شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living

#کووید19
Канал
Путешествия
Недвижимость
Лингвистика
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living
@City_PlaceForLivingПродвигать
209
подписчиков
513
фото
72
видео
383
ссылки
@SoroushKhani
چیزی در بیرون اتفاق می افتد
#اندریانا_آئودیشو
برگردان: #سروش_خانی


📌اتفاقات پرشمار، تلخ و دهشتناکی رخ می دهند. ما، در اکثر موارد؛ اخبار پیرامون را از طریق مونیتور های لپ تاپ، کامپیوتر و موبایل پیگیری می کنیم. متن پیش رو با مقایسه ای از شرایط فاصله اجتماعی در زمان کووید و پیگیری اخبار از پشت مونیتورها؛ پرسش هایی را در مورد رابطه ما و اخباری که شبیه سازی و ارائه می شوند؛ پیش می نهد:
دو قاب پنجره: قاب اول در طبقه نهم هتل مرتفع الرشید در بغداد. قاب دوم، متعلق آپارتمان همکف من در سیدنی. دو نوع صفحه نمایش: اولی؛ در تلویزیون هایی در خانه های مخاطبان جهانی که به پوشش زنده شبکه خبری کابلی از جنگ خلیج فارس در سال 1991 متصل بودند، و دومی؛ در مک بوک پرو 14 اینچی من که در طول قرنطینه کووید 19 در سال 2020 رابط من با خارج، از طریق نرم افزار «زوم» و گزارش های خبری روزانه بوده است.

چگونه ممکن است بیماری همه گیری که ما در زمانه کنونی آنرا تجربه می کنیم، با پوشش خبری پخش اخبار جنگ خلیج فارس در اوایل دهه 1990 مرتبط باشد؟
هر دو رویداد؛ به دلیل خطر سفر به خارج از خانه، چه به میدان نبرد بغداد و چه در مناطق اجتماعی که ممکن است کووید 19 در آنجا شیوع یابد، مستلزم محدودشدگی _حبس_ بدن بودند. هم پنجره هتل و هم صفحه لپ‌تاپ به دستگاههای بینایی بدل می‌شوند که بیننده محبوس را به جهان بزرگ‌تر پیوند می‌دهند. هر سناریو به شرایط فضایی پیچیده ای بستگی دارد که تمایز میان فاصله و نزدیکی را محو می سازد _محو شدگی که مستلزم سطوح مختلفی از خطر و شبیه سازی است، با توجه به اینکه؛ شخص از لحاظ کالبدی در حال تجربه، مشاهده و گزارش دادن، یا؛ صرفاً دریافت گزارش از یک رویداد است.
پنجره و صفحه‌نمایش، که دستگاهی برای دیدن و اتصال در پوشش زنده سی ان ان و همه‌گیری کووید 19 فراهم کرده‌اند، پرسش های بنیادینی در مورد روابط ما با واقعیت‌های پیچیده این درگیری ها ومناقشات ایجاد می‌کنند. البته؛ چنین تجربه ای برای همه نه بدن زدائی شده است و نه واسطه مند. خود انزوائی، فاصله گذاری اجتماعی و دسترسی به صفحه نمایش؛ گزینه های در اولویت هستند. شهروندان بغداد و کارکنان خط مقدم بیماری همه گیر، بدنمند و بی واسطه مبارزه می کنند و حضور دارند. با این حال؛ آن‌ها هم، مصرف‌کننده اخبار هستند، و در بازگشت از خط مقدم به فضای داخلی خانه‌هایشان _یا چک کردن گوشی‌هایشان در حین کار_ در محیط شبیه‌سازی‌شده قرار می‌گیرند. اینگونه بنظر می‌رسد که فکر می‌کنیم به درگیری ها نزدیک‌تر می‌شویم، زیرا؛ مشاهده این مناقشات توسط نمایشگرها تسهیل می‌شوند، و ما؛ بیش از پیش در بطن این شبیه‌سازی‌ها قرار می‌گیریم. منظره پنجره برایم یادآور این است که من فقط دور را از نزدیک تماشا کرده ام.

متن کامل در اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8901
🔊 @City_PlaceForLiving
.
.
.
#کووید19 #وانموده #وانمود #شبیه_سازی #معماری_و_جنگ #ویروس_کرونا_و_معماری
.
چیزی در بیرون اتفاق می افتد
اندریانا آئودیشو
برگردان: سروش خانی

متن کامل در اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8901
🔊 @City_PlaceForLiving
.
.
.
#کووید19 #وانموده #وانمود #شبیه_سازی #معماری_و_جنگ #ویروس_کرونا_و_معماری
.
کودتایی که درباره آن صحبت نمی کنیم . قسمت دوم
#شوشانا_زوبوف
برگردان: #سروش_خانی


درسال 1966، پیتر برگر و توماس لاکمن در کتاب مهم خود بانام «ساخت اجتماعی واقعیت» نظریه کلیدی خود را مطرح ساختند:«زندگی روزمره»ای که مابه مثابه«واقعیت»آنراتجربه می کنیم؛عاملانه ومداوم توسط ماساخته شده است.و درادامه می نویسند:«همه جوامع درمواجهه با آشوب ساخته شده اند».
به جریان ترافیک فکر کنید: در جهان؛ به تعداد کافی افسر پلیس برای اطمینان از توقف هر خودرو سر هر چراغ قرمز وجود ندارد، با این حال؛ در هر تقاطعی بحث یا دعوا رخ نمی دهد. به این دلیل که در جوامع بسامان، همه ما می دانیم که چراغ قرمز این اختیار را دارد تا ما را متوقف کند و چراغ سبز مجاز است که اجازه عبور دهد. عقل سلیم بدین معنی است که هر یک از ما بر اساس آنچه که همه می دانیم عمل می کنیم، در حالی که؛ اعتماد داریم دیگران نیز چنین خواهند کرد. ما فقط از قوانین تبعیت نمی کنیم؛ ما با هم، در حال ایجاد نظم هستیم. پاداش مان این است که در جهانی زندگی کنیم که در آن با احتمال بیشتری به مقصد می‌رسیم و با خیال راحت به خانه بر می گردیم؛ زیرا می‌توانیم به عقل سلیم یکدیگر اعتماد داشته باشیم. و هیچ جامعه ای بدون آن قابل دوام نیست.
برگر و لاکمن می نویسند: «همه جوامع در مواجهه با آشوب ساخته شده اند». از آنجایی که هنجارها خلاصه‌ای از عقل سلیم ما هستند، نقض هنجار، جوهره تروریسم است . الکس پی اشمید و آلبرت جی. جونگمن در «تروریسم سیاسی»، متنی که به طور گسترده در این زمینه مورد استناد قرار گرفته است، می نویسند: «نقض هنجارها، مخاطبان هوشیاری فراتر از هدف ترور ایجاد می کند.» کلیه افراد؛ شوک، سرگردانی و ترس را تجربه می کنند. مشروعیت و تداوم نهادهای ما ضروری است، زیرا؛ آنها با رسمیت بخشیدن به عقل سلیم از ما در برابر آشوب محافظت می کنند.
مرگ پادشاهان و انتقال مسالمت آمیز قدرت در دموکراسی ها لحظات مهمی اند که آسیب پذیری جامعه را تشدید می کنند. برخورد حداکثری هنجارها و قوانین هدایتگرِ این بزنگاه ها با مقوله نقض و اختلال در این روند، اقدام درستی است. آقای ترامپ و متحدانش یک کمپین دروغ پراکنی در زمینه تقلب انتخاباتی را تحت پیگرد قانونی قرار دادند که در نهایت به خشونت کشیده شد. هدف مستقیم؛ حداکثر آسیب پذیری نهادی به دموکراسی آمریکایی و اساسی ترین هنجارهای آن بود. به این ترتیب؛ بیان افراطی آشوبِ شناختی به مثابه شکلی از تروریسم شناختی است. عزم آقای زاکربرگ برای اختصاص ماشین اقتصادی خود به این هدف، او را به یکی از کمک کنندگان این حمله بدل می سازد.
هیچ جامعه ای نمی تواند همواره همه چیز را کنترل کند، حداقل یک جامعه دموکراتیک. یک جامعه سالم متکی بر اجماع است در زمینه آنچه که انحراف و آنچه که هنجار می باشد. دموکرات ها خون می نوشند؟ حتما چرا که نه؟ هیدروکسی کلروکین برای کووید-19؟ درست از این طریق! به کنگره حمله کنید و از آقای ترامپ دیکتاتور بسازید؟ بله، همینکار را کردیم.
با تکامل عقل سلیم، جامعه خود را احیا می کند. این امر مستلزم نهادهای قابل اعتماد، شفاف و نهادهای مقرر گفتمان اجتماعی است، به ویژه؛ زمانی که ما در موضع مخالف قرار می گیریم. درعوض، عکس این اتفاق افتاده است، تقریباً بیست سال از جهانی می گذرد که تحت سلطه یک نهاد سیاسی-اقتصادی ست که به مثابه ماشین آشوب بمنظور رانت است، و نقض هنجارها در آن، کلید درآمد.
رسانه‌های اجتماعی یک میدان عمومی نیستند، بلکه میدانی خصوصی اند که توسط عملیات ماشینی و الزامات اقتصادی آن اداره می‌شوند، قادر نیستند و تمایلی به تشخیص حقیقت از دروغ یا احیا از تخریب ندارند.
شرایط جهان امروز؛ تمدن اطلاعاتی نوینی است که هنوز جایگاه خود را در دموکراسی پیدا نکرده است.تا زمانیکه اقتصاد نظارتی را متوقف نکنیم و مجوز سرقت را که به عملیات ضداجتماعی آن مشروعیت می بخشد؛ لغو ننماییم، اقتصاد اساسی و عملیات نظارتی تجاری را به چالش نکشیم، کودتای شناختی؛ تضعیف شده و در نهایت خود دموکراسی را دگرگون خواهد کرد و در نهایت کودتای دیگری به ایجادوتشدید بحران های جدیدادامه خواهد داد.حال؛چه باید کرد؟


متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8673
🔊 @City_PlaceForLiving


#عصر_سرمایه_داری_نظارتی #سرمایه_داری_نظارتی #آشوب_شناختی #تروریسم_شناختی #تروریسم_سیاسی #پیتر_برگر #توماس_لاکمن #دموکراسی #تروریسم #تمدن_اطلاعاتی #جامعه_اطلاعاتی #رسانه_های_اجتماعی #انقلاب_دیجیتال #جامعه_دیجیتال #شهروند_دیجیتال #ضد_تراست #لارنس_فریدمن #حق_دانستن #زندگی_روزمره #نابرابری_شناختی #استثنا_نظارتی #فیس_بوک #گوگل #آمازون #اقتصاد_نظارتی #کووید19 #کروناویروس
.
کودتایی که درباره آن صحبت نمی کنیم . قسمت اول
#شوشانا_زوبوف
برگردان: #سروش_خانی

دو دهه پیش؛ دولت آمریکا درب ورود دموکراسی را بر روی شرکت های اینترنتی نوپای کالیفرنیایی گشود، آتشی گرم و پذیرا برای استقبال از شرکت ها روشن شد. در سالهای بعد، یک جامعه نظارتی در آن فضا بوجود آمد، یک بینش اجتماعی که بر حسب نیازهای متمایز اما متقابل آژانسهای اطلاعاتی عمومی و شرکتهای اینترنتی خصوصی متولد شد، هر دو؛ با رویای آگاهی کامل از اطلاعات، جادو شده بودند. بیست سال بعد، آتش زبانه کشید و در 6 ژانویه، کاخ دموکراسی را سوزاند.
من دقیقاً 42 سال را صرف مطالعه ظهور عصر دیجیتال به مثابه یک نیروی اقتصادی کرده ام، که هدایتگر تحول تمدنی ما به سمت تمدن اطلاعاتی است. در دو دهه اخیر، پیامدهای این برادری سیاسی-اقتصادی غافلگیرکننده را مشاهده کرده ام، زیرا این شرکت های نوپا به امپراتوری های نظارتی بدل شدند و توسط معماری های جهانی نظارت، تحلیل، هدف گذاری و پیش بینی رفتاری قدرت یافتند که من آن را سرمایه داری نظارتی نامیده ام. امپراتوری های نوین با استحکام قابلیت های نظارتی خود و بخاطر منافع نظارتی خود؛ کودتای شناختیِ (کودتای دانش محور/ epistemic coup) اساساً ضد دموکراتیکی را بوجود آوردند که با تمرکز و حجم بی سابقه ای از دانش اطلاعاتی درباره ما و قدرت غیر پاسخگویی که به چنین دانشی دست می یابد، مشخص شده است.
در تمدن اطلاعاتی، جوامع با پرسش هایی در زمینه دانش تعریف می شوند - چگونگی توزیع، اقتدار حاکم بر توزیع آن و قدرتی که از آن اقتدار محافظت می کند. چه کسی می داند؟ چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی بداند؟ چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی تصمیم بگیرد چه کسی بداند؟ اگرچه ما سرمایه داران نظارتی را هرگز برای حکمرانی انتخاب نکرده ایم؛ آنها اکنون پاسخ هر پرسش را در اختیار دارند. این؛ ماهیت «کودتای شناختی» است. تأثیرات آن در جهان واقعی احساس می شود، جایی که؛ آنها، واقعیت به اشتراک گذارده شده را مخدوش، گفتمان اجتماعی را مسموم، سیاست های دموکراتیک را فلج می کنند و گاهی اوقات منجر به خشونت و مرگ می گردند. آشوبِ شناختی با تضعیف جامعه دموکراتیک، زمینه را برای سلطهء شناختی آماده می سازد- در شورشی که در کنگره ایالات متحده رخ داد بسیار مشهود بود. حقیقت غیرقابل تحمل شرایط کنونی ما این است که لیبرال دموکراسی ها در سرتاسر جهان ، مالکیت و اداره همه چیزهای دیجیتالی را به اقتصاد سیاسی ناشی از سرمایه نظارتی خصوصی واگذار کرده اند، واگذاری ای که اکنون با دموکراسی بر سر حقوق و اصول اساسی که نظم اجتماعی ما را در این قرن مشخص خواهد کرد؛ رقابت تنگاتنگی دارد. ما ممکن است دموکراسی داشته باشیم، یا؛ جامعه نظارتی، اما نمی توانیم هر دو را با هم داشته باشیم. یک جامعه نظارتی دموکراتیک محال وجودی و سیاسی است.
ما باید به این باور برسیم، که آثار مخرب آشوب شناختی، هزینه اجتناب ناپذیر حقوق گرامی داشت آزادی بیان است؟ خیر. همانطور که سطوح فاجعه بار دی اکسید کربن در جو زمین، پیامد سوزاندن سوخت های فسیلی است، آشوب شناختی نیز پیامد عملیات تجاری مبتنی بر سرمایه داری نظارتی است که با تعهدات سیاسی تشدید شده و توسط یک رویای 20 ساله برای کسب اطلاعات کامل به حرکت در آمده که به کابوس بدل شده است. سپس طاعون به آمریکا آمد و جنایات رسانه های ضد اجتماعی را به حریقی غیر قابل مهار بدل ساخت.

متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8665
🔊 @City_PlaceForLiving


#سرمایه_داری_نظارتی #آشوب_شناختی #حقوق_شناختی #کودتای_شناختی #دموکراسی #سلطه_شناختی #نابرابری_شناختی #استثناء_نظارتی #حق_به_دروغ #فیس_بوک #گوگل #آمازون #اقتصاد_نظارتی #اینفودمی #کووید19 #کروناویروس #رسانه #شبکه_اجتماعی
.
اندیشیدن از مجرای پاسخ های کووید 19 با فوکو – قسمت سوم

 

#متیو_جی_هانا باهمکاری جان سیمون هوتا و کریستف شمان

برگردان: #سروش_خانی

 

یکی از بینش های مهم فوکو درباره حکومت مندی این است که "آزادی" از نظر سیاسی نه فقط به معنای عام توانایی همیشگی برای عملی غیر از آنچه جریان دارد، بلکه؛ همچنین، همواره به مثابه یک ساختار ویژه مرتبط با انواع مختلف روابط قدرت اجتماعی است.

قرنطینه با استناد به "آزادی" به مثابه چیزیکه باید محافظت گردد، توجیه می شود. قرنطینه محدود، اغلب در بیانیه های رسمی سیاستمداران با "حق ها" پیوند خورده است، بنابراین حاکی از ارتباط شهروندی دموکراتیک است. با این حال؛ با دقت نظر عمیق تری، آزادی در راستای محافظت، به مثابه ساختاری متصل به عقلانیت حکومت مندی لیبرال تلقی می گردد، نه عقلانیت شهروندی لیبرال. این امر بویژه در مورد قوانین توصیه شده دولت ها برای کاهش تماس ، که فقط به "آزادی هایی" اشاره می شود که به بهره وری و رفاه جمعیت کمک می کنند (سفر به محل کار، مصرف، ورزش بدنی)، کاملاً روشن است.

سیاستمداران یا متولیان نهادها بر لزوم حمایت از "آزادی های" دموکراتیک در مشارکت در تصمیم گیری ها اعتقاد چندانی ندارند. کاملاً برعکس: آزادی اجتماعات به مثابه یک خطر زیست سیاسی شناخته می شود، و بدین ترتیب؛  تاکنون راهکارهای جایگزین یا توسعه نرم افزاری و سخت افزاریمجازیِ تحت حمایت از نظر تکنولوژی برای تعامل عمومی؛ محدود به حوزه تولید، مصرف و داوطلب شدن بوده است، نه مباحثه یا مشارکت عمومی.

در "اقتصاد دولتی" غالب، بحث دموکراتیک در اینجا کمینه به طور ضمنی به مثابه یک امر لوکس در اوقات عادی تلقی می گردد. صداهای مخالف یا پرسش گر به مثابه اعمال غیر میهن پرستانه یا خطرناک تلقی می گردند.

آزادی باید مطابق با اهداف زیست قدرت اعمال گردد. این؛ گریزی تاریخی از هژمونی طولانی ساختارهای نئولیبرالی آزادی است، به موجب آن ما باید مانند شرکت هایی عمل کنیم که صرفاً در پی حفظ منافع خود هستند. شکل جدیدی از آزادی با مسئولیت پذیری اعمال شده در شرایط فعلی  و ترکیبی التقاطی از منطق های انضباطی و لیبرال-دولتی - رویه گسترده "خود قرنطینه گی" است.

 

هنر لیبرال حاکمیت- متکی بر رشد ترس و اضطراب در ترکیب با عقلانیت ابزاری است. پرورش ترس و اضطراب نیز ممکن است در طولانی مدت پایدار نباشد. اگر کووید 19 با کاهش نرخ شیوع تحت کنترل قرار گیرد، بدیهی است که این تشویش ها آرام خواهد شد. این احتمال نیز وجود دارد که در طولانی مدت، ویژگی های جدید و وحشت زای زندگی روزمره بتدریج به روال عادی بدل گردند. سرانجام، اگر اقدامات اجرایی تا این مرحله با وخامت سیستم های بهداشتی و صدها هزار مرگ، مانع از وخیم شدن شدید اوضاع نگردد، تصمیماتی که تاکنون توسط دولت ها گرفته شده است، اعتبار گذشته را از دست می دهند.

مسائل آزادی، مشارکت دموکراتیک و ضد حکومتی احتمالاً برجسته تر خواهند شد، زیرا جوامع بتدریج به "بازگشت به حالت عادی" نزدیک می شوند: پرسش این است، کدام حالت عادی؟ با در نظر گرفتن بحران زیست محیطی و همچنین با توجه به افزایش آگاهی از هزینه های انسانی پیرامون شکل شتابنده سرمایه داری جهانی نئولیبرالیزه که تا زمان بدل شدن ویروس به یک مسئله جهانی حرف اول را می زد، واضح به نظر می رسد کهاصل غالبی که مدتها قابل تصور بوده: -"هیچ گزینه جایگزین وجود ندارد"-؛ بطور قطع اعتبار خود را از دست داده است.

در یک فهم فوکویی، این سپهرهای پیچیده قدرت به طور روزمره؛ روزن هایی برای اشکال مختلف مقاومت و براندازی خلق می نمایند.

 

متن کامل بر اتووود:

 

🌐https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7497     

🔊 @City_PlaceForLiving

 

 

#میشل_فوکو #پندمی #زیست_قدرت #زیست_سیاست #بهداشت_سیاسی #مرگ_سیاست  #کووید19 #کرونا #پساکرونا #پزشکی_سازی_سیاست #وضعیت_استثنایی #نئولیبرالیسم #نئولیبرال #دموکراسی #رفاه_گرایی  #شکاف_طبقاتی #داروینیسم_اجتماعی #سرمایه_داری_نظارتی #مشارکت_دموکراتیک

.

 
اندیشیدن از مجرای پاسخ های کووید 19 با فوکو – قسمت دوم

 

#متیو_جی_هانا باهمکاری جان سیمون هوتا و کریستف شمان

برگردان: #سروش_خانی

 

موضوعات گردش و ایمنی که درقسمت اول مورد بررسی قرار گرفتند؛ ضرورتا با تغییر "پرکتیس های تقسیم بندی" همراهند که به پیکربندی و باز پیکربندی گروه بندی انسانها در بُعد جمعیتی- ملت ، قومیت ، طبقه و خانواده - می پردازند.

روابط امتیازی و محرومیت ناشی از آن مورد دیگری است که از منظر قرارگیری در معرض و آسیب پذیری ویروس تعریف شده است. محدودیت های موجود در بسیاری از کشورها به معنای بازتمرکزگرایی اجباری روابط اجتماعی و تصمیم گیری نسبت به واحدهای خانوادگی یا خانگی است. بطور کلی؛ نحوه برخورد حکومت با گروه بندی های مورد اشاره نه بر حسب ماهیت آنها و سرشت شرایط جاری بلکه بر حسب خواست و منفعت حکومت در کشمکش میان سوژه انسان و سرمایه است که از طریق ابزارهای متفاوت کنترل خود را اعمال می دارد. حکومت تصمیم می گیرد چه کسانی ارزش زیستن دارند و یا باید بمیرند، که فوکو  آن را به مثابه یک ویژگی تکرار شونده در زیست قدرت مدرن شناخته وآشیل امبمبه آن را در انگاره خود از "مرگ سیاست" شرح داده است. در این قسمت با ارائه نمونه های موردی؛ داروینیسم اجتماعی مستتر در تصمیمات حکومتی بظاهر مطلوب برای همگان آشکار می گردد.

 

متن کامل بر اتووود:

 

🌐https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7485     

🔊 @City_PlaceForLiving

 

 

#میشل_فوکو #پندمی #زیست_قدرت #زیست_سیاست #بهداشت_سیاسی #مرگ_سیاست  #کووید19 #کرونا #پساکرونا #پزشکی_سازی_سیاست #وضعیت_استثنایی #نئولیبرالیسم #نئولیبرال #دموکراسی #نازیسم #رفاه_گرایی #خانواده #طبقه #قومیت #مردسالاری #مهاجران #آشیل_امبمبه #نژاد_پرستی #شکاف_طبقاتی #تبعیض_نژادی #داروینیسم_اجتماعی #سرمایه_داری_نظارتی
.
اندیشیدن از مجرای پاسخ های کووید 19 با فوکو – قسمت اول

#متیو_جی_هانا باهمکاری جان سیمون هوتا و کریستف شمان
برگردان: #سروش_خانی

طی ماه های اخیر، رشد بی سابقه ای از کمک های علمی حیاتی با هدف منطقی سازی پاسخ های سیاسی به پندمی کووید19 رخ داده است. نه تنها پیگیری مداخلات و مشارکتهای متنوعی که در مقیاس جهانی انجام شده اند، بطور فزاینده ای دشوار است؛ نوشتن در طی یک پندمی، بیش از خود وقایع در حال وقوع؛ خطر آشکار سازی چارچوب های نظری از پیش موجود را بهمراه دارد. این امر به ویژه در مواردی قابل استناد است که نظریه پردازان، پندمی را به مثابه "ماده خامی در جهت حدس و گمان متافیزیکی" در نظر می گیرند. برخی از ایده های میشل فوکو، بر اساس روش شناسی او که همیشه بجای تجسم انتزاعی، به سمت تجزیه و تحلیل تجربی و تاریخی متمرکز بوده اند، ضمن ایجاد امکان درک دقیق وقایع در حال وقوع، می توانند از خطرات احتمالی پیشگیری نمایند.

از دیدگاه فوكویی، وضع موجود به وضوح نوعی سپهرآرایی ست كه در آن عناصر حاكمیت، انظباط، زیست قدرت، زیست سیاست و حکومت گری -و همچنین موقعیت جغرافیایی و به سرعت در حال تغییر- به روشهای ناعادلانه و نامتوازنی ادغام شده اند. در این مقاله به "آنچه باید انجام داد" کمتر پرداخته شده؛ بجای آن، سعی داریم با استناد به نوشته ها و بحث های فوکو ، و با توجه به ظرفیت متناقض زیست سياسی تک تک بدن ها به ارائه نمونه هایی از برخی موضوعات و مسائلی بپردازیم که اتخاذ رویکرد فوکویی نسبت به آنها موجب تسکین، کمک، آسان سازی و تحمل پذیری قوی تر و موثر تری می گردد.

متن کامل بر اتووود:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7448
🔊 @City_PlaceForLiving



#میشل_فوکو #پندمی #زیست_قدرت #زیست_سیاست #بهداشت_سیاسی #مرگ_سیاست #کووید19 #کرونا #پساکرونا #پزشکی_سازی_سیاست #وضعیت_استثنایی #پیمان_امنیتی #جورجیو_آگامبن #نئولیبرالیسم #نئولیبرال #دموکراسی #نازیسم #دشمن_داخلی #کارل_اشمیت #رفاه_گرایی #کانت
.
درسهایی از سال کوویدی
#یووال_نوح_هراری
برگردان: #سروش_خانی

در طی یک سال دستاوردهای علمی -و شکست های سیاسی- در پیشگاه آینده؛ چه می توان آموخت؟ بسیاری از مردم بر این باورند که ویروس کرونا با تلفات بسیار زیاد منجر به ناتوانی بشریت در برابر قدرت طبیعت شده است. در واقع، سال 2020 نشان داده که بشریت ناتوان نیست. اپیدمی ها؛ دیگر نیروهای غیرقابل کنترل طبیعت نیستند. علم؛ آنها را به چالشی قابل کنترل بدل ساخته است.
در کمتر از یک سال چندین واکسن موثر به تولید انبوه رسیدند. در جنگ بین انسان ها و عوامل بیماری زا، هرگز انسان ها تا این حد قدرتمند نبوده اند.
در کنار دستاوردهای بی سابقه زیست فنآوری، در سال کوویدی، قدرت فنآوری اطلاعات مورد اهمیت ویژه قرار گرفت. در سال 2020 نظارت دیجیتال، پایش و تعیین ناقلین بیماری را بسیار آسان تر کرد، به این معنی که قرنطینه می تواند انتخابی تر و موثرتر باشد. حتی مهمتر از آن، اتوماسیون و اینترنت، زیست پذیری در قرنطینه را کمینه در کشورهای پیشرفته زنده نگه داشته اند. در بیشتر کشورهای توسعه یافته انقلاب دیجیتال همه چیز را تغییر داد.
در این متن؛ هراری با توجه به انقلاب دیجیتال و حرکت بسوی نوعی زیست آنلاین، به زیرساخت های دیجیتال و همبستگی متخصصان جهانی اشاره می کند و با ذکر نمونه هایی، دلیل مرگ و میرها را نه ضعف حوزه های پزشکی و فناآوری، تحرکات انسانی و عدم توانایی بشر بلکه تصمیمات نادرست سیاسی می داند. موفقیت های بی سابقه علمی و فناوری سال 2020 بحران کووید 19 را حل نکرد. بلکه؛ این اپیدمی از یک فاجعه طبیعی به یک معضل سیاسی بدل شد. این سیاستمداران هستند که باید میان ملاحظات پزشکی، اقتصادی و اجتماعی موازنه ایجاد کرده و یک سیاست جامع ارائه دهند. اما دیجیتالی شدن و نظارت، حریم خصوصی ما را به خطر می اندازد و راه را برای ظهور رژیم های توتالیتر بی سابقه می گشاید. در سال 2020، نظارت گسترده، قانونی تر و رایج تر شده است. مبارزه با اپیدمی مهم است، اما آیا ارزش دارد که در این راه آزادی مان را از دست بدهیم؟ این وظیفه سیاستمداران است تا مهندسین؛ که تعادل مناسبی بین نظارت مثمر ثمر و کابوس های دیستوپیایی بیابند.
یکی از دلایل فاصله بین موفقیت علمی و شکست سیاسی این است که دانشمندان، در سطح جهانی بایکدیگر همکاری می کنند، در حالیکه سیاستمداران تمایل به خصومت دارند. به طور خاص، "رویکرد ملی گرایی در واکسیناسیون" نوع جدیدی از نابرابری جهانی را بین کشورهایی که قادر به واکسیناسیون جمعیت خود هستند و کشورهایی که چنین نیستند؛ ایجاد می کند.
در شرایط اضطراری کنونی؛ همکاری جهانی، نوع دوستی نیست. بلکه؛ این امر برای تأمین منافع ملی؛ ضروری است. امروز؛ بشر دانش و ابزار لازم را برای پیشگیری از شیوع عامل بیماری زای جدید و پاندمی شدن در اختیار دارد. اگر؛ با این وجود، شیوع کووید 19 در سال 2021 ادامه یابد و میلیون ها نفر را به گام مرگ بکشاند، یا اگر یک پاندمی مرگبارتر در سال 2030 رخ دهد، این نه یک بلای طبیعی غیرقابل کنترل است و نه مجازات خداوند. بلکه؛ یک شکست انسانی و - دقیق تر - یک شکست سیاسی خواهد بود.

متن کامل بر اتووود:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7433



🔊 @City_PlaceForLiving



#ویروس_کرونا #پسا_کرونا #زیرساخت_دیجیتال #انقلاب_دیجیتال #توتالیتاریسم #ناسیونالیسم #کووید19 #نابرابری_جهانی #واکسیناسیون #شکاف_طبقاتی #پاندمی #زیست_سیاست
.
اپیدمی و آشکارگی شکاف های طبقاتی و نژادی
#ادوارد_پوزنت
برگردان: #سروش_خانی


فیلادلفیا پایتخت آمریکا در ژوئیه 1793درگیر مرض تب زرد شد. این اپیدمی به مدت سه ماه شهر را فلج کرد و یک دهم جمعیت، یعنی حدود 5000 نفر را به کام مرگ کشاند. خیابانها پر از اجساد شده و افراد در حال مرگ بدون مراقبت رها شده بودند. بسیاری از فیلادلفی ها که از عفونت وحشت داشتند، خود را در خانه های خود حبس کردند و هزاران نفر از شهر گریختند، از جمله قهرمانان ملی مانند جورج واشنگتن و توماس جفرسون.

این اعضای جامعه آزاد آفریقایی-آمریکایی فیلادلفیا بودند که به جلوگیری از فروپاشی شهر کمک کردند. هنگامی که شهردار مردم را به پرستاری از بیماران، جمع آوری اجساد و حفر قبرها فراخواند ، زنان و مردان فقیر سیاهپوست پاسخ دادند و با اینکار خود را در معرض خطر و آسیبی سترگ قرار دادند. آیزاک هستون، که به تب زرد مبتلا شده بود، اندکی قبل از مرگ نوشت: " نمی دانم اگر سیاه پوستان نبودند، مردم چه می کردند، چرا که پرستاران کلیدی آنها هستند."
پو زنِت در متن پیش رو با روایت آنچه در تب زرد موجب تقویت همبستگی، شکست فروپاشی اجتماعی ناشی از بیماری و برون رفت از بحران شده است بر اهمیت ائتلاف میان نخبگان و سایر اقشار جامعه بویژه اقشار کم برخوردار و رانده شده در شرایط مشابه مانند پاندمی اخیر تاکید می کند.
دو قرن بعد، بیماری تغییر کرده اما داستان تغییر نکرده است. اکنون، مانندگذشته، سهم نامتناسبی از کارکنان مشاغل ضروری شهر، از اقشار کم برخوردارند هستند -پرستاران، تکنسین ها و رانندگان تحویل کالا که شهر را در حالیکه بسیاری از ما در خانه های خود هستیم، پویا و زنده نگه می دارند. اکنون، مانند آن زمان، این ویروس مسری بیشترین آسیب را به این مردان و زنان وارد کرده است.
مانند جنگ، اپیدمی ها نیز نابرابری های جامعه را آشکارمی سازند. و یادآور می شوند که تا چه اندازه تجربه ما از بیماری با درآمد و نژاد ارتباط دارد، مرضی که بار دیگر شکاف هایی را در جامعه ایجاد کرده و تلفات نابرابری را که یک اپیدمی می تواند؛ بر فقرا و حاشیه نشینان تحمیل می نماید. آگاهی ای که پس از مرگ جورج فلوید به اعتراضات علیه نژادپرستی در سراسر آمریکا و فراتر از آن دامن زد؛ پی آیند و نشانگراین موضوع است. از این منظر، بازتاب هایی از داستان فیلادلفیا در اپیدمی حال حاضر قابل توجه اند.
اپیدمی ها، از مرگ سیاه تا ایدز، اغلب منجر به طغیان نفرت علیه گروه های حاشیه ای می شود. وقتی رنج و مرگ غیر قابل درک به نظر می رسد، مردم می خواهند کسی را سرزنش کنند و غالباً به گروه هایی روی می آورند که از قبل نسبت به آنها وحشت داشته یا از آنها بیزارند.
جامعه آزاد سیاه پوستان فیلادلفیا در اپیدمی سال 1793 می توانست انتخاب کند که بیرون گود باشد. تعداد آنها کم بود، بسیاری از آنها آزاد بودند - و بیشتر آنها دور از اسکله ها زندگی می کردند، جاییکه پشه های تب آور متمرکز شده بودند. این گروه در مورد آینده خود اطمینان نداشتند و از سویی زندگی در کنار حتی برده های آزاد شده مورد قبول بسیاری از سفیدپوستان نبود. . با این وجود، وقتی ندای کمک آمد، دو مرد سیاه پوست پیش آمدند: #آبسالوم-جونز و #ریچارد_آلن . اقدامات آنها در دفع بحران تب زرد و بعدها احقاق برابری نژادی از طریق بسیج مردمی بسیار مثمر ثمر بود.
ساموئل کوه ن، یک مورخ، تاریخچه بیماری در غرب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و نتیجه گرفته است که اپیدمی ها بیشتر، جوامع را به هم نزدیک می گردانند تا آنکه آنها را از هم جدا سازند. این یک تز بحث انگیز است، اما وقایع سال 1793 تا حدی آن را نشان می دهد. در میانه فروپاشی نظم اجتماعی، جونز و آلن ائتلافاتی تشکیل داده و احساس همبستگی نژادی را بنا نهادند که پیش از آن غیرقابل تصور بود. این نخبگان تصمیم گرفتند با این استدلال که تهمت های نژادی کری "ذهن مردم را به کلی علیه ما خدشه دار می کند" در کنار کارگران ضعیف بایستند.


متن کامل در اتووود:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7282

🔊 @City_PlaceForLiving



#اپیدمی #پاندمی #ویروس_کرونا #پسا_کرونا #کووید19 #بهداشت_سیاسی #اختلاف_طبقاتی #اختلاف_نژادی
.