#تفكر_انتقادي با آنچه از نگاه عموم
#ايرادگيري تصور مي شود بسيار متفاوت است.
شايد اگر روزي و زماني كه نظام
#آموزش_و_پرورش ما به سطحي از استانداردهاي آموزشي و انساني رسيد كه (سوء)استفاده از حيوانات در كلاس هاي درس را ممنوع و اين رفتار را از طريق جايگزيني با روش هاي انساني مشابه، بعنوان جلوه اي از
#خشونت به
#دانش_آموزان معرفي كرد، آنگاه بتوانيم اميدوار باشيم كه
#تفكر_انتقادي نيز بعنوان يك واحد درسي در تمام مقاطع تحصيلي گنجانده شود.
ما زماني مي توانيم
انتقادي فكر كنيم كه به جاي احساس بر استدلال استوار باشيم؛ به شواهد و مدارك استناد كنيم و بدنبال كشف بهترين توضيحات باشيم. اين نوع
تفكر با
#خود_شناسي نيز همراه است زيرا شخصي قادر به انتقاد منطقي و درست است كه از تعصبات شخصي، پيشداوري و سوءگيري به دور باشد...
بسياري از
#مسوولين و "متوليان" در مصاحبه هاي خود از آغوش باز خود براي شنيدن نقد سخن مي رانند ولي هنوز مشخص نيست چرا به محض مواجهه با انتقاد بر سر ميز
#مذاكره، آن آغوش هاي باز شده يكباره بسته شده و به
#دفاع و/يا
#حمله تبديل مي شوند!!!
نمي دانيم آيا اين از عدم آگاهي نسبت به
تفكر انتقادي مي آيد يا از آگاهي نسبت به
#كم_كاري،
#سهل_انگاري، عدم صداقت و مسووليت پذيري و ...
https://t.center/pazudharma