Pazudharma

#رقابت
Канал
Логотип телеграм канала Pazudharma
@pazudharmaПродвигать
378
подписчиков
3,01 тыс.
фото
249
видео
1,98 тыс.
ссылок
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
🖋 از پانسیون خانگی فیبی(مخصوص سگ و گربه) تا مرکز تیمار و بازپروری حیات وحش(اختصاصی سگ سانان وحشی)!

▪️گاهی اوقات بهتر است حرف آخر را اول زد: به جای جمع آوری پنجاه میلیون تومان برای تجهیز و راه اندازی «مرکز تیمار حیات وحش»، این مبلغ را صرفِ پیشگیری از حوادثی کنیم که حیات وحش ارزشمند و محترم سرزمین ما را روانه ی چنین مراکزی می کند!
▪️سال ها قبل یکی از شرکت های نامدارِ در صنعت لوازم خانگی تصویری منتشر کرد که در آن مسوولِ خدمات پس از فروش بر روی کیفِ ابزارِ کارِ خود نشسته و از بیکاری زانوی غم بغل کرده بود!!! این آگهی حاوی این پیام بود که کیفیت محصولات آن شرکت به قدری از استانداردهای بالا برخوردار است که بخشِ خدمات پس از فروش آن تقریبا از کار افتاده. وضعیت زندگی حیوانات کشور ما، به طور دقیق، در حالتِ عکسِ پیامِ این آگهی قرار دارد؛ بیشترِ سرمایه گذاری ها، امکانات، تلاش ها و به طور کلی نگرش های موجود در حوزه محیط زیست بر بَعد از حادثه استوار است، نه قبل از آن!
▪️در کشوری که « با گذشت 110 سال از نهاد قانون گذاری حدود 11 هزار قانون تصویب شده است» و افزون بر این قوانین، انواع و اقسام «بایدها و نبایدها» را نیز داراست، به نظر می رسد هر کسی هر کاری دلش بخواهد، راحت تر، می تواند انجام بدهد! فقط با این شرط اساسی که یک آشنا یا به اصطلاح «پارتی» در بین مسوولین و متولیان داشته باشد- خواه دولتی و خواه حکومتی.
▪️به طور مثال، شما می توانید از یک پانسیون خانگی برای « نگهداری از حیوان خانگی، توله شیرخوار و بیمار به صورت دایم و موقت در محیط خانگی» آن هم با «تعیین وقت قبلی» به یک مرکز تیمار حیات وحش آن هم فقط اختصاصی سگ سانان وحشی برسید و برای تجهیز آن فراخوان همیاری بدهید تا (باز) از طریق کمک های مردمی پنجاه میلیون تومان جمع شود!!!
▪️در ظاهر امر، این حرکت به قدری «مثبت»، خوب، «خداپسندانه» و قانونی به نظر می رسد که هرگونه #نقد و چه بسا #پرسشگری می تواند همانند ماشه ی اسلحه ای باشد که فرد به سوی خودش نشانه گرفته است! با این وجود، بنابر تعهد حرفه ای ناگزیر از پرداختن به آن هستیم تا در آینده کاسه های معروفِ «چه کنم» را دست نگیریم.
▪️گروهی به نام «تیم نجات حیات وحش» که فعالیت های آن در بین فعالان محیط زیست- کم یا بیش، خوب یا بد- آشکار است و نیز، موسسه «گنجه پشتیبان زیست بوم» که کمک های مالی آن به سیل زدگان، محیط بانان، طبیعت یاران و مانند اینها بر کسی پوشیده نیست، دستهای یاری گر خودشان را این دفعه برای تجهیز و راه اندازی مرکزی دراز کرده اند که سابقه کاری، دانش فنی، فعالیت و به ویژه پایبندی به اخلاقیاتِ «بانیان» آن نه تنها در هاله ای پُررنگ از ابهام و چندگانگی که در برخی موارد با ناهنجاری های محرز همراه بوده است؛ به گفته ی مدیر موسسه «گنجه پشتیبان زیست بوم» شخصی که مجوز مرکز به نام او صادر شده است دارای مدرک مهندسی محیط زیست است(!) و در مرکزی که طبق مجوز صادر شده «اختصاصی سگ سانان وحشی» است، اسب و گربه و سگ و شاهین و عقاب و سایر جانداران نگهداری و تیمار می شوند!!!
▪️قاعده ی این مثلثِ تشکیل شده برای راه اندازی مرکز تیمار حیات وحش نیازمند راستی آزمایی و شفاف سازی بیشتر و بهتر است. این رابطه ی سه سویه اگر چه در ظاهر بیانگر رابطه ی برد-برد است ولی پیش از آن که نگاهی برون گرا و به پیرامون داشته باشد،درون گرا به نظر می رسد. به طور مثال، فضای دو هکتاریِ این مرکز برای «تیم نجات حیات وحش» می تواند یک فرصت باشد تا از مشکلاتِ تیمارِ حیوانات در منازل شخصی رهایی یابد؛ و سابقه و معروفیت و تجربه ی همین «تیم» برای آن مرکز می تواند «سکوی پرتاب» به حساب آید!
▪️حرف اول را در پایان نیز تکرار می کنیم: به جای جمع آوری پنجاه میلیون تومان برای تجهیز و راه اندازی «مرکز تیمار حیات وحش»، این مبلغ را صرفِ پیشگیری از حوادثی کنیم که حیات وحش ارزشمند و محترم سرزمین ما را روانه ی چنین مراکزی می کند! به ویژه در جایی که به دلیل به روز نبودنِ علم دامپزشکی در کشور، نبود و کمبود امکانات و تجهیزات دامپزشکی، پایین بودن دانشِ دامپزشکان و دور ماندن آنها از اخلاق حرفه ای از یک سو و رهاسازی های نااصولی و نادرست از سوی دیگر، درصد(/امید) بازگشتِ دوباره حیواناتِ آسیب دیده به طبیعت کاهش می یابد و در نتیجه، بیشتر این حیوانات یا در همین مراکز نگهداری می شوند و/یا از طریق همان «روابطی» که به صدور چنین «مجوز»هایی منجر شدند به باغ وحش ها و دهکده ها و باغ ها واگذار می شوند! اگر رقابتی برای «اولین» شدن ها داریم، این #رقابت را اخلاقی و ریشه ای و اصولی انجام دهیم.

فلور خواجوی

https://t.center/pazudharma
◽️پل رُدريگز مي گويد: «#شكار ورزش نيست. در #ورزش، هر دو طرف بايستي بدانند كه آنها در بازي هستند.» طبق تعریف، ورزش فعالیتی جسمانی و #مهارتی است که در آن یک فرد یا گروه با فردی دیگر یا دیگران برای #سرگرمی #رقابت می کنند. به نظر می رسد اگر قرار بود در این میان از موجود زنده ای به نام #حیوان در ورزش استفاده شود، در این تعریف به طور مستقیم به آن اشاره می شد.

◽️آیا شکار تفریح است؟ آیا شکار را می توان به یک «طبقه» خاص اجتماعی نسبت داد و/یا با آن در ارتباط دانست؟

◽️ارتباط تاریخی و مداومِ #سیاستمداران و #شاهان و سران کشورها با شکار را چگونه می توان تحلیل و بررسی کرد؟

◽️#شکار_حیوانات در زمان کنونی موضوعی است که قبل از توسل به انواع توجیهات برای ضروری دانستن آن نیازمندِ واکاوی های مختلفی است تا با پیش کشیدن مباحث اخلاقی مانندِ ریشه ی خشونت در نهاد انسان، چگونگی کنترل این خشونت، انحرافات اجتماعی و مانند اینها ابعادِ واقعی تر و دقیق تری از آن را مشخص نماید...

https://t.center/pazudharma
🖋بیمارستان های دامپزشکی: مراکزی خدماتی یا بازتولیدکننده کژکارکرد

◽️یکی از ادعاهایِ مطرح در بررسی چراییِ ظهور و بروز انواع #پناهگاه ها، جلوگیری از #سگ_کشی است! به بیانی بهتر، چه #شهرداری به عنوان متولی اصلی #کشتار_وحشیانه_سگ ها و چه #حامیان_سگ ها در مواجهه با این پرسش که چرا سگ های آزاد و اهلی را جمع و اسیر می کنید، پاسخ می دهند که با این کار از کشته شدن آنها جلوگیری می کنیم!!!

◽️قیف را وارونه می کنند! در واقع، به جای آن که خودِ فعلِ کشتن و کشتار را متوقف کنند و دست از #قتل_عام بردارند «قربانیان» را جمع و به تعداد زیاد در جایی محبوس می کنند تا با روش های دیگر بمیرند- این بار با دلایلی «موجه تر» مثل بیماری، دعوا و «خوش مرگی»!

◽️و این تنها یک رویِ سکه و روی «شیر» آن است. روی دیگر آن مربوط به تاسیس و گسترش مکان هایی است که نه در شکل و شمایل پناهگاه ولی با شبیه سازی #مراکز_دامپزشکی به وجود می آیند و نام های مختلفی از جمله «اتاق امداد»، «خانه سلامت»، «خانه بهداشت»، «تیمارگاه»، «نقاهتگاه» و «شفاخانه» به خود می گیرند و شروع به فعالیت می کنند. خوب است بدانیم حامیان سگ و گربه ای که اقدام به تاسیس چنین مراکزی می کنند خود در مقام #دامپزشک نیز ظاهر می شوند!

◽️در کنار اینها، برخی مراکز هم هستند که با وجود به یدک کشیدن نام بستری و بر خلاف این که زیر نظر دامپزشکان بیمارستانی هستند، ولی بنا به دلایلی مانند دور بودن از بیمارستان، نبود نیروهای کارشناس و بیشتر تجربی و دریافت هزینه های جداگانه، خود باعث بروز مشکلاتی می شوند.

🔷 چرایی به وجود آمدن این مراکز غیرقانونی چیست و چه نهادی مسوول رسیدگی و توقف فعالیت آنهاست؟

◽️آیا صِرف وجود یک دامپزشک که در سابقه فعالیت خود خطاهای بسیاری داشته می تواند مجوزی برای فعالیت با جانِ موجوداتی باشد که #حق_زندگی و برخورداری از خدمات درمانی مناسب و اصولی دارند؟

◽️با مراجعه و ارتباط مداوم با بیمارستان های دامپزشکی و بررسی نحوه عملکرد آنها، شاید بتوان چرایی به وجود آمدن چنین مراکز غیرقانونی را یافت:

▪️نبودِ بخشِ بستریِ مناسب و ضابطه مند در بیشتر بیمارستان های دامپزشکی و بی تفاوتی دامپزشکان جراح نسبت به این موضوع
▪️محدود و نامناسب بودن بستری در تعدادی از بیمارستان ها که دارای این بخش هستند
▪️نبود و/یا کمبود بسیار شدید بیمارستان دامپزشکی و چه بسا کلینیک های ساده در استان ها و شهرهای مختلف
▪️ناکارآمدی در توزیع دامپزشکان!
▪️نبود نیروهای کارآزموده و ماهر برای قبولِ #مسوولیت در دوران بعد از جراحی و #نقاهت که به زعم دامپزشکان بسیار مهم تر از جراحی است!
▪️نابسامانی و نبود هیچ ضابطه مندی در بحث #تعرفه ها و/یا اجرایی نشدن آن به صورت یکسان که منجر به محاسبه سلیقه ای هزینه ها شده است.

◽️به نظریه #رابرت_مرتن برمی گردیم تا به این نتیجه گیری برسیم که بیمارستان های دامپزشکی در ایران قبل از آن که #کارکردی_مناسب با ساختار و هدف خود داشته باشند بیشتر و در واقعیت به صورت #کژکارکرد عمل می کنند و شاید خود از آن بی خبر باشند.

◽️بی نظمیِ موجود در #مدیریت بیمارستان های دامپزشکی، #رقابت، #مونوپلی که به واسطه کمبود امکانات در سطح کشور وجود دارد، توزیع نامناسب قدرت و غیره، باعث اخلال در جامعه شده است. کژکارکرد یا کارکرد نامناسبی که باعث ایجاد پیامدهای منفی همانند مثال هایی که در بالا عنوان شد می شود.

⭕️ در این بین، شوربختانه، هستند بسیاری که به جای تلاش برای بهبود اوضاع که رویکردی #دگرخواهانه داشته باشد و به سودی همه جانبه منجر شود بیشتر به دنبال منافع شخصی هستند و از اندک سرمایه مالی و غیرمالی(مانند داشتن ساختمانی متروکه!) نهایت (سوء)استفاده را می کنند تا این کژکارکرد موجود در نظام دامپزشکی و مراکز مربوطه را به فرصتی برای خود بدل کنند...

#آگاه_باشیم و تا دیر نشده اقدام کنیم...

https://t.center/pazudharma
Forwarded from Flor khajavi
🖋نمکی که روی زخم حیات وحش ایران ریخته شد...

◾️کشتن #گونه های مختلف حیوانات به منظور استفاده از اجزای بدن آنها(و نه #گوشت یا #امرار_معاش) مانند سر و #شاخ و #عاج و غیره به شکار ترافه(Trophy) معروف است. #شکارچیان ترافه از قسمت های مختلفِ بدنِ حیواناتی که شکار کرده اند در دفتر کار یا منزل خود استفاده می کنند!

◾️بزرگترین سازمان شکار ترافه در دنیا انجمن بین المللی سافاری یا Safari Club International(SCI) در آمریکا است که حدود پنجاه هزار نفر عضو دارد. این انجمن برای شکارهایِ انجام شده در دسته بندی های مختلف جایزه اعطا می کند از جمله جایزه «پنج بزرگ آفریقایی» است که طی آن یک #شکارچی باید یک شیر آفریقایی، یک فیل آفریقایی، یک پلنگ آفریقایی، یک کرگدن آفریقایی و یک بوفالوی آفریقایی را شکار کند! جایزه دیگر شامل «خرس های دنیا» می شود که برای آن یک شکارچی باید چهار گونه از یازده گونه خرس ها را بکشد! همین جوایز خود، باعث ایجاد #رقابت در بین شکارچیانی می شود که مطالعات نشان داده اند با شکار حیوانات در واقع حس #مردانگی، #نیرومندی و #مهارت خود را به اثبات می رسانند!

◾️بیشتر گونه هایی که توسط این شکارچیان کشته می شوند در فهرست #انقراض قرار دارند. به طور مثال تمام گونه های آفریقایی که یک شکارچی باید بکشد تا جایزه ببرد در فهرست انقراض قرار دارند.

◾️هر ساله شکارچیان آمریکایی بیش از 126،000 ترافه یا همان اعضای بدنِ حیواناتِ شکار شده در سایر کشورها را وارد این کشور می کنند. بیشتر این اعضا از دو کشور #کانادا و #آفریقای_جنوبی وارد می شوند و سایر کشورها عبارتند از نامیبیا، مکزیکو، زیمبابوه، زلاندنو، تانزانیا، آرژانتین، زامبیا و بوتسوانا.

◾️با اقدام اخیر سازمان(حفاظت) محیط زیست در رابطه با #صدور_مجوز_شکارِ گونه هایِ در حال انقراضِ سرزمین مان برای شکارچیان خارجی، گویا باید #ایران را نیز به فهرست کشورهای بالا اضافه کرد تا با دریافت دلار به مثابه ذخیره ای برای انجام کارهای (نامعلوم) #تحقیقاتی و #محیط_زیستی، اعضایِ بدنِ #حیات_وحش ایرانی بر در و دیوار منازل آمریکایی نصب شوند. آیا انواع #فرش_های_ایرانی که دست رنج #روستاییان، #عشایر و #سیاه_چادرنشینان این مرزوبوم هستند ارزش بیشتر و شایستگی بهتری برای تزیین و آراستن منازل آمریکایی ها و اروپایی ها نیستند؟! هماهنگی ارکان مختلف #دولت را می توان در چنین موضوعاتی به وضوح دید! این که تمام بدنه #دولت، خارج از #نظریه_سیستمی، هر یک برای خود سازی ناکوک می نوازد...

◾️یکی از کارهای #فلسفه_سیاسی، در دوران باستان، نه تنها مطالعه #انسان از دیدگاه علمی بود، بلکه انسان را در کلیت و در بُعد غایت شناسانه ی آن نیز بررسی می کرد. براین پایه، فلسفه سیاسی نه تنها در پی شناخت رفتارهای ساده و ابتدایی انسان بلکه به دنبال دانستن این نکته نیز هست که انسان چه ظرفیت هایی دارد و به چگونه موجودی می تواند تبدیل شود. فلسفه سیاسی انسان را هم در پیوند با خدایان و هم در پیوند با #جانوران و #گیاهان بررسی می کند. به این ترتیب، مفاهیمی که این شاخه از علم در اختیار ما گذاشته است عبارتند از «طبیعت»، «طبیعت انسان» و «تمدن».

◾️نگاهی بر فعالیت سازمان(حفاظت) محیط زیست طی سال ها و به ویژه ماه های اخیر حکایت از این واقعیتِ تلخ دارد که نگرشِ تنها متولیان حیات وحش کشور نسبت به #طبیعت و زیستمندان آن، بر این پایه استوار بوده است آنها(حیوانات) فقط موجوداتی وحشی هستند که در مناطقی زندگی می کنند و بود و نبودشان در مقایسه با موضوعات «مهم تری» مانند #آب و #سدسازی و #هوا و #ریزگرد و #جنگ، #دوچرخه و #زباله و غیره دارای «اهمیت» کمتری است!!! در نهایت، آنها فقط یک «حیوان» هستند که در مقایسه با انسان و «دلمشغولی های سیاسی» که ما داریم، از ارزش و جایگاه پست تری برخوردارند! تبلور این نگرش را می توان در وضعیت #باغ_وحش های کشور، #دلفیناریوم ها، #باغ_های_پرندگان، #آکواریوم ها و مراکز پرورش حیوانات، #تجارت و #قاچاق حیات وحش و ... دید.

🔷بدیهی ترین موضوعات، ساده ترین آنها نیز هستند:

◽️کشتن باعث حفاظت نمی شود همان طور که جنگ به صلح نمی انجامد.
◽️انسان توان رویارویی با طبیعت و #قوانین_طبیعی آن را ندارد- یا دست کم هنوز این توان را نیافته است.
◽️قواعدی که شکارچیان(مجاز و غیرمجاز هم ندارد!) و شکارگران در قالب «ظرفیت پذیرش»، سن و جنس حیوان مطرح می کنند، تنها توجیهی بیهوده برای تداوم تخلیه #خشونت درونی است. شاید اگر حیوان را از تیررس این انسان های خشن خارج کنیم، لنز سلاح های حرفه ای آنها، گلوله چهارپاره را بر پیشانی انسان و محیط بانی فرونشاند!
◽️وقت آن رسیده است که با شکار با تغییرات #زمان روبرو شویم. اکنون عصر شکار و گردآوری نیست!

https://t.center/pazudharma
#طرح_مناقصه_شهرداری در #حلقه_دره و به مشام رسیدن بوی پول هایی در #کمالشهر، #رقابت #حامیان برای تصرف و تخریب همدیگر را قوی تر کرد. #قربانیان اما، سگ ها هستند...
🔷 مقايسه آب با يوز

◀️ آب، آن مايه زندگي بخشي است كه به عنوان يكي از اركان اصلي طبيعت، باعث بوجود آمدن تمدن ها و شكل گيري شهرها در دوران كهن شده است.

◀️ آب، به عنوان يك منبع ارزشمند طبيعي مي تواند باعث بوجود آمدن #تضاد_اجتماعي در جامعه شود. #شهرها ممكن است بر سر آب، با هم #رقابت و هم چشمي كنند. حتي #ملت ها ممكن است وارد #جنگ با يكديگر شوند.

◀️ آب، همان منبعي است كه فيلسوف يوناني، #تالس، ٥٨٥ سال قبل از ميلاد مسيح، اعتقاد داشت: " همه چيز از آب نشأت مي گيرد؛ زمين در آب شناور است؛ آب ماده تشكيل دهنده همه چيز است و اينكه آب علت اصلي زمين لرزه است..."

◀️ #يوز هم مهم است. نه فقط به اين دليل كه در #ايران زندگي مي كند و ما مسوولِ بقاي او در طبيعت هستيم؛ بلكه به اين دليل كه مانند بقيه گونه ها، به عنوان يك شكارگر، نقش بسزايي در سلامت #اكوسيستم دارد.

◀️ بدون يوز و ساير شكارگرانِ طبيعي، جمعيت #نشخواركنندگان رشد غيرقابل كنترلي خواهد داشت.

◀️ حذف كامل #يوزپلنگ_آسيايي از طبيعت، يك بار ديگر و براي بار سوم، نام #ايران را در فهرست #انقراض يك گونه، تاريخي خواهد كرد.

ازاينرو، قرار دادن آب و يوز در دو كفه ي يك ترازو بمنظور #اولويت_دهي به يكي، كار نسنجيده اي است.

با توجه به پيچيدگي #ساختار_تشكيلاتي سازمان حفاظت محيط زيست، به نظر نمي رسد پرداختن هم زمان به وضعيت بحراني #آب و #يوز كه در دو #معاونت مستقل از هم فعاليت مي كنند، نيازمند اولويت دهي باشد!!!

مديران موفق كمتر به عذر و بهانه متوسل مي شوند. نداشتن دانشِ مورد نياز درباره #حيات وحش، با وجودي كه يك "اعتراف" صادقانه است ولي نمي تواند بهانه اي براي فرار از زير بار مسووليتي باشد كه بر عهده گرفتيم؛ كه اگر اينطور بود #روزولت هم مي توانست خود را پشت پاهاي فلج خود پنهان و #ترومن از بهانه ي نداشتن تحصيلات دانشگاهي استفاده كند.
https://t.center/pazudharma
تمام #کنش_گران_اجتماعی در حوزه هایِ تخصصی و مختلف #محیط_زیست و #حیوانات در تکاپو هستند.

هر لحظه اتفاقات و #حوادث جدیدی به وقوع می پیوندند و اخبار قبلي به روز می شوند.

اخبار بسیار متنوع و مرتبط با این دو حوزه نیز هر لحظه مخابره می شوند.

ولی براستی، چرا هیچ اتفاق خاصی نمی افتد؟

چرا حالِ #خاک، #آب، #هوا، #جنگل، گونه های #گیاهی و #جانوری تا این حد وخیم است؟

چرا همه ی ارکان سازنده ی یک محیط زیست سالم و #پایدار و زیستمندانِ سرزمین ما در خطر جدی #انقراض قرار گرفته اند؟

#دورکیم، جامعه شناس فرانسوی قرن نوزدهم، علت #تقسیم_کار اجتماعی را رشد و #تراکم_جمعیت همراه با #تراکم_اخلاقی می داند. او معتقد است هنگامی که این تراکم ها افزایش یابد #بحران به وجود می آید و انسان خود را در یک #رقابت غیرقابل اجتناب می یابد، رقابتی که تهدیدی علیه همه کس و در عین حال علیه نظام اجتماعی به شمار می رود. در اینجا بحث مقاصد و نیازهای فردی، نتایج عملی و صورت های مختلف نظام اجتماعی مطرح می شوند.

رقابت هایی که در نتیجه ی کثرت کنشگران عرصه های یاد شده بر سر موضوعات مختلف بوجود آمده است، زمینه ساز بحرانی مي شود که خود، برای حل بحران های زیست محیطی شکل گرفته اند! ولی، متاسفانه، تحت تاثیر انگیزه های فردی یا به عبارتی، عملِ فردی انگیزه دار، نه تنها به چاره جویی برای هیچ یک از معضلاتِ روز کشور منجر نمی شوند که وضع را به مراتب وخیم تر می کنند.

نظام های اجتماعی که به جای اتکا به خود، تحت تاثیر نیازهای فردی و انگیزهای شخصیِ کنش گران شکل گیرند کارکردهای مثبت و مفیدی نخواهند داشت و در نهایت، یا به برآورده شدن همین نیازها ختم می شوند و/یا باعث بروز موضوعاتی جدید مي گردند که به جای ساده سازی به پیچیده تر شدن هر چه بیشتر آنها کمک می کنند.

مثال های متعددی در چهارچوب مفاهیم این تحلیل را می توان در معضلات زیست محیطی و حیوانات کشور یافت: از جمله تصمیمی که منجر به #رهاسازی «هیرکان» شد، عدم واکنش به ورود کشتی های پیشرفته #صیادی چینی به #خلیج_فارس، #آتش_سوزی های زنجیره ای در سراسر کشور، محتوای #اخبار_رسانه ای، قتل عام حیوانات، #طومار براي تصويب قانون حمايت از حيوانات، #پناهگاه سگ ها(شامل اقدامات بازدید از آنها)، #همایش های زیست محیطی و #لوح هایی که در آنها توزیع می شوند، #ساختار_سازمانی و #تشکیلات_دولتی و دهها موضوع دیگر.

کلام آخر اینکه، حلِ اختلافاتِ همیشگی ناممکن است. بنابراین، اگر ما به دور از انگیزه های شخصی و نیازهای فردی به درجه ای از یکپارچگی و هماهنگی در همه عناصر یک نظام اجتماعی واحد نرسیم، نمی توانیم به ایجاد تغییر امیدوار باشیم. زیرا یک نظام اجتماعی به انواع کارکرهای اجتماعی که در سازگاری کامل با یکدیگر فعالیت می کنند نیاز دارد.
https://t.center/pazudharma
يكي از ريشه هاي #تعارضِ در نوع بشر، مبهم بودن تكليف او با خودش است؛ تكليفي كه گاه قرباني #لجبازي با ديگران مي شود،گاه وسيله اي براي #رقابت، گاهي ابزاري براي حمله و خلاصه هر چيزي غير از مشخص بودن تكليف
«همکاری یک معیار اخلاقی بالاتر از رقابت است.» برایان مک گیل

حمايت از حيوانات در دنيا، #رقابت بمنظور برنده شدن و ربودن گوي سبقت در اين عرصه نيست؛ بلكه نگاهي خردورزانه به سوي هدفي مشترك است كه (ظاهرن) دغدغه ي شعارگونه ي همه ي كنش گران و فعالان اين عرصه است.
حمايت از طبيعت، محيط زيست و حيوانات، در ذات خود، نمي تواند روش هاي بينهايتي براي تحقق داشته باشد زيرا #اهداف و #ابزارهاي آن يكي است؛ و غير از #آموزش و #آگاهي در چهارچوب #دانش و #اخلاق راهكاري ندارد.
علاوه بر آگاهی از خلاء قانونی که در امر حمایت از حیواناتِ سرزمین مان وجود دارد، خلاء همکاری نیز می تواند بعنوان یک مشکل قابل تأمل مطرح شود. شاید هدف ما این نباشد که تمام گروه های حمایتی موجود را زیر یک سقف جمع کنیم، ولی بدون شک هدف این خواهد بود که باری از مشکلات حیوانات و چه بسا محیط زندگی آنها برداریم.

بنابراين، #آگاهانه_حمايت_كنيم!
و در اين آگاهي، قبل از هر چيز، تمرين #انسانيت كنيم...
https://t.center/pazudharma
با #جابجايي ناآگاهانهء حيوانات در سير طبيعي زندگي آنها مداخله نكنيم. آنها داراي #سلسله_مراتب، #قلمرو، حس #رقابت و رفتارهاي پيچيدهء بسياري هستند كه به جاي دخالت، بايد #شناخت، #درك كرد و #احترام گذاشت.
طبق تعریف، #ورزش فعالیتی جسمانی و #مهارتی است که در آن یک فرد یا گروه با فردی دیگر یا سایرین برای #سرگرمی #رقابت می کنند. به نظر می رسد اگر قرار بود در این میان از موجود زنده ای به نام #حیوان در ورزش استفاده شود، بطور مستقیم به آن اشاره می شد. عدم اشاره به ابزارهايی مثل #توپ، #تور، #پارو و غیره شاید برای پرهیز از پیچیده یا طولانی کردن این تعریف بوده است و نمی تواند با موجود زنده مقایسه گردد.
طرفداران #سوار_کاری، مسابقه #اسبدوانی و #شترسواری، #جنگ_سگ، #خروس و #گاو و غیره همانند مربیان #دلفیناریوم و #سیرک بر این باورند که حیوانات همان کاری را انجام می دهند که بطور طبیعی مایل به انجام آن هستند. اسب و سگ دوست دارند بدوند و با یکدیگر بجنگند. آنها ادعا می کنند بهترین مراقبت ها از این حیوانات بعمل می آید و به آنها رسیدگی می شود.
اما واقعیت چیست؟ حیوانات در این نوع فعالیتهای «ورزشی» رفتار طبیعی ندارند، بلکه براساس آنچه به آنها آموزش داده و شرطی می شوند رفتار می کنند. حیوانات در این به اصطلاح «ورزش»ها پرورش داده می شوند و نسلی را تولید می کنند که مانند خودشان باید زندگی بگذرانند. با آنها در هنگام آموزش و اجرا بدرفتاری می شود. از مراقبتهای پزشکی و درمانی لازم برخوردار نمی شوند و به محض از دست دادن سودآوري، کشته می شوند.
استفاده از حیوانات در اینگونه فعالیت ها بیش از آنکه ورزش باشد، #صنعت است. زیرا پرورش، مدیریت، آموزش، #شرط_بندی و خرید و فروش آنها پول هنگفتی را به جیب صاحبان آن و ذینفعان روانه می کند.

از همراه گرامي كه با پيشنهاد خوب خود فرصت پرداختن به اين موضوع را فراهم كردند سپاسگزاريم.
https://telegram.me/Pazudharma
https://telegram.me/Pazudharma
وجود رفتارهای خشونت آمیز در انسان نشان دهنده این است که ظرفیت آن در انسان وجود دارد. بنابراین، مراقب باشیم تا با نام «حمایت» دچار «تنفر غیرعقلانی» نشویم:
البته که همهء ما برای دست یابی به موفقیت نیاز به #رقابت داریم. رقابت موهبتی است که ما را برای رسیدن به اهداف و رویاهایمان ترغیب می کند. اما در حمایت از حیوانات شهری "رقابت" نه!
عواملی همچون نبود #قانون در حیطه حیوانات، کمبود دانش درباره «حقوق حیوانات»، مشخص نبودن رويكرد #حمايتي ما، فرهنگ و باورهای عمومی و غیره، باعث می شوند تا «رقابت» برای حمایتِ هر چه بیشتر از حیوانات، به خودی خود موجب افزایش خشونت در جامعه شود! تشکیل #کمپین های مختلف توسط حامیان و #هنر_پیشه های محترم، ایجاد گروه های مجازی در مخالفت با حیوان آزاری از جمله «رقابت»-هایی هستند که نه تنها هیچ کمکی به حیوانات نمی کنند که تشدیدکننده اوضاع موجود خواهند بود. سوالات اساسی این است که آیا اساسا و از نظر حقوقی، آنان که به «رقابت» می پردازند در نظریه برابر فرض می شوند یا خیر؟ آیا رویکردها، علایق و منافع متفاوت نسبت به حیوانات و شیوه حمایت از آنها می تواند در قالب «رقابت»هایی که هر روز ایجاد می شود، به سود آنها در نهایت تمام شود؟
حمایت از حیوانات، بیش از هر زمان دیگری نیاز به #وفاق اجتماعی درباره اهدافِ مشترك دارد نه تفرق!
https://telegram.me/Pazudharma