توره | اساطیر باستان

#فریدون
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 جایگاه اساطیری پهلوانان در اساطیر تمام ملل، مقامی تثبیت شده و محبوب است. هر تمدنی برای خود یک یا چند پهلوان بسیار نام آور و بزرگ دارد. اما امکان دارد رویکرد "دین" و "اسطوره" از "حماسه" و "ملیت" در این مسیر مجزا گردد. همه می دانیم که مشهورترین و بزرگترین پهلوان ملی اساطیر ایران شخصیت #رستم است. اما به دید دیانت #زرتشتی و میتولوژی #آریایی و حتی دوران پیش از آن، درخشان ترین کرسی این مجلس به شخصیت #گرشاسب میرسد!

#گرشاسب یکی از بزرگترین و مشهورترین پهلوانان و مردان مقدس در اعتقادات دین #زرتشتی و اساطیر #آریایی است. او نقشی پررنگ و سرنوشت ساز در تمام اعصار و تواصیف اساطیری بازی میکند و #اوستا ی مقدس بارها از او نام برده و در وصفش روایاتی آورده است. امروزه وصف شخصیت گرشاسب مجموعا از سه منبع #اوستا، #شاهنامه فردوسی و #گرشاسب_نامه اسدی طوسی در دسترس ماست.

#گرشاسب، در اوستایی و گفتار #سانسکریت "کَرَساسوا" (Karasasva) نامیده شده و این لفظ در مجموع به معنای "دارنده اسب لاغر" است. نمی توان مبدا دقیقی از حضور او در فرهنگ مردم سانسکریت یافت اما مبرهن است که او شخصیتی بسیار باستانی در فرهنگ سانسکریت است که زرتشتیت او را پذیرفته و تقدس نموده است. در مورد نسب او نظرات بسیاری به میان آمده. گرشاسب نامه او را از نوادگان #جمشید میداند و گاها او را از نسل #فریدون نیز دانسته اند. اوستا به وضوح به شرح شجره گرشاسب نمی پردازد اما او را فرزند #اثرط معرفی می نماید. در مناظره #زرتشت با #هوم_سپید در اوستا تولد گرشاسب را پاداش عمل نیک پدرش اثرط می یابیم که از رسته افرادی بود که گیاه هوم مقدس را فشرد و هوماب پاک را از آن ساخت:

"من (زرتشت) از او پرسیدم ای هوم! کدامین کس سومین بار در میان مردمان جهان استومند از تو نوشابه برگرفت؟ کدام پاداش بدو داده شد و کدامین بهروزی بدو رسید؟

آنگاه هوم اَشَوَن دور دارنده مرگ مرا پاسخ گفت:

سومین بار در میان مردمان جهان استومند #ثریته تواناترین مرد خاندان #سام از من نوشابه برگرفت و این پاداش بدو داده شد و این بهروزی بدو رسید که او را دو پسر زاده شدند. #اوراخشیه و #گرشاسپ. یکمین دادوری دادگزار. دومین جوانی گیسور و زبردست و گرز بردار"

از این گفت و گو می یابیم که گرشاسب برادر بزرگتری با نام "اوراخش" (در سانسکریت "رودراکشا") دارد که از اولین افرادیست که "قانون" را پدید آورده و این قابل توجه است.

در مورد خود گرشاسب اما القاب در متن اوستا فراوانند. او "گیسوَر" به معنای صاحب موی بلند و "نریمان" و "نرمش" به معنای دلاور و مردانه و سلحشور خوانده شده. در متن اوستا لغت #نریمان را لقب خود گرشاسب و نام #سام را، عنوانی برای خاندان او می یابیم. پس در دیدگاه اوستا، "گرشاسب"، "نریمان" و "سام" هر سه یک شخص و همان پسر اثرط هستند. بعدها در آب و تابهای شعرا و اسطوره نگاران و حماسه سرایان این سه عنوان از یکدیگر جدا شده و تشخص پیدا کردند. به شکلی که رستم را فرزند زال، زال را فرزند سام، سام را فرزند نریمان و نریمان را فرزند گرشاسب معرفی میکنند.

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از معروفترین زنان اساطیر #آریایی و دیانت #زرتشتی در جایگاه "مادر" را باید #فرانک دانست.

#فرانک، شهبانوی مادر ایرانی و همسر #آبتین، مادر جهانشاه #فریدون است. #بندهشن او را شاهدختی از اهالی #توران زمین میداند و "کوشنامه" او را به دقت دختر شاهنشاه تبار #شیلا در شرق توران (واقع در موقعیت کره جنوبی امروزی) می داند. اما در متن #شاهنامه او خود لقب "ایرانی" بر خود می نهد.

در جمیع این متون شاهدیم که چون #ضحاک در رویا سقوط حکومت خود بدست فریدون را دید، دستور جمع آوری و کشتار فرزندان ذکور را داد. اما فرانک پس از مرگ همسر بدست ماموران ضحاک، پسر را بهمراه گاو مشهور #برمایه به دشتبانان سپرد تا از گزند ضحاکیان در امان بماند. در ادامه شاهدیم که شهبانو علیرغم زندگی جدا از فرزندش باز هم توسط مامورین شاهی تعقیب میگردد. پس همراه با پسر کوچک مجددا گریخته و در دامنه #دماوند کوه به پیرمرد ترسایی پناه برده و تا هجده سالگی فریدون و فرا رسیدن موعد قیام در آنجا سر می کند.

در نهایت میدانیم که او پس از پیروزی قیام #کاوه و جلوس فریدون بر تخت شاهی ایران از کوه به زیر آمده و به آمل می آید و در آنجا سکنی می گزیند.

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 در متن #شاهنامه فردوسی و #اوستا ی مقدس و از اساطیر دوران "پیشدادی" ایران زمین از بانوان بلندمرتبه #آریایی تبار سخن بسیار است. دو تن از این بانوان #ارنواز و #شهرنواز (بعضا شهرناز نیز خوانده شده) هستند.

بانو #ارنواز خواهر #جمشید شاه آریایی و از بانوان دربار اولین پادشاهی های ایرانی بوده است. با سقوط جمشید و مرگ او #ضحاک شاه او را به کنیزی گرفت. اما این نقش با سقوط ضحاک و به بند کشیده شدن او لغو گشته و بانوی دربار و خواهرش هر دو به همسری #فریدون شاه در آمدند.

ارنواز بانو از فریدون شاه صاحب پسری به نام #ایرج شد که سلسله پادشاهی اصلی #ایرانویج به او و اعقابش رسید. بدین خاطر گاها ارنواز را به استعاره "مادر ایران" لقب نهاده اند.

ارنواز در متن اوستا #اراتوک نام دارد و نامش به معنای "کسی که سخنش باعث رحمت است" خوانده شده.

◽️ @Torecilik
👁‍🗨بی شک بنا به منظر تمامی متون و منقولات اساطیر #آریایی و دیانت #زرتشتی، برترین و مقدس ترین نقطه ایران زمین قله #دماوند است.

#دماوند کوه، قله مقدس زرتشتیت و منزلگاه ایزد والا #میترا است. #کیومرث در دماوند پای بر زمین گذاشت، #جمشید شاه از فراز دماوند به آسمان صعود می نمود و #ضحاک در دماوند بر وی حمله برد. #فریدون شاه در روستایی در دامنه دماوند چشم بر جهان گشود و #کاوه و فریدون ضحاک را در دماوند به بند کشیدند.

بنا به اعتقاد زرتشتیت دامنه دماوند کوه در موعد آخر الزمان عرصه مصاف اصلی لشگر #سوشیانت با سردسته اهریمنان یعنی #اژی_دهاک خواهد بود و او در قله همین کوه توسط میترا به هلاکت خواهد رسید.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 نکته جالبی در مورد خدابانو #آناهید در اساطیر #آریایی و به تبع آن دیانت #زرتشتی وجود دارد که در جای خود منحصر بفرد است و آن جایگاه محبوبیت و ستایش "مطلق" برای وی است. هر چند او در آیین مزدیسنا در جایگاه یک ایزدبانو قرارداده شده اما از احترام والاتری نسبت به بسیاری از دیگر ایزدان و حتی امشاسپندان برخوردار بوده است.

باید بدانیم که #آناهید به وضوح ستوده ی هر دو عرصه وجودان مینوی بوده است. در روایات بسیاری در جنگ میان لشکر تاریکی و روشنی از او در جایگاه خدابانوی "داور" استعانت شده. برای مثال در نبرد میان #تیشتر و #اپوش دیو و یا نبرد #فریدون و #اژی_دهاک و حتی مصاف #جمشید و #اهریمن شاهدیم که هر دو طرف معاند به درگاه خدابانو #آناهید عرض التماس و ستایش می کنند و از او می خواهند که آنان را در نبرد یاری دهد. البته پر واضح است (و یا شاید این تفکری خودخواه منشانه از سوی صاحبان دین باشد!) که آناهید همواره جانبدار لشکر روشنی است و تنها قربانی آنان را می پذیرد!

اندیشه مذکور عملا نشان می دهد که آناهید در عصر کافرکیشی ایرانی از بزرگترین مادرخدایان عمده بوده و جایگاهی محکم در اعتقاد ایرانیان داشته است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 برای بررسی جایگاه مار در اساطیر #آریایی و دیانت #زرتشتی باید گامی پیشتر نهیم و ابتدایی ترین تواریخ فرهنگ #سانسکریت را مورد بررسی قرار دهیم. برای دیانت باستانی سانسکریت و به تبع آن تدین #هندو مار یکی از مقدس ترین موجودات کائنات است! در بسیاری از تناسخ ها خدایان اصلی تثلیث #تری_مورتی هندو به شکل مار ظاهر شده اند. یا اگر هم خود شکل مارگونه ندارند، حتما یک یا چند کبری را به عنوان همراه یا حامی آنان خواهیم دید. در #مهابهارات دیتی شاه کبری یا #ناگراج را محافظ تناسخ لرد #ویشنو یعنی #کریشنا ی جوان و زیبا می یابیم که همواره همراه او بوده و حتی پیش از سپرده شدن وی به آب توسط پدرش شاه #نارایان، به شخص شاه خدمت می کرده است. همچنین سخت می توان تصویری از لرد #شیوا ماهادیو یافت که ماری بر گردنش چنبره نزده باشد. در این مقام ناگراج را متوکل بر مفهوم جاودانگی یا "از ازلیت تا ابدیت" می یابیم. این همان پیامی است که بعدها از هیبت مار چنبره زده به دور پاهای ایزد #زروان از اساطیر #زرتشتی استخراج می شود. فرهنگ #سانسکریت همچنین بارها از نقش توکل مار بر "دانش و آگاهی" در قالب یک خدابانوی مرتبط با مار سخن رانده است که به اصطلاح #ملکه_مارها لقب دارد. این خدابانو در هند #ناگین نام میگیرد و بعضا حتی به شکل یک خدای مار سر مذکر به نام #ناگا نیز ظهور می یابد. همین شخصیت نزد اقوام #ماد #آریایی تبدیل به خدابانو #شاماران می شود که افسانه های بسیاری در وصف سرنوشتش در فرهنگ فولکلور اقوام با خاستگاه مادی هنوز نیز منقول و مشهور است.

اما دیانت #زرتشتی تقریبا تنها عقیده ایست که مار را موجودی خالصا اهریمنی میپندارد. #بندهشن صراحتا چند دسته از موجودات را از مخلوقان #انگره_مینیو نام می برد که در تقابل روشنان #هورمزد در سه هزاره دوم خلق شدند. #وندیداد همین دسته حیوانات را #خرفستران (Khrafstarān) مینامد و از آنان برمیشمارد که مار و مور و ملخ و زنبور و شپش و ساس و کنه و... و نشانه بهدینی هر مومن زرتشتی را همراه داشتن نیزه ای مقدس به نام #مارغن میداند که بدان خرفستران پلید را کشته و یا دور سازد. سوای این هیبت #دروج دیو در برخی توصیفات "نیمه مار" بیان شده و همچنین است توصیف شمایل #زریز دیو از دیوان پلید #کماریکان که موکل بر خشکسالی و قحطی و مرگ است. اما به عنوان پلیدترین مار در دیانت زرتشت بی شک باید از #اژی_دهاک یاد نمود که به شکل یک اژدهای سه سر نمود می یابد و یکی از دشمنان اصلی دین و خونریز و قاتل اصلی به هنگامه ظهور #سوشیانت منجی است. همین اهریمن پلید الهام بخش #فردوسی برای خلق شخصیت شاهنشاه پلید شاهنامه یعنی #ضحاک است که به خاطر بوسه اهریمن بر شانه هایش دو "مار" به نماد بندگی تاریکی روییده است. برای همین مارهای شوم جوانان بسیاری قربانی گشتند و این موضوع باعث قیام #فریدون و #کاوه گشت. علیرغم تمام این تواصیف نباید از یاد برد که مار از نمایندگان مقدس مادرخدایان بزرگ طبیعت از دوران کافر کیشی ایرانی به شمار می رود.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #آریایی و #شاهنامه #فردوسی، #فرانک زنی پاک تخمه و مادر #فریدون ناجی معرفی شده.

او پس از مرگ شوهرش #آبتین فرزند خود را پروراند و او را جوانی بالنده و لایق به بار آورد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از شناخته شده ترین #دیو های باستانی اساطیر #آریایی و دیانت #زرتشتی، #اژی_دهاک است. روایات بسیاری از این شخصیت در خط داستانی اساطیر آیین #مزد_یسنا موجود است که حتی به #شاهنامه #فردوسی نیز ورود کرده است.

نام #اژی_دهاکه در زبان اوستایی را میتوان با تقسیم به دو بخش معنا نمود. زیرواژه ی #دهاک به معنای "نابودگر" یا به شکل دیگری "سمی" و "مرگبار" و بخش #ازی نیز نوعی از افعی های بسیار غول پیکر معنا می دهند.

در تواصیف اوستا اژی دهاک اژدهایی سه سر و زهرآگین است و از دیوهای کشنده ایست که شورش او از نشانه های شروع آخر الزمان است. او را دقیقا با عبارت "آن که سه سر و سه پوزه و شش چشم دارد" وصف نموده اند. همچنین سه مصاف اصلی او #آتر، #جم و #ثریتونه (فریدون) معرفی شده اند. البته جای فریدون در دوران #سوشیانت و نبرد نهایی توسط #گرشاسب پر خواهد شد.

در #آبان_یشت میخوانیم که او همانند بسیاری دیگر از دیوان برای موفقیت در نیت پلید خود به ایزدبانو اردویسور #آناهید بر سر کوه #بوری قربانیهایی پیشکش میکند و از او میخواهد که او را یاری دهد تا بتواند هر هفت کشور قلمرو ایران را نابود کند. اما آناهیتا او را یاری نمیکند. در این روایت اژی دهاک شخصیتی ظهور نموده از سرزمین #بابل و مردم #تازی معرفی شده است. (که این موضوع را که چنین شخصیتی به نوعی حقیقی بوده باشد محتمل تر میسازد).

پس از این میبینیم که #فریدون قربانی عظیم خود را پیش کش درگاه آناهید میکند و از او میخواهد که وی را بر اژی دهاک پیروزی دهد. از زبان وی در کرده هشتم آبان یشت چنین میخوانیم...

"ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر اژی دهاک سه پوزه ی سه کله ی شش چشم، آن دارنده ی هزار چالاکی، آن دیو بسیار آرزومند دروج، آن دُروَند آسیب رسان جهان و آن زورمندترین دروجی که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه، به پتیارگی در جهان استومند بیافرید، پیروز شوم."

پس با استعانت آناهید فریدون بر اژی دهاک پیروزی می یابد اما به دستور مستقیم #هورمزد از کشتن او منع میشود. چرا که اگر خونش بر خاک ریخته شود چرک و ریمنی پدید می آید و زمین سپنتا از مور و ملخ و مار پر خواهد شد. بنابراین دیو را در غاری در #دماوند کوه به بند می کشد تا موعد آزادی اش برسد و این بار پایان کارش به دست #گرشاسب رقم بخورد. گر چه در آن زمان ایزدان #میترا و #آتر در این نبرد همراه گرشاسب خواهند بود، اما همچنان #بندهشن توضیح می دهد که چگونه یک سوم مردم و ستوران جنبنده بر زمین توسط وی نابود خواهند شد.

در دوران متاخر تر در #شاهنامه با تغییراتی اجمالی اژی دهاک برای اولین بار شکل انسانی به خود می گیرد و همان شاه ظالمی است که پدر خود #مرداس عادل را می کشد و به حکومت #جمشید هجوم می برد. اما باز هم توسط #فریدون از تخت به زیر کشیده می شود. او انسانی است که با #اهریمن به معامله در می آید و به جای بوسه های اهریمن بر سر شانه هایش دو مار می رویند و میخوانیم که چگونه در طول سالهای حکومتش، مغز سر جوانان #آریایی غذای ماران ضحاک است. هر چند شکل معرب نام این پادشاه #ضحاک بیان شده، اما به هیچ عنوان نباید آن را به معنای عربی "خندان" در نظر گرفت و بهتر است حتی در شکل تغییر یافته نیز "زهاک" نوشته شود.

باید بدانیم که توضیحات کامل شورش آخرالزمانی ضحاک فقط از بندهشن قابل برداشت است که ترجمه قسمتی از آن را از استاد #مهرداد_بهار میخوانیم...

"در هزاره #هوشیدرماه مردم در پزشکی چنان ماهر باشند و دارو و درمان چنان به کار آورند و برند که جز به مرگ دادستانی (مرگ مقدّر) نمیرند، اگر چه به شمشیر و کارد بزنند و کشند. پس بی‌ دینی، از روی کین برخیزد و به بالای آن دماوند کوه به سوی #بیوراسب (نام اژی دهاک در بندهشن و به معنای دارنده هزاران اسب) رود و گوید: اکنون نه هزار سال است، فریدون زنده نیست، چرا تو این بند نگسلی و برنخیزی که این جهان پر از مردم است. اژدها از بیم فریدون نخست آن بند را نگسلد تا آن که آن بد کار آن بند را و چوب را از بن بگسلد. پس زور دهاک افزوده شود، بند را بگسلد، به تازش ایستد، همان‌جا آن بد کار را ببلعد و گناه را کردن را در جهان رواج دهد و بی‌شمار گناه گران کند. یک سوم از مردم و گاو و گوسپند و آفریدگان دیگر اهورامزدا را ببلعد و آب و آتش و گیاه را تباه کند.

پس آب و آتش و گیاه پیش هورمزد به گله ایستند و بنالند که فریدون را باز زنده کن تا اژدها را بکشد، چه اگر تو این نکنی ما در جهان نتوانیم بود. آتش گوید روشنی ندهم، و آب گوید که روان نشوم، و پس من دادار هورمزد به #سروش و #نریوسنگ گویم که: تن گرشاسب سام را بجنبانند تا برخیزد. پس سروش و ایزد نریوسنگ به سوی گرشاسپ روند، سه بار بانگ کنند، بار چهارم سام با پیروزگری برخیزد، به نبرد اژدها رود و او سخن گرشاسب نشنود، و گرشاسب گرز پیروزگر بر سرش بکوبد و او را بکشد."

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #آریایی بزرگترین و مشهورترین شاه افسانه ای میان مردم #جمشید است. اگر دقیق تر بنگریم اسطوره ی #جم، #یاما و یا جمشید وجهه ای بسیار باستانی #سانسکریت دارد. هندوان یاما را ایزدی از آسترال های باستانی میدانند اما این شخصیت در دیانت #زرتشتی به شکل شاهی خدای داد ظاهر گشته است.

وصف جمشید در #اوستا، #بندهشن و #دینکرد بسیار است. او را پسر #تهمورث (در اوستا #ویونگهان) می دانند و از دارندگان و پایندگان #فر_ایزدی است. اوست که آریائیان را از سرزمینهای یخ زده شمالی به سمت #ایرانویج و #خونیرس رهنمون شد. در دوران هفتصد ساله حکومت او مرگ و تباهی از میان رفت و آدمیان نمی مردند مگر اینکه کشته شوند. اوستا او را با القابی چون "صاحب رمه" و "زیباروی" معرفی میکند.

جمشید به نوعی #نوح اساطیر آریایی است. تولد او پاداش ساختن #هوماب از #هوم توسط ویونگهان بوده است. در گاهان اوستا اینگونه میخوانیم:

"#زرتشت بدو گفت: درود بر هَومِ! ای هَومِ! کدامین کس، نخستین بار در میان مردمان جهان استومند، از تو نوشاب برگرفت؟ کدام پاداش بدو داده شد و کدام بهروزی بدو رسید؟

آنگاه هَومِ اَشَوَن دوردارنده ی مرگ، مرا پاسخ گفت: نخستین بار در میان مردمان جهان استومند، ویونگهان از من نوشاب برگرفت و این پاداش بدو داده شد و این بهروزی بدو رسید که او را پسری زاده شد، "جمشید" خوب رمه، آن فره مندترین مردمان، آن هورچهر، آن که به شهریاری خویش جانوران و مردمان را بی مرگ و آبها و گیاهان را نخشکیدنی و خوراک‌ها را نکاستنی کرد.

به شهریاری جم دلیر، نه سرما بود، نه گرما، نه پیری بود، نه مرگ و نه #رشک_دیو آفریده. پدر و پسر، هر یک [به چشم دیگری] پانزده ساله می‌نمود. [چنین بود] به هنگامی که جم خوب رمه پسر ویونگهان شهریاری می‌کرد."

همچنین در #آبان_یشت میخوانیم که چگونه پادشاهی به جمشید در ازای ستایش عظیمش به درگاه #آناهید اعطا شد. چرا که او در تسبیح طولانیش صد اسب، هزار گاو و ده هزار گوسفند تقدیم #اردویسور_آناهیته کرد. و آناهید نیز خواسته ی او را پاسخ گفت.

ساختن #ورجم_کرد یکی از بزرگترین اعمال انجام شده به دست جمشید است. (مطابق با مفهوم کشتی نوح یا آرک بهشت در اساطیر ادیان ابراهیمی و مسیحیت) چون از سوی #هورمزد به جمشید اخطار داده شد که #اهریمن بر او خواهد تاخت و با سه زمستان بسیار طولانی و پی در پی سعی در نابودی تمام مخلوقات خواهد کرد، جمشید با کمک مردمانش و قدرت فره و تسلط بر دیوان بنایی سر پوشیده و عظیم ساخت که #ورجم_کرد (ساخته شده به دست جم) نام گرفت. سپس او از تخمه تمام گیاهان و جانوران و مردمان در آن گرد آورد و پناه داد. اما پس از سیصد سال اهالی ورجم کرد بر او از کمبود جا و زیادی جمعیت شکوه بردند و او این بار هم توانست با قدرت فره و استعانت از امشاسپند #سپنتا_آرمئیتی زمین را فراخ سازد و گسترده کند. طوری که هیچ کسی دیگری را در کنار خود تا چشم کار میکرد نبیند و به هر کس به این اندازه زمین داده شد تا زندگی کند.

پس از اتمام زمستانها زیوندگان ورجم کرد دوباره بر زمین فرود آمده و تمام زمین هورمزد از مردمان نیک سرشت و کشتزار و باغ و جنگل پر شد و از همه ستوران و پرندگان و خزندگان و جهندگان در آن گسترده شدند. پس او تختی عظیم برای خود بنا نهاد و کاخی بس سترگ برپای داشت و در آن بر تخت نشست.

در زمان حکومت او مرگ و ویرانی از میان رفت و اهریمن با بیچارگی متواری گشت. اشونی و پاک تخمگی گستره یافت. در آن زمان مردم پرورش گیاهان را آموختند و رمه داری کردند، از خاک خشت برگرفتند و شهرها ساختند و کاخ های عظیم بنا نهادند، جامها و کوزه ها از سفال و آبگینه ساخته شد، خواندن و نوشتن اختراع شد و از پشم و ابریشم، مردم بافتن و رشتن و دوختن را پدید آوردند. آتشدان ها پر آتش شدند و از گیاهان، روغنها گرفته شده و عطر و عود فراوانی یافت. میوه ها غذای مردم بودند و شیر و عسل و هوم و سیب در هر کوی و برزن فراوان یافت میشد.

اما بنا بر بندهشن جمشید در پایان حکومت خود گرفتار حمله ی #دروج_دیو گشت و غرور و خودپسندی او را فرا گرفت و سپاس هورمزد و #اشه را از یاد برد و مردم را دستور داد که او را در مقام خدایی ستایش کنند. چون این روزگار پدید آمد #فره در سه مرحله از او دور گشت و هرگاه به شکل یک پرنده #وارغنه (شاید پرستو یا سار) از ضمیر او پر کشید. اولین وارغنه توسط #میترا ی پاک گرفته شد، دومی به دست #فریدون رسید و او را در زمان خودش پادشاهی بخشید و منتقم خون جمشید شد و سومین وارغنه به روان #گرشاسب رسید تا در هنگام ظهور سوشیانت در ارتش روشنی بر #آژی_دهاک بتازد و او را نابود سازد.

در هر صورت با رفتن نور هورمزدی از سیمای جمشید، و با حمله ضحاک بر وی پادشاهی آریاییان به دست بیگانگان افتاد که با ظلم تا فرا رسیدن ظهور فریدون در خفقان و تاریکی گذشت و جمشید به دستور ضحاک با اره هزار دندانه به دو نیم گشت.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 بدون کمتر مورد مشابه درخوری داستان عشق #زال و #رودابه را بایستی زیباترین داستان عاشقانه #شاهنامه #فردوسی و اساطیر #آریایی دانست. داستانی که سرمشق بسیاری از ادیبان و شعرای پس از فردوسی برای سرودن حکایات عاشقانه بوده است.

پیشتر گفتیم که #منوچهر شاه پس از دیدار با زال او را جانشین پدرش #سام بر تخت پادشاهی #زابل نمود و حکومت تمام توابع را نیز بدو سپرد. داستان از آنجا آغاز می شود که زال برای سرکشی راهی #کابل می شود و به دربار #مهراب_کابلی، فرمانروای محلی کابل که نواده ی #ضحاک ماردوش است جلوس می نماید. در این بازدید است که او #رودابه دختر مهراب را ملاقات میکند و در اولین دیدار شیفته و مفتون رودابه می شود.

سپس زال با #سیندخت مادر رودابه سخن می گوید و عشقش را فاش می سازد. هر چند سیندخت او را از حاصل چنین عشقی آگاه می سازد و به این نکته اشاره میکند که دشمنی سام و مهراب همان دشمنی دیرینه #فریدون و ضحاک است، اما گوش زال بدهکار چنین نصایحی نبود!

شبی در دربار مهراب، زال پنهانی به زیر بارویی می رود که رودابه بر فراز آن خوابگاه دارد. برخی حکایات گفته اند که زال با کمک طنابی که رودابه ساخته بود از بارو بالا میرود اما برخی از نسخ فانتزی متاخر نیز اینگونه روایت کرده اند که رودابه چهل گیس کمند خود را از پنجره به پایین می اندازد تا زال از آن بالا بیاید! به هر حال زال موفق میشود که در یک شب نهانی به وصال یار خود برسد و صبح روز بعد شادمان ازین وصال به زابل باز میگردد تا از سام بخواهد که رودابه را برایش خواستگاری کند.

سام با شنیدن این ادعا اندوهگین میگردد اما به اصرار زال به دربار منوچهر شاه می تازد تا از او برای این وصلت بار گیرد.

منوچهر با آگاه شدن از تصمیم زال خشمگین میشود و از همان مجلس سام را به فرماندهی همراه با لشکری برای تصرف کابل و به زیر کشیدن مهراب از تخت و کشتار خاندانش گسیل میدارد. اما زال زودتر باخبر شده و پیش از رسیدن سام به کابل لشکر میکشد و در دروازه شهر در مقابل پدر لشکر می آراید و او را خبر میدهد که اگر میخواهد بر کابل بتازد پیشتر باید بر او بتازد!

سپس مجلسی بر پای میشود و زال در آن به سام یادآوری میکند که تاکنون پدر خوبی برابش نبوده و به جبران گناه رها کردنش در کودکی هم که شده اکنون باید میان او منوچهر میانجیگری کند. سام نیز شرمنده از کرده خود ناچار نامه ای مینویسد و در آن اجازت منوچهر به این وصلت را در عوض جان خود طلب میکند و همراه با خود زال نامه را نزد منوچهر می فرستد.

چون منوچهر نامه را میخواند دلش به رحم آمده و در ابتدا با ستاره شناسان و پیشگویان خود رایزنی می کند. منجمان دربار نیز شاه را نوید می دهند که از این وصلت فرزندی زاده خواهد شد که بزرگترین پهلوان گیتی است و پاسدار ایران زمین خواهد بود. منوچهر از این خبر شادمان میشود اما برای آزمودن نهایی زال مجلسی از موبدان می آراید تا درایت زال را به سوالات خود بیازمایند. زال در این مجلس به سوالات موبدان با سربلندی پاسخ میدهد و همگان را در مورد هوش و درایت خود متعجب می سازد. سپس از منوچهر اجازه ازدواج را میگیرد و به سمت کابل رهسپار میشود.

از طرفی سام هنوز کابل را در محاصره دارد و در این میان مهراب دچار جنون میشود و تصمیم میگیرد با کشتن رودابه آتش این کینه و محاصره را خاموش کند. اما سیندخت که ملکه ای با سیاست و نیک نهاد است او را از این کار منع میدارد تا این که زال به همراه نامه دوستی منوچهر به دربار میرسد و مهراب با دیدن نامه آسوده خاطر شده و ترتیب عروسی با شکوه زال و رودابه را میدهد.

پس از هفت روز و هفت شب سور و سات و بار عام به مردم کابل و زابل عروس و داماد به زابل بازگشته و دیگر بار بر تخت حکومت تکیه می زنند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #اژی_دهاک اژدهای وحشتناک و خونخوار اساطیر #آریایی و #زرتشتی است.

او در کوه #دماوند توسط #فریدون به بند کشیده شده و آزاد شدنش از نشانه های جنگ آخرالزمان اهریمن و اهوراست.

▫️@ Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #آریایی، #فریدون کودک به کمک مادرش #فرانک از گاوی نیک سرشت و پاک تخمه شیر میخورد و رشد میکند.

این گاو را #برمایه نام است و در عاقبت توسط #ضحاک به قتل می رسد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 روایت شیر خوردن #فریدون از ماده گاو شباهت زیادی به شیر خوردن #یمیر از ماده گاو در اساطیر #نورس دارد.

#اودوملا ماده گاوی بزرگ بود که یمیر غول‌پیکر از شیر آن تغذیه می‌کرد.

▫️ @Torecilik