قلم بیداری

#عبور
Канал
Логотип телеграм канала قلم بیداری
@darvishane49Продвигать
10,25 тыс.
подписчиков
407
фото
302
видео
3,42 тыс.
ссылок
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️راه‌های مسدود، گوش‌های کر

رضارضائی  ۱۴۰۳/۶/۲۲

آیا مسدودکردن راه‌های حل مسئله و یا کر بودن مسئولین باعث می‌شود که ساکت بشویم، ننویسیم و فریاد نزنیم؟
مقدمه:
دوستی می‌گفت که بیان مشکلات خوب است؛ اما راه‌حل هم باید بدهی. گفتم: راه‌حل شاخص می‌خواهد؟
گفت: بله. شاخص‌های عملیاتی بودن، واقعی، فراگیر، مؤثر، کم‌هزینه، قابل‌تکرار، قابل‌تعمیم، قانونمند، هدفمند بودن، داشتن سیستم هوشمند رصد و داشتن مکانیزم رفع اشکال.
گفتم: مثال بزن.
گفت: گردش آزاد اطلاعات، #مطبوعات_آزاد، کنترل و پایش مداوم مدیریت‌ها و تصمیمات، برخورد ضابطه‌مند با تخلفات و برداشتن هر نوع استثنای افراد در مقابل قانون و....
یکم: پس از مسئله‌یابی، شناخت مسئله، تبیین و تعریف صحیح مسئله، شناخت علل و معلول‌ها، تعیین جغرافیای مسئله و زمان‌های حادث شدن آن، نیاز اولیه است.
دوم: کارشناس خبره نیاز است.
سوم: قانون‌گذار فهیم، قانون درست با پیوست فرهنگی و پیوست عدالت از یک سو و از سوی دیگر مجری متعهد و ماهر نیاز است.
چهارم: حاکمیتی مقتدر و مردم‌گرا برای رفع موانع و ایجاد هم‌افزایی قوا و نظارتی بدون تعارض منافع نیاز است.
پنجم: گوش شنوا، زبان گویا، پای استوار، عزم راسخ، وجدان بیدار، تعهدی وافر نیاز است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که بیش از هشتاد درصد مشکلات، داخلی و قابل حل است بشرط آنکه راه‌ها را مسدود نکنند.

۲: به نظر می‌رسد که اکثریت هشتاد درصدی و اقلیت بیست درصدی در مورد تمامیت ارضی، امنیت ملی، تقویت توان نظامی و بازدارندگی، دارای اشتراک معنا و هدف هستند و می‌توان هر مشکلی در این حوزه‌ها را با اتحاد حل کرد.

۳: به نظر می‌رسد که اگر پزشک جمهور مشکل شنوایی و تکلم (عدم پاسخگویی) برخی از مسئولین را حل کند، گامی بزرگ در راه حل مشکلات باشد.
۴: به نظر می‌رسد که مشکلات بزرگ را باید خرد کرد و به صورت همزمان و قطعه بندی و اولویت بندی شده آنها را حل کرد مثل بحران آب و فرونشست زمین که با مدیریت صحیح منابع، اصلاح الگوی برداشت از ذخائر زیر زمینی، مدیریت مهار سیلاب‌ها، مدیریت صحیح مراتع، انتقال تدریجی کارخانه‌های آب بر به کنار دریا، اصلاح الگوی کشت محصولات کشاورزی، تفویض اختیار به مردم مناطق مختلف و بستر سازی برای جذب سرمایه، قابل حل هستند.
۵: به نظر می‌رسد که توجه به کارآفرینان، استارت آپ‌ها، هوش مصنوعی، کسب و کارهای فضای مجازی، مدیریت فردا، نانو و تولید کالاهای نوترکیب، نشانه‌هایی از بازگشایی راه‌های مسدود شده‌ی معیشت مردم و برگرداندن اعتماد عمومی به دولت باشد
.
۶: به نظر می‌رسد که حاکمیت برای حفظ خود چاره‌ای جز حل مشکل تعارض منافع، حذف ناکارآمدان، مبارزه‌ی جدی و ملموس با فساد، افزایش آزادی‌های اجتماعی، آزادی محصورین و زندانیان سیاسی، واگذاری کارها به جوانان و بها دادن به استعدادها و ظرفیت‌های بالای زنان جامعه و اقلیت‌های قومی و مذهبی ندارد.


به‌خاطر داشته باشیم که ایجاد و افزایش #امید_اجتماعی در گرو برخورد صحیح #حاکمیت و #کارگزاران حکومت با مسائل و مشکلات است والا جامعه‌ی بحران‌زده، آماده‌ی #عبور است.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️خود ویرانگری رقبا

رضارضائی ۱۴۰۳/۳/۲۳

مقدمه: خود ویرانگری تنها مربوط به حکومت‌ها یا نظام‌های حکمرانی نیست، بلکه ممکن است مربوط به احزاب، انجمن‌ها، گروه‌ها و حتی اشخاص نیز باشد.
یکم: هریک از رقبا وقتی از اریکه قدرت حذف یا طرد شدند، بازی تخریب، افشاگری، زیرآب‌زنی، طعنه و متلک را شروع کردند و برایشان فرق نداشت که چه بر سر حامیانشان می‌آید و دیدیم که طی ۴۵ سال اخیر، فقط مردم بودند که کتک خوردند، کور شدند، به زندان رفتند، اعدام شدند، تبعید شدند، اخراج شدند یا دست‌کم تهدید شده و مورد اذیت و آزار روحی و روانی قرار گرفتند.
دوم: حداقل طی ۳۵ سال اخیر، بارها یکی از دو رقیب به حجله ی عروس قدرت راه یافته و مدت زمانی را با آن سپری کرده و هم فرصت تصاحب دائمی داشته و هم فرصت اصلاح، اما رقیب سوم به صورت پنهانی و بر اساس ایدیولوژی خاص خود،همواره در خانه ی قدرت بوده و از مواهب آن بهره مند شده و تولید مثل کرده و فرزندانش را به دانشگاه (امام صادق و ...) فرستاده و بقیه قوم و خویش را در تمامی ارکان نظام حکمرانی جای داده، رشد داده و برای آینده برنامه ریزی کرده.
سوم: به نظر می‌رسد که جبهه ی #اصلاحات که تا دیروز به هزار و یک دلیل حضور در انتخابات را فاقد وجاهت، مقبولیت و مشروعیت می‌دانست و حتی در مورد مشی اصلاح‌طلبی نیز می‌گفتند که <<اصلاحات به صخره ستبر بن‌بست برخورد کرده>>، با تأیید صلاحیت مرد خوب دوران ها یعنی آقای پزشکیان از طرف شورای نگهبان، به‌صورت تام و تمام به صحنه ی انتخاباتی قدم گذاشته و فراموش کرده که نه‌تنها هیچ‌کدام از شروطش محقق نشده؛ بلکه منتخب آنها نیز قرار نیست خارج از #نظام موجود و #حاکمیت فعلی کاری کند.
چهارم: برخی معتقدند که عدم حمایت از وی، به معنی سپردن کشور به دست ویران سالاران است، درحالی‌که هیچ نشانه‌ای ارائه نمی‌دهند که کشور دست ویران سالاران نیست.
پنجم: باتوجه‌به کل ساختار نظام حاکم در کشور، پیش‌بینی می‌شود که اگر قشر خاکستری جامعه وارد عرصه ی انتخابات بشود، جناب پزشکیان رئیس‌جمهور می‌شود و بعدش در تمام زمینه‌ها ناکام می‌ماند و جبهه ی اصلاحات به طور کامل از سپهر سیاسی حذف می‌شود و اصول‌گرایان متشتت، منفعت‌طلب، قدرت‌طلب، تمامیت‌خواه نیز به دلیل شکست در انتخابات و شریک‌شدن با اصلاح‌طلبان، حذف می‌شوند.
ششم: به نظر این کنشگر مدنی، کاندید شدن آقای پزشکیان، از جنس خود ویرانگری شخصی است. این در حالی است که  حمایت اصلاح‌طلبان از  ایشان و ورود به صحنه ی انتخابات از پیش‌طراحی و مهندسی شده، از جنس خود ویرانگری جبهه‌ای می باشد.
از سوی دیگر نتیجه ی ورود اصول‌گرایان و نو اصولگرایان که سه قوه ی مقننه، قضائیه، مجریه و تمام نهادهای حاکمیتی را در اختیار دارند (خالص سازی کامل) به نبرد و مقابله با اصلاح‌طلبان، از جنس خود ویرانگری اصول گرایی و انقلابی گری است.
در مجموع می توان گفت که این خودویرانگری ها، از سه جنس و نوع متفاوت می باشند.
نتیجه: پروژه ی #تحریم منجر به #عبور اکثریت #هشتاددرصدی ها، یک تا دوسال به تعویق می افتد و بعد از آن تنها طرفداران #جنبش_سبز می مانند و هسته ی تضعیف شده ی قدرت.
در این حالت، انتقال قدرت و عبور از وضعیت موجود به مطلوب، راحت تر و بدون خشونت خواهد بود.
ای‌کاش خود ویرانگری اصلاح طلبان همراه باپشت کردن به اکثریت هشتاددرصدی مردم که انتخابات را #تحریم کرده‌اند، نمی‌شد و همچنان حامی جنبش سبز و همراه مردم می‌ماندند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
http://t.center/darvishane49
♻️آزموده را آزمودن خطا است

رضارضائی. ۱۴۰۳/۳/۱۵

چرا اصرار بر آزمون های تکراری دارند؟
پیشگفتار: در زمانه‌ای که #حاکمیت، کاندیداها، منتخبین و مردم بارها در آزمون‌های مختلف ولی تکراری و باهدف واحد، آزموده شده و غیر از مردم، بقیه نمره‌ی مردودی گرفته و نه‌تنها نشانی از قله‌ی پیشرفت نیست بلکه دره‌ی نابودی و فلاکت نیز عیان شده، به نظر می‌رسد که تکرار سناریوهای نخ‌نما شده‌ی قبلی هدفمند است.
مقدمه: هیچ منطق و دلیل و برهانی وجود ندارد که نشان دهد ملتی که بارها اشتباه کرده و بعد به اشتباهات خود پی برده، بازهم همان راه اشتباه را برود.
یعنی همواره برعکس این موضوع صادق است و ملت تجربه‌دیده و آزمون پس داده، به‌طورقطع و یقین راه‌های نو و جدیدی را برای رسیدن به هدف متعالی خود پیدا می‌کند.
موضوع: مشارکت یا عدم مشارکت.
متن: در جوامعی که سازوکارهای فکری و فرهنگی مشارکت مردم در همه‌ی امور مهم مثل تعیین سرنوشت خود و فرزندان فراهم نشده، مشارکت‌جویی مشق نشده، نتیجه‌ی مشارکت‌جویی‌های قبلی، همان روال و سیستم و حاکمیت همان افراد قبلی بوده، مردم دلسرد و ناامید شده، اعتماد بین ملت – دولت از بین رفته، سفره‌های مردم کوچک‌تر شده، مهاجرت افزایش‌یافته، ادای مسئولیت اجتماعی به نمایش تبدیل‌شده و  حتی آرزو کردن و رؤیای خوشبختی دیدن هم از ذهن و قلب مردم پر کشیده است، قطعاً نرخ مشارکت مردم  تک رقمی خواهد شد.
نکته‌ی مهم در این شرایط، اصرار حاکمیت بر التماس برای کاندید شدن کبریت های بی خطر، اصرار شکست‌خوردگان آزمون‌های قبلی برای حضور مجدد درصحنه‌ی انتخابات، اصرار کاندیداها بر هزینه کرد زیاد برای مبارزات انتخاباتی شان در شرایط بد اقتصادی و اصرار بر نادیده انگاری تجربیات قبلی است که باعث شک و ظن می‌شود.
به عبارت ساده‌تر، معلوم است که حاکمیت به دنبال مشارکت مردم و تبلور دموکراسی نیست، به دنبال کسب وجهه‌ی بین‌المللی نیست، به دنبال اصلاح امور توسط مصلحان نیست، به دنبال حفظ خود نیست، به دنبال کاهش هزینه‌ی دوران انتقال قدرت نیست، به دنبال بسترسازی برای حاکمیت مردم‌سالاری نیست.
نتیجه: به نظر می‌رسد که برخی به دنبال خریدن زمان برای مهیا کردن سناریوهای بعدی(PLAN B) هستند یعنی یا با شبهه اصلاحات اقتصادی و سیاسی مردم را راضی کنند و از مهلکه‌های دادگاه، خشم و انتقام مردم، بگریزند یا مردم را سرگرم مسائل حاشیه ای کنند. زیرا حاکمیت از تصمیم اکثریت #هشتاددرصدی ها مطلع بوده و می‌داند که اتحاد و همبستگی مردم حول محور عدم مشارکت، شکل گرفته و حتی با به صحنه آوردن افرادی با پیشینه‌ی نسبتاً خوب نیز، این اتحاد به هم نمی خورد.
برای مثال برخی فکر می‌کردند که آزادکردن آقای #تاج‌زاده و یا رفع حصر آقایان #موسوی و #کروبی و خانم #رهنورد و رفع کدورت‌ها و فراهم‌کردن حضور آنها در انتخابات، می‌تواند مؤثر باشد، غافل از آنکه نه تنها حاکمیت چنان نکرد بلکه "#عبور" به‌عنوان یک مطالبه و خواست عمومی بیشتر نمایان شده و نمایان تر خواهد شد. پس آزموده را آزمودن خطااست.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
http://t.center/darvishane49
♻️اپوزیسیون در دام زمان

رضا رضائی. ۱۴۰۳/۳/۱

کدام یک از افراد یا گروه‌های مخالف خود را آماده‌ی خلأ ریاست‌جمهوری کرده بودند؟
وقتی گروه‌های مخالف ج.ا.ا ایران چه در داخل و چه در خارج، وقت و انرژی خود را صرف مباحث ایدئولوژیک یا کنش‌های سیاسی با سیاستمداران کهنه‌کار حاکمیت و یا واکنش‌های انفعالی در مقابل حرف‌ها و رفتارهای سران حاکمیت کرده بودند، هیچ‌کدام خود را برای رویارویی با  PLAN B یا C ( پلن بی در خصوص جابجایی مهره ها و پلن سی در خصوص حذف مهره ها است که هرکدام اتفاق بیافتد نقشه ی جغرافیای سیاسی بهم میخورد اما به بخش های بالاتر قدرت آسیب نمی‌رسد) آماده نشده و حتی برای حوادثی که اتاق فکر هوشمند حاکمیت طراحی می‌کند نیز مهیا نبودند.
به عبارت ساده تر در حالیکه #اپوزیسیون وقت خود را صرف راس هرم کرده بود، فکر نمی کردند با برهم خوردن صفحه ی شطرنج و حذف یک مهره، ممکن است بخشی از هوادارن از دست برود.
در غائله ی اخیر. بی شک بخش هایی از نیروهای مخالف در فکر تصاحب کرسی می افتند و بخشی از هوادارانشان را بدنبال خود می کشند و پروژه ی #عبور به تعویق می افتد.
علت این امر کاملاً مشخص است؛ زیرا مخالفین نه تربیت‌یافته‌ی دانشگاه‌های استراتژی‌های حکومت، و نه پرورش‌یافته‌های مراکز پژوهشی و تحقیقاتی جغرافیای سیاسی و نه و دانشجویان دانشگاه‌های خاص رسانه‌ای و تبلیغاتی بودند که بتوانند حرکت‌های مهره‌های شطرنج را پیش‌بینی و در مقابل آن حرکت‌های خنثی‌کننده را تدارک ببینند.
این مهم باعث می‌شود که در زمانی که یک حادثه یا پدیده‌ی پیش‌بینی‌نشده، رخ دهد، کاملاً آچمز و زمین‌گیر می‌شوند.
مثال ساده‌ی آن در شرایط کنونی یعنی حذف #رئیس_جمهور، شروع مبارزات انتخاباتی کاندیداها و رسیدن به دوران #انتخابات ریاست‌جمهوری ظرف 38 روز است که هیچ فرصت کافی برای سازماندهی و فعال‌کردن مخالفان و شرکت در رقابت‌های انتخاباتی نیست.
در مقابل اپوزیسیون دو راه بیشتر باقی نمانده، اول، اعلام عدم مشروعیت حکومت و هرگونه انتخابات در آن و در نتیجه بایکوت انتخابات پیش رو باتکیه‌بر تجربه ی قبلی و ظرفیت #اکثریت_هشتاددرصدی‌ها. دوم، تن‌دادن به حمایت از یکی از کاندیداهای اصلاح‌طلبان یا نزدیک به اصلاح‌طلبان برای خریدن زمان تا مهیاشدن دوران عبور.
گرچه برای هر دو گزینه، زمان زیادی برای همراه‌کردن مردم وجود ندارد و با مخدوش کردن سانحه‌ی سقوط هلی‌کوپتر و یا تبلیغات منفی بر علیه کاندیداهای احتمالی، مخالفان و معترضان راه به جایی نمی‌برند، اما تبیین صادقانه‌ی وضعیت موجود و ارائه راه‌حل منطقی و واقع‌بینانه در دوران کنونی، می‌تواند وسیله‌ی مؤثری در جذب قشر خاکستری و ایجاد همدلی فوری گردد. 

پاینده باد ایران آزاد، آباد، متحد و شاد.

https://t.center/darvishane49
♻️کمبود عناصر پیروزی

رضارضائی ۱۴۰۳/۲/۲۷

برای تأمین کمبودها چه کنیم؟

الف) شرح وضعیت:

اول: برای تحقق هر امری، نقشه‌ی راه، فرهنگ‌سازی، آگاهی‌بخشی، طرح و برنامه، لوازم و ملزومات، سازماندهی، هدایت، نظارت و در مجموع به نرم‌افزار و سخت‌افزار نیاز است.
دوم: برای رسیدن به صلح، برابری، پیشرفت، توسعه، فقرزدایی و هزاران مشکل موجود، با کمبود تمامی عناصر بند اول مواجه هستیم.
سوم: در قوانین ج.ا.ا یا برداشت‌هایی که از قوانین شده و بر اساس آن آئین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها و فرامین تدوین شده، برای تحقق پیروزی ملت در تغییر حکومت، هرگونه نقشه‌ی راه و فرهنگ‌سازی و... به‌مثابه‌ی توطئه‌ی دشمن، براندازی، تبانی با دشمن خارجی، برهم‌زدن نظم عمومی، تهدید امنیت ملی، انحراف افکار عمومی به‌قصد تشویش اذهان، برهم‌زدن برنامه‌ها به سمت قله‌ی پیشرفت، سنگ‌اندازی و چوب گذاشتن در لای چرخ دولت تلقی شده و از اساس مستوجب مجازات و زندان و اعدام خواهد بود.
چهارم: برای حرکت از وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب، کمبود تمامی عناصر بند اول و مخاطرات بند سوم را هم داریم.
پنجم: تمامی جنبش‌ها و نهضت‌های اجتماعی ۳۰ ساله‌ی اخیر که همگی با مخالفت حاکمیت مواجه شده و ضرر و زیان‌های زیادی روی دست ملک و ملت گذاشته‌، نشان‌دهنده‌ی خواست عمومی برای تغییرات اساسی در #نظام_حکمرانی، قوانین بالادستی، تفکرات #حاکمیتی، شیوه‌ها و رفتارهای #کارگزاران، #انتصابات و #نهادهای بی‌ثمر غیر پاسخگو بوده است.
ششم: ششم: تلاش برای اصلاحات، نظریه یک #عبور از ج.ا.ا، نقد رهبری، طرح ایده هایی مثل اتحاد و همگرایی تاجزاده و شاهزاده، یا برگزاری نشست مجازی برای برنامه ریزی #ایران_فردا که برای کنشگزان محدودیت، حصر، زندان، تبعید، اعدام و فرار را در پی داشته است. این در حالی است که گفتمان های روشنفکری، ژورنالیستی، دانشگاهی و رسانه ای به خصوص در فضای مجازی، چندان مخاطره آمیر نبوده و حتی مصون از مجازات بوده است.
هفتم: هرگونه فعالیت مخفی، زیر زمینی، همراه‌کردن هواداران حاکمیت با اکثریت مردم و یا فعالیت خارج از کشور برای تأمین کمبودهای بند اول، موجب تشدید مجازات‌های بند سوم شده و عملاً دو بن‌بست برای #تحول_خواهان و حاکمیت را ایجاد کرده است.
هشتم: قدرت مردم، گروه‌های فکری اجتماعی و حاکمیت به‌شدت کاهش‌یافته و رسیدن به وفاق ملی را در هاله‌ای از ابهام فروبرده و کشور را در معرض خطرات طمع‌ورزی بیگانگان، فروپاشی پیش از موعد، فرونشست کامل امید و اعتماد، افول ارزش‌های ملی - میهنی، دینی - مذهبی و انسانی - اجتماعی، قرار داده است.

ب) راه حل ها:

با توجه به این که نه تنها برای کنشگری، بلکه برای طرح ایده و حتی فکرکردن و راه‌حل یابی نیز هزینه‌ها را به شدت افزایش داده‌اند، لذا می‌توان فقط اقدامات فردی و کم‌هزینه نظیر موارد مندرج در زیر را در دستور کار قرار داد و بقیه‌ی راه‌حل‌ها را فقط درگوشی و در ارتباطات فردی و با حفظ امنیت کامل و بدون هوشیار سازی اغیار بیان کرد؛  اعتراض فردی ولی سراسری به هر زشتی، پلشتی، بدی، ظلم، حق‌کشی، تبعیض، فساد، دزدی، ناکارآمدی، باندبازی، حیف‌ومیل، رانت جویی و رانت خواری، دروغگویی، ترک فعل واجب، احتکار، گران‌فروشی، ترویج خرافه، تحریف دین و ارزش‌های انسانی، پنهان‌کاری و ماله‌کشی با ابزار زبان، قلم، فیلم، تئاتر، نمایش با هدف روشنگری، آگاهی‌بخشی، شفاف‌سازی، امیدبخشی و ایجاد اتحاد درونی.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️اتحادسازی بر اساس گفتمان‌سازی

رضا رضائی ۱۴۰۳/۲/۲۰

وقتی منطق جنگ مخصوص جنگ‌طلبان است، راهی جز منطق گفتمان محور برای صلح‌طلبان می‌ماند؟
حالا که صفوف #جنگ‌طلبان از #صلح‌طلبان جدا شده و هر کدام از این دو گروه، اعتقاد، باور، شعار، حرف، مانیفست، استراتژی و تاکتیک‌های خود را مشخص کرده‌اند و حتی هنر را به کمک گرفته و تولید فیلم و آهنگ و شعر در راستای هدف جنگ یا صلح انجام می‌شود، به نظر می رسد باید به #گفتمان‌سازی درونی پرداخت و بعد آن را به بیرون نیز بسط و توسعه داد.
در ماجرای حمله‌ی متقابل ایران به رژیم جنایت‌کار، کودک کش و غاصب صهیونیستی، منطق جنگ‌طلبانه‌ی هر دو طرف مشخص شد، و در پی طرح ایده ی #مهدی_نصیری با تم اتحاد و همگرایی "از تاجزاده تا شاهزاده" نیز گفتمان سازی و ابراز منطقی نقد یا حمایت‌ها جریان دارد.
اما در هر دو ماجرا یک ضعف عمده وجود دارد، مردم بزرگ‌ترین غایب این ماجراها هستند و وقتی به سطح عمومی جامعه یا حتی نمایشگاه‌های تخصصی یا نمایشگاه کتاب یا حتی به بحث‌ها و مذاکرات انجمن‌ها نیز مراجعه می‌کنیم، کمتر سخنی در باره‌ی آن دو ماجرا می‌شنویم.
شاید این رفتار مردم دارای این پیام باشد که نه به جنگ‌افروزان و جنگ‌طلبان اهمیت می‌دهند و نه به گفتمان‌سازی‌های سیاسی و شبهه روشنفکری توجه دارند.
آنها شاید می‌خواهند این پیام را بدهند که شکاف اجتماعی بین مردم هم زیاد است و باید گفتمان‌سازی اقناعی سطح عمومی را شروع کرد.
در واقع امر به نظر می‌رسد که معتقدان به گفتمان‌سازی، باید برای اتحادسازی، از پایین شروع کنند، نه اینکه بین خودشان حرف بزنند و افکار عمومی را نادیده انگارند.
اتحاد و همگرایی بین نیروهای #اپوزیسیون خیلی خوب است اما تنها راضی‌کردن خودشان کافی نیست و باید مردم را راضی کنند که تا کنون نشانه‌ای از حمایت مردمی دیده نشده است.
به نظر این کنشگر مدنی و کارشناس ارتباطات، راهی جز #اقناع‌سازی مؤثر با شیوه‌های نوین بخصوص با در نظر گرفتن #جوانان به عنوان جامعه ی اصلی هدف، برای جریان #تحول‌خواه نمانده است، در غیر اینصورت مردم با #عبور از حاکمیت و جریانات #اصلاح‌طلب و #سلطنت‌طلب و... فقط بر اتحاد حول محور تغییرات اساسی و بنیادین که در درجه‌ی اول بر اقتصاد کشور و مردم و بعد بر آزادی و آبادانی مؤثر باشد، متمرکز  می شوند.
پس پیش به‌سوی گفتمان‌سازی با محوریت #اتحاد_مردمی، عبور از وضعیت موجود و رسیدن به #ایران_فردای مطلوب.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
https://t.center/darvishane49
بربادرفته

✍️رضارضائی ۱۴۰۳/۱/۲۴

#بربادرفته‌ها کدام‌اند؟ حالا چه وضعیتی داریم؟ چه باید کرد؟
با نگاهی به‌پیش از انقلاب ۵۷ و ۴۵ ساله‌ی بعد از آن می توان به لیستی از برباد رفته ها یا آنجه ج.ا.ا بر باد داده بشرح زیر رسید.
- صنعت #نفت ملی شد و بزرگ‌ترین پالایشگاه و سیستم‌های اکتشاف، استخراج، انتقال و دانشگاه ساخته شد و به بهره برداری رسید و طی آن رشد و توسعه‌ی مدیریت و منابع انسانی را شاهد بودیم؛ اما بر بادرفت، به این معنا که حکومت اسلامی چنان بلایی سر همه ی آنها آن آورد که حالا کشوری هستیم عقب‌افتاده در صنایع نفت و فرآورده‌ها. آنها را به قیمت بسیار اندک می‌فروشیم و پولش را با تحقیر کردنمان میدهند یا به‌جای آن کالاهای خوب به‌دردبخور یا بنجل و تزییناتی و در اولویت چندم می‌گیریم.
برای پرهیز از به درازا کشیدن مطلب، صرفا" به انعکاس عناوین بقیه ی بربادرفته ها اکتفا می کنیم.
حمل‌ونقل - کارخانه‌ها و تولید - کشاورزی و دامدار - آبخیزداری - #محیط‌زیست - دانشگاه و تولید علم و دانش - آموزش‌وپرورش و تربیت و تجربه و مهارت - نیروها و تجهیزات نظامی - حقوق شهروندی - #دین و #مذهب - اخلاقیات و ارزش‌ها - اعتماد به #حکومت_دینی - #آرزوی فردای بهتر و...
وضعیت فعلی کشور نیز در همه‌ی زمینه ها خراب و رو به ویرانی است.
در خصوص چه باید کرد هم به نظر می‌رسد که این پاسخ‌ها عاقلانه‌تر باشد: از این به بعد دیگر هرگز انقلاب ایدئولوژیک نکنیم، هرگز امور سیاست را به مبلغین و مروجین هیچ دین و مذهبی نسپاریم، به طور کل با جنگ‌طلبی و جنگ‌افروزی خداحافظی کنیم، قدرت و کشور را از غاصبین پس بگیریم، قوانین، ساختارها و سیستم‌ها را از نو بسازیم، روابط خارجی را بازسازی و بر مبنای حسن هم‌جواری و تعامل سازنده با همه‌ی دنیا شکل بدهیم.
برای بر باد دهندگان، دادگاه‌های ملی و بین‌المللی تشکیل داده و حق ملت را از حلقوم آنها بیرون کشیده  تا سپس آنها طبق رای دادگاه ها به مجازات هایی که حقشان است برسند، به وحدت ملی و آینده‌ی بهتر امیدوار باشیم، دست از مبارزات مدنی خشونت پرهیز بر نداریم، آرمان‌خواهی را با واقع‌بینی تلفیق کرده و مصلحت ملک و ملت را در اولویت قرار بدهیم، فقر و فلاکت و فساد و استبداد را نپذیریم و برای تغییر وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب مستمر، به بسیج تمامی ظرفیت‌های داخلی پرداخته و برای اقامه‌ی عدل و رسیدن به آزادی از تمامی وابستگی‌های حکومتی، اجتماعی و فردی #عبور کنیم و کشور را باهمت جوانان از نو بسازیم و نو سازی را از همین فردای بعد از تعطلات جشن نوروز و عید فطر شروع کرده و اول از همه نیز جنگ طلبان را از عرصه‌ی سیاست و تصمیم گیری خارج کنیم، حتی اگر در بالاترین جایگاه باشند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
https://t.center/darvishane49
♻️مطالبات شصت درصدی ها

رضا رضائی ۱۴۰۲/۱۲/۱۲

آیا پیام اکثریت مردم در انتخابات ۰۲ به گوش حاکمیت رسید؟

جناب آقای حاکمیت مستقر!
با سلام؛
حسب اعلام خودتان۶۰٪ از واجدین شرایط، در #انتخابات ۱۱ اسفند شرکت نکرده اند. وفق اصول حاکم بر حقوق #اکثریت_مردم در حکومت های #دموکراتيک لازم است که به پیام های عدم همراهی و عدم مشارکت در دو فقره انتخابات مزبور به شرح زیر توجه شود:
_  کاهش شدید و معنادار #اعتماد_عمومی به حاکمیت مستقر؛
_  اعتراض به وضعیت موجود و شیوه ی #حکمرانی موجود؛
_ مخالفت با تمامی فرآیند و نظام انتخابات انجام شده و ...
لذا چنانچه این پیام ها، درک و فهم شده باشد، ضرورت دارد که به مطالباتی که پیش از انتخابات نیز از سوی اکثریت ۶۰٪ مطرح شد و از قرار زیر است، توجه و به آن ها پاسخ مقتضی داده شود:
۱. برگزاری #همه_پرسی قانون اساسی؛
۲. فراهم کردن زمینه ی لازم برای تشکیل احزاب، انجمن ها، سندیکاها و تشکل های مردمی، فارغ از مداخلات حاکمیت، به منظور ایجاد هسته ی اولیه ی جایگزینی مردمی و تاسیس #مجلس_موسسان و تدوین #قانون_اساسی جدید؛
۳. انجام همه پرسی قانون اساسی جدید؛
۴. واگذاری #مسالمت_آمیز و بدون خشونت قدرت به نمایندگان واقعی و منتخب مردم.
بدیهی است که برنامه ی شصت درصدی ها #عبور از حاکمیت فعلی و رسیدن به حکومت دلخواه به روش مسالمت آمیز و بدون هزینه برای ملک و ملت است، به گونه ای که امنیت داخلی و خارجی حفظ شود و #تمامیت_ارضی ایران عزیز کوچکترین آسیب نبیند.
قابل ذکر است که عدم توجه به #مطالبات اکثریت مردم، ضمن آن که برهم زننده اصول #آزادی و دموکراسی است، موجب حرکت ها و #خیزش های اجتماعی غیر قابل پیش بینی به ویژه از سوی جوانان و زنان خواهد شد. قرار گرفتن در چنین موقعیتی برای کشوری که در فقر و فلاکت بسر می برد، بسترساز تحولات غیر قابل کنترل و حتی مداخله جویانه ی دشمنان خواهد بود.
به امید آن که پیام شصت درصدی ها شنیده شده و از انتخابات ۱۱ اسفند ۰۲ نتیجه ی مطلوب مردم حاصل شود.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49
♻️شروع، پایان و نتیجه‌ی نمایش

رضارضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۴

هر تماشاگربرای دیدن یک نمایش، با هیجان زیادی منتظر شروع است و در حین نمایش نیز، بی‌صبرانه منتظر پایان است تا بتواند بر اساس یافته‌های خود، از نمایش نتیجه بگیرد و چنانچه
فرض را بر شروع یک انتخابات سالم و#دموکراتیک بگذاریم، قاعدتاً برای مردم می‌بایست همان هیجان و بی‌صبری و شوق برداشت از نتیجه‌ی آن را نیز تصور کنیم؛ اما چنانچه مخاطب و بیننده‌ی نمایش از قبل نتیجه را بداند، پس عجله و هیجانی برای دیدن آن ندارد و حتی تبلیغات و بروشور و مناظره و یا حتی دیدن صف افراد شناسنامه به دست نیز برایش جالب وبرانگیزاننده نیست.
حال فرض کنیم که چندین انتخابات گذشته، مردم کشور را به بی‌ثمری انتخابات در زندگی
روزمره، اقتصاد، فقر، فلاکت، دزدی، فساد، رانت، و حتی تداوم و استمرار دروغ و دغل‌کاری
رسانده باشد، پس عکس‌العمل مردم در خصوص انتخابات آتی قابل‌پیش‌بینی است.
بی شک با فرض‌های بالا، نتیجه، #ناامیدی از صندوق آراء که تبلور دموکراسی است خواهد بود واحتمالاً خانه‌نشینی و قهر و یا به قولی #مبارزه‌ی_منفی و #مقاومت_مدنی.
در این میان، حامیان ایده‌های #عبور، #گذار، #اصلاح، #روزنه گشایی، #تعامل، #تکلیف، حفظ نظام و تبلور مسلمانی، اول باید جواب تاول پاهایی که ۴۵ سال این مسیر را آمده بدهند و اسم مردم پسندی برای هزینه های سوخت شده از منابع مملکت را بیابند و بعد یک جفت کفش مطمئن به هر ایرانی بدهند و سپس بگویند: بفرمایید در انتخابات شرکت کنید یا قهر کنید و شرکت نکنید.
چرا که نه‌تنها دعوت به مشارکت در انتخابات باید دلیل قانع‌کننده‌ی عینی داشته باشد، بلکه
قهر مدنی نیز باید اقناع‌کننده و تبیین‌کننده‌ی فردای پس از انتخابات باشد و در واقع افقی روشن پیش روی مطالبه‌گران، کنشگران مدنی و بخصوص جوانان و زنان به‌عنوان رهبران جنبش مردمی کنونی قرار دهد.
به عبارت ساده‌تر قابل‌پیش‌بینی بود که با نزدیک‌شدن به انتخابات ۱۱ اسفند، مردم با
حجم انبوده تبلیغات از یک سو، و بیانیه و اطلاعیه ی کم مخاطب از سوی دیگر مواجه
خواهند شد و بازهم تصمیمات مردم، تابعی از سرقت افکار عمومی خواهد بود و اگر جریان
های سیاسی و روشنفکری تا دقیقه ی نود، فکری نکنند و فرد مورد وثوقی را به صحنه نیاورند و گل آخر را نزنند، نتیجه ی بازی مثل بازی های قبل رقم خواهد خورد و #نهضت_بیداری، #خیزش_خردورزی و #جنبش_مردمی صدمات جبران ناپذیری خواهد دید مگر آنکه مردم به رهبری خودشان و با بصیرت خویش افزای خود، کاری کنند کارستان.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️مصادره‌ی بهمن ظفر و اسفند انتخاب

رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۰/۲۸

آیا بین مصادره‌های دوران انقلاب و پس از آن رابطه‌ی معناداری وجود دارد؟
کمتر فرد یا کارشناسی بود که مرگ ناجوانمردانه‌ی دختر زیبای ایران‌زمین را آغاز یک اعتراض سراسری، شروع جنبش #مهسا یا نهضت #زن_زندگی_آزادی بداند؛ اما روند حوادث و اتفاقات به‌گونه‌ای رقم خورد که افراد زیادی به خاک و خون کشیده شدند، عده‌ای به زندان افتادند، عده‌ای از ترس مهاجرت کرده و یا مخفی شدند، اما #نهضت_بیداری ایران به دستاوردهایی در حوزه‌ی حقوق اجتماعی از جمله #حقوق_زنان و به رسمیت شناخته‌شدن خواسته‌های آنان رسید.
کمتر کسی بود که فکر کند در بهمن ۱۴۰۱ و یا سالگرد آن نهضت در مهر و آبان ۱۴۰۲ اتفاقی نیافتد، گویی نه تنها اعتراضات، بلکه امید نیز به نا امیدی رسید و امید به پیروزی در بهمن نیز ۱۴۰۲ مصادره شد و هیچ خبری از ظفر بر غول #گرانی و #تورم و شکستن کمر #فساد و #دزدی نیست.
کمتر کسی بود که باور کند با نرخ پایین مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰، نه تنها هیچ اتفاق خاصی نیافتد بلکه حوادث به گونه ای رقم بخورد که به انتخابات ۱۴۰۲ نیز برسیم و بازهم هیچ خبری نباشد. گویی انتخابات ها هم مصادره شده و طبق نظر متولیان و اربابان مصادره چی، طبق سنوات قبل برگزار و نتیجه ی مورد نظرشان حاصل خواهد شد.
در واقع، مصادره‌ی اموال و املاک پس از انقلاب و چگونگی مدیریت و استفاده از آن، درس بزرگی برای متولیان گردید به‌گونه‌ای که رابطه‌ی معنادار آن با مصادره‌های پس از انقلاب نشان می‌دهد که نه‌تنها کلمات و شعارهای انقلاب مصادره شد، تاریخ مصادره شد، قانون اساسی مصادره شد، فرهنگ ملی مصادره شد، صلح‌طلبی مصادره شد، حسن هم‌جواری مصادره شد، بلکه عدالت، امید، آرزو و انتظار خیزش نیز مصادره شد و تبدیل شدیم به کشوری که همه چیزش مصادره شده است.
با همه‌ی این تلخی‌ها، نباید فراموش کرد که ملت ما، ملت #عبور است، یعنی عبور از بحران انقلاب، عبور از بحران تدوین قانون اساسی، عبور از جنگ تحمیلی، عبور از ویرانی پس از جنگ، عبور از بی‌توجهی و عبور از انتخابات مهندسی شده و این ملت در بهمن یا اسفند، آغازی دوباره را تجربه خواهد کرد چرا که می‌داند نهضت بیداری یک اتفاق نیست؛ بلکه یک پروسه است.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49
♻️ژست #تحریم_انتخابات

رضا رضایی. هجدهم دی‌ماه ۰۲

علت‌ها و معنای گفتمان تحریم انتخابات اسفند ۰۲ چیست؟

ظاهراً  تحریم انتخابات اسفند امسال از سوی برخی افراد و چهره های مطرح سیاسی _ اجتماعی به دلائل زیر است:
- خودنمایی در مقابله با حکومت که می‌گوید شرکت در انتخابات واجب دینی است؛
- روشنفکر نمایی در مقابل کسانی که معتقدند از طریق پارلمان می شود تغییرات بنیادین ایجاد کرد؛
- ژست خودبرتربینی در مقابل رهبران اصلاحات و جنبش سبز؛
- به‌دست‌آوردن رهبری فکری مردم؛
- فرار به جلو برای استحاله‌ی نهضت بیداری و تحول‌خواهی؛
- در معرض دشمنی حاکمیت قرار گرفتن و تبدیل شدن به قهرمان ملی با رفتن به زندان. 
فارغ از همه‌ی این‌ها، ژست تحریم انتخابات در باطن خود، #عبور از نظام ج. ۱.۱، عبور از جریانات فکری چپ و راست، عبور از قانون اساسی، عبور از تمام راه‌حل‌های برون‌رفت تجربه‌شده‌ی قبلی، عبور از مقاومت منفی و حتی عبور از کنشگری مدنی خشونت پرهیز را نیز با خود به همراه دارد.

به عبارتی، شاید بتوان گفت که موضوع تحریم انتخابات به‌مثابه ژست نیست؛ بلکه یک کنشگری اجتماعی است برای نشان دادن:
- عدم توانایی در مقابله با خشونت ورزی حاکمیت؛
- عدم توان تحمل زندان و کتک‌خوردن؛
- عدم تاب‌آوری در مقابل ظلم و غارتگری؛
- ناتوانی در مقابله با قدرت‌گیری اقلیت تمامیت‌خواه؛
- ناتوانی در مقابله ی اجتماعی با ظلم‌؛
- اعلام عدم تحمل فقر و فلاکت.
به بیانی دیگر، می‌توان این‌گونه نظر داد که وقتی تبلیغ و تشویق مردم برای حضور در انتخابات به یک #فرمان_حکومتی تبدیل می شود، تبلیغ و تشویق آنان به عدم مشارکت در انتخابات نیز یک نافرمانی مدنی است. بدیهی است که در نظام سیاسی مبتنی بر جمهوریت، مخالفت جمهور مردم برای به زیر کشیدن قدرت حاکمه ی ضد جمهور یک اصل دموکراتیک است که باید طرفین به آن تن بدهند. در حقیقت، ژست تحریم انتخابات می‌تواند یک ژست جمهوری‌خواهانه، آزادی‌خواهانه، عدالت‌خواهانه، وطن دوستانه و ضداستبدادی نیز باشد.
و اما معنی تحریم انتخابات آن است که به  موازات جریان طرفدار برگزاری هر گونه انتخابات، جریان دیگری نیز وجود دارد که حق دارد این شکل از انتخابات را فاقد وجاهت دانسته و تا فراهم ‌نشدن لوازم انتخابات آزاد و دموکراتیک، آن را تحریم ‌کند.
از سوی دیگر، چنانچه انتخابات مهندسی شده ای برگزار گردد و افرادی از صندوق‌های رآی بیرون‌آمده و بر کرسی مجلس تکیه بزنند، باز هم مورد تأیید جریان تحریم انتخابات نیستند. در این صورت احتمال دارد که کشور در معرض قانون‌گریزی، قانون‌ستیزی و تمرد قرار گیرد و اعتراضاتی شدیدتر از اعتراضات قبل رقم بخورد.
به امید لغو مسالمت‌آمیز انتخابات مشکوک (رد صلاحیت های هیئت های اجرائی و شورای نگهبان) یا برگزاری انتخابات در زمانی که قدرت جمهور تبلور یابد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️عقب ماندن از #عقب‌ماندگی

رضا رضائی 14 آبان 02

آیا شاخصی برای سنجش مقدار عقب ماندن از عقب‌ماندگی وجود دارد؟
بی شک استفاده از واژه‌ی "عقب‌ماندگی"، ذهن را به‌طرف مسائل زیر‌ساخت‌ها و اقتصاد می‌برد؛ اما با کمی دقت بیشتر در اوضاع‌واحوال کشور می‌توان به ریشه و اساس عقب‌ماندگی و تبعات مختلف آن رسید. یعنی #معیشت خراب، حمل‌ونقل خراب، مدارس خراب، نهاد علم خراب، ورزش خراب، ارتباطات خراب، روابط بین‌الملل خراب، جایگاه سیاسی در تحولات بین‌المللی خراب، #صادرات خراب، #واردات خراب، تولید خراب، #اعتماد خراب، روحیه خراب و #امید به آینده از خراب هم گذشته و به حد داغان رسیده است.
این همه خرابی امکان ندارد مگر آنکه حکومت به سمت #فساد، تباهی و ویرانی رفته باشد و این هم ممکن نیست، مگر آنکه فساد در اعتقادات و باور حاکم بر حاکمان نفوذ کرده باشد که باعث درد و رنج وحشتناک عقب‌ماندگی در بین ملت می‌گردد.
شاهد این که: آن‌گونه منابع کشور را حیف‌ومیل می‌کنند؛ اما #جبهه‌ی_مقاومت در مقابل رژیم غاصب قصاب کودک کُش جنایت‌کار تنها می‌ماند (#غزه‌ی بی‌پناه بلعیده می‌شود و #منابع_گازی جدید آن نیز غارت خواهد شد)، آن‌گونه که افراد حزب‌اللهی نما آن‌قدر #رانت و مزایا و مواهب مختلف می‌گیرند که چاق‌وچله شده و ایران را مال خود و مرتع چرای خود می‌دانند، آن‌گونه که هزار هزار میلیارد #اختلاس و دزدی می‌کنند و به آن وجاهت قانونی می‌دهند تا جایی که پس از افشا و دستگیری و محاکمه، همه هستند و از پول‌ها خبری نیست، آن‌گونه که با خشونت‌ورزی هزینه‌ی #اعتراض را آن‌قدر بالا می‌برند تا کسی معترض نشود؛ چون بهترین معترض، معترض مُرده است، آن‌گونه متعهدان و مصلحان را محدود و #محصور می‌کنند که رسانه‌ی میلی و فضای مجازی جولانگاه شبهه روشنفکران دینی و غیردینی شده و اذهان مردم را از اولویت‌های فقر، فساد سیستمی و #تحریم کمرشکن به سمت رودررو قراردادن مردم با یکدیگر می‌برند و...
در پاسخ به سؤال بالا باید جواب داد که نیازی به شاخص‌گذاری برای تعیین مقدار عقب ماندن از عقب‌ماندگی نیست و به‌جای تحقیق و پژوهش در مورد علل و عوامل، فقط باید به دنبال الگویی برای رهایی بود چرا که تفکیک تمامی بحران و راه‌حل یابی برای تک‌تک آنها نیازمند عمر نوح و صبر ایوب و عصای موسی است. درواقع برای نجات از عقب ماندن در عقب‌ماندگی نمی‌توان منتظر اندیشمندان، نظریه‌پردازان، انتخابات مختلف، حتی حاکمیت و حکمرانان ماند و به نظر می‌رسد که راهی جز #زیرورو کردن آنچه که هست و #عبور (از گذشته و حال) برای رسیدن به فردایی بهتر باقی نمانده چرا که عقب‌ماندگی به طور فزاینده‌ای روبه‌رشد است و باید نوگرایان و نواندیشان نظمی نو در اندازند.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم/ فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49
♻️قبرستان آرزوها

رضا رضائی

چند آرزوی دیگر را باید به خاک بسپاریم تا نهال امید و آرزو به بار بنشیند؟
آخرین باری که برای خاک‌سپاری یکی دیگر از آرزوهایم به قبرستان رفتم، تابلوی سر در آنجا بیشتر نظرم را جلب کرد. نوشته بود آرامستان آرزوها، سال تأسیس 1357.
با یک حساب سرانگشتی از تعداد 35 میلیون نفر ایرانی سال 57 تا 85 میلیونی کنونی و نرخ مرگ و میر و زاد و ولد، می شود حدس زد که در کل کشور، اگر هر نفر فقط یک آرزوی خود را خاک کرده باشد یا فقط یک آرزو را به گور برده باشد و با محاسبه‌ی 45 سال و هر نفر یک آرزو، حدوداً 2 تا 3 میلیارد نفر آرزو را خاک کردیم.
بر روی قبرها اسامی جالب و تأمل‌برانگیزی بود به این شرح:
مرحوم جمهور، مرحومه جمهوریت، مرحوم عدالت، مرحوم آزادی، مرحوم استقلال، مرحوم مجلس مؤسسان، مرحوم قانون اساسی، مرحومه‌ی مغفوره دموکراسی، شادروان آزادی بیان، مرحوم مطبوعات آزاد، درگذشتگان آموزش و بهداشت رایگان، مرحوم صلح، شادروان تغذیه‌ی رایگان مدارس، مرحوم فرهنگ، مرحوم ازدواج جوانان، مرحوم شغل دلخواه، مرحوم انتخابات آزاد، مرحوم نخبه‌گرایی، شهید سروناز ایران آزاد و آباد و...
به‌راستی چه شده که چیزهای معمول یک زندگی معمولی برای بخش زیادی از مردمان این کره‌ی خاکی، برای ما آرزوی دست‌نیافتنی یا آرزوی به گور برده شده است؟ اگر تمام عوامل دخیل در وضعیت موجود را برشماریم و مثلاً بگوییم، دروغگویی انقلابیون، خشونت‌ورزی حاکمان، #ناکارآمدی_مسئولین، #فساد_سیستماتیک، #استبداد، #دیکتاتوری، عقده‌های قشری، بی‌تجربگی، نابخردی، شتاب‌زدگی یا #دشمن_خارجی و...
بازهم به نظر می‌رسد که این همه آرزوی بربادرفته و به گور رفته فقط حاصل حاکمیت تفکر #انحراف دینی، ارزشی، انسانی، #شهروندی، از یک سو و استقرار گرایش #تمامیت‌خواهی و #انحصارطلبی از سوی دیگر است.
بازهم به نظر می‌رسد که تنها راه پیش روی ملت برای رسیدن به آرزوهای جوانان و تعطیل کردن آرامستان های آرزوها، #عبور است و عبور است و عبور.
پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49
♻️سقوط خاکریزها

رضا رضائی ۰۲/۸/۲

چند خاکریز دیگر باقی‌مانده تا سقوط کامل شود؟
شروع کلاس با خاطرات معلم:
از خطرناک‌ترین استحکامات دفاعی دشمن، خاکریز مثلثی بود که چاره‌ای وجود نداشت مگر حمله به نوک مثلث و آن موقع بود که آن بخش فرومی‌ریخت و نیروها به داخل مثلث کشیده شده و بعد از دو طرف بر روی سر آنها آوار می‌شدند و اگر به آن نوک مثلث حمله نمی‌شد، نیروهای دشمن با همان آرایش مثلثی به‌پیش می‌آمدند و تا عمق خاکریزها نفوذ می‌کردند و این ماجرا می‌توانست تا سقوط شوش و اندیمشک و اهواز نیز ادامه یابد.
درس تاریخی:
تاکنون به چند نوک مثلث حمله کردیم و نه‌تنها در تله افتادیم و تلفات دادیم؛ بلکه وقتی حمله نکردیم یا استحکامات خودمان را تقویت نکردیم، مثلث‌های دشمن تا عقبه‌های استراتژیکی ما نفوذ کرده و خاکریزهای متعددی را فتح کردند.
برملاکردن توان نظامی از جمله توان #موشکی و #پهپادی، مذاکرات #برجام (گره‌زدن تمام مسائل به توان هسته‌ای) و عدم‌پذیرش FATF، سه تله‌ی مثلثی بود که درگذشته وارد آن شدیم و تلفات زیادی دادیم، دشمنی با کشورهای عرب حاشیه‌ی خلیج‌فارس و همراهی با #روسیه (یا تأیید) در ماجرای حمله‌ی آن کشور به #اوکراین دو تا از مثلث‌های اخیر بود که وارد شدیم و بازهم تلفات دادیم.
مشق امروز:
ماجرای #قره‌باغ شمالی و #غزه، دوتا مثلثی است که در جلوی ما گشوده شد و هنوز باز است. هم باید انسانی و شرافتمندانه عمل کنیم و هم حواسمان به عقبه‌ی خودمان باشد (یعنی حواسمان به مردم و توان ایستادگی آنها در مقابل مشکلات باشد و نظام باید برای برطرف‌کردن تنگناهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم، در نگرش و رفتارخود تغییرات و اصلاحات اساسی و بنیادین انجام دهد) و هم به درهم‌تنیدگی نقشه‌های شوم دشمان داخلی و خارجی تمرکز داشته باشیم.
در ضمن یادمان نرود که نظام‌های ناکارآمد یا فاسد شده‌ای؛ چون نظام اداری، مالی، تقنینی، آموزشی، بانکی، بورس، گمرکی، انتخابات، انتصابات، بودجه‌ریزی و حفاظت از محیط‌زیست، مثلث‌هایی بود که کشور را به داخل خود کشید و خاکریزهای تعلیم‌وتربیت، معیشت و رفاه، غذا و دارو، اعتماد و خودباوری، امنیت و آسایش، اتحاد و مشارکت فروریخت.
درس فردا:
تنها خاکریزهای باقی‌مانده برای #ملت، خاکریز #امید، #اتحاد ملی، #قدرت اجتماعی و #جوانان است که می‌باید تا پایان فتح‌المبین برای حفظ آنها کوشید و این میسر نیست مگر #عبور آگاهانه، شجاعانه، هدفمند و متحد از #ناکارآمدی‌ها و #فسادهای موجود.
موضوع انشاء:
پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49
♻️پردیس علم و فناوری اعتراضی

رضا رضائی. 13 مهر 02

آیا مردم توانایی، تمایل و مهارت اعتراض مدنی خشونت پرهیز را دارند؟
رئیس دانشگاه تهران در آئین افتتاح اداره‌ی کل مهارت دانشگاه به سه عامل و نقش کلیدی در دانشگاه اشاره کرد که عبارت بودند از توان‌افزایی، ایجاد تمایل و مهارت‌آموزی برای دانشجویان.
با استفاده از همین فرمایشات و یک نگاه انتزاعی به وضعیت عمومی جامعه و چگونگی انجام اعتراض یا مخالفت در مقابل سیاست‌ها، قوانین، سیستم‌ها، ساختارها، عزل و نصب‌ها، ناکارآمدی‌ها، بسترسازی‌ها برای رشد قارچ‌گونه‌ی فساد و دزدی و رانت، می‌توان پاسخ سؤال بالا را این‌گونه ارائه کرد.
با بالارفتن هزینه‌های اعتراض و مخالفت (مثل قتل حکومتی، آسیب چشمی، اعدام، حبس، تبعید، تعلیق، برکناری، بازنشستگی اجباری، ممنوع‌الکاری و ممنوع الخروجی) برای مردمی که دارای تشکل و احزاب قوی مطالبه‌گر نیستند، طبیعتاً توان عمومی جامعه کاهش‌یافته و تمایل آنها برای ادامه‌ی اعتراض کم شده و بی‌حسی اجتماعی یا انفعال غالب گردیده است.
از سوی دیگر عدم داشتن مهارت برای انجام اعتراض موفق و مؤثر، باعث افول یا عقیم شدن هر گونه مخالفت گردیده است .
پس نقد درونی، بازبینی و احیانا بازنگری جنبش ها و نهضت های مردمی بخصوص از سال 88 (جنبش سبز) تا سال 01 (جنبش مهسا) و تغییر استراتژی‌ها، تاکتیک‌ها، گفتمان‌ها و حتی تولید محتواها برای ایمن‌سازی مسیر و فرآیندهای اعتراضی را می توان دوتا از پاسخ ها دانست.

در همین رابطه اگر دانشگاه تهران در اندیشه‌ی تأسیس ایستگاه مهارت ورزی است، چرا مهارت آموزی نقد، مخالفت و اعتراض نباید موردتوجه کنشگران و اتاق‌های فکر معترضان قرار گیرد؟ یا چرا نباید به چنان مهارتی رسید که هزینه‌های حاکمیت با نقاد و معترض را بالا برد تا هزینه های ملت ستمدیده کاهش یابد؟
به نظر می‌رسد که برای رسیدن به بلوغ (توانایی + تمایل) و مهارت‌افزایی اجتماعی در حوزه‌ی اعتراضات مدنی و تحقق خواسته‌های #جنبش_اصلاحی، #سبز، نهضت #مهسا و پیروان نظریه‌ی #عبور، چاره‌ای جز نو اندیشی سیاسی و کنشگری خشونت پرهیز نوین مبتنی بر اتحاد ملی وجود ندارد .

بی شک نقش جوانان تعالی خواه، زنان آزادی‌خواه، رهبران فکری نیک‌اندیش، اصحاب رسانه - قلم - هنر، دانشگاهیان فرهیخته و اتاق‌های فکر نواندیشی در تحقق این مهم بسیار حائز اهمیت است مشروط بر آنکه آنها نیز به افزایش سطح توانایی، تمایل و مهارت جامعه به‌عنوان یک مقوله‌ی اصلی و اساسی معتقد بوده و هم‌وغم خود را مصروف آن نمایند تا شاید تأسیس پردیس علم و فناوری اعتراضی (مردمی – محله‌ای – سراسری) به‌عنوان راه‌حل سوم در رسیدن به رنگین‌کمان ملت نیز ضرورت ایجابی بیابد.

پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49
♻️پیشرفت به سوی پس رفت

رضا رضائی . ششم شهریور 02

🔸چگونه می شود اینقدر مخرب بود؟
تاریخ نشان می دهد که رشد فکری و ذهنی بشر موجب اختراع و اکتشاف شد و اختراع موجب توسعه و پیشرفت و پیشرفت موجب آسایش و امنیت و رفاه گردید. هرچند که گاهی این چرخه ی مبارک دچار نقص و اشکال شد و برخی اقوام و ملل را به کام مرگ و نیستی کشاند، اما روند رو به رشد عقلانیت و خردمندی بشری ادامه یافت و آثار آن در زندگی همه ی ابناء بشر قابل مشاهده است.
اگر تلسکوپ فضایی جیمز وب 44 سال پیش به فضا فرستاده می شد و یکی از دوربین های آن را به سمت زمین برگردانده و روی کشور عزیزمان زوم می کردند و می توانستند علاوه بر وضعیت جغرافیایی، وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظام حکمرانی را از انقلاب تا حالا ثبت و ضبط کرده و حالا برای نسل جدید نمایش دهند، قطعا جوانان به این موفقیت در حجم بالای خود ویرانگری و پیشرفت به سوی پس رفت، بعنوان شاهکار بشری آفرین خواهند گفت.
البته نسل جدید هنگام تماشای فیلم، با تعجب خواهند پرسید که چگونه ممکن است که یک نظام سیاسی و یک تفکر حکمرانی تا این حد بتواند نه تنها زیر بنا ها بلکه زیر ساخت های رشد بشری را نیز نابود کند تا آنجا که مردمی در این کشور آرزوی عقب گرد و پس رفت داشته باشند؟
فارغ از اینکه جیمز وب هم برای این وضعیت اشک خواهد ریخت، علامت سوالی را برای کل جهان هستی و کائنات خواهد فرستاد و همه را در مقابل این پرسش قرار خواهد داد که : مگر قرار نیست انسان جانشین خدا بر روی زمین گردد؟ در کدامین قانون ماورائی و فرازمینی نوشته و به انسان دیکته شده که اینقدر نسبت به خود و نسل های آتی بی تفاوت باشد تا آنجا که سرزمین سوخته تنها یادگار آن باشد؟
اگر سوالات جیمز وب به مردمان ایران زمین هم برسد، قطعا سر در گریبان فرو برده و به این موضوع فکر می کنیم و بدنبال جواب و راه حلی خواهیم رفت که 44 سال آینده مثل 44 سال گذشته نشود و قطعا علاوه بر علت یابی، بدنبال #تکرار گذشته نخواهیم رفت و قطعا به جای آزمون و خطا، به دنبال خلق نظامات و سیستم ها و قوانینی خواهیم رفت که ضمن تضمین آینده ی آزاد و آباد برای ایران، آسایش، رفاه و امنیت نیز برای نسل های آینده را بدنبال داشته باشد.
بی شک اینبار دین را از سیاست، علم را از خرافات، دانش را از تحجر، نظامیان را از اقتصاد، ظلم را از قضا، باند بازی را از تقنین، ارتشاء را از اجراء، ربا را از بانکداری، فساد را از کارگزاران، تقلید را از عوام، سازندگی را از سوء مدیریت، اصولگرایی را از واپس گرایی، اصلاحات را از انفعال، دانشگاه را از علم فروشی، آموزش را از حفظیات، تربیت را از لابالیگری، مهارت را از مونتاژ، آزادی را از زندان، قوم گرایی را از تجزیه طلبی، آسایش را از منفعت طلبی، مرجعیت را از عافیت طلبی، رهبریت را از استبداد، کنشگری را از منیت، عدالت خواهی را از فردیت و جمهوریت را از نمایش و تظاهر جدا می کنیم.
به امید آنکه بدون نیاز به نگاه جیمز وب، با نگاه آینده نگری و امید به فردای بهتر، در شهریور 02 ، بهمن 57 دیگری را رقم زده و پاسداشت خیزش #مهسا را به #نهضت_بیداری و #عبور از تمام ناکارآمدی ها پیوند بزنیم.
پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49