Pazudharma

#میشل_فوکو
Channel
Logo of the Telegram channel Pazudharma
@pazudharmaPromote
378
subscribers
3.01K
photos
249
videos
1.98K
links
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
🖋 گفتمانِ شعارزده در توسعه پایدار...

▪️یکی از ویژگی های تفکر #میشل_فوکو این است که #گفتمان ها را در ارتباط با کارکردشان می سنجد. گفتمان ها تنها نوشته ها، متن ها، و سخنرانی ها نیستند، بلکه الگوهایِ عمل نیز هستند. فوکو راهی را پیش پای ما می گذارد تا از آن طریق می توانیم هم از بیرون به درون و هم از درون به بیرونِ متن ها حرکت کنیم. فوکو، گفتمان ها را در ارتباطی که با #قدرت دارند نیز تعریف می کند.

▪️گفتمان های محیط زیستی در ایران پیش از آن که بازتاب دهنده ی پندارها و عملکردِ واقعی در این حوزه باشند، به نوعی خودتحسینی مبتلا شده اند! خواه از سوی مسوولین و متولیانِ یقه سفیدی باشد که با/بدونِ شایسته سالاری میزی را اِشغال کرده و صاحبِ قدرت شده اند؛ یا در قابِ رسانه قرار دارند و تریبونی مشروعِ یا نامشروع در دست گرفته اند؛ یا به واسطه ی ارتباطاتِ سیاسی و حاشیه ای شکل دهنده ی گفتمان های خاص خود باشند.

▪️فاعلانِ این عرصه در حالی از #تنوع_زیستی و زیستمندان سخن می گویند و در حالِ تر و تازه کردنِ سوابق و قطور کردنِ تجربیات شخصی هستند که میلیون ها زیستمند با دلایلِ تکراری هر سال جان خودشان را از دست می دهند!!!

Pazudharma
Forwarded from اتچ بات
🖋 می گوییم نر است، می گوید بدوش!

▪️این روزها «هشتگ» در قلمروهای سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی نقشی همانند گروه فشار(interest group) ایفا می کند! گروه فشار تشکیلاتی است که برای تحت فشار قرار دادن مقامات رسمی حکومتی به وجود می آید تا در تصمیماتشان منافع اعضای گروه فشار را در نظر بگیرند و راه رشد و ترقی آنها را باز کنند. ولی آیا مطالباتِ مطرح شده از سوی این «هشتگ»ها در تمام موارد اصولی و درست هستند؟ آیا برپایه ی همه جانبه نگری و دانش محوری و مهم تر از این، با در نظر گرفتنِ مفاهیمِ اخلاقی شکل می گیرند؟

▪️#میشل_فوکو حوزه جنسی در عصر جدید را فرصتی برای اعمال قدرت و انقیاد افراد تلقی می کند. با باور او زندگی افراد از زاویه جنسیت و به واسطه ی فن آوری های سیاسیِ قدرت، به شدت تحت مراقبت و انضباط درآمده است. ولی گویا این فقط زندگی افراد نیست که از زاویه جنسیت تحت مراقبت و انضباط در می آید! بلکه، این افراد سعی در کنترل و به زیر سلطه کشاندنِ نه تنها جنسیت که زندگیِ سایر موجودات را هم دارند!!!

▪️اگر در یک سرزمین واحد با مسائل و مشکلاتِ مشابه نمی توانیم در چهارچوب گفت و گو و شکل دهیِ گفتمان هایِ استدلال محور به بررسی و آسیب شناسیِ درستِ پیرامون خود دست بیابیم و هر یک از ما فقط از لای انگشتانِ دست های خودش به موضوعات نگاه می کند، چگونه انتظار داریم گفتمان های اساسی با رویکردِ ایجاد صلح و سازش و دوستی و تعامل بینِ کشور ما با کشورهایی که نه زبانِ مشترکی با آنها داریم و نه فرهنگِ مشترک حاصل شود؟!

⁉️«طرح ملی عقیم سازی حیوانات خیابانی»؟! آیا این شرم آور و وقیحانه نیست که عده ای به معنایِ واقعی کلمه با #خودخداانگاری نه تنها ناقص کردن حیوانات را مطالبه که حتی، خودشان را نماینده ی «حامیان سراسر کشور» معرفی می کنند؟!

▪️این شکل از مطالبه گریِ هشتگی(!) با کدام هم اندیشی، با کدامین مطالعه و بررسی میدانی و بر اساس چه معیارهای اخلاقی و حرفه ای زاییده شده است؟!

▪️این دایه های بهتر از مادر به جای تبانی با برخی دامپزشکانِ حامی و درخواستِ از بین بردن نسلِ حیوانات خیابانی، چرا #حذف_خشونت از جامعه را از #وزیر_کشور مطالبه نمی کنند؟! کدام یک از این مطالبه ها در میان و بلندمدت به سودِ جامعه و آبرویِ ملی و بین المللی ما خواهد بود؟! کدام یک #امنیت_جامعه را تضمین می کند؟! پیامدِ کدام یک صلح و آرامش خواهد بود؟!

🔺کارزارهایِ فاقد #تفکر و #خردورزی ارزشی کمتر از علف های هرز در جامعه دارند؛ مراقبِ این کارزارها باشیم و مسوولانه رفتار کنیم.

فلور خواجوی
https://t.center/pazudharma
«... در نیمه ی دوم سده ی هجدهم، اعتراض علیه تعذیب(نمایش عمومی شکنجه) در همه جا دیده می شود: در میان فیلسوفان و نظریه پردازان حقوق؛ در میان حقوق دانان و قانون دانان و نمایندگان مجلس؛ در عرضِ حال ها و در میان قانون گذاران مجلس. شیوه ی دیگری از تنبیه و مجازات ضروری شد: باید به رویارویی جسمی پادشاه با محکوم پایان داده می شد؛ باید این جنگِ تن به تن میان انتقام شاه و خشم فروخورده ی مردم که با میانجی فرد تغذیب شده و جلاد انجام می گرفته به پایان می رسید. خیلی زود، تعذیب تحمل ناپذیر شد. از دیدگاه قدرت، تعذیب آن جا که سیتم گری، زیاده روی، عطش انتقام، و «لذت بی رحمانه ی تنبیه کردن» را افشا و آشکار می کرد، نفرت انگیز بود. از دیدِ قربانیِ تغذیب که در ناامیدی فرو برده می شد و با این حال باز هم از او انتظار می رفت که «عالم بالا و قُضات اش را که به نظر، او را به حال خود رها کرده اند، دعا کند، تعذیب شرم آور بود. و در هر حال، تعذیب خطرناک بود چون تکیه گاهی بود برای رویارویی خشونت شاه با خشونت مردم. گویی قدرت پادشاهی در این رقابت سفاکانه متوجه مبارزه ای نبود که خود به راه می انداخت و ممکن بود روزی بالا گیرد؛ مردمی که «به دیدن جاری شدنِ خون» عادت کرده اند خیلی زود یاد می گیرند «که نمی توان بدون خون ریزی انتقام گرفت.» در این مراسم که موضوع این همه نیروگذاری های متخاصم بود، می توان تلاقیِ لگام گسیختگیِ عدالت مسلح و خشم مردمِ مورد تهدید را دید. ژوزف دومِتر یکی از سازوکارهای بنیادین قدرت استبدادی را در آن باز می شناسد: جلاد چرخ دنده ی میانِ شاه و مردم است؛ مرگی که او موجب می شود همانند مرگ دهقانان است که سن پترزبورگ را روی باتلاق ها و طاعون بنا کردند. این مرگ یک اصل فراگیر و جهان شمول است؛ این مرگ از اراده ی یکتای حاکم مستبد، قانونی برای همه می سازد، و از هر یک از این بدن های نابود شده سنگ بنایی برای کشور؛ چه باک اگر مرگ بر بی گناهان وارد آید! برخلاف، اصلاح گرایان ِ سده ی هجده در خودِ همین خشونتِ پرخطر و آیینی، آن چه را که از طرف هر دو جناح از حد اعمالِ قانونیِ قدرت فراتر می رفت آشکار و افشا کردند. از دید اصلاح گرایان، ستم گری در این خشونت با شورش و طغیان روبه رو می شد؛ ستم گری و شورش، هر یک آن دیگری را فرا می خواند. و این مهلکه ای مضاعف بود. عدالت کیفری باید به جای انتقام گرفتن، سرانجام تنبیه کند...»

◽️آن چه خواندیم، فقط یک صفحه از کتابِ ماندگارِ #میشل_فوکو به نامِ «مراقبت و تنبیه» بود...

◽️تعذیب، تعذیب است! خواه صحنه ای شکنجه ی انسان توسط انسان در ملع عام باشد و خواه از سوی انسان نسبت به حیوان.

◽️آیا تعذیب می تواند از سوی یک حیوان برای انسان به نمایش درآید؟!

فلور خواجوی
https://t.center/pazudharma
🖊 «دیوانه» و «دیوانگی»...

🔹شاید #حامیان سگ و گربه با #اندیشه های #میشل_فوکو و حتی خود او آشنا نباشند ولی، خوب است بدانیم که او یکی از تاثیرگذارترین شخصیت ها در مفاهیم #انتقادی، #پسااستعماری، #روشنفکری و #گفتمان محسوب می شود. گفتمان در نزد میشل فوکو را می توان بین نوشته های او درباره #دیوانگی جست و جو کرد. فوکو در پی شنیدن صدای کسانی است که #دیوانه خوانده می شوند، نه صدای دیگرانی که درباره دیوانگان سخن می گویند.

🔹با این مقدمه، برای چندمین بار نگرشِ «پازودارما» را به گوش حامیان سگ و گربه که آن را به «دیوانگی» می نامند می رسانیم!

🔹بی تعارف می گوییم که حمایت از سگ و گربه در ایران راهی به سوی انحطاط، فساد و تباهی در پیش گرفته و در این راه، حامیان به عنوان سوداگران اصلی با سود بردن همه جانبه از سگ و گربه، آنها را قربانی نیازهای روحی و روانی و مالی خود می کنند.

🔹حامیان می توانند با دنباله رَوی از یک فرد که هیچ #هویت_اجتماعی و فردی مشخصی ندارد «#غذارسانی را به عنوان اولین قدم حمایت» تلقی کنند و خروارها #اسکلت_مرغِ خام و آلوده و تاریخ گذشته را به قیمت ارزان خریداری و به قیمت گران بفروشند تا در نهایت، بر روی خاک و کنار #جاده به خوردِ سگ های بینوا بدهند!

🔹حامیان می توانند بر علیه هر کسی که با غذارسانی به شیوه ی متداول مخالفت و آن را نقد می کند برچسب «دیوانگی» بزنند.

🔹حامیان می توانند ضمن تعامل با #سازمان_شهرداری_ها_و_دهیاری_ها و تمام سازمان های تابعه #شهرداری تبانی کرده و در هر کوی و برزن زمینی خالی در اختیار بگیرند و سگ های بینوا را در آن جا دپو و «به امان خدا» رها کنند تا شاید بعد از دریافت کمک های مالی ریالی و دلاری از حامیان داخلی و خارجی، روزی اگر فرصت داشتند سری به اسیران خود بزنند و جویای احوالاتشان شوند و/یا از همین #پناهگاه های موجود که خودشان مرکز نسل کشی و مرگ تدریجی هستند به شدت دفاع کنند.

🔹حامیان می توانند تمام افرادی را که می گویند راهکار حمایت از حیوانات شهری ایجاد محیطی امن و ایمن برای زندگی آزاد آنهاست را «دیوانه» خطاب کنند.

🔹حامیان بدون شک می توانند به صورت شبانه روزی در گروه های مجازی که امروزه روز به انحصار افراد خاصی هم درآمده به گپ و گفت، ارسال پیام های صوتی، خط و نشان کشیدن ها، #فحاشی ها و به خصوص روند متداول «افشاسازی» روزگار بگذرانند. آنها می توانند برده ی بی جیره و مواجب برای اجرا کردن دستورات «دامپزشکانی» هم باشند که به تازگی به دنیای حمایت وارد شدند و در پی آنند تا سکان تمام امور را با اعمال «مدیریت نوین» و «رزومه خواهی» به دست گیرند!

🔹حامیان می توانند «پازودارما» را تنها به این دلیل که این ارتباطات را تحلیل و نقد می کند به «دیوانگی» خطاب کرده و مورد «لطف» بسیار قرار دهند.

🔹حامیان گویا، معنی فعالیت های داوطلبانه را هم نمی دانند! و هر کسی را که «تعرفه های باربری» برای حمل و نقل سگ و گربه را غیرانسانی و غیراخلاقی می داند «دیوانه» خطاب می کنند.

🔹حامیان سگ و گربه در ایران، به ده ها دلیل فردی و اجتماعی که به خودشان و زندگی آنها تحمیل شده است، نسبت به هر نوع #آگاهی «مقاومتی ارادی» نشان می دهند و تغییر در وضعیت موجود را به منزله آسیب به فعالیتشان تلقی می کنند!!!

🔹«دیوانه» خوانده می شوند آنان که می گویند برای حمایت اصولی و علمی و همه جانبه از حیوانات شهری باید #صلح را جایگزین #خشونت کرد، باید #احترام و #امنیت را جایگزین #تصادف کرد، باید #داوطلبانه فعالیت کرد، باید به حقوقی مانند #آزادی و #تولیدمثل احترام گذاشت، باید #همزیستی را آموزش داد، باید #مذاکره را آموخت، باید #مطالعه کرد، باید #آگاه شد و باید ابتدا، صلح و اخلاق مداری را درون خود بارور کرد.

🔹هر یک از این «باید»ها به کوتاه شدن دست حامیان از حمایتِ مرسوم و متداول منجر می شود و طبیعی است که به مذاقشان خوش نیاید و مروجان این «باید»ها را به «دیوانگان» تشبیه کنند! طبیعی است که پرهیز از همکاری و هم صحبتی با آنها افتخار و شهامت محسوب شود!!!

🔹سگ و گربه به جای این که مورد حمایت قرار بگیرند، بی خبر از همه جا، بازار مکاره بسیار خوبی برای به اصطلاح حامیان خودشان ایجاد کردند!

🖊هم زمان، #دانش و آگاهی در حال تولید است. بر پایه گفتمان و کردارهای انسان است که تغییرات به وجود می آیند. شاید راهی سخت و پیچیده باشد ولی پیمودن آن غیرممکن نیست...


https://t.center/pazudharma
برخی کلمات، در #زندگی_روزمره ی ما به قدری ساده به نظر می رسند که گویی هیچ تعریف مشخصی ندارند و معنای آنها در چهارچوب همان چیزی است که توسط #مردم مورد استناد قرار می گیرد. یکی از این کلمات «روشنفکر» است! در نزد مردم، #روشنفکر شاید شخصی با #آراستگی ظاهری، لباسی #شیک، #مبادی_آداب و پولداری است که همواره از «اول خانم ها!» استفاده می کند و ... همیشه یک #مرد است!!!
ولی «روشنفکر» دارای ریشه ای #تاریخی و تعاریف مختلفی است که گاهی پیچیدگی های بسیار دارد. «آناتول فرانس یکی از نخستین تعریف ها را از «روشنفکران» به دست داد. در نزد وی روشنفکران آن گروه از #فرهیختگان جامعه اند که بی آن که تکلیفی سیاسی- ورای فعالیت در محدوه ی #حرفه ایشان به آنها واگذار شده باشد، در اموری نیز #دخالت می کنند و نسبت به آنها واکنش نشان می دهند که به منافع و #مصالح_عمومی جامعه بستگی دارد.» در همین راستا #میشل_فوکو می گوید: « من شخصا هرگز، «روشنفکری» را ملاقات نکرده ام...»
در مورد «حقوق حیوانات» نیز می توان به چنین استدلالی دست یافت. بسیارند کسانی که از این مفهوم تعابیر مختلفی دارند و حتی در سال های اخیر به رفتارهایی #سلیقه ای روی آورده اند که اساس این تفکر را با #تعارضات زیادی همراه کرده است. #اصل_آزادی حیوانات را برای برخی حیوانات پذیرفته و برای برخی دیگر به شدت مخالفت مي كنند و حتی بدتر از این، با برخی #پناهگاه ها يا #باغ_وحش های سگ- بنابر بر رابطه و سلیقه- طرح دوستی ریخته و برای بعضی دیگر نقشه ی حمله تدارک می بینند!!!
#اصل_برابری حیوانات را #قضاوت اخلاقی-ارزشی کرده و آنها بر حسب #گونه ی برتر و پست تر تلقی می کنند و همچنان تحت لوای «حقوق حیوانات» به معرفی فعالیت ها می پردازند.
از سایر پیام ها، فیلم ها و «فرهنگ سازی» هایی که با همین نگرش و البته در #تضاد آشکار با مفاهیم اولیه آن در شبکه های مجازی منتشر می شوند، زیاد گفته ایم.
«حقوق حیوانات» از سوی مخالفان با ایراداتی هم مواجه شده است که مهم ترین آن را می توان در قالب این سوال مطرح کرد که چگونه می توانید برای حمایت از سگ و گربه، مرغ را به کشتن دهید؟ یا چگونه می توانید سوار خودرو شوید وقتی لاستیک آن از پوست حیوانات تهیه شده است!؟ یا از داروهایی مصرف کنید که روی حیوانات آزمایش شده است؟ ما به تدریج به این ایرادات پاسخ خواهیم داد...
https://t.center/pazudharma
حتی پدیده ای مانند #خشونت نيز از جنبه #معرفت_شناسی قابل بررسی است. بعضی از متفکران و به ویژه کسانی که در حوزه مفهوم خشونت تحقیق کرده اند مدعی هستند که خشونت می تواند به نظام های #سیاسی، #اجتماعی و #اقتصادی #ستمگر و مستبد هم تسری یابد. در نظریه سیاسی بیشتر به کاربردِ خشونتِ سازمان یافته پرداخته شده است که از جانب یک دستگاه اجرایی یا یک مجموعه نسبت به عده ای اعمال می شود. نحوه خشونت و وسایل اعمال آن در جوامع #پیشامدرن با جوامع #مدرن متفاوت است و در واقع ماهیت خشونت هم تغییر کرده است. #میشل_فوکو دانشمند فرانسوی در کتاب معروف «مراقبت و تنبیه» این نحوه خشونت در طول تاریخ مختلف را مورد مطالعه قرار داده است. فوکو در این مطالعه خود که یک روند تاریخی را دربردارد، به این نتیجه می رسد که خشونت در صورت های پیشامدرن، کاملا ماهیت فیزیکی داشته بنابراین از جنبه های #نمایشی بسیار قوی بهره می برده است. مقدمه کتاب را هم با اجرای #حکم_اعدام یک محکوم شروع می کند که در قرن شانزدهم میلادی در #هلند باید حکم اعدام او اجرا شود. به نوشته فوکو جلاد لحظه لحظه، تکه ای از بدن محکوم را جدا می کند و در میان مردم پخش می کند. در حقیقت تماشاگران در یک نمایش خشونت آمیز شرکت می کرده اند و گونه ای کنش و واکنش بین مردم، جلاد و محکوم وجود داشته است. ولی در سیستم های پیشامدرن صورت خشونت کاملا فرق کرده است. خشونت مدرن ماهیت #تکنولوژیک به خود گرفته و اجرای آن هم بیشتر در حوزه روان شناسی است.
#سگ_کشی، که در معنای خود نیز تداعی کننده نوعی خشونت است از جمله «خشونت های سازمان یافته»-ای محسوب می شود که از سوی نهادی دولتی بر گروهی از موجودات اعمال می شود. به زعم «صاحبان قدرت» این روشی ضروری برای مقابله با چیزی است که آنها یک «معضل اجتماعی» می خوانندش و حال آنکه، تنها نگاهی به دور و اطراف می تواند وسعت و تنوع انواع معضلات واقعی اجتماعی را بر هر فرد آگاه و ناآگاه نمایان سازد.
سگ کشی، خشونت موجود در جامعه را قوی تر و دامنه آن را شدیدتر می کند. سگ کشی توسط #فرمانداری، #شهرداری، #دهیاری، #بخشداری و هر #نهاد_دولتی دیگر سن ارتکاب به خشونت در جامعه را کاهش داده و #بزهکاری را تقویت می کند.
کشتار وحشیانه سگ های آرام و آزاد شهری تنها به دلیل غیرعلمی و غیرانسانی بودن هم محکوم می شود و هم باید منع شود.
منع سگ کشی نیاز به ارایه راهکار جایگزین ندارد! حیوانات شهری و غیرشهری، اهلی و وحشی، طبیعت و محیط زیست را باید #راهبری کرد نه نابود!!!
https://telegram.me/Pazudharma