شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living

#گوگل
Канал
Путешествия
Недвижимость
Лингвистика
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living
@City_PlaceForLivingПродвигать
209
подписчиков
513
фото
72
видео
383
ссылки
@SoroushKhani
کودتایی که درباره آن صحبت نمی کنیم . قسمت دوم
#شوشانا_زوبوف
برگردان: #سروش_خانی


درسال 1966، پیتر برگر و توماس لاکمن در کتاب مهم خود بانام «ساخت اجتماعی واقعیت» نظریه کلیدی خود را مطرح ساختند:«زندگی روزمره»ای که مابه مثابه«واقعیت»آنراتجربه می کنیم؛عاملانه ومداوم توسط ماساخته شده است.و درادامه می نویسند:«همه جوامع درمواجهه با آشوب ساخته شده اند».
به جریان ترافیک فکر کنید: در جهان؛ به تعداد کافی افسر پلیس برای اطمینان از توقف هر خودرو سر هر چراغ قرمز وجود ندارد، با این حال؛ در هر تقاطعی بحث یا دعوا رخ نمی دهد. به این دلیل که در جوامع بسامان، همه ما می دانیم که چراغ قرمز این اختیار را دارد تا ما را متوقف کند و چراغ سبز مجاز است که اجازه عبور دهد. عقل سلیم بدین معنی است که هر یک از ما بر اساس آنچه که همه می دانیم عمل می کنیم، در حالی که؛ اعتماد داریم دیگران نیز چنین خواهند کرد. ما فقط از قوانین تبعیت نمی کنیم؛ ما با هم، در حال ایجاد نظم هستیم. پاداش مان این است که در جهانی زندگی کنیم که در آن با احتمال بیشتری به مقصد می‌رسیم و با خیال راحت به خانه بر می گردیم؛ زیرا می‌توانیم به عقل سلیم یکدیگر اعتماد داشته باشیم. و هیچ جامعه ای بدون آن قابل دوام نیست.
برگر و لاکمن می نویسند: «همه جوامع در مواجهه با آشوب ساخته شده اند». از آنجایی که هنجارها خلاصه‌ای از عقل سلیم ما هستند، نقض هنجار، جوهره تروریسم است . الکس پی اشمید و آلبرت جی. جونگمن در «تروریسم سیاسی»، متنی که به طور گسترده در این زمینه مورد استناد قرار گرفته است، می نویسند: «نقض هنجارها، مخاطبان هوشیاری فراتر از هدف ترور ایجاد می کند.» کلیه افراد؛ شوک، سرگردانی و ترس را تجربه می کنند. مشروعیت و تداوم نهادهای ما ضروری است، زیرا؛ آنها با رسمیت بخشیدن به عقل سلیم از ما در برابر آشوب محافظت می کنند.
مرگ پادشاهان و انتقال مسالمت آمیز قدرت در دموکراسی ها لحظات مهمی اند که آسیب پذیری جامعه را تشدید می کنند. برخورد حداکثری هنجارها و قوانین هدایتگرِ این بزنگاه ها با مقوله نقض و اختلال در این روند، اقدام درستی است. آقای ترامپ و متحدانش یک کمپین دروغ پراکنی در زمینه تقلب انتخاباتی را تحت پیگرد قانونی قرار دادند که در نهایت به خشونت کشیده شد. هدف مستقیم؛ حداکثر آسیب پذیری نهادی به دموکراسی آمریکایی و اساسی ترین هنجارهای آن بود. به این ترتیب؛ بیان افراطی آشوبِ شناختی به مثابه شکلی از تروریسم شناختی است. عزم آقای زاکربرگ برای اختصاص ماشین اقتصادی خود به این هدف، او را به یکی از کمک کنندگان این حمله بدل می سازد.
هیچ جامعه ای نمی تواند همواره همه چیز را کنترل کند، حداقل یک جامعه دموکراتیک. یک جامعه سالم متکی بر اجماع است در زمینه آنچه که انحراف و آنچه که هنجار می باشد. دموکرات ها خون می نوشند؟ حتما چرا که نه؟ هیدروکسی کلروکین برای کووید-19؟ درست از این طریق! به کنگره حمله کنید و از آقای ترامپ دیکتاتور بسازید؟ بله، همینکار را کردیم.
با تکامل عقل سلیم، جامعه خود را احیا می کند. این امر مستلزم نهادهای قابل اعتماد، شفاف و نهادهای مقرر گفتمان اجتماعی است، به ویژه؛ زمانی که ما در موضع مخالف قرار می گیریم. درعوض، عکس این اتفاق افتاده است، تقریباً بیست سال از جهانی می گذرد که تحت سلطه یک نهاد سیاسی-اقتصادی ست که به مثابه ماشین آشوب بمنظور رانت است، و نقض هنجارها در آن، کلید درآمد.
رسانه‌های اجتماعی یک میدان عمومی نیستند، بلکه میدانی خصوصی اند که توسط عملیات ماشینی و الزامات اقتصادی آن اداره می‌شوند، قادر نیستند و تمایلی به تشخیص حقیقت از دروغ یا احیا از تخریب ندارند.
شرایط جهان امروز؛ تمدن اطلاعاتی نوینی است که هنوز جایگاه خود را در دموکراسی پیدا نکرده است.تا زمانیکه اقتصاد نظارتی را متوقف نکنیم و مجوز سرقت را که به عملیات ضداجتماعی آن مشروعیت می بخشد؛ لغو ننماییم، اقتصاد اساسی و عملیات نظارتی تجاری را به چالش نکشیم، کودتای شناختی؛ تضعیف شده و در نهایت خود دموکراسی را دگرگون خواهد کرد و در نهایت کودتای دیگری به ایجادوتشدید بحران های جدیدادامه خواهد داد.حال؛چه باید کرد؟


متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8673
🔊 @City_PlaceForLiving


#عصر_سرمایه_داری_نظارتی #سرمایه_داری_نظارتی #آشوب_شناختی #تروریسم_شناختی #تروریسم_سیاسی #پیتر_برگر #توماس_لاکمن #دموکراسی #تروریسم #تمدن_اطلاعاتی #جامعه_اطلاعاتی #رسانه_های_اجتماعی #انقلاب_دیجیتال #جامعه_دیجیتال #شهروند_دیجیتال #ضد_تراست #لارنس_فریدمن #حق_دانستن #زندگی_روزمره #نابرابری_شناختی #استثنا_نظارتی #فیس_بوک #گوگل #آمازون #اقتصاد_نظارتی #کووید19 #کروناویروس
.
کودتایی که درباره آن صحبت نمی کنیم . قسمت اول
#شوشانا_زوبوف
برگردان: #سروش_خانی

دو دهه پیش؛ دولت آمریکا درب ورود دموکراسی را بر روی شرکت های اینترنتی نوپای کالیفرنیایی گشود، آتشی گرم و پذیرا برای استقبال از شرکت ها روشن شد. در سالهای بعد، یک جامعه نظارتی در آن فضا بوجود آمد، یک بینش اجتماعی که بر حسب نیازهای متمایز اما متقابل آژانسهای اطلاعاتی عمومی و شرکتهای اینترنتی خصوصی متولد شد، هر دو؛ با رویای آگاهی کامل از اطلاعات، جادو شده بودند. بیست سال بعد، آتش زبانه کشید و در 6 ژانویه، کاخ دموکراسی را سوزاند.
من دقیقاً 42 سال را صرف مطالعه ظهور عصر دیجیتال به مثابه یک نیروی اقتصادی کرده ام، که هدایتگر تحول تمدنی ما به سمت تمدن اطلاعاتی است. در دو دهه اخیر، پیامدهای این برادری سیاسی-اقتصادی غافلگیرکننده را مشاهده کرده ام، زیرا این شرکت های نوپا به امپراتوری های نظارتی بدل شدند و توسط معماری های جهانی نظارت، تحلیل، هدف گذاری و پیش بینی رفتاری قدرت یافتند که من آن را سرمایه داری نظارتی نامیده ام. امپراتوری های نوین با استحکام قابلیت های نظارتی خود و بخاطر منافع نظارتی خود؛ کودتای شناختیِ (کودتای دانش محور/ epistemic coup) اساساً ضد دموکراتیکی را بوجود آوردند که با تمرکز و حجم بی سابقه ای از دانش اطلاعاتی درباره ما و قدرت غیر پاسخگویی که به چنین دانشی دست می یابد، مشخص شده است.
در تمدن اطلاعاتی، جوامع با پرسش هایی در زمینه دانش تعریف می شوند - چگونگی توزیع، اقتدار حاکم بر توزیع آن و قدرتی که از آن اقتدار محافظت می کند. چه کسی می داند؟ چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی بداند؟ چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی تصمیم بگیرد چه کسی بداند؟ اگرچه ما سرمایه داران نظارتی را هرگز برای حکمرانی انتخاب نکرده ایم؛ آنها اکنون پاسخ هر پرسش را در اختیار دارند. این؛ ماهیت «کودتای شناختی» است. تأثیرات آن در جهان واقعی احساس می شود، جایی که؛ آنها، واقعیت به اشتراک گذارده شده را مخدوش، گفتمان اجتماعی را مسموم، سیاست های دموکراتیک را فلج می کنند و گاهی اوقات منجر به خشونت و مرگ می گردند. آشوبِ شناختی با تضعیف جامعه دموکراتیک، زمینه را برای سلطهء شناختی آماده می سازد- در شورشی که در کنگره ایالات متحده رخ داد بسیار مشهود بود. حقیقت غیرقابل تحمل شرایط کنونی ما این است که لیبرال دموکراسی ها در سرتاسر جهان ، مالکیت و اداره همه چیزهای دیجیتالی را به اقتصاد سیاسی ناشی از سرمایه نظارتی خصوصی واگذار کرده اند، واگذاری ای که اکنون با دموکراسی بر سر حقوق و اصول اساسی که نظم اجتماعی ما را در این قرن مشخص خواهد کرد؛ رقابت تنگاتنگی دارد. ما ممکن است دموکراسی داشته باشیم، یا؛ جامعه نظارتی، اما نمی توانیم هر دو را با هم داشته باشیم. یک جامعه نظارتی دموکراتیک محال وجودی و سیاسی است.
ما باید به این باور برسیم، که آثار مخرب آشوب شناختی، هزینه اجتناب ناپذیر حقوق گرامی داشت آزادی بیان است؟ خیر. همانطور که سطوح فاجعه بار دی اکسید کربن در جو زمین، پیامد سوزاندن سوخت های فسیلی است، آشوب شناختی نیز پیامد عملیات تجاری مبتنی بر سرمایه داری نظارتی است که با تعهدات سیاسی تشدید شده و توسط یک رویای 20 ساله برای کسب اطلاعات کامل به حرکت در آمده که به کابوس بدل شده است. سپس طاعون به آمریکا آمد و جنایات رسانه های ضد اجتماعی را به حریقی غیر قابل مهار بدل ساخت.

متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8665
🔊 @City_PlaceForLiving


#سرمایه_داری_نظارتی #آشوب_شناختی #حقوق_شناختی #کودتای_شناختی #دموکراسی #سلطه_شناختی #نابرابری_شناختی #استثناء_نظارتی #حق_به_دروغ #فیس_بوک #گوگل #آمازون #اقتصاد_نظارتی #اینفودمی #کووید19 #کروناویروس #رسانه #شبکه_اجتماعی
.