توره | اساطیر باستان

#وایکینگ
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 اگر از ما پرسیده شود خداوندگار صاحب قدرت دریاها در اساطیر باستانی #اسکاندیناوی کیست بی شک در ابتدا از شخصیت #نیورد یاد میکنیم. این یادآوری صحیح و بی اشکال است. اما باید بدانیم ذات دریا نیز پرسونیفیکیشنی به شکل دو خدا دارد. یک زوج خدای دریایی که همسر یکدیگر هستند.

#اگیر در فرهنگ باستانی #وایکینگ پدر خدای پیر دریاست. او نمودی از جلوه آرام و بخشنده دریاست و شاید بتوان معادل یونانی او را خدایگان #نرئوس دانست.

همسر اگیر خدابانو #ران است. بالعکس اگیر، #ران شخصیتی شوم و دهشتناک دارد. او را مرتبط با بلایای دریایی، طوفان، سونامی و غرق شدن کشتی ها میدانند. طبق نظر متخصصان زبان باستانی نوردیک نام ران باری از مفهوم "دزدی" و "ضایع کردن مال" دارد‌. این وجه تسمیه بیانگر این است که او صاحب تمام کشتی هایی است که با تمام سرنشینان و ثروت درونشان غرق شده اند و در اعماق آبها تا ابد مدفون میمانند!

خوب است بدانیم اگیر و ران نه دختر دارند که به شکل نه پری دریایی نمود می یابند و هر کدام نماینده یکی از انواع امواج اقیانوس میباشند که ملاحان امواج را به نامهای آنان میشناختند و طبقه بندی می کردند.

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir
Forwarded from قلمرو خیال (White Wolf)
🔰@FictionRealm

👁‍🗨«ادا» نام دو کتاب برخاسته از ایسلند در قرون وسطی و اصلی‌ترین منابع مستند و باستانی می‌باشند که امروزه در دسترس ما جهت شناخت اساطیر اسکاندیناوی هستند.

💥مطلبی جذاب از کانال اساطیری #توره

🧩لینک مقاله: 👈کلیک کنید👉
👁‍🗨 اگر این حکم را صادر کنیم که زندگی #وایکینگ ها و اساطیر #اسکاندیناوی بر پایه مفهوم "جنگ" پایه ریزی شده است اغراق چندانی نکرده ایم! اما این موضوع مطلق نیست. میدانیم که خاندان #وانیر از تبار خدایان و پانتئون #اسکاندیناوی خدایانی حامی صلح و موکل بر کشاورزی و باروری و تجارت بوده اند.

شخصیت #فریر به عنوان یکی از والاترین دیتی های دین مردم وایکینگ همواره مورد ستایش و توجه خاص بوده است. او فرزند #نیورد خدای دریا و برادر دوقلوی #فریا خدابانوی زیبایی و عشق است.

فریر خود از #واناهایم قلمرو بلندمرتبه تبار وانیر برخاسته. اما در اساطیر او را رهبر و مالک #آلفهایم (قلمرو الف های سپید) می یابیم. در واقع پایینترین قلمرو از سه قلمرو بهشتی واقع در سرشاخه های درخت #ایگدراسیل عطای خدایان به فریر به عنوان هدیه تولد بوده است!

فریر خدایی مولتی پوتنت موکل بر خورشید و نور، صلح، کشاورزی و خرمن است. او معمولا به همراه گراز زرین خود #گولینبورستی که توسط #دوورف ها ساخته شده نشان داده می شود.

در متن پیشگویی اتفاقات آخرالزمان #راگناروک شاهدیم که او توسط #سورت غول آتشین جهنم #موسپلهایم به قتل خواهد رسید.

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 علیرغم معنای مقدس "جنگ" برای مردم #اسکاندیناوی و اقوام #وایکینگ، هیچ کس در طول تاریخ ژرمن منکر طبع ویرانگر و شوم جنگ نبوده است. حتی بسیاری از موجودات آسترال توسط این پدیده توجیه می پذیرند.

برای مردم جنوب اسکاندیناوی و وایکینگهای ژرمن تعدی به بدن کشته شدگان جنگی ممنوع بود چرا که بدن آنان می بایست به مادر طبیعت باز میگشت. پس در اغلب موارد جنازه های جنگی خوراک پرندگان و حیوانات وحشی می شدند.

#ولراوان یک دیتی شوم در اساطیر اسکاندیناوی به حساب می آید. یک ولراوان هنگامی به وجود می آید که یک کلاغ از قلب یک جنگجوی کشته شده تغذیه کند‌. پس این کلاغ به شکل یک موجود وحشتناک، چیزی شبیه به ترکیبی از کلاغ و یک شوالیه باز می گردد.

ولراوان ها بدون هیچ تعارفی خدایانی مضر و شیطان صفت پنداشته می شوند! دیده شدن آنان در میدان نبرد به شکست و کشتار در جنگ تفال می شود و ورود آنان به شهرها و روستاها به معنای بلای آسمای قریب الوقوع است!

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 تفکر "خدایان سه گانه موکل سرنوشت" همواره موضوعی عمده و بارز در اساطیر ملل اروپایی بوده است. اساطیر #اسکاندیناوی و فرهنگ اقوام #وایکینگ نیز از این قاعده پیروی کرده است.

#نورن ها خواهران سه گانه سرنوشت در اساطیر اسکاندیناوی هستند. خواهران نورن از نژاد #یوتون تلقی می شوند و در ساحل چاه #اورثر (یا چاه آرد) منزل دارند. چاه اورثر در محل تلاقی تنه و ریشه های درخت کیهانی #ایگدراسیل واقع است و خواهران سرنوشت با آب آن ریشه های درخت کائنات را آبیاری می کنند.

این خدابانوان به ترتیب #ویرد، #ورثاندی و #اسکولد نام دارند و طبق تئوری واضح موکل بر "گذشته"، "حال" و "آینده" هستند. وظیفه آنان را میتوان الگوبرداری کاملی از خواهران سرنوشت یونانی یعنی #پارکای ها دانست. چرا که نورنها نیز برای هر موجود زنده ریسمانی از سرنوشت می بافند، طول آن را اندازه می گیرند و در زمان موعود با فرا رسیدن مرگ شخص، ریسمان را با قیچی مخصوص سرنوشت قطع می کنند.

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 میدانیم هر یک از حروف الفبای رونیک در فرهنگ باستانی #وایکینگ و اساطیر #اسکاندیناوی علاوه بر اینکه نقش یک آوا را ایفا کند، بار معنایی منحصر بفرد خاص خود را نیز بر دوش می کشید.

روین #اوثیلا یا #اودال از مفاهیم "وراثت" و "خون" پیامی را در خود نهفته دارد. حال آنکه لغت ژرمنی باستانی "اوثالان" دقیقا به معنای "ارثیه" است. اوثیلا قدرت مالکیت و حق خط خون را با خود همراه دارد و نمادی یادآور "سرزمین مادری" یا "خانه پدری" نیز هست.

در #ادای_منظوم میخوانیم که #آنگرابودا همسر #لوکی از نژاد #یوتون، پس از زادن سه فرزند شریر خود یعنی #فنریر، #یورمنگاندر و #هل روین اوثیلا را بر بدن آنان داغ زد تا قدرت #یوتونهایم را همواره با آنان همراه سازد. لشگریان شورش علیه خدایان به موعد #راگناروک با دیدن این علامت این رهبران را خواهند شناخت و از آنان تبعیت خواهند کرد!

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 تا کنون بسیاری از ما گروه موسیقی "واردرونا" را با قطعات موسیقی بی نظیرش در زمینه موسیقی فولکلور باستانی سرزمین های #اسکاندیناوی و فرهنگ #وایکینگ شناخته ایم.

آلبوم "راگناروک - رونالیود" ستایش کاملی به زبان موسیقی از این گروه در وصف تک تک خدایان پانتئون اسکاندیناوی دارد. با هم گوش فرا میسپاریم به قطعه زیبای "تیواز" از این گروه که در مدح فرزند #اودین، شاهزاده #آسگارد و خدای "جنگ" یعنی #تیر سروده و نواخته شده است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #لیند_ورم (Lindworm) در اساطیر #وایکینگ و تمدن #اسکاندیناوی نژادی از اژدهایان دارای شعور و فرهیخته است! هر چند لیندورم ها عموما اژدهایانی خبیث و بدطینت هستند اما آنان به زبان انسانها و خدایان تکلم میکنند. اما این موضوع باعث نمی شود که آنها به ارتباط با این نژادها علاقه ای نشان دهند.

این نوع از اژدها معمولا بدون بال و به هیبت یک افعی غول پیکر با دو پا ظهور می یابد. آنها معمولا دخمه ها و قلعه های خرابه و متروکه را به عنوان لانه برمیگزینند. گفته شده لیندورم ها بسیار حریص و طمعکارند. آنها معمولا کاروانها و جنگجویان و مردم راه گم کرده را مورد حمله قرار میدهند و پس از قتل قربانیان اشیا ارزشمند را مورد غارت قرار داده و به قلمرو خود می برند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در میتولوژی تمدن #اسکاندیناوی و اقوام #وایکینگ یکی از دقیقترین توصیفات را در مورد چگونگی عنوان "آخر الزمان" در میان دیگر تمدنها شاهدیم. شرح وقایع آخر الزمان نوردیک یا #راگناروک به شکل دقیقی در منابعی همچون #ادای_منظوم و منظومه هایی مانند #ولوسپا آمده است.

این متون فاش می سازند که نبرد نهایی بین لشگر خدایان از #آسگارد و #واناهایم و لشگر #سورت (شاه خدای آتشین جهنم برخاسته از #موسپل_هایم) در دشتی وسیع و مسطح به نام #ویگریث صورت می گیرد. لشکر سورت با فرماندهی #لوکی بوسیله یک کشتی عظیم به نام #ناگلفار به این دشت خواهند رسید.

مشروح است که این کشتی تماما از ناخن انگشتان دستان و پاهای مردگان ساخته شده! ناخدایی ناگلفار را یک غول از اهالی #یوتون به نام #هریم بر عهده دارد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در یک تعریف ساده می توان #دروگر را همان #زامبی در فرهنگ #وایکینگ و اساطیر #اسکاندیناوی دانست.

دروگرها اجساد متحرکی هستند که در زمان زندگی عموما جنگجو بوده اند. هنگامی که یک جنگجو به سعادت مرگ در میدان نبرد نائل نمیشد و به جای عروج به #والهالا به مرگ طبیعی از دنیا رفته و دفن میشد، یک خشم و حسرت همیشگی در ضمیر و بطن او باقی می ماند. این کینه و خشم اهریمنی باعث سر برآوردن این جنگجویان از خاک و حرکت آنان می شد.

دروگرها پس ار برخاستن دوباره از گور معمولا به قصد انتقام از افرادی که در طول زندگی با آنان خصومتی داشتند، رهسپار میشدند. همچنین آنان با خشونت تمام از گنجینه هایی که همراهشان دفن میشد صیانت می کردند.

در اشعار باستانی اسکاندیناوی دروگرها دارای قدرتهایی فرا انسانی همچون تغییر چهره و هیکل تصور شده اند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #اسکاندیناوی و اعتقاد مردم باستانی #وایکینگ، #وارگ به نژاد خاصی از گرگهای افسانه ای غول پیکر اطلاق میشده است. یک وارگ هنگامی زاده میشد که قسمتی از روح یک "خدا" در جسم یک گرگ حلول می نمود.

بی شک معروفترین "وارگ" در اساطیر اسکاندیناوی برای ما #فنریر فرزند ارشد #لوکی و #آنگرابودا است. میدانیم که فنریر اهریمنی قدرتمند و بر هم زننده نظم جهان به موعد #راگناروک است.

از دیگر وارگ های مشهور در اساطیر اسکاندیناوی می توان به #اشکول و #هاتی اشاره کرد. جالب است بدانیم بر خلاف توجیه اساطیری گردش ماه و خورشید در بسیاری از تمدنهای باستانی که اینگونه است که خدایی در زورق یا ارابه خود آنان را حرکت می دهد، در اساطیر وایکینگ این دو جرم آسمانی همیشه در حرکت و فرارند چرا که اشکول و هاتی دو وارگ آسمانی همواره در تعقیب آنان هستند! نام این دو وارگ را در اسکالد #ولوسپا میشنویم و آن هنگامی است که کاهنه از فلسفه وجودی ماه و خورشید برای ارباب خود #اودین بزرگ شرح می دهد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 همه ساله با فرا رسیدن زمستان تمام دنیا شاهد شروع حس و حال سال نوی میلادی و جشن #کریسمس در ملل مسیحی دنیا و علی الخصوص ممالک اروپایی هستند. اما به راستی جشن کریسمس امروزی، با ظاهر و رسوم جالب و منحصر بفرد خود از کجا نشئت گرفته است. کدام نقطه تاریخی درخت کاج کریمس و شاخه های داروش را به خانه ها کشانده و چرا ستاره ای زرین همواره زینت بخش بلندترین شاخه از درخت است؟ آیا ریشه تمام این رسوم ریشه در ولادت #مسیح موعود دارد؟

هر اندیشه پویایی با کمی تامل میتواند درک کند که ظواهر امروزی جشن کریسمس با درختهای کاج برفی و سورتمه بابانوئل خزپوش که گوزنهای قطبی آن را می کشند نمی تواند ریشه در اقلیم #اورشلیم و اقوام آرامی داشته باشد. به نظر میرسد این عناصر برگرفته از المانهای اقلیمی یک تمدن قطبی باشند. اینجاست که با اندکی پرس و جو به فستیوال #یول از تمدن #اسکاندیناوی و اقوام #وایکینگ می رسیم.

#یول در تعریف مختصر جشن فصل شکار است. برای اقوام وایکینگ زمستان نه تنها فصل گرسنگی و زمینگیر شدن نبوده است، بلکه فصل شروع شکار و فراوانی گوشت نیز بود. رژیم گوشت خواری فصل زمستان را برای وایکینگها فصل خوی وحشیگری و قدرت به منظور حملات متعدد به قلمروهای همسایه می کرد. همچنین اقلیم یخ زده تندرا باعث شده بود که اقوام اسکاندیناوی بیشتر طول سال را در فصلی نسبتا یا مطلقا زمستانی بگذرانند. همه این موارد مجموعا "زمستان" را تبدیل به عنصری مهم و شروع آن را تبدیل به بهانه ای برای جشن گرفتن میکند.

جشنوارده یول همه ساله برای اقوام #ژرمن و #وایکینگ نقریبا منطبق با "انقلاب زمستانی" (یکم دی ماه در تقویم ایرانی) برگزار میشده است. هنوز هم بسیاری از مردم این منطقه با جشنی به نام #کریسمس بیگانه اند و همان جشن اصیل باستانی را با نام یول جشن میگیرند.

یول شاید برای اقوام اسکاندیناوی تشخص نداشته باشد اما نزد مردم باستانی آلمان واضحا نام خدابانویی موکل بر شکار بوده است که دختر #وتان خدای خدایان دانسته میشد. شخصیت این خدابانو واضحا منطبق بر توصیفی است که نزد وایکینگها در مورد خدابانو #اسکادی نقل شده با این تفاوت که اسکادی یک #جاینت مونث است و ربطی به تبار #ائسیر و #اودین ندارد. در توصیف یول صاحب دو اژدهای "آتش" و "یخبندان" دانسته شده که با آنان دما و وضع هوای آسمان و طبیعت را کنترل می کند. البته که توصیف این دو اژدها کنایه ای از خود انرژی حرارت یا عنصر یخ است. یول همچنین شکار را برای مردم تندرا متبرک میسازد و قدرت رام سازی تمامی حیوانات وحشی را دارد.

در دوران پس از ورود مسیحیت توصیفات یول لطیفتر گشت و او از خدابانویی خشن تبدیل به فرشته ای مقدس شد که ستاره #شباهنگ نماد اوست (به نماد همین ستاره، یک ستاره زرین زینت بخش نوک درختان کریسمس است) همچنین گیاه و میوه های سرخ داروش با برگهای زیبای همیشه سبزش نمادی از زندگی و برکت یول هستند. پس اینها همگی عناصری مقدس برای جشن یول می باشند.

اما یول صرفا منحصر و مرتبط با شخصیت خدابانوی مزبور نبوده است. برای اقوام شمالی جشن یول موعد مهربانی و تبرک #اودین بر انسانهاست. در این جشنواره اودین با سورتمه خود که توسط گوزنهای قطبی کشیده میشود دورتا دور آسمان #میدگارد را می گردد و شفق قطبی را به عنوان نشانه ای برای تبرک انسانها در فصل پربرکت شکار روشن می سازد. بنابراین رویت شفق قطبی برای وایکینگها در این موعد بسیار خوش یمن و نشانه ای از فراوانی شکار تلقی میشد.

این توصیفات همه ما را بی شک به یاد شخصیت #بابا_نوئل می اندازد! پیرمرد ریشویی با ریش سپید بلند که با مهربانی بهنگام کریسمس برای مومنان مسیحی هدایایی به ارمغان می اورد، با احتمال تقریبا قطعی، کاملا توصیفی از پدر پیر #ائسیر یعنی #اودین یا #وتان ژرمن است. همچنین درخت نراد (یا کاج) به عنوان نمادی از وجود خدای چوبینه (وتان، Wooden) در این جشنواره مقدس است. بنابراین بعید نیست که اگر امروزه نیز درختهای کاج کریسمس به فلسفه تبرک وجود اودین زینت بخش خانه های مسیحی باشد!

می بینیم که تقریبا تمامی سنن امروزی کریسمس بیش از اینکه با موضوع میلاد مسیح (ع) قابل توجیه باشند، با عناصر فستیوال باستانی #یول در اروپای پیش از مسیحیت همخوانی دارند. البته این طبیعی است و سنن پاگانیسم اروپایی شکل امروزی مسیحیت کاتولیک را به میزان زیادی قلم زده اند. اما این میتواند باعث آگاهی ما باشد که نباید چشم و گوش بسته #کریسمس را جشنی صرفا "مسیحی" بپنداریم!

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 بدون هیچ رقیبی، در تمام دوران پاگانیسم نوردیک و بین خدایان #اسکاندیناوی، همواره #تور محبوب ترین و والاترین خدایان در عقیده مردم بوده است.

تور قدرتمند، پسر ارشد #اودین و خداوندگار رعد، همواره نسبت به نژاد انسان مهربان و برکت رسان بوده است و در مجمع خدایان دمدمی مزاج و ظالم شمالی همیشه از انسانها جانبداری می کرده است. برای همین محبوبیت و پرستش او در اکثر موارد حتی از اودین خدای خدایان نیز پیشی می گرفت.

جالب است بدانیم که توکل بر درخت "بلوط" نیز به تور نسبت داده شده هست. به عقیده مردم #وایکینگ همراه داشتن بلوط باعث خوش شانسی و در امان ماندن از خشم خدایان و بلایای طبیعی می شد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 بی شک یکی از مطرح ترین خدابانوان مرتبط با مفاهیم "مرگ" و "جهان مردگان" در عرصه تمام اساطیر #هل است. #هل، #هلا یا حتی بعضا #هلیا نام های آشنایی برای تمام محققان زمینه میتولوژی هستند. این نام یاد آور خدابانوی مرگ و حکمران جهان مردگان در اساطیر #اسکاندیناوی و فرهنگ و تدین‌ اقوام باستانی #وایکینگ است.

خدابانو هل یکی از سه فرزند #لوکی و غول مونث #آنگرابودا است. این سه به ترتیب عبارتند از #فنریر گرگ اهریمنی غول پیکر که در توصیف وقایع #راگناروک قاتل #اودین و بر هم زننده نظم جهان خواهد بود. مار کیهانی #یورمونگاندر که او نیز در نابودی #میدگارد به موعد نبرد پایانی سرنوشت، نقش بسزایی دارد و مصاف و قاتل #ثور است. و بالاخره سومین فرزند، دختری با شمایلی که بیشتر به موجودات با شعور ماننده است! غول مونث "هل" که دختر دردانه لوکی محسوب میشود.

از آنجا که طالع بینان مخصوص #اودین پیش بینی کرده بودند که سرنوشت نابودی #ائسیر و تمام نه قلمرو در پایان جهان به دست این سه فرزند رقم خواهد خورد، او بلافاصله پس از تولد فرزندان لوکی خدایان را به دنبال آنان به #یوتونهایم گسیل کرد که نزد او بیاورندشان. هنگامی که فرزندان نزد اودین حاضر شدند وی با شقاوت تمام مقابل چشمان لوکی آنان را با دست خود به جهان های پست تر پرتاب نمود. بدین ترتیب که فنریر به #نفلهایم، یورموندر به اقیانوس محیط #میدگارد و هل به قلمرو خود یعنی #هلهایم فرستاده شد.

پس از این تبعید تنها فرزندی که به جایگاه خود راضی شد و یک حکومت خودمختار کامل به دور از هیاهوی خدایان، انسانها و باقی موجودات تشکیل داد هل بود. او خدابانوی قلمرو هلهایم شد و مقرر شد کسانی که در نتیجه بیماری یا کهولت می میرند (کسانی که در جنگ کشته نشوند!) برای زندگی ابدی به دنیای او سفر کنند.

توصیفات دقیق و با جزئیات کاملی از شمایل هل و قلمرو او را میتوان در ادای اسنوری یافت. او تخت شاهی عظیمی از سنگ آذرین در تالار وسیعی در هلهایم به نام #الیوثنیر دارد که دیوارها و ستونهای سیاه و ترسناکش سر به فلک می کشند. چهره خدابانو به طرز عجیبی تصویر شده بدین شکل که نیمی از صورتش همچون مردگان سرد و بی روح و سیاهرنگ است و نیمی دیگر همچون زندگان رنگی از پوست و گوشت انسانی دارد. او در پاتیلی به نام "عطش" غذای مردگان قلمرو را می سازد و صاحب کاردی به نام "قحطی" است! دو خدمت کار مرد و زن به نامهای #گانگلاتی و #گانگلوت دارد که نام آنان در لغت به معنای "کسی که با تنبلی حرکت می کند" است! آستانه درگاهش "آجر سست" نامیده می شود که پرده هایی به نام "کورسوی مصیبت" از آن آویزان هستند و رخت خوابی به نام "بیماری" دارد که بر آن می آساید! پر واضح است که این نامگذاری های عجیب و غریب در جایگاه خود توصیفاتی بیان کننده احساس ناخوشایند اقوام وایکینگ از امکان سفر به جهان هل پس از مرگ هستند. بنابراین تمام سعی یک جنگجوی وایکینگ در طول زندگیش این بود که در میدان نبرد کشته شود تا به جای سقوط به قلمرو هل به تالار #والهالا نزد #اودین عروج یابد.

بی شک پررنگ ترین حضور خدابانو هل را میتوان در اسطوره "مرگ #بالدر" یافت. پیشتر توصیف کردیم که لوکی نیرنگ باز با چه کیفیتی موفق شد بالدر رویین تن را به قتل رسانده و وی را روانه قلمرو دخترش هل کند. پس خدابانو #فریگ، همسر اودین، مادر بالدر و شهبانوی خدایان به تمام ائسیر التماس کرد که برای نجات فرزندش به هلهایم سفر کنند. اما هیچ کدام از خدایان قبول نکردند پا به جهان دهشتناک مردگان بگذارند چرا که می دانستند بازگشت بالدر از سلطه هل غیر ممکن است. با این‌ حال در میان خدایان #هرمود شجاع دیگر فرزند فریگ و برادر بالدر حاضر شد برای نجات برادر فداکاری کند. وی سوار بر اسب هشت پا و تندروی اودین یعنی #اسلیپنیر به قلمرو هل تاخت و در آنجا با خدابانوی مردگان ملاقات نمود. اسنوری در سروده هایی مفصل بیان میدارد که هرمود با چه تفاصیلی هل را مدح کرده و وی را عادل و قدرتمند می خواند و در عوض به او التماس می کند که اجازه دهد روح برادر همراهش به #آسگارد بازگردد. هل نیز دلش به حال هرمود به رحم آمد و با یک شرط پذیرفت که اجازه خروج بالدر را صادر سازد. و آن این بود که "می بایست تمامی موجودات در نقطه نقطه هر نه قلمرو به حال بالدر گریه کنند و بازگشت او را خواستار شوند و حتی اگر یک نفر نیز از این کار سر باز زند بالدر برای همیشه در هلهایم باقی خواه ماند!"

در ادامه شاهدیم که در راستای محقق شدن شرط هل، تمامی افراد نه قلمرو به حال بالدر زیبا گریستند و مرحمت خدابانو را خواستار شدند به جز پیرزن ترولی از یوتونهایم به نام "ثوک" که در واقع خود لوکی بود که با تغییر قیافه به شکل مزبور درآمده بود. ثوک بی رحمانه از گریه کردن سرباز زد و گفت: "بگذارید هل آنچه را که گرفته است نزد خود نگاه دارد!" و بدین ترتیب بالدر برای همیشه در جهان مردگان زندانی ماند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از مشهورترین وجودان آسترال به اعتقاد اساطیر #اسکاندیناوی و تدین باستانی اقوام #وایکینگ، خدابانو #هل است.

خدابانوی قدرتمند جهان مردگان که می دانیم لغت انگلیسی "جهنم" (Hell) از اسم او اخذ شده است!

▫️ @Torecilik
توره | اساطیر باستان
Audio
👁‍🗨 #موسیقی اساطیری

آلبوم موسیقی "شمشیر جهنمی" اثر شایان توجه آهنگساز معروف آمریکایی "دیوید گارسیا" است که به عنوان موسیقی متن برای بازی کامپیوتری به همین نام در سال 2017 میلادی ساخته شد.

با توجه به خط روایی بازی از اساطیر #اسکاندیناوی و فرهنگ باستانی #وایکینگ، تمامی قطعات این آلبوم با الهام گیری از نوا و متد موسیقی نروژی باستانی ساخته شده اند. قطعه "اورنگ سورت" یکی از شاهکارهای این آهنگساز از آلبوم مزبور است و روایتی جذاب از قلمرو آتشین #سورت شاه غول آتشین و بر هم زننده دنیا به موعد #راگناروک را به عرصه نواخت کشیده است. با هم به این قطعه زیبا گوش فرا می سپاریم.

▫️ @Torecilik
Audio
👁‍🗨 با هم گوش میسپاریم به صدای نبرد در میدان جنگی که #تیر در آن حضور دارد.

گویی خدای جنگ #نورس و #وایکینگ ها شمشیر به دست گرفته میدان رزم را به خون آغشته است.

🎶 نام اثر: تیر
🎵 کاری از: دنهایم

▫️ @Torecilik
Audio
👁‍🗨 عطش جنگ و خون در قطعه ای از استاد بزرگ و نامدار #موسیقی #وایکینگ .

🎼 در این قطعه گویی دروازه های #والهالا گشوده شده و خدایان به رهبری #اودین شمشیر بر سپر میکوبند و پیروزی را برای فرزند #رگنار یعنی #آیوار فرا میخوانند.

✔️موسیقی مربوط به انتقام آیوار از #لاگرثا همسر رگنار میباشد.

🎶 نام قطعه: انتقام آیوار
🎵 کاری از: دنهایم

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #تنگری یا همان تانری در باور #تنگریسم یا همان #تنگریچیلیک تورک ها و #مغول ها خدای آسمان ها و زمین میباشد.

در اعتقادی دیگری او را روح آسمان میدانند، زیرا که تین یا تینگ به معنای روح میباشد و احتمال اینکه تنگری همان روح آسمان باشد زیاد است.

برای اولین بار واژه تنگری در کتیبه های اورخون یافت شده است که مربوط به هزاروپانصد الی دوهزار سال پیش میباشد.

در باور #تورک ها #یئر_تنگری فرزند تنگری است، او پسر #کایرا_خان، برادر #اولگن_خان و عموی #ارلیک_خان محسوب میشود.

تنگری پدر کایرا خان، پدربزرگ یئر تنگری، پدربزرگ اولگن خان و پدر جد ارلیک خان محسوب میشود.

از دوران های گذشته تنگری در میان مردمان تورک یک باور مقدس و در عین حال بزرگ محسوب میشده و مداوم و نسل به نسل انتقال یافته است. تورک ها او را تنها قدرت بزرگ کائنات میدانستند.

تاریخنگار بیزانسی *سیموکاتس در مورد گوک تورک ها مینویسد: آنها به کوه، چشمه، جنگ و باقی طبیعت احترام خاصی داشتند ولی تنها قادر و خالق همه آنها را یک خدا میدانستند. امپراتوری خزر ها نیز در مکالمات خود در مقابل کریسین ها یا همان مسیحیان خود را تک خدا خوانده و از تثلیث بیزاری جسته اند.

تورک ها برای تنگری قربانی هایی داشتند که بهترین و مقدسترین این قربانی ها قوچ بوده، زیرا که قوچ در میتولوژی و تامغا شناسی تورک نماد قدرت و عظمت است. در میان تورک های باستان گاهی به قربانی کردن انسان نیز برمیخوریم، درست همانند #وایکینگ ها.

مغول ها تنگری را تنگر میخوانند و گوک تنگری را تنگری اتسگ میخوانند. اتسگ یعنی بزرگ و مجموع آن خدای بزرگ میشود. در میان #شامان ها و باور #شامانیزم ، همه خدایان دارای چهره ای هستند و تمثیلی دارند، اما تنگری را نور آسمانی بی حدی تصور میکنند و هیچ شکل و ظاهری را قبول نمیکند.

چنگیز خان را میتوان بزرگترین تنگری پرست در طول تاریخ خواند که بیشترین تکرار نام تنگری را از زبان او ثبت کرده اند، او در شروع سخنانش "با نام تنگری..." گفته و سخن میراند.

تنگری تنها یک نام مقدس از خدای خدایان نیست، نام تنگری به خودی خود قداست دارد. بعضی اتیمولوژیست ها تنگری را واژه ای مقدس برگرفته از زبان تورکی میدانند که گویی پیش از تنگری پرستی نیز وجود داشته و بعدها به خدای آسمان نام گوک تنگری داده شده است و به گونه ای قداست و یا بزرگی آسمان معنا میشود. در ادامه باید گفت همین موضوع روی زمین هم قابل شناسایی و اندیشه است، مانند دریاچه تنگری یا همان تنگری گول و یا کوه تنگری یا تنگری داغی که در کشور روسیه قرار دارد.

در مورد خصوصیات تنگری میتوان همین اندازه گفت که؛

قادر مطلق است، زن و مانندی ندارد. خالق است، هر چیز دیدنی و نادیدنی را او خلق کرده، در نبرد ها نام او پیروزی می آورد، هر چه بگوید همان میشود. قسمت و قوت را به انسان میبخشد.

زندگی را به زنده ها میبخشد، مرگ به اراده او وابسته است. همانگونه که زندگی میبخشد به همان راحتی میتواند جان بگیرد.

دو دیدگاه وجود دارد که یکی وابستگی شامانیسم به تنگری پرستی است و دیگری تنگریسم به شامان پرستی است.

تنگری تمام قداست یک خدای یکتا را داراست. محمود کاشگرلی در کتاب معروف خود یعنی دیوان لغات تورک که جزو اولین فرهنگ های جهان محسوب میشود در مورد تنگری ۳ معنا قائل است.

۱- خدا
۲- آسمان
۳-یک کوه بزرگ یا یک درخت عظیم

تنگری در میان تورک ها در سراسر جهان به شکل های مختلفی گفته میشود.

#یاقوت ها تانگارا میگویند
#کومان ها تنگره میگویند
#کاراایم ها تانگرو میگویند
#چوواش ها تورا میگویند
#خاکاس ها تیگیر میگویند
#تووا ها دی ایر میگویند
#قزاق و #قرقیز ها تنگری میگویند
#کاراچای ها تئیری میگویند
#آزربایجان و #تورکیه ای ها تانری میگویند

و تورک های ایران نیز، آزربایجانی ها تانری، تورکمن ها تانگری و تورک های خراسان تار میگویند

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در قسمت پیشین نقش آفرینی "مار" در اساطیر یونان را بررسی کردیم. هم اکنون در ادامه مسیر این تحقیق به تمدن های #اسکاندیناوی و #سلت می پردازیم.

برای #وایکینگ ها نیز همانند دیگر صاحبان تمدن نگاه به حیوانات جنبه اسطوره ای خود را حفظ می نماید. از میان دایره حیوانات نیز مار جایگاه ویژه ای دارد. شاهدیم که یکی از دهشتناکترین اژدهایان تمامی اساطیر ملل یعنی #نیدهوگ، یک مار عظیم الجثه کیهانی چمبره زده به دور ریشه های #ایگدراسیل است که از سه قلمرو جهنمی واقع در ریشه ها صیانت میکند. همچنین این عنصر به صورت اختصاصی تر در خدمت یکی از ویژه ترین جایگاه های الوهیت #آسگارد یعنی #لوکی است. با توجه به ذات حیله گر و مخرب لوکی، مار وزیر کاملا شایسته ای برای او به نظر می رسد! همچنین پیوند لوکی با جادو بدون رابطی با عنوان مار عملا بدون هیچ جذابیتی باقی می ماند. این موضوع به شجره عناصر شر و ضد خدا در اساطیر اسکاندیناوی نیز تعمیم می یابد. به گونه ای که بی شک مخوفترین دشمن انسانها و خدایان و مخرب #میدگارد در موعد #راگناروک یک مار کیهانی است. اما در این مورد خاص چون جایگاه او اقیانوس عظیم دربرگیرنده میدگارد است، از لفظ "جهانی" برای نامیدنش استفاده میکنیم. #یورمونگاندر یا #یورموندر دومین فرزند لوکی و #یوتون مونث یعنی همسرش #آنگرابودا است. هرگونه که بنگریم از سه فرزند لوکی و آنگرابودا دو مورد از آنان ذاتی از شر خالص دارند و مورد سوم هم در این مورد تقریبا خنثی است. #هل خدابانوی جهان مردگان و شهبانوی #هل_هایم گرچه هیچگاه بر ضد #آسگارد قیام نکرده اما هیچگاه با آنان از در سازش نیز در نیامده است! اما این روحیه در مورد یورمونگاندر و #فنریر گرگ به هیچ عنوان صادق نمی باشد. هر چند شاهدیم که #اودین نیز بدون هیچ گونه شفقتی هر سه فرزند لوکی را از همان ابتدا به بی رحمانه ترین شیوه با به حیله گری از جایگاه آسگارد به پست ترین مکانها تبعید می نماید. در واقع حتی میتوان گفت جایگاه یورموندر نسبت به فنریر و هل تا حدودی قابل تحملتر بوده است! در مورد فرزند افعی شکل لوکی شاهدیم که اودین او را با خشونت از آسگارد به درون اقیانوس میدگارد پرتاب میکند و مار آنقدر رشد میکند تا تمام کره زمین را فرا میگیرد و درواقع همچون حلقه ای دور زمین چنبره زده و دمش دوباره به دهانش می رسد!

یکی از مهم ترین حماسه های #ادای_منثور که با آب و تاب به آن پرداخته شده است، وصف نبرد #تور و یورمونگاندر در اقیانوس میدگارد است. اصلی ترین منابع برای اشنا شدن با این حماسه اشعاری چون #هوسدراپا و #ولوسپا هستند. داستان به گونه ای نقل می شود که #تور به همراه ملازم یوتون خود یعنی #هیمیر به قصد ماهیگیری با قایقی راهی اقیانوس میدگارد میشوند. به عنوان طعمه ماهیگیری برای شکار وال، تور از سر بزرگترین گاومیش هیمیر استفاده میکند و با این طعمه عظیم به جای والها یورمونگاندر را به سوی قلاب می کشاند. وقتی قلاب از آب بیرون کشیده شد و هیبت افعی غول پیکر آشکار شد تور برای ضربه زدن به سرش و کشتن او آماده میگردد اما هیمیر در آخرین لحظات کارشکنی کرده و از ترس واژگون شدن قایق نخ قلاب را با شمشیر قطع میکند و افعی با تلاطم مهیبی دوباره به اقیانوس باز میگردد تا موعد دیدار دوباره اش با قدرتمندترین خدای آسگارد در راگناروک سر برسد. طبق ولوسپا شاهد خواهیم بود که در موعد آخرالزمان راگناروک تور موفق به کشتن یورمونگاندر میشود اما خود نیز از زهر او از پای درآمده و می میرد.

برای دین #سلت و فرهنگ مردم #بریتانیا و #ایرلند، با توجه به جایگاه #درویدیسم، مار هم جایگاهی اعلی همچون بسیاری از دیگر حیوانات دارد. از طرفی برخی مارهای آبی دنداندار یا مارماهی ها نمادهایی از وجود #داگدا پدرخدای مهربان آسمان تلقی شده و برخورد با آنها به فال نیک گرفته میشود و از سوی دیگر افعی های زهرآگین زمینی در در خدمت خدابانویانی همچون #موریگان و #ماب هستند و دیدار آنان همچون ذاتشان بسیار شوم و بدیمن در نظر گرفته شده. اما شاید جایگاه #اژدها برای مردم سلتیک بیش از نقش خود مار پررنگ باشد. اساطیر سلت و اسکاتلند و ایرلند پر از اژدهایان بالدار و آتش دم از نژادهای مختلف است. به جرئت میتوان گفت هیچ فرهنگی به این اندازه و با این جزئیات هیچگاه به وصف موجودی به نام اژدها نپرداخته است. برای میتولوژی ایرلندی اژدهایان همچون دیتی هایی از طبیعت هستند که حتی هر کدام توکل بر عنصر خاصی نیز دارند. تفکر مواردی همچون اژدهای آتشین، اژدهای یخی، اژدهای زمینی و اژدهای رعد یا طوفان نیز از همین اساطیر شکل گرفته است. از این دسته میتوان به دیتی های معروفی همچون #اوتور (اژدهای آتشین پدر اژدهایان آتش که نامش قرابت جالبی با بن واژه "آثر" سانسکریت به عنوان خدا و ایزد آتش در ادیان هندو ایرانی دارد) و #دالیندا (اژدهای مونث آسمانی پدید آورنده ابرهای بارور) اشاره نمود.

▫️ @Torecilik
Ещё