▫️ نوزایی انداموارههای اقتدار تودهای - بخش سوم
▫️ گذر به ساختارهای جدید – زایشی با تاخیر و چالش7 فوریه 2024
نوشتهی: همایون ایوانی
🔸 بخش نخست این نوشته به موضوع آفرینش دوبارهی کمیته
های شهری و کمیته
های همیاری در دوران پس از آبان ۹۸ و کرونا و
بخش دوم به مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی پرداخت. در بخش سوم، به چالشی در پیدا کردن ساختاری درخورِ سطح مبارزه طبقاتی و اجتماعی کنونی به صورتی تجربی و ساده شده نزدیک میشویم. به دریافت نگارنده، یکی از دلایل وقفه در بلوغ و باروری سازمانی جنبش
های مردمی در ایران واپس ماندن از گذر به ساختار تشکیلاتی و مبارزاتی نوین است.
شبکه
های مسطح سالهاست که در جنبش
های اعتراضی ایران، پدیده شناخته شدهای هستند که تواناییها و کاستیهایش در عمل برای کنشگران داخل و خارج از کشور تجربه شده است. چالشی که در چند ساله اخیر با آن روبهرو هستیم، گذرِ این
شبکه
های مسطح به ساختارهایی کاراتر ــ از جمله ساختارِ
شبکه
های فدرالیستی ــ است. این نوشتار به این گونه از سازماندهی
شبکهای با نگاهی به تفاوت در ساختارش با
شبکه
های مسطح، سازوکارِ تصمیمگیری، ظرفیت
های شبکه فدرالیستی برای گسترش، دوام و ادامهکاری میپردازد. سپس امکان و ضرورتِ گسترش همکاری بینگروهی با اتکاء به ساختار
شبکه
های فدرالیستی به بحث گذارده میشود. بخش پایانی، انبوه چالش
های بیرونی و درونی مورد بررسی قرار میگیرند و برخی راهکارهای مقابله با این چالشها مرور میشوند.
🔸 نوشتهی کنونی با رویکردی تجربی و هیوریستیک آماده شده است. متاسفانه تجربهی سازماندهی، افتان و خیزان از میان آزمون و خطاهای بسیار و راه
های ناآزمودهای در دورهی کنونی گذر میکند که نمیتوان آنها را دور زد و یا از روی این مراحل جهید، فقط میتوان آن را به دقت بازبینی کرد و در لحظات حساس کوشید که آن را از خطاهای مهلک بازداشت و مسیرهای تجربهشدهی پیشین را برای گذر به پختگی و کارایی بیشتر سازمانی در لحظهی کنونی، به نیروهای درگیر در امر سازماندهی امروز بازنمایی کرد. در لحظهی فعلی مبارزهی طبقاتی در ایران، امکان توافق عمومی یا حتی جلب نظر بخش اصلی کنشگران و نهادهای کوشنده در جنبش
های اجتماعی و طبقاتی بر روی ساختار و یا رویکردی واحد برای پیشبرد مبارزه وجود ندارد یا بسیار ضعیف است. اگر فرض را بر این بگیریم که نسخه از پیش آمادهای برای سازماندهی بهینه و عقلانی وجود داشته باشد، با این حال، همرأیی و توافق عمومی بر آن در وضع فعلی قابل حصول نیست. این به معنای تایید یا رد رویکردهای دیگر نیست، بلکه فقط توضیح ویژگی این نوشته است که نبایستی بهعنوان یک راهحل قطعی در نظر گرفته شود، بلکه ایدهها و المنتهایی تجربی هستند که شاید برخی نیروها، کلکتیوها و گروه
های درگیر در امر سازماندهی، برای شکلدهی و یا پیداکردن راه حل
های خودویژه و مشخصتر خودشان، نکاتی از آن را به کار گیرند.
🔸 بهرغم تجربی بودن این نوشته، به دلایلی که فکر میکنم برای خوانندگان قابل فهم باشد، از ذکر و بررسی بسیاری از نمونه
های تشکل
های خاص خودداری شده و تنها به بحث دربارهی شکل تجریدی و عمومی ساختارهای مختلف
شبکهای پرداخته شده است. از این رو، بسیاری از گامها و رویکردهای پیشنهادی، در چارچوب نظریه عمومی سازمان درجا زده و کاربرد مشخص پیشنهادات این نوشتار، بیشتر پس از یک بحث درونی و مشخص، شاید به کارِ سازماندهندگان جنبش
های امروز بیاید. با همهی کاستی
های جدیای که نگارنده از هم اکنون به آن اشراف دارد...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:https://wp.me/p9vUft-3V2#همایون_ایوانی #سازماندهی #مبارزه_طبقاتی#شبکههای_فدرالیستی👇🏽🖋@naghd_com