قلم بیداری

#حاکمیت
Канал
Логотип телеграм канала قلم بیداری
@darvishane49Продвигать
10,25 тыс.
подписчиков
407
фото
302
видео
3,42 тыс.
ссылок
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️فریاد مصلحان تصمیم‌ساز

رضارضائی ۱۴۰۳/۷/۹

آیا اگر #حاکمیت و دولت چهاردهم به کمک‌های فکری و چاره‌اندیشی #نخبگان گوش ندهند، چاره‌ای جز فریاد #مصلحان_تصمیم‌ساز باقی می‌ماند؟
مقدمه: اگر بعد از کلی کار و تلاش برای کسب یک‌لقمه‌نان حلال و تأمین حداقل‌های معیشت، توانستید سری به فضای مجازی و گروه‌ها و کانال‌های آن بزنید، خواهید دید که انواع و اقسام اطلاعات، خبرها، تحلیل‌ها و تفسیرها وجود دارد که با پالایش آن لااقل روزی به ده تا بیست تا مطلب می‌رسید که همه مصلحانه و در جهت کمک به تصمیم‌سازی است.
یکم: هنوز هم می‌توان به نصایح، هشدارها و راهنمایی‌های نخبگان و فرهیختگان مصلح که هدفی غیر از سربلندی ایران و خوشبختی مردم ندارند، گوش داد و از ابر بحران‌های کنونی به‌سلامت عبور کرد؛
دوم: هنوز هم می‌توان بی‌توجه به حرف‌ها و شعارهای #جنگ‌سالاران و #کاسبان_تحریم، به تصمیم درست در وضعیت آماده‌باش کنونی رسید و جامعه را از استرس و نگرانی در آورد؛
سوم: هنوز هم می‌توان مطمئن بود که رژیم غاصب و کودک کش صهیونیستی با پشتیبانی آمریکا و متحدانش جنگ در منطقه را توسعه داده و بعد از غزه و لبنان و یمن و سوریه و عراق به سراغ ایران خواهند آمد و تاکتیک نه جنگ و نه مذاکره دیگر اثر نخواهد داشت؛
چهارم: هنوز هم می‌توان بابت اشتباهات گذشته عذرخواهی کرد و از راه خطا برگشت و مردم را برای رویارویی با هر وضعیت بد و بدتر پیش‌بینی‌نشده در کنار نظام حکمرانی که هشتاد درصد مردم آن را قبول ندارند نگه داشت چرا که بحث #امنیت_ملی در میان است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که وضعیت آماده باش و جنگ کنونی در منطقه، تنها برای گوشمالی ایران و قطع حمایت‌ها از جنبش‌های مردمی استقلال طلبانه یا حق طلبانه نیست، بلکه هدف کلان آن، استیلای کامل بر منابع انرژی و شاهراه‌های تجاری است؛

۲: به نظر می‌رسد که هیچ یک از سازمان‌های بین المللی و ابر قدرت‌های شرقی و دوستان منطقه‌ای، توجه ای به کشتارها و آوارگی مردم نداشته و از یک سره کردن وضعیت و جایگاه و نفوذ ایران در منطقه ناراضی نیستند؛
۳: به نظر می‌رسد که هزینه‌های ۴۵ ساله برای تقویت جبهه‌ی مقاومت، فقط با مدیریت یکپارچه و هم افزایی قوا، موثر خواهد بود و دشمن توانسته فرماندهی واحد و موثر را با چالش عدم کارایی مواجه سازد؛
۴: به نظر می‌رسد که با توجه به فریاد مصلحان تصمیم ساز می‌توان به صلح عزت مندانه تا رسیدن به شرایط مطلوب آفند و پدافند موثر، بیش از عملیات پیشگیرانه توجه کرد و حتی با مطالبه تغییر قانون اساسی، فرمان صلح و جنگ را پس از ایجاد آمادگی کامل روحی – روانی مردم و وسائل و ابزار، به یک شورا متشکل از مصلحان سپرد و بار مسئولیت و عواقب تصمیم مهم جنگ و صلح را به نخبگان و مصلحان مردم واگذار کرد؛

۵: به نظر می‌رسد که بر اساس راهنمایی نخبگان، فرهیختگان، کارشناسان و مصلحان تصمیم ساز، باید خیلی از تغییرات را سریع و قاطع انجام داد و وقت کافی برای قانع کردن اقلیت بی بصیرت، منفعت طلب، رفاه زده و فرصت طلب وجود ندارد.
فراموش نکنیم که در دوران سخت، باید تصمیمات سخت را مردان بزرگ بگیرند و ملت بزرگ اجرا کنند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️راه‌های مسدود، گوش‌های کر

رضارضائی  ۱۴۰۳/۶/۲۲

آیا مسدودکردن راه‌های حل مسئله و یا کر بودن مسئولین باعث می‌شود که ساکت بشویم، ننویسیم و فریاد نزنیم؟
مقدمه:
دوستی می‌گفت که بیان مشکلات خوب است؛ اما راه‌حل هم باید بدهی. گفتم: راه‌حل شاخص می‌خواهد؟
گفت: بله. شاخص‌های عملیاتی بودن، واقعی، فراگیر، مؤثر، کم‌هزینه، قابل‌تکرار، قابل‌تعمیم، قانونمند، هدفمند بودن، داشتن سیستم هوشمند رصد و داشتن مکانیزم رفع اشکال.
گفتم: مثال بزن.
گفت: گردش آزاد اطلاعات، #مطبوعات_آزاد، کنترل و پایش مداوم مدیریت‌ها و تصمیمات، برخورد ضابطه‌مند با تخلفات و برداشتن هر نوع استثنای افراد در مقابل قانون و....
یکم: پس از مسئله‌یابی، شناخت مسئله، تبیین و تعریف صحیح مسئله، شناخت علل و معلول‌ها، تعیین جغرافیای مسئله و زمان‌های حادث شدن آن، نیاز اولیه است.
دوم: کارشناس خبره نیاز است.
سوم: قانون‌گذار فهیم، قانون درست با پیوست فرهنگی و پیوست عدالت از یک سو و از سوی دیگر مجری متعهد و ماهر نیاز است.
چهارم: حاکمیتی مقتدر و مردم‌گرا برای رفع موانع و ایجاد هم‌افزایی قوا و نظارتی بدون تعارض منافع نیاز است.
پنجم: گوش شنوا، زبان گویا، پای استوار، عزم راسخ، وجدان بیدار، تعهدی وافر نیاز است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که بیش از هشتاد درصد مشکلات، داخلی و قابل حل است بشرط آنکه راه‌ها را مسدود نکنند.

۲: به نظر می‌رسد که اکثریت هشتاد درصدی و اقلیت بیست درصدی در مورد تمامیت ارضی، امنیت ملی، تقویت توان نظامی و بازدارندگی، دارای اشتراک معنا و هدف هستند و می‌توان هر مشکلی در این حوزه‌ها را با اتحاد حل کرد.

۳: به نظر می‌رسد که اگر پزشک جمهور مشکل شنوایی و تکلم (عدم پاسخگویی) برخی از مسئولین را حل کند، گامی بزرگ در راه حل مشکلات باشد.
۴: به نظر می‌رسد که مشکلات بزرگ را باید خرد کرد و به صورت همزمان و قطعه بندی و اولویت بندی شده آنها را حل کرد مثل بحران آب و فرونشست زمین که با مدیریت صحیح منابع، اصلاح الگوی برداشت از ذخائر زیر زمینی، مدیریت مهار سیلاب‌ها، مدیریت صحیح مراتع، انتقال تدریجی کارخانه‌های آب بر به کنار دریا، اصلاح الگوی کشت محصولات کشاورزی، تفویض اختیار به مردم مناطق مختلف و بستر سازی برای جذب سرمایه، قابل حل هستند.
۵: به نظر می‌رسد که توجه به کارآفرینان، استارت آپ‌ها، هوش مصنوعی، کسب و کارهای فضای مجازی، مدیریت فردا، نانو و تولید کالاهای نوترکیب، نشانه‌هایی از بازگشایی راه‌های مسدود شده‌ی معیشت مردم و برگرداندن اعتماد عمومی به دولت باشد
.
۶: به نظر می‌رسد که
حاکمیت برای حفظ خود چاره‌ای جز حل مشکل تعارض منافع، حذف ناکارآمدان، مبارزه‌ی جدی و ملموس با فساد، افزایش آزادی‌های اجتماعی، آزادی محصورین و زندانیان سیاسی، واگذاری کارها به جوانان و بها دادن به استعدادها و ظرفیت‌های بالای زنان جامعه و اقلیت‌های قومی و مذهبی ندارد.

به‌خاطر داشته باشیم که ایجاد و افزایش #امید_اجتماعی در گرو برخورد صحیح #حاکمیت و #کارگزاران حکومت با مسائل و مشکلات است والا جامعه‌ی بحران‌زده، آماده‌ی #عبور است.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️دردهای بی‌ درمان

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۱۸

آیا اگر مثل دیگران درد نداریم، یعنی درد نداریم؟

مقدمه: به نظر می‌رسد که مشکلات اقتصادی و فرهنگی و... بخصوص در حوزه‌ی معیشت و آموزش اگر هنوز به برخی از مردم نرسیده، به‌زودی خواهد رسید و دردمند شدن اقشار بیشتر جامعه ممکن است که پدیده‌های اعتراضی جدیدی را به همراه داشته باشد.
یکم: با نگاه جامعه‌شناسی، مشکلات و معضلات اجتماعی اگر مرتفع نشود، همه‌گیر می‌شود و به #درد_مشترک تبدیل می‌شود؛
دوم: به نظر می رسد که اعتقاد برخی روان‌شناسان اینگونه است که برخی حالات روحی و روانی افراد مثل حس ناکامی‌، استرس‌، ناامیدی‌ و بلاتکلیفی، شبیه بیماری‌های مسری هستند که به دیگران نیز سرایت می کنند و انباشت انها بخصوص ناامیدی فردی منجر به #ناامیدی_جمعی می‌شود (مثل خندیدن که اگر از فردی شروع شود، می تواند به دیگران سرایت کرده و یک جمعی را به خنده ی غیر ارادی بکشاند)؛
سوم: از نظر علوم سیاسی، عدم مشارکت مردم در تحولات سیاسی جامعه، باعث ایجاد رخوت و سستی و در نهایت به بی‌خیالی اجتماعی می انجامد که هم استیلا و تسلط را تسهیل می‌کند و هم چاره‌اندیشی و راه‌حل یابی را منتفی می‌کند؛
چهارم: از نظر اخلاقی و انسانی، وقتی دردهای مردم محروم سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کردستان، ایلام، خوزستان، یزد، بوشهر و حاشیه‌نشین‌های دیگر استان‌ها و شهرها و حتی حاشیه‌نشین‌های روستایی را ببینیم و کاری نتوانیم انجام دهیم، دچار درد
#بیچارگی می‌شویم؛
پنجم: دردهای دیگران که هنوز دامن ما را نگرفته، دردهای بالقوه و برای ما بی‌درد هستند؛ اما زمانی که وسعت و سرعت فراگیری آنها زیاد شود، دردهای بالفعل برای همه‌ی ما می‌شوند و جامعه چاره‌ای ندارد مگر آنکه از قبل به فکر  پیشگیری و یا ایمن‌سازی خود باشد؛
ششم: با نگاهی ساده به
#هزینه‌های تحصیل بخصوص در ابتدای سال تحصیلی برای دانش‌آموزان و دانشجویان، هزینه‌های درمان حتی یک بیماری ساده، هزینه‌ی مسکن حتی برای اجاره‌ی یک‌خانه‌ی کوچک در یک شهرستان کوچک، هزینه‌های معیشت حتی برای یک خانواده‌ی سه‌نفره و سایر هزینه‌ها، به نظر می‌رسد که دردهای بی‌ درمان کل کشور را فراگرفته است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱- نمی‌توان در برابر دردهای #هم‌وطنان ساکت و بی‌تفاوت بود؛
۲- نمی‌توان منتظر ماند تا دچار رخوت، سستی، بی‌خیالی، بیچارگی، انفعال، بی‌پولی و شرمندگی شویم؛
۳- گرچه نمی‌توان از
#دولت_چهاردهم انتظار معجزه داشت و یا برای مطالبات ضرب‌الاجل تعیین کرد اما می‌توان #زنگ_هشدار را به صدا در آورد و فریاد زد که: دردهای بی‌ درمان به‌زودی همه‌گیر خواهد شد؛
۴- 
#اکثریت_هشتاددرصدی‌ها، گرچه #منتقد وضعیت موجود و #حاکمیت هستند؛ اما به‌شرط مشاهده‌ی نشانه‌هایی در تغییر و اصلاح به نفع مردم، پای‌کار بوده و کمک می‌دهد؛
5- گرچه ناامیدی چون درد بی‌ درمان درحال‌ شیوع است؛ اما در مقابل مسائلی مثل حاکمیت بر جزایر سه‌گانه، عدم تغییر مرزها بخصوص کریدور زنگزور، اخراج اتباع بدون مجوز، بهانه‌تراشی‌های غرب برای گسترش تحریم‌های ظالمانه، ایجاد ناامنی در مرزها و داخل کشور، #اتحاد و #یکپارچگی_ملی را به ارمغان خواهد آورد؛
6- گرچه ناکارآمدی و #فساد سیستماتیک و گسترده، حاکمیت را با عدم مشروعیت مواجه ساخته؛ اما امید به جوانان و زنان، بارقه‌های امید بین‌نسلی را افزایش داده است؛
گرچه تحریم، تحصن و اعتصاب را به‌عنوان یک کنشگری مدنی می‌شناسیم اما نمی‌توان بیش از اندازه روی تاب‌آوری 30%  مردم زیر خط فقر و 30% مردم در معرض فروغلتیدن در دامن فقر و درد، حساب کرد و چه بسا عدم تاب آوری باعث کنش‌های مطالبه گرایانه‌ی گسترده‌ی غیر قابل پیش بینی و غیر قابل کنترل اجتماعی شود. پس باید مراقب دردهای بی درمان باشیم که برطرف شود و نه اینکه گسترش یابد.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️خود ویرانگری رقبا

رضارضائی ۱۴۰۳/۳/۲۳

مقدمه: خود ویرانگری تنها مربوط به حکومت‌ها یا نظام‌های حکمرانی نیست، بلکه ممکن است مربوط به احزاب، انجمن‌ها، گروه‌ها و حتی اشخاص نیز باشد.
یکم: هریک از رقبا وقتی از اریکه قدرت حذف یا طرد شدند، بازی تخریب، افشاگری، زیرآب‌زنی، طعنه و متلک را شروع کردند و برایشان فرق نداشت که چه بر سر حامیانشان می‌آید و دیدیم که طی ۴۵ سال اخیر، فقط مردم بودند که کتک خوردند، کور شدند، به زندان رفتند، اعدام شدند، تبعید شدند، اخراج شدند یا دست‌کم تهدید شده و مورد اذیت و آزار روحی و روانی قرار گرفتند.
دوم: حداقل طی ۳۵ سال اخیر، بارها یکی از دو رقیب به حجله ی عروس قدرت راه یافته و مدت زمانی را با آن سپری کرده و هم فرصت تصاحب دائمی داشته و هم فرصت اصلاح، اما رقیب سوم به صورت پنهانی و بر اساس ایدیولوژی خاص خود،همواره در خانه ی قدرت بوده و از مواهب آن بهره مند شده و تولید مثل کرده و فرزندانش را به دانشگاه (امام صادق و ...) فرستاده و بقیه قوم و خویش را در تمامی ارکان نظام حکمرانی جای داده، رشد داده و برای آینده برنامه ریزی کرده.
سوم: به نظر می‌رسد که جبهه ی #اصلاحات که تا دیروز به هزار و یک دلیل حضور در انتخابات را فاقد وجاهت، مقبولیت و مشروعیت می‌دانست و حتی در مورد مشی اصلاح‌طلبی نیز می‌گفتند که <<اصلاحات به صخره ستبر بن‌بست برخورد کرده>>، با تأیید صلاحیت مرد خوب دوران ها یعنی آقای پزشکیان از طرف شورای نگهبان، به‌صورت تام و تمام به صحنه ی انتخاباتی قدم گذاشته و فراموش کرده که نه‌تنها هیچ‌کدام از شروطش محقق نشده؛ بلکه منتخب آنها نیز قرار نیست خارج از #نظام موجود و #حاکمیت فعلی کاری کند.
چهارم: برخی معتقدند که عدم حمایت از وی، به معنی سپردن کشور به دست ویران سالاران است، درحالی‌که هیچ نشانه‌ای ارائه نمی‌دهند که کشور دست ویران سالاران نیست.
پنجم: باتوجه‌به کل ساختار نظام حاکم در کشور، پیش‌بینی می‌شود که اگر قشر خاکستری جامعه وارد عرصه ی انتخابات بشود، جناب پزشکیان رئیس‌جمهور می‌شود و بعدش در تمام زمینه‌ها ناکام می‌ماند و جبهه ی اصلاحات به طور کامل از سپهر سیاسی حذف می‌شود و اصول‌گرایان متشتت، منفعت‌طلب، قدرت‌طلب، تمامیت‌خواه نیز به دلیل شکست در انتخابات و شریک‌شدن با اصلاح‌طلبان، حذف می‌شوند.
ششم: به نظر این کنشگر مدنی، کاندید شدن آقای پزشکیان، از جنس خود ویرانگری شخصی است. این در حالی است که  حمایت اصلاح‌طلبان از  ایشان و ورود به صحنه ی انتخابات از پیش‌طراحی و مهندسی شده، از جنس خود ویرانگری جبهه‌ای می باشد.
از سوی دیگر نتیجه ی ورود اصول‌گرایان و نو اصولگرایان که سه قوه ی مقننه، قضائیه، مجریه و تمام نهادهای حاکمیتی را در اختیار دارند (خالص سازی کامل) به نبرد و مقابله با اصلاح‌طلبان، از جنس خود ویرانگری اصول گرایی و انقلابی گری است.
در مجموع می توان گفت که این خودویرانگری ها، از سه جنس و نوع متفاوت می باشند.
نتیجه: پروژه ی #تحریم منجر به #عبور اکثریت #هشتاددرصدی ها، یک تا دوسال به تعویق می افتد و بعد از آن تنها طرفداران #جنبش_سبز می مانند و هسته ی تضعیف شده ی قدرت.
در این حالت، انتقال قدرت و عبور از وضعیت موجود به مطلوب، راحت تر و بدون خشونت خواهد بود.
ای‌کاش خود ویرانگری اصلاح طلبان همراه باپشت کردن به اکثریت هشتاددرصدی مردم که انتخابات را #تحریم کرده‌اند، نمی‌شد و همچنان حامی جنبش سبز و همراه مردم می‌ماندند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
http://t.center/darvishane49
♻️آزموده را آزمودن خطا است

رضارضائی. ۱۴۰۳/۳/۱۵

چرا اصرار بر آزمون های تکراری دارند؟
پیشگفتار: در زمانه‌ای که #حاکمیت، کاندیداها، منتخبین و مردم بارها در آزمون‌های مختلف ولی تکراری و باهدف واحد، آزموده شده و غیر از مردم، بقیه نمره‌ی مردودی گرفته و نه‌تنها نشانی از قله‌ی پیشرفت نیست بلکه دره‌ی نابودی و فلاکت نیز عیان شده، به نظر می‌رسد که تکرار سناریوهای نخ‌نما شده‌ی قبلی هدفمند است.
مقدمه: هیچ منطق و دلیل و برهانی وجود ندارد که نشان دهد ملتی که بارها اشتباه کرده و بعد به اشتباهات خود پی برده، بازهم همان راه اشتباه را برود.
یعنی همواره برعکس این موضوع صادق است و ملت تجربه‌دیده و آزمون پس داده، به‌طورقطع و یقین راه‌های نو و جدیدی را برای رسیدن به هدف متعالی خود پیدا می‌کند.
موضوع: مشارکت یا عدم مشارکت.
متن: در جوامعی که سازوکارهای فکری و فرهنگی مشارکت مردم در همه‌ی امور مهم مثل تعیین سرنوشت خود و فرزندان فراهم نشده، مشارکت‌جویی مشق نشده، نتیجه‌ی مشارکت‌جویی‌های قبلی، همان روال و سیستم و حاکمیت همان افراد قبلی بوده، مردم دلسرد و ناامید شده، اعتماد بین ملت – دولت از بین رفته، سفره‌های مردم کوچک‌تر شده، مهاجرت افزایش‌یافته، ادای مسئولیت اجتماعی به نمایش تبدیل‌شده و  حتی آرزو کردن و رؤیای خوشبختی دیدن هم از ذهن و قلب مردم پر کشیده است، قطعاً نرخ مشارکت مردم  تک رقمی خواهد شد.
نکته‌ی مهم در این شرایط، اصرار حاکمیت بر التماس برای کاندید شدن کبریت های بی خطر، اصرار شکست‌خوردگان آزمون‌های قبلی برای حضور مجدد درصحنه‌ی انتخابات، اصرار کاندیداها بر هزینه کرد زیاد برای مبارزات انتخاباتی شان در شرایط بد اقتصادی و اصرار بر نادیده انگاری تجربیات قبلی است که باعث شک و ظن می‌شود.
به عبارت ساده‌تر، معلوم است که حاکمیت به دنبال مشارکت مردم و تبلور دموکراسی نیست، به دنبال کسب وجهه‌ی بین‌المللی نیست، به دنبال اصلاح امور توسط مصلحان نیست، به دنبال حفظ خود نیست، به دنبال کاهش هزینه‌ی دوران انتقال قدرت نیست، به دنبال بسترسازی برای حاکمیت مردم‌سالاری نیست.
نتیجه: به نظر می‌رسد که برخی به دنبال خریدن زمان برای مهیا کردن سناریوهای بعدی(PLAN B) هستند یعنی یا با شبهه اصلاحات اقتصادی و سیاسی مردم را راضی کنند و از مهلکه‌های دادگاه، خشم و انتقام مردم، بگریزند یا مردم را سرگرم مسائل حاشیه ای کنند. زیرا حاکمیت از تصمیم اکثریت #هشتاددرصدی ها مطلع بوده و می‌داند که اتحاد و همبستگی مردم حول محور عدم مشارکت، شکل گرفته و حتی با به صحنه آوردن افرادی با پیشینه‌ی نسبتاً خوب نیز، این اتحاد به هم نمی خورد.
برای مثال برخی فکر می‌کردند که آزادکردن آقای #تاج‌زاده و یا رفع حصر آقایان #موسوی و #کروبی و خانم #رهنورد و رفع کدورت‌ها و فراهم‌کردن حضور آنها در انتخابات، می‌تواند مؤثر باشد، غافل از آنکه نه تنها حاکمیت چنان نکرد بلکه "#عبور" به‌عنوان یک مطالبه و خواست عمومی بیشتر نمایان شده و نمایان تر خواهد شد. پس آزموده را آزمودن خطااست.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
http://t.center/darvishane49
♻️نق‌نق کافی است .

رضا رضائی. ۱۴۰۳/۱/۴

آیا تابه‌حال از نق‌نق و غرغر نتیجه‌ای گرفته‌ایم؟
با نگاهی ساده به رفتار جمعی خودمان، می‌بینیم که غیر از غرغر و نق‌نق کاری انجام نمی‌دهیم؛ مثلاً غرغر در مورد آمار بالای کشته‌ها و مصدومان جاده‌ای بخصوص در ایام نوروز، نق‌نق در مورد بی‌کیفیت بودن خودروها و غیراستاندارد بودن جاده‌ها و قوانین راهنمایی‌ورانندگی، غرغر در مورد گرانی، تورم، بی‌پولی، بدهکاری، بزهکاری، اعتیاد، مهاجرت، نق‌نق در مورد انواع فسادها و رانت‌ها و سیسمونی گیت و ازگل گیت و...
درحالی‌که هیچگاه از نق‌ زدن و غرغر کردن نتیجه نگرفته‌ام، به این فکر هم نیفتاده‌ایم که عادت خود را عوض کنیم و به‌جای نق‌نق، مطالبه‌گری کنیم. برای مثال به‌جای نق‌نق در مورد کشته‌ها و مصدومان جاده‌ای، باید مطالبه‌ی خودروی ایمن و جاده‌ی استاندارد و قوانین بازدارنده‌ی منطقی کرده و در همراهی ملت با خانواده‌های عزادار برویم و مطالبه گری اقتضایی، متناسب و مؤثر با کارخانه‌های اتومبیل‌سازی و سازمان‌های ذی‌ربط را انجام دهیم.
یا مثلاً به‌جای غرغر در مورد فساد و ناکارآمدی، مطالبه‌ی رفع گلوگاه‌ها و عوامل فسادزا را بکنیم یا مردم در همراهی با آسیب‌دیدگان و غارت شدگان بروند و در مقابل تمامی دستگاه‌هایی که در آنها فساد جاری و سیستمی شده کنشگری، شفافیت خواهی و مطالبه گری خشونت پرهیز موثر انجام دهیم.
خلاصه آنکه با نق‌نق و غرغر، نه مملکت آباد می‌شود و نه گوش #حاکمیت برای شنیدن حرف‌ها شنوا می‌شود و نه توانی برای حل مشکلات به او اضافه می‌شود و نه عزیزان ازدست‌رفته برمی‌گردند و نه مصدومان مثل اولشان می‌شوند و نه اموال به یغما رفته برمی‌گردد و نه کسی عزل می‌شود و نه کسی گردن می‌گیرد و نه کسی عذرخواهی می‌کند و در آخر هم مثل همیشه، ملت بدهکار می‌شوند که می‌خواستید ماشین نخرید، مسافرت نروید، دقت می‌کردید، مالتان را به دست دزدان نمی‌سپردید، طمع سود آن‌چنانی نمی‌کردید و...
#نوروز بهترین فرصت برای نو کردن عادات، روش‌ها، سبک‌های زندگی و تعامل است و به نظر نگارنده باید با اصلاح عادات بد خود، به اصلاح حاکمیت به‌شدت #خود_برانداز و #خود_ویرانگر بپردازیم و یا با عبور از ناکارآمدان و اقلیت خود اکثریت پندار و قوانین رانت پرور و دزد پرور، اجازه ندهیم که سال ۰۳ مثل سال های قبل در فقر و فلاکت و از دست دادن عزیزان و منابع و سرمایه های این ملک و ملت بمانیم.
پاینده باد ایران آزاد، آباد، متحد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️سخن کوتاه:

بهره ی  " بَر " :


در درس ادبیات و زبان پارسی، گفته می شود: کلمه بر سه نوع است؛ ۱_حرف ۲_ اسم ۳_ فعل.
و در تعریفِ  " حرف "  گفته می شود: کلمه ای است که به تنهایی معنای خاصی را ندارد ولی در جمله و در کنار فعل یا اسم،  معنا دار شده و نقش ایفا می کند.


مثلا حرفِ " بَر " به تنهایی معنای خاصی را ندارد ولی در یک جمله، کرور کرور، معنا پیدا کرده و جهانی را از این رو به آن رو می کند. تاثیرش حتی از یک انقلاب نیز بیشتر است.

مثال :
میانِ اصطلاحِ " حاکمیتِ قانون " اگر واژه " بَر "  بگذاریم، اصطلاحِ
     " حاکمیتِ بَر قانون "
تولید می شود. با اضافه شدنِ همین " برِ " ظاهرا کم اثر،  همه چیز عوض می شود؛ قانون که قرار بود حاکم شود اینک محکوم و مطرود می شود !!

یا مثلا؛ با آوردن حرف " برعلیه "  در بریده ی  " حمله هواپیماهای آمریکایی در طبس "  و تبدیل آن به   " حمله برعلیه هواپیماهای آمریکایی در طبس" [مثلا توسط میگ های روسی!!]،  معنا از این رو به آن رو میشود. ( امروز ۵ اردیبهشت، سالگرد حادثه سر به مُهر طبس در سال ۱۳۵۹ است)

پس "حرفِ بر" را دست کم نگیریم و در خبرها و تحلیل ها ، از قدرتِ  "حرفِ بر"  مخصوصا در ایجاد انحراف، غافل نمانیم!

#قانون
#حاکمیت_قانون
#حاکمیت_بر_قانون
#رژیمهای_مطلقه_توتالیتر_غیرپاسخگو
#معجزه_حرف
#ظرفیت_حرف
#حرف_انحراف
#انحراف_حرف



ابراهیم مهرابی
سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲


----------
دکتر ابراهیم مهرابی

https://t.center/darvishane49