کارگاه دیالکتیک

#سازماندهی
Канал
Образование
Блоги
Психология
Политика
Персидский
Логотип телеграм канала کارگاه دیالکتیک
@kdialecticПродвигать
1,2 тыс.
подписчиков
516
фото
98
видео
574
ссылки
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود. درباره ی ما: https://kaargaah.net/?page_id=2 نشانی تماس کارگاه: [email protected] ارتباط با ادمین: @Nimmous
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
دولت #بنگلادش اینترنت را خاموش کرده و دانشجویان را قلع و قمع می‌کند. جهان هم ساکت است که مبادا اعتراضات به صنایع پوشاک تسری یابد و #اچ_اند_ام و #زارا و ... متضرر شوند. در ایران تجربه‌ی خونین قطع اینترنت را در جریان اعتراضات #آبان۹۸ شاهد بودیم. آیا این فریادهای "کار رژیم تمومه" در شبکه‌های اجتماعی، به توهم سازمان‌یابی نیروی مبارز دامن نمی‌زند؟


https://shorturl.at/leltT

#تشکل_سازی #سازماندهی_انقلابی #سازمان_یابی #طبقه_کارگر ##مبارزه_طبقاتی #داکا #سلبریتی_اکتیویستها #لمپن_سلبریتی #صنعت_حقوق_بشر

@Blackfishvoice1
Forwarded from نقد
▫️ نوزایی اندام‌واره‌های اقتدار توده‌ای - بخش سوم
▫️ گذر به ساختارهای جدید – زایشی با تاخیر و چالش


7 فوریه 2024

نوشته‌ی: همایون ایوانی

🔸 بخش نخست این نوشته به موضوع آفرینش دوباره‌ی کمیته‌های شهری و کمیته‌های هم‌یاری در دوران پس از آبان ۹۸ و کرونا و بخش دوم به مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی پرداخت. در بخش سوم، به چالشی در پیدا کردن ساختاری درخورِ سطح مبارزه طبقاتی و اجتماعی کنونی به صورتی تجربی و ساده شده نزدیک می‌شویم. به دریافت نگارنده، یکی از دلایل وقفه‌ در بلوغ و باروری سازمانی جنبش‌های مردمی در ایران واپس ماندن از گذر به ساختار تشکیلاتی و مبارزاتی نوین است. شبکه‌های مسطح سال‌هاست که در جنبش‌های اعتراضی ایران، پدیده شناخته شده‌ای هستند که توانایی‌ها و کاستی‌هایش در عمل برای کنش‌گران داخل و خارج از کشور تجربه شده است. چالشی که در چند ساله اخیر با آن روبه‌رو هستیم، گذرِ این شبکه‌های مسطح به ساختارهایی کاراتر ــ از جمله ساختارِ شبکه‌های فدرالیستی ــ است. این نوشتار به این گونه از سازمان‌دهی شبکه‌ای با نگاهی به تفاوت در ساختارش با شبکه‌های مسطح، سازوکارِ تصمیم‌گیری، ظرفیت‌های شبکه فدرالیستی برای گسترش، دوام و ادامه‌کاری می‌پردازد. سپس امکان و ضرورتِ گسترش هم‌کاری بین‌گروهی با اتکاء به ساختار شبکه‌های فدرالیستی به بحث گذارده می‌شود. بخش پایانی، انبوه چالش‌های بیرونی و درونی مورد بررسی قرار می‌گیرند و برخی راه‌کارهای مقابله با این چالش‌ها مرور می‌شوند.

🔸 نوشته‌ی کنونی با رویکردی تجربی و هیوریستیک آماده شده است. متاسفانه تجربه‌ی سازمان‌دهی، افتان و خیزان از میان آزمون و خطاهای بسیار و راه‌های ناآزموده‌ای در دوره‌ی کنونی گذر می‌کند که نمی‌توان آن‌ها را دور زد و یا از روی این مراحل جهید، فقط می‌توان آن را به دقت بازبینی کرد و در لحظات حساس کوشید که آن را از خطاهای مهلک بازداشت و مسیرهای تجربه‌شده‌ی پیشین را برای گذر به پختگی و کارایی بیش‌تر سازمانی در لحظه‌ی کنونی، به نیروهای درگیر در امر سازمان‌دهی امروز بازنمایی کرد. در لحظه‌ی فعلی مبارزه‌ی طبقاتی در ایران، امکان توافق عمومی یا حتی جلب نظر بخش اصلی کنش‌گران و نهادهای کوشنده در جنبش‌های اجتماعی و طبقاتی بر روی ساختار و یا رویکردی واحد برای پیش‌برد مبارزه وجود ندارد یا بسیار ضعیف است. اگر فرض را بر این بگیریم که نسخه از پیش آماده‌ای برای سازمان‌دهی بهینه و عقلانی وجود داشته باشد، با این حال، هم‌رأیی و توافق عمومی بر آن در وضع فعلی قابل حصول نیست. این به معنای تایید یا رد رویکردهای دیگر نیست، بلکه فقط توضیح ویژگی این نوشته است که نبایستی به‌عنوان یک راه‌حل قطعی در نظر گرفته شود، بلکه ایده‌ها و المنت‌هایی تجربی هستند که شاید برخی نیروها، کلکتیوها و گروه‌های درگیر در امر سازمان‌دهی، برای شکل‌دهی و یا پیداکردن راه حل‌های خودویژه و مشخص‌تر خودشان، نکاتی از آن را به کار گیرند.

🔸 به‌رغم تجربی بودن این نوشته، به دلایلی که فکر می‌کنم برای خوانندگان قابل فهم باشد، از ذکر و بررسی بسیاری از نمونه‌های تشکل‌های خاص خودداری شده و تنها به بحث درباره‌ی شکل تجریدی و عمومی ساختارهای مختلف شبکه‌ای پرداخته شده است. از این رو، بسیاری از گام‌ها و رویکردهای پیشنهادی، در چارچوب نظریه عمومی سازمان درجا زده و کاربرد مشخص پیشنهادات این نوشتار، بیش‌تر پس از یک بحث درونی و مشخص، شاید به کارِ سازمان‌دهندگان جنبش‌های امروز بیاید. با همه‌ی کاستی‌های جدی‌ای که نگارنده از هم اکنون به آن اشراف دارد...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3V2

#همایون_ایوانی #سازماندهی #مبارزه_طبقاتی
#شبکه‌های_فدرالیستی

👇🏽

🖋@naghd_com
(ادامه‌ی پست قبلی)

درس‌های انقلاب سودان / متن هشتم:

منشور انقلابی برای برپایی قدرت مردم –
برای مردم سودان

ژانویه‌ی ۲۰۲۳

ترجمه‌ی جمعی

(کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشه‌های سرخ)

خرداد ۱۴۰۲

نسحه‌ی ورد

نسخه‌ی پی‌دی‌اف


فرازی از مقدمه‌ی مترجمان (ادامه):

با این همه، و به‌رغم همه‌ی فراز و نشیب‌ها، شرایط پیشا–انقلابی در سپهر مبارزات ایران هم بی‌گمان ادامه دارد. پس ما نیز مانند هزاران جان‌ شیفته و انبوه رفقای نادیده‌مان امید داریم که فرآیند انقلابی در جغرافیای ستم ایران هرچه‌ بیشتر در اعماق جامعه ریشه بدواند. گو اینکه به باور ما چنین رخداد سترگ و فرخنده‌ای خودبه‌خود محقق نخواهد شد، بلکه مستلزم بازبینی‌های انتقادی، استراتژی انقلابی و سازماندهی مستمر است.

کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشه‌های سرخ

خرداد ۱۴۰۲

--------------------------------------------------------

لینک مطلب در وبسایت کارگاه

لینک مطلب در وبسایت منجنیق

--------------------------------------------------------

#KeepEyesonSudan
#SudanRevolution
#انقلاب_ادامه_دارد
#انقلاب_سودان
#کمیته‌های_مقاومت_محلات
#سازماندهی_انقلابی
#درس‌های_انقلاب_سودان
#همبستگی_انقلابی_ستمدیدگان
#حریه_سلام_عداله
#الثوره_خیار_الشعب
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#منجنیق
#ریشه‌های_سرخ

--------------------------------------------------------

@kdialectic
زندگی حق ماست، اعتصاب راه ما -
درباره‌ی جایگاه کارگران در قیام ژینا


نویسنده: امین حصوری

نسخه‌ی ورد

بازنشر از نشریه‌ی منجنیق (فلاخن ۲۳۷)

خرداد ۱۴۰۲

-------------------------

مقدمه
زنجیره‌ی خیزش‌های توده‌ایِ در‌هم‌تنیده‌‌ای که از دی ۹۶ در جامعه‌ی ایران پدیدار شد، با قیام ژینا وارد فراز درخشانی شد که تأثیرات ژرف و ماندگاری بر درون‌مایه‌ی مبارزات جاری و آتی دارد/خواهد داشت. داعیه‌ی محوری این نوشتار آن است که خیزش‌های توده‌ای متاخر – و مشخصاً قیام ژینا – در تحلیل نهاییْ ماهیتی طبقاتی دارند. بدین‌معنا که در پیوستار دیالکتیکی مبارزات عمومی ستمدیدگان علیه نظم مسلط، فهم این خیزش‌ها بدون رجوع به ساختار طبقاتی جامعه و تاثیراتِ آن بر فاعلیت فرودستان امکان‌پذیر نیست. برای راست‌آزمایی این داعیه باید نشان دهیم که موقعیت عینی زیست کارگران در جغرافیای ایران چگونه آنان را به جریان عمومی مبارزه‌ علیه نظام حاکم (با خاستگاه‌ها و مطالبات متنوع) پیوند می‌زند و انبوه ناهمگون کارگران را به اصلی‌ترین حاملان انسانی این خیزش‌های توده‌ای بدل می‌سازد. در این مسیر باید به این چالش (پارادوکس‌نما) پاسخ دهیم که بخش عمده‌ای از توده‌های کارگر پیوند مستقیمی با سنت‌های متعارف مبارزات کارگری (نظیر تشکل‌یابی و اعتصاب) ندارند یا مضمون زیست و معیشت و خویش‌فهمیِ آن‌ها با تعاریف کلاسیک طبقه‌ي کارگر ناهمخوان است.

هدف نهایی از طرح و بحث داعیه‌ی فوق برجسته‌سازی این چشم‌انداز است که در امتداد فضایی‌‌ که با قیام ژینا گشوده شد، شکل متشکل‌تر و موثرتری از مداخله‌گری کارگران (برای حفظ و پیشبرد روند انقلابی) ضروری و امکان‌پذیر است. ‏
{برای مثال، برپایی موج جدید اعتصابات کارگری (با پیشگامی کارگران پروژه‌ای نفت و گاز و پتروشیمی) را می‌توان به‌منزله‌ی ابتکارعمل مبارزاتیِ بخشی از کارگران تلقی کرد که با بهره‌گیری از تجارب و امکانات عینی خود می‌کوشند پیشبرد مطالبات و مبارزات پیشینِ خود را با مازادهای قیام ژینا پیوند بزنند. چنین تحرکاتی به‌نوبه‌ی خود درجهت انکشاف قابلیت‌های فضای اعتراضی حاضر عمل می‌کنند. بر این اساس، گسترش همه‌جانبه‌ی اعتصابات کارگری و پیوندیابیِ آن با سایر اشکال نوپای سازماندهی می‌تواند به تحول کیفی و دیالکتیکی قیام ژینا بیانجامد و مسیر تازه‌ای برای پیشبرد فرآیند مبارزه‌ی انقلابی در سپهر ایران بگشاید}. 

اما برای دفاع از چنین چشم‌اندازی، متن حاضر می‌کوشد پیش‌زمینه‌‌ای نظری فراهم سازد برای فهم جایگاه و سوژگی کارگران در خیزش‌های توده‌ای متاخر و بالقوگی‌های آن. مسیر استدلالی نوشتار از خلال دیالوگی انتقادی با رویکردی مخالف پیش می‌رود که ماهیت و دلالت‌های طبقاتی قیام ژینا را انکار می‌کند. برای سهولت بحث، این رویکرد را «ناب‌گرایی کارگری» می‌نامیم. اهمیت این دیالوگ انتقادی در این است که وجاهت بنیان‌های نظری‌ای که آبشخور فکریِ این رویکرد محسوب می‌شوند (عمدتا میراث جان‌سخت مارکسیسم روسی)، فراتر از حاملان خاص این رویکرد می‌رود؛ کما اینکه نشانگان و دلالت‌ها و پیامدهای آن در سپهر فکری و سیاسی چپ ایران (و جنبش کارگری) همچنان قابل‌ مشاهده‌اند. بنابراین، موضوع محوری این نوشتار معطوف به آسیب‌شناسی و نقد بخشی از این میراث نظریِ ناپیراسته است که مشخصا با مفاهیم طبقه‌ي کارگر و پیکار طبقاتی پیوند دارد. در این راستا، این متن به‌سهم خود می‌کوشد معانی بسط‌یافته‌ای از این مفاهیم عرضه کند که با حیات امروزی پرولتاریا و ملزومات ارتقای کیفیِ مبارزات ناگزیرِ آن همخوانیِ بیشتری داشته باشند.

-----------------------

فهرست سرفصل‌ها:

مقدمه
۱. خیزش‌های توده‌ای از منظر ناب‌گرایی کارگری
۲. بنیان‌های تداوم خیزش‌های توده‌ای
۳. کیستیِ حاملان گمنام خیزش‌های توده‌ای
۴. نقد منظر ناب‌گرایی کارگری
۵. کیستیِ طبقه‌ی کارگر
۶. پیکار طبقاتیِ بدیل
۷. به‌جای جمع بندی

--------------------

لینک بازنشر مقاله در کارگاه دیالکتیک:
https://kaargaah.net/?p=1353

لینک مقاله در منجنیق:
http://manjanigh.com/?p=5220

دریافت نسخه‌ی پی‌دی‌اف :
http://manjanigh.de/wp-content/uploads/2023/05/falakhan237.pdf

--------------------
#جنبش_کارگری
#طبقه‌ی_کارگر
#پرولتاریای_امروز
#ناب‌گرایی_کارگری
#پیکار_طبقاتی_بدیل
#پیکار_ضدسرمایه‌داری
#قیام_ژینا
#درهم‌تنیدگی_ستم‌ها
#ضرورت_مبارزات_هم‌بسته
#سازماندهی_از_پایین

--------------------

@kdialectic
درس‌های انقلاب سودان – متن هفتم:

خیزش در سودان:
مصاحبه با رفقای سودانی



نشریه‌ی ماتریالیسم تاریخی

ترجمه: امین حصوری

۱۰ فروردین ۱۴۰۲

نسخه‌ی پی‌.دی‌.اف. / نسخه‌ی ورد


متن اول | متن دوم | متن سوم | متن چهارم |متن پنجم | متن ششم


* * *

درآمدی بر متن هفتم:‌

گفتگوی حاضر در میانه‌ی ماه مه ۲۰۱۹ انجام گرفته است. پس از سقوط عمر البشیر، روند انقلاب سودان با چالش‌های جدی‌تری مواجه شد که با مسیر تعمیق آن پیوند داشت. از یک‌سو دستگاه نظامی–امنیتیِ سابق، تحت عنوان «شورای نظامی گذار»، می‌کوشد کنترل سیاسی را به‌دست بگیرد و دولتی بورکرات و تحت سلطه‌ی خود را به‌مثابه‌ی ثمره‌ی نهایی انقلاب بر معترضان تحمیل کند. از سوی دیگر، معترضان هنوز خیابان‌ها را ترک نکرده‌اند و اشکال جدیدی از مقاومت انقلابی، ازجمله بست‌نشینی/تحصن عمومی در مقابل پایگاه‌های نمادین حکومت را خلق کرده‌اند. چون آن‌ها برمبنای تجارب خیزش‌های بهار عربی به‌خوبی واقف‌اند که دگرگونیِ سیاسیِ واقعی بدون کناره‌گیری کامل نظامیان از قدرت و خلع‌ید از نخبگان قدیم شدنی نیست. ارتش اما با پشتیبانی قوای امپریالیستی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، نیروهای شبه‌نظامیِ سازمان‌یافته (و ظاهراً خودسر) را به‌عنوان اهرم فشار و ارعاب علیه معترضان به‌کار می‌گیرد و با کارشکنی و تعلل آشکار در جریان مذاکراتِ انتقال قدرت، می‌کوشد جنبش انقلابی را دچار فرسایش و چندپارگی سازد. در این میان، نمایندگان معترضان (ائتلاف «نیروهای منشور آزادی و تغییر») لزوماً دغدغه‌های توده‌های تحت‌ستم را پوشش نمی‌دهند. مماشات کلی آن‌ها با ارتش نه‌فقط ناشی از اختلافات درونی و ضعف‌های سیاسی آنهاست، بلکه توامان بازتابی‌ست از تعلقات و نگرش‌های طبقاتی آنان. در اینجاست که خیزش انقلابی سودان در آستانه‌ی تحولی جدید قرار می‌گیرد: عبور از نخبگان سیاسیِ احزاب و تشکل‌های اپوزیسیون، حتی «انجمن متخصصان سودانی» که تفاوت‌های بارزی با سایرین دارد و به‌دلیل نقش موثرش در بسیج سیاسیِ و سازماندهی خیزشِ انقلابی، تا این مرحله از اعتماد عمومی بالایی برخوردار بوده است. ‏{این فرارویْ – همان‌طور که در متن ششم روایت شد – چند ماه بعد در گسترش الگوی سازماندهی بر اساس «کمیته‌های مقاومت محلات» نمود یافت}. شرکت‌کنندگان در این مصاحبه با ژرف‌بینیْ سویه‌های مختلفی از خاستگاه‌ها و دینامیسم انقلاب سودان را ترسیم می‌کنند و ضمن برشمردن پتانسیل‌های انکشاف چشم‌انداز انقلابی، خطرات پیش رو را به‌ بحث می‌گذارند. رفقای سودانی در این گفتگو – ازجمله – از نقش ستمدیدگانِ «حاشیه‌»ها و تحول رابطه‌ی مرکز و پیرامون، نقش مناسبات طبقاتی و اتحادیه‌های کارگریِ، نقش ساختارهای قدرت کهنه، نقش سنت‌های سیاسی گذشته، نقش دوگانه‌ی دیاسپورای سودانی، نقش باورها و ساختارهای نولیبرالی، نقش سرمایه‌های منطقه‌ای و جهانی و قوای امپریالیستی، نقش آموزش سیاسی و سازوکارهای مقاومت از پایین در روند تحولات خیزش انقلابی سخن می‌گویند. در جریان این گفتگو به‌روشنی نشان داده می‌شود که «انقلاب یک فرآیند است، نه یک رویداد» (به‌تعبیر یکی از رفقای سودانی). و این همان آموزه‌ای‌ست که خیزش «ژن، ژیان، ئازادی»، در موقعیت کنونی بیش از همیشه به درونی‌سازی و گسترشِ آن نیاز دارد. 

کارگاه دیالکتیک - فروردین ۱۴۰۲

* * *

لینک دسترسی به متن:

https://kaargaah.net/?p=1341

نسخه‌ی ورد
نسخه‌ی پی‌.دی‌.اف.:

http://pdf.kaargaah.net/162_Experiences_from_Sudans_Revolution_Text7_Interview_HM.pdf

---------------------------------------

#درس‌های_انقلاب_سودان
#خیزش_انقلابی_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
#المرأة_الحیاة_الحریة
#زن_زندگی_آزادی
#همبستگی_انترناسیونالیستی_ستمدیدگان
#الشعب_یرید_اسقاط_النظام
#سازماندهی_جای_ماتم
#انقلاب_ادامه_دارد

-------------------------------------
کانال تلگرام‌ کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
متن‌ دریافتی:

«منشور مهسا» در بوته‌ی نقد


نویسندگان: شماری از فعالین اجتماعی داخل کشور


کارگاه دیالکتیک، ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ 

نسخه‌ی ورد

https://tinyurl.com/2uwyv4ry

اخیرا منشوری تحت عنوان «منشور مهسا» از سوی بخشی از اپوزیسیون قدرت‌مدار خارج از کشور در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خارج از کشور به سمع و نظر عموم رسیده است که برخلاف ادعای خود، مبنی بر مدنظر قراردادن مطالبات نهادهای صنفی و مدنی و مطالبات مردمی، کاملا در ضدیت با آنهاست. با نگاهی به جنبش‌ها و مطالبات معلمی، کارگری، بازنشستگان، زنان، پرستاران و دانشجویان حداقل در دو دهه اخیر می‌توان به ماهیت ضد–دمکراتیک و ضد مردمی این منشور به‌رغم استفاده‌ی رتوریک از ترجیع‌بند «دمکراتیک» (در سطحی کلی و مبهم) پی برد. اجازه دهید مختصرا به برخی از سویه‌های ضدمردمی و ضد دمکراتیک این منشور بپردازیم تا سمت‌گیری واقعیِ آن روشن‌تر شود:

نسخه‌ی پی.دی.اف.

-----------------------------------------------

#علیه_ارتجاع_برای_رهایی
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_سلطنت_نه_رهبری_آزادی_برابری
#همراه_با_انقلاب
#مقاومت_زندگی_است
#سازماندهی_جای_ماتم

-----------------------------------------------

https://tinyurl.com/2uwyv4ry

@kdialectic
درباره‌ی حملات شیمیایی سازمان‌یافته به مدارس دختران


کارگاه دیالکتیک، اسفند ۱۴۰۱

نسخه‌ی ورد

مسموم‌سازی زنجیره‌ای دختران در مدارس و برخی خوابگاه‌ها، بی‌شک اقدامی سیستماتیک به‌منظور ایجاد وحشت و‌ اضطراب عمومی بوده است. همه می‌دانند که توسل حکومت به چنین اقدام موحشی برای ایجاد هراس و ناامنی در میان مردم، پیش از هر چیز بازتابی‌ست از هراس خود حاکمان از «خطر» اوج‌گیری دوباره‌ی خیزش انقلابی ژینا، که هنوز هم شبح آن در سراسر فضای جامعه حی‌وحاضر است. و اینکه حاکمان با این تبهکاری، به‌واقع وحشت خود را به جامعه فرافکنی می‌کنند. اما محکومیت بدیهی و فراگیر این اقدام و تشخیص ترس‌خوردگیِ محرکِ آن لزوماً بر بی‌اثر بودن این تاکتیک دولت دلالت ندارد. بنابراین، این پرسش همچنان واجد اهمیت است که در موقعیت کنونی این تاکتیک در خدمت کدام خط استراتژیک رژیم قرار دارد. از میان پاسخ‌هایی که تاکنون به این پرسش داده شده[۱]، این پاسخ موجه‌تر به‌نظر می‌رسد که دولت از این طریقْ در اقدامی پیشگیرانه می‌کوشد زمینه‌های احیای اعتراضات گسترده‌ی خیابانی را مسدود سازد؛ در این معنا که چون دختران/زنان پتانسیل بالایی برای زنده‌کردن و تداوم اعتراضات خیابانی دارند، دولت بر آن است که با تراماتیزه‌کردن حضور اجتماعی آنان، پیوند آن‌ها را با خیابان منقطع سازد یا دست‌کم کاهش دهد. در ادامه، همین پاسخ را قدری شرح و بسط می‌دهیم.

نسخه‌ی پی.دی.اف.

https://tinyurl.com/mped5jfr

#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ادامه_دارد
#سازماندهی_جای_ماتم
درس‌های انقلاب سودان – متن ششم:

کمیته‌های مقاومت محلات در سودان -
از تداوم مقاومت مردمی تا تدوین منشور سیاسی انقلاب



گزارش دریافتی از یک نشست

کارگاه دیالکتیک

۱۴ اسفند ۱۴۰۱

نسخه‌ی پی‌.دی‌.اف. / نسخه‌ی ورد


متن اول | متن دوم | متن سوم | متن چهارممتن پنجم


* * *

درآمدی بر متن ششم:‌

متن پیش رو عمدتا مبتنی بر گزارش جلسه‌ای‌ست که در فوریه‌ی ۲۰۲۳ بین تعدادی از رفقای تبعیدی ایران و سودان برای تبادل‌نظر حول فرایندهای انقلابی در دو کشور برگزار گردید. چهار رفیق سودانی حاضر در این نشست در زمان حضورشان در سودان در «انجمن متخصصان سودان»، کمیته‌های مقاومت محلات خارطوم، و در نهادهای مقاومت در منطقه‌ي دارفور فعال بوده‌اند. این گزارش از جانب رفقای ایرانی برای کارگاه ارسال شد تا در چارچوب متون «درس‌های انقلاب سودان» منتشر گردد. آن‌ها برگزاری این نشست را در پیوند با فراخوان یک پلتفرم همبستگی فرامحلیِ جمع‌های چپ معرفی کردند که در بزرگداشت انقلاب ۵۷ و انقلاب‌های خاورمیانه اکسیون‌های هماهنگی را در ۱۱ فوریه با عنوان« همراه با انقلاب: علیه ستم و ارتجاع، برای رهایی») برگزار کرد. گفتنی‌ست که در تنظیم نهایی متن حاضر، در هماهنگی با این رفقا، تنها به موضوع «کمیته‌های مقاومت محلات» و نقش آن‌ها در پویش انقلابی سودان و نیز در فرآیند تدوین «منشور سیاسی انقلابی» بسنده‌ کرده‌ایم؛ چرا که بسیاری از تحلیل‌گران بر این نظرند که کمیته‌های مقاومت محلات از بازیگران اصلی در تداوم و پویایی فرآیند انقلابی سودان بوده‌اند. همچنین، برای تکمیل مفاد گزارش یادشده حول این موضوع مشخص، در مواردیْ از منابع بیرونی استفاده شده است. در شرایطی که قیام ژینا در کنار همه‌ی سرکوب‌های خشونت‌بار دولتیْ (ازجمله، حملات شیمیایی به مدارس دختران)، با سازوکارهای تحریف و استحاله و مصادره از سوی نیروهای ارتجاعی و قدرت‌های جهانی روبروست، تجارب مبارزاتی کمیته‌های مقاومت محلات در سودان می‌تواند به ستمدیدگان جغرافیای ایران بصیرت‌های ارزنده‌ای برای تداوم مبارزه‌ی انقلابی عرضه کند.

کارگاه دیالکتیک - اسفند ۱۴۰۱

* * *

لینک دسترسی به متن:

https://kaargaah.net/?p=1330

نسخه‌ی ورد
نسخه‌ی پی‌.دی‌.اف.

http://pdf.kaargaah.net/160_Experiences_from_Sudans_Revolution_Text6_Resistance_Committees.pdf

---------------------------------------

#درس‌های_انقلاب_سودان
#خیزش_انقلابی_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
#المرأة_الحیاة_الحریة
#زن_زندگی_آزادی
#همبستگی_انترناسیونالیستی_ستمدیدگان
#الشعب_یرید_اسقاط_النظام
#سازماندهی_جای_ماتم
#انقلاب_ادامه_دارد

-------------------------------------
کانال تلگرام‌ کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
معرفی ابتکارعمل‌های چپ دیاسپورا - بخش ۳:

کلکتیو ریشه‌های سرخ



در ۲۱ ژانویه و ۱۱ فوریه دو اکسیون‌ هماهنگ
در چندین شهر اروپا و‌ مونترآل (۲۱ ژانویه) و سیاتل (۱۱ فوریه) برگزار گردید. شعار محوری اکسیون‌ ژانویه «علیه سرکوب، برای مقاومت» بود؛ و بازیابی انترناسیونالیستی مفهوم انقلاب با شعار «همراه با انقلاب»، موضوع اکسیون فوریه بود. برگزاری این اکسیون‌های هماهنگ در نوع خود ابتکارعمل فرامحلی قابل‌توجهی از سوی بخشی از نیروهای چپ تبعیدی بود. اهمیت آنها نه در کمیت مشارکت یا بسیج سیاسی، بلکه در استقلال آنها از صداها و جریانات غالب بر فضای دیاسپورای ایرانی‌ست؛ یا برجسته‌کردن سویه‌ها و مضامین رهایی‌بخش در سپهر قیام ژینا. چندماه پس از شروع قیام ژینا دیدیم که چگونه از دل اشکال غیرانتقادی («همه با هم») اکسیون‌های همبستگی با خیزش، سلطنت‌طلبان و ناسیونالیست‌ها قوای خود را سازمان دادند. حال آنکه طیف ناهمگون «شکست‌طلبان چپ» از همان آغاز یا صف‌بندی در برابر «طالبان سلطنت» را ناممکن قلمداد می‌کردند، و یا مایه‌ی تفرقه‌افکنی در درون خیزش (بگذریم از منزه‌طلبان «نظاره‌گر خاموش» و جایگاه امن و پاکیزه‌ی آنان). بر این اساس، این نوع حرکت‌ها بر امکان ساختن فضایی بدیل برای مداخله‌گری مترقی در خیزش «زن، زندگی، آزادی» دلالت دارند. تاسیس این فضاهای بدیل، بی‌گمان گامی در مسیر تدارک پیکارهای ضدهژمونیک خواهد بود. چون هم مستلزم و متکی بر گسترش پیوندیابی‌های پراتیک میان نیروهای چپ است، و هم به جهت‌گیری دوباره‌‌ی انبوه نیروهای مترقی که تاکنون از سر اضطرار با جبهه‌ی راست‌گرایان همراه بودند، کمک می‌کند (یحتمل بسیاری از آنان اکنون دریافته‌اند که از دل آن «مثبت‌اندیشی» یا «وحدت‌طلبی»، چه هیولای تازه‌ای پرورش یافته است).

در این رشته مطالبی که از سایت‌های دیگر بازنشر می‌کنیم، به معرفی جمع‌ها و کلکتیوهایی می‌پردازیم که نه‌فقط در تدارک و برپایی این ابتکارعمل فرامحلی فوق سهم داشته‌اند، بلکه شکل کار جمعی محلی آنان و چشم‌اندازی که دنبال می‌کنند، برای آنهایی که به ضرورت بازسازی نیروهای چپ دیاسپورا باور و‌ پای‌بندی دارند، آموزنده است.

در این بخش با کلکتیو «ریشه‌های سرخ» در منچستر آشنا می‌شویم. آنها در مصاحبه‌ با رادیو زمانه می‌گویند:

در شرایط کنونی، درست است که نیروی فزاینده‌ی اعتراضات خیابانی، به دلیل سطح بالای سرکوب و دستگیری‌ها، با افول نسبی و مقطعی مواجه شده، اما علل و عوامل برسازنده‌ی خیزش همچنان پابرجا هستند. هنوز هیچ یک از بحران‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی حل نشده و در بسترِ رژیم جمهوری اسلامی ایران هم هیچ چشم‌اندازی برای حل و فصل آنها وجود ندارد. به همین دلیل، ما فکر می‌کنیم که جنبشِ انقلابی نیز متوقف نخواهد شد، بلکه واردِ فاز بازسازماندهی و بازسازی نیروهای مادیِ خود خواهد شد. برنامه‌ی کلکتیو ریشه‌های سرخ در این مرحله از جنبشِ انقلابی، از یک سو، مشارکتِ فعالانه در هماهنگ‌سازی کلکتیوهای خارج از کشور، شکل‌دهی به کمیته‌های سازماندهیِ همبستگی در شهرهای مختلف و اجرای کنش‌های همبستگی سمبولیک، و از سوی دیگر حفظ ارتباطی ارگانیک با ارکان و عناصری است که در داخل ایران جنبش انقلابی را می‌سازند و به پیش می برند تا در هنگام نیاز با مسیرِ بازسازی، تقویت  و حمایت از نیروهای مبارز همبسته و همراستا باشد. 
همه‌ی ما می‌دانیم که در مسیری سخت و شاید تاحدی طولانی بایستی همزمان با رژیم جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران و با اپوزیسیونِ ارتجاعی( چه سلطنت‌طلبان و چه نیروهای به اصطلاح «فراجناحی» که حتی حاضر هستند با ناتو بر سر مسائل ایران معامله کنند)، مبارزه کنیم. همه‌ی ما می‌دانیم که جمهوری اسلامی و اپوزیسیونِ ارتجاعی دو روی یک سکه هستند و هیچ کدام منافع و مطالباتِ گروه‌های تحت ستم در ایران (از جمله زنان، کارگران، ملت‌ها، جامعه‌ی LGBTQ+ و ...) را بازنمایی نمی‌کنند. رهبرتراشی‌ها و آلترناتیوسازی‌های  اپوزیسیونِ ارتجاعیِ خارج‌نشین نیز برای مردمِ داخل کشور از هیچ مشروعیتی برخوردار نیست. نتیجه اینکه در این مبارزه‌ی ماراتن‌وار، افقِ کلکتیو ریشه‌های سرخ، کمک به شکل‌گیری یک جبهه‌ی انقلابی و مترقی در جهتِ پیروزی جنبش انقلابی مردمان ایران است؛ جبهه‌ای که به دقیق‌ترین شکل ممکن، منافع و مطالبات گروه‌های تحت ستم را بازنمایی کند و در راهِ تحققِ آن‌‌ها گام بردارد. 

متن کامل مصاحبه در رادیو زمانه:

https://www.radiozamaneh.com/750397/

ویدئویی از اکسیون «همراه با انقلاب» (۱۱ فوریه) در منچستر:

https://www.instagram.com/p/CoiPtXKtANU/?igshid=MDJmNzVkMjY=

----------
#علیه_سرکوب_برای_مقاومت
#همراه_با_انقلاب
#علیه_ارتجاع_برای_رهایی
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_سلطنت_نه_رهبری_آزادی_برابری
#مقاومت_زندگی_است
#سازماندهی_جای_ماتم
#کلکتیو_ریشه‌های_سرخ

-----------
کارگاه دیالکتیک
t.center/kdialectic
تزهایی درباره‌ی:

مسیرهای کنونی مواجهه‌ی قدرت‌ها با قیام ژینا

نویسنده: امین حصوری


۲ اسفند ۱۴۰۱


مقدمه: حدود پنج‌ماه از شروع قیام ژینا گذشته است؛ یکی از رشته خیزش‌هایی که از دی ۱۳۹۶ تاکنون دومینوی سقوط جمهوری اسلامی ایران را رقم زده‌اند. خیزش انقلابی ژینا هم به‌نوبه‌ی خود زمان تاریخی را فشرده کرده است: از یک‌سو شتاب تحولات، که حتی ترسیم طرح‌واره‌ای از تسلسل و ارتباطات درونی رویدادها و ریشه‌ها و پیامدهای آن‌ها را دشوار کرده است؛ و از سوی دیگر، تأثیرات چشمگیری که مجموع این تحولات در فضای فکری و سیاسی جامعه بر جای گذاشته‌اند، طوری‌که ردیابی و خصلت‌یابی آن‌ها با سنجه‌های متعارف گذشته به‌هیچ رو امکان‌پذیر نیست. تاریخ در جغرافیای ایران آبستن تحولات تعیین‌کننده‌ای‌ست، و در همین راستا، ذهنیت و ارزش‌های حاکم بر جامعه دستخوش تغییرات شگرفی شده‌اند. با این همه، برای جهت‌یابی در میدان ناهموار این مبارزه‌ي خطیر باید خطر کرد و شمایی از مسیر پرتلاطم و ناپایدار تحولات را به‌تصور درآورد، گیریم نارسا و موقتی‌بودنِ این تصویر از پیش مسلم باشد.

برای روشن‌کردن نقطه‌ی عزیمت و پیش‌فرض‌های این نوشتار، برخی از رویدادها و موقعیت‌هایی که در مقطع کنونی اهمیت ویژه‌ای دارند را برمی‌شماریم: الف) اعتراضات مستمر خیابانی کمابیش فروکش کرده‌اند (با استثنای بزرگ جمعه‌های اعتراضی زاهدان)، اما همان‌طور که انتظار می‌رفت وضعیت به روال «عادی» گذشته بازنگشت و همه می‌دانند که وضع کنونی حکایت آتش زیر خاکستر است؛ ب) حربه‌ی اعدام‌ دستگیرشدگان و تهدید زندان با شرایطی موحش‌تر، نتوانست سازوکار ارعاب مورد انتظار حاکمان را تأمین نماید. درعوض، مقاومت در اشکال مختلف همچنان ادامه دارد؛ ج) در اثر مبارزات گسترده‌ی مردمی و سرکوب‌های قساوت‌بار حاکمیت، بازمانده‌ی مشروعیت رژیم نزد اکثریت مردم فروریخته است. ضرورت عبور از جمهوری اسلامی به یک توافق نانوشته‌ی عمومی بدل شده است؛ د) روند ریزش نیروهای «خودی» در ساختار درونی حاکمیت به‌طور آشکار و پنهان افزایش یافته و با بیانیه‌ی موسوی مسیر آن هموارتر شده است؛‌ ه) سرکوب عریان اعتراضات مردمی این‌بار بهانه‌ای شد برای تشدید انزوای سیاسی دولت ایران در عرصه‌ي بین‌المللی و تعلیق مذاکرات برجام (گرچه دلیل واقعی این فشارهای شدت‌یافته پافشاری رژیم ایران در همراهی با روسیه بود، اما وجهه‌ی جهانی خیزش ژینا محمل اجرای آن واقع شد)؛ و) حاکمان در چرخشی نسبتا غیرمنتظره، ظاهراً به‌مناسبت ۲۲ بهمن و با داعیه‌ی پیروزی و اقتدار و در قالب عفو رهبری، برخی از زندانیان سیاسی را آزاد کرده‌اند؛ ز) هسته‌ی سخت قدرت شتاب‌زده سازوکاری شبه‌قانونی برای واگذاری باقیمانده‌ی ثروت‌های عمومی (تحت مالکیت دولت) به نخبگان خودی تدارک دیده است؛ ح) روند آلترناتیوسازی از بالا برای آینده‌ی سیاسی ایران در قالب همراهی اپوزیسیون راستگرا با دولت‌های غربی شتاب گرفته است؛ ط) با کاهش نسبی فضای امنیتی خیابان‌ها، اعتراضات و اعتصابات کارگری بار دیگر سیر صعودی یافته‌اند و ناقوس بحران‌ فزآینده‌ی اقتصادی [و پیامدهای سیاسی تهدیدآمیز آن برای دولت] را به‌صدا درآورده‌اند؛ ی) حاکمان در مراودات دیپلماتیک با قدرت‌های غربی پیغام‌های مصرانه‌ای برای بازگشت به پای میز مذاکره ارسال می‌کنند و برای نشان‌دادن حسن‌نیت، شروع به آزادی شهروندان غربی گروگان‌ در زندان‌های ایران کرده‌اند.

با این مقدمات، که فهرست آن می‌تواند بلندتر باشد، شاید خواننده‌ی این سطور هم تصدیق نماید که با نقطه‌ی عطفی در روند تحولات جاری مواجهیم که نیازمند واکاوی و تحلیل (جمعی و مستمر) است. نوشتار حاضر، که برای سهولت در قالب چند تزِ مرتبط ارائه می‌شود، تلاشی‌ست در این جهت. خاطرنشان می‌کنیم که با توجه به نارسایی و ناتمامی این تزها، عرضه‌ی آن‌ها صرفاً محملی‌‌ست برای دعوت از نیروهای چپ و مترقی به هم‌اندیشی حول دلالت‌های موقعیت کنونی، که خود ضرورتی‌ست برای راهجویی‌های جمعی. چون خیزش ژینا به‌ناگزیر به میدان زنده و خطیری برای پیکارهای هژمونیک و ضدهژمونیک نیروهای متعارض بدل شده است. با توجه به پیشروی مشهود راست‌گرایان به‌پشتوانه‌ی قدرت‌های داخلی و خارجی، آینده‌ی فرودستان و ستمدیدگانِ (طبقه‌ی کارگر در معنای وسیع آن) جغرافیای ایران در گرو آن است که بتوانند هرچه زودتر بلوک نیروهای مستقل خود را تشکیل دهند.

-----------

ادامه‌ی مقاله:

https://kaargaah.net/?p=1326

نسخه‌ی ورد

نسخه‌ی پی.دی.اف:

http://pdf.kaargaah.net/159_Theses_on_current_confrontations_of_powers_with_Jina_Uprising.pdf

-----------

#خیزش_انقلابی_ژینا
#انقلاب_ادامه_دارد
#بدیل‌سازی_از_بالا
#استبداد_و_امپریالیسم
#زن_زندگی_آزادی
#همبستگی_ستمدیدگان
#سازماندهی_جای_ماتم
#کمیته‌های_مقاومت_محلات
#گفتگوی_انقلابی_ستمدیدگان
#اعتصابات_سراسری

------------
کانال تلگرام کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
متن دریافتی:

افسون زُدایی از هبوط نئولیبرالیسم در ایران

گفتگوی شیرین کمانگر با کیهان ولدبیگی

بهمن ۱۴۰۱


یادداشت مصاحبه‌گر: هرچند که بحران فراگیر اقتصادی یکی از علل اصلی ظهور و بروز خیزش توده‌ای جاری‌ست، رسانه‌های جریان اصلی نارضایتی و خشم و انزجار معترضان علیه سیاست‌های اقتصادی بازار آزاد را بازتاب نمی‌دهند، بلکه صرفا بر ماهیت سیاسی خشم عمومی تاکید می‌کنند. حتی در مواردی که این رسانه‌ها سیاست‌های اقتصادی را موجد نارضایتی معترضان معرفی می‌نمایند، با دعوت از «تحلیل‌گران اقتصادی»‌، ریشه‌ی بحران‌های اقتصادی موجود را نه در پیامدهای سیاست‌های سرمایه‌دارانه، بلکه به وجود دولت‌ خودکامه‌ و «ناکارآمد»ی آن نسبت می‌دهند، چرا که در نظر آنان چنین دولتی آزادی اقتصادی را از میان برده‌ یا اقتصاد بازار را در شکل «ناب» و درست آن به بوته‌ی اجرا نگذاشته‌ است. در همین راستا، نگرش غالب بر این رویکرد عملی پای می‌فشارد که تضعیف اقتدارگرایی دولتی و برون‌رفت از بحران موجود، مستلزم اجرای تمام و کمال سیاست‌های اقتصادی نئولیبرالی‌ست. برای ارزیابی صحت و سقم این تحلیل‌ها، با کیهان ولدبیگی، مدرس اقتصاد سیاسی جهانی و مطالعات خاورمیانه در موسسه‌ی مطالعات منطقه‌ای دانشگاه لیدن هلند، در خصوص مناسبات اقتصادی در ایران به گفتگو نشسته‌ایم. / ش. ک. – بهمن ۱۴۰۱

* * *

برخی باور دارند که‌سیاست‌های نئولیبرالیستی در شکل «ناب» و درست آن در ایران اجرا نشده است. در حالی‌که بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، ۸۲ درصد از اشتغال موجود به بخش خصوصی اختصاص دارد، مدافعان خصوصی سازی بر این عقیده‌اند که «خصوصی‌سازی واقعی»‌ انجام نگرفته است. نظر شما در این‌باره چیست؟ اجرای برنامه‌های اقتصادی نئولیبرالی در ایران چقدر «ناب» است؟‌ «خصوصی‌سازی واقعی» از چه نظر با خصوصی‌سازی موجود متفاوت است؟ موفقیت مناسبات سرمایه‌داری در کشورهای اروپایی و آمریکایی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

برای پاسخ به سوالات‌تان باید به دو نکته مهم توجه کنیم. اولا برای بسیاری و به ویژه مدافعان نئولیبرالیسم در ایران خصوصی‌سازی معادل نئولیبرالیسم است و بنابراین موفقیت یک فرآیند نئولیبرالی به خصوصی‌سازی تقلیل داده می شود. با این وجود نئولیبرالیسم بسیار گسترده‌تر و عمیق‌تر از خصوصی‌سازی است. نکته دوم که بسیار مهمتر از اولیست، این است که شکل «نابی» از نئولیبرالیسم وجود ندارد. به نظرم این ایده که شکل «نابی» از نئولیبرالیسم وجود دارد و ما باید موفقیت یا شکست فرآیندهای نئولیبرالی در جاهای مختلف جهان را در رابطه با به این اصطلاح شکل «ناب» بسنجیم، بر دو بنیان بسیار پروبلیماتیک بنا شده است: عدم توجه به تاریخ (ahistoricism)‌ و اروپامحوری. نگاهی به تبیین‌های موجود از نئولیبرالیسم برای درک آنچه که می‌گویم به نظرم ضروریست. به طور کلی دو رویکرد برای تبیین و درک نئولیبرالیسم وجود دارد. از یک سو، ما اقتصاددانان نئوکلاسیک را داریم که از اصطلاح نئولیبرالیسم استفاده نمی‌کنند اما مفهوم‌پردازی آنها از سرمایه‌داری «واقعی» ارتباط تنگاتنگی با مفروضات و باورهای نئولیبرالی دارد و تا حد زیادی بر پایه آنها بنا شده است. از سوی دیگر، ما طیف وسیعی از اندیشمندان انتقادی مانند مارکسیست‌ها و پساساختارگرایان را داریم که به طور گسترده از اصطلاح نئولیبرالیسم برای نقد اقتصاددانان نئوکلاسیک و تبیین تاریخ چند دهه ی اخیر سرمایه‌داری جهانی استفاده می‌کنند.

-----------------------------------------------

ادامه‌ی مصاحبه در وبسایت کارگاه:

https://kaargaah.net/?p=1322

نسخه‌ی ورد

نسخه‌ی پی.دی.اف:

http://pdf.kaargaah.net/158_Disenchantment_of_Neoliberalism_in_Iran_Interview_Valadbeygi.pdf

-----------------------------------------------

#نئولیبرالیسم_در_ایران
#بحران_اقتصادی
#ابراستثمار_و_سلب_مالکیت
#بحران‌های_درهم‌تنیده
#خیزش_انقلابی_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ادامه_دارد
#اعتصابات_سراسری
#همبستگی_ستمدیدگان
#سازماندهی_جای_ماتم
#کیهان_ولدبیگی

-----------------------------------------------
کانال تلگرام کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
بازنشر:

نکته‌هایی درباره‌ی اعتصاب اجتماعی

نویسنده: جرمی برچر
ترجمه: عرفان رشیدی
بازنشر از نقد اقتصاد سیاسی



فرازی از متن:

اعتصاب‌های اجتماعی می‌توانند اشکال مختلفی داشته باشد. اعتصاب‌ها می‌توانند در صنایع پایه یا در فعالیت‌های تجاری شهری یا هر دو باشند. آن‌ها می‌توانند یک اعتصاب عمومی بزرگ یا توقف موقت کار باشد که گروه‌های مختلف یکی پس از دیگری کار را متوقف می‌کنند و سپس ازسر می‌گیرند. اعتراضات می‌توانند «سریع» باشند که یک روز یا حتی کم‌تر هستند، و همچنین می‌توانند اقداماتی با پایان باز باشد که تا پیروزی، شکست یا به‌خطر افتادن آشکار، ادامه می‌یابند.

اعتصاب‌های اجتماعی اغلب شامل اشغال محل کار بوده‌اند (اعتصاب عمومی لهستان زمانی ظهور کرد که این حرف میان کنشگران دهان به دهان می‌شد: «ستاد حزب را آتش نزنید، کارخانه‌ها را اشغال کنید».) چنین اشغال‌هایی، خشونت سرکوبگرانه را دشوارتر می‌کنند. با این حال، مقامات آن را چالشی مهم و حتی انقلابی برای قدرت خود تلقی می‌کنند که باعث می‌شود در درازمدت تمایل کم‌تری به مصالحه داشته باشند.

اعتصاب‌های اجتماعی می‌تواند شامل اقدامات بی‌سروصدا یا مخرب خیابانی باشد یا می‌تواند به سادگی مردم را به در خانه ماندن دعوت کند. اقدامات خیابانی به اعتصاب‌کنندگان و حامیان آن اجازه می‌دهد تا شجاعت، اعتماد‌به‌نفس و مقاومت خود را در برابر سرکوب نشان دهند؛ اقدامات خیابانی، همچنین اهداف آسانی را برای سرکوب فراهم می‌کنند.

تاکتیک‌ها را باید بر اساس ملاحظاتی از این دست انتخاب کرد: ۱) این که با توجه به وضعیت کنونی جنبش افراد مایل به انجام چه کارهایی هستند؛ ۲) واکنش عموم مردم به تاکتیک‌های مختلف چگونه خواهد بود؛ ۳) تاکتیک‌های مختلف ممکن است چه واکنشی را از سوی مقامات برانگیزد؛ ۴) این تاکتیک‌ها چه نتایج محتملی خواهند داشت (مانند رویارویی، مذاکرات، تغییر در افکار عمومی، اختلا‌ف‌نظر و تغییر در نگرش مقامات؛ و غیره).

توانایی تغییر تاکتیک می‌تواند بسیار مهم باشد. هنگامی که یک جنبش به یک تاکتیک خاص محدود باشد، مخالفان آن اغلب می‌توانند هزینه و دردِ ادامه‌ی آن را به اندازه‌ای بالا ببرند که درنهایت جنبش شکست بخورد. اگر جنبش بتواند به ابتکار خود تاکتیک‌ها را تغییر دهد، می‌توان از این امر جلوگیری کرد.

زمانی که مقامات حاضر هستند به تعداد زیادی از مردم در خیابان شلیک کنند، اشغال محل کار ممکن است بهترین جایگزین آن باشد.


-----------------------------------------------

ادامه‌ی متن در نقد اقتصاد سیاسی:

https://tinyurl.com/44shhxbj


نسخه‌ی پی.دی.اف:

https://pecritique.files.wordpress.com/2022/12/social-strikes-1.pdf

-----------------------------------------------

#خیزش_انقلابی_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ادامه_دارد
#اعتصابات_هم‌بسته
#همبستگی_ستمدیدگان
#سازماندهی_جای_ماتم
#اعتصاب_اجتماعی
#قیام_علیه_اعدام

-----------------------------------------------
@kdialectic
فناوری‌های نظارتی-مراقبتی برای دیکتاتورها

اتحادیه‌ی اروپا چگونه می‌خواهد صادرات این فناوری‌ها را کاهش دهد؟

گزارشی از تلویزیون SWR (آلمان)
آوریل ۲۰۲۱

ترجمه: کارگاه دیالکتیک


---------------------

توضیخ کارگاه: این گزارش به‌سال ۲۰۲۱ در یک رسانه‌ی دولتی کشور آلمان منتشر گردید. ترجمه‌‌ی فارسی و انتشار آن به‌قصد نشان‌دادن سویه‌ی انضمامی‌تری از مناسبات سلطه‌ در نظام جهانی‌ انجام گرفته است. فارغ از هر نظریه‌ي سیاسی، شواهد متعدد و متنوعی حاکی از آن‌اند که قدرت‌های جهانی منافع مشترکی با نظام‌های استبدادی در سرکوب مردمان ستمدیده دارند. حتی همین گزارش مختصر به‌تنهایی روشن می‌سازد که «قدرت‌های جهانی خود بخشی از معضل‌اند، نه بخشی از راه‌حل». بر این اساس، تا جایی که به خط‌مشی‌های فعلی برای تقویت خیزش انقلابی ژینا برمی‌گردد، به‌جای مطالبه‌ از دولت‌های غربی برای حمایت از خیزش ستمدیدگان در جغرافیای ایران (و افزودن بر توهمات موجود)، می‌باید ازطریق روشنگری رسانه‌ای و مبارزات خیابانی و انترناسیونالیستی، این دولت‌ها را به‌دلیل پشتیبانی‌های مستقیم و غیرمستقیم از حاکمان ایران تحت فشار قرار داد. /  آبان ۱۴۰۱

---------------------

فرازی از متن:

صدرو محصولاتی مانند نرم‌افزار چهره‌خوان (FaceReader)، از آن رو امکان‌پذیر است که این‌ها جزو کالاهای تسلیحاتی محسوب نمی‌شوند تا مشمول کنترل قانونی و محدودیت صادراتی واقع گردند. درعوض، این‌ها محصولاتی‌اند که نه‌فقط توسط ارتش و پلیس قابل استفاده‌اند، بلکه می‌توانند برای مقاصد غیرنظامی هم به‌کار گرفته شوند. بنابراین آنها را محصولات دومنظوره (دارای کاربرد دوگانه) می‌نامند. تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا یک محصول با قابلیت استفاده‌ی دوگانه می‌تواند صادر شود یا خیر، در هر مورد معینْ کاری پیچیده است. در هنگام این ارزیابی جنبه‌های زیادی باید در نظر گرفته شوند. تجارب قربانیان سازوکارهای نظارتی نشان می‌دهد که خطر سوء‌استفاده از فناوری را نباید دست‌کم گرفت. به‌عنوان مثال، تقریباً همه‌ی دولت‌های عربی بدین‌دلیل قادر شدند خیزش‌های «بهار عربی» را سرکوب نمایند، که فناوری‌های نظارتی اطلاعات لازم را در اختیار آنها قرار می‌داد؛ حال آنکه این خیزش‌ها در سال ۲۰۱۱ در حال و هوایی بسیار امیدوارانه آغاز شدند.


فهرست تکنیک‌ها و فناوری‌های نظارتی همچنان ادامه دارد: تروجان‌ها؛ تکنیک‌های مسدودسازیِ وب‌سایت‌ها در یک کشور؛ دوربین‌های با وضوح بالا که بر فضاهای عمومی نظارت می‌کنند؛ و فناوری تشخیص چهره، که میلیون‌ها نفر را که می‌توانند مورد علاقه‌ی مقامات باشند، رصد و ردیابی می‌کند.

استفان شاردون، کنترل‌کننده‌ی ارشد صادرات کمیسیون اتحادیه‌ی اروپا می‌گوید: «خرید فناوری نظارتی امروزه برای دیکتاتورها در سراسر جهان ضروری‌ست. فناوری نظارتیِ متکی بر سیستم رایانه‌ای بسیار کارآمدتر، زیباتر و ارزان‌تر از گاز اشک‌آور و ماشین آب‌پاش، و نیز بسیار سهل‌تر از تربیت جاسوس است». به‌گفته‌ی شاردون، فناوری‌هایی که حدود ده سال پیش فقط در دسترس چند سازمان سرویس مخفی بودند، امروزه توسط بازیگران [دولت‌های] بی‌شماری در سراسر جهان استفاده می‌شوند.

در این میان، به‌ویژه تقاضای جهانی برای فناوری تشخیص چهره بسیار بالاست. بر اساس برآورد پورتال اینترنتی «مارکتز اند مارکتز»، احتمالاً میزان فروش از ۳.۸ (سه ممیز هشت)‌ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ به ۸.۵ (هشت و نیم) میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ افزایش خواهد یافت. اکثر تولیدکنندگان این فناوری و سایر فناوری‌های نظارتی در ایالات متحد آمریکا، اسرائیل و اتحادیه اروپا مستقر هستند.

---------------------

ادامه‌ی گزارش در فرمت پی‌ دی‌ اف:

http://pdf.kaargaah.net/Tele-Kar-154_How_EU_supports_Dictators.pdf

نسخه‌ی ورد

---------------------

#نظام_جهانی_سلطه
#استبداد_همزاد_امپریالیسم
#بدیل_انقلابی
#استقلال_مبارزاتی
#راه_سوم
#سازمان‌دهی_از_پایین

---------------------

@kdialectic
سوسیالیسم مرد؛ زنده باد سوسیالیسم!

درباره‌ی مرحله‌ی تاریخیِ کنونیِ جنبش سوسیالیستی


مصاحبه گروه‌ کلکتیو (آلمان) با چیدَم چیدملی (Çiğdem Çidamlı)

ترجمه: نیما صبوری


 -----

توضیخ کارگاه: متن حاضر ترجمه‌ی گفتگویی‌ست که گروه کلکتیو (آلمان) در تابستان ۲۰۲۰ با چیدم چیدملی، یکی از اعضای سابق جنبش «خانه‌های مردم» (Halkevleri) در ترکیه انجام داده است. محور اصلی این گفتگو چالش‌ها و امکانات بازیابی و توسعه‌ی رویکردی جدید به سوسیالیسم در عصر حاضر است. رفیق چیدم،‌ که فعلا در جنبش فمینیستیِ ترکیه فعال است، در پرتو تجربیات‌اش در جنبش‌های مردم‌بنیاد (توده‌ای) از ابتدای دهه‌ی ۱۹۹۰،‌ ایده‌های در خور توجهی در این زمینه طرح می‌کند. انتشار ترجمه‌ی این مصاحبه با هدف دامن‌زدن به بحث جمعی حول بدیل سوسیالیستی و مبارزه‌ی سوسیالیستی در فضای چپ ایران انجام می‌گیرد؛ بحثی که با گسترش خیزش انقلابیِ ژینا بی‌گمان موضوعیت بیشتری یافته است.  آبان ۱۴۰۱

-------

فرازی از متن:

از دید من مهم‌ترین سوال برای نیروهای چپ انقلابی چنین است: پس از شکست سوسیالیسم به‌عنوان یک جنبش تاریخی و به‌طور کلی، چگونه می‌توان دوران جدیدی از یک جنبش سوسیالیستی خود–رهایی‌بخش را برپا کرد؟ نقطه‌ی عزیمت سازمان ما در آغاز دهه‌ی ۱۹۹۰ این بینش بود که دوران تاریخی سوسیالیسم به‌پایان رسیده است. این پایان نه‌تنها با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بلکه با افول جنبش جهانی سندیکایی، جنبش‌های سیاسی و همه‌ی سازمان‌ها، مفاهیم، ایدئولو‌ژی‌‌ها و چارچوب‌های آنها پیوند داشت. ما در پایان نخستین دوران تاریخی سوسیالیسم قرار گرفته بودیم – دورانی که از قرن نوزدهم شروع شد و تا اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ ادامه یافت – و لذا به بحث و گفتگوی مفصل درباره‌ی بنیادهایی پرداختیم که بتوان بر پایه‌ی آنها یک دوره‌ی تاریخی جدید سوسیالیسم را بنا کرد.

در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰، ما فکر می‌کردیم که اگر شکل جدیدی از جنبش طبقاتی، یعنی شکل جدیدی از مبارزه‌ی طبقاتی را بسازیم، دوره‌ی تاریخی جدیدی از سوسیالیسم می‌تواند بر پایه‌ی آن آغاز شود. زیرا مرحله‌ی قبلی سوسیالیسم بر شکل خاصی از مبارزه‌ی طبقاتی بنا شده بود. و این ما را به نخستین پرسش‌های بنیادی مشخص‌تر هدایت کرد: امروزه طبقه به‌چه معناست؟ ترکیب درونی طبقه چگونه است؟ امروزه رد طبقه‌ی کارگر را در کجا می‌توان پیدا کرد؟
...

اما پس از سال ۲۰۰۸ حوزه‌ی سیاسی دگرگون شده است. پشتیبانی از «سیاست هویت» یا به‌بیان دقیق‌تر، سیاست هویتِ نئولیبرال، با چرخش آمرانه‌ی فرمان از بالا لغو شد و در کشورهای متعددی شاهد ظهور دولت‌هایی نئولیبرال با گرایشی نئوفاشیستی بوده‌ایم: از دولت‌های ترکیه، فیلیپین و روسیه، تا دولت‌های بولسونارو و ترامپ در برزیل و ایالات متحد. هدف همه‌ی آنها از بین‌بردن وحدت پرولتاریاست که اینک جمعیت آن در مقیاسی توده‌ای افزایش یافته‌ است. حال آن‌که در خلال این چرخش تاریخی، مجموع فعالیت‌های سیاسی مردم‌بنیاد، از جنبش‌های خودگردانی و دفاع از خود، تا جنبش‌های مردمی [از پایین] از نظر سیاسی قادر نبودند پاسخ درخوری به این تحولات سیاسی جدید بدهند.

اما با همه‌ی این‌ها، تلقی من این نیست که ما در موقعیتی شکست‌خورده و مستأصل قرار داریم. یعنی فکر نمی‌کنم ما همچنان بخشی از یک شکست تاریخی باشیم. بلکه ترجیح می‌دهم بگویم ما در آغاز یک دوره‌ی تاریخی جدید هستیم. اگر بپذیرید که ساختارهای متعارفی که پیش‌تر معرف یک چپ سوسیالیستی بودند، شامل مفروضات فکری و اَشکال قدیمی سازمان‌یابی، همگی فرومرده‌اند، همان‌گونه که ما طی اعتراضات گزی در ترکیه زنده‌نبودن آن‌ها را تجربه کردیم، شما هم می‌توانید موقعیت حاضر را همانند ما ببینید .

اما اگر به مصالح خود مبارزات نگاه کنید، در پس‌زمینه‌ی بحران‌های متعدد سرمایه‌داری، نمی‌توانید هیچ حوزه‌ای از زندگی را بیابید که تحت فشار سرمایه‌داری قرار نگرفته باشد؛ همه‌ی عرصه‌های مبارزه از این فشار تأثیر گرفته‌اند: نه‌فقط مبارزات روزمره‌ی کارگران،‌ بلکه مبارزات فمینیستی، جنبش اکولوژیکی و غیره. زیرا نئولیبرالیسم همه‌‌چیز را کالایی کرده است؛ همه‌چیز را. اینک همه‌ی این‌ عرصه‌های مبارزاتی به‌شدت تحت‌فشار مناسبات سرمایه‌داری هستند. اکنون به‌سختی می‌توان افرادی را یافت که به طریقی با کلیت طبقه‌ی پرولتاریا پیوندی نداشته باشند. هیچ موضوع روزمره را نمی‌توان به‌تصور درآورد که به سویه‌ی سیاسی تضاد طبقاتی در کلیت سرمایه‌داری مرتبط نباشد.

-------

دسترسی به متن مصاحبه:

https://kaargaah.net/?p=1295

نسخه‌ی پی‌ دی‌ اف:

http://pdf.kaargaah.net/154_Interview_Socialism_is_dead_Long_live_Socialism_Cidamli.pdf

نسخه‌ی ورد

-------

#Çiğdem_Çidamlı

#بدیل_سوسیالیستی
#بازسازی_جنبش_سوسیالیستی
#سوسیالیسم_از_پایین
#نظریه‌ی_انقلابی
#کار_مردم‌بنیاد
#کار_توده‌ای
#سازمان‌دهی_از_پایین

-----------

@kdialectic
Forwarded from نقد
▫️ نبرد فرسایش و امید
▫️ امکان‌ها، ضرورت‌ها و چشم‌اندازهای خیزش انقلابی ژینا

نوشته‌ی: تارا بهروزیان

16 اکتبر 2022

🔸 حدود یک ماه از خیزش ژینا می‌گذرد. خیزشی که در مدت زمانی کوتاه لایه‌ها و اقشار و گروه‌های گوناگون را با خود همراه ساخت و با پیشروی شگفت‌انگیز و دلاورانه‌ی خود و رادیکالیزه کردن جامعه، کلیت رژیم را نشانه گرفته است. اما این روزها که به‌رغم سرکوب گسترده، صدای خشم خروشنده‌ی مردم پیوسته از خیابان‌های شهرهای کوچک و بزرگ به گوش می‌رسد بسیاری هنوز در به کاربردن صفت انقلابی برای خیزش «زن، زندگی، آزادی» مردد هستند. این وسواس یا تردید شاید ریشه‌های نظری قابل‌توجیهی داشته باشد، اما لحظه‌ی انقلابی منتظر وسواس‌های نظری نمی‌ماند. دیگر نمی‌توان شکل‌گیری ذهنیت انقلابی و کنش گسترده‌ی هم‌پیوند با آن را در جامعه‌ی ایران انکار کرد. با این حال هر وضعیت انقلابی، و هر خواست جمعی انقلابی، برای تحقق انقلاب و حرکت به سمت چشم‌اندازهای رهایی‌بخش و در نهایت پیروزی مستلزم تداوم، ارتقا، و پیشروی مداوم است. به‌ویژه هنگامی که هنوز ابزارهای متنوع و زیادی در اختیار ندارد. در چنین وضعیتی بررسی مداوم امکان‌ها، ظرفیت‌ها و موانع خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی» اهمیتی دوچندان می‌یابد و یافتن راه‌ها و راه‌حل‌های تازه‌ برای افزایش توان انقلابی و دمیدن خون تازه و آگاه به رگ‌های جنبش در مسیر مبارزه‌ی فرسایشی با رژیم به ضرورتی عاجل بدل می‌شود.

🔸 تصور تغییر بنیادین و ضرورت آن در اذهان جامعه به شکلی فراگیر مشروعیت پیدا کرده است و جنبش انقلابی اینک در مرحله‌ی به چالش کشیدن اقتدار رژیم و نفی هژمونی آن قرار دارد اما چگونگی فرارفتن از این مرحله تعیین‌کننده‌ی گام‌های بعدی است. مردم معترض از مرحله‌ی گسترش حرکت اعتراضی و تبدیل آن به یک جنبش انقلابی سراسری گذر کرده‌اند. اما هم‌زمان، دست‌کم هنوز، نهادهای ویژه‌ی خود را تشکیل نداده‌اند. پرسش محوری و مشخص در این مرحله می‌تواند این باشد که در وضعیت کنونی، این «ما»ی جمعی شکل‌گرفته چگونه می‌تواند در مسیر مبارزه به یک مرحله بالاتر ارتقا یابد؟

🔸 مردم به هیات یک «ما» ظاهر شده‌اند. اما این «ما» به هیچ وجه یک دست نیست. ویژگی «ما»ی انقلابی در معنای مترقی آن، تکثر و چندگونگی است. ارجاع به مردم به مثابه‌ی یک کل همگن و بی‌شکل و حذف این تکثر و تفاوت به بهانه‌ی اتحاد می‌تواند به عامل تحلیل‌برنده‌ی خصلت انقلابی آن بدل شود. تداوم و ارتقای خیزش منوط به فراخواندن مطالبات و سویه‌های طبقاتی، اتنیکی، جنسیتی و فرهنگیِ همواره به‌حاشیه‌رانده شده و بازگشت این به‌حاشیه‌رانده‌شدگان به متن مبارزه و جامعه است. خیزش انقلابی ژینا تا همین جا نیز گام‌های بلندی در این مسیر برداشته است. به‌ویژه با پیشتازی زنان به عنوان بزرگ‌ترین گروه به‌حاشیه‌رانده‌شده و تحت ستم؛ یعنی اکثریتی عظیم که در شبکه‌ی اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک رژیم به اقلیت بدل شده بود. یا پیشتازی کردستان به عنوان موتور محرک جنبش و هم‌دلی عظیم میان ملیت‌های ساکن ایران؛ امری که تا پیش از این شاهدش نبودیم. همه‌ی این‌ها نشانه‌های یک گسست انقلابی است. با این حال، مشخص شدن این «ما» در گرو مشخص شدن مطالبات متمایز و متکثر درون آن هم هست. افراد و گروه‌های اجتماعی حول خواست‌ها و اهداف مشخص بسیج می‌شوند. گرچه خواست سرنگون کردن رژیم به مثابه‌ی جدی‌ترین مانع بر سر راه دیگر خواست‌ها عامل وحدت‌بخش جنبش انقلابی است، اما پیشروی جنبش بدون طرح بدیل‌ ممکن نیست. برخلاف آن‌چه اپوزیسیون راست ترویج می‌کند طرح بدیل مسئله‌ای مربوط به فردای سرنگونی نیست. مسئله‌ای‌ است که بلاواسطه و بلافاصله با وضعیت کنونی و سرنوشت آن پیوند دارد. و طرح هرگونه بدیل وضعیت موجود، ناگزیر به معنای مشخص‌تر و متعین‌تر شدن «ما» است. چرا که ‌ادغام در جنبش از مجرای یک‌دست‌سازی نمی‌گذرد. ساطور «وحدت کلمه» مخل هم‌بستگی است. تنها مادام که گروه‌های اجتماعی تحت انواع ستمْ تبلور خواست و منافع مشخص خود را در پیروزی جنبش ببینند، فعالانه در آن را مشارکت می‌کنند. بنابراین گام دیگری که می‌تواند به ارتقا و پیشروی و سوخت‌رسانی به جنبش یاری رساند و از فرسایش آن جلوگیری کند، مشخص شدن خواست‌های گروه‌های گوناگون و برجسته ساختن پیوند‌های مشترک میان آن‌هاست...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3cW

#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#سازماندهی
#خیزش_انقلابی

👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏
هیچ نسخه‌ی حاضر و آماده‌ای وجود ندارد:
نقطه‌ی شروعِ مبارزه، ضرورت است!

گفتگو با دِبورا نونِس Débora Nunes
از اعضای سازمان‌دهنده‌ی «جنبش کارگران بی‌زمین» - برزیل


ترجمه: امین حصوری


-----------------------------------------------

یادداشت مترجم: 👇🏾

در جریان یک نشست آموزشی حول موضوع ملزومات «سیاست از پایین» (تلویحا: «کار توده‌ای»)، که تابستان ۲۰۲۱ توسط چند گروه سیاسی فعال در این حوزه – در آلمان– برگزار گردید، از یکی از زنان سازمان‌دهنده‌ی «جنبش کارگران بی‌زمین» (برزیل) دعوت شد تا به‌طور آنلاین در این نشست شرکت نماید و تجارب مبارزاتی خویش در کار توده‌ای و فرآیند سازمان‌یابی فرودستان را با شرکت‌کنندگان در میان بگذارد. متن پیش رو ترجمه‌ی همین گفتگوی زنده است. از آنجا که زمینه‌های انضمامی–تاریخیِ خاص هر جامعه، شرایط پیشبرد مبارزه در آن کشور را تعیین می‌کنند، روشن است که آموزه‌ها و دستاوردهای مبارزاتی «جنبش کارگران بی‌زمین» (MST) در برزیل مستقیماً در جوامعی مثل آلمان یا ایران قابل کاربست نیستند. با این همه، نظام سرمایه‌داری خصلت‌ها و روندهای جهان‌شمولی دارد که درس‌آموزی کارگران و ستمدیدگانِ جوامع مختلف از مبارزات یکدیگر را ضروری می‌سازد. به‌همین دلیل، آنچه از انترناسیونالیسم کارگری و مبارزات جهانی و هم‌بسته‌ی ضدسرمایه‌داری می‌شناسیم، پیش از هرچیز در گروِ این درس‌آموزی‌های متقابل است.{توفیق در پی‌ریزیِ همبستگی و حمایت‌های انترناسیونالیستی و برپایی سازمان‌‌های جهانیِ مشترک، وابسته به رشد مبارزات در هر یک از این جوامع است، که خود نیازمند بازخوانی مستمر تجارب یکدیگر است}.

اما برای اینکه خواننده‌ی متأثر از فراز و فرودهای حاد جامعه‌ی ایران ارتباط معنادارتری با مضمون این گفتگو برقرار کند، شاید بتوان متن حاضر را در پرتو تأمل در یک پرسش باز و تعیین‌کننده برای وضعیت کنونیِ ایران خوانش کرد؛ و آن اینکه: گسترش روزافزون جمعیت تهیدستان و حاشیه‌نشینان شهری و روستایی را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ و مهم‌تر آن‌که: مبارزات جاری و بالقوه در این حوزه چه نسبتی با سیاست طبقاتی رادیکال می‌یابند؟ 
درک فشرده‌ی من آن است که رشد مشهود این پدیدهْ پیامدی‌ست از روندهای هم‌پیوند پرولتریزه‌سازی و سلب مالکیت در سرمایه‌داری متاخر، که به‌طور فزآینده‌ای به طرد و محروم‌سازی و حاشیه‌راندگی می‌انجامند؛ و به‌همین اعتبار، این جمعیت فراگیر را می‌باید همچون نمودهایی از چهره‌ی ناهمگون پرولتاریای عصر حاضر بازشناسی کرد (شرح مفصل‌تر این دیدگاه در متن دیگری آمده است). اما به‌نظر نمی‌رسد که چنین دیدگاهی درباره‌ی جایگاه طبقاتی تهیدستان، در فضای فکری چپ ایران مقبولیت وسیعی داشته باشد. یعنی رویکرد غالب، تأکید بر تمایزگذاری میان طبقه‌ی کارگر و تهیدستان شهری‌ و روستایی‌ست*. با این همه، دست‌کم تجربه‌ی بلندمدت «جنبش کارگران بی‌زمین» در برزیل مؤید آن است که جنبش توده‌ای تهیدستان نه‌فقط بخش مهمی از پیکار طبقاتی کارگران است، بلکه می‌تواند و می‌باید سازمان‌یافته و ضدسرمایه‌دارانه باشد.


* پ.ن. برای مثال،‌ محمد مالجو در فرازی از گفتگو با همایون ایوانی حول موضوع چگونگی سازمان‌یابی تهیدستان شهری، می‌کوشد چنین رویکردی را مستدل نماید (رجوع کنید به وبسایت نقد اقتصاد سیاسی).

------------------------------------------------

لینک مطلب در وبسایت کارگاه:👇🏾

https://kaargaah.net/?p=1216


دریافت متن در فرمت پی.دی.اف.👇🏾

http://pdf.kaargaah.net/145_MST_Brazil_Question_of_Organisation_HAmin.pdf


دریافت متن در فرمت ورد

-------------------------------------------

#جنبش_تهیدستان
#کار_توده‌ای
#سیاست_از_پایین
#سازماندهی
#تجارب_جهانی_سازماندهی
#مبارزات_ضدسرمایه‌داری
#سیاست_طبقاتی_رادیکال

-------------------------------------------

کانال تلگرام کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic