کارگاه دیالکتیک

#سازمان‌دهی_از_پایین
Канал
Образование
Блоги
Психология
Политика
Персидский
Логотип телеграм канала کارگاه دیالکتیک
@kdialecticПродвигать
1,2 тыс.
подписчиков
516
фото
98
видео
574
ссылки
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود. درباره ی ما: https://kaargaah.net/?page_id=2 نشانی تماس کارگاه: [email protected] ارتباط با ادمین: @Nimmous
زندگی حق ماست، اعتصاب راه ما -
درباره‌ی جایگاه کارگران در قیام ژینا


نویسنده: امین حصوری

نسخه‌ی ورد

بازنشر از نشریه‌ی منجنیق (فلاخن ۲۳۷)

خرداد ۱۴۰۲

-------------------------

مقدمه
زنجیره‌ی خیزش‌های توده‌ایِ در‌هم‌تنیده‌‌ای که از دی ۹۶ در جامعه‌ی ایران پدیدار شد، با قیام ژینا وارد فراز درخشانی شد که تأثیرات ژرف و ماندگاری بر درون‌مایه‌ی مبارزات جاری و آتی دارد/خواهد داشت. داعیه‌ی محوری این نوشتار آن است که خیزش‌های توده‌ای متاخر – و مشخصاً قیام ژینا – در تحلیل نهاییْ ماهیتی طبقاتی دارند. بدین‌معنا که در پیوستار دیالکتیکی مبارزات عمومی ستمدیدگان علیه نظم مسلط، فهم این خیزش‌ها بدون رجوع به ساختار طبقاتی جامعه و تاثیراتِ آن بر فاعلیت فرودستان امکان‌پذیر نیست. برای راست‌آزمایی این داعیه باید نشان دهیم که موقعیت عینی زیست کارگران در جغرافیای ایران چگونه آنان را به جریان عمومی مبارزه‌ علیه نظام حاکم (با خاستگاه‌ها و مطالبات متنوع) پیوند می‌زند و انبوه ناهمگون کارگران را به اصلی‌ترین حاملان انسانی این خیزش‌های توده‌ای بدل می‌سازد. در این مسیر باید به این چالش (پارادوکس‌نما) پاسخ دهیم که بخش عمده‌ای از توده‌های کارگر پیوند مستقیمی با سنت‌های متعارف مبارزات کارگری (نظیر تشکل‌یابی و اعتصاب) ندارند یا مضمون زیست و معیشت و خویش‌فهمیِ آن‌ها با تعاریف کلاسیک طبقه‌ي کارگر ناهمخوان است.

هدف نهایی از طرح و بحث داعیه‌ی فوق برجسته‌سازی این چشم‌انداز است که در امتداد فضایی‌‌ که با قیام ژینا گشوده شد، شکل متشکل‌تر و موثرتری از مداخله‌گری کارگران (برای حفظ و پیشبرد روند انقلابی) ضروری و امکان‌پذیر است. ‏
{برای مثال، برپایی موج جدید اعتصابات کارگری (با پیشگامی کارگران پروژه‌ای نفت و گاز و پتروشیمی) را می‌توان به‌منزله‌ی ابتکارعمل مبارزاتیِ بخشی از کارگران تلقی کرد که با بهره‌گیری از تجارب و امکانات عینی خود می‌کوشند پیشبرد مطالبات و مبارزات پیشینِ خود را با مازادهای قیام ژینا پیوند بزنند. چنین تحرکاتی به‌نوبه‌ی خود درجهت انکشاف قابلیت‌های فضای اعتراضی حاضر عمل می‌کنند. بر این اساس، گسترش همه‌جانبه‌ی اعتصابات کارگری و پیوندیابیِ آن با سایر اشکال نوپای سازماندهی می‌تواند به تحول کیفی و دیالکتیکی قیام ژینا بیانجامد و مسیر تازه‌ای برای پیشبرد فرآیند مبارزه‌ی انقلابی در سپهر ایران بگشاید}. 

اما برای دفاع از چنین چشم‌اندازی، متن حاضر می‌کوشد پیش‌زمینه‌‌ای نظری فراهم سازد برای فهم جایگاه و سوژگی کارگران در خیزش‌های توده‌ای متاخر و بالقوگی‌های آن. مسیر استدلالی نوشتار از خلال دیالوگی انتقادی با رویکردی مخالف پیش می‌رود که ماهیت و دلالت‌های طبقاتی قیام ژینا را انکار می‌کند. برای سهولت بحث، این رویکرد را «ناب‌گرایی کارگری» می‌نامیم. اهمیت این دیالوگ انتقادی در این است که وجاهت بنیان‌های نظری‌ای که آبشخور فکریِ این رویکرد محسوب می‌شوند (عمدتا میراث جان‌سخت مارکسیسم روسی)، فراتر از حاملان خاص این رویکرد می‌رود؛ کما اینکه نشانگان و دلالت‌ها و پیامدهای آن در سپهر فکری و سیاسی چپ ایران (و جنبش کارگری) همچنان قابل‌ مشاهده‌اند. بنابراین، موضوع محوری این نوشتار معطوف به آسیب‌شناسی و نقد بخشی از این میراث نظریِ ناپیراسته است که مشخصا با مفاهیم طبقه‌ي کارگر و پیکار طبقاتی پیوند دارد. در این راستا، این متن به‌سهم خود می‌کوشد معانی بسط‌یافته‌ای از این مفاهیم عرضه کند که با حیات امروزی پرولتاریا و ملزومات ارتقای کیفیِ مبارزات ناگزیرِ آن همخوانیِ بیشتری داشته باشند.

-----------------------

فهرست سرفصل‌ها:

مقدمه
۱. خیزش‌های توده‌ای از منظر ناب‌گرایی کارگری
۲. بنیان‌های تداوم خیزش‌های توده‌ای
۳. کیستیِ حاملان گمنام خیزش‌های توده‌ای
۴. نقد منظر ناب‌گرایی کارگری
۵. کیستیِ طبقه‌ی کارگر
۶. پیکار طبقاتیِ بدیل
۷. به‌جای جمع بندی

--------------------

لینک بازنشر مقاله در کارگاه دیالکتیک:
https://kaargaah.net/?p=1353

لینک مقاله در منجنیق:
http://manjanigh.com/?p=5220

دریافت نسخه‌ی پی‌دی‌اف :
http://manjanigh.de/wp-content/uploads/2023/05/falakhan237.pdf

--------------------
#جنبش_کارگری
#طبقه‌ی_کارگر
#پرولتاریای_امروز
#ناب‌گرایی_کارگری
#پیکار_طبقاتی_بدیل
#پیکار_ضدسرمایه‌داری
#قیام_ژینا
#درهم‌تنیدگی_ستم‌ها
#ضرورت_مبارزات_هم‌بسته
#سازماندهی_از_پایین

--------------------

@kdialectic
فناوری‌های نظارتی-مراقبتی برای دیکتاتورها

اتحادیه‌ی اروپا چگونه می‌خواهد صادرات این فناوری‌ها را کاهش دهد؟

گزارشی از تلویزیون SWR (آلمان)
آوریل ۲۰۲۱

ترجمه: کارگاه دیالکتیک


---------------------

توضیخ کارگاه: این گزارش به‌سال ۲۰۲۱ در یک رسانه‌ی دولتی کشور آلمان منتشر گردید. ترجمه‌‌ی فارسی و انتشار آن به‌قصد نشان‌دادن سویه‌ی انضمامی‌تری از مناسبات سلطه‌ در نظام جهانی‌ انجام گرفته است. فارغ از هر نظریه‌ي سیاسی، شواهد متعدد و متنوعی حاکی از آن‌اند که قدرت‌های جهانی منافع مشترکی با نظام‌های استبدادی در سرکوب مردمان ستمدیده دارند. حتی همین گزارش مختصر به‌تنهایی روشن می‌سازد که «قدرت‌های جهانی خود بخشی از معضل‌اند، نه بخشی از راه‌حل». بر این اساس، تا جایی که به خط‌مشی‌های فعلی برای تقویت خیزش انقلابی ژینا برمی‌گردد، به‌جای مطالبه‌ از دولت‌های غربی برای حمایت از خیزش ستمدیدگان در جغرافیای ایران (و افزودن بر توهمات موجود)، می‌باید ازطریق روشنگری رسانه‌ای و مبارزات خیابانی و انترناسیونالیستی، این دولت‌ها را به‌دلیل پشتیبانی‌های مستقیم و غیرمستقیم از حاکمان ایران تحت فشار قرار داد. /  آبان ۱۴۰۱

---------------------

فرازی از متن:

صدرو محصولاتی مانند نرم‌افزار چهره‌خوان (FaceReader)، از آن رو امکان‌پذیر است که این‌ها جزو کالاهای تسلیحاتی محسوب نمی‌شوند تا مشمول کنترل قانونی و محدودیت صادراتی واقع گردند. درعوض، این‌ها محصولاتی‌اند که نه‌فقط توسط ارتش و پلیس قابل استفاده‌اند، بلکه می‌توانند برای مقاصد غیرنظامی هم به‌کار گرفته شوند. بنابراین آنها را محصولات دومنظوره (دارای کاربرد دوگانه) می‌نامند. تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا یک محصول با قابلیت استفاده‌ی دوگانه می‌تواند صادر شود یا خیر، در هر مورد معینْ کاری پیچیده است. در هنگام این ارزیابی جنبه‌های زیادی باید در نظر گرفته شوند. تجارب قربانیان سازوکارهای نظارتی نشان می‌دهد که خطر سوء‌استفاده از فناوری را نباید دست‌کم گرفت. به‌عنوان مثال، تقریباً همه‌ی دولت‌های عربی بدین‌دلیل قادر شدند خیزش‌های «بهار عربی» را سرکوب نمایند، که فناوری‌های نظارتی اطلاعات لازم را در اختیار آنها قرار می‌داد؛ حال آنکه این خیزش‌ها در سال ۲۰۱۱ در حال و هوایی بسیار امیدوارانه آغاز شدند.


فهرست تکنیک‌ها و فناوری‌های نظارتی همچنان ادامه دارد: تروجان‌ها؛ تکنیک‌های مسدودسازیِ وب‌سایت‌ها در یک کشور؛ دوربین‌های با وضوح بالا که بر فضاهای عمومی نظارت می‌کنند؛ و فناوری تشخیص چهره، که میلیون‌ها نفر را که می‌توانند مورد علاقه‌ی مقامات باشند، رصد و ردیابی می‌کند.

استفان شاردون، کنترل‌کننده‌ی ارشد صادرات کمیسیون اتحادیه‌ی اروپا می‌گوید: «خرید فناوری نظارتی امروزه برای دیکتاتورها در سراسر جهان ضروری‌ست. فناوری نظارتیِ متکی بر سیستم رایانه‌ای بسیار کارآمدتر، زیباتر و ارزان‌تر از گاز اشک‌آور و ماشین آب‌پاش، و نیز بسیار سهل‌تر از تربیت جاسوس است». به‌گفته‌ی شاردون، فناوری‌هایی که حدود ده سال پیش فقط در دسترس چند سازمان سرویس مخفی بودند، امروزه توسط بازیگران [دولت‌های] بی‌شماری در سراسر جهان استفاده می‌شوند.

در این میان، به‌ویژه تقاضای جهانی برای فناوری تشخیص چهره بسیار بالاست. بر اساس برآورد پورتال اینترنتی «مارکتز اند مارکتز»، احتمالاً میزان فروش از ۳.۸ (سه ممیز هشت)‌ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ به ۸.۵ (هشت و نیم) میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ افزایش خواهد یافت. اکثر تولیدکنندگان این فناوری و سایر فناوری‌های نظارتی در ایالات متحد آمریکا، اسرائیل و اتحادیه اروپا مستقر هستند.

---------------------

ادامه‌ی گزارش در فرمت پی‌ دی‌ اف:

http://pdf.kaargaah.net/Tele-Kar-154_How_EU_supports_Dictators.pdf

نسخه‌ی ورد

---------------------

#نظام_جهانی_سلطه
#استبداد_همزاد_امپریالیسم
#بدیل_انقلابی
#استقلال_مبارزاتی
#راه_سوم
#سازمان‌دهی_از_پایین

---------------------

@kdialectic
سوسیالیسم مرد؛ زنده باد سوسیالیسم!

درباره‌ی مرحله‌ی تاریخیِ کنونیِ جنبش سوسیالیستی


مصاحبه گروه‌ کلکتیو (آلمان) با چیدَم چیدملی (Çiğdem Çidamlı)

ترجمه: نیما صبوری


 -----

توضیخ کارگاه: متن حاضر ترجمه‌ی گفتگویی‌ست که گروه کلکتیو (آلمان) در تابستان ۲۰۲۰ با چیدم چیدملی، یکی از اعضای سابق جنبش «خانه‌های مردم» (Halkevleri) در ترکیه انجام داده است. محور اصلی این گفتگو چالش‌ها و امکانات بازیابی و توسعه‌ی رویکردی جدید به سوسیالیسم در عصر حاضر است. رفیق چیدم،‌ که فعلا در جنبش فمینیستیِ ترکیه فعال است، در پرتو تجربیات‌اش در جنبش‌های مردم‌بنیاد (توده‌ای) از ابتدای دهه‌ی ۱۹۹۰،‌ ایده‌های در خور توجهی در این زمینه طرح می‌کند. انتشار ترجمه‌ی این مصاحبه با هدف دامن‌زدن به بحث جمعی حول بدیل سوسیالیستی و مبارزه‌ی سوسیالیستی در فضای چپ ایران انجام می‌گیرد؛ بحثی که با گسترش خیزش انقلابیِ ژینا بی‌گمان موضوعیت بیشتری یافته است.  آبان ۱۴۰۱

-------

فرازی از متن:

از دید من مهم‌ترین سوال برای نیروهای چپ انقلابی چنین است: پس از شکست سوسیالیسم به‌عنوان یک جنبش تاریخی و به‌طور کلی، چگونه می‌توان دوران جدیدی از یک جنبش سوسیالیستی خود–رهایی‌بخش را برپا کرد؟ نقطه‌ی عزیمت سازمان ما در آغاز دهه‌ی ۱۹۹۰ این بینش بود که دوران تاریخی سوسیالیسم به‌پایان رسیده است. این پایان نه‌تنها با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بلکه با افول جنبش جهانی سندیکایی، جنبش‌های سیاسی و همه‌ی سازمان‌ها، مفاهیم، ایدئولو‌ژی‌‌ها و چارچوب‌های آنها پیوند داشت. ما در پایان نخستین دوران تاریخی سوسیالیسم قرار گرفته بودیم – دورانی که از قرن نوزدهم شروع شد و تا اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ ادامه یافت – و لذا به بحث و گفتگوی مفصل درباره‌ی بنیادهایی پرداختیم که بتوان بر پایه‌ی آنها یک دوره‌ی تاریخی جدید سوسیالیسم را بنا کرد.

در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰، ما فکر می‌کردیم که اگر شکل جدیدی از جنبش طبقاتی، یعنی شکل جدیدی از مبارزه‌ی طبقاتی را بسازیم، دوره‌ی تاریخی جدیدی از سوسیالیسم می‌تواند بر پایه‌ی آن آغاز شود. زیرا مرحله‌ی قبلی سوسیالیسم بر شکل خاصی از مبارزه‌ی طبقاتی بنا شده بود. و این ما را به نخستین پرسش‌های بنیادی مشخص‌تر هدایت کرد: امروزه طبقه به‌چه معناست؟ ترکیب درونی طبقه چگونه است؟ امروزه رد طبقه‌ی کارگر را در کجا می‌توان پیدا کرد؟
...

اما پس از سال ۲۰۰۸ حوزه‌ی سیاسی دگرگون شده است. پشتیبانی از «سیاست هویت» یا به‌بیان دقیق‌تر، سیاست هویتِ نئولیبرال، با چرخش آمرانه‌ی فرمان از بالا لغو شد و در کشورهای متعددی شاهد ظهور دولت‌هایی نئولیبرال با گرایشی نئوفاشیستی بوده‌ایم: از دولت‌های ترکیه، فیلیپین و روسیه، تا دولت‌های بولسونارو و ترامپ در برزیل و ایالات متحد. هدف همه‌ی آنها از بین‌بردن وحدت پرولتاریاست که اینک جمعیت آن در مقیاسی توده‌ای افزایش یافته‌ است. حال آن‌که در خلال این چرخش تاریخی، مجموع فعالیت‌های سیاسی مردم‌بنیاد، از جنبش‌های خودگردانی و دفاع از خود، تا جنبش‌های مردمی [از پاییناز نظر سیاسی قادر نبودند پاسخ درخوری به این تحولات سیاسی جدید بدهند.

اما با همه‌ی این‌ها، تلقی من این نیست که ما در موقعیتی شکست‌خورده و مستأصل قرار داریم. یعنی فکر نمی‌کنم ما همچنان بخشی از یک شکست تاریخی باشیم. بلکه ترجیح می‌دهم بگویم ما در آغاز یک دوره‌ی تاریخی جدید هستیم. اگر بپذیرید که ساختارهای متعارفی که پیش‌تر معرف یک چپ سوسیالیستی بودند، شامل مفروضات فکری و اَشکال قدیمی سازمان‌یابی، همگی فرومرده‌اند، همان‌گونه که ما طی اعتراضات گزی در ترکیه زنده‌نبودن آن‌ها را تجربه کردیم، شما هم می‌توانید موقعیت حاضر را همانند ما ببینید .

اما اگر به مصالح خود مبارزات نگاه کنید، در پس‌زمینه‌ی بحران‌های متعدد سرمایه‌داری، نمی‌توانید هیچ حوزه‌ای از زندگی را بیابید که تحت فشار سرمایه‌داری قرار نگرفته باشد؛ همه‌ی عرصه‌های مبارزه از این فشار تأثیر گرفته‌اند: نه‌فقط مبارزات روزمره‌ی کارگران،‌ بلکه مبارزات فمینیستی، جنبش اکولوژیکی و غیره. زیرا نئولیبرالیسم همه‌‌چیز را کالایی کرده است؛ همه‌چیز را. اینک همه‌ی این‌ عرصه‌های مبارزاتی به‌شدت تحت‌فشار مناسبات سرمایه‌داری هستند. اکنون به‌سختی می‌توان افرادی را یافت که به طریقی با کلیت طبقه‌ی پرولتاریا پیوندی نداشته باشند. هیچ موضوع روزمره را نمی‌توان به‌تصور درآورد که به سویه‌ی سیاسی تضاد طبقاتی در کلیت سرمایه‌داری مرتبط نباشد.

-------

دسترسی به متن مصاحبه:

https://kaargaah.net/?p=1295

نسخه‌ی پی‌ دی‌ اف:

http://pdf.kaargaah.net/154_Interview_Socialism_is_dead_Long_live_Socialism_Cidamli.pdf

نسخه‌ی ورد

-------

#Çiğdem_Çidamlı

#بدیل_سوسیالیستی
#بازسازی_جنبش_سوسیالیستی
#سوسیالیسم_از_پایین
#نظریه‌ی_انقلابی
#کار_مردم‌بنیاد
#کار_توده‌ای
#سازمان‌دهی_از_پایین

-----------

@kdialectic