توره | اساطیر باستان

#پوسایدون
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 یکی از مشهورترین القاب و عناوینی که برای خدابانو #آتنا در عرصه اساطیر #یونان باستان تعریف شده نام #پالاس است. این لقب به حدی با نام آتنا عجین شده که او را در اغلب موارد #پالاس_آتنا مینامند.

#پالاس در لغت، مفهومی معادل "رجز خوانی" و "صف آرایی" را میرساند که به نظر با شخصیت و توکل آتنا بر مسئله "استراتژی جنگی" و "سیاست" همخوانی دارد

حول خاستگاه این لقب روایات متعددی شکل گرفته است. بنا بر معتبرترین آنان میدانیم که پالاس نام هیولایی ابتدایی بود که آتنا در جریان نبرد معروف خدایان با دیگر نژادهای ازلی خلقت بر او فائق آمد. اما در روایت عجیب دیگر که طرفداران بسیاری نیز دارد گفته میشود که پالاس نام دختر #تریتون و نوه #پوسایدون و یکی از شاهزادگان امپراتوری دریاهاست که در دوران نوجوانی با آتنا پیوند رفاقتی محکم و صمیمانه داشت. اما متاسفانه پالاس طی یکی از نبردهای تمرینی که دو دوست در حال برگزاری آن بودند سهوا توسط آتنا کشته میشود و آتنا که از این حادثه در اندوهی وصف نشدنی فرو رفته بود نام پالاس را بر خود مینهد تا این نام برای همیشه جاودان بماند و نمودی همیشگی در مورد عزاداری خدابانو برای عزیزترین دوستش باشد!

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir
👁‍🗨 در جریان روایت #تایتانوماکی (نبرد خدایان و تایتان ها) از متن اساطیر #یونان باستان میخوانیم که سه برادر خدای والا یعنی #زئوس، #پوسایدون و #هادس موفق شدند پدر خود تایتان #کرونوس، شاهنشاه خدایان عصر طلایی را شکست داده و نبرد را به نفع خود پیش برند. پس از آن با استعانت از #سیکلوپ ها و دیگر موجودات باستانی قصد تار و مار نمودن تمامی نسل فرزندان #گایا و #اورانوس را نمودند.

خدابانو #گایا، مادرخدای بزرگ زمین که تا آن لحظه حامی زئوس بود، چون نسل فرزندان خود را در خطر دید و خشم زئوس و برادرانش را افراطی یافت برای مقابله و تعادل نبرد، فرزند دهشتناک و مخرب خود یعنی هیولای کیهانی #تایفون را از قلمرو پدرش یعنی #تارتاروس آزاد نمود.

تایفون بی درنگ به تخریب هر آنچه که بر سر راه خود دید پرداخت و به زودی سه برادر قدرتمند در مقابل قدرت شیطانی بی حد و حصر او درمانده شدند. پس با گایا مذاکره نموده و درخواست صلح دادند و بدینسان تایتانهای تسلیم شده از نابودی رهایی یافتند.

البته در نسخه های متفاوتی از تایتانوماکی شاهد سرگذشتهای دیگری برای تایفون هستیم اما سرگذشت مذکور نظر #هزیود در #تئوگونی است.

◽️ @Torecilik

🔗 Torecilik.ir
👁‍🗨 #موسیقی اساطیری

قطعه "آمفی پوسیدون" یا "#پوسایدون والاگهر" قطعه ای از آلبوم موسیقی متن بازی کامپیوتری "فرقه حشاشین - اودیسه" است.

این قطعه یک سمفونی ووکال بدون اینسترومنت اما گیرا و حماسی از گروه "Zakynthines Fones of Montreal" است که به زیبایی به ستایش #پوسایدون خداوندگار قدرتمند دریای تمدن #یونان باستان می پردازد. با هم به این اجرای جذاب و زیبا گوش می دهیم!

◽️ @Torecilik

🔗 Torecilik.ir
👁‍🗨 بدون اغراق میتوان اعتراف نمود که خدابانو #آفرودیت از اساطیر تمدن #یونان باستان مشهورترین و بزرگترین دیتی مرتبط با "عشق" و "زیبایی" و "جنسیت" در تمام ادبیات و فرهنگ اساطیری دنیاست.

در مورد ولادت خدابانوی زیبای عشق، در روایت معتبرتر، #هزیود در #تئوگونی این چنین گفته که چون #اورانوس، پدرخدای بزرگ آسمان توسط فرزندش تایتان #کرونوس کشته شد، خونش از آسمان بر دریا ریخت و از کف حاصل از درآمیختن امواج با این خون #آفرودیت برخاست. بدین دلیل نام‌ او نیز اشاره به همین مسئله دارد و "برخاسته از کف" معنا می دهد. با در نظر گیری چنین اسلوبی، آفرودیت زمانی پای به هستی گذاشته که هنوز هیچ یک از اولمپیان اعم از #زئوس، #هرا، #دیمتر، #پوسایدون، #آتنا و... وجود نداشتند. پس او بدین تعبیر از تمام خدایان‌ اولمپ کهنسال تر و قدیمی تر است!

به عقیده #هومر در #ایلیاد اما، آفرودیت نیز همانند #آرس یا #آتنا از فرزندان #زئوس و دختر دردانه و محبوب اوست و مادرش تایتان مونثی به نام #دیونه است. از دیونه در #تئوگونی هیچ نام و نشانی نمی یابیم و گویا هومر صرفا چنین شخصیتی را به عنوان مادر آفرودیت تعریف نموده است.

◽️ @Torecilik

🔗 Torecilik.ir
👁‍🗨 همانطور که میدانیم سه برادر خدای اصلی و روسای پانتئون اساطیر #یونان یعنی #زئوس، #پوسایدون و #هادس پس از عصر #تایتان ها قلمرو کائنات را بین خود تقسیم نمودند و کنترل جهان را به دست گرفتند.

در راه نبرد با تایتان ها علی الخصوص شخص #کرونوس، پدرخدای زمان، سه سلاح اصلی در کمک به این سه برادر والاتبار نقش بسزایی داشتند. "رعد" زئوس، "چنگک سه شاخه" پوسایدون و "کلاه خود نامرئی" هادس. باید بدانیم که این گنجینه های قدرتمند و با ارزش توسط #سیکلوپس ها ساخته شدند.

شاید نگاه به نژاد #سیکلوپس به عنوان نژادی دون پایه که صنعتگران خدایان بوده اند و با مهارت خود باعث اعتلای آنان شده اند، مختص اساطیر #یونان نباشد.

در اساطیر #اسکاندیناوی نیز شاهدیم که گنجینه های ارزشمدی همچون "پتک" #تور، "گردنبند" #فریا، "چنگ" #براگی و "گراز زرین" #فریر توسط نژاد #دوورف ها ساخته شده اند.

◽️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR

🔗 instagram.com/torecilikir
👁‍🗨 افسانه خلقت #اسکورپیو (عقرب) از اساطیر #یونان باستان حکایتی جالب توجه در پس زمینه خود دارد. داستان حکایت از عشق #اوریون شکارچی زیبا رو و با صلابت، فرزند نیمه خدای #پوسایدون به #آرتمیس، خدابانوی ماه و شکار دارد.

پر واضح است که در این مورد نیز وجود #آپولو، برادر دوقلوی آرتمیس، خدای خورشید و هنر، از غیرت بر سر پاکدامنی خواهر خود لبریز می شود و قصد جان اوریون میکند!

پس آپولو نزد #گایا مادرخدای بزرگ زمین میرود و درخواست خلقت موجودی کشنده میدهد که بتواند در لحظه بر قدرت از حد فزون اوریون فائق آید. گایا نیز از "خاک سرخ" (خاک رس) یک "عقرب" می آفریند و به آپولو هدیه می کند و شاهدیم که همین عقرب کوچک تنها موجودیست که با زهر کشنده خود توانست اوریون را از پای درآورد.

#زئوس خدای خدایان و قادر مطلق. پس از این #اسکورپیو و #اریون را به شکل "صورت فلکی" به آسمان عروج می دهد. جالب اینجاست که حتی در آسمان نیز اوریون از عقرب فراریست و با طلوع اسکورپیو اوریون از سمت دیگر آسمان غروب می نماید! عقرب یکی از زیباترین صور فلکی آسمان شمال و صورت فلکی مخصوص ماه آبان است.

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 🍁🍂با عرض سلام و آرزوی روزهای شاد و آرام و پر از اساطیر برای همراهان همیشگی و عزیز کانال "توره | اساطیر باستان"! امیدواریم در این گیر و دار خزانی دنیا دلهایتان پر از گرمای افسانه ها باشد!🍂🍁

با توجه به بالا بودن سوالات در حیطه خاص برخی فانتزی های "شبه اسطوره" شکل گرفته در سالهای اخیر بر آن شدیم تا یک بار برای همیشه توضیح مختصر و شاملی بر این مسئله داشته باشیم.

در حالت کلی لفظ "اسطوره" یا "Myth" تعریفی شامل شرایط خاص دارد که دست کم در این مجال برای ما باید این شرایط رعایت شود تا بتوان یک عنصر را بعنوان تایتل "اسطوره ای" به رسمیت شناخت.

تمام "خدایان"، "دیتی ها"، "شیاطین"، "موجودات افسانه ای"، "نیمه خدایان" و "پهلوانان" که ما تا کنون آنان را برای شما معرفی کرده ایم و در موردشان سخن رفته است، همگی عناصری بوده اند که مردم بزرگترین تمدنها یا فرهنگ ها در اعتقاداتی دیرپا و شناخته شده آنان را توصیف و حفظ نموده اند. این عناصر گاها پشتوانه اعتقادی راسخی به اندازه هزاران سال داشته اند.

بارها از ما سوال شده است که چرا خدای جنگ تمدن هایی مانند #یونان و #اسکاندیناوی را خدایانی مانند #آرس یا #تیر معرفی کرده ایم حال آنکه خدای جنگ این تمدنها شخصیت "کراتوس" است و این شخصیت "کراتوس" تا کنون تمام خدایان را به قتل رسانده! و باور کنید دروغ نگفته ایم اگر اعتراف کنیم که حتی مواردی از نظرات مخاطبانمان وجود داشته که کار کانال ما را "عبث" و اتلاف وقت دانسته اند چرا که در مورد خدایانی سخن گفته ایم که همگی توسط "کراتوس" کشته شده اند و حالا فقط یک خدای حقیقی وجود دارد و آن "کراتوس" است!

ما هیچ... ما نگاه...!!😅

دوستان! در ابتدا باید بگوییم که برای ما و تمام اسطوره شناسان جهان جالب است که چطور یک رسانه مانند یک بازی کامپیوتری اینگونه توانسته در ذهن گروه بزرگی جوانان و نوجوانان و مردم دنیا رسوخ کند و اطلاعات را به آنها دیکته نماید. البته با توجه به در نظر گرفتن "قدرت" رسانه های جهانی و سیاستهای پشتیبان آنها این موضوع چندان نیز عجیب به نظر نمی رسد! بگذریم...

جایگاه ما در این عرصه باید مقام "هوشمندی" و "استقلال ذهنیتی" باشد. ابتدائا باید یاد بگیریم که "اسطوره" و "فانتزی" متفاوت هستند و هر چند فانتزی ها طرفداران بیشتری نیز داشته باشند، باز هم این موضوع یک عنصر فانتزی را به یک "اسطوره" بدل نمی کند. کما اینکه فانتزی هایی همانند شخصیت "کراتوس" اگر جذابیت ذاتی از خود داشتند هیچ گاه عرصه های جذابی همانند اساطیر شناخته شده و معروفی مانند تمدن #یونان یا #اسکاندیناوی را به عنوان "زمین بازی" خود انتخاب نمی کردند! کراتوس کراتوس است چون توانسته در نبردهای ساختگی بر خدایان قدرتمندی که شما آنها را میشناخته اید همچون #آرس، #زئوس، و... فائق بیاید. تصور کنید اگر این خدایان نیز ساختگی بودند هیچ گاه کراتوس به چنین جایگاهی نمی رسید.

شاید این گزاره برای هواخواهان دو آتشه بازی های کامپیوتری بالاخص گیمرهای تایتل "خدای جنگ" ثقیل باشد. اما باید بدانیم هیچ خدایی با نام "کراتوس" وجود ندارد! حتی هیچ پهلوان و قهرمان تاریخی نیز با این عنوان در اساطیر یا تاریخ واقعی یونانی وجود ندارد و اگر وجود دارد چنین شجره نامه یا افسانه هایی به هیچ عنوان بر آن وارد نیست. خدایان یونانی هیچ گاه در اساطیر نمرده اند. بزرگترین پهلوانان ملی اساطیری واقعی و باستانی #یونان همچون #هرکول شاید توانسته اند فقط یک بار و آن هم در یک "خوان" باور نکردنی با خدای جنگ #آرس، گلاویز شوند که خود هرکول از این جنگ هر چند با پیروزی موقتی اما با آسیبهای جبران ناپذیر باز می گردد! هیچ گاه کسی نتوانسته است خشم #آتنا یا #پوسایدون یا #هادس را برانگیزد و جان سالم به در ببرد؛ چه برسد به اینکه کسی بتواند با آنان جنگیده و به قتل برساندشان!

با این اوصاف شاهدیم که دنیای فانتزی به هیچ عنوان، عرصه کم اهمیت و بی مقداری نیست. چنین فانتزی سطح پایینی را با دنیای فانتزی بزرگ خالق مشهوری همچون "تالکین" مقایسه بفرمایید که به تنهایی یک دنیای جداگانه و یک مذهب و دین منحصر بفرد و یک تاریخ اسطوره ای نوین در سطح اساطیر باستانی در آثار بزرگ خود همچون "ارباب حلقه ها" و "سیلماریلیون" خلق می نماید. پس همواره اینگونه نیست که فانتزی بی مقدار باشد و اسطوره والاتبار! اما به قول عامیانه "فانتزی داریم تا فانتزی"!

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 همانند بسیاری از پانتئونهای آسمانی خدایان در اساطیر ملل، در اساطیر #اسکاندیناوی نیز تبار اصلی خدایان با یک "تریاد" از همراهی سه "برادر خدا" آغاز میشود.

#اودین، #ویلی و #وه فرزندان #بور و #بستلا با قیام بر ضد #ییمیر به سلطه نسل #یوتون بر کائنات پایان دادند. این حکایت توازی جالب توجهی با قیام #زئوس، #پوسایدون و #هادس بر ضد پدرشان #کرونوس و پایان عصر تایتان ها دارد. اما بر خلاف حکایت یونانی در مورد سه برادر اسکاندیناویایی، فقط #اودین بود که پس از دوره ابتدایی خلقت مورد توجه و تقدس قرار گرفت.

می دانیم که سه برادر مزبور پس از کشتن ییمیر از بدن او به چه کیفیتی دنیا را خلق نمودند. همچنین از دیگر شاهکارهای خلقت آنان آفریدن اولین زن و مرد انسان یعنی #آسکر و #امبلا از تنه درختان نارون و زبان گنجشک بود.

در این حکایت می خوانیم که پس از خلقت اولین زوج انسان، اودین به آنها "روح" و قدرت زندگی را عطا نمود، ویلی به انسانها قدرت تفکر و حس لامسه داد و در نهایت وه به این زوج صورت (چهره)، قدرت تکلم، شنوایی و بینایی را هدیه کرد.

◽️ @ Torecilik
👁‍🗨 در متن اساطیر #یونان باستان غالبا روایات جذابی پیرامون زندگی هر یک از پهلوانان بزدگ شکل گرفته است. می دانیم که این پهلوانان عمدتا از نیمه خدایان هستند بنابراین دست کم پدر یا مادری زمینی دارند اما بی شک هر انسان زمینی نیز لایق همبستری با خدایان برای زادن پهلوانان نیمه خدا نبوده و این والد انسانی اغلب از خاندانهای مهم سلطنتی بوده است. شاید یک شاهزاده و یا حتی یک شاه یا ملکه که به عشق و وصال ممنوعه یک خدای والای اولمپی می رسید و میوه این وصال یک پهلوان بزرگ بود! بزرگترین پهلوانان و نام آوارانی همچون #هرکول، #هلن تروا و شاه #مینوس اینگونه پای به عرصه هستی گذاشته اند!

یکی از مشهورترین روایات از این نوع در مورد شاهزاده بانو #دانائه فرزند شاه #آکریسیوس از #آردیا پایتخت شاهنشین #لاتیوم است.

روایات آورده اند که شاه آکریسیوس از حیث چهره و وجنات مردی بی مو و کوتاه قد بود و از این منظر همواره مورد عتاب و تمسخر حکومتهای همسایه قرار میگرفت. چرا که در مورد او شایعه شده بود که از لحاظ جنسی عقیم و خواجه است و هیچگاه فرزندی از او زاده نخواهد شد. شاه رنجور از این مسئله به #اوراکل خود پناه آورد و از او پیشگویی خواست که آیا هیچگاه صاحب وارثی برای تاج و تخت خود خواهد شد یا خیر. پس اوراکل اینگونه پاسخ گفت که او هیچ گاه صاحب پسری نخواهد شد. اما دختری از او و همسرش زاده خواهد شد که از آن دختر پسری والاتبار به دنیا خواهد آمد. همچنین این پسر روزی او را به قتل خواهد رساند و بر تخت حکومت آردیا خواهد نشست!

شاه از این پیشگویی بیش از پیش اندوهناک گشت و از فرط تاثر دچار جنون شد. از طرفی همانطور که اوراکل پیشگویی نموده بود همان سال شهبانو #یوریدیس باردار شد و شاهزاده خانم #دانائه متولد گشت. دانائه با عزت و احترام و همچون یک فرزند از خاندان سلطنتی تربیت و بزرگ شد اما چون به سن بلوغ و باروری رسید، شاه از ترس به حقیقت پیوستن پیشگویی زندانی با دیوارهای برنزی برای او ساخت و آن زندان را منزلگاه دانائه قرار داد تا هیچ گاه دست مردی به او نرسد و باردار نشود.

روزی #زئوس خدای خدایان و شاه اولمپ همچون بارانی از جنس "طلا" بر برج زندان مقر دانائه فرود آمد و این باران طلایی بر تمام بدن شاهزاده روان گشت و از طریق دخول این آب طلایی به رحم دانائه جوان، وی باردار شد. شاهزاده خانم از ترس عقوبت این موضوع را با کسی در میان نگذاشت اما دیری نپایید که او وضع حمل نمود و حضور #پرسئوس پهلوان، فرزند نیمه خدای زئوس و دانائه شاه را مطلع ساخت.

آکریسیوس که بیش از حد از این دسیسه خدایان خشمگین بود و از طرفی از خشم آنان بیمناک بود به ناچار دختر و نوه اش را درون جعبه ای چوبی نهاد و دستور داد تا جعبه را در دریا رها سازند. به درخواست زئوس و به فرمان #پوسایدون شاه خدای دریا، امواج بر دانائه و نوزادش رام گشتند و جعبه را تا رسیدن به ساحل جزیره #سریفوس محافظت نمودند.

پس از نجات جان دانائه و پرسئوس توسط شاه #دیکتیس از سریفوس، او که از تبار شاهزاده خانم و فرزندش مطلع بود آنان را در کاخ خود بار داد و از پرسئوس همچون فرزندان خود مراقبت کرد تا او جوانی رعنا و نیرومند شد. از طرفی شاه دیکتیس از ابتدا به دانائه عشق می ورزید اما هر بار که پیشنهاد ازدواج با او را مطرح می کرد با مخالفت مادر و پسر مواجه میشد. تا اینکه شاه به پرسئوس اینگونه گفت که: "من تو و مادرت را همچون خانواده خود پرورانده ام و حال او باید به همسری من درآید و این حق من است. با این حال اگر تو می خواهی که من از این تصمیم بازگردم باید سر #گرگون #مدوسا را برای من بیاوری!"

در ادامه داستان شاهدیم که طی یک روایت مفصل جداگانه پرسئوس با حمایت خدایان و با استفاده از سپر پالاس #آتنا، صندل های بالدار #هرمس و کلاه خود نامرئی کننده #هادس شاه خدای مردگان، در مصاف با عفریته دهشتناک مدوسا پیروز میشود و سر او را قطع می نماید. از طرفی او با این سر قطع شده که قابلیت سنگ کردن هر جانداری را هنوز در خود داشت به جنگ هیولای عظیم دریایی یعنی #ستوس رفت و شاهزاده خانم #آندرومدا فرزند ملکه #کاسیوپ را از مرگ حتمی نجات داده و با وی ازدواج نمود و سپس به سریفوس بازگشت.

پس از این وقایع پرسئوس توسط پیشگوی #آپولو مطلع شد که خواست خدایان این است که او در مسابقات ورزشی پهلوانی سالانه در سرزمین لاریسا شرکت نماید. پس او به لاریسا عزیمت نمود. جایی که پدربزرگش شاه آکریسیوس به عنوان ناظر رقابت و نبرد حضور داشت. روایات گفته اند که در حین یک مسابقه پرسئوس سهوا شاه را با نیزه یا دیسکی که پرتاب نموده بود مورد اصابت قرار داد و شاه از این ضربه وارده به سرش جان سپرد و پیش گویی قدیمی اوراکل اینگونه به حقیقت پیوست!

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 به عنوان یک دیتی موکل بر "باد" در اساطیر و پانتئون #یونان باستان شاید تا کنون کمتر کسی نامی از #آلوس شنیده باشد. اما این خدا در #اودیسه هومر به عنوان خداوندگار قدرتمند باد و "پسرعمو"ی #پوسایدون معرفی شده است. (هومر بیش از این توضیحی نمی آورد که #هیپوتس یعنی پدر آلوس کیست و چگونه با پدر پوسایدون رابطه برادری دارد!)

در هر حال باید بدانیم برای دوران پیش از #هزیود و قبل از اینکه سمت خداوندگاری باد به عنوان یک پست جانبی و کم اهمیت به خدایانی چون #زئوس یا #هرمس تفویض شود، آلوس در سرتاسر یونان پرستندگانی داشت و معابدی با بادگیرهایی عجیب به افتخار او در بلندیها بنا میشد. امروزه میدانیم که معماری ای بادگیرها به گونه ای بود که پیچیدن باد از هر جهت جغرافیایی خاص میان ستونهای معبد و بادگیر صدای خاص و منحصر بفردی ایجاد می کرد و اینگونه کاهنان سخن آلوس را تفآل می زدند!

▫️ #Torecilik
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👁‍🗨 در #اودیسه #هومر از اساطیر #یونان باستان می خوانیم، آنگاه که شاه #اودیسیوس فرمانروای #ایساکا پس از جنگ #تروا به سرزمینش رجعت نکرد، مادرش شهبانو #آنتیکلیا نتوانست دوری فرزند را تاب بیاورد.

پس جان خود را به درگاه #پوسایدون قربانی نمود تا اگر فرزندش زنده است مورد بخشایش خدای دریا قرار گیرد و به وطن بازگردد و اگر مرده باشد بتواند فرزند خود را در جهان مردگان ملاقات کند.

با هم به تماشا می نشینیم سکانس بسیار زیبا و تکان دهنده "خودکشی آنتیکلیا" را از تله فیلم "اودیسه 1997"

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 علیرغم جایگاه و تبار والای خدابانو #هستیا، روایات محدودی از وی در متن اسطوره شناسی #یونان باستان موجود است. با این حال می دانیم که او خدابانوی باکره ی "اجاق" و موکل بر قدرت زاینده و سازنده آتش خانگی است.

خدابانو هستیا را اولین فرزند #کرونوس و #رئا خوانده اند. پس بزرگترین در میان جمع شش نفره خواهران و برادران #زئوس (حکومت-خدایان) است. اما از طرفی هنگامی که زئوس در انتقام از پدر خود تایتان کرونوس، به وی معجون ساخته تایتان بانو #متیس را خوراند تا وی فرزندان بلعیده شده خود را بالا بیاورد، هستیا آخرین نفری بود که از اعماق بطن کرونوس (زمان) بیرون جست! با این تعابیر استعاری هستیا را اصطلاحا "جوانترین" و در عین حال "پیرترین" می نامند. همچنین "ازلی و ابدی" و "آتش پاینده" از القاب این خدابانوست.

هستیا در دوران خود تقاضای ازدواج از سوی #پوسایدون و #آپولو را رد نمود. همچنین خدایان بسیار دیگری خواهان عشق او شدند، پس از خدابانو #آفرودیت خواستند که قلب او را با عشق آشنا سازد! اما آفرودیت نتوانست با تیر عشق خود به قلب آتشین و درخشان هستیا نفوذ کند و او همواره به عنوان خدابانویی باکره و پاک ستوده میشود.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 توصیفات به جای مانده از منابع باستانی اساطیر تمدن #یونان، به هیچ وجه #پوسایدون خدای دریا را، خدایی مهربان و برکت رسان ندانسته اند. در واقع برای دریانوردان و ساحل نشینان، دهشتناک ترین هیولای دریاها خود لرد پوسایدون بوده است!

او با نیزه سه شاخ معروفش مسئول رخ دلدن زلزله و ویرانی بر زمین بود و خشمش همچون موج های غول آسا و غران نمودار می شد که کشتی ها را در هم می کوبید.

با این حال پر بیراه نیست اگر این حکم را صادر کنیم که محبوبیت پوسایدون برای مردم یونان به مراتب بیش از هر خدای دیگری (حتی #زئوس یا #آتنا) بوده است. شاید این مسئله برای یونانیان غالبا دریا نورد، حیاتی بود که لرد خشمگین و دمدمی مزاج دریاها را خشنود و آرام نگاه دارند!

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 تا به اینجای کار در کنار هم #آرگونات ها و سردسته شان #جیسون را شناختیم و همراه با آنان سفر ماجراجویانه طولانی در جست و جوی پشم زرین به سوی #کولخیس را آغاز نموده ایم.

شاید بتوان یکی از نقاط عطف سفر را رسیدن آرگو به جزیره #هارپی ها و ملاقات جیسون با #فینیاس دانست. این نقطه معروفترین موقعیتی است که در اساطیر #یونان باستان، ما توصیف دقیقی از هارپی ها می شنویم. در ادامه سفر آرگوناتها به جزیره #سالمیدسوس در #تراکیه رسیدند. در این جزیره متروک کسی به جز #فینیاس فرزند #آگنور پسر #پوسایدون ‌سکونت نداشت. او با استعداد مادرزادی پیش گویی و اطلاع از رازهای خدایان به دنیا آمده بود و گفته میشد که می توانست صدای شورای خدایان در قله #اولمپ را بشنود. اما چون او چندین نوبت این رازها و تصمیمات خدایان را برای انسانها فاش ساخته بود (من جمله آنها در بعضی روایات به داستان سیل عظیم و نجات #دئوکالیون اشاره شده است) #زئوس وی را به سختی تنبیه ساخته بود. بدین صورت که چشمانش را کور ساخت و به جزیره سالمیدسوس تبعیدش نمود و هارپی ها را بر وی مسلط ساخت. در این جزیره مقدر شده بود که فینیاس هیچ گاه نمیرد و زنده مانده و زجر بکشد! هارپی ها عفریته های دهشتناکی بودند که بالهایی بزرگ و صورتی زشت و کریه داشتند و از گوشت انسان تغذیه می نمودند. در دخمه ای در جزیره سفره ای رنگین از غذاهایی فاسد نشدنی و خوش عطر گسترده شده بود که هارپی ها از آن صیانت میکردند و اجازه نمی دادند احدی من جمله فینیاس به سفره دست یازی کند. بنابراین مقدر شده بود که او بوی غذا را استشمام کرده و نتواند از آن بخورد و همواره گرسنه بماند، اما نمیرد. هنگامی که آرگوناتها با فینیاس پیشگو دیدار نمودند از او خواستند که آنان را برای ادامه سفر راهنمایی کند. پس پیشگو متقابلا از آنان خواست تا او را از عذاب مقدر شده رها سازند. بنابراین جیسون نقشه ای طراحی ساخت و توانست با کمک یارانش #زتیس و #کالایس فرزندان #بوریاس، هارپی ها را نابود ساخته و فینیاس را آزاد کند. سپس آرگوناتها با راهنمایی های پیشگو جزیره را وداع گفته و به ادامه دریانوردی پرداختند.

پس از جزیره هارپی ها کشتی آرگو با صخره های نابودگر مواجه شد. کما اینکه فینیاس راجع به آن به دریانوردان خبر داده بود. این صخره به گونه ای بود که راه دریایی باریکی از میانه آن وجود داشت و دریانوردان را وسوسه مینمود تا کشتی را از میانه تنگه عبور دهند. اما به محض ورود هر شیئی دو دیواره صخره به هم نزدیک شده و می چسبیدند و هر چیز که در میانه قرار داشت را نابود می کردند! جیسون با رایزنی با اورفئوس تصمیم گرفت کبوتری را بین صخره ها بفرستد با این حساب صخره ها بسته میشدند و به هنگام باز شدن مجدد، کشتی میتوانست وارد شود و تا بسته شدن برای بار دیگر، آرگوناتها فرصت می یافتند به اندازه زمان دو بار حرکت صخره ها (یک بار باز شدن و یک بار بسته شدن) را صرف عبور از تنگه کنند. با تلاش و پاروزنی سریع یاران نقشه مذکور موفق بعمل آمد و کشتی توانست به سلامت از میان صخره ها عبور کند.

جزیره #دیا مقصد بعدی یاران آرگو بود. آنان پس از توقف کوتاهی نزد شاه #لایکوس در سرزمین یوگزاین و تعمیر کشتی طبق راهنمایی فینیاس به سمت دیا حرکت کردند. در جزیره، آرگوناتها با پرندگان وحشی #استیمفال مواجه شدند که شاهپرهایشان را همچون پیکان بر سر آنان فرود می آوردند. با آگاهی از توصیه فینیاس، آرگوناتها با کوبیدن نیزه ها به سپرهایشان تولید سروصدای شدید کردند و با این صدای گوشخراش توانستند پرنده ها را فراری دهند. در واقع #هرا برای جیسون مقدر ساخته بود که به دیا برسد تا با "کشتی شکستگان" دیدار کند. نوادگان شاه #آتاماس و شاهزاده #فریکسوس (وارثین اصلی پشم زرین) که کشتی آنان غرق شده بود و در جزیره دیا پناه گرفته بودند. هنگامی که فرزندان فریکسوس سرگذشت جیسون و هدف او را شنیدند از او بسیار خشنود گشته و خواهش کردند که آنان را با خود به کولخیس برگرداند. در ادامه داستان شاهدیم که #فرونتید ها پس از بازگشت به موطن خود نزد مادرشان یعنی #کالسیوپ رفته و از جیسون به نیکی یاد نمودند و کالسیوپ نیز جهت قدردانی خواهر خود #مدیا (نگهبان مقدس پشم زرین) را برای خوشامدگویی و ملاقات با جیسون همراه پسرانش رهسپار ساخت.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در قسمت های پیشین به معرفی شخصیت #جیسون و #آرگونات ها پرداختیم و شرح دادیم که سفر آنها به سمت #کولخیس به دستور شاه #پلیاس و در جست و جوی یافتن پشم زرین جاودانگی انجام شد. حال به شرح مفصل سفر ماجراجویانه یاران آرگو خواهیم پرداخت.

کشتی با راهنمایی های #هرا که به جیسون دستور داده بود مسیر خود را از نقشه ستارگان بیابد به سمت کولخیس رهسپار شد. اولین ایستگاه آرگوناتها جزیره #لمنوس بود. جزیره ای که تنها زنان در آن زندگی میکردند و هیچ مردی در آن وجود نداشت. در شرح توصیف شده توسط #هزیود می خوانیم که این موضوع نفرینی از جانب خدابانو #آفرودیت بود. چرا که زنان لمنوس برای مدت مدید و سالهای طولانی خدابانوی عشق و زیبایی را از یاد بردند و او را ستایش نکرده و هدیه ای تقدیمش نساختند. بنابراین آفرودیت بر آنان خشمگین شد و لمنیاد ها را گرفتار نفرینی ساخت به نحوی که همواره بویی متعفن از آنان استشمام میشد. اینگونه هیچ کدام از مردان جزیره حاضر نشدند به زنان نزدیک شوند. پدران دختران را رها ساختند و شوهران زنان خود را طلاق دادند و در عوض زنانی از سرزمین #تراکیا آورده و با آنان همبستر گشتند. لمنیادها از این موضوع بسیار ناراحت و خشمگین بودند و آفرودیت مجددا در کار آنان دسیسه نمود. او خود را به شکل یک زن لمنوسی دراورد و زنان را جمع نموده و آنان را تشویق نمود که به سرکردگی شاهدخت #هیپسیپل دختر شاه #توآس، قیام کرده و تمام مردان جزیره را به درگاه آفرودیت قربانی کنند تا خدابانو آنان را بخشیده و بوی تعفن را از آنان رفع سازد. همین امر نیز انجام شد. به استثنای شاه توآس که توسط هیپسیپل نجات یافت و مخفیانه به جزیره توریکا گریخت.

در این اثنی آرگوناتها و جیسون به جزیره رسیدند و توسط لمنیادها مورد استقبال واقع شدند. از آنجا که زنان لمنوس مدتها بود با هیچ مردی همبستر نشده بودند با خوشرویی یاران آرگو را به بستر خود بار دادند. علی الخصوص که ملکه هیسیپل عاشق جیسون شد و با او همبستر گشت. هر کدام از لمنیادها از آرگوناتها دارای فرزندی شدند و پس از تولد نام پدر را بر فرزند نهادند. همچنین ملکه هیپسیپل از جیسون دارای سه پسر شد که پسر ارشد وی #یونئوس بعدها شاه لمنوس شد.

مقصد بعدی آرگوناتها جزیره #پروپونتیس بود که گفته میشد مردم آنجا و شاه سرزمین یعنی #سیزیکوس همگی از اعقاب و فرزندان #پوسایدون خدای بزرگ دریا بودند. سیزیکوس با آغوش گرم آرگوناتها را پذیرفت به افتخار آنان ضیافتی عظیم برپا نمود که در آن شراب بسیار نوشیده شد و همگان مست گشتند. فردای آن روز که هنوز اثر شراب از بین نرفته بود آرگوناتها سیزیکوس را بدرود گفتند و شاه نیز با هدایایی فراوان و توشه سفر آنان را راهی نمود. اما لختی پس از دور شدن از جزیره کشتی گرفتار طوفانی مه آلود شد و در تاریکی شب در میان تلاطم دریا آرگو دوباره به ساحل شرقی پروپونتیس نشست. سیزیکوس و ارتش جزیره که در آن تاریکی و طوفان خیال میکردند حتما پلاسژیکی ها که دشمنان دیرینه شرقی آنان بودند شبیخون زده اند به کشتی حمله ور شدند و نبرد شدیدی رخ داد و در تاریکی شب بر اثر سو تفاهم افراد زیادی از هر دو جناح کشته شدند و خود شاه سیزیکوس به دست جیسون به قتل رسید. با رسیدن روشنایی روز عمق فاجعه بر همگان آشکار شد. برای کشته شدگان مراسم یادبودی برپا شد و جیسون از خانواده سیزیکوس التماس بخشش نمود. پس آنها او را بخشیدند و از پهلوان بزرگ خواستند پادشاهی جزیره را به دست گیرد و بر تخت نشیند. اما جیسون هدف خود را توضیح داد و تشکر کرد و در جواب پسر سیزیکوس را بر جای پدر نشاند و یاران باقی مانده آرگو سفر خویش را ادامه دادند.

پس از عزیمت از سرزمین سیزیکوس آرگوناتها گرفتار خشم #پوسایدون شدند. چرا که به مردم مقدس جزیره متبرک وی حمله برده بودند. آنان بیست شبانه روز گرفتار مهی غلیظ بر سطح دریا گشتند و از دیدار ماه و ستاره ها عاجز ماندند. بنابراین مسیر خود را گم کرده و در این گیر و دار به جزیره #ببریکس رسیدند که توسط شاه #آمیکوس فرمانروایی میشد. آمیکوس شاهی دمدمی مزاج و خوشگذران بود که به مبارزات تن به تن بدنی علاقه فراوان داشت. وی تمام میهمانان خود را به مسابقه بوکس دعوت میکرد و چون میهمانان مغلوب میشدند آنان را مقابل شیرهای درنده خود می انداخت! در مورد آرگونات ها نیز همین مورد انجام شد. آمیکوس به گرمی از آنان استقبال کرد و با نیت شوم همیشگی از یاران آرگو خواست که قوی ترین فرد خود را برای مسابقه مشت زنی آماده کنند. جیسون نیز در جواب شاه، #پولوکس فرزند نیمه خدای #زئوس و ملکه #لدا را انتخاب نمود. چون پولوکس آمیکوس را مغلوب ساخت، نگهبانان کاخ در کمال ناجوانمردانگی به آرگوناتها حمله بردند اما آرگوناتها با دستهای خالی نگهبانان مسلح را تار و مار کرده و شاه را گروگان گرفتند. پس آمیکوس طلب بخشش نمود و آرگوناتها پایتخت او را ترک نمودند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در نقل پیشین متذکر شدیم که سفر #جیسون عرصه گردهمایی بزرگترین پهلوانان یونانی بوده است. او پس از فرمان #پلیاس مبنی بر سفر به #کولخیس و باز آوردن پشم زرین جاودانگی، برای عبادت به معبد #پوسایدون رفت و به راز و نیاز پرداخت. در این هنگام از سوی وخش خدای دریا به او الهام رسید که برای یافتن بهترین و استوارترین کشتی که در طول تاریخ ساخته شده است نزد #آرگوس معمار برود. می دانیم که #آرگوس فرزند #فریکسوس اولین دارنده پشم زرین بوده است. او هنگامی که از نیت جیسون آگاه شد با کمال میل بهترین کشتی ساخته خود یعنی #آرگو را در اختیار وی قرار داد و اینگونه جیسون از خود او دعوت نمود که در سفر به سمت مقبره پدر فقیدش با او همراهی نماید.

از طرفی خدایان مقدر نموده بودند که بزرگترین پهلوانان هر کدام به نحوی در موعد حال در ساحل پلیون حاضر شوند. ما در این مقال از برخی از مهم ترین آنان یاد میکنیم:

1. شاهزاده #آکاستوس فرزند شاه پلیاس که خود علیرغم دستور صریح پدرش به آرگونات ها پیوست.

2. #آئتالیداس فرزند #هرمس خدای اولمپی و معشوقه ی زمینی اش #یوپولمیا

3. #آنکایوس فرزند لرد #پوسایدون و آلتائیا

4. #آسکالافوس و #یالمنوس فرزندان #آرس و همسر زمینی اش #آستیوک

5. #آسکولاب فرزند #آپولو (که بعدها در مقام خدای پزشکی شناخته شد و به درجه خدایی رسید)

6. #آتالانتا شاهزاده خانم مشهور #آرکادیا که پس از توقف یاران آرگو در پادشاهی اش به آنان پیوست

7. شاهزاده #آگیاس (که بعدها شاه پیسا شد) فرزند #هلیوس

8. شاهزادگان #کاستور و #پولوکس فرزندان شهبانو #لدا که بنا به روایت #کاستور فرزند شاه #تینداروس و میرا بود اما #پولوکس فرزند #زئوس بود و در مقام نیمه خدایی و نامیرایی قرار داشت.

9. شاهزاده #دئوکالیون فرزند #مینوس و #پاسیفای اط سرزمین کرت

10. #ارژینوس از فرزندان نیمه خدای پوسایدون

11. #یوریمدون فرزند #دیونیسیس و #آریادنه

12. #هراکلس (هرکول) بزرگترین پهلوان اساطیر یونان باستان. فرزند #زئوس و شهبانو #آلکمن که به دستور خدابانو #هرا با آرگونات ها همراه شد و پس از ادای نقش خود از آنان جدا گشت

13. #ایفیکلوس فرزند #آلکمن و شاه #آمفی_تریون و برادر ناتنی هرکول

14. شاه #لائرتس، شاه #ایساکا و پدر #اودیسیوس مشهور

15. #ملئاگر پهلوان معروف که در شکار گراز #کالودون نیز حضور داشت و معشوق آتالانتا

16. #اورفئوس فرزند خدابانو و سرور #میوز ها، #کالیوپ، چنگ نواز مشهور که با آوای چنگ آسمانی خود کمک شایانی در نفس گیر ترین چالش های آرگونات ها به آنان روا داشت.

17. #پلئوس شاه پیتیا و پدر پهلوان معروف و رویین تن یعنی #آشیل

18. شاه #تالمون فرمانروای #سالامیس و پدر پهلوان مشهور #آژاکس

19. #تیسئوس معروف پهلوان بزرگ از بین برنده #مینوتار و فرزند پوسایدون

20. شاهزاده #تیدئوس از #کالودون

به جز این موارد نامبرده، بسیاری از دیگر پهلوانان گم نام نیز حضور داشتند که در ابتدا یا حین سفر به یاران آرگو ملحق گشتند. اما در میان آنان مهم ترین شخصیت، شاهدخت #مدیا، شاهزاده ی #کولخیس است. او از کاهنه های والاتبار خدابانو #هکاته و از نسل #سیرسه بود که پس از ملاقات با آرگوناتها عاشق جیسون شد و در سفر بازگشت نزد پلیاس او را همراهی نمود.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یک نکته منحصر بفرد در اساطیر #یونان باستان موجود است که به نظر هر محقق و میتولوژیست تیزبین جذاب می نماید و آن مسئله "تجمع پهلوانان" است!

عرصه هایی همچون "شکار گراز #کالودون"، "جشن عروسی #کادموس و #هارمونیا" و "نبرد #تروا" همگی مواردی هستند که در توصیف آنان گرد هم آیی بزرگترین پهلوانان را شاهدیم. پهلوانانی که شاید هر کدام از آنان در کارنامه خود چالش های بزرگی را به تنهایی پشت سر گذاشته باشند.

یکی از جذابترین روایات از این قبیل وصف سرگذشت یاران کشتی #آرگو و سردسته آنان یعنی #جیسون است. در یک تعریف کلی #آرگونات به دسته پهلوانانی گفته میشود که با کشتی #آرگو (ساخته شده و نامگذاری شده توسط #آرگوس معمار اعظم) به فرماندهی #جیسون و به دستور شاه #پلیاس در جست و جوی #پشم_زرین #آریس از #تسالی به سمت #کولخیس رهسپار شدند و در مسیر این ماجراجویی با چالش های بسیاری مواجه شدند.

در ابتدا شایسته است بدانیم که #جیسون که بود و چگونه راهی سفر کولخیس شد. طبق نقل قول اثر #آرگوناتیکا از مورخ و میتولوژیست باستان "آپولونیوس رودی" پس از مرگ شاه #کریتئوس شاه تسالی، #پلیاس برادر ناتنی بزرگتر خود و جانشین برحق تاج و تخت یعنی #آئسون را به قتل میرساند و خود بر تخت می نشیند. در نتیجه این عمل #اوراکل مخصوصش به او خبر میدهد که عاقبت توسط فرزندی از نسل آئسون از تخت به زیر کشیده خواهد شد و اینگونه انتقام آئسون از او ستانده می شود. بنابراین پلیاس دستور میدهد فرزندی که قرار است از بطن ملکه #آلسیمدا بدنیا آید را در بدو تولد به قتل برساند. این دستور به مامای ملکه اطلاق شد اما ماما که به شاه فقید وفادار بود فرزند را پس از تولد از قصر خارج نمود و به دروغ به پلیاس اطلاق کرد که بچه مرده به دنیا آمده است. او نوزاد را به قله #پلیون برده و به #کایرون قنطورس (قنطورس مشهور پرورش دهنده پهلوانان) سپرد. کایرون نوزاد را #جیسون نامید و او را با آموزش خود پهلوانی برومند به بار آورد.

هنگامی که جیسون به هیبت جوانی رسید یک کاهن معبد #آپولو وی را امر نمود که لباسی از جنس جامه مردم #مگنزیا بپوشد و به #لولکان، پایتخت پلیاس رهسپار شود. جیسون اطاعت نمود و در میانه راه به رود #آناوروس رسید. او در کرانه رود پیرزن فرتوتی را ملاقات نمود که از او کمک خواست تا از عرض رودخانه ردش کند. جیسون بدون اینکه بداند این پیرزن خدابانو #هرا است که تغییر تغییر قیافه داده وی را بر دوش گرفت و از عرض رودخانه عبور داد. اما هنگام گذر یکی از سندل هایش از پایش درآمد و به درون آب افتاد و گم شد. هرا نیز که پیش از آن از پلیاس به خاطر به قتل رساندن دایه انسانی اش بانو #سیدرو، کینه به دل داشت در حق جیسون دعا نمود که بر شاه ظالم پیروز شود.

از طرفی اوراکل پلیاس به او هشدار داد که از مردی زیباروی و قوی هیکل که با یک سندل به مجلس او وارد خواهد شد بر حذر باشد. این در حالی بود که پلیاس مجلس قربانی و ستایش بزرگی برای لرد #پوسایدون در معبد اعظم او ترتیب داده بود و تمامی بزرگان سرزمینهای همسایه و نجبا و اشراف را نیز وعده گرفته بود. هنگامی که جیسون وارد مجلس شد او جوانی که یک سندل بر پا دارد را شناخت و دانست که او همان فرزند برادر مقتولش است. چون شاه پلیاس نمی توانست در حضور مجلس شاهان یک جوان میهمان غریبه را به قتل برساند پس رو به جیسون چنین گفت:

"اگر اوراکلی به تو هشدار داده باشد که توسط یکی از همخونان خاندان خود نابود خواهی گشت، در آن موعد تو چه می کنی؟"

و جیسون که زبانش مسخ خدابانو هرا بود و خود خبر نداشت پاسخ داد:

"من او را به جست و جوی پشم زرین در کولخیس خواهم فرستاد که تا کنون هیچ جنبنده ای نتوانسته به حریم درختی که از آن آویزان است پای بگذارد و اژدهایی وحشتناک از آن صیانت می کند"

پس در آن مجلس و در حضور تمامی بزرگان پلیاس به نام #زئوس سوگند یاد نمود که اگر جیسون بتواند پشم را برای او بیاورد تاج و تخت را بدو تسلیم خواهد نمود.

بدینسان در ادامه روایت جیسون بزرگترین پهلوانان را همراه خود جمع نمود و رهسپار سفر دریایی پر از خطری در کشتی آرگو شد که به این همسفران نام #آرگونات ها را اطلاق می نماییم.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 هنگامی که #پرسئوس قهرمان #یونان از شکست دادن و کشتن #مدوسا باز می‌گشت، در کشور #اتیوپیا توقف کرد. #کاسیوپیا، زن پادشاه به زیبایی خود و دخترش #آندرومدا بسیار می‌بالید و در آن باره داد سخن می‌داد و می‌گفت: "ما حتی از #نرئیدها هم زیباتریم."

وقتی این حرف به گوش پریان رسید، به مادر و دختر حسد بردند و به #پوسایدون خدای دریاها شکایت کردند و از او خواستند تا کاسیوپیا را ادب کند، پوسایدون چون حس کینه توزی و انتقام جویی اش تحریک شده بود، با این درخواست آن‌ها موافقت کرد و سیلی سهمگین بر پادشاهی اتیوپیا نازل کرد.

او #کتوس هیولای وحشتناک دریا را احضار نمود و به او گفت:به ساحل سرزمین کاسوپیا برو، آنجا را ویران کن و همهٔ مردم و احشام را بکش.

کتوس به شکل یک وال عظیم‌الجثه فوراً مأموریتش را آغاز کرد و ویرانی بسیاری به بارآورد. مردم وحشتزده جمع شدند و از پادشاهشان خواستند آن‌ها را نجات دهد. شاه بناچار از غیبگوی #آپولو چاره جویی کرد و وی به شاه و ملکه گفت که این بلا از شما و مردمتان دور نخواهد شد، مگر اینکه دختر زیبایتان آندرومدا را قربانی هیولای دریایی کنید.

به این ترتیب، آندرومدا را عریان به صخره‌های ساحل زنجیر و برای کتوس مهیا کردند. وقتی هیولا قربانی را دید، قتل و ویرانگری را رها کرد و به طرف قربانی رفت. پرسئوس که آنجا بود، هیولا را کشت و با آزاد کردن آندرومدا، ازدواج با وی را خواستار شد. در برخی از نسخه‌های داستان آمده که پرسئوس با صندل‌های پرندهٔ #هرمس بر فراز دریا پرواز کرد. از ظاهر برخی دیگر از روایات هم چنین برمی آید که سوار بر #پگاسوس شده باشد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #اکئانوس یا همان اقیانوس در اساطیر #یونان اولین فرزند #اورانوس و #گایا میباشد، همچنین اولین #تایتان نیز محسوب میگردد.

در تمام اقیانوس ها میگردد، مردی با ریش های بلند و شاخ هایی بر بالای سرش، پایین تنه اکئانوس شبیه به مار و گاها ماهی میباشد.

در بعضی منابع اکئانوس را تمثیل آب های شور میدانند، در آن دوران برای یونانی ها تنها مدیترانه و #آتلانتیک را میشناختند، بعد ها که سرزمین های جدیدی کشف شد، #پوسایدون را مالک واقعی دریا دانستند و اکئانوس کم کم قدرت و اقتدار خود را از دست داد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 طبق باوری جالب از اساطیر #یونان باستان، اولین "اسب" های آفرینش، سر از دریاها برآورده اند!

#پوسایدون، خداوندگار بزرگ دریا نزد یونانیان خدای اسبها نیز هست. او پادشاه تمام چارپایان تندرو خشکی است و بارها در خط روایی اساطیر یونان شاهدیم که نیاز انسانهای درمانده که درخواست کمک کرده اند را با فرستادن اسب یا گاوی از دل دریا به ساحل پاسخ گفته است.

▫️ @Torecilik
Ещё