شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living

#اقتصاد
Канал
Путешествия
Недвижимость
Лингвистика
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living
@City_PlaceForLivingПродвигать
209
подписчиков
513
фото
72
видео
383
ссылки
@SoroushKhani
کتابخانه اتووود- یادگیری از کپنهاگ: تمرکز بر زندگی روزمره
#جان_بلا
برگردان: #سروش_خانی


حرکت های پیشگامانه شهر کپنهاگ؛ به سمت پایداری و فضاهای عمومی پیشرفته، فرهنگ دوچرخه سواری، و معماری منظر در کانون توجه بسیاری از معماران منظر و برنامه ریزان قرار گرفته است. یکی از موارد قابل توجه؛ تداوم مسیر پیشرفت در این شهر است. چندین دهه تلاش مجدانه برای بهینه‌سازی شهر در راستای زندگی روزمره ساکنانش، زمینه را برای آنچه امروز امکان پذیر گشته؛ فراهم ساخته است.
در هر فصلی در کپنهاگ _زمستان و ساعات کم برخورداری از نور خورشید، روزهای کوتاه همراه با بادهای سرد، و در روزهای بلند ماه‌های تابستان؛ حس جمعی شادی و تمایل به حضور در فضاهای عمومی شهر؛ جریان دارد، بیست یا سی سال پیش، اینگونه نبود. شخصیت شهر به شدت تحول یافته است.
کتاب «یادگیری از کپنهاگ: تمرکز بر زندگی روزمره» روح جدید شهر را به تصویر می کشد. در این کتاب؛ به مکان‌های متعددی در پایتخت دانمارک اشاره می شود، که؛ طی چند دهه گذشته، تأثیر قابل توجهی بر فضای عمومی و زندگی عمومی داشته اند و این پروژه ها را در چهار فصل دسته‌بندی می‌کند: فضاهای عمومی، ورزش و اوقات فراغت، فرهنگ و آموزش، و مسکن. شرح هر پروژه با ارائه جزئیات بهمراه مجموعه ای از مصاحبه ها و مقالات با برخی از برجسته ترین و اندیشمند ترین طراحان شهر کنونی تکمیل می گردد.



متن کامل در اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8740

🔊 @City_PlaceForLiving



#یادگیری_از_کپنهاگ #حق_به_شهر #زندگی_روزمره #شهرسازی #معماری_منظر #معماری_شهری #مدیریت_شهری #برنامه_ریزی_شهری #اقتصاد_شهری #فضای_عمومی #میدان_شهری #کاخ_هایی_برای_مردم #باله_مکان #دورته_ماندروپ #کوبه #اتووود
کودتایی که درباره آن صحبت نمی کنیم . قسمت دوم
#شوشانا_زوبوف
برگردان: #سروش_خانی


درسال 1966، پیتر برگر و توماس لاکمن در کتاب مهم خود بانام «ساخت اجتماعی واقعیت» نظریه کلیدی خود را مطرح ساختند:«زندگی روزمره»ای که مابه مثابه«واقعیت»آنراتجربه می کنیم؛عاملانه ومداوم توسط ماساخته شده است.و درادامه می نویسند:«همه جوامع درمواجهه با آشوب ساخته شده اند».
به جریان ترافیک فکر کنید: در جهان؛ به تعداد کافی افسر پلیس برای اطمینان از توقف هر خودرو سر هر چراغ قرمز وجود ندارد، با این حال؛ در هر تقاطعی بحث یا دعوا رخ نمی دهد. به این دلیل که در جوامع بسامان، همه ما می دانیم که چراغ قرمز این اختیار را دارد تا ما را متوقف کند و چراغ سبز مجاز است که اجازه عبور دهد. عقل سلیم بدین معنی است که هر یک از ما بر اساس آنچه که همه می دانیم عمل می کنیم، در حالی که؛ اعتماد داریم دیگران نیز چنین خواهند کرد. ما فقط از قوانین تبعیت نمی کنیم؛ ما با هم، در حال ایجاد نظم هستیم. پاداش مان این است که در جهانی زندگی کنیم که در آن با احتمال بیشتری به مقصد می‌رسیم و با خیال راحت به خانه بر می گردیم؛ زیرا می‌توانیم به عقل سلیم یکدیگر اعتماد داشته باشیم. و هیچ جامعه ای بدون آن قابل دوام نیست.
برگر و لاکمن می نویسند: «همه جوامع در مواجهه با آشوب ساخته شده اند». از آنجایی که هنجارها خلاصه‌ای از عقل سلیم ما هستند، نقض هنجار، جوهره تروریسم است . الکس پی اشمید و آلبرت جی. جونگمن در «تروریسم سیاسی»، متنی که به طور گسترده در این زمینه مورد استناد قرار گرفته است، می نویسند: «نقض هنجارها، مخاطبان هوشیاری فراتر از هدف ترور ایجاد می کند.» کلیه افراد؛ شوک، سرگردانی و ترس را تجربه می کنند. مشروعیت و تداوم نهادهای ما ضروری است، زیرا؛ آنها با رسمیت بخشیدن به عقل سلیم از ما در برابر آشوب محافظت می کنند.
مرگ پادشاهان و انتقال مسالمت آمیز قدرت در دموکراسی ها لحظات مهمی اند که آسیب پذیری جامعه را تشدید می کنند. برخورد حداکثری هنجارها و قوانین هدایتگرِ این بزنگاه ها با مقوله نقض و اختلال در این روند، اقدام درستی است. آقای ترامپ و متحدانش یک کمپین دروغ پراکنی در زمینه تقلب انتخاباتی را تحت پیگرد قانونی قرار دادند که در نهایت به خشونت کشیده شد. هدف مستقیم؛ حداکثر آسیب پذیری نهادی به دموکراسی آمریکایی و اساسی ترین هنجارهای آن بود. به این ترتیب؛ بیان افراطی آشوبِ شناختی به مثابه شکلی از تروریسم شناختی است. عزم آقای زاکربرگ برای اختصاص ماشین اقتصادی خود به این هدف، او را به یکی از کمک کنندگان این حمله بدل می سازد.
هیچ جامعه ای نمی تواند همواره همه چیز را کنترل کند، حداقل یک جامعه دموکراتیک. یک جامعه سالم متکی بر اجماع است در زمینه آنچه که انحراف و آنچه که هنجار می باشد. دموکرات ها خون می نوشند؟ حتما چرا که نه؟ هیدروکسی کلروکین برای کووید-19؟ درست از این طریق! به کنگره حمله کنید و از آقای ترامپ دیکتاتور بسازید؟ بله، همینکار را کردیم.
با تکامل عقل سلیم، جامعه خود را احیا می کند. این امر مستلزم نهادهای قابل اعتماد، شفاف و نهادهای مقرر گفتمان اجتماعی است، به ویژه؛ زمانی که ما در موضع مخالف قرار می گیریم. درعوض، عکس این اتفاق افتاده است، تقریباً بیست سال از جهانی می گذرد که تحت سلطه یک نهاد سیاسی-اقتصادی ست که به مثابه ماشین آشوب بمنظور رانت است، و نقض هنجارها در آن، کلید درآمد.
رسانه‌های اجتماعی یک میدان عمومی نیستند، بلکه میدانی خصوصی اند که توسط عملیات ماشینی و الزامات اقتصادی آن اداره می‌شوند، قادر نیستند و تمایلی به تشخیص حقیقت از دروغ یا احیا از تخریب ندارند.
شرایط جهان امروز؛ تمدن اطلاعاتی نوینی است که هنوز جایگاه خود را در دموکراسی پیدا نکرده است.تا زمانیکه اقتصاد نظارتی را متوقف نکنیم و مجوز سرقت را که به عملیات ضداجتماعی آن مشروعیت می بخشد؛ لغو ننماییم، اقتصاد اساسی و عملیات نظارتی تجاری را به چالش نکشیم، کودتای شناختی؛ تضعیف شده و در نهایت خود دموکراسی را دگرگون خواهد کرد و در نهایت کودتای دیگری به ایجادوتشدید بحران های جدیدادامه خواهد داد.حال؛چه باید کرد؟


متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8673
🔊 @City_PlaceForLiving


#عصر_سرمایه_داری_نظارتی #سرمایه_داری_نظارتی #آشوب_شناختی #تروریسم_شناختی #تروریسم_سیاسی #پیتر_برگر #توماس_لاکمن #دموکراسی #تروریسم #تمدن_اطلاعاتی #جامعه_اطلاعاتی #رسانه_های_اجتماعی #انقلاب_دیجیتال #جامعه_دیجیتال #شهروند_دیجیتال #ضد_تراست #لارنس_فریدمن #حق_دانستن #زندگی_روزمره #نابرابری_شناختی #استثنا_نظارتی #فیس_بوک #گوگل #آمازون #اقتصاد_نظارتی #کووید19 #کروناویروس
.
کودتایی که درباره آن صحبت نمی کنیم . قسمت اول
#شوشانا_زوبوف
برگردان: #سروش_خانی

دو دهه پیش؛ دولت آمریکا درب ورود دموکراسی را بر روی شرکت های اینترنتی نوپای کالیفرنیایی گشود، آتشی گرم و پذیرا برای استقبال از شرکت ها روشن شد. در سالهای بعد، یک جامعه نظارتی در آن فضا بوجود آمد، یک بینش اجتماعی که بر حسب نیازهای متمایز اما متقابل آژانسهای اطلاعاتی عمومی و شرکتهای اینترنتی خصوصی متولد شد، هر دو؛ با رویای آگاهی کامل از اطلاعات، جادو شده بودند. بیست سال بعد، آتش زبانه کشید و در 6 ژانویه، کاخ دموکراسی را سوزاند.
من دقیقاً 42 سال را صرف مطالعه ظهور عصر دیجیتال به مثابه یک نیروی اقتصادی کرده ام، که هدایتگر تحول تمدنی ما به سمت تمدن اطلاعاتی است. در دو دهه اخیر، پیامدهای این برادری سیاسی-اقتصادی غافلگیرکننده را مشاهده کرده ام، زیرا این شرکت های نوپا به امپراتوری های نظارتی بدل شدند و توسط معماری های جهانی نظارت، تحلیل، هدف گذاری و پیش بینی رفتاری قدرت یافتند که من آن را سرمایه داری نظارتی نامیده ام. امپراتوری های نوین با استحکام قابلیت های نظارتی خود و بخاطر منافع نظارتی خود؛ کودتای شناختیِ (کودتای دانش محور/ epistemic coup) اساساً ضد دموکراتیکی را بوجود آوردند که با تمرکز و حجم بی سابقه ای از دانش اطلاعاتی درباره ما و قدرت غیر پاسخگویی که به چنین دانشی دست می یابد، مشخص شده است.
در تمدن اطلاعاتی، جوامع با پرسش هایی در زمینه دانش تعریف می شوند - چگونگی توزیع، اقتدار حاکم بر توزیع آن و قدرتی که از آن اقتدار محافظت می کند. چه کسی می داند؟ چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی بداند؟ چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی تصمیم بگیرد چه کسی بداند؟ اگرچه ما سرمایه داران نظارتی را هرگز برای حکمرانی انتخاب نکرده ایم؛ آنها اکنون پاسخ هر پرسش را در اختیار دارند. این؛ ماهیت «کودتای شناختی» است. تأثیرات آن در جهان واقعی احساس می شود، جایی که؛ آنها، واقعیت به اشتراک گذارده شده را مخدوش، گفتمان اجتماعی را مسموم، سیاست های دموکراتیک را فلج می کنند و گاهی اوقات منجر به خشونت و مرگ می گردند. آشوبِ شناختی با تضعیف جامعه دموکراتیک، زمینه را برای سلطهء شناختی آماده می سازد- در شورشی که در کنگره ایالات متحده رخ داد بسیار مشهود بود. حقیقت غیرقابل تحمل شرایط کنونی ما این است که لیبرال دموکراسی ها در سرتاسر جهان ، مالکیت و اداره همه چیزهای دیجیتالی را به اقتصاد سیاسی ناشی از سرمایه نظارتی خصوصی واگذار کرده اند، واگذاری ای که اکنون با دموکراسی بر سر حقوق و اصول اساسی که نظم اجتماعی ما را در این قرن مشخص خواهد کرد؛ رقابت تنگاتنگی دارد. ما ممکن است دموکراسی داشته باشیم، یا؛ جامعه نظارتی، اما نمی توانیم هر دو را با هم داشته باشیم. یک جامعه نظارتی دموکراتیک محال وجودی و سیاسی است.
ما باید به این باور برسیم، که آثار مخرب آشوب شناختی، هزینه اجتناب ناپذیر حقوق گرامی داشت آزادی بیان است؟ خیر. همانطور که سطوح فاجعه بار دی اکسید کربن در جو زمین، پیامد سوزاندن سوخت های فسیلی است، آشوب شناختی نیز پیامد عملیات تجاری مبتنی بر سرمایه داری نظارتی است که با تعهدات سیاسی تشدید شده و توسط یک رویای 20 ساله برای کسب اطلاعات کامل به حرکت در آمده که به کابوس بدل شده است. سپس طاعون به آمریکا آمد و جنایات رسانه های ضد اجتماعی را به حریقی غیر قابل مهار بدل ساخت.

متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8665
🔊 @City_PlaceForLiving


#سرمایه_داری_نظارتی #آشوب_شناختی #حقوق_شناختی #کودتای_شناختی #دموکراسی #سلطه_شناختی #نابرابری_شناختی #استثناء_نظارتی #حق_به_دروغ #فیس_بوک #گوگل #آمازون #اقتصاد_نظارتی #اینفودمی #کووید19 #کروناویروس #رسانه #شبکه_اجتماعی
.
زیست-ریاضت و همبستگی در فضای اضطراری کووید 19 - قسمت دوم
#میشل_لانچئونه . #عبدالمالک_سیمونه

برگردان: #سروش_خانی
در قسمت اول؛ مفهوم زیست ریاضت معرفی شد تا به رژیم جدید ریاضتی مبتنی بر نظارت اضطراری پندمی کووید 19 اشاره گردد. در مورد مهمترین تغییر و تحولات عمیق در شرایط روزمره حیات اجتماعی و معیشتی بحث شد که بدلیل زمینه های زیستی این پتانسیل را دارند فراتر از شرایط اضطراری دوام یابند. قسمت دوم؛ در ارتباط با افول حس خیابان به مثابه محلی برای چرخهء - دانش، اثر و ظرفیت- و تحقق همبستگی است.
در حالیکه زندگی در دوران ویروسی؛ موارد بسیاری از سخاوتمندی های افراطی و نامناسب، و نگرانی متقابل به نمایش در می آید، تا چه اندازه امکان داد این مسئله احساس همبستگی را زیر سوال ببرد؟ هرچند انگیزهء -از تضعیف گناه تا احساس مسئولیت اخلاقی – نمایش مراقبت از اهمیت برخوردار است، با این وجود؛ صرفا زمانیکه به تمام روش هایی که افراد در زندگی شهری بدانها می پردازند و پیرامون یکدیگر کار می کنند- فضا تخصیص داده شود؛ همبستگی پدید می آید. "امر عمومی" فقط در صورت حفظ چنین وضعیتی تحقق می یابد. این بدان معناست که دقیقاً افراد به اندازه کافی از طریق شیوه های کاربرد ساختمانها، راهها، پله ها، پیاده روها، راهروها و اتاقها؛ نه تنها زیرساختی برای عملکرد روزمره ایجاد می کنند؛ بلکه امکان درک حالت های جدید مشاهده و تعامل، تماس و پاسخ، مشورت، گفتن چیزی به یکدیگر را می یابند. پرسش اینجاست که چه کاری می توانیم با هم انجام دهیم – کاری که توسط آن زیرساخت ها مشخص شده است- و سپس به این پرسش بپردازیم؛ در حال حاضر چه کاری می توانیم با آن زیرساخت ها انجام دهیم تا با حساسیت بیشتری نسبت به شرایطی که "ما" در آنیم؛ مواجه شویم؟ بله؛ عقب نشینی به فضای داخلی ممکن است مورد نیاز باشد، لیکن تطبیق با محیط اطراف احتمال دارد بما این امکان را دهد تا به طریقی "فاصله گذاری" کنیم که بتوان به احیاء حس صمیمیت با و از طریق دنیای گسترده ای که در آن ساکن ایم؛ یاری رساند.
بنابراین به نظر می رسد این پرسش مطرح گردد که چگونه می توان فضای غیرقابل سکونت درون گرایانه زیستی فرد محور را مجدداً مناسب سازی نمود و همچنین در چرخه بسط یافته آن، در شکاف ارتباطی خود با سایر افراد، مجدداً سکنی گزید. واگذاری اولی به علم و دومی به حکومت، اجازه داده كه بنیان آنها به قلمرو های طرد و انزوا سازی؛ بدل گردد؛ جاییكه پاسخهای فردی ما فقط می توانند تهی و كم توان شوند. زیست ریاضت صرفاً این روند را گسترش می دهد. بنابراین؛ اگر برای این فضای اضطراری تجدید شده؛ چیزی وجود دارد که باید از آن مراقبت نمود، آن چیز فقط در سطح پرکتیس ها فردی، گرایشات یا تمایل به "انجام بیشتر" و کمک به امر "جمعی" نیست. ریاضت اقتصادی این تلاشها را در رده " امرعادی جدید" جانمایی می کند. آنچه مورد نیاز است تصور یک سیاست غیردیسیپلینی سکونتی ست، یعنی سیاستی که کنترل محدود و روش های چرخه ای را در راستای مقابله با ابزارهای ریاضتی بیابد. گردهمآیی محیط های پیرامونی؛ یک سیاست غیردیسیپلینی ست که می بایست مورد توجه قرار گیرد. تفکر "فراتر از خود" نقطه عطف برون رفت از سیاست های افراطی ریاضتی ست؛ بویژه پتانسیل آن در زندگی به ظاهر مغشوش جوامعی که با خشونت از خانه های خود بیرون رانده شده اند، و در برابر خشونت های دولت نژادپرستانه در بسترهای خودساخته ای مقاومت کرده، و با بسط نگرانی های فردی به فراتر از خود؛ بسوی ظهور یک "امرعمومی"تجدید پذیر و تاب آوری حرکت می کنند.
ویروس خلق فرصت می کند. چرخه های ویروسی که ما را فراتر از کنترل فردی مان متحد می سازند؛ می توانند به مبنایی بدل گردند تا از آن طریق بتوان حالت های خودگردان سکونتی و تغییر و تحول را که در ارتباط با قلمرو زدایی از روابط خشونت آمیز و سازندهای کنترلی است؛ مجدداً تجسم نمائیم.
نویسندگان در قسمت دوم در پی گشودن فضای امید از میان لایه های فضاهای فردی سازی شده در پی سیاست های زیست ریاضت هستند. اندیشیدن به گزاره های بی پایان و بسط خود به فراتر از خود و به محیط های پیرامونی برای حفظ فضا و روال های عمومی جهت مقابله با شرایط درون گرایانه ای که تحت اضطرار ایجاد شده و بستر مناسبی برای تجدید ساختار نئولیبرالی و تداوم فزاینده آن خواهد بود.



متن کامل بر اتووود:
🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7061

#زیست_ریاضت #اقتصاد_ریاضتی #فضای_اضطراری #ویروس_کرونا #پسا_کرونا #اپیدمی #قرنطینه #نئولیبرالیسم #سرمایه_داری #همبستگی #محیط_های_پیرامونی #زندگی_روزمره #حیات_اجتماعی
.
زیست-ریاضت و همبستگی در فضای اضطراری کووید 19 - قسمت اول
#میشل_لانچئونه . #عبدالمالک_سیمونه
برگردان: #سروش_خانی


هوشیار بودن در برابر چگونگی تنظیم فضای اضطراری - و در مورد پیامدهای آن - به همان اندازه شستن دست ها برای زنده ماندن در شرایط کنونی، بسیار مهم است.
ریاضت اقتصادی به مثابه دامنه ای از مداخلات، تاثیرات و ابزار کلیدی حاکم بر پروژه نئولیبرال؛ موضوعاتی را تولید می کند که به آسانی تحت کنترل قرار می گیرند تا ظرفیت ها، دانش، نیروی کار و جریان های درآمدی را از آنها استخراج نماید. زندگی تحت شرایط پرمخاطره و بحران دائمی به یک هنجار بدل شده، و شیوه های سکونتی در همه جا را همانطور که مشهود است باز-سازی کرده است. با محدودیت های حرکتی، افزایش احتیاط شغلی و نظارت سراسری بر تعامل اجتماعی، بدیهی به نظر می رسد که وضعیت اضطراری کووید 19؛ بسط تکنولوژی های ریاضتی است. همچنین رابطه بین اقتصاد نئولیبرالی، سیاست ریاضت اقتصادی و زیستی منجر به بازسازی و تولید اشکال جدید "تابعیت زیستی" می شوند. اما این وضعیت اضطراری دقیقا چه چیزی را به نمایش می گذارد؟
نوعی ریاضت اقتصادی ساختمند زیستی -یا آنچه که ما به طور موقت آن را زیست-ریاضت می نامیم - که می تواند روندهای پیشین حکومت مداری را تقویت نماید. به عبارت دیگر؛ ظرفیت های موثر اقدامات فعلی ممکن است ذهنیت هایی را تقویت نماید که نه تنها سرکوب خود را می طلبند(دلوز و گتاری ، 1977)، بلکه مایلند تا آن را ایمنیِ درک شده بنامند. با فرض اینکه آن ذهنیت ها از مدت زمان بسیار طولانی -از طریق مانورهای نئولیبرالی و ارتجاعی حول کار / مسکن / تروریسم- در حال ساخت بوده اند اساس زیستی اقدامات ریاضتی کنونی چرخش جدیدی به آن می بخشد.
در راستای محافظت از "حیات" در برابر ویروسی که "ما" نمی توانیم بطور جداگانه با آن مقابله نماییم، منافع سیاسی و اقتصادی همدست؛ بسرعت در حال دستیابی بی واسطه به لایه ای از ترس بدنی مشترکند که یک نقطه برتری منحصر به فرد برای تعدادی از اقدامات بالقوه ارتجاعی و استخراجی فراهم می آورد.
زیست-ریاضت صرفاً مبحثی درون رشته ای، مرتبط با حوزه زیست شناسی، و در ناتوانی ذاتی شخص جهت مقابله با چنین دینامیک های ژنتیکی و عفونی نیست، بلکه در چارچوب رژیم های گردشی میان مباحث درون رشته ای و سایر اکولوژی های گسترده وجود دارد.
در اینجا می خواهیم پیامدهای خلوت شدن خیابان ها، قرنطینه در مسکن های شخصی در راستای امنیت و حفظ سلامت؛ و تاثیر چنین تصمیماتی بر جامعه پذیری عمومی و حس شهری؛ را بررسی نماییم.
این مطلب در دو قسمت ارائه می گردد. تمرکز قسمت نخست؛ در آنچه ما به مثابه زیست-ریاضت می نامیم، بر شیوه های جنگ علیه ویروس است که رژیم های ریاضت اقتصادی را به سمت مکانیسمهای عینی زیستی حیات انسانی بسط می دهد، جاییکه موجودیت مشروع این مکانیزم ها از یک حیات اجتماعی قابل تشخیص فاصله بیشتری می گیرد. روش فعلی جهت کنترل بحران در ایتالیا به مثابه اصلی ترین راهکار ذیل تبیین این مفهوم قرار می گیرد. قسمت دوم در ارتباط با زوال کیفی تأثیرگذاری یا ارتباط با حواس درخیابان به مثابه محلی برای گردشِ- دانش، اثر و ظرفیت - و عملکرد همبستگی است. و با توجه به ایده های مطرح شده در مورد نحوه مواجهه بواسطه تجدید بالقوه حیات اجتماعی در زمان وقوع این بحران؛ به نتیجه گیری می پردازیم.

متن کامل بر اتووود:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7035

🔊 @City_PlaceForLiving

#زیست_ریاضت #اقتصاد_ریاضتی #فضای_اضطراری #ویروس_کرونا #پسا_کرونا #اپیدمی #قرنطینه #نئولیبرالیسم #سرمایه_داری
.
پریتزکر در مقابل ویرانی خلاق سرمایه داری می ایستد:

#جایزه_معماری #پریتزکر در ۲۰۱۸ نیز نشان داد از خوش خدمتی های نئولیبرالیسمی و ژست های ِ #سرمایه_داری فراتر رفته است و #مسئولیت_اجتماعی را در طول طیف سازه ها (تک بنا و جمعی) در صدر نشانده و به رسمیت می شناسد.

گرچه #اقتصاد_سیاسی نقش تعیین کننده ای بر کنش های معمارانه دارد (این کنش دو سویه است و در شرایط گوناگون، متفاوت عمل می کند) ، و تداعی آنچه معمار می سازد بر اساس گفته #فوکو ، پراکسیس سیاسی بشمار می آید، همچنانکه مک گورگ در کتاب شهر های رادیکال معتقد است جایزه #آلخاندرو_آراونا بیشتر جنبه ژورنالیستی داشت و ساختمان های ارائه شده از سوی او تقلیدی از کار معماران پروژه موفق مسکن تجربی Previ، چون جیمز استرلینگ بوده است. او گواه خود را در طعم گس ناامیدی که در بازدید از مسکن شیلی احساس کرد، می داند و اعتقاد دارد بستر و شرایط می بایست پذیرنده فرم باشند، لیکن، با اینهمه جای خوشوقتی ست که جایزه ای معماری در سطح جهانی به این مهم می پردازد.
رویکرد پریتزکِر را می توان آنچه #لئو_تولستوی مقاومت منفی و غیر خشونت آمیز در برابر بی عدالتی و نابرابری می نامد، دانست.
توجه به مردم در طیف گسترده و اقلیم، به نوعی سر تیتر مانیفستِ پریتزکِر محسوب می شود و اتفاق خوبی ست در برابر معماران نئولیبرالیستی که با اتکا به حوزه های قدرت، پول و ایدئولوژی برای عده محدودی و بر علیه عده کثیری، می سازند.
امیدوارم در ایران هم با توجه به تعداد بی شمار معماران و دانشجویان معماری در "بخشی" شاهد این رویکرد به شیوه درست باشیم، گرچه در این حوزه معماران پرقدرتی داریم اما معدود ند.
لازم به ذکر است این رویکرد با تظاهرات فرمیک در تضاد نیست و همچنین محدود به طبقه اقتصادی خاصی هم می تواند که نباشد.
بر اساس آنچه #دیوید_هاروی در فضاهای امید می گوید: امروزه معماران می بایست شورشی عمل کنند؛ معماریِ شورشی و پسا سرمایه داری که اُبژه نیست و می کوشد خود سوژه باشد.
#سروش_خانی

https://www.instagram.com/p/BgD_dt_HSXd/

🔉 @City_PlaceForLiving
ﺷــــﻬﺮ ... ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ زندگی ۳۹۹
CiTY ... PLAcE for LiVinG
.
.
.
پریتزکر در مقابل ویرانی خلاق سرمایه داری می ایستد:

جایزه_معماری #پریتزکر در ۲۰۱۸ نیز نشان داد از خوش خدمتی های نئولیبرالیسمی و ژست های ِ سرمایه_داری فراتر رفته است و مسئولیت اجتماعی را در طول طیف سازه ها (تک بنا و جمعی) در صدر نشانده و به رسمیت می شناسد.

گرچه اقتصاد سیاسی نقش تعیین کننده ای بر کنش های معمارانه دارد (این کنش دو سویه است و در شرایط گوناگون، متفاوت عمل می کند) ، و تداعی آنچه معمار می سازد بر اساس گفته #فوکو ، پراکسیس سیاسی بشمار می آید، همچنانکه مک گورگ در کتاب شهر های رادیکال معتقد است جایزه آلخاندرو آراونا بیشتر جنبه ژورنالیستی داشت و ساختمان های ارائه شده از سوی او تقلیدی از کار معماران پروژه موفق مسکن تجربی Previ، چون جیمز استرلینگ بوده است. او گواه خود را در طعم گس ناامیدی که در بازدید از مسکن شیلی احساس کرد، می داند و اعتقاد دارد بستر و شرایط می بایست پذیرنده فرم باشند، لیکن، با اینهمه جای خوشوقتی ست که جایزه ای معماری در سطح جهانی به این مهم می پردازد.
رویکرد پریتزکِر را می توان آنچه لئو تولستوی مقاومت منفی و غیر خشونت آمیز در برابر بی عدالتی و نابرابری می نامد، دانست.
توجه به مردم در طیف گسترده و اقلیم، به نوعی سر تیتر مانیفستِ پریتزکِر محسوب می شود و اتفاق خوبی ست در برابر معماران نئولیبرالیستی که با اتکا به حوزه های قدرت، پول و ایدئولوژی برای عده محدودی و بر علیه عده کثیری، می سازند.
امیدوارم در ایران هم با توجه به تعداد بی شمار معماران و دانشجویان معماری در "بخشی" شاهد این رویکرد به شیوه درست باشیم، گرچه در این حوزه معماران پرقدرتی داریم اما معدود ند.
لازم به ذکر است این رویکرد با تظاهرات فرمیک در تضاد نیست و همچنین محدود به طبقه اقتصادی خاصی هم می تواند که نباشد.
بر اساس آنچه #دیوید_هاروی در فضاهای امید می گوید: امروزه معماران می بایست شورشی عمل کنند؛ معماریِ شورشی و پسا سرمایه داری که اُبژه نیست و می کوشد خود سوژه باشد.
#سروش_خانی
.
.
.

#بالکریشنا_دوشی #شهـــــرزندگی #معماری #طراحی #شهرسازی #اقتصاد #مدیریت_شهری #نئولیبرالیسم #سوسیالیسم

🔉 @City_PlaceForLiving

https://www.instagram.com/p/BgD_dt_HSXd/
📕به سوی شهر های امن تر;
یکصد پرکتیس امیدبخش
گردآوری:
مرکز بین المللی پیشگیری از جرم
انجمن اروپایی امنیت شهری
برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد
برگردان: #سروش_خانی
انشارات تخصصي هنر، معماري و شهرسازي كسری
.
بر اساس تحقیقات ارئه شده توسط رابرت موگا -محقق امنیت- در برنامه تد با عنوان "چگونه از فروپاشی شهرهایی با رشد سریع جلوگیری کنیم؟"؛ "رشد سریع" شهرنشینی و در ادامه، رشد افسار گسیخته جمعیت شهرها، از عوامل افزایش جرایم و خشونت شهری می باشد .موگا می گوید: «لزوماً اندازه یا تراکم شهرها، خشونت را افزایش نمی دهد؛ بلکه میزان سرعت بالای شهرنشینی، مسأله ساز است. من اسم این را "شهرسازی توربو" گذاشته ام که یکی از عوامل کلیدی شکنندگی شهرهاست. با افزایش کنترل نشده جمعیت، به همان نسبت جمعیت جوان نیز افزایش می یابد. این عملا یک خبر خوب است که می تواند در نتیجهء کاهش نرخ مرگ و میرکودکان باشد اما افزایش تعداد جوانان، چیزی است که باید بدان توجه کرد.»
همانطور که #جرائم و خشونت در سراسر جهان نگرانی ساکنان مناطق شهری را به همراه دارد؛ دو رویکرد کلی برای رفع این معضل توسعه یافته اند: سرکوب، و سرکوب همراه با پیشگیری.
در حالیکه تاثیرات فوری رویکرد سرکوبگرانه در کوتاه مدت می تواند افکار عمومی را راضی نگه دارد و ممکن است نشانگر اثر بخشی طبقه سیاسی حاکم باشد، ولیکن سرکوب بسیار هزینه بر تر از پیشگیری است. اقدامات پیشگیرانه تاثیرات بلندمدت و گسترده ای بر روی کیفیت زندگی افراد خواهد داشت. امروزه به روشنی بانگ دعوت اجتماعی برای شهرهای امن تر و فضاهای شهری به صدا در آمده است و شنیده می شود؛ مانند نگرانی های مطالبه محور همه کسانی که مسئول پروژه های توسعه شهری هستند. بر همین اساس برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد در حال پیگیری توسعه ارتقاء محور ِ یک رویکرد ایمنی شهری است که فرهنگ پیشگیری را در داخل سکونتگاههای انسانی پایدار و بویژه دستور کار توسعه شهری پایدار ،لحاظ کند .
کتاب پیش رو شامل یکصد پرکتیس در زمینه ایمنی شهری و جهت آشنایی مخاطب با بخشی از راهکارهای بکار رفته و اثر بخش در شهرهای مختلف با رویکرد جامع و پیشگیرانه است که در پنج بخش کلان با محوریت نسل جوان، #جنسیت ، #توسعه_شهری ، بسیج اجتماعی، پلیس و #امنیت ، و حکمرانی با در نظر گرفتن اقدامات سازه ای و ناسازه ای در حوزه #مدیریت_شهری ، #برنامه_ریزی_شهری ، #طراحی_شهری ، #معماری ، #جامعه شناسی شهری ، #اقتصاد_شهری ، #حقوق شهری ، #آموزش ، علوم انتظامی، فن آوری اطلاعات و ارتباطات، حوزه های سلامت، در سپهر حکومت مرکزی و حکومت محلی، توسط سازمانهای بین المللی، دولتی و غیر دولتی، خصوصی، تعاونی و سمن و شهروندان به مثابه ذی اثران شهری؛ ارایه داده شد. از جمله راهکارها عبارتند از: راهبردهای کاهش خشونت در همه سطوح سنی و مکانی (مدرسه، محله، شهر)، شهر دوستدار کودک، مشارکت شهروندی، اشتغال، شهر شب ، شهر بیست و چهار ساعته، برنامه ورزش نیمه شب، تاسیس مراکز فرهنگی با اهداف زمینه ای و یا ویژه، یکپارچه سازی اجتماعی در سطح محله و شهر، بهسازی زیرساخت ها و روساخت ها ، برنامه های حمایتی برای قربانیان خشونت جنسی و خانگی، برنامه های بهداشت و سلامت، آموزش نوین معلمان و نیروهای پلیس، مسکن اجتماعی، توانمندسازی اجتماعات محروم و زاغه نشین، توانمند سازی زنان، امنیت زنان، شهر در برگیرنده، بهسازی، بازسازی و باززنده سازی شهری، اقدامات ترافیکی، برنامه های آموزشی شهروندان، توانبخشی سالمندان، رصد خانه شهری، ممیزی ایمنی محلی و خانه های ایمنی و ... . این کتاب به مثابه نمونه ای از اقدامات مبتنی بر ایستار ایمنی شهری می باشد و جهت کاربرد دو گروه از کاربران شهری ارایه شده است: مقامات و مسئولین در کلیه حوزه های مستقیم و غیر مستقیم با شهر و در سطوح ملی، منطقه ای و محلی، و ذی اثران شهری. هدف آن، ارائه یک راه حل تجویزی نیست، بلکه ابزار ایده بخشی، تفکر سیستمی و شکل دهی به سیاست ها و راهبردها، و ایجاد گفتمانی در راستای درک صحیح و وسعت بخشی به دیدگاه در جهت چگونگی مدل شهرهای امن تر و راهکار های تحقق آن می باشد.
از همه کسانی که به نحوی در انتشار این اثر مرا یاری رساندند، تشکر می کنم. سپاس ویژه از پویان روحی که زمینه معرفی اینجانب به انتشارات کسری را فراهم نمود و از آن رو سهم ارزنده ای در چاپ کتاب داشته است.

http://etoood.ir/NewsShow.aspx?nw=6297
🔉 @City_PlaceForLivi
🌱🆙💟
چرا مدرسه طبیعت؟!
.
#مدرسه_طبیعت به مثابه پرکتیسی مطالبه محور فراتر از سنگفرش خیابان ها: انهدام نظام اقتصادی سیاسی #سرمایه_داری ِ #نئولیبرالیسم ی از بُن در بازگشت به ریشه ها .
.
.
دوران کودکی به مثابه مرحله ای متمایز و امن از زندگی در حال ناپدید شدن است، علت اصلی آن نظام اقتصادی_سیاسی سرمایه محور است .
فعالیت جسمانی کودکان و مدت زمان حضور در بیرون از خانه از سال 1900 تا به امروز 75 درصد کاهش یافته است .این نظام کالا محور,بیشترین سود را زمانی می برد که کودکان وقت خود را در خانه یا فضای بسته ی فروشگاه ها و یا در مقابل مونیتور یا تلویزیون بگذرانند. این نظام, دسترسی اش را به اذهان بچه ها ,هنگامی که موفق به کشف لذت هایی می شوند که خریدنی نیستند, از دست می دهد.حس کودک از زمان , برای انطباق با ضروریات فنآورانه و اقتصادی, دستکاری و تغییر داده می شود. عشق ورزی به کودک به شکل روز افزونی با دادن چیزها بیان می شودو نه گذران وقت با آنها.
به کودکان نوعی نگاه اقتصادی مبتنی بر بهره کشی از سیستم آموزش داده می شود، برای انتقال این دیدگاه ابتدا آنها را نسبت به طبیعت و محیط بیرون بی تفاوت می سازیم, نوعی زندگی که کودک با سیمان و فولاد و کامپیوتر و دستگاه تماس دارد.این می تواند روند تبدیل شدن به موجودی هوشمند وبالغ را دچار اختلال سازد, یاآن را به کل منتفی سازد.
به جای نهادینه سازی دید انتقادی; محافظه کاری آموزش داده می شود تا به جای دنبال نموندن اهداف اصیل ِزندگی, به طور فزاینده ای بدنبال ثروتمند تر شدن باشند .
کودک در سایه فردگرایی بی حدوحصر ,به مصرف کننده ای قابل اعتماد و حتی پر برکت اما شهروندی بی کفایت مبدل می گردد: لذت جویی افراطی, سطحی نگری و از دست دادن احساسات عمیق, قطع پیوند با نظام کهن و نهادینه سازی این باور که جهان جای خطرناکی ست پس فقط به فکر خودت باش.
این نظام بدلیل عدم باور به عدالت محوری; توانایی و تعهد محافظت از زندگی آینده کودکان را در برابر نابرابری ها ندارد و با وجود: فراوانی کالاها و بهبود نسبی خدمات, کیفیت زندگی کودک فقیر شده است.

کودک و طبیعت . پیتر کان , استفن کلرت.ترجمه ی: عبدالحسین وهابزاده . آرش حسینیان
.
.
.
آمل . #مدرسه_طبیعت_تالی_کاک
@Talikaknatureschool
دی ِ نودوشش
عکاسی_با_موبایل از من
.

#شهـــــرزندگی #مدیریت_شهری  #مدرسه #محیط_زیست  #حق_به_شهر #کودک
.
.
.
🔉 @City_PlaceForLiving
.
.
.
https://www.instagram.com/p/BdwwTDSn9p4/
.
📌استثمار م کن تامن نمایش بدهم یا
مستقل هستم به مثابه کنشی شعاری و ابزاری درسپهر #اقتصاد نئو لیبرالی

📎دررستوران رو به صندوق دار
+خانم حالتون خوب به نظر نمی رسه!
- خیلی حالم بده, ببخشید معده م داره سوراخ میشه, تهوع دارم , بازم ببخشید
اصلا مرخصی نمیدن تو هر شرایطی باید باشی, اگرم اصرار کنم می ترسم کس دیگه ای جام بیارن.

چند روز بعد :
+سلام خانم بهتر شدین؟
_ نه حالم خیلی بده.
دیگر ازآن لبخند دلقک وار مرسوم به مشتری هم خبری نبود.

ایجادترس در سیستم #سرمایه_داری از اصول بقاء است. ترس از دست دادن شغل, ترس از بیکاری طولانی, ترس از معیشت که ازسوی سرمایه دار با نیروی همیشه بیکار مازاد به مثابه ابزار تهدید بکار می رود,استثمار کردن و شدن را به امری پذیرفته شده بدل کرده است.
گرچه این امر امروز به طبقه کارگر /کارمند محدود نیست و متخصصانی هم هستند که بدلیل نمایش موفقیت خوداز طریق ابزارهای مصرفی تن به خود استثماری می دهند تا با برندهای وسایل مصرفی خودرا انسانی آگاه و شاد و موفق نمایش دهند.نوعی مصرف مولد زیر سایه رانت و لابی و اگر خوش شانس باشند ارث, آنها را از اتهام لابیگری و رانت خواری تاحدی مبرا می سازد. ارث به مثابه یک اهرم برای افرادتلاشگر و اهل دانش نه تنها بد نیست بلکه یک گزینه خوب هم است. اما آنچه نادرست است ایجاد توهم موفقیت از راه تکیه صرف فرد بر خود است که موفقیت های این گروه را عمده و صرف به تلاش ربط می دهد و از این سو غیرواقع بینی از شرایط جامعه ایجاد می شود که تبعات منفی دارد.
در ایران اغلب #زنان در خانه کمتر از گذشته زیر سلطه #مردان هستنداما در #بازارکار برده کارفرما و سرمایه داری نئو لیبرال ند ولیکن تمایل بیمارگونه و افراطی به استقلال طلبی و مصرف_گرایی به قصد نمایش موفقیت کاذب باعث می شود بردگی پست_مدرن را بپذیرند.

اگر این چرخه ترس بشکند و همه زنان در هر سطحی به حق خودآگاه باشندو به برده بودنشان با افتخار در بازار کار قانع نبوده و از سویی فریب استقلال ظاهری برخی از هموندان خود را نخورند به عمق ثروت و موفقیت شان نفوذ کنند تادرک کنند از راه درست وصرفا باتکیه محض به دانش و اخلاق دردنیای کنونی نمی توان به ثروت های افسانه ای و یا نمایشی افراطی رسید بلکه ارث, لابی و رانت این نمایش کالایی مستهجن را راه انداخته است وهوش اجتماعی با فریب متفاوت است وفقط مارکهای آویزان از سرو بدن دلیل موفقیت نیست, اعتراض به برد ه داری نوین رامی توان آغاز کرد.
بالاهمیشه بالانیست!گاهی کسی زیرپایش را بلند کرده است.
.
#سروش_خانی
.
#شهـــــرزندگی #نئولیبرالیسم

🔉 @City_PlaceForLiving
شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living:
ﺷــــﻬﺮ ... ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ زندگی 378
CiTY ... PLAcE for LiVinG
.
.
.
📌درس اول : شهروند مطالبه محور به مثابه پرکتیس خوب جهت تحقق #حق_به_شهر 🆙

کارفرمای پروژه ی نیاوران از کانادا, تماس گرفتند و گفتند فایل پروژه را برای من بفرستید. پرسیدم چرا؟
گفتند: دو تکه زمین خریدم و میخواهم مجتمع مسکونی بسازم , وسط این دو تکه زمین کلبه قدیمی(حدود صد ساله) قرار دارد و مردم محل می گویند ما با این کلبه قدیمی خاطره داریم و حق نداری آن را خراب کنی ! و برای خراب نکردن آن به شورای شهر مراجعه کردند تا جلوی کار مرا بگیرند.
عکسهای پروژه را میخواهم نشام بدهم تا بگویم ما برای طبیعت ارزش قائل هستیم و نگران نباشید!
.
.
.
📌درس دوم : حکومت محلیِ #مشارکت پذیر به مثابه پرکتیس خوب جهت تحقق حق به شهر🆙

در بسیاری از شهرهای امن و سالم , زمانیکه قرار است پروژه ای در کوچه و یا محله ای ساخته شود از مردم ان کوچه یا محله در مورد نقشه ساختمان جدید نظر خواهی می کنند تا تامطابق با دیدگاه مردم باشد و کلیت هویت ان مکان حفظ شود. شهرو حس مکان مردم مخدوش نگردد. .
.
.
. 📌درس سوم: معمار متعهد به مثابه پرکتیس خوب جهت تحقق حق به شهر🆙
زمانیکه دانشجو بودم در دفتر شارستان کار می کردم , پروژه ای طراحی کردم و وقتی بهروز احمدی برگشت آنرا نشان دادم تا نظر دهد, ایشان گفتند: از بناهای مجاور و اطراف سایت عکس بگیر و بیاور ,نمی توانم نظر بدهم بگویم خوب یا بد است تا ساختمانهای اطراف انرا نبینم و بنا را در ارتباط با انها نسنجم .
.
.
.
بخش هایی از سخنرانی مهندس #محمدرضا_نیکبخت در سمینار بررسی سبکهای رایج معماری . نُه آذر . بخش پرسش و پاسخ .
.
.
عکس : پروژه مسکونی نیاوران .
.
.

#شهـــــرزندگی #معماری #شهرسازی #مدیریت_شهری

🔉 @City_PlaceForLiving

https://www.instagram.com/p/BcIadNsHcCn/
https://www.instagram.com/p/BbrZViJnv1_/

نانی که زندگیست

این خانم بجنوردی سر از آب آسک, درآورده است و نان پخت می کند, به زنان محلی در کسب درآمد کمک می رساند. جای خوشوقتی ست که به #اقتصاد بومی و محلی پیوسته و سر از سکونتگاههای غیررسمی شهرهای کافکایی در نیاورده است. جامعه #سرمایه_داری با تفکر نئولیبرالیستی, مشاغل بومی را نابود می سازد چون همیشه به مازاد نیروی کار جهت بیگاری کشیدن و ترساندن کارگران موجودش در مقابل ساعات های طولانی کار و دستمزد پایین نیاز دارد, بنابراین با عدم خدمت رسانی به شهر ها و روستاهای کوچک و یا دورافتاده, آنها را با زرق و برق شهرها فریب می دهد تا دست از کار و تولید بومی بکشند و به مثابه سوخت ماشین سرمایه داری روانه شهر موعود شوند. یا در مقابل ساعت های طولانی کار و دستمزد ناچیز به از خودبیگانگی برسند یا در این نظام مبتنی بر کسب درآمد ار راه رانت, پس از مدت کوتاهی, بیکار شوند و یا تا به آخر به عنوان مازاد نیروی کار و بیکار باقی بمانند. این زن بجنوردی به همراه خانواده هم به امید یافتن کار, مهاجرت کرد.
مشاغل بومی را حفظ کنیم تا به اقتصاد پایدار و فضاهای سرزنده و متنوع و سالم دست یابیم!
سروش خانی

🔉 @City_PlaceForLiving
https://www.instagram.com/p/BbbqL8VH-Zi/

.
ما بحرانی های خانه خراب!
.
.
.

در جوامعی با اقتصاد نئولیبرالیسمی , بحران فرصتی است برای مطرح شدن عده ای, اظهارنظر های موقت, سمینار ها و نشست های بدون کاربرد که صرفا به مطرح کرن نام و دورهمی بسنده می کند, واکنش های گذرا, ارائه طرح های غیرکاربردی برای دریافت پول. راه برون رفت مشخص است اما چرا همه چیز مانند روال همیشگی چند دهه اخیر خود, معیوب اتفاق میافتد؟ چون در اقتصاد نئولیبرالیستی بدلیل نزدیک بودن سرمایه دار و دولت و از بین رفتن مرزهای میان این دو, توجه به مردم منفعت مالی ندارد در نتیجه افکار ملت باید از سوی توجه به منفعت اجتماعی به سمت توجه به منفعت شخصی سوق داده شود تا به سان هیزم های ماشین سرمایه داری خود را با دولت و سرمایه دار همگام ببینند, اما ملت فقط هیزم هستند می سوزند و نابود می شوند.
در چنین جوامعی مردم صرفا زمان بحران واکنش نشان می دهند چون برای کسب درآمد از شرایط اقتصادی غیر قابل پیش بینی و به سبب اولویت تزریق شده ِ منفعت فردی, نمی توانند در مقابل دولتمردان, روسا و وجدان خود حرف حق بزنند. در بلبشوی بحران همیشه اندکی آزادیبیان بیشتر وجود دارد که از سوی دولت اعطا می شود ,آنهم به منزله سوپاپ اطمینانِ بازتولید عمر دولت!
دیوید_هاروی زمانیکه مفهوم حق_به_شهر را تبیین کرد ,گفته است: باید از خودمان شروع کنیم!
پس بیایید از خود شروع کنیم. به جای سقوط تصاعدی در ورطه منفعت فردی, منفعت جمع را سر لوحه قرار دهیم, به موفقیت نمایی های ظاهری بسنده نکنیم, تا شهرهای مان فضای رفاه و آسایش برای همه باشد.
واکنش های منبعث از احساس درزمان بحران که مداوم هم نیست , گشایشی در پی ندارد, به جای نشست ها ودورهمی های نخبه نما فکر کنیم چرا اگر در میان صد نشست یک طرح یامقاله خوب ارایه می گردد ضمانت اجرایی ندارد.صدها مقاله در سایت ها بارگذاری می شود تا از هموندان عقب نمانند! ولیکن تا زمانیکه سرمایه داری اجتماعی جایگزین سرمایه داری کلاسیک نشود , وضع بدین منوال است, تا زمانیکه سرمایه فکری, انسانی و اجتماعی جایگزین سرمایه مالی صرف نشود همین خواهد بود.
این تغییرات مانند گذشته باانقلاب کالبدی ایجاد نمی شود بلکه با انقلاب در اندیشه واقدامات مداوم و کوچک اثر بخش محقق می گردد.
خانه و جسم و روح این مردم را زلزله تخریب نکرده است,من و توی سودجو تخریب کردیم!
کالا نباشیم که با پول قابل مبادله است,خودفروش نباشیم, انسان باشیم و اندیشه کنیم!
سروش خانی
.
.
.
#شهرسازی #معماری #زلزله
.
.
.
🔉 @City_PlaceForLiving
https://www.instagram.com/p/BZ1r7MOH8rY/
ﺷــــﻬﺮ ... ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ زندگی 372
CiTY ... PLAcE for LiVinG
.
.
.
#یارانه برزیلی به مثابه ابزار #فقرزدایی #آموزش و بهداشت کودکان + #توانمندسازی زنان 🆙 شهر شاد 🔆
.
.
.

مدل برزیلی فقرزدایی، بر مبنای یارانه نقدی مشروط (conditional cash transfer) بنا شده و کمک هزینه خانواده ( BolsaFamili) نامیده می‌شود. و از سال ۲۰۰۳ آغازشده است .دریافت این یارانه نقدی ,مشروط بر حضور منظم کودکان ۵ تا ۱۸ ساله خانوارهای فقیر در کلاس درس و نیز چک‌آپ‌های پزشکی بوده و از دیگر سو مشروط بر واریز کامل یارانه نقدی به حساب مادر خانوار است.
در چارچوب این برنامه، ابتدای هر سال، یک رقم درآمدی به‌عنوان « خط_فقر » به‌طور رسمی اعلام می‌شود. رقم خط فقر، به شکلی اعلام می‌شود که تقریبا ۲۵ ٪ کم‌درآمدتر از جمعیت کشور، مشمول دریافت یارانه نقدی شوند. کلیه خانوارهایی که خودشان اعلام کنند درآمد شان از رقم رسمی «خط فقر» کمتر است، می‌توانند یارانه نقدی دریافت کنند.
اسامی کلیه خانوارهای دریافت‌کننده یارانه نقدی، به همراه رقم دریافتی و مدت زمان دریافت یارانه نقدی، در یک سایت رسمی و دارای امکان جستجو اعلام می‌شود:
http://www.transparencia.gov.br/
هر ماه درصدی از خانوارهای دریافت‌کننده یارانه نقدی، هم از نظر میزان درآمد ماهانه و هم از نظر نظم حضور کودکان در مدرسه و نیز چک‌آپ‌های پزشکی، به دقت بررسی می‌شوند و در صورت اثبات تخلف خانوار، جریمه‌های سنگینی برای خانوار در نظر گرفته خواهد شد.
کل یارانه نقدی هر خانوار مشمول دریافت یارانه، به «مادر خانوار» پرداخت می‌شود (مگر زمانی‌که مادر خانوار در قید حیات نباشد). به این ترتیب یکی از کارکردهای غیرمستقیم این «یارانه نقدی مشروط»، ارتقای جایگاه زنان و کاهش تبعیض جنسیتی در خانوارهای محروم‌تر کشور برزیل است.
در ۱۰ سال اخیر، مراکز پژوهشی و نهادهای سیاست‌ گذاری و NGO های ۶۳ کشور دنیا، به مطالعات میدانی در زمینه برنامه یارانه نقدی مشروط در برزیل پرداخته‌اند و بخشی از این مطالعات به طراحی برنامه‌های مشابهی با ابعاد کوچک‌تر در کشورهای مختلف منجر شده است.
متن خبر از دنیای اقتصاد
.
.
.

پی نوشت : خوب است ما هم این روند را پی ریزی کنیم .🆙

🔉 @City_PlaceForLiving
📌باز آمد بوی ماه مهر ,
بوی ماه #مدرسه


من اگربه جای والدین کودکان محروم بودم,برای ماه مهر هیچ "خرده" کمکی را از هیچ شخص و #خیریه ای نمی پذیرفتم.
تحت سرپرستی "حمایت مادی یا حمایت تام " بصورت مداوم بحث ش جداست. #مدرسه_سازی و #آموزش و تدریس و #درمان رایگان کودکان بحث ش جداست.اماامان ازاین خرده کمک های بورژوازی ایرانیزه شده که نمایش فخر آمیز متعفن موقعیت است تا دادن سهم خودِ توده مردم از حق به جامعه با نام کمک مردمی ولی بکام #سرمایه_داری مالی ِ وقیح ! .من اگر جای این والدین بودم ,می گفتم به جایش از رانت های کوچک و بزرگتان دست بشویید که یک عمر محتاج شما نباشیم ,چشممان به دستان شما نباشد ,خودمان عقل و شعور داریم اما بساطمان از رانت و ارث خالیست.ما اسباب بازی نیستیم که هر وقت خواست و مصلحت شما بود, از کمد بیرون بیاییم و زندگی کنیم . ما ابزار ماهیگیری می خواهیم نه ماهی .چون با این وضع کودکان ما درس هم بخوانند در کار یابی درجا می زنند ,و چون پول و پارتی ندارند ,یا باید باج بدهند یا با تحصیلات ,در مشاغلی که نیاز به #تحصیلات ندارد مشغول شوند ! بساط سرمایه داری را برچینید تا همه نفس بکشند , جامعه , #اجتماع شود نه محل تنفس ماهی های گوشتخوار !
این خیریه ها و کمک های مردمی " خواسته و یا در بیشتر مواقع ازروی ناآگاهی و ناخواسته ", با کمک به بقای سرطان سرمایه داری #نئولیبرالیسم ی, خون و غرور و زندگی تهیدستان را می مکند . آنها کمک میکنند از ارثیه شان ,اما #مطالبه نمی کنند از بهر عقل شان ,جامعه ای بهتر را , چرا که می ترسند به آن علت از زندگی مصرفی خود باز بمانند. ابتذال این کمک ها از سیاه بختی تهیدستان ایرانی ,سیاه تر است .
#اعتیاد و #بیکاری را رفع کنید , نگویید که به دولت مربوط است که در وهله اول به شما مردم مربوط است که چه چیز و چه کسان را و چرا انتخاب می کنید!
دفتر و ژاکت و مداد رنگی بدون اقدامات نهادی دوای درد کودک ی باپدرمعتاد وبیکار یاخانواده کم درآمد کارگر ی نیست !
درد لبخند کودکان بی نوا در برابر این کمک ها که قربانی وقاحت جامعه سرمایه داری شده اند و هنوز محرومیتهایی بیش از مداد رنگی در انتظارشان است را نمی دانند , از قتل عام میانماری ها بدتر است!
اگر نمی خواهیدشرایط رادرست کنید,مدادرنگی بدست ,راه نیافتید و سیاهی ها را, باسمه ای محو نکنید.این نیروها از بین نمی روند شایدموقت خاموش شوند اماروزی طغیان می کنند ,البته برای توی کمک کننده نمایشی که فرقی نمیکند, بلیطت رامی خری و دِفرار! بقاء سرمایه داری می خرند درازای کمک;
امان از گدای عقل.
#سروش_خانی
.
#اقتصاد
.
.
.
🔉 @City_PlaceForLiving
Ещё