🖋 «از پانسیون خانگی تا ...» هم چنان در حالِ دریافتِ نظر و بازخورد...
▪️در گفت و گویی گروهی یکی از طرفداران و گویا دست اندرکارانِ تجهیز و راه اندازی مرکز خصوصی تیمار حیات وحش نظراتی ارائه کردند که با حفظ امانتداری و با اطلاعِ ایشان بخشی از آنها اعلام می شوند:
⬅️«سلام.تا جایی که میدونم برای راه اندازی این مرکز خیلی بیشتر از این ۵۰ میلیون هزینه شده.حداقل تا الان بیشتر از ۱۰ برابر این مبلغ و احتمالا همین مقدار هم باید تا پایان پروژه باز هزینه بشه.مساحت مرکز هم ۸ هکتار هست نه ۲ هکتار.
چرا اطلاع رسانی اشتباه میکنید؟!
تصور کنید که با این صحبت ها به مقابله با فراخوان آقای محمدی رفتید.درست یا نادرست هم پیشگویی کردید.هیچ کس هم کمک نکرد و ۵۰ میلیون تامین نشد.الان منافع به خطر میوفته؟»
▪️با استناد به بخش اول این نظر، آیا با مبلغی در حدود یک میلیارد و پنجاه میلیون تومان نمی توانست سیاستی کلان یا راهکاری برای
#پیشگیری از حوادث و مشکلاتی که حیات وحش کشور با آن دست به گریبان هستند و نفس هایشان را به شماره انداخته اتخاذ شود؟ این که تعدادِ مراکز مشابه بیشتر شود نشانه ی
#خردمندی،
#پیشرفت و
#توسعه_پایدار است یا پیشگیرانه عمل کردن؟ در تیمار حیوانات بیمار چه چیزی جذاب و نمایشی است که در امرِ مهمی هم چون
#پیشگیری یافت نمی شود؟!
▪️اطلاعاتی که در مطلبِ مربوطه از این دریچه اعلام شدند همگی با استناد به پایگاه اینترنتی فراخوانِ پنجاه میلیونی بوده است- نه بیشتر و نه کمتر. حالا اگر این اطلاعات اولیه که به اطلاع عموم رسیده و در پی آن درخواستِ کمک مالی داده شده اشتباه است، موضوعی است که در حل و فصل آن ما نقشی نداریم!
▪️معنادارترین، هشداردهنده ترین و در عین حال دردناک ترین بخشِ بازخورد به جمله آخر بازمی گردد؛ به «مقابله با فراخوان آقای محمدی»!!!
🔺آیا این رویکرد و نگرش همان دردِ فلج کننده و آشنایی نیست که مملکت را به این وضعیت دچار کرده است؟!! یعنی به صرف این که فلان شخص و بهمان «دانشمند» و فلان مسوول یک حرفی زده، همه باید سکوت اختیار کنند و نه تردیدی به خود راه دهند و نه پرسشی مطرح نمایند!!!؟
▪️راه اندازی مراکز تیمار حیات وحش به ریشه ی مشکلات و درد و رنج حیوانات نمی پردازد. بلکه بیشتر میدانی است چند هکتاری برای نمایش های بیشتر و تکرار چرخه ی باغ وحش ها، باغ ها و دهکده ها.
▪️به روز نبودن علم دامپزشکی در ایران، ناکارآمد بودن پروتکل های درمانی برای درمان حیات وحش، نبود و/یا ناکافی بودن امکانات و تجهیزات و بی اخلاقی های رایج در این حرفه، همگی درصد/امیدِ بازگشت به طبیعت یک حیوان را کاهش می دهند.
▪️رهاسازی های نااصولی و بی ضابطه، نبودِ امکان و انگیزه ای برای پیگیری های پس از آن و گاهی «احساسی» خواندن این فرآیند در مهم ترین، اساسی ترین و حیاتی ترین مرحله ی درمان یک حیوان، به نوبه خود، رهاسازی و زندگی یک حیوان را با چالش های بسیار جدی روبرو می کند.
▪️شاید «با هزار و ده هزار تومان بتوان کارهای بسیاری انجام داد»؛ ولی این که این کار با
#آگاهی همراه شود انرژی و اثربخشی آن به مراتب بیشتر می شود. سال ها طول می کشد تا متوجه شویم حتی به نام حفاظت می توان حیات وحش را به تاراج برد و داد!...
فلور خواجوی
https://t.center/pazudharma