قلم بیداری

♻️خود ویرانگری رقبا

✍رضارضائی ۱۴۰۳/۳/۲۳

مقدمه: خود ویرانگری تنها مربوط به حکومت‌ها یا نظام‌های حکمرانی نیست، بلکه ممکن است مربوط به احزاب، انجمن‌ها، گروه‌ها و حتی اشخاص نیز باشد.
یکم: هریک از رقبا وقتی از اریکه قدرت حذف یا طرد شدند، بازی تخریب، افشاگری، زیرآب‌زنی، طعنه و متلک را شروع کردند و برایشان فرق نداشت که چه بر سر حامیانشان می‌آید و دیدیم که طی ۴۵ سال اخیر، فقط مردم بودند که کتک خوردند، کور شدند، به زندان رفتند، اعدام شدند، تبعید شدند، اخراج شدند یا دست‌کم تهدید شده و مورد اذیت و آزار روحی و روانی قرار گرفتند.
دوم: حداقل طی ۳۵ سال اخیر، بارها یکی از دو رقیب به حجله ی عروس قدرت راه یافته و مدت زمانی را با آن سپری کرده و هم فرصت تصاحب دائمی داشته و هم فرصت اصلاح، اما رقیب سوم به صورت پنهانی و بر اساس ایدیولوژی خاص خود،همواره در خانه ی قدرت بوده و از مواهب آن بهره مند شده و تولید مثل کرده و فرزندانش را به دانشگاه (امام صادق و ...) فرستاده و بقیه قوم و خویش را در تمامی ارکان نظام حکمرانی جای داده، رشد داده و برای آینده برنامه ریزی کرده.
سوم: به نظر می‌رسد که جبهه ی #اصلاحات که تا دیروز به هزار و یک دلیل حضور در انتخابات را فاقد وجاهت، مقبولیت و مشروعیت می‌دانست و حتی در مورد مشی اصلاح‌طلبی نیز می‌گفتند که <<اصلاحات به صخره ستبر بن‌بست برخورد کرده>>، با تأیید صلاحیت مرد خوب دوران ها یعنی آقای پزشکیان از طرف شورای نگهبان، به‌صورت تام و تمام به صحنه ی انتخاباتی قدم گذاشته و فراموش کرده که نه‌تنها هیچ‌کدام از شروطش محقق نشده؛ بلکه منتخب آنها نیز قرار نیست خارج از #نظام موجود و #حاکمیت فعلی کاری کند.
چهارم: برخی معتقدند که عدم حمایت از وی، به معنی سپردن کشور به دست ویران سالاران است، درحالی‌که هیچ نشانه‌ای ارائه نمی‌دهند که کشور دست ویران سالاران نیست.
پنجم: باتوجه‌به کل ساختار نظام حاکم در کشور، پیش‌بینی می‌شود که اگر قشر خاکستری جامعه وارد عرصه ی انتخابات بشود، جناب پزشکیان رئیس‌جمهور می‌شود و بعدش در تمام زمینه‌ها ناکام می‌ماند و جبهه ی اصلاحات به طور کامل از سپهر سیاسی حذف می‌شود و اصول‌گرایان متشتت، منفعت‌طلب، قدرت‌طلب، تمامیت‌خواه نیز به دلیل شکست در انتخابات و شریک‌شدن با اصلاح‌طلبان، حذف می‌شوند.
ششم: به نظر این کنشگر مدنی، کاندید شدن آقای پزشکیان، از جنس خود ویرانگری شخصی است. این در حالی است که  حمایت اصلاح‌طلبان از  ایشان و ورود به صحنه ی انتخابات از پیش‌طراحی و مهندسی شده، از جنس خود ویرانگری جبهه‌ای می باشد.
از سوی دیگر نتیجه ی ورود اصول‌گرایان و نو اصولگرایان که سه قوه ی مقننه، قضائیه، مجریه و تمام نهادهای حاکمیتی را در اختیار دارند (خالص سازی کامل) به نبرد و مقابله با اصلاح‌طلبان، از جنس خود ویرانگری اصول گرایی و انقلابی گری است.
در مجموع می توان گفت که این خودویرانگری ها، از سه جنس و نوع متفاوت می باشند.
نتیجه: پروژه ی #تحریم منجر به #عبور اکثریت #هشتاددرصدی ها، یک تا دوسال به تعویق می افتد و بعد از آن تنها طرفداران #جنبش_سبز می مانند و هسته ی تضعیف شده ی قدرت.
در این حالت، انتقال قدرت و عبور از وضعیت موجود به مطلوب، راحت تر و بدون خشونت خواهد بود.
ای‌کاش خود ویرانگری اصلاح طلبان همراه باپشت کردن به اکثریت هشتاددرصدی مردم که انتخابات را #تحریم کرده‌اند، نمی‌شد و همچنان حامی جنبش سبز و همراه مردم می‌ماندند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
http://t.center/darvishane49

♻️پیروزی های همسایگان و شکست های ما

رضا رضائی 9/3/1402

طی سال های اخیر شاهد پیروزی همسایه ها در انتخابات، توسعه و پیشرفت، نقش میانجیگری، استفاده از تکنولوژی ها و هوش مصنوعی، تنش زدایی، جذب سرمایه های خارجی، ایجاد ثبات اقتصادی، مبارزه با فساد، و صدها پیروزی در جلب اعتماد عمومی و افزایش امید به زندگی بودیم و ما دقیقا در جهت عکس موفق به تنش زایی با همسایگان، تابعیت از ابر قدرت های شرق، از بین بردن منابع طبیعی، بغارت دادن سرمایه های خدا دادی، مهاجرت نخبگان، استمرار نظام حکمرانی ناکارآمد، افزایش فقر و فرودستان و صد ها شکست ظفرمندانه ی دیگر شدیم.
و اما ذکر این مداحی و روضه خوانی برای نا امید کردن مردم نبود بلکه برای بیان این واقعیت بود که ما هم فرصت سوزیم و هم در زمره ی از بین برندگان مزیت های نسبی هستیم مثلا: زمان فروپاشی شوروی، با طمع و دیپلماسی سوداگرانه فرصت بازاهار های کشورهای استقلال یافته را از دست دادیم، در زمان اشغال افغانستان، صادرات ذغال سنگ را به سادگی از دست دادیم، در زمان بالارفتن تقاضای مواد پتروشیمی، با واگذاری آنها به انحصار طلبان، پتروشمی ها را از دست دادیم، در زمان اجماع جهانی برای جمع آوری انرژی های فسیلی و ناپاک، ما به نفت و هسته ای چسبیدیم، زمان توسعه ی دوستی ملل و همگرایی جهانی، به توسعه ی نظامی و قلدری چسبیدیم، زمانی که همه برای نعمت خاک و آب، سعی در حفظ آن داشتند، ما به فروش خاک و معادن و بعد هم به تاسیس کارخانجات آب بر چسبیدیم و صد ها مورد دیگر.
گرچه معتقدیم که اگر همسایه چراغی جلوی خانه اش روشن کند، استفاده اش به ما هم می رسد و پیشرفت کشورهای همسایه بر روی اقتصاد و ارتباطات ما هم تاثیر می گذارد اما سوال اینجاست که چرا ما نباید چراغی برافروزیم؟
پاسخ بسیار ساده است، ما نه تنها زیر ساخت ها را از بین بردیم، بلکه نساختیم و با هزاران مانع تراشی، باعث مهاجرت نخبگان و سازندگان شدیم و حالا با ابر بحران های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستیم بگونه ای که دیگر نباید به امید فرج و اصلاحات بود بلکه بپذیریم که باید فرصت سازی و نوسازی کنیم.
و اما مهم تر از فرصت سازی و نوسازی، مسئله ی " آزادی " است که حتی رونق اقتصادی و فرصت سازی و نوسازی اقتصادی و رسیدن به رفاه جمعی نیز در مقابل نداشتن آزادی، محکوم به شکست است . پس این اشتباه و خطا است که نهضت #زن_زندگی_آزادی و جنبش #مهسا در ادامه ی جنبش #دوم_خرداد و #جنبش_سبز را برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی خلاصه کنیم و فراموش کنیم که مسئله ی آزادی از تعصبات، کج اندیشی، نابخردی، ملاحظه کاری، خرافات، پروپاگاندا، انحصار، قدرت غیر پاسخگو، تفسیر غیر الهی از دین و حتی آزادی از دام تفسیر منفعت طلبانه از قانون اساسی، تنها راهبرد و راهکار پیش روی ملت است.
به امید آزادی و رهایی.

https://t.center/darvishane49