هر چند وقت یکبار متن «مفاد بیانیه جهانی حقوق حیوانات» در شکلها و رنگهای مختلف و با سرعت نور در تمام شبکه های مجازی به حرکت در می آید بطوریکه هر گروه و صفحه و کانال را که باز می کنی قبل از هر چیز نگاهت به آن می افتد- درست مثل بقيه نوشته ها و شعارها و "گيف" هاي تكراري و تكراري. ولی گویا کمتر کسی به خود زحمت مطالعه دقیق همان چند خط کوتاه را داده است زیرا نوع فعالیتی که در سطح جامعه برای
#حمایت از حیوانات می شود، مسیری کاملا متفاوت و گاه متضاد را نشان می دهد.
«ماده 1: تمامی حیوانات دارای حقوق مساوی برای زندگی کردن تحت عنوان تعادل زیستی هستند. این حقوق مساوی، گونه های مختلف و خاصی را تحت الشعاع قرار نمی دهد.» این بدان معنی است که اگر ما
#خشونت را برای حیوانی نمی پذیریم، برای همهء آنها نیز نباید بپذیریم. حذف/اضافه آگاهانه حیوانات توسط انسان، نظم موجود در زندگی را بر هم می ریزد.
«ماده 2: به حق زندگی تمامی حیوانات باید احترام گذاشته شود.» این بدان معنی است که به
#حق_زندگی باید
#احترام گذاشت نه زنده ماندن! حق زندگی شامل
#آزاد بودن،
#آزادانه رفتار کردن، تعیین
#قلمرو کردن، جستجو کردن، کارها و غرایز طبیعی را بر آوردن و ...
«ماده 5: هر حیوانی که به انسان وابسته است باید به شایستگی نگهداری و مراقبت گردد.» وزن اصلی در این جمله به مفهوم «شایستگی» برمی گردد. نگهداری حیوانات در
#پناهگاه چه جلوه هایی از «شایستگی» را نشان می دهد؟! سگ هایی که حتی فضای کافی در اطراف ندارند تا یکی از نیازهای اساسی خود یعنی قدم زدن را برطرف نمایند! قادر به پرواز هم نیستند تا حداقل از فضای بالای سر استفاده کنند! آیا پناهگاهها می توانند نرخ بالای درگیری سگ ها با یکدیگر، کم غذایی،
#بیماری، خشونت با حیوانات، مشکلات ناشی از تغییرات فصلی و فشاری که سگ ها بدلیل نبود امکانات به سختی و با درد تحمل می کنند را انکار کنند!؟ که اگر انکار می کنند این توهین به شعور مخاطب است یا خودشان!؟
https://telegram.me/Pazudharma