده بر زمین نقش گشته است. عده ای از اسطوره شناسان بر این باورند که باطن توکل بر مسئله عدالت در تناقض با دیکتاتوری ذاتی ای است که در مفهوم تخت پادشاهی موجود است. بنا بر چنین عقیده ای، درست همانطور که بر تخت نشستن دیگر خدایان برای آنان نشانی والا و نمایانگر قدرت و تسلط است، برای مئات این امر یک حرکت نامتعارف و نامعقول به حساب می آید!

باید بدانیم به عنوان خدابانوی حقیقت و توازن #آنخ نیز یکی از نمادهای جدا نشدنی وجودی مئات است. شان والای این خدابانو از مسئله احترام فرهنگ مصری به توازن و تقارن ناشی می شود و اینکه هر شهروند مصری احترام زیادی برای حقیقت و عدالت قائل بوده است. این تقدس مئات را تبدیل به الگویی برای اعتقاد به خدایان عدالت در طول تاریخ بسیاری از تمدن های جهان کرده است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 تا کنون در کنار هم روایات بسیاری از اساطیر تمدن فروزنده #مصر باستان را بررسی کرده ایم. میتوان گفت بهره بردن از شیوه روایی در معرفی اساطیر از ویژگی های دانش میتولوژی مصری است. یکی از جذابترین این روایات را باید داستان نبرد معروف #ست و #هوروس بر سر حق جانشینی تخت پادشاهی #اوسیریس دانست.

اصلیترین منبع مستند به جای مانده از دوران باستان که نقل کننده مستقیم این خط روایی است، پاپیروس #چستر_بیتی است. این پاپیروس به جای مانده از دوره پادشاهی فرعون #رامسس پنجم شرح جزئی نگر و دقیقی از پادشاهی های اساطیری و آسترال دوران ابتدایی خلقت در خود دارد.

داستان اصلی از مجلس خدایان آغاز می شود که برای تعیین جانشین اوسیریس به شور نشسته اند. گرچه نظر شخصی #رع مبنی بر محق بودن ست بر این منصب است. اما با نفوذ #تحوت و قدرت جادوی #ایسیس، مجلس در نظر نهایی خود رای به حق پادشاهی هوروس می دهد.

پس از اعلام رای شوری، ست خشمگین از این اتفاق سر به صحرای سوزان بیبلوس می گذارد و در معبد اعلای خود از نیروی اهریمنی #آپپ کمک می طلبد تا بتواند بر برادرزاده خود شوریده و تخت پادشاهی را تصرف کند.

پس از این نیایش قدرت تغییر شکل به حیوانات به وی اهدا میشود و او به شکل گرازی سهمگین حمله را آغاز می نماید. #ایسیس که از دسیسه برادر خود آگاه است هوروس را به شکل شاهینی در می آورد تا پرواز کند و از این حمله بگریزد. سپس ست نیز همچون کرکسی بسیار بزرگ پرواز میکند و با بالهای خود تند بادی تولید میکند تا هوروس را بر زمین بزند. هوروس که از این حمله آسیب دیده دوباره از مادر خود کمک می طلبد و ایسیس او را به شکل اسب آبی در می آورد و هوروس به #نیل پناه برده و کمین میکند تا بتواند بر ست راه ببندد. نتیجتا ست هنگام گذار از روی نیل توسط تله هوروس به دام می افتد و چون هوروس دهانش را باز می کند بر بال ست زخم می زند.

نبرد از این پس در حالی ادامه می یابد که هر دو خدا به شکل اسب آبی در آب غوطه ور هستند. در این مجال ست رو به خواهر خود ایسیس می آورد و از او طلب کمک می کند. ایسیس نیز در مقام خواهری دلرحم درخواست برادر را پاسخ گفته و نیزه ای از خیزران به آب می اندازد که بر پشت هوروس اسب آبی فرود می آید. هوروس که زخمی شده نعره ای بر می آورد و به مادر خود اعتراض می کند و این بار ایسیس دیگر بار نیزه ای به همان شکل پرتاب می کند که زخمی کاری بر ست می زند.

در ادامه این روایت دو خدا از آب بیرون آمده و در هیبت خدایی به نبرد ادامه می دهند. نبرد تا جایی پیش می رود که هوروس ست را اخته کرده و ست نیز چشم چپ هوروس را از جای در می آورد. ایسیس که ادامه این نبرد را باعث نابودی پسر و برادر خود می بیند به مجلس خدایان شکایت می برد و خدایان با دستور آتش بس دوباره به شور می نشینند. اما رع حضور ایسیس را در مجلس ممنوع میکند و شوری در جزیره ای در میان آبهای #نون برگزار می شود که رع به تمام قایقرانان آن دستور می دهد از آوردن هر موجود زنده ای به آن جزیره خودداری کنند.

ایسیس که از تمایل رع مبنی بر رای به نفع ست آگاه است خود را به شمایل پیرزنی فرتوت در می آورد و به نزد یکی از قایقرانان #سوبک می رود و اینگونه بیان می کند که پسری چوپان دارد که در آن جزیره در حال رمه داری است و چند روز است چیزی نخورده و گرسنه است و او میخواهد چند قرص نان برای پسر گرسنه اش ببرد. قایقران که دلش برای پیرزن سوخته است علیرغم دستور صریح رع او را سوار کرده و به سمت جزیره می برد.

از طرفی خدایان که نتوانسته اند به نتیجه ای برسند نظر نهایی را به خود رع واگذار می کنند و رع نیز که می دانست با گرفتن جانب هر طرف باید جوابگوی طرف دیگر باشد اینگونه حکم میدهد که حق را از اولین بی طرفی طلب می کنیم که ازینجا رد شود. ایسیس که این را شنیده بود در هیبت همان پیرزن مزبور به محلس در می آید و چون از او خواسته می شود که حکم کند اینگونه فریاد می کند که: "قسم به قایق نورانی رع حکومت زمین و آسمان حق هوروس فرزند خلف #اوسیریس است"

بدین ترتیب رای دادگاه مبنی بر حاکمیت هوروس صادر می شود و رع نیز برای دلجویی از ست او را به مقام صدارت آسمانی خود بر می گزیند و اینگونه بیان می کند که: "حکومت جهان مردگان حق اوسیریس و پادشاهی جهان زندگان حق پسرش هوروس است. اما ست سهمگین ازین پس وزیر من است. او نابودگر دشمنان من است و طوفان های سرخ فام او هراس در دل دشمنان #مصر خواهد انداخت!"

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از جنبه های معروف توکل #ایسیس، خدابانوی #جادو، در اساطیر #مصر باستان است.

ایسیس موفق شد در آخرین روزهای پادشاهی #رع و قبل از صعودش به آسمان، راز جادو را از او فراگیرد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 خداوندگار معروف مرگ تمدن #مصر یعنی #آنوبیس شغال سر علیرغم ظاهر وحشتناکش خویی آرام و عدالت طلب داشت.

او در جست و جوی تکه های بدن عمویش #اوسیریس همواره کمک شایانی برای #ایسیس بود.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 برای تمام علاقه مندان به میتولوژی تمدن #مصر، بدون شک اسطوره خدای لک لک سر دانایی و هنر جایگاه ویژه ای دارد. همانگونه که برای مردم باستانی مصری بدینسان بوده است.

#تحوت خدای علم، آگاهی، هنر و کتابت مصر است. اما کلمه رایج برای نامیدن او آوایی تغییر یافته از تلفظ یونانی است و نام اصلی تر مصری به صورت #دیوتی تلفظ می شده است.

بعضی اساطیر تحوت را فرزند #رع، بعضی پنجمین فرزند #نوت (با ادله مستند اساطیر دیگر قابل رد است) و حتی بعضی فرزند #هوروس (ایضا نظری ناممکن) میدانند. اما اصیل ترین مستندات مصری او را وجود یافته از هیچ خدای دیگری حتی #رع نمیدانند و این دیتی را "قائم به ذات" پنداشته اند. برای ما با توجه نقش تحوت در روایات همین نظر اخیر استوارتر می نماید.

در دوران امپراطوری هلنیستیک تمدن مصر و استیلای یونان بر حکومت، تحوت با #هرمس خدای نسبتا مطابق یونانی یکی پنداشته شد و حتی #خمون یعنی ایالت مرکزی پرستش تحوت توسط یونانیان #هرموپولیس نام گرفت.

تحوت را آفریننده خط و نوشتار میدانند. او داننده و پاسدارنده تمامی رازهای کائنات است و عالم مطلق پنداشته می شود. همچنین او به همراه همسرش #مئات هر روز در دو سوی قایق #رع قرار گرفته و سفر هر روزانه او در نیل آسمانی را همراهی می کنند. تحوت را پدید آورنده اولین کتاب دنیای بشری یعنی "کتاب مردگان" یا "کتاب تحوت" دانسته اند که کتابت مقدس شماره یک دیانت باستانی مصر بوده است. از طرفی او پدید آورنده هندسه و ریاضیات است و #ایمهوتپ معمار اعظم اهرام علم خود را از او می داند. اما در کنار همه این موارد جایگاه خدایی بر "ماه" تحوت را متمایز میکند و هلال ماه یکی از مهم ترین نمادهای اوست. در واقع حکومت آسمان در طول سفر رع در منازل جهان زیرین بر عهده تحوت است.

در اساطیر و حکایات او همیشه دوست دار و یاری رسان خاندان سلطنتی آسترال مصر بوده است. یکی از معروفترین حکایات مربوط به او لطف بزرگش به خدابانو #نوت است. از آنجایی که رع از آمیزش #گب و #نوت خشمگین شده بود نوت را تنبیه نموده و بر او حکم کرد که اجازه ندارد در هیچ کدام از سیصد و شصت روز سال فرزندی به دنیا آورد! (که تا آن روز سال مصری بنا بر درجات انتقال خورشید در آسمان یعنی سیصد و شصت درجه، سیصد و شصت روز در نظر گرفته شده بود) چون حاملگی نوت به کمال رسید و درد زایمان بر او مستولی شد از فرط بیچارگی از تحوت خواست تا کمکش کند و چاره ای بیندیشد. پس تحوت به ماه پیشنهاد قمار با بازی #کمت را داد و ماه پذیرفت که در صورت باخت پنج روز از گردشش به همراه خورشید را به او واگذار کند. چون تحوت مسابقه را برد ماه ناگزیر پنج روز از منزلش روی زورق خورشید عقب نشینی کرد و پنج شب به سال اضافه شد که باعث شد سال سیصد و شصت و پنج روز شود و نوت در هر کدام از این شبها فرزندی به دنیا آورد که به ترتیب #اوسریس، #ایسیس، #ست و #نفتیس و فرزندی دیگر بوده اند. راجع به فرزند پنجم اطلاعات ضد و نقیضی در دست است که او تحوت، #آنوبیس یا حتی #هوروس است! اما سوای اینها هیچ اسطوره مکتوبی راجع به پنجمین فرزند ناشناخته وجود ندارد.

همچنین کمک تحوت به پیروزی #ایسیس در مجلس خدایان که برای قضاوت میان #ست و #هوروس برگزار شده بود کاملا مسجل است. به جز این او بود که به ایسیس آموخت چگونه قدرت جادو را پیش ار صعود رع به آسمان از او بدزدد.

من حیث المجموع خدای لک لک سر علم و هنر همیشه خدایی بس محبوب میان مصریان و دیگر تمدنهایی بوده است که به هر نحو با او آشنا بوده اند و حتی گاها از طرف این تمدن ها سعی شده که خدایان خود را برابر و هم مقام با تحوت بستایند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در دوران ادبی و فلسفی اساطیر #یونان و دوران ادبیات کلاسیک پس از آن همیشه شخصیت ارزنده #میوز ها جایگاه ویژه ای داشته است.

#میوز ها خدابانویان "هنر"، "ادبیات" و "دانش" در اساطیر تمدن #یونان هستند. پیش از هر چیز در باب اهمیت اسطوره میوزها لازم است بدانیم که لغت لاتین موزیک (Music) از نام این خدابانویان (Muses) اتخاذ شده و اصولا موزیک یعنی فعل منتسب به میوزها. این خود تا حدودی بیانگر نقش آسترال آنها است.

راجع به نسب خانوادگی میوزها بین خدایان در میتولوژی تعدد نظر وجود دارد. عده ای آنان را دختران #گایا و #اورانوس می دانند و عده ای دیگر دختران #هارمونیا دختر #آفرودیت و #آرس. اما نظر اخیر بسیار بی اساس است چرا که حکایت رقصیدن #میوز ها در جشن عروسی #هارمونیا و #کادموس کاملا موثق و با پایه ی اساطیری است. اما در میان تمام نظرات استوارترین همان است که میوزها را فرزندان #زئوس و #منموزین (تایتان بانوی خاطرات و یادآوری) میداند. همچنین باید بدانیم که آنان در اساطیر به عنوان شاگردان و ملازمان #آپولو ایفای نقش کرده اند.

میوزها به تعداد نه خواهرند که هر کدام موکل بر هنر یا دانش خاصی هستند. اما سردسته همه آنها خدابانو #کالیوپ، میوز موکل بر "ادبیات حماسی" است (این موضوع خود مهر تاییدی بر اهمیت حماسه و ادبیات حماسی برای یونانیان باستان است و این‌ که آنان این هنر را والاتر و ارجمندتر از هر هنر و ادبیات دیگری می دانند). نام و منصب نه خواهر میوز به شرح ذیل است:

1. #کالیوپ: میوز شعر و سرود حماسی که همیشه چنگی در دست دارد.
2. #کلیو: میوز "تاریخ" که با طومارهای در دستش شناخته میشود
3. #یوترپ: میوز "موسیقی" و "سازها" که همیشه در حال نواختن فلوت نقش می شود.
4. #اراتو: میوز "شعر غنایی" و ادبیات عاشقانه که با چنگ کیتارای در دستش مشهور است.
5. #ملپومن: میوز "تراژدی" که با یک صورتک گریان یا "تراژیک ماسک" همراه است.
6. #پلی_هیمنیا: میوز موکل بر "سرود روحانی" و "نماز" که با نقابی بر چهره و چادری بر سر یا با خوشه انگوری در دست شناخته شده است.
7. #ترپسیکور: میوز موکل بر هنر "رقص" که معمولا انگشتانه ای مخصوص ضرباهنگ رقص به دست دارد و در حال رقص ترسیم میشود.
8. #تالیا: میوز "کمدی" که همیشه یک صورتک خندان یا "کمیک ماسک" در دست دارد
9. #اورانیا: میوز موکل بر علم "نجوم" و "کیهان شناسی" که با مدل کره آسمان و قطب نما همراه است.

سوای معرفی میوزها در میتولوژی یونان، آنان روایات بسیاری را نیز رقم زده اند. پیشتر در باب معرفی #اورفئوس گفتیم که او فرزند #کالیوپ است و یکی از روایات جالب در باب میوزها، جمع آوری تکه های بدن اورفئوس و چسباندن آنها پس از تکه تکه شدنش توسط #مائناد ها است (شباهت جالبی با اسطوره جمع آوری قطعات بدن #اوسیریس توسط #ایسیس و چسباندن آنها به یکدیگر در اساطیر #مصر).

اما در جریان روایات مربوط به میوزها بارها شاهد به رقابت طلبیده شدن آنان توسط مدعیان فانی بشری هستیم. مشهورترین این حکایات اساطوره #تامیریس است که به صدای زیبای خود غرور بسیار ورزید و میوزها را به مسابقه خوانندگی طلبید. در عوض میوزها نیز پس از چیرگی بر او به عنوان‌ تنبیه صدایش را برای همیشه از او گرفتند. یا من جمله این حکایات اسطوره نه دختر شاه #پیریاپیروس حکمران #مقدونیه است که نام نه میوز را بر آنان نهاده بود و او نیز میوزها را در مقابل توانایی های دختران خود به مبارزه طلبید. در این مورد نیز میوزها پس از بردن مسابقه نه شاهزاده مزبور را به نه "کلاغ زاغی" تبدیل کردند!

در هر صورت اسطوره میوزها و استادشان #آپولو از دوران باستان تا کنون سوژه هنری بسیاری از هنروران در زمینه های مختلف هنری بوده است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اغلب نگاره های تمدن #مصر باستان شمایل خدابانو #ایسیس با دو بال افراشته، نشسته بر روی یک زانو در حالی که تاج معروفش #نمت (تخت پادشاهی) را بر سر دارد نمایانده شده است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #ایسیس خدابانوی مادر اساطیر #مصر در یکی از معروفترین تناسخ های خود به شکل پرستوی آواز خوان رود نیل تصور میشود.

پرستوی #بنو از اشکال و پرندگان مقدس نزد مصریان است.

▫️ @Torecilik
Ещё