توره | اساطیر باستان

#نون
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 تا کنون در کنار هم روایات بسیاری از اساطیر تمدن فروزنده #مصر باستان را بررسی کرده ایم. میتوان گفت بهره بردن از شیوه روایی در معرفی اساطیر از ویژگی های دانش میتولوژی مصری است. یکی از جذابترین این روایات را باید داستان نبرد معروف #ست و #هوروس بر سر حق جانشینی تخت پادشاهی #اوسیریس دانست.

اصلیترین منبع مستند به جای مانده از دوران باستان که نقل کننده مستقیم این خط روایی است، پاپیروس #چستر_بیتی است. این پاپیروس به جای مانده از دوره پادشاهی فرعون #رامسس پنجم شرح جزئی نگر و دقیقی از پادشاهی های اساطیری و آسترال دوران ابتدایی خلقت در خود دارد.

داستان اصلی از مجلس خدایان آغاز می شود که برای تعیین جانشین اوسیریس به شور نشسته اند. گرچه نظر شخصی #رع مبنی بر محق بودن ست بر این منصب است. اما با نفوذ #تحوت و قدرت جادوی #ایسیس، مجلس در نظر نهایی خود رای به حق پادشاهی هوروس می دهد.

پس از اعلام رای شوری، ست خشمگین از این اتفاق سر به صحرای سوزان بیبلوس می گذارد و در معبد اعلای خود از نیروی اهریمنی #آپپ کمک می طلبد تا بتواند بر برادرزاده خود شوریده و تخت پادشاهی را تصرف کند.

پس از این نیایش قدرت تغییر شکل به حیوانات به وی اهدا میشود و او به شکل گرازی سهمگین حمله را آغاز می نماید. #ایسیس که از دسیسه برادر خود آگاه است هوروس را به شکل شاهینی در می آورد تا پرواز کند و از این حمله بگریزد. سپس ست نیز همچون کرکسی بسیار بزرگ پرواز میکند و با بالهای خود تند بادی تولید میکند تا هوروس را بر زمین بزند. هوروس که از این حمله آسیب دیده دوباره از مادر خود کمک می طلبد و ایسیس او را به شکل اسب آبی در می آورد و هوروس به #نیل پناه برده و کمین میکند تا بتواند بر ست راه ببندد. نتیجتا ست هنگام گذار از روی نیل توسط تله هوروس به دام می افتد و چون هوروس دهانش را باز می کند بر بال ست زخم می زند.

نبرد از این پس در حالی ادامه می یابد که هر دو خدا به شکل اسب آبی در آب غوطه ور هستند. در این مجال ست رو به خواهر خود ایسیس می آورد و از او طلب کمک می کند. ایسیس نیز در مقام خواهری دلرحم درخواست برادر را پاسخ گفته و نیزه ای از خیزران به آب می اندازد که بر پشت هوروس اسب آبی فرود می آید. هوروس که زخمی شده نعره ای بر می آورد و به مادر خود اعتراض می کند و این بار ایسیس دیگر بار نیزه ای به همان شکل پرتاب می کند که زخمی کاری بر ست می زند.

در ادامه این روایت دو خدا از آب بیرون آمده و در هیبت خدایی به نبرد ادامه می دهند. نبرد تا جایی پیش می رود که هوروس ست را اخته کرده و ست نیز چشم چپ هوروس را از جای در می آورد. ایسیس که ادامه این نبرد را باعث نابودی پسر و برادر خود می بیند به مجلس خدایان شکایت می برد و خدایان با دستور آتش بس دوباره به شور می نشینند. اما رع حضور ایسیس را در مجلس ممنوع میکند و شوری در جزیره ای در میان آبهای #نون برگزار می شود که رع به تمام قایقرانان آن دستور می دهد از آوردن هر موجود زنده ای به آن جزیره خودداری کنند.

ایسیس که از تمایل رع مبنی بر رای به نفع ست آگاه است خود را به شمایل پیرزنی فرتوت در می آورد و به نزد یکی از قایقرانان #سوبک می رود و اینگونه بیان می کند که پسری چوپان دارد که در آن جزیره در حال رمه داری است و چند روز است چیزی نخورده و گرسنه است و او میخواهد چند قرص نان برای پسر گرسنه اش ببرد. قایقران که دلش برای پیرزن سوخته است علیرغم دستور صریح رع او را سوار کرده و به سمت جزیره می برد.

از طرفی خدایان که نتوانسته اند به نتیجه ای برسند نظر نهایی را به خود رع واگذار می کنند و رع نیز که می دانست با گرفتن جانب هر طرف باید جوابگوی طرف دیگر باشد اینگونه حکم میدهد که حق را از اولین بی طرفی طلب می کنیم که ازینجا رد شود. ایسیس که این را شنیده بود در هیبت همان پیرزن مزبور به محلس در می آید و چون از او خواسته می شود که حکم کند اینگونه فریاد می کند که: "قسم به قایق نورانی رع حکومت زمین و آسمان حق هوروس فرزند خلف #اوسیریس است"

بدین ترتیب رای دادگاه مبنی بر حاکمیت هوروس صادر می شود و رع نیز برای دلجویی از ست او را به مقام صدارت آسمانی خود بر می گزیند و اینگونه بیان می کند که: "حکومت جهان مردگان حق اوسیریس و پادشاهی جهان زندگان حق پسرش هوروس است. اما ست سهمگین ازین پس وزیر من است. او نابودگر دشمنان من است و طوفان های سرخ فام او هراس در دل دشمنان #مصر خواهد انداخت!"

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 بخش قابل توجهی از متون و اشعار مذهبی #کتاب_مردگان یا #کتاب_تحوت که اصلیترین و باستانی ترین متن مذهبی دین #مصر باستان است، به توضیح سرنوشت رع در سفر شبانه روزی اش در زورق مخصوصش می پردازد.

در باور تمدن #مصر باستان، #رع، خورشید خدا و تجلی خورشید در تمام موقعیتهایش و به گونه ای خدای خدایان است. بنابراین طبعا مسائلی چون تغییر موقعیت خورشید در پهنه آسمان، طلوع از شرق و غروب در غرب و حتی غیبت شبانه خورشید همگی مواردی جدی در اساطیر و روایات تلقی می شدند و می بایست توجیهاتی سازمان یافته و دقیق می داشتند.

طبق کتاب #تحوت طلوع هر روزانه خورشید در آسمان معادل تولد رع است. آنجا که چون کودکی زیباروی از نیلوفر آبی شکفته در #نون (پهنه ی نیل آسمانی) سر بر می آورد و بر زورق آسمانی اش می نشیند. طبق روایاتی دیگر تناسخ هنگام طلوع رع معادل با #خپری (سوسک سرگین غلطان مقدس) پنداشته میشود که قرص خورشید را همچون گلوله سرگینی در آسمان قل می دهد!

چون نیمروز می رسد و خورشید به رفیع ترین جایگاه خود در آسمان می رسد، #رع نام میگیرد. خورشید خدای بزرگ عقاب سر و والا مقام که اکنون بلوغ یافته و با درخشش خود سرزمین مصر را برکت می بخشد.

در هنگام غروب تناسخ #آتوم جایگزین رع می شود که در زورق خود همچون شاهی کهنسال و فرتوت بر تخت روان جلوس نموده و تاجی از خورشید سرخ بر سر دارد. غروب خورشید در آیین خورشید پرستی برابر با فقدان و مصیبتی عظیم برای زندگان است. اما نباید این واقعیت فراموش شود که رع خدای هر دو جهان زندگان و جهان مردگان یا #دوات (Duat) است. بنابراین رع شباهنگام جایگاه خویش را به وزیر اعظم خود یعنی #تحوت می سپارد و صیانت از مقام شاهنشاهی آسمان تا طلوع دوباره خورشید بر عهده ماه می باشد. سپس رع با غروب خود در غرب می میرد و از آن پس #افورع (رع مرده) نام میگیرد.

افورع همانگونه که زورقش در حال حرکت است به جهان زیرین ورود می کند. در این جهان او در ادامه سفرش از دوازده منزل مشخص عبور می کند و در این دوازده منزل زورقش با اهریمنان و هیولاهای دهشتناک و تاریک بسیاری مواجه می شود که هر کدام به نوبه خود در صدد نابود کردن نورند اما بی شک بزرگترین خطر و تهدید تمامی دوازده منزل، افعی عظیم کیهانی یا #آپپ است. اهریمن مطلقی که معنای تاریکی است و همیشه در پی نابودی رع و از بین بردن تمام نوری که در کائنات وجود دارد است.

باید بدانیم که همراهی رع در جهان زیرین با خدایان و ارواح خاصی است که به جز روایت سفر رع در جهان زیرین کمتر جایی از آنان نامی می شنویم. ایزد بانو #وپواوت در این مسیر بر نوک زورق رع گشاینده ی مسیر و دور سازنده اهریمنان از سر راه قایق است. همچنین خدایانی چون #حو، #سیا و #هیک ملازم و خدمتگزار افورع هستند. سوای این خدایان روان (#کا) فراعنه و سلاطین درگذشته همچون ستارگانی تابناک مسیر سفر خورشید مرده را روشن می سازند.

در طول این سفر ارواح درگذشتگان در منازل خود رع را ستوده و سجده می کنند و از او نور و مغفرت می طلبند. همچنین خورشید خدا در این مناطق شاهد نحوه حسابرسی به کرداد درگذشتگان و ثواب و عقاب آنهاست. او هنگام عبور از منزل ششم با #آنوبیس ملاقات کرده و بر کار او نظارت می کند. چنین است که به یمن وجود نورانی افورع هیولای عظیم عذاب کننده ارواح گناهکاران یعنی #آموت رام شده و به خواب می رود و اینگونه ارواح عبور رع را شکر می گویند که موجب آرامش موقت آنان شده است.

در مورد پایان سفر رع در جهان زیرین دو نظر کلی وجود دارد. یکی این که او از همان ابتدای کار یعنی غروب توسط آپپ بلعیده شده است و تمام این منازل دوازده گانه قسمتهایی از داخل بدن افعی هستند و در پایان رع با پاره کردن شکم وی و پیروزی بر دشمن خود از نو طلوع کرده و متولد می شود. نظر ارجح و صحیح تر نیز این است که افورع در منزل انتهایی با آپپ رو در رو می شود و بدون اینکه بلعیده شود با وی جنگیده و او را شکست داده و دور می کند و اینگونه بزرگترین خطر سفر هر شبانه روزش را پشت سر گذاشته و مانند هر بامداد، تابناک و زیبا از شرق سر بر می آورد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #مصر اسطوره اصلی آفرینش و جزئیات دقیقی که در وصف آن ذکر شده، قسمت عمده ای از دیانت باستانی این سرزمین را می سازد.

در کتاب #تحوت اینگونه میخوانیم که در آغاز تنها #نون بود. او به شکل ایزدی کیهانی با نمود یک اقیانوس ازلی و بیکران و تاریک تمامی وجود را پر کرده بود. تا این که از دل نون تپه ای هرمی شکل (خاستگاه شکل هرم در فرهنگ مصری) سر از آب بر می آورد که #هت_بن_بن نام میگیرد و بر فراز آن یک گل زنبق رود نیل میروید و از ورای گل #رع طلوع میکند.

#رع به سان خورشید تمام وجود نون را روشن میسازد و خود را اینگونه معرفی میکند:

"من آنم که هستم! من. در طلوع #خپری . در هنگام نیمروز #رع و در غروب #آتوم هستم."

پس از آن رع از هت بن بن برای خود تخت پادشاهی چشم نوازی میسازد و بلافاصله دست به خلقت میزند. او در ابتدا #شو خدای باد و #تفنوت خدابانوی باران را با فوت کردن و تف کردن می آفریند (تشابه جالبی در اسامی شو و تفنوت با صداهایی دیده میشود که هنگام فوت کردن و تف کردن شنیده میشوند! ازین رو این دو خدا کاملا نتیجه حرکات رع هستند)

در ادامه #شو و #تفنوت با کمک هم و به دستور #رع کائنات را پایه ریزی میکنند و اولین مادر خدای آسمان یعنی #نوت و پدرخدای زمین یعنی #گب را خلق میکنند. به این صورت گه گب در پایین دراز کشیده و تمام زمین وسیع بدن او محسوب میشود و همسرش #نوت بر روی بدن او همچون چادری قوس زده است. در ادامه میبینیم که چگونه گب و نوت در هم می آمیزند و از آنان پنج فرزند حاصل میشود که اولین خدایان رسمی حکومت پس از رع هستند.

پس از آماده سازی زمینه اولیه رع دست به آفرینشی عظیم تر زد. او شروع به نام بردن کرد و هر آنچه را که مینامید شکل میگرفت و استوار میشد. چنانکه در پایان به نتیجه خلقت خود نگریست و از افتخار و شادمانی اشک شوق در چشمانش حلقه زد و بر زمین فرو ریخت و از این قطرات اشک رع اولین انسانها بر روی زمین پدید آمدند.

سپس رع همانا به انسانها خطاب کرد که:

"فرزندان من! مرا بستایید هنگامی که در آسمان نظاره گر شما هستم. ثنای مرا بگویید آنگاه که در زورق زرینم از سمت الراس گذر میکنم و برای بازگشت من دعا کنید آنگاه که در طول شب از منازل جهان زیرین عبور میکنم."

اصلی ترین چهره رع به شکل خداوندگاری با سر عقاب است که "رع هاراختی" نامیده میشود. او هر روز خورشید را در زورق زرینش در نیل آسمان از مشرق تا مغرب جابجا میکند و در طول شب به جنگ با اهریمن مطلق #آپپ (افعی عظیم کیهانی) در منازل جهان غرب میرود و هر روز صبح با طلوع نو با صلابت اولیه اش دوباره از مشرق بر میخیزد.

عمده ترین نمود رع آفتاب است. به صورتی که شایسته است حتی او را خدای خورشید و مصریان باستان را به نوعی "خورشید پرست" بدانیم. او را همیشه با عصای سلطنتی در دست راست و یک #آنخ در دست چپش تصویر کرده اند. همچنین تاجی به شکل قرص خورشید بر سر دارد که مار کبرایی به نمود خدابانو ودجت به دور آن چنبره زده است.

در دوران متاخر تر و عصر اتحاد مصر علیا و سفلی و تسلط تبس بر تمام سرزمین #رع را با #آمون خدای محلی تبس یکی دانسته و پیوسته پنداشتند و او را #آمونرا نامیده اند. معبد عظیم #کارناک در تبس باستان بزرگترین مجموعه معابد ساخته شده به دست بشر تا کنون است که برای ستایش #آمونرا بر پا شد و هنوز هم پس از گذشت هزاران سال باقی مانده های این بنا همچون نگینی در دل سرزمین مصر میدرخشد.

▫️ @Torecilik