Pazudharma

#حمله
Channel
Logo of the Telegram channel Pazudharma
@pazudharmaPromote
378
subscribers
3.01K
photos
249
videos
1.98K
links
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
سگها در #باغ_وحش هستند و #حیات_وحش در #پناهگاه_سگها! علت مرگ هر حیوان وحشی که براثر #تصادف از دنیا نرفته باشد، #حمله_سگها تشخیص داده می شود!!! در عجبیم که آیا منظور از رفع کارشناسانه #تعارض این است!؟!
Forwarded from اتچ بات
📌 در پاسخ به انتشار فيلم آسيب ديدگي يك #كودك توسط #سگ:

⬅️ شوربختانه، شاهد انتشار روزافزون مطالب و ويديوهاي #ضدحيوان در #شبكه هاي پُرمخاطب #مجازي هستيم. مادامي كه #قضاوت هاي شخصي، #پيام هاي احساسي و #برداشتهاي_متعصبانه جاي تحليل منطقي و كارشناسانه را بگيرند، هيچ #آموزش درست و #آگاهي_بخشي انجام نمي شود.

⬅️ در مورد انتشار عكس و خبر نادرست و غيرعلمي مبني بر روش ابتلا به #توكسوپلاسموز، براساس واقعيت هاي علمي پاسخ مناسب ارائه شد.

⬅️ درباره ويديويي كه يك كودك توسط سگ آسيب مي بيند و گويا مادر از اين صحنه فيلمبرداري كرده است، بايد به آگاهي برسانيم كه:

🔷 كودكان مي توانند تهديدي جدي براي سگ ها باشند.
🔷 كودكان به دليل قامت كوچكشان بواقع مي توانند سگ را تحريك كنند.
🔷 رفتارها، حركات ناگهاني و صداي تيز كودكان مي تواند هر سگي را عصبي كند.
🔷 كودكانِ كم سن و سال با حيوانات خانگي همچون #اسباب_بازي هاي متحرك رفتار مي كنند طوري كه ممكن است آنها را خيلي محكم در آغوش بفشارند، دنبال كنند و يا حتي نيشگون بگيرند.
🔷 آنها قادر نيستند از حركات و رفتارها و صداي خرخر سگ متوجه شوند كه بايد #عقب_نشيني كنند!

و تمام اينها در حالي است كه #والدين و/يا سرپرستِ بالغِ يك #حيوان_خانگي و #كودك، به طور همزمان، بايد بداند!

⬅️ همانطور كه در ويديوي منتشر شده مشخص است، آن سگ نگاهي ملتمسانه براي ياري طلبي دارد ولي شخصي كه فيلم مي گيرد متوجه نمي شود.
حركت ناگهاني كودك در گرفتن دُم سگ باعث عصبانيت او شده و باعث #واكنش_دفاع از خود مي شود.

كاري كه سگ در اين ويديو مي كند #حمله نيست؛ بلكه دفاع از خود است.

⬅️ اگر #حيوان_خانگي داريم، بدون توجه به اينكه از چه #گونه اي است، در مورد نحوه ي رفتار درست با او مطالعه كنيم.

حيوانات نيز #زبان_بدن و #رفتارهاي خاص خود را دارند كه شناخت اصولي و درست آنها وظيفه ي انسان هاست؛ نه آنها!

https://t.center/pazudharma
#نژادکشی به معنی معدوم یا نابود کردن سیستماتیک گروهی از #مردم توسط گروهی دیگر تعریف می شود. نژادکشی اولین بار در سال ١٩٤٥ یعنی پس از #جنگ_دوم_جهانی به کار رفت. این وحشی گری و #خشونتِ نژادپرستانه تقریبن همه ی معیارهای اخلاقی موجود را نادیده گرفته است. نژادکشی به نحو قابل مشاهده ای، در قرن ها تماس و برخورد میان #اروپاییان و بومیان آمریکای شمالی و جنوبی وجود داشته است. این مفهوم در ابتدا برای توصیف عملیات سیستماتیکی به کار برده می شد که #نازی های آلمان برای ریشه کن کردنِ #یهودیانِ اروپا و محو کردن گروه های ملی کشورهایِ دیگرِ اروپای شرقی به آن دست زدند. اما باید در نظر داشت که این عملِ وحشیانه فقط مربوط به دوران اخیر نیست و تاریخ بشر بارها و بارها شاهد چنین عملی بوده است و هست...
کشتار وحشیانه و غیراخلاقی سگ هایی که متعلق به این خاک و آب هستند و می توانند نژاد ایرانی نامیده شوند در زمره نژادکشی های برنامه ریزی شده ای است که توسط زیرمجموعه های #شهرداری مانند #ساماندهی_پسماند، #پیمانکاران کشتار و گویا بطور سلیقه ای توسط #دهیاری ها، #بخشداری ها و حتی افراد عادی بمنظور دریافت #دستمزد در قبال تحويل جنازه انجام می شود. این نژادکشی زمانی پُررنگ تر می شود وقتی ما برای ارضایِ حسِ #حمایت، آنها را #عقیم و #اخته می کنیم و به این ترتیب قوانین #انتخاب_طبیعی، #نظریه_تکاملی، قواعد درون گروهی و #پویایی زندگی آنها را بر هم می ریزیم. به این دو عامل اصلی که اولی باعث کشتن مستقیم و دومی باعث جلوگيري از ورود نسل های آینده می شوند، انواع مرگ و میرها و سایر حوادث و خشونت های منجر به مرگ را اضافه کنید تا مفهوم نژادکشی کامل شود.

در قرن بیست و یکم و سال ١٣٩٦ قرار داریم! آیا همچنان باید شاهد این رفتارِ متوحش از سوي مقاماتِ تحصيل كرده باشیم؟ آیا باید باور کرد که برای رویارویی با #جمعیت_سگ ها در ایران و مدیریت اخلاقی و اصولی آنها هیچ راهی غیر از هجوم وحشیانه و شلیک گلوله به آنها نیست؟! اگر این کار به زعم #مسوولین_دولتی «تخلف» است چرا اجرا می شود؟! چرا این «تخلف» برای تمام نهادهای زیرمجموعه شفاف سازی و ابلاغ نمی شود؟! و اگر اقدامی هدفمند و برنامه ریزی شده است، چرا كشتار انکار می شود؟!

مادامي كه اين كشتارهاي وحشیانه ادامه داشته باشند فقط:
١- حيوانات با زوزه و درد كشته مي شوند بدون آن كه جمعيت آنها كم شود.
٢- مردم اين رفتار را به عنوان يك "هنجار" يا همان چيزي كه بايد باشد مي پذيرند و خشونت هر روز بيشتر مي شود، بدون آنكه ترس از آلودگي، #بيماري، #حمله و #گاز_گرفتگي حل شوند.
٣- حمايت از حيوانات در هر شكلي و با هر طرحي سودمند نخواهد بود. در برخي شرايط كه خيلي هم از وضعيت جامعه ي ما دور نيست، برنامه هاي TNR, CNR, CNVR, ABC... به هيچ وجه مفيد نبوده و تجويز نمي شوند. در جايي كه كشتارِ بي بندوبار حيوانات وجود دارد، آيا سودمند است كه ما اين طرح را اجرا كنيم و "آنها" بكشند!؟!
از سوي ديگر، جاهايي كه از نظر رفت و آمدِ خودرو و مردم، آب و هوا و... محيطي نامناسب تلقي مي شوند قابليت اجرا شدن طرح هاي بالا را ندارند و مردود به حساب مي آيند زيرا به تنهايي نمي توانند جمعيت آنها را كنترل نمايند. تحقيقات ميداني و اجرا برپايه ي آمار و ارقام از اقدامات اوليه و حياتي براي اين كار است. در كجاي دنيا غير از ايران، مي توان بدون اطلاعات و آمار، هدفي را محقق ساخت؟!!
با #انكارِ #سگ_كشي، سگ ها همچنان كشته مي شوند!!! با قبول و دستورِ منع آن است كه سگ ها كشته نمي شوند.
https://t.center/pazudharma
«#آزار_جنسی اشاره بر اظهارنظرها، حرکات و تماس های فیزیکی ذاتن جنسی دارد که عمدی، تکراری و ناخوسته و نامطلوب باشد. در دهه 1990، آزار جنسی به یکی از موضوعات مهم همگانی در کشور آمریکا تبدیل شد. این امر باعث آن شد که دولت آمریکا، در قوانین و مقررات کار خود، این مفهوم را بازتعریف کند. براساس این #قوانین و #مقررات، دو شکل از آزارهای جنسی مشخص و تعریف شد:
١- سوءاستفاده ی تلویحی یا آشکار جنسی، در محیط های کار، برای ارتقای شغلی یا برکناری از کار
٢- محیط های کاری خشن و ناسازگار که در آن زنان یا مردان در معرض #جوک های ناخواسته ی جنسی، پوسترها و عکس های شهوانی، و اظهارنظر در مورد لباس و آرایش ظاهری قرار گیرند. بر اساس قانون تصویب شده توسط دادگاه عالی آمریکا، اگر زنی در محیط کار مورد آزار جنسی واقع شود نیاز به اثبات این مسئله ندارد که مورد تبعیض قرار گرفته و یا به او خسارت روحی وارد شده است. اکثر قربانیان آزار جنسی زنان هستند.»
ولی گویا از برخی حیوانات بخصوص سگ و خر غافلیم! آزار جنسی در مفهوم عام خود، نسبت به هر موجود زنده ای که روا شود، نوعی #خشونت به حساب می آید. مجارستان، فنلاند و رومانی تنها کشورهای اروپایی هستند که همچنان اعمال جنسی با حیوانات در آنها قانونی است.
در ایران، متاسفانه، با وجود آمار بسیار بالای این خشونت، هنوز از واکنش به آن نه در #رسانه ها خبری هست و نه در #اعتراضات حامیان حیوانات! به نظر نمی رسد که «تابوی» پرداختن به امور جنسی در جامعه، عامل عدم انعکاس آمار #تجاوز به حیوانات در کشور باشد.
و این در حالی است که برای چندمین بار شاهد انتشار خبر تلخ #حمله_سگ ها در نقطه ی دیگری از کشور بودیم. تحلیل کارشناسانه و برخورد منطقی و اخلاقی با این اتفافات بمنظور پیشگیری از آنها به همان اندازه حیاتی است که آسیب شناسی دلایل وجود تجاوز جنسی به حیوانات از سوی افراد ایرانی و غیرایرانی.
ما همچنان امید آن داریم که #اصحاب_رسانه بصورت روزانه بر بایدها و نبایدهای حرفه ی خود مروری روزانه داشته باشند تا با انتشار #اخبار نادرست در تعامل با #متولیان #سگ_کشی در ایران، باعث رواج بیشتر خشونت موجود نشوند.
حضور سگ های آزاد «معضل» نیست. نگرش ما نسبت به این موجودات است که آنها را به شکل «معضل» مطرح و به افکار عمومی القاء می کند. مقوله ای به نام #جمعیت(چه برای انسان و چه حیوان) باید به شکلی اخلاقی و علمی مدیریت شود تا به تعامل بهتر و بدون آسیب بین انسان-حیوان بیانجامد.
#مسوولین ما باید بیاموزند که با توسعه #شهرنشینی و شهرک سازی جمعیت سگ ها پویا می شود و اگر نمی توانند از رشد شهری جلوگیری کنند، نمی توانند با تبعات آن کنار نیایند.
https://t.center/pazudharma
#حمله_موشکی به #سوریه توسط #آمریکا در حالی صورت گرفت که هم زمان کشتنِ بی رحمانه ی #گرگ، #خرس و فرزندان آنها در آلاسکا نیز قانونی اعلام شد. #رئیس_جمهور_ترامپ، به #شکارچیان اجازه داده است تا با هواپیما خرس ها و گرگ هایی که به تازگی از #خواب_زمستانی بیدار شده اند را تعقیب کنند، برای آنها #تله بگذارند و در نهایت به قتل برسانند. امیلی جفرز، وکیل دادگستری در بخش #تنوع_زیستی، تصدیق کرد که «به خاطر ترامپ و #جمهوری_خواهان مستقر در کنگره، خرس ها و گرگ های آلاسکا الان در معرض کشتار ناجوانمردانه و خشن قرار گرفتند.» قانونی شدن این کشتارِ وحشیانه اعتراضات شدید بسیاری به همراه داشته است.
آنان که همواره به دنبال مقایسه انسان با حیوان هستند تا به قضاوت اخلاقی-ارزشی در مورد جایگاه این دو موجود زنده در بیکران طبیعت برسند و، به احتمال قوی دلایلی برای اعتراض به کمک برخی انسان ها به حیوانات بیابند به این نکته توجه کنند که چگونه می تواند یک «نگرش» واحد، دو #جنگ را در دو نقطه برای انسان و حیوان به وجود آورد. #نگرشی که بی مهابا موشک ها را بر سر انسان ها فرو می ریزد و هم زمان، برای کشتن و سلاخی حیوانات در #خاستگاه و #زیستگاه اصلی حکم نهایی را امضا می کند. نگرش ما، رفتارهای ما را شکل می دهد.
« هیچ کس با تنفر از رنگ پوست، یا سابقه یا مذهب دیگری به دنیا نمی آید. مردم نفرت داشتن را می آموزند، و اگر آنها می توانند نفرت را بی آموزند، می توان به آنها عشق ورزیدن را نیز آموخت. زیرا عشق به سوی قلب انسان بطور طبیعی روانه می شود تا عکس آن.»
این جمله ی ماندگار توسط #نلسون_ماندلا گفته شده است. شیوه ی #رهبری، #زندگی و مردمان او را مقایسه کنیم تا به تاثیر عمیق نگرش در رفتار انسان پی ببریم.
اگر #افلاطون جامعه اي آرماني براي ما ترسيم مي كند، از آن رو است كه دريافتي آرماني از #طبيعت و طبيعت انسان دارد. اگر #جان_لاك حكومت #دموكراسي را براي حفظ و بقاي جامعه پيشنهاد مي كند، به اين دليل است كه او انسان را موجودي عقلاني و ارزشي تصور مي كند كه نه تنها رعايت حال خودش بلكه رعايت حال ديگران را نيز مي كند.
نه فقط آقاي ترامپ و دادگاه عالي آفريقاي جنوبي كه #متوليان_حيات_وحش كشور ما هم هنوز فرسنگ ها فاصله با مفاهيم طبيعت، انسان و طبيعت او دارند...
https://t.center/pazudharma
فقط سگ ها نیستند که گاز می گیرند!
با توجه به #زیست_بوم متنوع در کل #کره_زمین، امکان هر نوع #گزیدگی، #گازگرفتگی، #نیش و #حمله از سوی حیوانات مختلف وجود دارد. این واقعیت، با ورود به #زیستگاه حیوانات و نزدیک شدن محل زندگی انسان و حیوان، می تواند سیر صعودی هم داشته باشد. ولی اینکه گاز گرفتگی یک کودکِ زیر هفت سال توسط سگ آنقدر دارای «ارزش خبری» است که می تواند ستونی از #روزنامه را به خود اختصاص دهد و قتل عام حیوانات مختلف در همین صفحه، ارزشی برای اعلان عمومی نمی یابد جای تعمق و تفکر دارد- بخصوص اینکه در متن خبر نیز #ریشه_یابی عادلانه و علمی حادثه طرح نشده باشد!
گازگرفته شدن یک کودک توسط سگ، در نتیجهء مستقیم #سهل_انگاری چه نسبت به کودک و چه نسبت به سگ اتفاق می افتد. طبق آمار اعلام شده از سوی #سازمان_دامپزشکی، بیشترین گازگرفتگی توسط سگ از سوی سگ هایی اتفاق می افتد که دارای سرپرست هستند. بطور طبیعی، سگ ها تمایلی به #تعقیب و گازگرفتن انسان ندارند. اگر این اتفاق بروز می کند به این دلیل است که آنها این رفتار را یاد گرفته اند!
جامعه باید از طریق همین #رسانه ها بیاموزد که سگ نیز دارای قلمروست و در #دفاع از آن برای دور کردن افراد بیگانه از این قلمرو، با سروصدا فرد را آگاه می کند. اگر با حفظ آرامش و بدون هیچ ارتباط چشمی با او، از محل زندگی او دور شویم هیچ اتفاقی در هیچ کجای دنیا از سوی این حیوان برای انسان پیش نمی آید! سهل انگاری سرپرستان سگ از سویی و #والدین کودک از سوی دیگر، این دو موجود دوست داشتنی، ارزشمند و شایستهء توجه را در مقابل یکدیگر قرار می دهد!
⁉️ کودکان ما از چه کسانی و چگونه باید این آگاهی را بدست آورند؟!
⁉️ «تابوهای سیمانی» در نحوهء ریشه یابی مشکلات جامعه کجا و توسط چه کسی باید شکسته شود، سرانجام؟!
https://t.center/pazudharma
نقش #رسانه ها(نه حامیان!) در #فرهنگ_رفتار_با_حیوانات:

عنوان خبری «گازگرفتگی کودک توسط سگ های ولگرد» چرا بصورت «سهل انگاری والدین در مراقبت از کودک حادثه آفرید» مطرح نمی شود؟!

ظهور و رشد #رسانه_های_همگانی، به صورتی عمیق، باعث تغییر شیوه انتقال فرهنگ از یک نسل به نسل دیگر شده است. علاوه بر این، به این دلیل که امروزه رسانه های همگانی می توانند، همزمان، اطلاعات زیادی را در اختیار تعداد عظیمی از مخاطبان قرار دهند، نقش آنها برای انتقال سریع فرهنگ از اهمیت به سزایی برخوردار است. هر یک از سیماهای رسانه ای(#تلویزیون، #رادیو، #روزنامه، #مجله، #کتاب، #سینما و غیره) پیام های فرهنگی را در شکل یا محتوای خبری یا سرگرمی منتقل می کنند. به هر حال، مردم مشتریان و مصرف کنندگان تولیدات رسانه ای هستند و پیام های آنها(از برنامه های کنسرت گرفته تا سریال های تلویزیونی) به شکل جدیدی از واقعیت تبدیل شده اند. قصد آن نداریم تا به نظریه های مطرح درباره رسانه ها بپردازیم ولی خوب است ارتباط آن با «تصویرسازی درباره حیوانات» را بررسی کنیم:
Pazudharma
در ماههای اخیر، اخبار مختلفی از #گازگرفتگی #کودکان توسط #سگ ها منتشر شده است. این خبر، به خودی خود از آن جهت که حادثه ای تلخ برای کودک رقم خورده است بواقع دردناک است. البته، در کشور ما که فرصت نقض ابتدایی ترین #حقوق_بشر توسط رسانه های جمعی فراهم نیست، نباید انتظار داشت که رسانه ای در تحلیل و دفاع از #حقوق_حیوانات- نه در برابر حقوق انسان، که در کنار و موازی با آن- نظری برای عرضه داشته باشد.
یکسان دانستن #حمله_سگ ها به یک کودک با دزدیده شدن کودکی دیگر، #تجاوز و سلاخی کردن او توسط انسان در #صفحه_حوادث هر روزنامه ای نیازمند بررسی و تحلیل همه جانبه است. اولین حلقه مفقوده در رابطه با زمینه های ایجاد چنین حوادث تلخی، پدیده «#امنیت_اجتماعی» است. چرا جامعه نباید برای تمام #شهروندانِ انسان و غیرانسان خود آنقدر امن و ایمن باشد که فرصت ظهور چنین حوادثی را فراهم نماید. آیا تنها ماندن کودکان زیر 8 سال بدون حضور #بزرگسالان و هیچگونه نظارت امری اخلاقی و درست است.
عنوان «گازگرفتگی کودک توسط سگ های ولگرد» چرا بصورت « سهل انگاری والدین در مراقبت از کودک حادثه آفرید» مطرح نمی شود؟!
https://t.center/pazudharma
#تفكر_انتقادي با آنچه از نگاه عموم #ايرادگيري تصور مي شود بسيار متفاوت است.
شايد اگر روزي و زماني كه نظام #آموزش_و_پرورش ما به سطحي از استانداردهاي آموزشي و انساني رسيد كه (سوء)استفاده از حيوانات در كلاس هاي درس را ممنوع و اين رفتار را از طريق جايگزيني با روش هاي انساني مشابه، بعنوان جلوه اي از #خشونت به #دانش_آموزان معرفي كرد، آنگاه بتوانيم اميدوار باشيم كه #تفكر_انتقادي نيز بعنوان يك واحد درسي در تمام مقاطع تحصيلي گنجانده شود.
ما زماني مي توانيم انتقادي فكر كنيم كه به جاي احساس بر استدلال استوار باشيم؛ به شواهد و مدارك استناد كنيم و بدنبال كشف بهترين توضيحات باشيم. اين نوع تفكر با #خود_شناسي نيز همراه است زيرا شخصي قادر به انتقاد منطقي و درست است كه از تعصبات شخصي، پيشداوري و سوءگيري به دور باشد...
بسياري از #مسوولين و "متوليان" در مصاحبه هاي خود از آغوش باز خود براي شنيدن نقد سخن مي رانند ولي هنوز مشخص نيست چرا به محض مواجهه با انتقاد بر سر ميز #مذاكره، آن آغوش هاي باز شده يكباره بسته شده و به #دفاع و/يا #حمله تبديل مي شوند!!!
نمي دانيم آيا اين از عدم آگاهي نسبت به تفكر انتقادي مي آيد يا از آگاهي نسبت به #كم_كاري، #سهل_انگاري، عدم صداقت و مسووليت پذيري و ...
https://t.center/pazudharma
حيوانات به قدر كافي #چالش هاي طبيعي و غيرطبيعي در زندگي دارند تا با آنها دست و پنجه نرم كنند مانند #بيماري، گرسنگي، #حمله، حوادث، #تغيير_اقليم و بسياري مشكلات ديگر... ما چيزي به اين فهرست اضافه نكنيم!
بعد از جنايتي كه در تاريخ ٢٣ فروردين ١٣٩٤ در #شيراز اتفاق افتاد، يك اعتراض پُرصدايي انجام شد كه بازتاب خوبي داشت ولي بي نتيجه ماند!
تعداد سگ ها و گربه ها (و البته آمار حذف حيات وحش را فراموش نكنيم) كه پس از آن كشته شدند شايد به مراتب بيشتر از تعدادي بودند كه "قرباني" اصلي آن جنايت شدند. در تمام دنيا موارد خشونت با حيوانات و انواع حيوان آزاري ديده مي شود، ولي در كمتر جايي ما شاهد قتل هاي زنجيره اي حيوانات به شكلِ و روش برنامه ريزي شده اي كه در ايران انجام مي شود، هستيم.
مادامي كه اين #كشتارهاي بي اساس وجود داشته باشند:
١- حيوانات با ضجه و درد كشته مي شوند بدون آن كه جمعيت آنها كم شود و بدون آن كه "صداي بي صدايان باشيم" تحقق يابد! سرانجام، ما مي مانيم و پخش خبر "نوشداروي پس از مرگ سهراب" در شبكه هاي مجازي و تكرار دور باطل آه و ناله و نفرين...
اصلا مي دانيم چرا بايد جمعيت آنها كم شود؟! آيا نيازي واقعي به كاهش جمعيت آنها وجود دارد؟!
٢- مردم اين كشتارها را به عنوان يك "هنجار" يا همان چيزي كه بايد باشد مي پذيرند و خشونت هر روز بيشتر مي شود، بدون آنكه ترس از #آلودگي، #بيماري، #حمله و گاز گرفتن حل شوند.
٣- قانوني تصويب نمي شود! زيرا بدون قانون كارهاي غيراصولي و غيرانساني در حال انجام است!
٤- حمايت از حيوانات در هر شكلي و با هر طرحي سودمند نخواهد بود. در برخي شرايط كه خيلي هم از وضعيت جامعهء ما دور نيست، برنامه هاي TNR, CNR, CNVR, ABC... به هيچ وجه مفيد نبوده و تجويز نمي شوند. از خود بپرسيم در جايي كه كشتار بي بندوبار حيوانات وجود دارد، آيا سودمند است كه ما اين طرح را اجرا كنيم و "آنها" بيان و بكشند!؟!
از سوي ديگر، جاهايي كه از نظر رفت و آمد خودرو و مردم، آب و هوا و... محيطي نامناسب تلقي مي شوند قابليت اجرا شدن طرح هاي بالا را ندارند و مردود به حساب مي آيند زيرا به تنهايي نمي توانند جمعيت آنها را كنترل نمايند. تحقيقات ميداني و اجرا برپايه آمار و ارقام از اقدامات اوليه و حياتي براي اين كار است. در كجاي دنيا غير از ايران، مي توان بدون اطلاعات و آمار، هدفي را محقق ساخت؟!! نمونه اي ديگر از "تضاد بومي" كه به رفع تعارض انسان- حيوان ياري نمي رساند...
اگر مي خواهيم روي كنترل جمعيت حيوانات همدم و شهري فعاليت كنيم، اولين كار تعيين جايي است كه آنها از آنجا مي آيند:
١- زادگيري و توله كِشي بدون كنترل
٢- ظرفيت تحمل منطقه
٣- سرپرستي غيرمسوولانه
...
حال اگر بتوانيم كشتارها را با گفتگو، زمانبندي، تحقيق و ارايه طرح هاي اصولي و قابل اجرا در سرتاسر كشورمان ريشه كَن كنيم:
١- حيوانات بي دليل و غيرطبيعي كشته نمي شوند!!!
٢- مردم آگاه مي شوند و مي آموزند كه كشتن سگ و گربه و موش و گرگ و خوك و شغال و... نيست كه ترس آنها را از بين مي برد؛ اين خود نيازمند روان درماني است. بلكه بيشتر راه هاي جايگزين است كه آنها را به يك زندگي دور از حيوانات يا همزيستي مسالمت آميزِ "غيرمتمدنانه" مي رساند.
٣- دولت به كمك فعالان اين عرصه مي آيد.
٤- طرح هاي عقيم سازي-شايد- سودمند باشند.
٥- بازار پُررونق پرورش دهندگان، فروشندگان، دلالان، دزدها... با فعاليت هاي موازي و هدفمند محدود شده و درنتيجه، روي جمعيت حيوانات شهري و همدم تاثير مضاعف نمي گذارند!
٦- زمينه ساز مناسبي براي نهايي سازي و ارايه "قانون حقوق حيوانات" باشد.

از آن جهت بر "تغيير" تاكيد مي شود چون تغيير در شيوه ساماندهي كار ماست كه بيشترين تفاوت را در نحوهء زندگي ما پديد مي آورد. اين تغيير مستلزم تفكري متفاوت است كه در مقايسه با فرهنگ كلان جامعه مي تواند حتي برعكس باشد و براي خيلي افراد بيهوده به نظر برسد!
در برخي موارد ممكن است براي آنهايي كه صاحب "قدرت" هستند حتي آزارنده باشد؛ ولي...
ولي ما باز بر اين نوع تغيير ناپيوسته تاكيد مي كنيم زيرا مترادف رشد و آموزش است... چيزي كه براستي بدان نياز داريم.
https://telegram.me/Pazudharma