🖋 کمال شهر- فقط همین!
◾️قدم گذاشتن در جایی که بدانی تا همین چند روز قبل، صدها زندگی، به صورت
#آگاهانه و برنامه ریزی شده، به پایان رسیده کاری است نفس گیر. این که بدانی، داری به فضایی قدم می گذاری که موجوداتی زنده، بدون هیچ
#گناه و
#جرم، در آن جمع می شدند تا کمتر از چند روز به قتل برسند، احساسی است که به راحتی قابل توصیف نیست. باید آن را در زمان و مکان زندگی کرد.
◾️#قتل_گاه_کمالشهر را می گوییم. قتل گاهی که توسط
#ماموران_شهرداری در تمام نقاط ایران به نام «مرکز نگهداری سگ ها» به وجود می آید و به لطف
#حامیانِ ناآگاه وسودجو در حال گسترش و نهادینه شدن است.
◾️شهرداری ها، در بیشتر کشورهای دنیا و طبق قانون، مسوولِ زندگی حیوانات شهری هستند. زندگی و نه کشتن آنها!
◾️در ایران،
#شهرداری، حتی بر خلاف آن چه خود، طبقِ دستورالعمل مصوب کرده و در قانون منصوب به همی نهاد آورده، رویه ای بسیار متضاد و غیرانسانی در پیش گرفته است. در جایی که شهرداری، به نام «انظباط شهری» بر گونه ی زنی سالخورده سیلی و بر بساط دستفروش لگد بزند و او را به قتل برساند، البته که نباید انتظار رفتاری انسانی با یک سگ داشت!!!
◾️برخلاف تصور و شاید خوشبختانه، تعداد سگ های کمالشهر بسیار کمتر از چیزی بود که تصور می کردیم. ولی همین تعداد اندک هم، زندگی نمی کردند- نه فقط به این دلیل که اسیر دست انسان و بلوک های سیمانیِ تازه ساخته شده بودند، بلکه به این دلیل که با وجود گذر چندین روز از استقرار گروه حمایتی، وضعیتی بسیار دردناک چه در ظاهر، چه عمل و چه روحی داشتند.
◾️ساخت و ساز اما، بسیار خوب بود! لانه هایی خشک و سرد و بی روح و خیس، در زیر بارانی که می بارید و سرمای شدید هوا، انگار سرمایی مضاعف به سگ هایی که خیس بودند تحمیل می کرد. استانبولی های پر آب و آلوده... تکه های گوشتی که در خاک و سیمان پراکنده بود... پتویی که زیر پا و بین گِل و لای افتاده بود و شاید می توانست زیر یک سگ باشد.
بچه هایی که به جای قرارگیری در جایی گرم و راحت، زیر باران داشتند از مادر شیر می خورند. مگر نه این است که آن جا یک مرکز نگهداری و یا همان پناه گاه است!!!؟ آن چه دیدیم، در مقایسه با سگ هایی که در بیرون پرسه می زدند کوچکترین تفاوتی نداشت.
◾️#عماد_واحدی، دامپزشکی که از همان روزهای ابتدایی اطلاع رسانی درباره کمالشهر به این مکان رفته و مستقر شده است، خسته از کارهای روزانه، از اقدامات انجام شده ابراز رضایت بسیار کرد! از این که توانسته «جایی» که تا دیروز در آن سگ ها کشته می شدند را به جایی برای
#عقیم_سازی تبدیل کند بسیار خرسند به نظر می رسید!!! او با افتخار می گفت که من با پناهگاه مخالف هستم و تمام سگ ها باید عقیم و بعد رها شوند. او ضمن دفاعِ تمام قد از عملکرد خودش، به کاربرد روش اُوارییاکتومی(ovariectomy) به جای اُواریوهیستراکتومی(ovariohysterectomy) برای عقیم کردن سگ ها اشاره داشت.
◾️عماد واحدی با اشاره به آمار ده هزار سگ در محدوده ی کمالشهر، به این اشاره کرد که اگر آنها عقیم نشوند، کشته می شوند! او، خیلی حرف های دیگر زد ولی این که آیا، ما از دامپزشک علم مدار و اخلاق محور باید انتظار چنین نظراتی داشته باشیم یا نه را، به زمان و شاید خودِ او واگذاریم...
◾️نه فقط این مرکز که به جایی برای
#نسل_کشی سگ تبدیل شده است، هیچ
#پناهگاه،
#نقاهتگاه،
#تیمارگاه، مرکز و اتاق امداد و پانسیون و مرکز نگهداری سگ، راهکار مدیریتی مناسبی برای رویارویی با پدیده ای به نام جمعیت سگ های آزاد نیست.
◾️بودجه ای که به این کارها اختصاص داده می شود و در کنارِ
#نرخ_بیکاری و فشارهای اقتصادی که بر افرادِ جامعه وارد می شود، تبدیل به یک بمب مهلک برای جمعیت سگ ها شده است، انگیزه ی اصلیِ پرهیز از هرگونه
#مذاکره و گفت و گو، شنیدن راهکاری علمی و اخلاقی از سوی متولیانی است که گاه بنابرقانون به این کار مشغولند و گاه، به دلیل بی قانونی موجود.
◻️مرکز دفن
#حلقه_دره، در همین
#استان_البرز و در چند کیلومتری، مرکز دیگری است که یک فاجعه انسانی و محیط زیستی است. مرکز دیگری که حامیانِ ناآگاه و به دور از هرگونه
#خردورزی، با قرارگیری در تفکرات و رفتارهای عصر جاهلیت، به دورِ سگ ها حلقه زده اند تا آنها را به شیوه ای حمایت گونه، شیوه ای که تا الان داشته اند، سامان بدهند...