Pazudharma

#حفاظت_از_حیات_وحش
Канал
Логотип телеграм канала Pazudharma
@pazudharmaПродвигать
378
подписчиков
3,01 тыс.
фото
249
видео
1,98 тыс.
ссылок
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
🖋 شکار و حفاظت- بخش دوم

◾️#شکار_تفریحی می تواند به دو شکل #بومی و #گردشگری انجام شود. در شکل اول، #شکارچیان در همان منطقه ی شکار زندگی می کنند و در شکل دوم، شکارچیان در منطقه ای دورتر هستند و با پرداخت مبالغی به نقاط دیگر سفر می کنند تا شکار را در یک منطقه مخصوص انجام دهند.
همین نکته، بحث #سود_اقتصادی به دست آمده از شکار برای #مردم_بومی را توجیه پذیر می کند.

◾️با این وجود، به نظر می رسد حتی تعاریف مختلف از شکار تغییر خاصی در صورت مسئله نمی دهد. آیا انسان برای #امرار_معاش، #تفریح و #سرگرمی و #ورزش و مهم تر از همه برای #حفاظت_از_حیات_وحش باید آنها را بکشد تا از جسد و/یا اعضای سلاخی شده بدن آنها استفاده کند؟
آیا اساسا آن چه ارزشمند معرفی می شود از جمله حیات وحش، باید به مرز نابودی برسد تا سیاست هایی مانند شکار برای حفاظت از آنها طراحی شوند؟ به بیانی بهتر، انسان تمام آن چه ارزشمند تلقی می کند را به گذرگاه حفاظت می کشاند و سپس برای عبور از این مهم، به همان راهکارهایی متوسل می شود که آن چیزهای ارزشمند را به حفاظت رسانده است!

◾️ارسطو شناخت نظری را به دو بخش #علم_اثباتی و #دیالکتیک تقسیم می‌کند. علم اثباتی با مفروضاتی آغاز می شود که ما مدعی هستیم صحیح، بنیادین و مقدماتی هستند. منظور از مقدماتی بودن این است که این مفروضات بدیهی بوده و برای قبول آنها نیاز به فرضیات یا برهان دیگر نیست.

◾️اما در روش دیالکتیک، پژوهشگر استدلال و پژوهش خود را روی پندارها و عقاید طرف مقابل یا عامه مردم استوار می‌کند. در علم اثباتی، پژوهشگر فرآیند شناخت را به صورت حرکت از دانسته ها به سوی نادانسته‌ها تعریف می‌کند. در طی این فرآیند ما به چیزی که پیشتر نمی دانستیم، آگاهی پیدا می کنیم و به این ترتیب از نادانی به آگاهی و از ندانستن به دانستن می رسیم. در پژوهش دیالکتیکی فرآیند شناخت از نادانی به آگاهی نیست بلکه هدف آگاه کردن طرف مورد بحث از نادانی خویش است. مدعی در آغاز تصور می‌کند که می داند یعنی باورهای خود (سنت، مذهب، باورهای جامعه، اسطوره‌ها و هر چه که از کودکی به او گفته شده) را آگاهی تصور می‌کند. در طول فرآیند شناخت، وی متوجه می‌شود که این باورها تناقض و تعارضاتی در خود نهفته دارند و بنابراین دیگر نمی‌تواند از این عقاید و باورها دفاع کند.

◾️در مورد شناخت طبیعت، این مشکلی پیش نمی آورد زیرا #مشاهده، #تجربه و #آزمایش مکرر پدیده های طبیعی می توانند این مفروضات را تایید یا رد کنند و بنابراین ما یک روال پیش رونده در #علم داریم که با تصحیح یا تغییر مفروضات، نظریه را با دامنه بیشتری از تجارب مطابقت می دهد، ولی در مورد #علوم_انسانی این گونه نیست. بنابراین، در جایی که ما شکار را از جنبه هایی مانند «استفاده» و «ارزش» بررسی می کنیم ناگزیر از ورود به مفاهیمی هستیم که خارج از حوزه #طبیعت و #علوم_طبیعی اند و برای بهتر شناخته شدن، نیازمند بررسی همه جانبه هستند. به طور مثال، در خیلی از کشورهای دنیا گونه های بومی نظیر فیل، کروکودیل، پلنگ، ببر و شیر براساس میزان آسیب و ضرر و زیان وارد شده یا «تابو»های موجود در باورهای رایج، توسط خود مردم بومی ارزش گذاری می شوند و از اینرو، راهکارهای مقابله با آنها نیز بر مبنای همین رویکردهاست. آیا، به طور اساسی، نظریه های حفاظتی باید با اتکا بر این قبیل ارزش گذاری ها بنا شوند؟ آیا حفاظت باید بر مبنای ارزش ذاتی حیات وحش باشد یا ارزش هایی که برای نحوه استفاده از آنها تعیین می شود؟ آیا هرگونه کاهش در جمعیت گونه های حیات وحش باید «بد» و هر افزایش جمعیتی «خوب» تلقی شود و/یا برعکس؟


https://t.center/pazudharma
#لقاح_مصنوعی در #باغ_وحش ها یکی از متداول ترین روش ها برای #تولید_مثل، افزایش تعداد حیوانات، #سرگرمی بیشتر مردم و فروش آنها به سایر باغ وحش ها و پولداران است و #حفاظت_از_حیات_وحش معرفی می شود!!!
Forwarded from Pazudharma (Flor khajavi)
#قدرتی که یک #شکارچی، به خصوص یک #زنِ شکارچی به دنبال آن است ریشه در تمام #محرومیت ها و #ناکامی هایی دارد که در طول مدت زندگی او شکل گرفته اند-برای هر یک به دلیلی. نظریه #حفاظت_از_حیات_وحش بهانه است.
#قدرتی که یک #شکارچی، به خصوص یک #زنِ شکارچی به دنبال آن است ریشه در تمام #محرومیت ها و #ناکامی هایی دارد که در طول مدت زندگی او شکل گرفته اند-برای هر یک به دلیلی. نظریه #حفاظت_از_حیات_وحش بهانه است.
حلقه های پنهان و پیدای #حقوق_بشر-#حقوق_محیط_زیست-#حقوق_حیوانات در #قرق_های_اختصاصی(بخش اول)

به نظر می رسد کل فرآیند قرق های اختصاصی در این جمله خلاصه شده است: تکثیر کن- شکار کن- دوباره تکثیر کن! تا در نهایت, اين انسان باشد كه #عطشِ سیری ناپذیر خود برای سلطهبر #طبیعت را با چکاندن ماشه سیراب نماید.
آلدو لئوپولد می گوید: «چیزی درست است که به حفاظت از یکپارچگی، پایداری و زیبایی زیستی متمایل باشد و چیزی نادرست است که به غیر از این تمایل داشته باشد.» غنای زیستی در یکزیست بوم، با تعداد و تنوع گونه های آن مشخص می شود.
استدلالی که در برابر نقدهای مربوط به قرق های اختصاصی بیان می شود این است که «هرگز دلسوزانه نبوده اند و بیشتر به شایعه سازی گرایش داشته اند تا به شکل گیری یک نظام درست وصحیح در حیات وحش
برای طرح بحث در این جا از مثال #مهریز_یزد استفاده می کنیم که طی آن جمعیت کَل و بز در منطقه از ٢٠٠ راس به پنج برابر طی پنج سال رسید. گفته می شود که گروه زیادی از#شکارچیان بومی سلاح های شکاری خود را زمین گذاشتند و تخلف نکردند. جوانان هم جذب شدند و در قالب قرقبان فعالیت کردند.
طبق فرآیند قرق های اختصاصی، پنج برابر شدن جمعیت کَل و بز به دلیل «بهره برداری» از آنها و به احتمال قوی محصولات آنها بوده است. آیا پنج برابر شدن ظرفیت یک گونه در منطقه باتوجه به ظرفیت پذیرش منطقه و ارتباط این گونه با سایر ارکان #زیست_بوم نيز انجام شده است یا فقط با این هدف تکثیر یافتند که شکار شوند؟ آیا نمی توان اینگونه استدلال کرد که قرق هایاختصاصی قبل از آن که به حقوق محیط زیست، حقوق حیوانات و حقوق بشر توجه داشته باشند یک سره تابعِ میل سیری ناپذیر شکار در انسان هایی شده اند که در نتیجه یادگیری اکتسابی ازپدران و پدربزرگان خود آن را به مثابه شغل می دانند و به آن دلیل که تاکنون ابزارهای قانونی و آگاه سازی توان مقابله با آنها و مهار حس انتقام جویی از طبیعت را نتوانستند مهار کنند، از خلقِقرق های اختصاصی استفاده می کنند تا به بهانه های #اشتغال_زایی و #حفاظت_از_حیات_وحش و #طبیعت خلاءهای موجود را برطرف کنند؟
فرضیه بازگرداندن طبیعت به دوران ماقبل بشر، فرضیه ای محال به نظر می رسد ولی آیا نمی توان شیوه های بدوی و بربریت حاکم بر روح انسان امروز را بدون قربانی کردن طبیعت وحیوان و حتی انسان چاره جویی کرد؟
قرق های اختصاصی در یک مقایسه کلی کارکردی شبیه دامداری ها دارند زیرا در هر دو:
▪️حیواناتی پرورش یافته و تکثیر می یابند.
▪️حیوانات به شیوه های گوناگون و آگاهانه کشته می شوند
▪️محصولات آنها مورد استفاده ی انسان قرار می گیرند.
▪️اشتغال زایی ایجاد می کنند.
▪️برای برآوردن آن دسته از نیازهای روحی و جسمی انسان به فعالیت مشغولند که می تواند به شیوه های دیگر پاسخ داده شوند.
▪️هر دو به ضرر #محیط_زیست(گرمایش زمین)، حیوان و انسان است.
اتکای محض به موفقیت آمیز بودن قرق های اختصاصی در سطوح ملی و بین المللی، حفاظت اخلاقی از گونه ها و زیستگاه آنها را تضمین نمی کند. البته اگر به «احساسات گرایی» متهم نشویمباید اشاره کنیم که #شکار به عنوان رفتاری که در طول تاریخ بشر و قبل از آغاز #عصر_خرد برای بقای بشر استفاده می شده، اکنون با جلوه ای اخلاق مدار به «ورزش» تبدیل شده است! «ورزشی» که در دنیای #مدرن امروز، زنان را به جای گذراندن اوقات در خانه و کنار فرزندان به جنگل و بیشه و بین درختان کشانده است! کودکان این مادران و پدرانِ شکارچی می خواهندهمان کاری را انجام بدهند که والدین آنها با اشتیاق بسیار انجام می دهند و عکس های یادگاری می گیرند. تقسیم شکارچیان به قانونی و غیرقانونی نوعی خودفریبی در صرف فعل است زیراکشتن باعث حفاظت نمی شود، همان گونه که #جنگ باعث #صلح نمی شود. آن سوتر، تاکید بر اشتغال زایی که همبستگی معناداری با #نرخ_بیکاریِ آشکار و پنهان و #مهاجرت روستاييانجامعه دارد، می تواند با بررسی ظرفیت های متنوع بومی و آسیب شناسی مشکلات هرمنطقه ریشه یابی و حل شود و نه از طریق نادیده گرفتن حقوق محیط زیست و حقوق حیواناتی که زندههستند و درد جسمی و رنج روحی را می فهمند و بقای انسانِ امروز قبل از آن که به سیاست و فرهنگ و اقتصاد بستگی داشته باشد، در گرو بقای آنهاست.
https://t.center/pazudharma
در آستانه روزهای بین المللی #حقوق_بشر و #حقوق_حیوانات هستیم، درحالیکه:
⬅️ بدلیل #طمع روزافزون انسان تعداد زیادی از #گونه_های_جانوری در خطر #انقراض قرار گرفته اند،
⬅️ بدلیل #افزایش_جمعیت انسان میلیون ها حیوان هر روز کشته، سلاخی و خورده می شوند،
⬅️ بدلیل #باورهای_سنتی و #دینی انسان، صدها هزار حیوان در #تله می افتند/از طبیعت جدا می شوند/پرورش داده می شوند تا با تحمل شکنجه های متعدد، درمانی نافرجام برای دردهای انسان باشند،
⬅️ بدلیل دستیابی به یافته های علمی جدید، آموزش #کالبدشکافی و درمان بی حاصل بیماری های انسانی، میلیون ها حیوان همین الان در #آزمایشگاه های مخوف زندانی و از سرنوشت تلخ خود بی خبر هستند،
⬅️ و باز بدلیل طمع بی اندازه انسان، میلیون ها حیوان در #اسارت بدنیا می آیند تا #گوشت آنها خورده شود/#پوست آنها پوشیده شود/فروخته شوند/از اندام هایشان استفاده شود/نمایش داده شوند/سواری دهند و با آنها عکس یادگاری گرفته شود،
⬅️ بدلیل بی توجهی، سهل انگاری، #سوءمدیریت و نبودِ باور به «طبیعت» در نهاد انسان، میلیون ها حیوان(آبی و خاکی و هوایی) مسموم، بیمار و/یا کشته می شوند،
⬅️ بدلیل #خودخواهی انسان، میلیون ها حیوان نمی توانند در #زیستگاه_طبیعی خود زندگی امن و راحتی داشته باشند زیرا یا «آلوده» هستند و یا «اضافی» و/یا فضای زندگی انسان را تنگ کرده اند،
⬅️ بدلیل #خشونت انباشته از انواع #ناکامی_های_اجتماعی، هزاران هزار حیوان مورد انواع آزار و اذیت، #تجاوز، سوختگی، رهاشدگي، دزدي، مسمومیت و غیره قرار مي گيرند،
⬅️ بدلیل غالب بودن روح خشونت و طمع سیری ناپذیر «قدرت» در انسان، صدها هزار حیوان «هدف» قرار می گیرند تا سر آنها به دیوار منازل انسان آویزان شود/پوستشان زیر پا انداخته شود/گوشتشان وعده غذایی شود/ اندام هایشان برای خشونتی دیگر ساخته و پرداخته شود و همه اینها در یک «طرح توجیهی» به نام #حفاظت_از_حیات_وحش و #خزانه_ژنتیکی ارائه گردد...
Pazudharma
در آستانه روز بین المللی حقوق بشر و روز بین المللی حقوق حیوانات، نمی دانیم "حقوق" کدام گونه را ارجح بدانیم- انسان يا حيوان؟!
زیرا ریشه تمام خشونت ها، #جنگ ها، #بحران های #زیست_محیطی و #اجتماعی و خلاصه تمام مشکلات امروز کره زمین در نهاد انسان نهفته است و از اوست که بر اوست!
با اين وجود، ما هر دو را گرامي مي داريم.
https://telegram.me/Pazudharma