قلم بیداری

#مبارزه‌ی_منفی
Канал
Логотип телеграм канала قلم بیداری
@darvishane49Продвигать
10,25 тыс.
подписчиков
407
фото
302
видео
3,42 тыс.
ссылок
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️سلسله گفتارهای هشتاددرصدی‌ها ۷
جنبش بی سر یا غیبت رهبری هشتاد درصدی‌ها

رضارضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۲۲

آیا امکان به ثمر نشستن جنبش‌های مردمی بدون رهبر وجود دارد؟
از نظر عمده ی جامعه‌شناسان و تحلیل‌گران، در جنبش‌ها و نهضت‌های مردمی حتماً باید عنصر رهبری، راهبری و هدایت توده‌ها وجود داشته باشد تا هم بتواند مردم را راهنمایی کند و هم در بزنگاه‌ها، رفتار و فعالیت‌های خاص اجتماعی را سازماندهی و ساماندهی کند.
آن ها با پای فشردن بر نظر خود هر گونه پیروزی مردمی بدون وجود رهبر کاریزما و یا حتی رهبر معمولی، ولی پنهان را منکر می‌شوند یا آن را موسمی یا هیجانی می‌دانند.
از سوی دیگر، هم اینک گفتمان های جدید در علوم اجتماعی به ویژه ناظر به جنبش‌های عصر دیجیتال، به وجود شبکه‌های درهم‌تنیده‌ی رهبری و رهبری تفکیک شده و حتی فراتر از آن، رهبری موقعیتی یا اقتضایی  باور پیدا کرده اند.
اندیشمندان این حوزه ی گفتمانی، ضمن رد رهبران اجتماعی و فکری سنتی، پدیده‌ی رهبری مدرن در میان همسانان، هم‌سنان یا هم‌کیشان را عامل به‌وجودآمدن و پیروزی جنبش مهسا و اکثریت هشتاددرصدی می‌دانند.
این گروه بر عنصر اشتراکات آرمانی، فکری و از این قبیل تأکیدی نداشته و بیشتر بر اشتراکات واقعی و ملموس مثل وضعیت اقتصادی، الزام به مبارزهی منفی، سقوط و نزول جایگاه اجتماعی، بسترسازی برای توسعه، پیشرفت و رفاه، تأکید می‌ورزند.
این استدلال‌ها نه‌تنها با گفتمان جنبش #مهسا دایر بر #مبارزه‌ی_منفی و مبارزه در مقابل تهدید و تخفیف جایگاه #زنان هم خوانی دارد، که با رویکرد و پارادیم هشتاد درصدی های پیروز "انتخابات" ۰۲ که بر #اعتراض به وضعیت اقتصادی و #حکمرانی از یک سو و احساس تهدید آینده و سرنوشت نسل آتی تکیه داشت، مطابقت می کند.
با توجه به مراتب پیشگفته، زین‌پس شاهد جنبش‌های مردمی بدون رهبر بیشتری خواهیم بود که به اقتضا و با توجه به موضوعات و مسائل مختلف و گستردگی آن در کشور به وقوع خواهد پیوست و مقوله ی جنبش بی سر یا غیبت رهبری هشتاد درصدی‌ها را بی‌معنا خواهد کرد‌. بدیهی است که این خروجی ناشی از تغییر و تحول به وجود آمده در امر ارتباطات و هم چنین عهد و پیمان‌های نانوشته و غیرقابل‌پیش‌بینی است.
به نظر نگارنده، در مجموع امید و شور و نشاط هم دارای شکل و شمایل دیگری شده و ناامیدی از حاکمیت به امیدواری برای عبور، تغییر و اصلاح بیشتر شده و حتی دیگر نیاز به سازماندهی و ایجاد تشکیلات برای جنبش‌ها موجود نیست و هر وضعیت مخل #آزادی و #معیشت مردم، خود خالق سازماندهی و ایجاد تشکیلات #معترضان خواهد شد.

به امید پیروزی امید بر ناامیدی.
پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️شروع، پایان و نتیجه‌ی نمایش

رضارضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۴

هر تماشاگربرای دیدن یک نمایش، با هیجان زیادی منتظر شروع است و در حین نمایش نیز، بی‌صبرانه منتظر پایان است تا بتواند بر اساس یافته‌های خود، از نمایش نتیجه بگیرد و چنانچه
فرض را بر شروع یک انتخابات سالم و#دموکراتیک بگذاریم، قاعدتاً برای مردم می‌بایست همان هیجان و بی‌صبری و شوق برداشت از نتیجه‌ی آن را نیز تصور کنیم؛ اما چنانچه مخاطب و بیننده‌ی نمایش از قبل نتیجه را بداند، پس عجله و هیجانی برای دیدن آن ندارد و حتی تبلیغات و بروشور و مناظره و یا حتی دیدن صف افراد شناسنامه به دست نیز برایش جالب وبرانگیزاننده نیست.
حال فرض کنیم که چندین انتخابات گذشته، مردم کشور را به بی‌ثمری انتخابات در زندگی
روزمره، اقتصاد، فقر، فلاکت، دزدی، فساد، رانت، و حتی تداوم و استمرار دروغ و دغل‌کاری
رسانده باشد، پس عکس‌العمل مردم در خصوص انتخابات آتی قابل‌پیش‌بینی است.
بی شک با فرض‌های بالا، نتیجه، #ناامیدی از صندوق آراء که تبلور دموکراسی است خواهد بود واحتمالاً خانه‌نشینی و قهر و یا به قولی #مبارزه‌ی_منفی و #مقاومت_مدنی.
در این میان، حامیان ایده‌های #عبور، #گذار، #اصلاح، #روزنه گشایی، #تعامل، #تکلیف، حفظ نظام و تبلور مسلمانی، اول باید جواب تاول پاهایی که ۴۵ سال این مسیر را آمده بدهند و اسم مردم پسندی برای هزینه های سوخت شده از منابع مملکت را بیابند و بعد یک جفت کفش مطمئن به هر ایرانی بدهند و سپس بگویند: بفرمایید در انتخابات شرکت کنید یا قهر کنید و شرکت نکنید.
چرا که نه‌تنها دعوت به مشارکت در انتخابات باید دلیل قانع‌کننده‌ی عینی داشته باشد، بلکه
قهر مدنی نیز باید اقناع‌کننده و تبیین‌کننده‌ی فردای پس از انتخابات باشد و در واقع افقی روشن پیش روی مطالبه‌گران، کنشگران مدنی و بخصوص جوانان و زنان به‌عنوان رهبران جنبش مردمی کنونی قرار دهد.
به عبارت ساده‌تر قابل‌پیش‌بینی بود که با نزدیک‌شدن به انتخابات ۱۱ اسفند، مردم با
حجم انبوده تبلیغات از یک سو، و بیانیه و اطلاعیه ی کم مخاطب از سوی دیگر مواجه
خواهند شد و بازهم تصمیمات مردم، تابعی از سرقت افکار عمومی خواهد بود و اگر جریان
های سیاسی و روشنفکری تا دقیقه ی نود، فکری نکنند و فرد مورد وثوقی را به صحنه نیاورند و گل آخر را نزنند، نتیجه ی بازی مثل بازی های قبل رقم خواهد خورد و #نهضت_بیداری، #خیزش_خردورزی و #جنبش_مردمی صدمات جبران ناپذیری خواهد دید مگر آنکه مردم به رهبری خودشان و با بصیرت خویش افزای خود، کاری کنند کارستان.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️نمی شه که بشه

رضارضائی. یازدهم آذرماه 02

حجم بالای دزدی و اختلاس و رانت و سوءاستفاده از پست و منصب و حیف‌ومیل اموال و منابع ملی به اسم انتساب به بزرگان و تدوین قوانین حمایتی از آنها و مقررات تسهیلگری برای آنها، از قدرت ذهن و فکر و قلب آموزش‌دیده‌ی ما با موازین دین و شرع، همخوانی ندارد و به قول معروف " مغزمان هنگ کرده" یا به عبارتی "نمی شه که بشه".
در واقع اصلاً امکان ندارد بتوان تا این حد به‌صورت مقطعی یا درازمدت فسادهای چندین میلیارددلاری انجام داد و هم‌قوه‌ی قضائیه و دادگاه‌های خاص مثل دادگاه ویژه روحانیت داشت و دیوان محاسبات و سازمان بازرسی و حراست و بازرسی دستگاه‌ها را داشت و نظام آموزش‌وپرورش و تعلیم‌وتربیت دینی و ارزشی داشت.
اصلاً امکان ندارد و حتماً این اطلاعات و اخبار هم کار دشمن نظام و دولت محرومان است. ولی وقتی اطلاعات را خودشان منتشر می‌کنند چگونه به منبع شک کنیم و چگونه باور نکنیم؟
پس با قبول این حجم از دزدی و اختلاس، تنها گزینه‌هایی که عقل ما را به آن راهنمایی می‌کند به‌قرار زیر است: نظام حکمرانی و تمام زیرمجموعه‌های آن از ریل اسلام و انصاف و مروت و مردم‌دوستی خارج شده‌اند، #فسادهوشمند و سیستماتیک غالب شده، خروج از ریل و افتادن در این سراشیبی حتماً با حساب و کتاب و برنامه‌ریزی است، سیاست‌گذار و برنامه‌ریز و مجری و ناظر همه فاسدند مگر آنکه خلافش ثابت شود.
اگر به مجموع دزدی ها و اختلاس ها، عدم النفع صادرات نفتی و مشتقات آن و هزینه های دور زدن تحریم ها و نیز سوء استفاده از این دور زدن ها و هم چنین خام فروشی ها را هم اضافه کنیم، حاصل‌جمع همه‌ی آنها می‌شود فقر، ناامیدی، خودکشی، معضلات روحی روانی، بی‌اعتمادی.
پس بی جا می‌کند هرکس بگوید: نباید مردم را ناامید کرد، چرا که این دستور خیلی وقیحانه است درحالی‌که مملکت به شکلی وقیحانه به غارت می‌رود. 
نمی شه که بشه، یعنی نمی شه که اینقدر مملکت را در حال فنا دید و کاری نکرد، سکوت کرد، فقط مطالبه‌ی آزادی‌های فردی و اجتماعی داشت، اجازه داد که ما را از هویت ایرانی و تنها مستمسک وحدت‌آفرین تهی کرد، دموکراسی‌خواهی و جمهوری‌خواهی را نابود شده دید، شکاف بین‌نسلی را نظاره کرد، نابودی منابع و محیط‌زیست را دید و چشم روی آن بست.

اما میشه که بشه: دوباره جوانه زد، دوباره قد کشید، دوباره تنومند شد، دوباره میوه‌ی آزادی و آبادی را بر درخت سبز میهن دید.
چگونه؟
فقط با نه گفتن به آنچه هست و آری گفتن به آنچه باید باشد و نیست و باید آن را به دستش آورد با کمترین هزینه برای ملت و در یک #مبارزه‌ی_منفی، خشونت پرهیز و در سایه‌ی آگاهی و #خردمندی پارسیان سلحشور و با تجدید بنای #هویت_ملی ضد استعماری،ضد استثماری و ضداستبدادی.

پاینده باد ایران آزاد و آباد
http://t.center/darvishane49