🌺﷽
اگردوست داریدگناهان شماپاک شود پس بسیارنیکی کنید.
الله میفرماید!
إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ
بى گمان نیکی ها بدیها را از بین می برند.
#کپیحلال🌺
اخلاقی،عرفانی،مذهبی
@Mohammad_Mazari_49
بارالها! تو را میخوانم با دلی مشتاق به لقای تو و هراسان از لغزشهایم و امید به رحمت تو دارم که راهگشاست این رجاء.
خدای مهربانم! میدانم که در بوتههای آزمایشت ناتوانم پس خودت مرا از این آزمایشها سربلند بیرون بیاور که من بندهی گنهکار توام و تو خدای بزرگ و بخشندهی منی.
خدا جانم! ما که ناتوانیم از گرمای این دنیا، روا مدار که در گرمای آتشِ قهر تو گرفتار شویم و راه فراری نداشته باشیم؛ ای رحم کننده بر بندههای خطاکار.
و خودشان پنداشتند كه حصارها و دژهاى استوارشان در برابر خدا جلوگيرى خواهد كرد ولى خدا از آنجا كه گمان نمىكردند به سراغشان آمد و در دلهايشان رعب و ترس افكند به گونهاى كه خانههايشان را به دست خود و به دست مؤمنان ويران كردند. پس اى صاحبان بينش و بصيرت عبرت گيريد
🕛مدت مطالعه: 70 ثانیه از امروز، به لطف خدای متعال، کتاب «گامهای موفقیت در پرتو قرآن کریم)» ارائه میشود؛ سلسلهمباحثی که از «فکر» آغاز شده و به «رضا» ختم میشود.
گام اول: «فكر»
نكتۀ آغازین حیات انسانی و به بیانی زندگانی معقول بشری، تفكر است. در قرآن نیز این شاخص، فصل ممیّز حیات انسان از دیگر حیاتهاست؛ زیرا قرآن ویژگی اصلی حیات نباتی و زندگی گیاهی را رشدونمو دانسته و شاخصۀ اصلی حیات حیوانی را غریزه و حركت معرفی کرده است. درمقابل، مشخصۀ عمدۀ حیات انسانی تفكر و اندیشه است. آنجا كه انسان با فكر پیوند برقرار میكند، زندگی مبارك او آغاز میشود؛ اما هرجا میان انسان و این تحفۀ الهی جدایی افتد، نقطۀ پایان حیات معقول اوست.
گفتنی است فصل قوام وجود آدمیان، معرفت و محبت است. عشق و آگاهی دو عامل اصلی هستند كه آدمی را انسان میكنند. خیمۀ وجودی آدمیان توسط معمار حیات و آفریدگار كائنات برپایۀ همین دو مؤلفۀ اساسی بنیاد نهاده شده است. سرمنشأ پربار آگاهی، تفكر و آبشخور اصلی محبت، تذكر است؛ یعنی فكر زمینهساز معرفت و ذكر، زیربنای محبت و عشق است و ازهمینرو باید ابتدا مفاهیم فكر و ذكر را بكاویم. گرچه میان اهل نظر، در تقدّم فكر یا ذكر اختلاف است و گروهی فكر و جماعتی ذكر را مقدّم میدارند، در هر صورت چه این باشد و چه آن، این دو نیروی شگرف زیربنای مهمی را برای خیمۀ پرامید و سراسر معرفت انسانی بنیان مینهند و بدین دلیل قرآن كریم بهصورت جدّی به این دو مفهوم پرداخته است.
منطقیون در تعریف انسان چنین میگفتند كه: «الانسانُ حیوانٌ ناطق» (انسان حیوان ناطق است). در تحلیل این جمله، دیدگاهها متفاوت است و جماعتی به اشتباه گمان میكنند در اینجا مراد از نطق همان سخنگویی است؛ حال آنكه معادل این تعبیر در فرهنگ یونانی «rhetoric» است. «rhetor» كسی است كه به نطق مینشیند و ترجمۀ آن در عربی «الخَطابَه» است و بههمین دلیل بزرگان، نطق را بهمعنای قوّه یا نفس ناطقه میدانند؛ یعنی توانمندی و نیرو و قوّهای كه در وجود انسانها عامل ادراك كلیات است.
با كمك این نیرو انسان میتواند با آزمایشکردن آب و تعمیمدادن آن به سایر آبها تشخیص دهد كه این مادۀ حیاتی در صد درجه میجوشد و در صفر درجه منجمد میشود. این ادراكِ كلیات در طبیعیات و در حوزههای دیگرِ خلقت فایدهای عظیم برای آدمیان به همراه میآورد. پس اگرچه سخنگفتن یكی از اساسیترین وجوهِ تمایز انسانها و از ویژگیهای شخصیتی آنهاست، اما مراد از نطق در اینجا نه توانِ سخنگفتن که قوّۀ تفكر و ادراك كلیات است.
ادامه دارد...
بخشهایی از کتاب گامهای موفقیت در پرتو قرآن کریم، محمدعلی انصاری #متنمکتوب_گامهای موفقیت در پرتو قرآن کریم 💫@Pious114 📚متقیان
🔶و عبادالرحمن... كسانياند كه ميگويند: پروردگارا! به ما از ناحيهي همسران و فرزندانمان مايهي روشني چشم عطا كن و ما را پيشواي پرهيزگاران قرار ده. (۷۴)
🔴نکته ها (قسمت نهم)
♦️یازدهمین ویژگی « عبادالر حمن » آن است که توجه خاصی به تربیت فرزند و خانواده خویش دارند.
مسلما چنین افرادی آنچه در توان دارند در تربیت فرزندان و همسران و آشنائی آنها به اصول و فروع اسلام و راههای حق و عدالت فروگذار نمی کنند و در آنجا که دستشان نمی رسد، دست به دامن لطف پروردگار می زنند و دعا می کنند. بدیهی است منظور این نیست که تنها در گوشه ای بنشینند و دعا کنند.
♦️« قرة عین » معادل نور چشم است که در فارسی می گوئیم، کنایه از کسی که مایه سرور و خوشحالی است. « قر» به معنی سردی و خنکی و معروف است که اشک شوق همواره خنک و اشکهای غم و اندوه داغ و سوزان است. لذا « قرة عین » به معنی چیزی است که مایه خنک شدن چشم انسان می شود؛ یعنی اشک شوق از دیدگان او فرو می ریزد و این کنایه زیبائی است از سرور و شادمانی.
و مراد بندگان رحمان، از اینکه در دعای خود در خواست می کنند به اینکه همسران و ذریه هایشان « قره عین » ایشان باشد، این است که:
موفق به طاعت خدا و اجتناب از معصیت او شوند و در نتیجه از عمل صالح آنان، چشم ایشان روشن گردد. آنها اهل حقند و پیروی هوای نفس نمی کنند لذا:
هر همسر و هر ذریه ای را دوست نمی دارند؛ بلکه آن همسر و ذریه را دوست می دارند که بنده خدا باشند.
♦️« و اجعلنا للمتقین اماما » یعنی:
برداشت اول: ما را « قاصدین » متقین قرار ده تا همواره ایشان را قصد کنیم و به ایشان اقتدا نمائیم.
برداشت دوم: ما را توفیق ده تا در راه انجام خیرات و به دست آوردن رحمتت از یکدیگر سبقت گیریم و درسی برای دوستداران تقوی باشیم.
برداشت سوم: همه در صف واحدی باشیم، مقدم بر صف سایر متقین.
🔴پیام ها:
♦️انسان در برابر همسر و فرزند و نسل خود متعهد است و بايد براي عاقبت نيكوي آنها تلاش و دعا كند. «ربنا هب لنا من ازواجنا...»
♦️اصولا هر دعای صحیحی باید این گونه باشد؛ به مقدار توانایی، تلاش کردن و خارج از مرز توانایی، دعانمودن.
♦️فرزند صالح، نور چشم است. «قرة اعين»
♦️در دعا به حداقل اكتفا نكنيد؛ بلند همت باشيد. «و اجعلنا للمتقين اماما» خدايا ما را در رسيدن به كمال، رهبر متقين قرار ده؛ نه آنكه تنها از متقين باشيم. ِ 📚 تفسیر المیزان، نمونه، نور 🌺 🌺 🌺🌸 🌺🌸🌸 🌺🌺🌺🌺🌺 💫@Pious114 📚متقیان
[و مما رزقناهم ينفقون* ] : « و از آنچه بدیشان روزی دادیم انفاق می کنند.»
تعبیر (انفاق از رزق) و نه انفاق از امول و یا انفاق از کسب، قابل تامل است؛ این تعبیر همسو با دیگر تعبیرات قرآن کریم همچون [و آتِ ذاالقربی حقّه : حق خویشاوندان را بپرداز] است چنین تعبیراتی از آن روست که به باورمتقین که موضوع آیه هستند اولا؛ صاحب مال خداست ثانیا و بالتبع؛ ایشان منتی در انفاقشان ندارند.
[هدی للمتقین* الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ينفقون*... ]
آيات بعد از کلمه "متقین"، همگی وصف و بیان ویژگی های "متقین" است که به صورت اختصار عبارت از :
- ایمان ( اعتقاد) - امور عملی مانند نماز و انفاق
به عکس تصور اکثر ما، متقی کسی نیست که صرفا از منهیات ( نهی شده ها) پرهیز می کند، بلکه انجام اوامر و فرایض از مهم ترین و ضروری ترین شاخصه های تقوا و بر "منهیات" مقدم است.
هر امّتی در آغاز خيزش خود از شور و آگاهی بيشتری برخوردار است. بدين سبب قدرت آنها بر دفاع از خود بيشتر است و بر تحمل فشارها و مشكلات هم توان بيشتری از خود بروز میدهند. از اين رو بيست تن از آنها معادل دويست تن هستند اما چون زمانی بگذرد وضع نيز دگرگون میشود، يعنی يك تن فقط معادل دو تن میشود و اين خود يك نوع ضعف و ناتوانی است. الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ اكنون خدا بار از دوشتان برداشت.» و خداوند در حالی كه شمار شما كمتر از نصف دشمن باشد شما را به حمله و هجوم فرمان نمیدهد. وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً و از ناتوانيتان آگاه شد.» و اين ضعف از جنبه روحی و معنوی است. فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ اگر از شما صد تن باشند و در جنگ پای فشرند بر دويست تن پيروز میشوند و اگر از شما هزار تن باشند به ياری خدا بر دو هزار تن پيروز میشوند.» پس پيروزی شما در اين هنگام حتمی نيست، بلكه به اذن خداوند است و در صورت انجام واجبات شرعی است. وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ و خدا با آنهاست كه پايداری میكنند.» 💫@Pious114 📚متقیان
هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد، و دانست که در شما ضعفی است؛ بنابراین، هرگاه یکصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند؛ و اگر یکهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد! و خدا با صابران است!
فرمانده بايد همواره در بالا بردن روحيه سپاه خود بكوشد. زيرا يك روحيه قوی چه بسا نقص مادی را جبران كند. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَی الْقِتالِ ای پيامبر مؤمنان را به جنگ برانگيز.» يعنی آنان را به جنگ ترغيب كن. مظاهر قدرت مؤمنان
إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ اگر از شما بيست تن باشند و در جنگ پايداری كنند بر دويست تن غلبه خواهند يافت.» يعنی بر ده برابر افراد دشمن. قرآن نگفته است كه اگر يك تن باشد بر ده تن غلبه میكند يا نمیگويد كه يك تن برابر است با دو تن. بلكه میگويد بيست تن كه خود در حد خود نيرويی است و اين بيست تن اگر كاملا با يكديگر متحد باشند و دست برادری و اتحاد به يكديگر دهند بر يك نيروی دويست نفره كه ميانشان اختلاف و تناقض باشد پيروز میشوند. وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ و اگر صد تن باشند بر هزار تن از كافران پيروز میشوند، زيرا آنان مردمی عاری از فهمند.» كسانی هستند كه اهميت ايمان و صبر و فداكاری را برای رسيدن به بهشت و خشنودی خدا نمیدانند و از ارزشهای معنوی بیخبرند. هر شناخت خود مجموعهای است از شناختهای ديگر و ايمان به خدا و ارزشهای دينی از ارگان مهم و مستحكم در بنای علم است. آيا ارزشها و معنويات جزء مهمی از عالم نيست. آيا كسی كه به آنها اعتقاد نداشته باشد میتواند به حقيقت عالم دانا گردد. آيا نديدهای كه كودكان برخی از حروف را چون دال و لام و راء و سين نمیتوانند تلفظ كنند اين امر سبب میشود كلمات بسياری را بد يا غلط تلفظ كنند زيرا بسياری از كلمات از يكی از اين حروف خالی نيستند. همچنين كسی هم كه به خدا كافر میشود حقيقت علم را در نمیيابد زيرا جزئی از حقيقت علم- دست كم- عبوديت و خضوع در برابر خداست. 💫@Pious114 📚متقیان
ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز میگردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمیفهمند!
آیه ۶ سوره #توبه( صفحه ۱۸۷) وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ و اگر يكى از مشركان از تو پناه خواست پناهش ده تا كلام خدا را بشنود سپس او را به مكان امنش برسان چرا كه آنان قومى نادانند
🔶يعنى در نهايت آرامش با او رفتار كن ، و مجال انديشه و تفكر به او بده تا آزادانه به بررسى محتواى دعوت تو بپردازد، و اگر نور هدايت بر دلش تابيد آنرا بپذيرد. بعد اضافه مى كند كه (او را پس از پايان مدت مطالعه به جايگاه امن و امان برسان ) تا كسى در اثناء راه مزاحم او نگردد. (ثم ابلغه مامنه ).
🔶سرانجام علت اين دستور سازنده را چنين بيان مى كند كه : اين بخاطر آن است كه آنها قومى بى اطلاع و ناآگاهند. بنابراين اگر درهاى كسب آگاهى به روى آنها باز گردد، اين اميد مى رود كه از بت پرستى كه زائيده جهل و نادانى است خارج شوند، و به راه توحيد و خدا كه مولود علم و دانش است گام بگذارند.
🔶ازآيات فوق اين نكته نيز استفاده مى شود كه عامل مهم بى ايمانى 👈🏻#جهل است و سرچشمه اصلى ايمان 👈🏻#علم و آگاهى است ، لذا براى ارشاد و هدايت مردم بايد امكانات كافى براى مطالعه و انديشه در اختيار آنها گذارد تا بتوانند راه حق را پيدا كنند نه اينكه كوركورانه و يا از روى #تقليد اسلام را پذيرا شوند.
🔶 اين دستورالعملها از ناحيه قرآن و دين قويم اسلام نهايت درجه رعايت اصول فضيلت و حفظ مراسم كرامت و گسترش رحمت و شرافت #انسانيت است .زیرا که اساس اين دعوت حقه و وعد و وعيدش و بشارت و انذارش و لوازم اين وعد و وعيد يعنى عهد و پيمان بستنش و يا پيمان شكستنش و نيز احكام و دستورات جنگيش ، مقصود از همه آنها اين است كه مردم را از #راه ضلالت به سوى 👈🏻رشد و #هدايت برگردانيده و از بدبختى و نكبت شرك به سوى👈🏻 سعادت توحيد بكشاند.
🧡نکات آیه: 🔸مدت امان گرفتن مقيد به مقدار بررسى مزبور است و رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) تا آن مقدار از زمان مى تواند به امان خود وفادارى كند كه مشركين براى شنيدن كلام خدا و بررسى ادله نبوت او به آن مقدار مهلت محتاج باشند
🔸منظور از شنيدن كلام خدا واقف شدن بر اصول دين و معالم آن است نه صرف شنيدن
🔸خداوند قبل از اينكه حجت بر كسى تمام شود او را عقاب نمى كند، و مواخذه و عتاب هميشه بعد از تمام شدن بيان است ، و از مسلمات مذاق دين است كه جاهل را با اينكه در مقام تحقيق و فهميدن حق و حقيقت برآمده دست خالى برنمى گرداند و تا غافل است او را مورد مواخذه قرار نمى دهد.
🔸اين آيه پناه دادن به پناه خواهان را وقتى واجب كرده كه مقصود از پناهنده شدن ، مسلمان شدن و يا چيزى باشد كه نفعش عايد اسلام گردد، 🔸جمله (ثم ابلغه مامنه ) با اينكه جمله (فاجره حتى يسمع ) بدون آن مقصود را مى رساند براى اين آورده شد كه بر كمال عنايت بر باز شدن راه هدايت به روى مردم دلالت كند، و بفهماند كه اسلام تا چه اندازه خواسته است حريت مردم را در زندگى و كارهاى حياتى آنان حفظ كند 🔸آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه اعتقاد به اصل دين بايد به حد #علم يقينى برسد و اگر به اين حد نرسد يعنى اعتقادى آميخته با #شك و ريب باشد كافى نيست ، هر چند به حد ظن راجح رسيده باشد، به شهادت اينكه خداى تعالى در چند جاى قرآن از پيروى ظن مذمت نموده به پيروى علم سفارش كرده ، و از آن جمله فرموده است : (و لا تقف ما ليس لك به علم ) و نيز فرموده : (ان يتبعون الا الظن و ان الظن لا يغنى من الحق شيئا) و نيز فرموده : (و ما لهم بذلك من علم ان هم الا يخرصون ) 🌸🍃🌸🍃🌸 💫@Pious114 📚متقیان