توره | اساطیر باستان

#تیر
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 🍁🍂با عرض سلام و آرزوی روزهای شاد و آرام و پر از اساطیر برای همراهان همیشگی و عزیز کانال "توره | اساطیر باستان"! امیدواریم در این گیر و دار خزانی دنیا دلهایتان پر از گرمای افسانه ها باشد!🍂🍁

با توجه به بالا بودن سوالات در حیطه خاص برخی فانتزی های "شبه اسطوره" شکل گرفته در سالهای اخیر بر آن شدیم تا یک بار برای همیشه توضیح مختصر و شاملی بر این مسئله داشته باشیم.

در حالت کلی لفظ "اسطوره" یا "Myth" تعریفی شامل شرایط خاص دارد که دست کم در این مجال برای ما باید این شرایط رعایت شود تا بتوان یک عنصر را بعنوان تایتل "اسطوره ای" به رسمیت شناخت.

تمام "خدایان"، "دیتی ها"، "شیاطین"، "موجودات افسانه ای"، "نیمه خدایان" و "پهلوانان" که ما تا کنون آنان را برای شما معرفی کرده ایم و در موردشان سخن رفته است، همگی عناصری بوده اند که مردم بزرگترین تمدنها یا فرهنگ ها در اعتقاداتی دیرپا و شناخته شده آنان را توصیف و حفظ نموده اند. این عناصر گاها پشتوانه اعتقادی راسخی به اندازه هزاران سال داشته اند.

بارها از ما سوال شده است که چرا خدای جنگ تمدن هایی مانند #یونان و #اسکاندیناوی را خدایانی مانند #آرس یا #تیر معرفی کرده ایم حال آنکه خدای جنگ این تمدنها شخصیت "کراتوس" است و این شخصیت "کراتوس" تا کنون تمام خدایان را به قتل رسانده! و باور کنید دروغ نگفته ایم اگر اعتراف کنیم که حتی مواردی از نظرات مخاطبانمان وجود داشته که کار کانال ما را "عبث" و اتلاف وقت دانسته اند چرا که در مورد خدایانی سخن گفته ایم که همگی توسط "کراتوس" کشته شده اند و حالا فقط یک خدای حقیقی وجود دارد و آن "کراتوس" است!

ما هیچ... ما نگاه...!!😅

دوستان! در ابتدا باید بگوییم که برای ما و تمام اسطوره شناسان جهان جالب است که چطور یک رسانه مانند یک بازی کامپیوتری اینگونه توانسته در ذهن گروه بزرگی جوانان و نوجوانان و مردم دنیا رسوخ کند و اطلاعات را به آنها دیکته نماید. البته با توجه به در نظر گرفتن "قدرت" رسانه های جهانی و سیاستهای پشتیبان آنها این موضوع چندان نیز عجیب به نظر نمی رسد! بگذریم...

جایگاه ما در این عرصه باید مقام "هوشمندی" و "استقلال ذهنیتی" باشد. ابتدائا باید یاد بگیریم که "اسطوره" و "فانتزی" متفاوت هستند و هر چند فانتزی ها طرفداران بیشتری نیز داشته باشند، باز هم این موضوع یک عنصر فانتزی را به یک "اسطوره" بدل نمی کند. کما اینکه فانتزی هایی همانند شخصیت "کراتوس" اگر جذابیت ذاتی از خود داشتند هیچ گاه عرصه های جذابی همانند اساطیر شناخته شده و معروفی مانند تمدن #یونان یا #اسکاندیناوی را به عنوان "زمین بازی" خود انتخاب نمی کردند! کراتوس کراتوس است چون توانسته در نبردهای ساختگی بر خدایان قدرتمندی که شما آنها را میشناخته اید همچون #آرس، #زئوس، و... فائق بیاید. تصور کنید اگر این خدایان نیز ساختگی بودند هیچ گاه کراتوس به چنین جایگاهی نمی رسید.

شاید این گزاره برای هواخواهان دو آتشه بازی های کامپیوتری بالاخص گیمرهای تایتل "خدای جنگ" ثقیل باشد. اما باید بدانیم هیچ خدایی با نام "کراتوس" وجود ندارد! حتی هیچ پهلوان و قهرمان تاریخی نیز با این عنوان در اساطیر یا تاریخ واقعی یونانی وجود ندارد و اگر وجود دارد چنین شجره نامه یا افسانه هایی به هیچ عنوان بر آن وارد نیست. خدایان یونانی هیچ گاه در اساطیر نمرده اند. بزرگترین پهلوانان ملی اساطیری واقعی و باستانی #یونان همچون #هرکول شاید توانسته اند فقط یک بار و آن هم در یک "خوان" باور نکردنی با خدای جنگ #آرس، گلاویز شوند که خود هرکول از این جنگ هر چند با پیروزی موقتی اما با آسیبهای جبران ناپذیر باز می گردد! هیچ گاه کسی نتوانسته است خشم #آتنا یا #پوسایدون یا #هادس را برانگیزد و جان سالم به در ببرد؛ چه برسد به اینکه کسی بتواند با آنان جنگیده و به قتل برساندشان!

با این اوصاف شاهدیم که دنیای فانتزی به هیچ عنوان، عرصه کم اهمیت و بی مقداری نیست. چنین فانتزی سطح پایینی را با دنیای فانتزی بزرگ خالق مشهوری همچون "تالکین" مقایسه بفرمایید که به تنهایی یک دنیای جداگانه و یک مذهب و دین منحصر بفرد و یک تاریخ اسطوره ای نوین در سطح اساطیر باستانی در آثار بزرگ خود همچون "ارباب حلقه ها" و "سیلماریلیون" خلق می نماید. پس همواره اینگونه نیست که فانتزی بی مقدار باشد و اسطوره والاتبار! اما به قول عامیانه "فانتزی داریم تا فانتزی"!

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 در عرصه اساطیر #آریایی به تصدیق "تیر یشت" از #اوستا ی مقدس می دانیم که آبادانی امروز پهنه ی گیتی وامدار نبرد کیهانی عظیمی است که روزگاری در آسمان مینوی رخ داده است. در این نبرد که روزهای طولانی به درازا کشید ایزد مقدس و مبارک باران یعنی #تیر (#تیشتر به پهلوی) و دشمن همیشگی اش #اپوش دیو، وجود خشکسالی و بی برگی با هم گلاویز شدند.

صحنه نهایی جنگ را دو اسب آسترال نیرومند رقم زدند. تیشتر همچون اسبی شبقگون و زیبا که چشمانی چون آب زلال داشت و زورمندی هزاران رود و مسیل را با خود به همراه آورده بود و اپوش با هیبتی سرخ فام و خشن که از چشمانش شراره های آتش می بارید و به هر عرصه که پای می گذاشت هرچه آب و آبادانی را ویران می ساخت.

پس به یاری #هورمزد دادار و کمک #آناهید ایزد اردویسور توانا، تیشتر توانست اپوش را شکست دهد و وجود گیتی را از شر خکشسالی و مرگ رهایی دهد.

🌧🌿 تیم تحریریه کانال "توره | اساطیر باستان" فرا رسیدن گاهنبار فرخنده و باستانی #تیرگان را به تمامی یاران همراه شاد باش عرض می کند🌿🌧

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 تا کنون بسیاری از ما گروه موسیقی "واردرونا" را با قطعات موسیقی بی نظیرش در زمینه موسیقی فولکلور باستانی سرزمین های #اسکاندیناوی و فرهنگ #وایکینگ شناخته ایم.

آلبوم "راگناروک - رونالیود" ستایش کاملی به زبان موسیقی از این گروه در وصف تک تک خدایان پانتئون اسکاندیناوی دارد. با هم گوش فرا میسپاریم به قطعه زیبای "تیواز" از این گروه که در مدح فرزند #اودین، شاهزاده #آسگارد و خدای "جنگ" یعنی #تیر سروده و نواخته شده است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 بی شک برای ایرانیان و اقوام #آریایی ساکن فلات عمدتا خشک و کویری ایران، "باران" همیشه یک عنصر زندگی بخش و نتیجتا مقدس بوده است. ستایش باران و نسبت دادن رب النوعی والاتبار بدان از عصر کافرکیشی سانسکریت به یادگار مانده بوده است و به همین منوال وارد دیانت باستانی #زرتشتی شده است.

#تیشتر یا #تیر (که در #اوستا "تیشترایا" نامیده شده) از دوران پیش از زرتشتیت نزد ایرانیان خدای بزرگ و محترم "باران" بوده است. تقدس تیر تا حدی بوده که مردم سرزمین وجود درخشنده ترین ستاره شب یعنی "شعرای یمانی" (شباهنگ) را به او نسبت داده اند و به نوعی این ستاره پرفروغ پرسونیفیکیشنی از تیشتر بوده که با ستایش آن می شد به ریزش باران حصول یافت.

پس از فراگیری زرتشتیت وجود تیشتر در جایگاه یک "ایزد" پذیرفته شد و متونی از اصیل ترین کتابت مقدس زرتشتی نیز تحت عنوان "تیر یشت" در وصف این ایزد موجود است. در تیر یشت در وصف ایزد تیشتر از کرده چهارم می خوانیم:

"تشتر، ستاره ی رایومند فرهمند را میستاییم که شتابان به سوی دریای "فراخکرت" بتازد. چون آن تیر در هوا پران که آرش تیرانداز بهترین تیرانداز ایرانی از کوه "اَیریوخشتوث" به سوی کوه "خوانونـَت" بیانداخت"

یا از کرده ی نهم:

" ستاره ی تشتر را، تشتر ستاره ی رایومند فرهمند را میستاییم. با هوم آمیخته به شیر با بَرسَم، با زبان خرد و "منثرَه"، با اندیشه و گفتار و کردار نیک، با زور و با سخن رسا. ینگهه هاتـَم"

اما عمده ترین روایت مربوط به تیشتر در عرصه خلقت را در همین تیر یشت و علاوه بر آن #بندهشن می یابیم که جز با اندکی جزئیات بیشتر در بندهشن، تقریبا یکسان نقل شده اند. این روایت مربوط به وجهه ای از نبرد همیشگی نیکی و بدی از لشکر #هورمزد و #اهریمن است که به باران و خشکسالی مربوط می شود. در این نبرد تن به تن و طولانی تیر در مقابل #اپوش دیو، دیو دهشتناک خشکسالی قرار می گیرد.

در خط روایی داستان ما با سه شکل تناسخ از ایزد تیشتر مواجهیم. شکل اول "جوان برسای پانزده ساله" که تناسخی معروف و محبوب در باور ایرانیان است و علاوه بر تیشتر چنین تناسخی را در ایزدان دیگری همچون #بهرام و #نریوسنگ می یابیم. بی شک این مسئله در تفکر ایرانی بیانگر این است که مردم پانزده سالگی را اوج قدرت جوانی و شروع کمال و نقطه عطف زندگی هر مرد می دانسته اند.

تناسخ بعدی به هیبت "گاو نر زورمند" است که باز هم تناسخی آشناست و سومین و اصلی ترین شکل که برای این روایت شکل منحصر بفرد است، هیکل اسب سپید زرین یال و زرین گوش است که اپوش دیو در این مرحله به شکل اسب آتش نفس تیزدندان و گری و سیاه به مقابله با او بر می آید.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 ایزد #تیر یا #تیشتر در اساطیر اقوام #آریایی و دیانت #زرتشتی ایزد و دیتی والاتبار #باران است.

تیر یکی از بزرگترین خدایانی است که از عصر کافرکیشی سانسکریت در میان ایرانیان ستوده و محترم شمرده می شده است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #زیسا یا #سیسا در اسطوره شناسی #ژرمن و #نورس همسر #تیر میباشد.

او یکی از خدابانوی های جنگ و برکت میباشد. نام زیسا از مونث شده نام تیر برگرفته شده است.

▫️ @Torecilik
Audio
👁‍🗨 با هم گوش میسپاریم به صدای نبرد در میدان جنگی که #تیر در آن حضور دارد.

گویی خدای جنگ #نورس و #وایکینگ ها شمشیر به دست گرفته میدان رزم را به خون آغشته است.

🎶 نام اثر: تیر
🎵 کاری از: دنهایم

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در شیطان شناسی #اسلام به موجودی آتشین سوار بر اسب و زره پوش بر میخوریم

#تیر یا #ثبر یکی از ۵ فرزند ارشد #ابلیس است، نام ۴برادر دیگرش #آوار #زالامبور #سات و #داسیم است

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #تیر، پسر #اودین و خدای جنگ اساطیر #اسکاندیناوی نزد اقوام باستانی #ژرمن #تیو یا #تئو نامیده میشود.

نظر برخی اسطوره شناسان مبنی یر این موضوع است که #تیو همان مفهوم #دیو یا #دوا از اساطیر #سانسکریت هندو اروپایی می باشد. اما اطمینان مطلقی بر این موضوع وجود ندارد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از مشهورترین شخصیت های اساطیری مطرح در دانش میتولوژی که اکثر مردم امروز او را می شناسند و حتی به عنوان یک شخصیت پر طرفدار به سینما و کمیک ورود کرده است #لوکی می باشد.

#لوکی را شاید بتوان در یک تعریف ساده و اجمالی خدای "آتش" در اساطیر #اسکاندیناوی دانست. اما باید به دو نکته دقت نمود. اول اینکه "خدا" نامیدن لوکی برای اهل فن در اساطیر #نوردیک خود جای مباحثه است و دوم اینکه مفهوم آتش بی شک مربوط به جنبه مخرب و سوزاننده این عنصر است. چه اینکه جنبه سازنده و پر برکت آتش به خدایان دیگری چون #فریا نیز نسبت داده شده است.

او در اصل از نسل یوتون است و سرزمین مادری او #یوتونهایم محسوب می شود. پدرش یوتون #فارباوتی است و مادرش #لوفی یا #نال اما نژاد لوفی با توجه به منابع در دسترس نا مشخص است. او می تواند یک خدابانو، یک یوتون مونث یا یک روح مجرد باشد.

در برخی منابع میخوانیم که لوکی در جنگی که میان #اودین و یوتونهایم در گرفت، پس از کشته شدن والدینش، توسط #اودین به فرزندی پذیرفته شد و از این طریق به جمع خدایان #آسگارد راه یافت. اما دیگر منابع بعضا چنین داستانی را نمی پذیرند و جایگاه شاهزاده را به لوکی نمی دهند. بلکه او را یوتونی می دانند که با نیرنگ و بزله گویی خود را در دل خدایان #ائسیر جا کرد و به عنوان #دلقک_خدایان همیشه در آسگارد حضور داشته است. در هر صورت لوکی یک موجود جادو پیشه و تغییر شکل دهنده است. چنان که بارها در اساطیر شاهد تغییر شکل او به موجودات خاص و ایفای نقش او در شکل آن موجودات هستیم. برای مثال در داستان "ساختن دیوارهای آسگارد" می بینیم که لوکی به شکل یک مادیان با اسب نر #سوادیلفاری جفت گیری می کند و فرزندی به نام #اسلیپنیر به دنیا می آورد که همان اسب معروف و هشت پای اودین است. یا در روایت ساخته شدن پتک #تور، #میولنیر توسط آهنگران #دوورف، #ارتیتی و #بروک او به شکل پشه ای مزاحم در می آید و سعی میکند در کار دوورف ها مزاحمت ایجاد کند. در واقع همین مسئله علت کوتاه شدن دسته پتک تور بوده است.

اما معروفترین فرزندان لوکی مخرب ترین‌ آنان نیز به شمار می روند. او از ماده غول #آنگرابودا صاحب سه فرزند است. دختر ارشد او #هل یا #هلا (تلفظ ژرمنی) خدابانوی مردگان و ملکه #هل_هایم است که با اقتدار تمام بر این قلمرو حکمرانی میکند و از هیچ مقام مافوقی نیز دستور نمی پذیرد. فرزند بعدی مار کیهانی #یورمونگاند است که مصاف اصلی تور و همچنین قاتل او در واقعه #راگناروک است و فرزند دیگر گرگ غول آسا #فنریر است که در روایت مربوط به زندانی شدنش دست #تیر را از جای کند و همچنین او مصاف اصلی و قاتل #اودین در #راگناروک است. اما او از همسر اصلیش یعنی #سیگین نیز یک پسر به نام #ناری یا #نارفی دارد که جایگاه آنچنان مهمی در اساطیر ایفا نمی کند.

در جریان روایات مربوط به اساطیر اسکاندیناوی لوکی به عنوان شخصیتی پر از طنز تلخ ظاهر می شود. او گاها بسیار کمک رسان و خیرخواه است (برای مثال در داستان نجات #ایدون) و گاه بسیار بی تفاوت و یاوه گو و موهن (برای مثال در داستان خواستگاری یوتون ها از #فریا) او ابایی از توهین به خدایان ندارد و بارها در جمع آسگارد فرزندان اودین را به سخره گرفته است (برای مثال مشاجره او با #براگی در مجلس آسگارد قابل وصف است) اما اودین هیچ گاه به این خاطر بر او خرده نگرفته و او را همچون یک طناز تلخ زبان دوست می دارد.

اما سوای تمام این توصیفات ذات نفرت لوکی از ائسیر و تمام تبار ساکنان جهانهای اولی هیچ گاه در دل او به واقع خاموش نشد. اوج بدخواهی و رذالت او در روایت معروف قتل #بالدر قابل مشاهده است و این نقطه عطفی است که لوکی به دور از شوخی نقش مخرب و نابودگر خود در مقابل ائسیر را به اجرا بگذارد. پس از اتفاق مزبور (که پیشتر مفصلا راجع به آن توضیح دادیم) لوکی در دادگاه خدایان محکوم به محازاتی بسیار دردناک و ابدی شد. بدین صورت که مقرر شد او را به بالای کوهی بلند بسته و افعی ای غول پیکر بر بالینش بگمارند که دائما زهر خود را بر سر لوکی بریزد و اینگونه او متحمل عذابی سخت شود. اما همسر وفادار لوکی یعنی سیگین پس از اجرای حکم برای ابدیت در کنار او ایستاده است و با قدحی که بالای سر او نگاه می دارد، زهر مار را جمع کرده و مانع از ریختن آن بر سر همسرش می شود. تنها موقعیتی که زهر بر سر لوکی میریزد لحظاتی است که سیگین به ناچار محبور می شود پیاله را خالی کند و این لحظات هنگامه ای است که غرش وحشتناک لوکی از درد در تمام قلمروهای نه جهان #ایگدراسیل می پیچد و به شکل "زلزله" خود را نشان می دهد.

آزاد شدن لوکی در آخرالزمان از نشانه های فرارسیدن #راگناروک و آرماگدون نهایی است (تشابه جالبی با روایت آزاد شدن #اژی_دهاک در آخرالزمان اساطیر #آریایی مشهود است) او پس از آزادی فرزند خود فنریر را نیز از بند رها میکند و نبرد نهایی عظیم را رقم می زند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 امروزه یکی از آشناترین شخصیتهای اساطیری برای تمامی ایرانیان شخصیت #آرش است. #آرش_کمانگیر که با القابی چون "آرش شیواتیر" نیز خوانده شده است. ثبوت شخصیت آرش در اساطیر #آریایی و #زرتشتی امضایی از متن صریح #اوستا در #تیر_یشت تا #شاهنامه #فردوسی و کتابت ابوریحان بیرونی دارد.

در توصیفی که شاید همه از آن با خبریم آرش همان پهلوان فداکار است که برای سرافرازی وطنش جان خود را به همراه تیر در چله کمان نهاد و برای مشخص شدن مرز بین ایران و #توران از فراز #دماوند کوه تیری پرتاب کرد. اوستا او را #ارخشه (Erakhshath) نامیده و در زبان پهلوی اِرَش نام دارد و شکل استفاده شونده امروزی یعنی "آرش" اتخاذی بی کم و کاست از گویش مردم #پارت است. در مورد زادگاه و قومیت آرش نظرهای متعددی موجود است اما فردوسی و طبری هر دو او را از مردم #مازندران و شهر #آمل می دانند. باید اقرار کرد که شخصیت آرش پیش از وقوع روایت معروف تیراندازی به هیچ عنوان شناخته شده نیست و فردوسی او را صرفا از سپاهیان دلیر و فرماندهان جزء در لشگر #منوچهر پیشدادی معرفی می کند.

روایت اصلی در خط داستانی منوچهر از کشتن #سلم و #تور رقم میخورد. جایی که #افراسیاب شاه #توران با سپاهی عظیم و فرای تصور به مقابله با زیاده خواهی منوچهر بر می آید و در خاک ایران پیشروی میکند. تسلط افراسیاب تا آنجا فزونی می یابد که منوچهر و لشگر ایران در منطقه ای کوچک از مازندران محاصره می شوند و شاه ایرانی که نابودی خود و مملکتش را قریب الوقوع می بیند ناگزیر پیشنهاد صلح به افراسیاب میدهد و از او با این عنوان طلب رحم میکند که افراسیاب اجازه دهد منوچهر به اندازه زمینی که یک پرتاب تیر میتواند بپیماید از خاک ایران را برای خود نگاه دارد.

با طرح این پیشنهاد توسط منوچهر او #آرش را به عنوان پیک رساندن این درخواست نزد افراسیاب می فرستد و او نیز به جهت تحقیر و زبون نشان دادن ایرانیان با این درخواست نامعقول و نامتعارف موافقت میکند. با این شرط که پرتاب این تیر را همان پیک دون پایه و گمنامی انجام دهد که خبر تسلیم را آورده است. آرش نیز به عنوان نماینده حاضر در مجلس منوچهر این شرط را پذیرفته و به سمت اردوگاه #آریایی بازمی گردد. گرچه آرش در اردوگاه سپاه خود با ملامت نزدیکانش رو به رو میشود که چرا چنین مسئولیتی را بر عهده گرفته است. اما او مصمم است که این کار را به سرانجام رساند و منوچهر نیز علیرغم نارضایتی از سپردن چنین وظیفه خطیری به آرش او را همراه با جمعی از نمایندگان ایران روانه می کند تا در پای دماوند کوه به نمایندگان و شاهدان تورانی بپیوندد.

در ادامه روایت، آرش از کوه بالا می رود و آماده پرتاب تیر می شود. طبری و بیرونی در مورد وجه اسطوره ای داستان اینگونه اعلام می کنند که کمان مزبور برای تیراندازی را #سپندارمز امشاسپند به وی اعطا میکند و به او گوشزد می کند که تیری که از این کمان رها شود بسیار دور خواهد رفت، اما جان تیرانداز را نیز خواهد گرفت! با این حال آرش در نهایت جان فشانی قبول میکند که با آن کمان تیر بیاندازد و چون چله کمان را می کشد تا آخرین قطره توان خود را در کشش زه کمان می گذارد. با پرتاب شدن تیر بدن بی رمق آرش از فشار تکه تکه میشود و از کوه پایین می افتد اما #هورمزد به #تیشتر امر می کند که ابرها را از سر راه تیر کنار بزند و #وایو را فرمان می دهد که تیر را با باد پرواز دهد. با این تواصیف تیر از بامداد تا شامگاه پرواز می کند و در آخر بر تنه درخت گردویی در کرانه رود #جیحون فرود می آید و در کمال تعجب همگان رود مزبور به عنوان مرز بین ایران و توران پذیرفته می شود و اینگونه دولت منوچهر شاه از نابودی نجات می یابد.

در #تیر_یشت در مورد شخصیت آرش اینگونه می خوانیم:
"می‌ستاییم ستاره درخشان و شکوهمند #تیشتر را. آن تندتاز به‌سوی دریای #فراخ‌_کرت را، به‌سان آن تیر در هوا پرّان، تیری که #ارخشه تیرانداز، آن بهترین تیرانداز ایرانی، از کوه #ائیریوخشوثه به‌سوی کوه خوَنوَنث پراند."

همچنین خوب است بدانیم که ابوریحان بیرونی هنگامه حماسه آفرینی آرش را منطبق با گاهنبار مقدس #تیرگان (سیزدهم تیرماه در تقویم #زرتشتی) و جشن بزرگ #آبریزان دانسته است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #تیر برای جلب اعتماد #فنریر دستش را در دهان گرگ قرار میدهد.

در عوض پس از خیانت خدایان #اسکاندیناوی #فنریر دست تیر را از جای میکند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #اسکاندیناوی صحبت از اهریمنان بسیاری به میان آمده است. در میان آنها گرگ غول پیکر #فنریر شناخته شده ترین است.

اصولا برای مردم اسکاندیناوی، در پهنه ی یخبندان و بی آب و علف قطب شمال و توندرا، حیوانی خطرناک تر و تهدیدآمیز تر از "گرگ" وجود ندارد. با این حساب کاملا منطقی به نظر میرسد که اصلیترین اهریمن اساطیری شکل گرگ به خود بگیرد.

#فنریر فرزند لوکی است. او در ابتدا آزاد بوده و در پهنه ی #نفلهایم تاخت و تاز داشته. اما خدایان با توجه به پیش بینی مبنی بر نقش ویرانگر او در موعد #راگناروک تصمیم به در بند کردن او گرفتند.

با این تصمیم گروهی متشکل از #اینهریار و جمعی از #آسگارد به سرکردگی فرزندان اودین به نفلهایم رهسپار شدند. #اسنوری در #ادای_منظوم و #ادای_منثور اینگونه روایت میکند که #فنریر با دیدن جمع خدایان بدانها بی اعتنایی میکند و این رفتار باعث عصبانیت #هرمود میشود. اما برادرش #تیر (خدای جنگ و شجاعت) او را به آرامش دعوت میکند.

اسنوری اینگونه ادامه میدهد که تیر با آوازهایی فریبنده با مضمون تاریخ یوتونها که برای فنریر خوشایند بوده به او نزدیک میشود و چون توجه گرگ جلب میشود از او میخواهد که برای خوردن گوشت و آبجو همراه آنها به غاری در دل کوه #پروتهرینگ بیاید. فنریر در ابتدا قبول نمیکند و بی تعارف ابراز میدارد که به آسگاردی ها اعتماد ندارد. در اینجا تیر برای جلب اعتماد فنریر دست خود را در دهان او قرار میدهد و از او میخواهد که اگر کلکی در پیش بود دست او را از جای بکند. با این تعهد فنریر فریب میخورد و همراه با خدایان به غار میرود و در آنجا در تله از پیش آماده شده آسگارد گرفتار میشود. آینهریار با سرعت فنریر را غل و زنجیر میکنند. در عوض وی نا امید و مستاصل و خشمگین از خیانت تیر دست او را از جای میکند و می بلعد و پس از آن زوزه های وحشتناکی سر میدهد. در ادامه اساطیر تیر همیشه با یک دست نقش میشود.

باید بدانیم لوکی از خبر زندانی شدن فرزندش بسیار خشمگین میشود اما کینه خود را فرو میخورد تا در راگناروک فنریر را برای انتقام دوباره آزاد کند. با فرا رسیدن راگناروک و آزادی فنریر جنگی خونین و طولانی میان او و #اودین در میگیرد و سرانجام اودین شکست خورده و توسط فنریر بلعیده میشود. در عوض خود او نیز توسط #ویدار پسر اودین کشته میشود.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #اسکاندیناوی خدایان اصیل به دو رسته تقسیم میشوند. تبار #وانیر به نظر خاندانی باستانی ترند و منشا آنها خدایان قدیمی سرزمینهای جنوبی است. آنان خدایان لطیف کشاورزی و تجارت و عشق و زیبایی اند. جایگاه خدایان وانیر جهان #واناهایم در کنار #آسگارد است. تبار #ائسیر اما خدایانی اصیل برخاسته از باور #وایکینگ ها هستند که خوی جنگجو دارند. آنان اصولا خدایان جنگ و فتح و قدرتهای عظیم طبیعی اند که در #آسگارد منزل دارند. پدر تمام #ائسیر و به نوعی تمام خدایان #اودین است.

#اودین (به لفظ نروژی) که نزد ژرمنها #وودن (چوبین) نامیده میشود را میتوان خدای خدایان اساطیر #اسکاندیناوی نامید. او شخصیتی دو پهلو و عجیب دارد. در اساطیر ابتدای آفرینش تماما صحبت از اوست. بعضی روایات او را ازلی دانسته اند و بعضی دیگر نیز پدر و مادری از جاینتها برایش قائلند. ( #بور و #بستلا ) به هر حال اینگونه توصیف شده که او به همراه برادرانش #ویلی و #وه تمام جهان را از بدن غول یخین بسیار باستانی به نام #ییمیر آفرید. سپس به دنبال معرفت و فرزانگی سفر خود را به ریشه های درخت کیهانی #ایگدراسیل آغاز نمود و برای دست یابی به آب حیوان چشمه #اورد حاضر شد یک چشم خود را تقدیم کند. (به همین علت در تمام نقوش یک چشم او را کور تصویر کرده اند) اما از آن پس #اودین به بصیرت و معرفت کل دست یافت و به نوعی خدای فرزانگی شد و با لفظ شعر گونه سخن میگفت و قدرت این را داشت که مردگان را نزد خود فراخوانده و با آنان رایزنی کند.

او را همچنان خدای ترسناک جادو و جنگ و صاحب #روین های باستانی دانسته اند. برای پیروزی در جنگ به اودین قربانی های خونین بسیاری تقدیم میشد اما این قربانی ها بسیاری اوقات منجر به نتیجه مطلوب نمیشد. به همین دلیل بعضا او را بی وفا و بی عدالت خوانده اند!

اولین همسر اودین #فریا ی زیبا از تبار #وانیر است که از او پنج فرزند به نامهای #بالدر ، #هرمود ، #تیر ، #هود و #براگی دارد که هر کدام در جایگاه خدایی مجزا جلوه میکنند. اما معروفترین فرزند و ولیعهد او #تور است که از همسر دوم اودین یعنی #یورد زاده شده. جالب است اگر بگوییم در اعصار بعدی #تور در محبوبیت از پدر خود پیشی میگیرد و به منتهای ستایش برای وایکینگ ها بدل میشود.

اودین را نیزه ای به نام #گانگنیر است که هیچ گاه خطا نمیرود. (در روایت جنگ اودین با غول #سرتر میخوانیم که او چگونه با کمک این نیزه به سختی پیروز میشود). وی همچنین اسب خاصی به نام #اسلیپنیر دارد که با هشت عدد پا تصویر شده و به سان باد تند و شتابناک میتازد.

کاخ مخصوص بارگاه اودین در آسگارد #والهالا نام دارد. اعتقاد بر این است که او در این کاخ مقتولین جنگ های وایکینگها را که خالصانه در راه هدف کشته شده اند بار میدهد و آنان را به جایگاه #آینهریار منصوب میسازد تا از ملازمین خاص وی باشند و در جنگ آخرالزمان #راگناروک به عنوان قهرمانان سپاه خدایان ایفای نقش کنند.

اودین را همیشه به همراه دو کلاغ و دو گرگ به عنوان ملازمانش نقش کرده اند. کلاغهای مزبور #هوگنین و #مونین نامیده میشوند و از تمامی نه جهان اخبار را به سمع اودین میرسانند (خاستگاه جالب توجهی برای اعتقاد به خبرچین بودن کلاغ!)

در روایات من باب موضوع #راگناروک میخوانیم که اودین با چه کیفیت به دست گرگ اهریمنی غول آسا یعنی #فنریر به قتل میرسد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #اسکاندیناوی او خدای جنگ و شجاعت است.

#تیر برای فریب دادن #فنریر گرگ اهریمنی دست خود را در دهان او گذاشت و چون او را در بند کرد فنریر دستش را از جا کند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #آریایی باستان او ایزدی پاک و برکت رسان است.

#تیر یا #تیشتر ایزد باران، غالبا به شکل اسب سپید آسمانی یا مردی سپید موی و زیباروی سوار بر اسب سپید در نظر گرفته میشود.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #راگناروک یا پایان جهان، فرجام خدایان یا #گوتردامرونگ نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر #اسکاندیناوی است.

این رویداد شامل نبرد بزرگی بود که در نهایت منجر به مرگ تعدادی از چهره‌های اصلی اساطیر شمال از جمله #اودین، #ثور، #لوکی، #تیر، #فریر و #هایمدال می‌شد و همچنین وقوع بلاهای طبیعی مختلف سرانجام جهان را در آب غوطه‌ور می‌ساخت.

این دورهٔ فرجامین زمان را باید با آن روبه‌رو شد، اما پایان همه‌چیز نیست؛ بلکه جهانی نو پس از آن آغاز می‌گردد.

راگناروک برای ایزدان و شاید برای انسان‌ها نیز رویدادی ویرانگر در آینده به شمار می‌رفت و چون همه عناصر قابل درک و پیش‌بینی شدنی بودند، این رویداد به چیزهایی که مردم همزمان با آن‌ها زندگی می‌کردند نیز مربوط می‌شد.

ایزدان نمی‌توانستند جلو آمدن راگناروک را بگیرند، این دوره بدان‌گونه که پیشگویی شده بود، می‌بایست فرا می‌رسید و شجاعت روحی آنان در مواجهه با نابودی گریزناپذیر، بازتابی از احساسات اقوام شمال نسبت به سرنوشت از پیش مقدر است.

▫️ @Torecilik
#موجودات

👁‍🗨 #فنریر گرگی غول آسا در افسانه‌های #نورس است که در ادای منظوم و ادای منثور از او به عنوان پدر دو گرگ دیگر، اسکول و هاتی، و فرزند #لوکی یاد شده است.

دراساطیر نورس پیشگویی شده بود که در راگناروک، #اودین را پس از نبردی طولانی خواهدکشت و خود توسط پسر اودین، ویدار کشته می‌شود.

در ادای منثور علاوه بر اینها گفته شده که خدایان بخاطر قدرت آینده نگری خود و پیشبینی دردسرآفرینی فنریر او را به بند کشیدند که برای این کار #تیر، دست خود را از دست می‌دهد.

▫️ @Torecilik