Pazudharma

🖋 کرونا، این گونه به صورت یک #پدیده_اجتماعی و همه گیر، خود را به دنیا معرفی کرد:

▪️شهر «ووهان» در چین با یازده میلیون نفر جمعیت که منشاء نوع جدیدی از بیماری ذات الریه است، قرنطینه شد. ویروس این بیماری به ویروسِ عاملِ بیماریِ کشنده ی #سارس شباهت دارد که حدود هجده سال پیش ظهور کرد. همین کشور در مدت نُه روز بیمارستان هزار تخت خوابی «هووشنشان» را در استان وان ساخت و در تاریخ 21 بهمن تحویل ارتش رهایی بخش خلق داد. پانزده شهر و روستا در چین به دلیل همین ویروس قرنطینه کامل شدند و مردم هنگام شب روی بالکن می آمدند و به دیگران می گفتند: Jiayou! (یعنی روغنش را زیاد کن) ولی استعاره ای است از این که قوی باش!

🔹در این فاصله ی زمانی برخی از دانش آموختگان، اساتید و صاحب نظرانِ حوزه ی #علوم_انسانی و #علوم_اجتماعی در ایران به بیان دیدگاه های خودشان پرداختند که در چند مطلب آتی به گزیده ای از آنها می پردازیم.

🔹#بحران_کرونا، حتی دانش آموختگان در سایر رشته های علمی مانند گیاه شناسی و مهندسی و محیط زیست را نیز به تکاپو واداشته و آنها نیز جامعه را از نظرات و دیدگاه های خود بی بهره نگذاشتند.

🔹از فیلم ها و کتاب هایی نیز پرده برداری شدند! از منابعی که به ظهور و شیوع این بیماری از سال های دور هشدار داده بودند. از این جمله اند رمانِ «چشمان تاریکی» که در حدودِ چهل سال قبل به شیوع یک بیماری اشاره می کند و/یا فیلم سینمایی با نام Contagion(شیوع) محصول سال ٢٠١١ که به شیوع یک ویروس مرگبار در دنیا پرداخته که علائمش شبیه سرما خوردگی‌ست و منشاء آن در شرق آسیاست!

🔹ترجمه هایی از مقاله هایِ به روز دنیا هم منتشر شدند که حاویِ مطالبِ قابلِ تامل و تفکری است... چه در نگاهِ نخست با عقل جور دربیایند و چه نیایند!

🔹پیش بینی ها، پیش گویی ها و قضاوت های دو جانبه- چه از سوی انسان نسبت به کرونا و چه کرونا نسبت به انسان- نیز به رشته ی تحریر درآمده اند. ماهواره ها حتی، #کره_زمینِ قبل و بعد از کرونا را به ما نشان می دهند؛ گویی، طبیعت سخت در حالِ انتقام گرفتن از #نوع_بشر است(!).
🔸آیا طبیعت در ماهیت خودش چنین مفهومی را می شناسد؟ یا باز این انسان است که از دریچه ی #زبان و #تفکر خودش به پیامدهای کرونا معنی می بخشد؟ آن هم شاید معنایی خودساخته و خودخواسته!
——————————

➖دکتر #محسن_طاهری می نویسد: «به آنهایی فکر کردم که می‌خواهند با سرگین خر و تخم کفتر برای ۹ میلیارد آدم نسخه بپیچند و کتاب‌های علمی را آتش می‌زنند تا ما بفهمیم برای تاریک اندیشی‌های انسان حتی در قرن ۲۱، پایانی نیست.»

➖#عبدالله_باقری از قم می نویسد: «معمولا مدیران اجرایی فاقد تخصص و دانش در حوزه پدیده های #اجتماعی و #پیامدهای آن هستند و بیشتر در مقام حالا چه باید کرد و توسل به اختیارات و بخشنامه ها خواهند بود تا ببینند که به تدریج چه اتفاقی خواهد افتاد.»

➖دکتر #احمد_بخارایی نیز بر این باور است که «ویروس کرونا جسم را آزار می دهد و کرونای اجتماعی، یک جامعه را به انحطاط می کشاند. هر دو خطرناکند و هر دو در ناپاکی ریشه دارند. کرونا بر بدن های متزلزل و ضعیف اثرگذار است و کرونای اجتماعی هم گریبان جامعه ای را می گیرد که همبستگی اجتماعی اش با شیوه تاکتیک های ناکارآمد نظیر «دروغ گوییِ ساختاری» با گسست مواجه شده است.»

➖#محمد_هدایتی از دیگر کسانی است که راجع به کرونا نوشت: «جامعه‌ی مخاطرات آمیز جامعه ای است که در آن همیشه «هراس» از مخاطره، و هراس از انتشار ان وجود دارد. زیستن در چنین جامعه‌ای سخت است و نیازمند همراهی شهروندان است با حکومت، البته حکومت‌هایی که کارا و راستگو باشند.»

➖دکتر #فاضل_الیاسی در دست نوشته ای به نام «کرونا و تغییر مانیفست عشق و دوست داشتن» می گوید: «انسان‌ها میلیون‌ها سال تلاش کرده‌اند تا بیشتر و بیشتر به موجودی اجتماعی تبدیل شوند، همدیگر را دوست داشته باشند، یکدیگر را ببوسند، بغل کنند، با هم دست بدهند، به همدیگر سر بزنند، در شادی و شیون یکدیگر را تنها نگذارند و غیره. اما ناگهان به خاطر ترس از مرگ توسط کرونا ویروس، انسان ناچار است که خیلی از این رفتارها و خرده فرهنگ‌ها را هرچند موقت اما رها کند، ناگهان این ارزش‌ها به نوعی به ضد ارزش تبدیل شدند، تا دیروز اگر با من دست نمی‌دادید بی‌احترامی محسوب می‌شد، بوس نمی‌کردی یعنی عاشق نبودی، بغل نمی‌کردی یعنی علاقه نداشتید، عیادت نمی‌رفتی یعنی دلسوز نبودید، در مراسم تشییع و فاتحه خوانی شرکت نمی‌کردی یعنی خود را از دایره نزدیک دور کرده بودی، در نماز جمعه شرکت نمی‌کردی یعنی ایمانت کامل نبود.» اما امروز همین ارزش ها به ضدارزش تبدیل شده‌اند»

پایانِ بخشِ اول...

https://t.center/pazudharma

سرزمین ما قبل از آن که به فعالِ محیط زیست، به دانشمند هسته ای، به مردان سیاسی-نظامی و چه بسا به پزشک نیاز داشته باشد محتاجِ اندیشمندان و متفکرانِ حوزه ی #علوم_انسانی و #علوم_اجتماعی و #فلسفه است تا برای ما از چرایی و چگونگیِ انباشتِ این حد از #خشم بگویند و راهکارهایی برای کنترلِ انواع مختلفِ #خشونت در نهاد بشری به دست دهند.

#خوش_بینی نسبت به این حجم از ظلم، بهره کشی از حیوانات در #باغ_وحش و #دلفیناریوم و #مراسم_سنتی...، قتل عام مهمانان زیبا و رنگارنگ سرزمین مان، حدِ باورنکردنیِ از بی تفاوتی و بی مسوولیتی نسبت به #صید در جنوب و #شکار در شمال...، تبلیغات آشکار برای تخریب و نابودی #کویر و #تالاب و سایر زیستگاه های ارزشمند کشور...، تاراج حیات وحش، بی مسوولیتی نسبت به حیوانات مصدوم و نیازمند کمک، نادیده گرفتنِ فعالیتِ های غیرقانونی و بی اخلاق نسبت به حیوانات در شبکه های مجازی، خرید و فروش حیات وحش در اوجِ «قانونمندی»، رانت های مالی و ... بیشتر #خودفریبی است.

از تمام #حقوق_دانان و #جرم_شناسان كشور دعوت مي شود در خصوصِ مطلبي كه در ارتباط با حادثه لواسان مطرح شده است نظرشان را اعلام نمايند. اگر #فيلسوف در معناي واقعي كلمه در كشورمان وجود داشت، از آنها نيز دعوت به مشاركت مي كرديم تا راجع به اين حكم اظهار نظر كنند! با وجود اين خلاء، شايد اساتيد #جامعه_شناسي و #علوم_انساني بتوانند تحليلي ريشه اي و عقلاني ارايه نمايند.

ایجاد #نظم و #امنیت از اهدافِ تمام #حکومت هاست. #قانونگذاران باید اراده و قانونی را تصویب کنند که به سود همگان باشد و مردم نیز باید به قانونگذاران اعتماد داشته باشند. #قانون_منع_حیوان_آزاری که معطوف به #حمایت_از_حیوانات است باید قانونی باشد در ماهیت خود بدون هیچ گونه #تبعیض؛ نه تبعیض بین خودِ حیوانات و نه بین سازمان های متولی! این قانون، اگر می خواهد قانونی #عادلانه و درست بوده و به سود تمام حیوانات باشد، نباید تحت تاثیر حضور #سلبریتی ها/آشنایان و باندهای چندنفره قرار بگیرد تا #مشروعیت خود را از دست ندهد. #آسیب_شناسی وضعیت موجود، شفاف بودن مفاهیم و محتوای مفاد قانونی، میزانِ قانونمندی مردم و جامعه نسبت به قوانین موجود، یکپارچگی و انسجام موضوعی، آشنایی سیستم قضایی با قوانین و برخورداری از رویکرد #بیطرفانه به حیوانات، ضمانت اجرایی، سازوکارهای ایجاد بازدارندگی و ... از جمله مهم ترین مواردی است که در تدوین یک قانون جامع و کارآمد باید مورد توجه قرار گیرند. #قانون_منع_حیوان_آزاری «قانونِ من» نیست! بلکه خروجی اندیشه هایی است که باید در نوع خود با دانشِ روز دنیا، #فلسفه، #اخلاق و سایر رشته های #علوم_انسانی مجهز باشند

🖋 شکار و حفاظت- بخش دوم

◾️#شکار_تفریحی می تواند به دو شکل #بومی و #گردشگری انجام شود. در شکل اول، #شکارچیان در همان منطقه ی شکار زندگی می کنند و در شکل دوم، شکارچیان در منطقه ای دورتر هستند و با پرداخت مبالغی به نقاط دیگر سفر می کنند تا شکار را در یک منطقه مخصوص انجام دهند.
همین نکته، بحث #سود_اقتصادی به دست آمده از شکار برای #مردم_بومی را توجیه پذیر می کند.

◾️با این وجود، به نظر می رسد حتی تعاریف مختلف از شکار تغییر خاصی در صورت مسئله نمی دهد. آیا انسان برای #امرار_معاش، #تفریح و #سرگرمی و #ورزش و مهم تر از همه برای #حفاظت_از_حیات_وحش باید آنها را بکشد تا از جسد و/یا اعضای سلاخی شده بدن آنها استفاده کند؟
آیا اساسا آن چه ارزشمند معرفی می شود از جمله حیات وحش، باید به مرز نابودی برسد تا سیاست هایی مانند شکار برای حفاظت از آنها طراحی شوند؟ به بیانی بهتر، انسان تمام آن چه ارزشمند تلقی می کند را به گذرگاه حفاظت می کشاند و سپس برای عبور از این مهم، به همان راهکارهایی متوسل می شود که آن چیزهای ارزشمند را به حفاظت رسانده است!

◾️ارسطو شناخت نظری را به دو بخش #علم_اثباتی و #دیالکتیک تقسیم می‌کند. علم اثباتی با مفروضاتی آغاز می شود که ما مدعی هستیم صحیح، بنیادین و مقدماتی هستند. منظور از مقدماتی بودن این است که این مفروضات بدیهی بوده و برای قبول آنها نیاز به فرضیات یا برهان دیگر نیست.

◾️اما در روش دیالکتیک، پژوهشگر استدلال و پژوهش خود را روی پندارها و عقاید طرف مقابل یا عامه مردم استوار می‌کند. در علم اثباتی، پژوهشگر فرآیند شناخت را به صورت حرکت از دانسته ها به سوی نادانسته‌ها تعریف می‌کند. در طی این فرآیند ما به چیزی که پیشتر نمی دانستیم، آگاهی پیدا می کنیم و به این ترتیب از نادانی به آگاهی و از ندانستن به دانستن می رسیم. در پژوهش دیالکتیکی فرآیند شناخت از نادانی به آگاهی نیست بلکه هدف آگاه کردن طرف مورد بحث از نادانی خویش است. مدعی در آغاز تصور می‌کند که می داند یعنی باورهای خود (سنت، مذهب، باورهای جامعه، اسطوره‌ها و هر چه که از کودکی به او گفته شده) را آگاهی تصور می‌کند. در طول فرآیند شناخت، وی متوجه می‌شود که این باورها تناقض و تعارضاتی در خود نهفته دارند و بنابراین دیگر نمی‌تواند از این عقاید و باورها دفاع کند.

◾️در مورد شناخت طبیعت، این مشکلی پیش نمی آورد زیرا #مشاهده، #تجربه و #آزمایش مکرر پدیده های طبیعی می توانند این مفروضات را تایید یا رد کنند و بنابراین ما یک روال پیش رونده در #علم داریم که با تصحیح یا تغییر مفروضات، نظریه را با دامنه بیشتری از تجارب مطابقت می دهد، ولی در مورد #علوم_انسانی این گونه نیست. بنابراین، در جایی که ما شکار را از جنبه هایی مانند «استفاده» و «ارزش» بررسی می کنیم ناگزیر از ورود به مفاهیمی هستیم که خارج از حوزه #طبیعت و #علوم_طبیعی اند و برای بهتر شناخته شدن، نیازمند بررسی همه جانبه هستند. به طور مثال، در خیلی از کشورهای دنیا گونه های بومی نظیر فیل، کروکودیل، پلنگ، ببر و شیر براساس میزان آسیب و ضرر و زیان وارد شده یا «تابو»های موجود در باورهای رایج، توسط خود مردم بومی ارزش گذاری می شوند و از اینرو، راهکارهای مقابله با آنها نیز بر مبنای همین رویکردهاست. آیا، به طور اساسی، نظریه های حفاظتی باید با اتکا بر این قبیل ارزش گذاری ها بنا شوند؟ آیا حفاظت باید بر مبنای ارزش ذاتی حیات وحش باشد یا ارزش هایی که برای نحوه استفاده از آنها تعیین می شود؟ آیا هرگونه کاهش در جمعیت گونه های حیات وحش باید «بد» و هر افزایش جمعیتی «خوب» تلقی شود و/یا برعکس؟


https://t.center/pazudharma

🖋تخصص یا پذیرش بی قیدوشرط علم!

▪️در زنجیره اعتراضات به تصمیم اخیر سازمان(حفاظت)محیط زیست مبنی بر #صدور_پروانه_های_شکار برای برخی #گونه های #حیات_وحش این #سرزمین، مطلبی از سوی #خبرگزاری_مهر منتشر شد که با عنوانِ «هیچ متخصصی منکر انجام شکار نیست/محیط زیست پنهان کاری نکند.» می توانید در پیوست زیر بخوانید.
https://www.mehrnews.com/news/4325077/%D9%87%DB%8C%DA%86-%D9%85%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C-%D9%85%D9%86%DA%A9%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%85-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DA%A9%D9%86%D8%AF
▪️نظرات #حمیدرضا_رضایی، عضو هییت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، هنوز به بخش دوم نرسیده پرسش های بسیاری به وجود آورده است; همانطور که تاکید و تکیه مطلقِ برخی منتقدان بر «فصل غیرشکار» به عنوان اصلی ترین موضوع انتقاد، بسیار تامل برانگیز است.

▪️پرسشی زیربنایی و اساسی وجود دارد که نه مربوط به #فصل_زادآوریِ حیوانات است و نه مربوط به صدور پروانه های شکار و آن این است که آیا انسانِ امروز به شکار کردنِ حیوانات نیاز دارد؟ آیا او «حق» کشتن موجودات زنده از گونه ای دیگر را دارد چه رسد به این که برای خود پروانه ی چگونه کشتن و چگونه بُردن را قایل شود؟

▪️اگر بپذیریم که #تخصص یک ویژگی است که در نتیجه ی آموختن #علم به دست می آید، باید این را هم بپذیریم که علم نیز دارای ویژگی هایی است. در تمام #علوم تلاش می شود که از اشتباهات ناشی از #تعصبات یک سونگر پرهیز شود. تمام علوم روش ها و نتایج تحقیقات خود را در دسترس همگان قرار می دهند تا دیگر پژوهشگران بتوانند این نتایج را به آزمون گذارند و آنها را ارزیابی کنند. نظریه ها در نتیجه ی برقرار کردن ارتباط میان وقایع و رخدادهای اجتماعی به دست می آیند. بنابراین، فردی متخصص علمی نامیده می شود که تابع ویژگی های خودِ علم باشد.

▪️یافته های علمی نمی توانند #متضاد و #دوگانه عمل کنند به این ترتیب که در جایی دوران #کهنسالی برای حیوانی به نام انسان را دورانی بسیار حساس تلقی کند که نیازمند آرامش، آسایش، رسیدگی و توجه باشد و در جایی دیگر برای گونه ای دیگر از حیوانات، زمان شکار شدن و #مرگ برشمارد! حیواناتِ مسن، شاید از نظر #تولیدمثل توانایی سال های قبل زندگی خود را نداشته باشند (درست مثل انسان) ولی، در ساختار سلسله مراتبی و اجتماعیِ گله خود، بدونِ نقش نیستند. حضور آنها در گروه و گله خود معنایی دارد که فقط اعضای آن متوجه می شوند.
🔺وظیفه انسان تحقیق و مطالعه ی هر چه بهتر و بیشتر پیرامون قوانین طبیعی زندگی آنهاست نه صدور حکم مرگ آنها فقط براساس سن، جنس و میزان «آب مصرفی»!!!

▪️پرسش دیگری که این روزها و هم زمان با صدور پروانه های مختلف شکار در #ایران و دیگر نقاط دنیا از جمله آمریکا توسط رییس جمهور آن کشور کمی پررنگ تر می تواند مطرح شود این است که در روزگاری که بیشتر از انسان ها حیوانات بر روی #کره_زمین سکونت داشتند، #تنظیم_جمعیت آنها به چه ترتیب انجام می شد؟ چرا در آن زمان، نوع بشر، نیازی برای #تسلط و به #نظم در آوردن جمعیت حیوانات حس نمی کرد؟ اکنون به کدامین حق این کار را، نه تنها «علمی» که «وظیفه» خود می داند و بر اجرایی کردن آن زیر لوای «حفاظت» پافشاری دارد؟
◽️وین ادواردز(Wynne Edwards) یکی از محققانی است که در کتاب Population Ecology به این بحث پرداخته است.

▪️آیا متخصصین حیات وحش دنیا و ایران، که امیدواریم تخصص خود را در چهارچوب علم به دست آورده باشند، از نظریه های مطرح در #علم_اخلاق نیز آگاهی دارند؟ «علم اخلاق مجموعه ای از قواعد و اصولی است که آدمیان را در زندگی به کار می آید و وقتی از «اخلاق پزشکی» می گوید منظور قواعدی است که سلوک و رفتار #پزشکان را با یکدیگر و با بیمارانشان منظم و رهبری می کند.»

«وجدان، شرف و اصول اخلاقی علم دامپزشکی» در نزد #دامپزشکانی که نسبت به #رشته_تحصیلی خودشان دچار نوعی #خودشیفتگی هستند، چگونه تعریف می شود؟ «شایستگی حرفه ای» با تخریب سایر #علوم محقق می شود؟!

#دامپزشکی فصل الخطاب تمام #علوم نیست! بلکه رشته ای علمی است که به واسطه سروکار داشتن با #موجودات_زنده که علاوه بر #جسم و #کالبد، #روح هم دارند باید با #اخلاقیات بسیار نزدیک و چه بسا عجین باشد.

🖋 در ارتباط با مطلبی که به دنبال بازدید از #کمالشهر منتشر کردیم، #عماد_واحدی، #دامپزشکی که در محل حضوری دائمی دارند یادداشتی برای ما ارسال کردند که با حفظ امانتداری بخش هایی از آن را در این جا منعکس و به بررسی آن می پردازیم.

◻️گفتنی است که او، در #دانشکده_دامپزشکی_کرج هم فعالیت می کنند و در جریانِ وضعیت سگ هایی که به این دانشکده وارد و مورد انواع #آزمایشات قرار می گیرند، هستند.

◻️«مسلما بنده با شما که اون همه راه رو زحمت کشیدید و تشریف آوردید درست و اخلاقی برخورد نکردم... کمالشهر جاییه که ما نود درصدشو با پول خودمون راه انداختیم و ده درصد کمک مردمی... دو مطلب به لحاظ علمی، اونجا قراره هیسترکتومی یعنی برداشت رحم به جای اواریوهیسترکتومی انجام بشه برای ماده ها و برای نرها وازکتومی انجام خواهد شد و بیضه ها حفظ میشن... من فقط نمیخوام بمیرن... گرچه این کاری که میکنم حاصل تجربه هزاران دامپزشک دوستدار حیواناته... حلقه دره ربطی به کمالشهر نداره، کمالشهر جاییه که ما نود درصدشو با پول خودمون راه انداختیم و ده درصد کمک مردمی... خجالت آوره که اسم پولو جلوی افرادی مثل ما میارید... من سرباز حیواناتم دوست عزیز... عمل میکنم، عاشقشونم، میجنگم براشون به هر نوع... نمیشینم پست نمیزارم... پامیشم میرم براشون بیل میزنم، درمان میکنم، هر کاری لازم باشه میکنم.»

◻️ آن چه در بالا آمد، بخشی از جوابیه #عماد_واحدی بود که برای ما ارسال شد.

⬅️ با این حساب، ما متوجه شدیم که #مرکز_نگهداری_سگ ها در #کمالشهر توسط همین دامپزشک که خود را دوستدار و عاشق حیوان و طرفدار #حقوق_حیوانات معرفی می کند، راه اندازی شده است. آیا شخصی که زیر پرچمِ حقوق، چه برای انسان و چه حیوان، حرکت می کند نباید از #آزادی او دفاع و از ورود به #حریم_خصوصی او به شدت خودداری کند؟

⬅️ چیزی که در فضای بیرون و داخل مرکز کمالشهر مشاهده شد، وضعیتی به واقع اسفبار بود که از سوی یک دامپزشک مدعی حقوق حیوانات و عاشق سگ، به وجود آمده است. در تفکر عام، یک اصطلاح بسیار اشتباهی رایج است به نام «زندگی سگی!». در این مرکز و بدون شک در تمام #پناهگاه ها، #نقاهتگاه ها، #تیمارگاه ها و #پانسیون ها، همین زندگی برای سگ به وجود آمده است!!!
🔺شیوه ای از زندگی که #انسان برای #سگ ایجاد کرده و در نهایت، او را به همین زندگی #محکوم و معرفی می کند. این #عدالت و #انصاف است؟!

⬅️ این که ما فقط بخواهیم «آنها نمیرند» بهانه ی موجهی برای ناقص کردن آنها نیست. به خصوص این که، بعد از مدتی همین سگی که ناقص شده- چه با حفظ اندام اصلی و چه بدون آن- باز توسط شهرداری به قتل می رسد!

⬅️ #جامعه_دامپزشکی و برخی از #دامپزشکان در ایران، شوربختانه، سابقه و عملکرد مناسب و شایسته ای از خود به جا نگذاشتند. پرداختن به #جنایت هایی که همین مدعیانِ عالم بر #دام در کلینیک های خود مرتکب شدند، به قدری از اندازه گذشته است که به نظر می رسد #نظام_دامپزشکی هم قادر به رسیدگی به آنها نیست!

⬅️ از رفتارها و رویه هایی که به نام #عمل در دانشکده های دامپزشکی نسبت به سگ و موش و خر و سایر حیواناتِ دم دستی اعمال می شود، در این جا سخنی به میان نمی آوریم که خود، به صفحاتی طولانی می انجامد...

⬅️ کار با حیوانات، فقط با #دامپزشکی میسر نمی شود! #علم_دامپزشکی فصل الخطاب حیوانات نیست! مدیریت حیوانات و نوع رفتاری که یک انسان باید با او داشته باشد، قبل از دامپزشکی نیازمندِ درک و شناخت سایر علوم پایه، به ویژه، حوزه #علوم_انسانی است.

⬅️ آن چه در #حلقه_دره، #کمالشهر و به طور کلی #استان_البرز در رابطه با سگ ها اتفاق می افتد #فسادی است که ابعاد بسیار وسیع و مختلفی دارد. این فساد با #عقیم_سازی سگ ریشه کن نمی شود!!!

⬅️ شوربختانه، به واسطه حضورِ همین #حامیان ناآگاه، #رسانه_های_برون_مرزی هم به جای #حقیقت_جویی و #حقیقت_گویی، از «خبرها» و «اتفاقاتی» گزارش می دهند که به آنها منتقل می شود. اما #واقعیت چیز دیگری است.
🔺 واقعیت همان چیزی است که گروهِ حامیانِ مستقر در حلقه دره، به نام #گروه_حلقه_دره نمی خواهند کسی از آن آگاه شود.

⬅️ کار با حیوانات نیازمند #شایستگی و #صلاحیت است. آگاهی خوب است. #آگاه_باشیم.

https://t.center/pazudharma

🖋 «صحبت از حیوانات(چه برسد به #حقوق آنها) در جایی که این همه انسانِ نیازمندِ کمک وجود دارند، بیشتر به یک #طنز یا یک #شوخیِ بی معنی شبیه است.»

🔴 نخ نماترین بهانه ی عصر مدرنیته!

▪️از منظر #علوم _انسانی، #برابری کامل اجتماعی ناممکن است. این نابرابری ها از سویی به تفاوت های بی شمار فردی شامل #اثر_انگشت مربوط می شوند و از سوی دیگر به تمام آن چیزهایی که معیارهای #شأن و #منزلت به شمار می روند مانند اصل و نسب، #تمکن_مالی، میزان تحصیلات و غیره. بنابراین، برابری در داشتن و/یا توزیع این مشخصات میان افراد جامعه ناممکن است.

▪️#طبقه_اجتماعی به دسته یا گروهی از مردم گفته می شود که تقریبن #ثروت، #پایگاه و قدر یکسانی را در جامعه دارا هسند. این طبقات در نظمی خاص از بالا تا پایین جامعه وجود دارند و #اقشار_اجتماعی را در هر جامعه ای تشکیل می دهند.

▪️موقعیت فرد در این #قشربندی از اهمیت خاصی برخودار است زیرا الگوهای قشربندی اجتماعی بر چگونگی زندگی افراد و چگونگی درک و رفتار دیگران با آنها تاثیری به سزا دارد. بنیان این طبقه اجتماعی را #اقتصاد تشکیل می دهد. به بیانی بهتر، اقتصاد تعیین کننده شانس های زندگی مانند #طول_عمر، #سلامتی و شیوه ی زندگی است. نظام های #فئودالیسم، #سرمایه_داری، #سوسیالیسم و به طور مثال #برده_داری که دارای چهارچوب اقتصادی متفاوتی هستند، طبقات اجتماعی خاص خود را نیز شکل می دهند.

◀️ بنابراین، می بینیم که #حکومت و #دولت در هر جامعه می تواند با سیاست های اقتصادِ خرد و کلانِ خود زمینه ساز ایجاد طبقات اجتماعی باشد که در آن افراد تلاش می کنند تا سهم بیشتری از منابع موجود را به خود اختصاص دهند و یا آن چه را که دارند حفظ کنند.

▪️نقش #دولت_رفاه یا (Welfare State) دولتی که حکومتِ آن با درگیر کردن خود در آموزش و پرورش، مراقبت از سلامتی، مسکن، شرایط کار، #امنیت_اجتماعی و غیره این است که تلاش می کند وضع زندگی شهروندان را بهبود بخشد. آلمان اولین کشور بو د که برنامه هایی از قبیل بیمه سلامتی و بازنشستگی را در دهه 1880 میلادی ارائه داد و به مرحله اجرا گذاشت.

▪️در این میان مردم، به عنوان #شهروندان یک جامعه، چه نقشی می توانند در کمک به «این همه انسان نیازمند کمک» ایفاء نمایند؟ آیا اساسن وظیفه ی این رسیدگی و حل مشکلات مردم به عهده خود مردم است؟!

▪️در بسیاری جوامع، نوعی از طبقه اجتماعی هم وجود دارد به نام طبقه اجتماعی انتزاعی یا(Abstract Social Class) که اعضای آن تا حدودی نسبت به احساس و خواسته های مشترک خود آگاهی دارند، اما به قدر کافی متحد و متشکل نشده اند که بتوان آن را یک گروه به شمار آورد. مثال هایی از طبقه اجتماعی انتزاعی می تواند شامل #دوستداران_حیات_وحش، #زنان_خانه_دار، #دوستداران_حیوانات_خانگی و/یا گل و گیاه و غیره نام برد.

◀️ نگاهی به وضعیت کشورمان و جهان از نظر #تنوع_زیستی، شرایط #زیستگاه هایی مانند جنگل، تالاب، دریا، اقیانوس و ...، #منابع_طبیعی، زندگی #حیات_وحش در #زیست_بوم خاص خود، آمارهای کشتار، #شکار_و_صید، #قاچاق و تجارت، بهره برداری(در قالب #باغ_وحش، #سیرک، دوره گردی، #آزمایش_روی_حیوانات...)، استثمار و غیره و «نقش» حیاتی و ضروری که همین «حیوانات» در باروری، حفاظت و بقای #کره_زمین دارند، آیا جایی برای این مقایسه ی نخ نما که «صحبت از حیوانات(چه برسد به حقوق آنها) در جایی که این همه انسان نیازمند کمک وجود دارند، بیشتر به یک طنز یا یک شوخی بی معنی شبیه است.» باقی می گذارد؟!؟


https://t.center/pazudharma

‍ 👈 از سوی واحد #علوم_و_تحقیقات #دانشگاه_آزاد_اسلامی تهران، اطلاعیه ای مبنی بر برگزاری #کارگاه_آموزشی به نام «تکنیک های کار با #حیوانات_آزمایشگاهی و #دیابتی کردن حیوانات در پژوهشگاه تربیت بدنی واحد نامبرده در تاریخ بیستم مهرماه، ١٣٩٦صادر شد.

👈 با پیشگامی و تلاش #موسسه_جایگزین_های_آزمایش_روی_حیوانات و با حمایت #اساتید و دانشجویان سراسر کشور نامه ای تنظیم شد که طی آن درخواست لغو این کارگاه آموزشی مطرح شده بود.

👈 در قسمتی از این نامه آمده است: «با توجه به تکنولوژی های پیشرفته و روشهای نوین که امروزه در اکثر مراکز آموزشی و تحقیقاتی جهان استفاده می شوند، نیازی به کشتن یا آسیب زدن حتی به یک موجود زنده در هیچ کلاس #آناتومی، جراحی، #فیزیولوژی، #فارماکولوژی و در بسیاری از پروژه های تحقیقاتی وجود ندارد.»

👈 پیگیری های مکتوب و حضوری از سوی موسسه مورد اشاره، برگزاری این کارگاه آموزشی لغو گردید.

👈 یکی از آسیب های جدی در مبتلا کردن حیواناتی نظیر #موش و سایر جوندگان به دیابت این است که مواد شیمیایی تزریق شده می تواند برای سایر اندام ها از جمله کلیه، کبد، قلب، ریه و مغز ایجاد مسمومیت کند. ضمن اینکه در بسیاری موارد، نتایج این آزمایش ها قابلیت تعمیم به انسان را ندارند.

✅ ضمن قدردانی از تمام تلاش های انجام شده، این دستاورد بزرگ را خدمت همکاران گرامی در موسسه جایگزین های آزمایش روی حیوانات، اساتید و دانشجویان محترمی که مخالف انجام این آزمایش ها هستند صمیمانه تبریک عرض می کنیم.

✅ امید آن که #دانشگاه ها، دانشکده های #دامپزشکی و #موسسات_تحقیقاتی کشور در موضوع آزمایش روی حیوانات فاصله خود را از دنیا کم کرده و با بکارگیری جایگزین های مناسب، حیوانات را از تحمل هر گونه آزار و خشونت غیرضروری رها نمایند.

https://t.center/pazudharma

روابط انسان-حيوان در حال تبديل شدن به يكي از مباحث داغ #علوم_اجتماعي است و عرصه مركزي در موضوعات مربوط به "#محيط_زيست" را تصرف مي كند. نظري كوتاه به مقالات اخير نشان مي دهد كه اين زمينه مطالعاتي از چند جنبه مختلف در حال پيشرفت است، بطور مثال: فلسفه و سياست حقوق حيوانات، جامعه شناسي حقوق حيوانات، تاريخ روابط انسان و حيوان، مردم شناسي اجتماعي روابط انسان-حيوان، غذا و رژيم غذايي حيوانات، #شكار و #صيد در #مدرنيته، #حيوانات_خانگي و همدم، #گردشگري و #باغ_وحش... بنابراين، روابط انسان-حيوان هم پيچيده تر و هم فراتر از چيزي است كه به نظر مي رسد؛ بسيار دورتر از نگاه و برخورد #حاميان و #مردم و #مسئولين!
https://t.center/pazudharma

اثبات علل و سبب شناسی بیماری های روانی به قدری است که گاهی به نظر غیرممکن می آید. اما، باز به کمک #علم این نتیجه گیری از میان رفته است و اکنون می توان با توجه به عوامل عمومی مثل #ارثی، #ارگانیک، #روانی و #فرهنگی ریشه بیماريهای روانی را تعیین کرد و برای برخی بیماری ها مثل #عقب_ماندگی و #جنون و غیره، عوامل بسیار مشخصی یافت. عوامل ایجاد بیماری ها و #اختلالات_روانی بسیار متعدد و پیچیده هستند و در واقع نمی توان گفت که یک عامل مشخص باعث بروز آنها می شود. دانشمندان علوم زیستی و حتی مردم معتقدند انسان بسیاری از رفتارهای خود را از #والدین و نزدیکانش به ارث می برد. دانشمندان برجسته ای مانند #داروین و #گالتن هم تلاش بسیاری برای اثبات این موضوع کرده اند.
در برابر روش پزشکی و زیستی که به عوامل #نابهنجاری در بروز بیماری های روانی می پردازند، #علوم_اجتماعی قرار دارد. این علوم که شامل #جامعه_شناسی و #روان_شناسی می شود، مطالعه تاثیر محیط در اینگونه بیماری ها را اولویت قرار داده اند. نقش نهادهای اجتماعی و فشارهایی که #جامعه وارد می کند از یک سو، و تاریخچه فرهنگی-اجتماعی فرد از سوی دیگر از عوامل اصلی در مطالعات دانشمندان این دو رشته اجتماعی هستند.
حال، در فضای #حمایت_از_حیوانات که گویی همه نوع فعالیت در آن انجام می شود غیر از حمایت، این بیماری های روحی و روانی چگونه مجالی برای ظهور و بروز می یابند؟
⁉️ آیا حیوانات(ندانسته و ناخواسته) فرصتی در اختیار این بیمارانِ به ظاهر #حامی قرار می دهند تا آنها را قربانی نمایند و/ یا
⁉️ #حامیانِ بیمار به سراغ آنها می روند تا گوشه ای از #ناکامی ها و آرزوهای برباد رفته خود را تسلی دهند؟!
طبق گزارش غیررسمی #امداد_و_نجات و وضعیت اسفبار #پناهگاه ها, فقط:
⬅️ تعداد حیوانات اسیر و کشته شده در این اماکن،
⬅️ حیوانات ناپدید شده،
⬅️ حیوانات باردار عقیم شده،
⬅️ حیوانات رها شدهء بیمار،
⬅️ #یوتانایزهای انجام شده از سر بی حوصلگی و ناتوانی در درمان،
⬅️ فساد اخلاقی و مالي،
⬅️ و غیره
نیستند که بیمار بودن #حامیان و فضای حمایتی کشور را به اثبات می رسانند، بلکه نوع ادبیات بکار رفته در متون منتشره از سوی حامیان نیز خود مزید بر علت است. تصویری که حامیان از «خود» به ما می دهند، تصویری است که در #پویش شکل دهی به عمل، از خلال #معنی_سازی و به کارگیری ذهنشان تعریف می کنند...
https://t.center/pazudharma