Pazudharma

#پرسشگری
Канал
Логотип телеграм канала Pazudharma
@pazudharmaПродвигать
378
подписчиков
3,01 тыс.
фото
249
видео
1,98 тыс.
ссылок
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
Forwarded from اتچ بات
خبری در بین برخی فعالان حیات وحش دست به دست می شود که «خبر بسیار خوب» عنوان گرفته و حکایت از بارداریِ یوزپلنگی به نام «ایران» دارد.

بارداری در اسارت از آن نوع بارداری هاست که در کنارِ مباحثِ حفاظتی(البته اگر داشته باشد!)، نیازمندِ نگاهی از جنسِ فلسفه و اخلاق است.

این که به نقل از صفحه ی «جانوران در خطر انقراض ایران»، «در انبوه نگرانی متخصصان و نیز غوغای رسانه ها، یوزهای در اسارت ایرانی از تهران به توران منتقل شده و خوشبختانه در سکوت خبری، یک یوز نر ایرانی دیگر نیز زنده گیری شده و پس از جفت گیری آنها در اواخر سال گذشته، همگان به داشتن یک جمعیت ذخیره از یوز ایرانی، ولو در اسارت، بسیار امیدوار شده اند»، نوشته و/یا نظری یک سویه، جانبدارانه و متعصبانه است. نوشته/نظری که در تلاش برای «درست» و «خوب» جلوه دادنِ همان تصمیمی است که در هنگامه ی «غوغای رسانه ها» از یک سو، و «سکوت خبری» از سوی دیگر گرفته شد.

در این میان، و در هیاهوی «خبر بسیار خوب» یادمان می رود که اصل را دستِ کم کمی کمتر فرع کنیم و خیلی به حاشیه نرویم!

دورانِ فعالیتِ جنسی در یوزهای ماده از نظم و زمانِ خاصی برخوردار نیست و زمانی هم که این دوران فرامی رسد، برانگیختگی و هیجان جنسی آنها به حضورِ یوزهای نر و بویی که از نشانه گذاری ها می آید بستگی دارد. یوزهای ماده در مدتِ چهارده روزی که در اوجِ دوران جنسی خودشان هستند با نرهای متعددی جفت گیری می کنند؛ شاید حتی با تمام نرهایی که در یک گله زندگی می کنند. به طور معمول هر یوز نر به مدت سه روز در کنار ماده می ماند و در نوبت های مختلف جفت گیری را انجام می دهد.

با توجه به این فرآیندِ شگفت انگیز و پیچیده که می تواند در دلِ طبیعت بکر و ساکت و زیبا اتفاق بیفتد و به حفاظتی طبیعی و خالص منجر شود، یک جفت یوز نر و ماده را داخل یک محیط محدود قرار دادند و به نظاره نشستند تا ببینند دوران فعالیت جنسی «ایران» چه زمان آغاز می شود تا بدونِ هیچ انتخاب و اراده ای تسلیمِ بوی نشانه گذاری های یوز نر شده و تن به جفت گیری بدهد. چرا؟

به این دلیل که اگر روزی یوزِ بالغِ و آزاد در توران(هرب، تلخاب، هلیا، هانا، تلما، فراز، فقه و ماجراد) به واسطه ی تخریب زیستگاه و تصادف و شکار از بین رفتند، یوزهایی در اسارت وجود داشته باشند تا برای زادآوری مصنوعی/اجباری و ناطبیعی آنها پول های هنگفتی گرفته شود و افرادی معلوم الحال از جنسِ آشپز و بازیگر و مدیران انجمن و کارشناسانِ پروژه های مختلف، با آنها انواع و اقسام عکس های یادگاری را با نام و امضای خودشان بگیرند و بنویسند «این پروژه بدون هیچ شکی پرچالش ترین پروژه ی تاریخ محیط زیست ایران بوده و در صورت موفقیت کامل، می تواند تا حدود اندکی، نگرانی تمام جهانیان را از انقراض یوز آسیایی(در خطر انقراض ترین گربه سان دنیا) برطرف کند»!!!!!!!

تصور کنید از یوزهای موجود در توران، هنوز جنسیت هانا و تلما که ترتیب فرزندان هرب و تلخاب هستند، هنوز مشخص نیست!!!

فاجعه زمانی بیشتر مشخص می شود که بدانیم به ثمر نشستن این پروژه به فعالیتِ مدیرکل محیط زیست استان سمنان گِره خورده که از قضا، ماه گذشته عوض شده است!!!

رویکرد و زیرساختی که به روشنی اثبات می کند کارهایِ اساسی و زیربنایی در نظامِ مدیریتی ایران نه به سیستم که به افراد متکی است؛ رویکردی بیمار و فاسد که به خودی خود می تواند موفقیت هر پروژه ای در هر حوزه ای را به نابودی بکشاند.

پی نوشت: نکته ی جالبِ توجه اینجاست که وقتی #انتقاد یا #پرسشگری از سوی برخی فعالان یا #رسانه ها مطرح می شود، از آن به عنوانِ «غوغا» یاد می شود! و همین افراد، آن چه به صورت پنهانی و در خفا انجام می دهند را «سکوت خبری» می نامند و جالب تر این که، نتیجه ی همین کارهای پنهانی را دوباره، به همان رسانه ها اعلام می کنند!!!

فلور خواجوی

@Pazudharma
🖋 دومین گورخرِ تبعیدی به ایران و جنین او نیز کشته شدند!

▪️مالکِ بنگاهِ تجاری صفادشت «خبر خیلی خوب» از «آبستنی» هر دو گورخر ماده داده بود ولی به نظر می آید که فراموش کرده خبرِ مرگ او را با همانِ ادبیاتِ خاصِ ما ایرانیان در هنگام مواجهه با #پرسشگری و #مطالبه و #نقد، به آگاهی «فالوورها»ی ناآگاه برساند!!! این مالک، #گورخرها را برای «شما بی لیاقت ها» خریده بود!!!

▪️یکی از استدلال هایِ مالکانِ باغ وحش ها این است که آنها درباره ی حیات وحش به مردم «آموزش» می دهند. حال، نمونه ای از این «آموزش» را مرور کنیم: «ماده گوره خرها هر دو آبستن هستند تنها دلیلش این هست که هر دو حدود نُه ماه در کنارِ گورخر نر بودند...»!!!!!!!

🔹عذرِ مردم را اگر ناآگاهی و تا حدودی موجه بدانیم، پرسشِ مطرح این است که طرفدارانِ حیات وحش در ایران، به راستی چه تعریفِ دقیق و درست و مشخصی از #حیات_وحش دارند؟!!! برای اینان، حیات وحش یعنی فقط آن چند حیوانی که «محیط بانان» از آنها فیلم و عکس می گیرند؟!!! یا آنهایی که در تعارض با سگ قرار می گیرند؟!!! به راستی، حیات وحش در ایران چه تعریفی دارد و آیا حفاظت از آنها با اصول و ضوابطی همراه است!؟!

@Pazudharma
🖋 حیواناتِ سلبریتی شده در خدمتِ انسان-رسانه!

▪️در حالتِ کلی حوادث، رویدادها و اخبارِ مربوط به حیوانات(به طور عمومی) و حیواناتی که در بین علاقمندان نام آشنا و «معروف» شدند(به طور خاص) از سویِ رسانه ها مخابره می شوند؛ و تا مخابره ی این اخبار از «لابی»ها، کانال ها، هماهنگی ها و فلیترهای متنوعی عبور می کنند تا در گوش و چشمِ مخاطب فرود آیند!

▪️این #رسانه ها و مسیرهایی که یک خبر از آن می گذرد تا به نمایشِ عموم در آید در بیشترِ موارد(اگر نگوییم همیشه) در خدمتِ فاعلانِ پشت و جلوی صحنه است تا مقاصد و نیت هایی که در پیِ تحقق آن هستند را حفظ و حراست کند و نه، بیانِ #حقایقی که باید گفته تا به #آگاهی تبدیل شوند.

▪️بهانه هایِ مردم پسند که با برچسبِ علم نیز به فکرِ مردم تزریق می شوند کم نیستند؛ به اندازه ی این بهانه ها و نظامِ عذرتراشی، شاهدِ نظامِ شکل گرفته ی توجیهات هم هستیم تا بتوانند با #قدرت و گرفتنِ تمام فرصتها برای #پرسشگری و طرح استدلال های مخالف، آن چه «خودشان» می خواهند را «منطقی» و «درست» جلوه دهند.

@Pazudharma
🖋واکاوی دلنوشته ی تکراریِ «درویش»- بخش پایانی
و به راستی که باید هوشیار بود!

▪️این هوشیاری باید نسبت به استدلال هایِ «سلبریتی های محیط زیستی» در ایران و موضوعاتی که از منظر آنها «بامزه» و «بی مزه» برچسب می خورند باشد. مطالبی که ممکن است فقط با توجه به این که «نویسنده» کیست و به شکلی بسیار کورکورانه «مورد پسند» قرار بگیرند و به «وحی منزل» تبدیل شوند؛ تا جایی که نه تنها #نقد و #پرسشگری را برنتابند که مخالفت با آنها را «ضدیت محیط زیستی» لقب بدهند و به تخریب نیز بپردازند. آیا این رویه ای آشنا نیست؟! رویه ای که در ضمیرِ ناخودآگاهمان نهادینه شده است و بدون هیچ هوشیاری، به صورت شبانه روزی به ایرادگیری از دولت و مدیر و رئیس و معاون منجر می شوند که خودمان در حال انجامِ آن هستیم!!!

▪️در «ماجرای بامزه ی ماهی سرخ» نیز شاهدِ همان استدلال از سوی محمد درویش هستیم که برای سبزه؛ به بیانی ساده، چون تعداد و درصد و آمارِ مربوط به مرگ و نابودی ماهی سرخ خیلی کمتر از گونه های آب شیرین است، نباید به یک دغدغه تبدیل شود و به جای این، باید یکسره به سراغِ وزارت نیرو رفت و جلوی سدسازی ها و آلودگی ها را گرفت که البته، پیشنهاد بدی هم نیست! به شرطی که می توانستیم به دوران باستان و پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان و نیز، به همین چند دهه ی گذشته ی پس از انقلاب برگردیم! چون اگر بخواهیم با روشِ محمد درویش، به آمار و ارقام متوسل شویم باید اشاره کنیم اکنون ۶۷۲ سد در دست بهره‌برداری، ۱۲۰ سد در دست ساخت و ۱۷۶ سد در دست مطالعه قرار دارد. به بیانی ساده، هیچ یک از مخالفانِ سدسازی برای این ۶۷۲ سدِ ساخته شده(و آن نوزده سدِ ساخته شده ی پیش از انقلاب) کاری نتوانستند بکنند و اکنون، 296 سد هم پیش رو دارند تا با مخالفت های خودشان از ساخت و/یا مطالعه برای ساخت آنها جلوگیری کنند!

▪️به نظر می رسد، از منظرِ این کنش گر محیط زیست، هر آن چه در اقلیت و کمینه باشد «ارزش» پرداختن/فاعلیت و/یا به فعل در آمدن ندارد و میزانِ اهمیتِ موضوعات بستگی مستقیم به بزرگی یا زیاد بودنِ آنها دارد!!! با شابلون همین استدلال، می توان گفت گونه های در خطرِ انقراض فقط به این دلیل که تعداد آنها در طبیعت بسیار کم است، «ارزش» و «اهمیت» خاصی برای کنش گری ندارند!!! نمی توان گفت؟!!

▪️سَری به استدلالِ بعدی بزنیم: « حتی اگر فرض کنیم که همه 40 میلیون قطعه ماهی قرمز سر سفره هفت سین ایرانیان می‌میرند که نمی‌میرند، این رقم یک صدهزارم ماهی‌هایی نیست که در اثر آزمندی و نادرایتی انسانی سالانه از دست می‌دهیم! ماهی‌هایی که اغلب آنها بسیار ارزشمندتر از ماهی سرخ بوده و اندمیک کشور هم هستند.»

▪️در ترجمانِ این جمله هم باز شاهدِ #تبعیض، ناآگاهی، برآوردهای نادقیق و سلیقه ای هستیم چون مرگ و میر همین ماهیان قرمز هم به واسطه ی «آزمندی» و «نادرایتی انسانی» است. این ماهی ها تولید می شوند تا در نهایت یا در تُنگ آب بمیرند و روی آب شناور شوند و به سطل زباله ریخته شوند و/یا به صورت زنده و مُرده داخل جوی های آب شهری تخلیه شوند. آیا واقعا رقم چهل میلیون- چه انسان باشد و چه ماهی و چه موش و چه زنبور و چه مورچه- برای یک فعالِ محیط زیست هیچ معنا و مفهومی ندارد!!!؟ دقت کنیم! نمی گوییم چهل میلیون تُن زباله؛ داریم از چهل میلیون موجود زنده صحبت می کنیم! که خیلی هم فرق نمی کند «اندمیک» ایران باشند یا افغانستان یا آلبانی یا نیجریه یا مصر یا کنیا یا کانادا یا اسرائیل و آمریکا!
همانطور که مهم نیست #خشونت بر علیه کدام مردمان در دنیا اعمال می شود و این مردم چه جمعیتی دارند؛ از چه رنگ پوستی برخوردارند؛ در اقلیت هستند یا اکثریت و زن هستند یا مرد!

▪️«راست آن است که باید هوشیار باشیم!» طرفداران محیط زیست در ایران باید بدانند با ایستایی و مقاومت در برابر تغییر نمی توانند همسو با دانشِ روزِ دنیا و تغییراتِ شتابانِ آن حرکت کنند. نمی توانند پنج سالِ پی در پی به خودشان حتی زحمتِ نو کردنِ یک متن را ندهند و فقط آن را بازنشر کنند!!!

▪️فعالان محیط زیست در ایران، هر کسی و با هر سابقه و عملکردی که می خواهند باشند، باید بدانند که ایجاد تغییر در سنت هایی که امروزه روز به محیط زیست و دنیا آسیب می رسانند نمی تواند «سنت گریزی» یا «ضدیت با سنت» لقب بگیرد! این شکل از برچسب گذاری مشابه همان «غرب زدگی» و «تهاجم فرهنگی» است که فقط از حکومت های توتالیتر و تمامیت خواه سرچشمه می گیرد. کنش گر محیط زیست را چه کار با دیکتاتوری؟!
🖋 کلیشه های حیات وحشی!

▪️مدتی است برخی «دوستداران حیات وحش» شاملِ دامپزشک و اصحابِ رسانه و شکاردوستان و پرورش دهندگان پرندگانِ زینتی و طرفدارانِ اگزاتیک پت ها حرکتی در صفحات شخصی شکل داده اند که غیر از جزم و کلیشه ای و تکراری بودن، از آشکارترین نمودهای آن، سازمان یافتگی است!

▪️این افراد عزم و اراده ی خودشان را بر دشمن سازی و دشمن تراشی از حضور سگ برای #حیات_وحش جزم کرده اند! عده ای نیز با پیروی از این افراد فقط به بازنشرِ مطالبِ آنها بدونِ هیچ کم و کاست مشغولند تا شاید به این روش «ارادت» خودشان به «اسم و رسم»ها را بیشتر ثابت کنند تا موضوعِ مورد علاقه شان یعنی حیات وحش!!!

▪️این گونه است که کلیشه های حیات وحشی در حالِ شکل دادنِ موانع ذهنی برای #پرسشگری، #استدلال_پروری و #حقیقت_گویی می شود. فضایی که در آن هرگونه استدلالِ مخالف، گفت و گوهای دانش محور و اخلاق مدار از سویِ عده ای مشخص وتو شده و به تخریب و تمسخر منتهی می شود(تا شاید بتواند «کم سوادی» از منظرِ شاخص های سازمان ملل را بپوشاند!)

🔺شکلی از همان کم سوادی که دنیا را «دشمن» ایران می پندارد و حالا، سگ را دشمنِ حیات وحش!!!

https://t.center/pazudharma
Forwarded from اتچ بات
🖋 برای جنگ افروزان هم به «کاخ سفید لعن و نفرین بفرستید»!

▪️«مردم برای کمبود و مشکلات اگر می‌خواهند لعن و نفرین کنند، این لعن و نفرین آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است، کسی به مردم آدرس اشتباه ندهد.» این جمله ی تلخ و تاریخیِ رئیس جمهورِ منتخبِ(اشتباه) ماست که خطاب به ملتِ ایران گفته شد.

▪️اگرچه #رئیس_جمهور نیز یک انسان است و همانند سایرین می تواند در مقابله با فشارها و انواعِ مشکلات واکنش های متفاوتی داشته باشد و از ادبیات خاص خویش(که در دنیای سیاسی به گفتمان مشهور است) بهره ببرد ولی شاید اگر در #مناظره_های_انتخاباتی و برنامه های تبلیغاتی، نامزدهایِ مشتاقِ دستیابی به این #مسوولیتِ مهم و حساس از همان نخست بگویند که «لعن و نفرین» یکی از #باورهای محکم آنهاست که در هنگامه ی فشارِ مشکلات به آن متوسل می شوند، #شهروندان از فرصتِ بهتر و برابری برای #حق_انتخاب برخوردار شوند.

▪️این پرسشِ بنیادین و مهم که اصلا چرا باید «لعن» و «نفرین» و «مرگ بر» و «مرده باد» در ادبیاتِ گفتاری و گفتمان های سیاسی و #اعتراضات_مردمی(که بیشتر به #نافرمانی_مدنی شبیه است) وجود داشته باشد را کنار می گذاریم! اصلا حیوانات و فعالیت هایِ حمایت و حفاظت از آنها چه ارتباطی با این پرسش دارد!!!؟

▪️ولی آیا برای برپایی #جنگ_سگها و خروس ها و گاوها هم باید رو به #آمریکا کنیم و یکسره به سراغ «کاخ سفید» برویم و از آنها بخواهیم که به ما بگویند در کشوری که بر اساسِ #باورهای_دینی اداره و حکمرانی می شود چرا باید برای برپایی «میدان»ها و جنگ انداختن بین حیوانات شرط بندی های میلیونی شود؟! عجیب تر آن که چرا باید به صورتِ بسیار آشکار و علنی تبلیغ و اطلاع رسانی شده و چرا این جنگ ها باید توسط #نیروی_انتظامی هم مورد حمایت قرار بگیرد!؟!

▪️ما باید از «کاخ سفید» بپرسیم چرا جوانانِ این مملکت باید به #شکار_گنجشک و فروشِ اجسادِ آنها در فضای مجازی روی بیاورند و هیچ آدم زنده ای هم نباشد که بر کار آنها نظارت و از این شبکه ی فاسد جلوگیری کند!؟! پرسشِ دیگر ما از آن «کاخ» باید این باشد که چرا یک جوانِ ایرانی باید در کنارِ کمری که به قتلِ حیاتِ وحش این سرزمین بسته، دایی خود را نیز به قتل برساند؟!!

▪️آیا «لعن و نفرینی» که «ملتِ» دولتمردان و حکمرانانِ ایران باید به سوی «واشنگتن» روانه کنند، همین مردم را از چرایی به وجود آمدنِ این حجم از فساد و تباهی و نابودیِ اخلاقیات و مهم تر از این از چگونگیِ برطرف کردن مسائل و مشکلات آگاه می کند!؟!

🔹به جایِ «آدرسی» که رئیس جمهور به «ملت ایران» دادند به نشانی دیگری می رویم که در آن #خردورزی هدایتگر ما برای #پرسشگری باشد؛ چون پاسخ هایی که رئیس جمهورِ شکاردوستِ آمریکا به ما می دهد شاید با پاسخی که وزرایِ شکارچیِ سرزمینِ خودمان از جمله #وزیر_بهداشت و #وزیر_نفت و سایر زمامدارانِ وقتِ برخی امور کشور می دهند خیلی متفاوت نباشد!!!

▪️ژان پل سارتر در کتابِ «ادبیات چیست» که اساسِ آن بر مفهومِ #آزادی گذاشته شده است می نویسد: «اما آزادی اگزیستانسیالیستی آزادی انتزاعی نیست. آزادی واقعی در دگرگون کردن وضع موجود است. برای ما واضح است که عمل انقلابی عالی ترین نمونه عمل آزادانه است نه آزادی آنارشیستی یا آزادی مبتنی بر اصالت فرد. اگر چنین بود انسان انقلابی در واقع به اتکای موقعیت خود نمی توانست کم و بیش جز حقوق «طبقه مورد پسند» چیز دیگری بخواهد... اما چون انسان انقلابی در بطن طبقه ستمکِش و برای طبقه ستمکش، بنیان اجتماعی خردپذیرتری می جوید، آزادی او متکی به عملی است که بدان وسیله وی آزادی تمام طبقه خود و، کلی تر از آن، آزادی همه افراد بشر را می خواهد...»

▪️ راهِ نجاتِ سرزمین ما غیر از آموزش و تبلیغِ #جنگ، #خشونت، #فحاشی، #گفتمان_زور، #بی_مسوولیتی، #دروغگویی، «لعن و نفرین» و هر چه بی اخلاقی است، چیست؟!

🔹 بدون هشتگ می گوییم و مطالبه می کنیم که به کشتارِ وحشیانه و متوحشِ حیوانات پایان دهید! اگر نمی توانید دست از جنگ انسانی بردارید، دستِ کم از جنگ انداختنِ بین حیوانات خودداری کنید! بیش از این مروجِ خشونت در جامعه نباشید!

فلور خواجوی

https://t.center/pazudharma
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖋 خوردنِ یکی و ستیز با آن دیگری...

▪️به جرات می توان گفت در هر کجا سخن از #زیستن به میان آید با خود پرسش هایی بنیادین به همراه دارد از جمله این که شیوه ی زیست خوب کدام است؟ هدف از زیستن چیست؟ اصولِ یک زیستنِ خوب چیست؟ و این پرسشِ همیشه حاضر و بی پاسخِ نوعِ بشر که انسانِ خوب به چه معنی است؟

▪️در جایی که از #محیط_زیست می گوییم و در آن به کنش گری یا واکنش گری مشغول هستیم، تمام این پرسش ها هم چنان جاری و ساری و نوع نگاه و رویکردِ ما نسبت به زندگی تاثیرگذار هستند؛ تا جایی که برای پرداختنِ به معضلاتی مانند #زمین_خواری، #قاچاق_درختان و #تاراج_حیوانات و مانند اینها از یک سو و #چاپلوسی، #دروغ، #ریا و #فساد و مانند اینها از سوی دیگر ناگزیر از پرداختن به #اخلاق_زیستی هستیم. این موضوعات از هم جداشدنی نیستند.

▪️آنان که حیوانات را می خورند؛ در ستیز با برخی از جمله #سگ ها هستند؛ #گفت_و_گو و #تعامل را برنمی تابند؛ با #نقد و #پرسشگری و #پاسخگویی بسیار بیگانه اند، بی گمان، نمی توانند داعیه ی کنش گری در عرصه ی محیط زیست را داشته باشند حتی اگر سال ها در این حوزه معاون و مسوول و خبرنگار و خبرساز و فعال بوده باشند.

Pazudharma
🖋 تمرینی برای اندیشیدن...

▪️نسبت به سه گروه از مردم باید اندیشید:

1- #خبرنگارانی که از تمامِ حرفه ی خودشان فقط کاغذ و قلم و دستگاه ضبطِ صوت را می شناسند!!! کسانی که نسبت به چیزهایی که می شنوند بسیار #منفعل عمل می کنند و هیچ عیاری از #پرسشگری ندارند.

2- #مسوولین و به طور کلی افرادی که هیچ #اطلاعات دقیق، آمار موثق و تصویری کلان از وضعیتِ مشکل یا موضوعی که درباره آن فعالیت می کنند یا نظر می دهند ندارند.

3- #حامیانی که فقط ادعای حمایت از حیوانات را دارند و نه حمایتِ ریشه ای و اساسی از آنها. کسانی که حمایت را با انگیزه ها و سودهای شخصی اشتباه گرفته اند و هرگونه تغییر چهارستونِ منافع مالی و غیرمالی آنها را به لرزه در می آورد.


https://t.center/pazudharma
🖋 دریافت پاسخ در ارتباط با مطلبِ «از پانسیون خانگی فیبی تا...»

▪️افزون بر دو پاسخی که در تصویر بالا مشاهده می کنید، یک پاسخ دیگر به دستمان رسیده است که با حفظ امانت داری منتشر می شود:
«شما می‌توانید کمک نکنید و به دوستان‌تان هم پیشنهاد کمک کردن به این مرکز را ندهید، ولی بهتر است از ایراد گیری بپرهیزید تا این جمع ضعیف محیط زیستی‌ها، بیش از این چند پاره نشود.»

▪️اگر از انفعالی و سطحی بودن این پاسخ ها بگذریم، منظور از «غیردقیق» مشخص نشده است و تلاش ما برای دانستن بی نتیجه ماند.

▪️هیچ ادعایی دال بر نبودِ چنین مرکزی نشده است که در پاسخ «برای بازدید از آن دعوت به عمل آید»! ضمن این که به نظر می رسد این پیشنهاد با هدفِ تشویق برای کمکِ مالی صورت می گیرد تا پرداختنِ به آن چه منظور نظر ماست.

▪️نکته اصلی که قصدِ #پرسشگری و #آگاه_سازی نسبت به آن داریم این است که چرا این پول صرفِ درمان می شود و نه پیشگیری؟! آیا به راستی، با پنجاه میلیون هیچ اقدامی نمی توان برای پیشگیری کرد ولی می توان فضایی دو هکتاری را برای تیمار حیات وحش(از همه گونه ها) راه اندازی نمود!؟!
فلور خواجوی
https://t.center/pazudharma
🖋 از پانسیون خانگی فیبی(مخصوص سگ و گربه) تا مرکز تیمار و بازپروری حیات وحش(اختصاصی سگ سانان وحشی)!

▪️گاهی اوقات بهتر است حرف آخر را اول زد: به جای جمع آوری پنجاه میلیون تومان برای تجهیز و راه اندازی «مرکز تیمار حیات وحش»، این مبلغ را صرفِ پیشگیری از حوادثی کنیم که حیات وحش ارزشمند و محترم سرزمین ما را روانه ی چنین مراکزی می کند!
▪️سال ها قبل یکی از شرکت های نامدارِ در صنعت لوازم خانگی تصویری منتشر کرد که در آن مسوولِ خدمات پس از فروش بر روی کیفِ ابزارِ کارِ خود نشسته و از بیکاری زانوی غم بغل کرده بود!!! این آگهی حاوی این پیام بود که کیفیت محصولات آن شرکت به قدری از استانداردهای بالا برخوردار است که بخشِ خدمات پس از فروش آن تقریبا از کار افتاده. وضعیت زندگی حیوانات کشور ما، به طور دقیق، در حالتِ عکسِ پیامِ این آگهی قرار دارد؛ بیشترِ سرمایه گذاری ها، امکانات، تلاش ها و به طور کلی نگرش های موجود در حوزه محیط زیست بر بَعد از حادثه استوار است، نه قبل از آن!
▪️در کشوری که « با گذشت 110 سال از نهاد قانون گذاری حدود 11 هزار قانون تصویب شده است» و افزون بر این قوانین، انواع و اقسام «بایدها و نبایدها» را نیز داراست، به نظر می رسد هر کسی هر کاری دلش بخواهد، راحت تر، می تواند انجام بدهد! فقط با این شرط اساسی که یک آشنا یا به اصطلاح «پارتی» در بین مسوولین و متولیان داشته باشد- خواه دولتی و خواه حکومتی.
▪️به طور مثال، شما می توانید از یک پانسیون خانگی برای « نگهداری از حیوان خانگی، توله شیرخوار و بیمار به صورت دایم و موقت در محیط خانگی» آن هم با «تعیین وقت قبلی» به یک مرکز تیمار حیات وحش آن هم فقط اختصاصی سگ سانان وحشی برسید و برای تجهیز آن فراخوان همیاری بدهید تا (باز) از طریق کمک های مردمی پنجاه میلیون تومان جمع شود!!!
▪️در ظاهر امر، این حرکت به قدری «مثبت»، خوب، «خداپسندانه» و قانونی به نظر می رسد که هرگونه #نقد و چه بسا #پرسشگری می تواند همانند ماشه ی اسلحه ای باشد که فرد به سوی خودش نشانه گرفته است! با این وجود، بنابر تعهد حرفه ای ناگزیر از پرداختن به آن هستیم تا در آینده کاسه های معروفِ «چه کنم» را دست نگیریم.
▪️گروهی به نام «تیم نجات حیات وحش» که فعالیت های آن در بین فعالان محیط زیست- کم یا بیش، خوب یا بد- آشکار است و نیز، موسسه «گنجه پشتیبان زیست بوم» که کمک های مالی آن به سیل زدگان، محیط بانان، طبیعت یاران و مانند اینها بر کسی پوشیده نیست، دستهای یاری گر خودشان را این دفعه برای تجهیز و راه اندازی مرکزی دراز کرده اند که سابقه کاری، دانش فنی، فعالیت و به ویژه پایبندی به اخلاقیاتِ «بانیان» آن نه تنها در هاله ای پُررنگ از ابهام و چندگانگی که در برخی موارد با ناهنجاری های محرز همراه بوده است؛ به گفته ی مدیر موسسه «گنجه پشتیبان زیست بوم» شخصی که مجوز مرکز به نام او صادر شده است دارای مدرک مهندسی محیط زیست است(!) و در مرکزی که طبق مجوز صادر شده «اختصاصی سگ سانان وحشی» است، اسب و گربه و سگ و شاهین و عقاب و سایر جانداران نگهداری و تیمار می شوند!!!
▪️قاعده ی این مثلثِ تشکیل شده برای راه اندازی مرکز تیمار حیات وحش نیازمند راستی آزمایی و شفاف سازی بیشتر و بهتر است. این رابطه ی سه سویه اگر چه در ظاهر بیانگر رابطه ی برد-برد است ولی پیش از آن که نگاهی برون گرا و به پیرامون داشته باشد،درون گرا به نظر می رسد. به طور مثال، فضای دو هکتاریِ این مرکز برای «تیم نجات حیات وحش» می تواند یک فرصت باشد تا از مشکلاتِ تیمارِ حیوانات در منازل شخصی رهایی یابد؛ و سابقه و معروفیت و تجربه ی همین «تیم» برای آن مرکز می تواند «سکوی پرتاب» به حساب آید!
▪️حرف اول را در پایان نیز تکرار می کنیم: به جای جمع آوری پنجاه میلیون تومان برای تجهیز و راه اندازی «مرکز تیمار حیات وحش»، این مبلغ را صرفِ پیشگیری از حوادثی کنیم که حیات وحش ارزشمند و محترم سرزمین ما را روانه ی چنین مراکزی می کند! به ویژه در جایی که به دلیل به روز نبودنِ علم دامپزشکی در کشور، نبود و کمبود امکانات و تجهیزات دامپزشکی، پایین بودن دانشِ دامپزشکان و دور ماندن آنها از اخلاق حرفه ای از یک سو و رهاسازی های نااصولی و نادرست از سوی دیگر، درصد(/امید) بازگشتِ دوباره حیواناتِ آسیب دیده به طبیعت کاهش می یابد و در نتیجه، بیشتر این حیوانات یا در همین مراکز نگهداری می شوند و/یا از طریق همان «روابطی» که به صدور چنین «مجوز»هایی منجر شدند به باغ وحش ها و دهکده ها و باغ ها واگذار می شوند! اگر رقابتی برای «اولین» شدن ها داریم، این #رقابت را اخلاقی و ریشه ای و اصولی انجام دهیم.

فلور خواجوی

https://t.center/pazudharma
«از نظر افراد صاحب قدرت، جنایت آن چیزهایی است که دیگران مرتکب می شوند!» #نوام_چامسکی
درباره #شکار باید به سطح زیربناییِ #پرسشگری وارد شویم: #انسان بنابر کدام #نیاز_اساسی و #حق می تواند حیوانی را بکشد؟
«جایزه یحیی»- مراسمی از جنس «دورهمی» و «قرار سبز» یا فرآیندی هدفمند(٢)

🔹آنها که با فلسفه «حقوق حیوانات» آشنا هستند، ولو کم اما درست، و از نحوه فعالیت کنش گران این عرصه ­ی نوپا در جهان و به خصوص #ایران آگاهی دارند می دانند آنها به واسطه نوع نگرش متفاوتی که به ارتباط بین #حقوق_بشر و #حقوق_حیوان دارند، خودشان را متعهد و موظف به اعلام نظر در مواردی می دانند که به نوعی با زندگی انسان و حیوان- هر دو- ارتباط دارد.

🔹محیط بانی یکی از این عرصه ها و فرآیند انتخاب محیط بانِ «نمونه» زیرمجموعه آن است. در دورانی که #ششمین_انقراض تاریخ را تجربه می كنیم، این کنش گران با هیچ #زور و بهره کشی #مصالحه و #مسامحه نمی­ كنند.

🔹ماه­ها قبل، آن زمان که با اعلام پذیرش ثبت ­نام برای نام­ نویسی از محیط بانان، «جایزه یحیی» کلید خورد، متنی در قالب #پرسشگری و #نقد بر فرآیند و «فرم ارزیابی» در فضای مجازی مطرح و دو نوبت در گروه تلگرامی «محیط­زیست مهر» بازنشر گردید.

🔹در آخرین بازنشر این مطلب، برخوردی از سوی "دبیر" مراسم صورت گرفت که نمی­توان آن را مناسب و حتی شایسته ­ی «دانش­آموخته­»ای دانست که چند ماه بعد، می­خواست جایزه یحیی را «شکیل و محترم» برگزار کند!!!

🔹در آن متن که برخورد #اخلاقی و حرفه ­ای با آن نشد آمده بود: «هم­زمان با انتشار زمزمه ­های فراخوان و ثبت نام برای دریافت جایزه یحیی، نگاهی بر «فرم ارزیابی» انداختیم تا شاید بهتر و بیشتر با این ابزار ارزیابی و فرآیند آن آشنا شویم ولی، به نظر می­رسد بیشتر با یک فرم استخدام سروکار داریم تا پرسش هایی سنجیده که بتوانند ملاک درستی برای ارزیابی شایستگی عملکرد یک محیط­بان شود. اشاره به این نکته ضروری است که تنها بازنگری انجام شده در فرم دوره چهارم، اضافه کردن بند ١٢ با عنوان «آمادگی جسمانی(تناسب اندام و عدم استعمال دخانیات) است. ضمن آن که این فرم شکاف بزرگ بین دبیرخانه برگزاری و #سازمان_حفاظت_محیط_زیست به عنوان سازمان متولی محیط­بانان را به خوبی آشکار می­کند. از مجموع ١٢ پرسش مندرج در فرم ارزیابی، فقط چهار مورد می توانند تا حدودی به بررسی ارزیابی عملکرد منجر شوند! ضمن این که سازوکارهای موجود در طرح سوالات، به هیچ وجه به رابطه بین تمام وظایف و مسوولیت ­های محیط­بان و عملکرد او طی یک سال گذشته، اعمال روش­های اصولی و قانونی در بازدارندگی از جرایم، وضعیت موجود حیات وحش و محیط زیست کشور و غیره، اشاره نمی کند.»

🔹در ارتباط با فرآیند #داوری و انتخاب «محیط­بان نمونه» نکات بسیاری وجود دارند که اشاره و توجه به آنها از آن جهت ضروری است که می­تواند به عنوان #بازخورد تلقی گردد. بازخوردی که به نوبه خود می­تواند منجر به هر چه منصفانه تر، منطقي ­تر و کارآتر برگزار شدن این مراسم در آینده شود. فرم ارزیابی، به عنوان ابزار عمل، بایستی با توجه به ملاک های ارزیابی عملکرد تنظیم شده و خودش از بازخورد ٣٦٠ درجه بهره ببرد.

🔹طراحی و تنظیم اصولی «فرم ارزیابی» قادر خواهد بود برای داوران، در صورت گرفتار آمدن در دام «احساس» و «قضاوت» بازدارندگی ایجاد نماید. سنجش و اندازه گیری کارآیی نیروها به این دلیل انجام می­شود که نشانه های کلیدی در موفقیت مشخص شوند. مگر نه آن است که می خواهیم علاوه بر محیط بانانی نمونه که حفاظت از طبیعت #میهن را برعهده دارند، بر شمار آنها بیافزاییم تا حدی که شیرینی سخت بودن «گزینش» از بین «نمونه ­ها» ما را به کلافه ­گی برساند؛ نه آن که باعث انتخاب یک «محیط بان» در دو دوره متوالی شود!!!

🔹«انتخابی» که یکی از نکات قابل بحث در مراسم ٢٣ آذرماه بود!

https://t.center/pazudharma
Forwarded from اتچ بات
⭕️ #گفتمان_ایرانی_یوز!

در حالي كه:

◀️ دوربین های تله ای در #توران، تند و تند، تصاویری از #یوزپلنگ ها را ثبت و ضبط می کنند؛

 ◀️ «ادمین» های شبکه های مجازی، وفادارانه و بدون کوچکترین #پرسشگری، اخبار "خوب و فوري" مربوط به آن را به سرعت برق و باد منتشر می کنند؛

 ◀️ پویش #یوزتاابد در عمل فقط به هشتگ یوزتاابد تبدیل شده؛

 ◀️ مدیر #پروژه_حفاظت_از_یوزپلنگ_آسیایی، سرانجام، عطای حفاظت را به لقایش بخشيد؛

◀️ سازمان #حفاظت_محیط_زیست تمام متولی گری خود برای #حیات_وحش کشور را در چند خبر مبهم و غیرشفاف خلاصه و رها کرد؛

 ◀️ موافقان و مخالفان فعالیت های «پروژه» و «انجمن» و «هشتگ» در تلاش برای قوی تر نشان دادن #استدلال های مجازي خود هستند و با این هدف از «یارگیری گزینشی» کارشناسان خارجی نیز بی بهره نماندند؛

 ◀️ تکلیف پول های جمع آوری شده هنوز مشخص نیست...

🔹روز جهانی یوزپلنگ را گرامی می داریم!

🔺 آیا باید باور کنیم که در تمام دنیا #کارشناسان و #مدعیان و #متولیان حفاظت از یک گونه جانوری به همان شکل از جمعیت او حفاظت می کنند که در ایران ما این کار را انجام می دهیم!؟!

🔺آیا ایجاد فضای #مذاکره "واقعي" که اساس آن بر استدلال و #همدلی برای #دغدغه_ملی استوار باشد برای «کارشناسان»، «مدیران» و «متولیان» حفاظت از همین چند نفرِ باقیمانده از یوزپلنگ آسیایی در ایران امکان پذیر نیست!؟!

🔺در حالی که دوربین های تله ای فقط در توران، تند و تند، تصاویری از یوزپلنگ ها را ثبت و ضبط می کنند، ما با شرمساری از این که حتی هنوز نمی دانیم چند یوزپلنگ در ایران روزگار می گذرانند، در اميد آنیم تا بتوانيم بر این آبروریزی ملی سرپوش بگذاریم...

🔹 و روز جهانی یوزپلنگ را برای تمام آسیایی ها و آفریقایی ها گرامی می داریم.

https://t.center/pazudharma
🖋 وقتی «#قرارسبز»ها و «#سبزباشیم»ها #پرسشگری را به «سنگ اندازی» تعبیر می کنند! و خودشان، ده نکته بسیار «کارشناسی» شده برای #حفاظت_از _یوزپلنگ اعلام می کنند از جمله، #تکثیر_در_اسارت، #لقاح_مصنوعی، گرفتن تخمک و اسپرم و رحم اجاره ای!!!

🖋 البته گویا، با مطرح شدن این راهکارها، از برنامه هایِ احتمالیِ آینده ی #سازمان_حفاظت_محیط_زیست, #پروژه_حفاظت_از_یوزپلنگ_آسیایی و موسسه #حیات_وحش_میراث_پارسیان به طور همزمان و کم کم رونمایی هم می شود!...

«دوستان کارشناس»!

⬅️ حساب دو دو تا چهارتاست که گاهي به ٥=٢+٢ هم تبدیل می شود!
اگر بسياري در پی یافتن چرایی و چگونگي خریداری #آغل های #توران هستند، حق دارند پاسخ را بدانند. خریداران آغل های توران موظف به پاسخگویی منطقی و مستدل هستند.

⬅️ اشاره به «باید» برای خریداری این آغل ها را چه کسی مشخص کرده است: یک کارشناس؟ متولی دولتی؟ متخصص حیات وحش؟ کارگروهی حرفه ای متشکل از همه ی این افراد؟ یک #هنرپیشه؟!

⬅️ گزارش هایی که طی دو ماه گذشته منتشر شدند و تصاویری که دوربین های تله ای از #یوزهای_توران و #میاندشت به اندازه ی ١٦ سال گذشته ثبت کردند، باید مشخص کنند چند نفر از یوزها ماده هستند، سن آنها چقدر است، چند ماده به صورت انفرادی زندگی می کنند و چند نفر دارای فرزند هستند. رفتارهای آنها از نظر فشار روحی چگونه است، پرخاشگر هستند یا آشتی آمیز... نرها در چه وضعیتی هستند، ریخت شناسی اسپرم آنها چگونه است و ...

⬅️ بدون #جمعيت_شناسي و اطلاعات دقيق آن چگونه مي توان از يك گونه حفاظت كرد؟

⬅️ با ساده انگاری و #سطحی_نگری نمی توان به حفاظت از یک #نماد_ملی دست یافت. بحث و گفتگوهای بسیاری درمورد انواع تکثیر از جمله در اسارت برای گونه های #در_خطر_انقراض مطرح هستندکه از گونه ای به گونه ی دیگر متفاوت و چالش برانگیزاند. یوزپلنگ، به دلیل رفتارشناسی و فرآیند #جفت_یابی و #جفت_گیری منحصر به فردش، یکی از حساس ترین آنها محسوب می شود.

⬅️ آن چه «قرارسبز»ها و «سبزباشیم»ها  به «سنگ اندازی» تعبیر می کنند تا فهرست القاب و عناوین ارایه شده به #منتقدان هشتگ #یوزتاابد و حفاظت از یوزپلنگ را کامل نمایند، سنگ اندازی نیست بلکه #آگاه کردن مردم از این واقعیت است که حفاظت از یک گونه نیازمند انواع تخصص هاست. مشکلی است که برای حل آن باید:

١- علم جای خود را با #تعصب و #یکسونگری عوض کند و انگیزه ها/احساساتِ شخصی به جمعی/ملی تبدیل شوند.

٢- در فرآیند حل یک مشکل، ما نیازمند #ارتباطات_شفاف هستیم. فرصتی که در آن هر کسی بتواند نقطه نظرات خود را به طور آزاد و راحت مطرح نماید. ارتباطات یک ضرورت اساسی است و موثرترین آنها برای حل مشکل زمانی اتفاق می افتد که #صداقت حاکم باشد و "متولیان" یا مدیران توانایی #تسهیل_گریِ گفتگو بین فعالان و/یا مردم را بوجود آورند.
مادامی که باندها و گروه های مشخصی دور یک مشکل حلقه زده باشند و دریافت هرگونه #بازخورد در مورد آن را با همان القابی دفع نمایند که قرارسبزها و سایرین استفاده می کنند، تمرکز بر بهینه سازی راهکار کمتر می شود. این باندها و گروه ها حکم سیلوهای یک سازمان را دارند که ریشه بیشتر مشکلات غیرقابل حل در آن جاست!
زمانی که شما در یک محیط بسته همچون سیلو که همه در آن جا می خواهند به یک #ستاره تبدیل شوند، فعالیت می کنید، کمک به بهتر شدن وضعیت خیلی سخت می شود.

٣- ارتباطات شفاف و تخریب سیلوها به انسانی هایی روشن اندیش نیاز دارد- از همان جنسی که پذیرای افکار و دیدگاه های متفاوت و مخالف هستند و آموخته اند که در زندگیِ #حرفه_ای باید از #قضاوت های بی مورد و رفتارهای مبتنی بر احساس به شدت پرهیز کنند.

⁉️ برای حل تک تک معضلات محیط زیست کشورمان و #زیستمندان ارزشمند و زیبای آن، چند درصد از فعالان و کارشناسان و متخصصان دارای این ویژگی های اساسی هستند؟! چند نفر را خود شما مي شناسيد؟!

 https://t.center/pazudharma