Pazudharma

#کیفیت
Канал
Логотип телеграм канала Pazudharma
@pazudharmaПродвигать
378
подписчиков
3,01 тыс.
фото
249
видео
1,98 тыс.
ссылок
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
به اعتقاد نگارنده، هیچ فعالیتی در حوزه ی کار با موجودات زنده بدون #رصد و #ارزیابیِ اثرات آن در محیط و بر زندگی آنها قابل تایید و تعمیم نیست. اگر ما برای زندگی حیوانات ارزش قایلیم، باید هم زنده بودن و هم بهبود #کیفیت_زندگی آنها برای ما یک «باید» باشد.

ما اولین مجری طرح «آمارگیری و جمعیت شناسی سگ ها» در ایران خواهیم بود ولی نه به این دلیل که نواقص #طرح_مانا را تکمیل کنیم! بلکه تنها به این علت که اجرای این طرح را قسمتی از باورهای خود می دانیم؛ تا حتی نوازش یک سگ را در گرو اجرایی شدن آن می دانیم زیرا فقط #جمعیت_شناسی_سگ ها است که #گونه و نحوه ی زیست سگ در کشور را مشخص می کند. سگ وحشی یا ِرال نیاز به نوازش ندارد!

در الگوبرداری از یک طرح بین المللی، همه ی کشورها متعهد هستند تا تمام مراحل آن را با توجه به شرایط #بوم_شناختی اجرایی نمایند. حذف و اضافه مراحل کار, از میزان متعهد بودن ما به آن طرح می کاهد و شاید حتی، نتایج عکس به بار آورد. حالا که تا حدودی آموختیم در بازنشر مطالب، این کار را با ذکر منبع اصلی انجام دهیم، همین #اصل_اخلاقی را باید برای طرح های بین المللی هم به کار ببندیم.

#عقیم و/يا #اخته کردن سگ ها تنها در صورتی قابل دفاع است که افزایش جمعیت و #نرخ_رشد جمعیت ثابت شده باشد. تصمیم برای عقیم و اخته کردن یک حیوان بعنوان راهکاری غیرقابل بازگشت، تصمیمی نیست که فقط تابع #هیجانات و #احساس باشد.
⭕️ اگر ما با #خشونت نسبت به آنها مشکل داریم، خشونت را باید مهار کرد نه اعضای بدن حیوان را.
https://t.center/pazudharma
"همه #حیوانات برای بقای خود طرح و نقشه ای دارند. آنها برای به دست آوردن غذا، آب و حفاظت از قلمرو خود از الگوهایی پیروی می کنند. شاید انسان تنها حیوانی باشد که برای بقای خود از #الگوهای_فرهنگی نیز پیروی می کند. آنچه #فرهنگ را از دیگر الگوهای زندگی متمایز می کند این است که فرهنگ از طريق #یادگیری به دست می آید.انسان می آموزد و از عقل و هوش خود استفاده می کند. در مقایسه با اکثر حیوانات، انسان حیوانی است که پس از تولد کاملا ناتوان است و نمی تواند بدون کمک دیگران به زندگی خود ادامه دهد. در مقایسه با اکثر حیوانات، انسان هم بیشترین توانایی و هم بیشترین نیاز را برای یادگیری دارد. مثلا کره اسبی را در نظر بگیرید که تازه متولد شده است. این کره اسب، پس از چند ساعت، می تواند بدود و با جفتک زدن از خود دفاع کند. زیرا این رفتارهای او نه توسط آموزش بلکه توسط #غریزه یا الگوهای رفتاری که به صورت #ژنتیک برنامه-ریزی شده اند هدایت می شود. برعکس، نوزاد انسان ناتوان است و نیازمند کمک. او نه تنها وابسته به بزرگ ترهاست بلکه دارای کمبود الگوهایِ رفتاریِ ضروری برای زندگی در جامعه انسانی است. او برای زنده ماندن باید چیزهای زیادی را بیاموزد. او باید بیاموزد که چه چیزی خطرناک است و چگونه باید از خطر در امان بماند. او باید #مهارت ها، #دانش ها و راه های مورد قبول جامعه ای را که قرار است در آن زندگی کند بیاموزد. او می بایستی راه زندگی را بیاموزد. از دیدگاه جامعه شناسی، او باید فرهنگ جامعه خود را بیاموزد. انسان نمی تواند فقط با تکیه بر منابع بیولوژیکی خود انسانی کامل شود. بنابراین، یکی از ساده ترین تعاریفی که می توان به دست داد این است که آموختن فرهنگ یعنی آموختن راه زندگی. مجموعه ایده ها و عادات که انسان ها یاد می گیرند، با دیگران مشارکت می کنند و از یک نسل به نسل دیگر منتقل می کنند. فرهنگ راهنمای زندگی است. بنابراین، فرهنگ دارای دو کیفیت اساسی است:
١- آموختنی است
٢- همان کاری است که دیگر اعضای جامعه نیز انجام می دهند.
بدون این دو #کیفیت، چیزی به نام جامعه انسانی وجود ندارد."
https://telegram.me/Pazudharma
بهبود #کیفیت_زندگی انسان و حیوان پدیده ای است که با عوامل بسیاری در ارتباط است. بدیهی است بهبود کیفیت زندگی با حذف یکی از مهمترین اعضاي بدن تحقق نمی یابد! اگرچه عقیم/اخته کردن، زنده ماندن یک موجود را تحت الشعاع قرار نمی دهد ولی تاثیر مثبت آن بر روند کیفیت زندگی نیازمند تحقیق و استدلال علمی است. ادعای کاهش نرخ ابتلا به #سرطان پس از عقیم/اخته کردن مانند این است که بگوییم برای پیشگیری از ابتلا به تورم آپاندیس، این عضو را از بدن خارج کنیم!!!
از سوی دیگر، پیشنهاد عقیم/اخته کردن حیوانات با کاهش یا حذف انواع خشونت با آنها نیز ارتباط مستقیم ندارد. یک حیوان عقیم شده می تواند همانقدر در خطر باشد و مورد آزار و اذیت قرار گیرد که یک حیوان دارای این عضو حساس.
میزان #مرگ_و_میر و #خشونت با فرزندان تازه متولد شدهء حیوانات در ایران از جمله زنده به گور کردن، آتش زدن، شكار شدن، جدا کردن از مادر، رها کردن، انداختن در سطل زباله و غیره بقدری زیاد است که باید به اندازه #زاد_و_ولد مورد توجه قرار گیرد زیرا ارتباط مستقیم با نرخ جمعیت حیوانات در منطقه ای خاص و کل کشور خواهد داشت.
بمنظور #فرهنگ_سازی و آگاهی بخشی از استدلال های منطقی و علمی بهره بگیریم. با هدف تشویق به عقیم و اخته کردن حیوانات به هر شعار و پیامی چنگ نیاندازیم.
https://telegram.me/Pazudharma
تعداد هشداردهنده 115 مورد از انواع #عفونت در #گربه ها، 26 عفونت و 99 #جرب در #سگ ها حکایت از #آلودگي #محیط_زیست دارد. #زباله های رها شده در محیط زیست شهری، آلوده بودن #آب و #فاضلاب رها شده در سطح زمین نشان دهنده ارتباط مستقیم بین محیط زیست و حیوانات است. این بیماری ها از آن دسته بیماری هایی هستند که شاید بتوان با بهبود #کیفیت_زندگی و افزایش سطح #بهداشت جامعه آن را کنترل کرد.
https://telegram.me/Pazudharma
#چالش جدی در ارتباط با نگهداری حیوانات خانگی- بویژه حیوانات #گوشتخوار- از این سوال شروع می شود که آیا نگهداری آنها نوعی #گونه_گرایی محسوب نمی شود؟ آیا نگهداری حیواناتی مانند #سگ، #گربه و #مار که همچون نیاکان خود گوشتخوار هستند و گاه حتی تمایل به شکار دارند، ما را به #تضادی آشکار در دفاع از سایر حیوانات(که شکار/خوراک آنها هستند) سوق نمی دهد؟
• بعضی گیاهخوار کردن سگ و گربه را بعنوان راهکار مطرح می کنند. استدلال آنها این است که می توان از همراهی سگ و گربه بهره مند شد و در عین حال، به حق زندگي ساير حيوانات نيز احترام گذاشت. اما آیا در چرخه دخالتهای بی شمار انسان در طبیعت و زیستمندی حیوانات، این تغییر ذائقهء ذاتی به خودی خود نقض حقوق آنها نیست؟ آيا به خودي خود يك #دستكاري جديد محسوب نمي شود؟
• گروهی بر این باورند که استفاده از ضایعات حاصل از اجساد سایر حیوانات برای تغذیه گروهی که در خانه از آنها نگهداری می شود توجیه منطقی دارد.
• برخی نیز به در اختیار گذاشتن موجودات زنده برای تغذیه حیواناتی مانند مار و #حیات_وحش #اگزاتیک(که در خانه نگهداری می شوند) بسنده مي كنند. تقویت و ماندگاري غريزهء #شکار از مهم ترین دلایل ارایه شده توسط این افراد است.
به اعتقاد نگارنده، این چالشی بسیار بزرگ و پیچیده است. چالشی که هنوز علم نیز برای آن پاسخی قطعی نیافته است. انسان، با قرارگیری در مرکز این چالش گاه نقش #علت و گاه نقش #معلول را ایفا می کند. او مزارع بسیار وسیعی برای «تولید» حیوانات ایجاد کرده که ضمن مصرف #انرژی در تمام شکل های آن، باعث آلودگی و از بین رفتن #محیط_زیست می شود. او- انسان- «کیفیت» تولیدات و سودآوری #صنعت_گوشت را بعنوان مدرکی موجه در داشتن «رفتار خوب» با حیوانات مطرح می کند. بعبارت بهتر، رابطه بین تولید انبوه «محصولات» مرغوب و رفتار انسانی با حیوانات همواره از سوی صاحبان دامداری ها و مرغداری ها مورد استناد قرار گرفته است. ولی آیا #بهره_وری شاخصی برای ارزیابی کل سیستم است یا طریقه نگهداری(رفتار با) حیوانات؟!
آیا #کشتن باید دارای #کیفیت و استاندارد باشد؟!!
اينگونه به نظر می رسد مادامیکه کارخانه های پرورش حیوانات وجود داشته باشند- فرقی هم نمی کند برای گوشت باشد یا #پوست- و تا زمانی که حیوانات «تولید» شوند تا در همان سنین جوانی در صف کشتار قرار بگیرند، کشته و سپس توسط انسان مصرف شوند، نمی توان به #عدالتی همه جانبه در رعایت حقوق حیوانات رسید.
در این سو، حیوانات خانگی نیز وجود دارند و برخی از آنها گوشتخوار هستند. #تعارض بین دفاع از حقوق سگي كه گوشتخوار است و مورد شکنجهء انسان قرار گرفته و گاوی که در نوبت مرگ توسط #انسان است چگونه از بین می رود؟
انسان، با محوریت قرار دادن تمام نیازهای خود، با به خدمت گرفتن تمام منابع طبیعی و غیرطبیعی در جهت تامین این نیازها و مهمتر از همه با اِعمال «#برده_داری» نسبت به حیوانات، میزان برهم ریختگی نظم طبیعت را به حدی رسانده است که خود، درمانده است. در اینجا نیز او هم علت می تواند باشد و هم معلول.
ولي تصمیم با خود اوست...
https://telegram.me/Pazudharma
"همه #حیوانات برای بقای خود طرح و نقشه ای دارند. آنها برای به دست آوردن غذا، آب و حفاظت از قلمرو خود از الگوهایی پیروی می کنند. شاید انسان تنها حیوانی باشد که برای بقای خود از #الگوهای_فرهنگی نیز پیروی می کند. آنچه #فرهنگ را از دیگر الگوهای زندگی متمایز می کند این است که فرهنگ از طريق #یادگیری به دست می آید.انسان می آموزد و از عقل و هوش خود استفاده می کند. در مقایسه با اکثر حیوانات، انسان حیوانی است که پس از تولد کاملا ناتوان است و نمی تواند بدون کمک دیگران به زندگی خود ادامه دهد. در مقایسه با اکثر حیوانات، انسان هم بیشترین توانایی و هم بیشترین نیاز را برای یادگیری دارد. مثلا کره اسبی را در نظر بگیرید که تازه متولد شده است. این کره اسب، پس از چند ساعت، می تواند بدود و با جفتک زدن از خود دفاع کند. زیرا این رفتارهای او نه توسط آموزش بلکه توسط #غریزه یا الگوهای رفتاری که به صورت #ژنتیک برنامه-ریزی شده اند هدایت می شود. برعکس، نوزاد انسان ناتوان است و نیازمند کمک. او نه تنها وابسته به بزرگ ترهاست بلکه دارای کمبود الگوهایِ رفتاریِ ضروری برای زندگی در جامعه انسانی است. او برای زنده ماندن باید چیزهای زیادی را بیاموزد. او باید بیاموزد که چه چیزی خطرناک است و چگونه باید از خطر در امان بماند. او باید #مهارت ها، #دانش ها و راه های مورد قبول جامعه ای را که قرار است در آن زندگی کند بیاموزد. او می بایستی راه زندگی را بیاموزد. از دیدگاه جامعه شناسی، او باید فرهنگ جامعه خود را بیاموزد. انسان نمی تواند فقط با تکیه بر منابع بیولوژیکی خود انسانی کامل شود. بنابراین، یکی از ساده ترین تعاریفی که می توان به دست داد این است که آموختن فرهنگ یعنی آموختن راه زندگی. مجموعه ایده ها و عادات که انسان ها یاد می گیرند، با دیگران مشارکت می کنند و از یک نسل به نسل دیگر منتقل می کنند. فرهنگ راهنمای زندگی است. بنابراین، فرهنگ دارای دو کیفیت اساسی است:
١- آموختنی است
٢- همان کاری است که دیگر اعضای جامعه نیز انجام می دهند.
بدون این دو #کیفیت، چیزی به نام جامعه انسانی وجود ندارد."
https://telegram.me/Pazudharma