💠بـِسـم ربــِّـ الشــُّـهـداءِوالصِّـدیقیــن
💠🔰یا رفیق من لا رفیق له...
🔰🔳 #سلام_بر_ابراهیم🔳🌷 #فصل_اول #چرا_ابراهیم_هادی🌷🌺راوے : نویسنده کتاب
🌻 #قسمت_دوم🔘اين خواب روياي صادقه اي بود که لرزه بر اندامم انداخت. كاغذي
برداشتم و به سرعت آنچه را ديده وشنيده بودم نوشتم.
✳️ديگر خواب به چشمانم نمي آمد. در ذهن، خاطراتي كه از ابراهيم هادي شنيده بودم مرور كردم.
٭٭٭
✳️فراموش نمي كنم. آخرين شب ماه رمضان سال 1373 در مسجدالشهداء
بودم. به همراه بچه هاي قديمي جنگ به منزل شهيد ابراهيم هادي رفتيم.
✳️مراسم بخاطر فوت مادر اين شهيد بود. منزلشان پشت مسجد، داخل كوچه شهيد موافق قرار داشت.
✳️حاج حسين ا لله كرم در مورد شهيد هادي شروع به صحبت كرد.
خاطرات ايشان عجيب بود. من تا آن زمان از هيچكس شبيه آن را نشنيده بودم!
🔘آن شب لطف خدا شامل حال من شد. من كه جنگ را نديده بودم. من
كه در زمان شهادت ايشان فقط هفت سال داشتم، اما خدا خواست در آن
جلسه حضور داشته باشم تا يكي از بندگان خالصش را بشناسم.
🌸اين صحبت ها سا لها ذهن مرا به خود مشغول كرد.
✳️باورم نميشد، يك
رزمنده اينقدر حماسه آفريده و تا اين اندازه گمنام باشد!
🌸عجيب تر آنكه خودش از خدا خواسته بود که گمنام بماند!
🌸و با گذشت
سال ها هنوز هم پيكرش پيدا نشده و مطلبي هم از او نقل نگرديده!
🔵و من در همه كلاس هاي درس و براي همه بچه ها از او مي گفتم.
٭٭٭
✳️هنوز تا اذان صبح فرصت باقي است. خواب از چشمانم پريده. خيلي دوست
دارم بدانم
چرا شيخ زاهد، ابراهيم را الگوي اخلاق عملي معرفي كرده؟
✳️فرداي آن روز بر سر مزار شيخ حسين زاهد در قبرستان ابن بابويه رفتم.
🌸با ديدن چهره او كاملاً بر صدق رويائي كه ديده بودم اطمينان پيدا كردم.
🌸ديگر شڪ نداشتم که عارفان را نه درکوه ها و نه در پستوخانه هاي خانقاه
بايد جست ، بلکه آنان در کنار ما و از ما هستند.
✳️همان روز به سراغ يكي از رفقاي شهيد هادي رفتم. آدرس و تلفن دوستان نزديك شهيد را از او گرفتم.
تصميم خودم را گرفتم.
🌸بايد بهتر و كامل تر از قبل ابراهيم را بشناسم. از
خدا هم توفيق خواستم.
🔵شايد اين رسالتي است که حضرت حق براي شناخته شدن بندگان مخلصش بر عهده ما نهاده است...
🔘ادامه دارد...
https://t.center/shohada72_313