🖋 بهایِ سنگینِ ناآگاهی...
▪️«چوپانی یوز را تعقیب کرده بود، مادر فرار کرده بود و توله اسیر شده بود.» این سرگذشتِ نیم خطی بیانگرِ زندگیِ «کوشکی» و «دلبر» تا قبل از اسیر شدن آنها به دستِ انسان های «متخصص» است!
البته روایت دیگری هم حاکی از این است که نامِ «کوشکی» برگرفته از نام چوپانی است که او را از یک
#شکارچی خریداری کرده و به اداره کل محیط زیست تحویل داده بود.
ولی مگر در صورت مسئله و نتیجه ی داستان فرقی هم می کند؟!
🔺مادران از فرزندان، فرزندان از مادران و
#طبیعت از همه ی آنها محروم شده است فقط به دلیلِ ناآگاهی انسان. همان ناآگاهی که هزینه های بسیار بسیار سنگین، زمان بَر و شاید حتی بیهوده ای به واسطه ی پیامدهایش بر دوشِ ملت ها، دولت ها و حکومت ها می گذارد و اصلی ترین راهکار آن از طریق یک سرمایه گذاری به نام
#آموزش ممکن می شود ولی نیت ها و مقاصدِ بسیاری مانع از این سرمایه گذاری می شوند.
▪️مدیرِ وقتِ پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی(سال 1393) در یک مصاحبه ای گفته بود که هدف از تاسیس مرکز بازپروری «صرفا تکثیر نیست؛ مرکزی با طراحی الگویی که یوزهای آسیب دیده را به خود ببیند و با مراقبت از آنها شانس بازگشت شان به طبیعت را بالا ببرد. قرار است این مرکز، جایی باشد برای پناه دادن یوزهایی که سرنوشتی مشابه دلبر و کوشکی پیدا می کنند.»
▪️چرا باید تفکرِ مدیران(تفاوتی نمی کند در چه حوزه ای باشد) بر این اساس استوار شده باشد تا توانایی مدیریتی خود را در حلِ مسائل بعد از وقوع آنها به ظهور برسانند؟ این رویکرد تحت تاثیر چه ویژگی های شخصیتی و اجتماعی شکل می گیرد؟
▪️در
#پیشگیری از حوادث، شناختِ شاخص های کنش ایمنی ابزارِ مهمی به شمار می آید. یکی از این شاخص ها، شاخص کنشی(proactive) است که در کنار شاخص واکنشی(reactive) مطرح می شود. شاخص کنشی به فعالیت هایی اشاره دارد که قبل از حادثه انجام می شوند. به بیانی بهتر، ساخت چنین مراکزی که به تازگی و پس از انتقالِ یوزهایِ اسیر در پردیسان به سمنان، از سوی
#انجمن_یوزپلنگ_ایرانی به «مرکز تکثیر» هم لقب گرفته است(!) تابعِ رویکردِ شاخصِ واکنشی است که بیشتر بر درمان ها، سال های از دست رفته و حواشی فراوانی که تولید می کنند، تمرکز دارد. به راستی چرا؟!
▪️شاید در برابرِ این توضیح، برخی به نفر/ساعت آموزشی که به مردم محلی داده شده و یک آلبوم عکس قطور اشاره کنند و آن را به عنوانِ سندی برای رویکردِ پیشگیرانه به نمایش بگذارند. حتی اگر این برنامه های آموزشی وجود داشته باشند، خروجی آنها چه بوده و ارزیابی ها به چه صورت انجام می شوند؟ تاثیری که بر زندگی حیات وحش و امنیت آنها داشته چقدر بوده است؟ چرا ما هم چنان شاهدِ جدا شدن مادران از فرزندان بنا به دلایلِ مختلف و در راس آنها
#شکار هستیم؟
▪️اگر فردریک گرانت بنتینگ-پزشک کانادایی که انسولین را بر روی انسان با موفقیت استفاده کرد- از دانشگاه تورنتوی کانادا؛ ماری کوری - نخستین زن برنده جایزه نوبل- و کلود لِوی اشتراوس- نظریه پرداز انسان شناسی مدرن- از دانشگاه سوربون؛ جان باردن-مدیر شرکت بزرگ آمازون- و استیو فوربز-سردبیر مجله کار و کسب فوربز- از دانشگاه پرینستون آمریکا و نود دانشمندِ برنده ی جایزه نوبل از دانشگاه کمبریج انگلیس بیرون می آیند، بی دلیل نیست! شیوه ی آموزش این دانشگاه ها تنها یکی از دلایلِ اعتبارِ جهانی و شهرتی است که دارند.
▪️به هر روی،
#ناآگاهی مردم و مقاومتِ سرسختانه در برابر یک سرمایه گذاری به نام آموزش و آگاهی دادن در ارتباط با رفتارِ درست و مسوولانه با حیوانات بی گمان ما را بیش از پیش با انواع «رویارویی»ها و صدها انگیزه و هدفی روبرو می کند که هیچ یک نه معطوف به خودِ حیوان هستند و نه معطوف به هدفی مشخص.
▪️این شکل از «رویارویی» فقط به قدرت نمایی از مسیرِ قدرت طلبی می پردازد و انگشتِ اتهام و تقصیر را به سوی روبرو نشانه می رود تا مبادا کم کاری ها و کوتاهی ها و اشتباهات نمایان شوند. «رویارویی»هایی از این دست فقط به «من» توجه دارد و قادر نخواهد بود حتی برای رسیدن به «ما» و «ما» شدن، نسبت به «خود» آگاهی کسب کند.
▪️این «رویارویی»، آن مدیریت سازمانی و انگیزه های «انجمنی»، هیچ یک پروتکلِ اصولی و اخلاقی برای درمانِ دردهای حیوانات این سرزمین نیستند...
فلور خواجوی
https://t.center/pazudharma