قلم بیداری

#نهضت
Channel
Logo of the Telegram channel قلم بیداری
@darvishane49Promote
10.25K
subscribers
407
photos
302
videos
3.42K
links
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️انفجار صبر
(استقبال از سالگرد جنبش زن، زندگی، آزادی)

رضا رضائی ۱۴۰۳/۶/۲۴

آیا هنوز هم دلیل و توجیهی برای بردباری و صبر وجود دارد؟
مقدمه: از زمان شروع #جنبش_مهسا (#نهضت_ژینا) مسئولین بسیاری بودند که اعتراضات #حق‌طلبانه، #آزادی‌خواهانه و #عدالت‌طلبانه‌ی مردم را فتنه، تحریکات بیگانگان، هیجانان جوانان، جوسازی رسانه‌های بیگانه، توطئه‌ی تفرقه‌افکنان و تحرکات خودفروختگان خوانده و با ملتی که در هزاران نقطه از کشور فریاد اعتراضی سر داده بودند، آن کردند که واکنش دوست و دشمن را برانگیخت و موجب موج گسترده‌ای در جهان برای حمایت از زنان شد.

یکم: شاید هیچ مسئولی بابت ظلم و ستم به یک دختر بی‌گناه هم وطن که مهمان تهرانی‌ها بود، عذرخواهی نکرد و احتمالاً کسی هم توبیخ یا محاکمه نشد و اگر شد، در مقابل آن رفتار مأموران، اصلاً کفایت نمی‌کرد؛
دوم: شاید هیچ مسئولی متوجه نشد که مرگ (شهادت‌گونه‌ی) آن هم‌وطن عزیز در ذات خودش چاشنی انفجار صبر مردم بود؛
سوم: شاید هیچ مسئولی در ابتدای امر تصور نمی‌کرد که دامنه‌ی #اعتراضات گسترده شده و از مرزها عبور کند؛
چهارم: شاید هیچ مسئولی فکر نمی‌کرد که اعتراض به مرگ دختر ایران موجب تعمیق مطالبات مردمی شود و تغییر در ارکان و ساختار نظام را نشانه رود؛
پنجم: شاید علم و تجربه هیچ مسئولی قد نمی داد که صبر و بردباری مردم، آستانه‌ای دارد و چنانچه ظلم و ستم از حد بگذرد منجر به #انفجارصبر می‌شود؛
ششم: شاید هیچ مسئولی هنوز هم به این فهم و درک نرسیده که وضعیت مردم اسفناک‌تر و درد و رنج‌ها گسترش‌یافته است؛
هفتم: شاید هنوز هیچ مسئولی به این نتیجه نرسیده که باید به نرمی و همدلی و دلجویی رفتار کند و از ایجاد تضییقات از هر قبیل از جمله ممنوعیت برگزاری مراسم سالگرد جانباختگان به شدت پرهیز نماید؛

هشتم: به نظر نمی رسد که مسئولان امر تاکنون به فکر #جبران خسارات مادی وارد شده به آسیب دیدگان و بازسازی روحی آنان افتاده باشند. این #ترک_فعل و غفلت موجب زیان روزافزون و گسترش و تعمیق فاصله بین حاکمیت و مردم می شود.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:
۱: به نظر می‌رسد که نباید با امنیتی کردن مراسم سالگرد دختر ایران زمین و دیگر جانباختگان، پوست موز زیر پای دولت چهاردهم بیاندازند؛
۲: به نظر می‌رسد که نیاید از فرصت پیش آمده در تشکیل کابینه ی وفاق ملی (به گفته‌ی دولت چهاردهم) برای رسیدن به وفاق بین دولت و ملت گذشت؛
۳: به نظر می‌رسد که نباید از فرصت همراهی با ملت و انجام خواسته‌های مردم، به خاطر کاستی ها، سنگ اندازی ها، جبهه گیری ها، تحمیل افراد ناکارآمد و... گذشت؛

۴: به نظر می‌رسد که نباید از فرصت قبل از انفجار صبر گذشت چرا که معلوم نیست پس از انفجار چه چیزی باقی می‌ماند؛
۵: به نظر می‌رسد که برگشتن از راه پرخطای دولت های پیشین در تخریب اعتماد عمومی، آسان‌تر از ادامه‌ی راه پر خطر سلب اعتماد مردم با وعده های غیر واقعی و نشدنی، باشد؛
۶: به نظر می‌رسد که انجام وعده‌های دولت چهاردهم در خصوص حذف فیلترینگ، آزادی محصوران و زندانیان سیاسی و مطبوعاتی، عادی سازی روابط با همه‌ی دنیا، خارج شدن از مهلکه‌ی جنگ‌ها، و... (به عنوان هدیه و جبران حمایت بخشی از مردم از دولت چهاردهم) در سالگرد جنبش مهسا، بتواند یک گام موثر در ایجاد امید و نشاط در جامعه باشد.


پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️ظلم بی تبعیض

رضا رضائی ۱۴۰۳/۲/۲۵

از اینکه ظلم بدون تبعیض روا می‌شود خوشحال باشیم یا از اینکه ظلم می‌شود، ناراحت باشیم؟
یکم: سال‌ها خواندیم و نوشتیم که ظلم و نابرابری بد است، تبعیض بد است، اجحاف نارواست، ترجیح ناشایست‌ها بر شایستگان، جفا است، سروری و ریاست پخمگان بر نخبگان، خطا است و موارد دیگری ازاین‌دست.
اما به دورانی رسیدیم که از ظلم بدون تبعیض شادمان می‌شویم. به عبارت ساده‌تر وقتی می‌بینیم که به زنان فرهیخته و مبارز و شجاع، چون مردان ظلم می‌شود و به زندان می‌افتند و یا اعدام می‌شوند، خوشحال می‌شویم که لااقل در این ظلم‌ها، تبعیض قائل نشده و زن و مرد مبارز و حق‌طلب و آزادی‌خواه را از هم جدا نکردند و چه خوب است که تفکیک جنسیتی را رعایت نمی‌کنند.
گرچه هرگونه ظلم و جور را نمی‌پسندیم؛ اما شوربختانه باید گفت که زن‌ها توانستند دوشادوش مردان به مسلخ ظلم و جور و ستم بروند و ثابت کنند، آنها نیز برای حقوق مردم، از جان‌مایه گذاشته‌اند و چیزی از مردان کم ندارند.
دوم: اما فارغ از این مسائل، در این فکر بودم که در فرهنگ ما ایرانیان، زن‌ها جایگاه ویژه دارند و به‌عنوان ناموس وطن شمرده می‌شوند، پس چطور می‌شود که برخی انسان‌نماهای وحشی و درنده‌خو، زنان و دختران را در خیابان کتک بزنند، جامه‌ی آنها را بدرند و با زور سوار ماشین کنند و ببرند؟
به نظر می‌رسد که سلسله‌ی کنونی ظالمان نقاب‌زده، بالاخره به راه اسلاف خود رفتند و در ظلم به زنان، تبعیض روا داشته و برابری را زیر پا گذاشته‌اند و با ناموس وطن چنان می‌کنند که متجاوزین و غارتگران گذشته‌ی این مملکت، چنین نکردند.
سوم: به‌عنوان یک کنشگر مدنی، به تمام زنان و دختران ایران فرهنگی (نه ایران جغرافیایی) تبریک می‌گویم که توانستند به ظالمان ثابت کنند که جایگاه آنان به‌جز مادری، همسری و خواهری، جایگاه #معلمی، #تربیتی، #انسان‌سازی، #قهرمان‌پروری، #اسطوره‌سازی، #نخبه‌پروری، فرهیخته و اندیشمند سازی است؛ یعنی مام وطن را زنان می‌سازند و زنان خطرناک‌ترین بخش جامعه برای ظالمان هستند.
از سوی دیگر در این فکر بودم که در فرهنگ ما، واژه‌هایی چون غیرت، تعصب و شرافت بر پیشانی مردان این کهن سرزمین می‌درخشیده و چه جان‌های عزیزی در طول تاریخ در راه اعتلای این ارزش‌ها فدا شده که نمونه‌های نزدیک آن در جنگ ایران و عراق و یا نزدیک‌تر آن در #نهضت_مهسا را شاهد بودیم و نمی‌توان تصور کرد که مردان غیور و شرافتمند اجازه دهند که با نوامیس وطن چنین رفتارهایی شود.
چهارم: روند کنونی افزایش #فقر، #نابرابری، #فساد، #باندبازی، #قبیله‌گرایی، #دزدی و #غارت، حق این مردم نیست و با افزایش ظلم و ستم بر زنان، می‌توان زنگ‌های هشدار را به صدا در آورد و یا سیلی‌های محکم را به گوش ناشنوایان حاکمیتی نواخت که بدانند آستانه‌ی تاب‌آوری ملت تمام شده و نه‌تنها رابطه‌ی ملت - دولت دیگر ترمیم نخواهد شد؛ بلکه می‌توان پیش‌بینی کرد که مردم به حاکمیت در خود براندازی و خود ویرانگری کمک کنند تا زودتر تکلیف همه معلوم شود.
پنجم: شاید ظلم بی تبعیض به سمت انتقام بی تبعیض برود و کشور را به سمت بحران بکشاند، اما نباید فراموش کرد که نقش زنان هوشیار و دختران فرهیخته در بحران کنونی، نقش آشوبگری نیست؛ بلکه استفاده از عطوفت مادرانه و زنانه برای مهار خشونت و سوق‌دادن حوادث دوران گذار، به سمت رواداری، ایجاد اتحاد و مدیریت بحران است تا میوه‌ی نهضت بیداری به بار بنشیند و به ایران پر از صلح و آرامش و رفاه برسیم.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️سلسله گفتار هشتاد درصدی ها ۲
توان هشتاد درصدی‌ها

رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۱۶

آیا حاکمیت متوجه توان و قدرت اکثریت هشتاد درصدی‌ها هست؟
وقتی در سالگرد #جنبش_مهسا و روزهای بعد از آن تا بهمن ۰۲ هیچ اتفاق خاصی نیافتاد، عده ای فکر می‌کردند که #نهضت_اعتراضی_مردم به پایان رسیده و این سؤالات در اذهان بود که: بعدش چی می‌شود؟ آینده‌ی ما و بچه هایمان چگونه خواهد بود؟ و هیچ کس فکر نمی‌کرد که قدرت خلاق، نو آور و تحول‌آفرین معترضان در آوردگاه انتخابات اسفند ۰۲ به منصه‌ی ظهور می‌رسد و توان‌افزایی اکثریت در سراسر کشور، #حماسه‌ی جدیدی خلق خواهد کرد.
با ارائه‌ی آمار رسمی (با فرض صحت و سلامت انتخابات و استخراج بدون دست‌کاری آرا) مشخص شد که فقط ۲۰٪ واجدین شرایط در انتخابات شرکت کرده و رای مثبت داده  و ۶۰٪ در این انتخابات حضور نیافته و حدود ۲۰٪ رای باطله داده اند و تمام تبلیغات و تشویقات و اجبارها نیز باعث نشد که این اکثریت هشتاد درصدی یک گام عقب‌نشینی کند تا آنجا که رئیس‌جمهور اصلاحات نیز همراه اکثریت جامعه شد و در صدر اخبار انتخاباتی قرار گرفت.
با فروریختن هیمنه‌ی خود ساخته ی حاکمیت، اعتمادبه‌نفس هشتاد درصدی‌ها افزایش یافت و توانستند نتیجه‌ی تصمیم عاقلانه‌ی خود را در آمارها ببینند و متوجه این نکته بشوند که گرچه هیچ کار خلاف قانون و یا خشونت‌آمیزی انجام ندادند، اما به قدرت پنهان خود واقف و در توازن قدرت با حاکمیت، دست بالا را داشته و حتی در مطالبه‌گری، باقدرت بیشتری وارد عرصه‌ی گفتگو و تعامل و یا خواستار حقوق خود شوند.
البته این مهم تا آنجا پیش خواهد رفت که مردم نه‌تنها به استیفای حقوق شهروندی فکر کنند؛ بلکه حقوق بر زمین‌مانده یا زایل شده‌ی خود از جمله آزادی، رفاه، صلح پایدار، پیشرفت و شکوفایی اقتصادی (با اصلاح الگوی سیاست خارجی کشور) را نیز مطالبه خواهند کرد.
بدون شک در آینده‌ی نزدیک، #انحلال مجلسین اقلیتی غیر کارآمد، #اصلاح قانون انتخابات و حذف #نظارت_استصوابی، عزل ناکارآمدان و دستگیری #فاسدان به‌عنوان اولین قسط پرداخت بدهی ها و دیون حکومت مستقر به اکثریت هشتاد درصدی خواهد بود تا بقای خود را تضمین کند؛ اما این پایان ماجرا نیست و شاهد تجلی قدرت اکثریت هشتاد درصدی در زمینه‌های دیگر از جمله آزاد کردن انتخابات، آزاد کردن آزادی، آزاد کردن دین و آزاد کردن حق نیز خواهیم بود.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️سلسله گفتار هشتاددرصدی‌ها ۱
دعوا و نزاع حاکمیت و شصت‌درصدی‌ها

رضا رضائی ۱۴۰۲/۱۲/۱۳

فارغ از آمار رسمی و غیررسمی در مورد آرای باطله در انتخابات اسفند ۰۲ ( ناخوانا، اسامی غیر کاندیداها و سفید) این حقیقت کاملا آشکار شد که مخالفین باهوش حکومت از دو شیوه‌ی عدم مشارکت و آرای #باطله به عنوان تاکتیک های  اعتراض در راستای استراتژی مخالفت سود برده و توانستند آمار خود را به بالای ۸۰٪ رسانده و مشروعیت و مقبولیت انتخابات و حاکمیت را نشانه بروند و طبق گفته‌ی قبلی، یک رفراندوم آرام و بدون خشونت و البته قانونی را رقم بزنند.
دعوا، نزاع و کشمش حاکمیت با شصت‌درصدی‌ها نیز از حیز انتفاع ساقط شد و وجود آرای #باطله گواه و شاهدی بر مدعای #اکثریت_مخالف بالای ۸۰٪در مقابل ۲۰٪موافقان قرار گرفت و تمام تلاش ها برای حذف آرای باطله و کم و زیاد کردن آرای افرادی که حاکمیت می خواهد آنها را در مجلس خبرگان و مجلس شورا قرار دهد، بیش از پیش مانند یک سناریوی نخ نما شده هویدا گردید و بر مشروعیت زدایی از حاکمیت افزود.
در واقع اکثریت قریب به اتفاق مردم جواب سرکوب خونین نهضت مهسا را با همین انتخابات دادند. جیک جیک مستانه حاکمیت از دو جهت منکوب شد؛ یکی با روش برخورد مدنی و متمدنانه مردم با او و دیگری از این جهت که همین مردم در هماوردی با حکومت تا ان جا که مربوط به استفاده از ابزار می شود هم پیروز شدند، چرا که آن ها بر خلاف حکومت از آلات قتاله استفاده نکردند. امید است که حکومت فراموش نکند که جوجه را آخر پاییز می شمارند.
و اما در فرداها و فرداهای بعدتر نیز این مسئله دارای اهمیت نیست چرا که #نهضت_مهسا در خاموشی و سکوت مطلق توانست به پیروزی جذب حداکثری دست یابد تا آنجا که به نظر نمی‌رسد که هیچ کاندیدای رأی آورده‌ای نیز بتواند از شرمندگی آرای خود که احتمالاً زیر ۵٪ است نجات یابد و بی شک هیچکدام از قوانین و مصوبات این دو مجلس دارای مشروعیت، مقبولیت و پشتیبانی مردم و بدنه‌ی کارگزاران حاکمیت نخواهد بود.
به عبارت ساده‌تر از همین‌الان می‌توان برای جنبش مردمی ایران، خیزش مهسا، نهضت بیداری و جنبش سبز، پیروزی بالای هشتاددرصدی را در انتخابات ثبت کرده و آن را جشن گرفت و در تاریخ نهضت‌های معاصر نیز نوشت که مردم ایران با سواری‌گرفتن از هزینه و تبلیغات گسترده‌ی حاکمیت، توانستند پیروزی هشتاددرصدی را به نام خود ثبت کنند و به آرای باطله نیز وجاهت بدهند تا آنجا که فرد رد صلاحیت شده در یک شهرستان، رای اول همانجا می شود( البته با آرایی که از نظر حاکمیت باطله اما از نظر مردم رای به فردی است که او را قبول دارند) و ازاین‌پس نام نهضت را به هشتاددرصدی‌ها ارتقا دهند.
این اتفاق بشارت آن را می‌دهد که افزایش آمار شصت‌درصدی‌ها به هشتاددرصدی‌ها، قابل‌گسترش بوده و تحول‌خواهی، اصلاح و عبور را می‌توان بدون خشونت مدیریت کرده و به نتیجه رساند و نشان داد که حضور اجباری و تهدید آمیز نتیجه عکس می دهد و به زیان حکومت مستقر تبدیل می شود.
به امید رسیدن به آمار صددرصدی و اتحاد ملت ایران برای حذف مشق پر غلط و اشتباه ۴۵ سال گذشته.
پاینده باد ایران، آزاد، آباد و شاد
(ادامه دارد) 
منابع:
-خبر آنلاین به نقل از  سعید شریعتی در یکشنبه ۱۳ اسفند آمار آرای باطله در تهران  را بیش از ۵۰۰هزار اعلام کرد.
- دنیای اقتصاد تا ساعت ۱۷:۱۵ روز ۱۳ اسفند آرای باطله حوزه ی تهران را ۶۹ هزار نفر اعلام کرد.
- خبرگزاری مهر تا ساعت ۱۴:۰۴ روز ۱۳ اسفند آمار آرای باطله را زیر ۱۲ درصد اعلام کرد.
https://t.center/darvishane49
♻️شروع، پایان و نتیجه‌ی نمایش

رضارضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۴

هر تماشاگربرای دیدن یک نمایش، با هیجان زیادی منتظر شروع است و در حین نمایش نیز، بی‌صبرانه منتظر پایان است تا بتواند بر اساس یافته‌های خود، از نمایش نتیجه بگیرد و چنانچه
فرض را بر شروع یک انتخابات سالم و#دموکراتیک بگذاریم، قاعدتاً برای مردم می‌بایست همان هیجان و بی‌صبری و شوق برداشت از نتیجه‌ی آن را نیز تصور کنیم؛ اما چنانچه مخاطب و بیننده‌ی نمایش از قبل نتیجه را بداند، پس عجله و هیجانی برای دیدن آن ندارد و حتی تبلیغات و بروشور و مناظره و یا حتی دیدن صف افراد شناسنامه به دست نیز برایش جالب وبرانگیزاننده نیست.
حال فرض کنیم که چندین انتخابات گذشته، مردم کشور را به بی‌ثمری انتخابات در زندگی
روزمره، اقتصاد، فقر، فلاکت، دزدی، فساد، رانت، و حتی تداوم و استمرار دروغ و دغل‌کاری
رسانده باشد، پس عکس‌العمل مردم در خصوص انتخابات آتی قابل‌پیش‌بینی است.
بی شک با فرض‌های بالا، نتیجه، #ناامیدی از صندوق آراء که تبلور دموکراسی است خواهد بود واحتمالاً خانه‌نشینی و قهر و یا به قولی #مبارزه‌ی_منفی و #مقاومت_مدنی.
در این میان، حامیان ایده‌های #عبور، #گذار، #اصلاح، #روزنه گشایی، #تعامل، #تکلیف، حفظ نظام و تبلور مسلمانی، اول باید جواب تاول پاهایی که ۴۵ سال این مسیر را آمده بدهند و اسم مردم پسندی برای هزینه های سوخت شده از منابع مملکت را بیابند و بعد یک جفت کفش مطمئن به هر ایرانی بدهند و سپس بگویند: بفرمایید در انتخابات شرکت کنید یا قهر کنید و شرکت نکنید.
چرا که نه‌تنها دعوت به مشارکت در انتخابات باید دلیل قانع‌کننده‌ی عینی داشته باشد، بلکه
قهر مدنی نیز باید اقناع‌کننده و تبیین‌کننده‌ی فردای پس از انتخابات باشد و در واقع افقی روشن پیش روی مطالبه‌گران، کنشگران مدنی و بخصوص جوانان و زنان به‌عنوان رهبران جنبش مردمی کنونی قرار دهد.
به عبارت ساده‌تر قابل‌پیش‌بینی بود که با نزدیک‌شدن به انتخابات ۱۱ اسفند، مردم با
حجم انبوده تبلیغات از یک سو، و بیانیه و اطلاعیه ی کم مخاطب از سوی دیگر مواجه
خواهند شد و بازهم تصمیمات مردم، تابعی از سرقت افکار عمومی خواهد بود و اگر جریان
های سیاسی و روشنفکری تا دقیقه ی نود، فکری نکنند و فرد مورد وثوقی را به صحنه نیاورند و گل آخر را نزنند، نتیجه ی بازی مثل بازی های قبل رقم خواهد خورد و #نهضت_بیداری، #خیزش_خردورزی و #جنبش_مردمی صدمات جبران ناپذیری خواهد دید مگر آنکه مردم به رهبری خودشان و با بصیرت خویش افزای خود، کاری کنند کارستان.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️ سخن حق را گروهی بزنیم . 

#میرحسین و #کروبی را حصر کردند صدایمان در نیامد .
#تاج زاده و #مدنی و #نرگس محمدی و ...را زندان کردند صدایمان در نیامد
#حائری شیرازی را محکوم کردند .
#اکبر نژاد را دستگیر کردند دست زیر چانه نشسته نگاه کردیم .
فردا #قمیشی و #نصیری و #اشتری را هم می گیرند ککمان نمی گزد.

پس فردا #زیدآبادی و #عبدی و دیگری را هم قلع و‌قمع می کنند به گوشه قبایمان بر نمی خورد

#نهضت آزادی بیانیه خود را می دهد و  #مجمع ایثارگران و جانبازان راه خود را می رود #حزب اتحاد ملی هم به جلسه ای بسنده می کند .
مطالبه و اعتراض نیاز به تشکیلات منسجم و یکپارچه دارد . یکی از عوامل اساسی چند دستگی مردم ، نتیجه تریبون ها و کانالهای متعدد است .
نبود تشکیلات منسجم و یکپارچه ، می شود  تفرقه و شکنندگی و نفس بریدن   و ملتی می ماند مات و مبهوت و بریده از زندگی و سر در گریبان ؛
گروهی اندیشیدن و گروهی عمل کردن در بین  روشنفکران و اندیشمندان و فعالان سیاسی و اجتماعی یکی از چالش های حال حاضر کنش‌گری جامعه است .
این نحوه از کنش‌گری را عارضه و بیماری حاد می دانم  بیماری که نه تنها کنش‌گران را به محبس بلکه ملتی را به کما می برد .

تاوان جزیره ای عمل کردن جز این نیست  سرکوب ، خفقان ، تبعید ، زندان و حصر ...

و ملتی سردرگم در گردابی چنین حائل

ح-درویشی ✍️
https://t.center/darvishane49
♻️مصادره‌ی بهمن ظفر و اسفند انتخاب

رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۰/۲۸

آیا بین مصادره‌های دوران انقلاب و پس از آن رابطه‌ی معناداری وجود دارد؟
کمتر فرد یا کارشناسی بود که مرگ ناجوانمردانه‌ی دختر زیبای ایران‌زمین را آغاز یک اعتراض سراسری، شروع جنبش #مهسا یا نهضت #زن_زندگی_آزادی بداند؛ اما روند حوادث و اتفاقات به‌گونه‌ای رقم خورد که افراد زیادی به خاک و خون کشیده شدند، عده‌ای به زندان افتادند، عده‌ای از ترس مهاجرت کرده و یا مخفی شدند، اما #نهضت_بیداری ایران به دستاوردهایی در حوزه‌ی حقوق اجتماعی از جمله #حقوق_زنان و به رسمیت شناخته‌شدن خواسته‌های آنان رسید.
کمتر کسی بود که فکر کند در بهمن ۱۴۰۱ و یا سالگرد آن نهضت در مهر و آبان ۱۴۰۲ اتفاقی نیافتد، گویی نه تنها اعتراضات، بلکه امید نیز به نا امیدی رسید و امید به پیروزی در بهمن نیز ۱۴۰۲ مصادره شد و هیچ خبری از ظفر بر غول #گرانی و #تورم و شکستن کمر #فساد و #دزدی نیست.
کمتر کسی بود که باور کند با نرخ پایین مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰، نه تنها هیچ اتفاق خاصی نیافتد بلکه حوادث به گونه ای رقم بخورد که به انتخابات ۱۴۰۲ نیز برسیم و بازهم هیچ خبری نباشد. گویی انتخابات ها هم مصادره شده و طبق نظر متولیان و اربابان مصادره چی، طبق سنوات قبل برگزار و نتیجه ی مورد نظرشان حاصل خواهد شد.
در واقع، مصادره‌ی اموال و املاک پس از انقلاب و چگونگی مدیریت و استفاده از آن، درس بزرگی برای متولیان گردید به‌گونه‌ای که رابطه‌ی معنادار آن با مصادره‌های پس از انقلاب نشان می‌دهد که نه‌تنها کلمات و شعارهای انقلاب مصادره شد، تاریخ مصادره شد، قانون اساسی مصادره شد، فرهنگ ملی مصادره شد، صلح‌طلبی مصادره شد، حسن هم‌جواری مصادره شد، بلکه عدالت، امید، آرزو و انتظار خیزش نیز مصادره شد و تبدیل شدیم به کشوری که همه چیزش مصادره شده است.
با همه‌ی این تلخی‌ها، نباید فراموش کرد که ملت ما، ملت #عبور است، یعنی عبور از بحران انقلاب، عبور از بحران تدوین قانون اساسی، عبور از جنگ تحمیلی، عبور از ویرانی پس از جنگ، عبور از بی‌توجهی و عبور از انتخابات مهندسی شده و این ملت در بهمن یا اسفند، آغازی دوباره را تجربه خواهد کرد چرا که می‌داند نهضت بیداری یک اتفاق نیست؛ بلکه یک پروسه است.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49
♻️مقابله‌ی #روحانیت با روحانیت

رضا رضائی. چهارم آذر ۰۲

رویارویی روحانیت با روحانیون را باور کنیم یا آن را بازی حاکمیت بدانیم؟
شاید از زمان انشقاق بین روحانیت در بدو انقلاب تا کنون، هیچگاه تا این اندازه شاهد رویارویی دو طیف روحانی در مقابل هم نبودیم و شاید عده‌ای این را تخلیه‌ی انرژی و پتانسیل موجود در گروه‌های اجتماعی مردمی برای ممانعت از خیزش‌های اجتماعی بدانند و شاید گروهی آن را مقابله‌ی روحانیت پیشرو در مقابل روحانیت پس رو و چسبیده به بدنه‌ی حاکمیت بدانند؛ اما قدرمسلم نوع مخالفت، نقد، مقابله، اعتراض و کنشگری روحانیت معترض از یک سو و موضوعات مطرح شده از سوی دیگر، در راستای #نهضت_بیداری مردم ایران قابل‌ارزیابی است.
در این میان می‌توان به افرادی به‌عنوان شاخص روحانیت پیشرو مثل آقای شهاب‌الدین حائری شیرازی اشاره کرد که با حکم دادگاه ویژه‌ی روحانیت به زندان و جزای نقدی و عدم فعالیت در فضای مجازی محکوم شده و این سلسله محکومیت‌ها را در راستای تضادهای موجود در برداشت‌ها و استنباط‌های روحانیون از نظام حکمرانی و شیوه‌های رفتاری کارگزاران حکومت دینی فرض کرده و در خواست شکستن مهر سکوت لب‌های روحانیون برای استیفای حقوق مردم بخصوص هم‌لباسی‌های خودشان مطرح کرد چرا که علی‌رغم بروز و ظهور نواندیشی در ایران، نمی‌توان از چسبندگی اعتقادی عامه به دین و پیشوایان دینی غافل شد و نیاز کنونی جامعه برای حفظ سرمایه‌های اجتماعی مثل جناب #حائری_شیرازی را از نظر دور دانست.
کوتاه‌سخن آنکه محروم‌سازی جامعه از رهبران فکری منتقد و معترض که دارای علم تخصصی دینی بوده و نظام حکمرانی را در مقایسه با سیره‌ی نبوی و علوی مقایسه می‌کنند، ظلم به مردم و تظلم‌خواهی روحانیت مردمی از روحانیت حاکم دانست که نباید منجر به حذف و حبس شود چرا که بر شبهه‌برانگیز بودن فقه و فقاهت نوین می‌افزاید و شکافی عمیق در جامعه‌ی دیندار و معتقد به برپایی حکومت #عدل_علوی ایجاد خواهد کرد.
به امید رفع محدودیت و #حصر و زندان برای روحانیون مردمی و متعهد به آزادی و آبادی ایران عزیز.
پاینده باد ایران آزاد و آباد

http://t.center/darvishane49
♻️طوفان القصی الوطنی

رضا رضائی 20 آبان 02

آیا #صلح‌طلبی به معنی ظلم پذیری است؟
خطای بزرگ ستمگران، ظالمین، متجاوزین، اشغالگران، کودک کشان، ناکارآمدان، باند بازان، انحصارطلبان، تمامیت‌خواهان، مستبدان و فاسدان آن است که تصور می‌کنند صلح و خشونت پرهیزی، مساوی ظلم پذیری است.
حال‌آنکه تاریخ بشریت پر است از #قیام‌ها و #خیزش‌های ملت‌هایی که آستانه‌ی تحمل آنها به پایان رسیده و #مبارزات خود برای کسب #آزادی، #عدالت، رفع اشغال و دفع ناکارآمدان را جزئی از صلح‌دوستی و ممانعت از توسعه‌ی خشونت ملی و بین‌المللی دانسته‌اند.
به عبارت ساده‌تر می‌توان اشغالگری توأم با خشونت، کشتار و آواره سازی را ضد صلح ملی و بین‌المللی و رژیم اشغالگر قدس را مصداق آن دانست و مبارزه با آن را تلاش برای صلح خواند و از طرف دیگر می‌توان هرگونه تولید و اشاعه‌ی فرهنگ سکوت و تحمل وضعیت موجود، انجام هرگونه ظلم، بی‌عدالتی، انحصار و دیگر مظاهر ستم در هر کشوری را نوعی اقدام ضد صلح ملی دانست و بر همین اساس، خیزش‌های اجتماعی و قیام‌های حق‌طلبانه، دموکراسی‌خواهانه، آزادی‌طلبانه را در راستای صلح‌طلبی و ممانعت از رشد خشونت‌طلبی و شهروند آزاری دانست.
بر اساس این نگرش و رویکرد صلح‌طلبانه، به نظر می‌رسد که هرگونه اشغال و تصرف منابع ملی یک خشونت است، محروم‌کردن ملت از حقوق قانونی، انسانی، شرعی و ملی یک خشونت است، انتخابات فرمایشی یک خشونت است، تسلط نظامیان و ناکارآمدان بر نظام حکمرانی یک خشونت است، فساد و دزدی و رانت یک خشونت است، دخالت در دیگر کشورها یک خشونت است، اشرافی‌گری یک خشونت است، توسعه‌ی فقر و بستر سازی مهاجرت روستائیان به حاشیه‌ی شهرها یک خشونت است، برخورد با معترضان یک خشونت است و خشونت ورزی به معنی جنگ‌طلبی است.
چرا عده‌ای متوجه نیستند که فقیرسازی و کوچک‌سازی سفره‌‌ها، اعلان‌جنگ به مردم بخصوص مستضعفان است؟
چرا عده‌ای متوجه نیستند که هزاران‌هزاراز نیروهای #حماسه‌ساز، هزاران کیلومتر تونل در زیر #غزه‌های ناآگاهی، بی‌تفاوتی، بی‌اعتمادی، ناامیدی و سکوت احداث کرده‌اند و به‌زودی #نهضت_بیداری و #خیزش_خردورزی در قالب طوفان الاقصی الوطنی سر برآورده و کاخ‌های ظلم و ستم را ویران و صلح و آزادی را به ارمغان خواهند آورد؟
آزاد و آباد باد وطن

https://t.center/darvishane49
♻️تداوم گروگان‌گیری

رضا رضائی ۰۲/۸/۵

تا چه زمانی گروگان‌گیری ادامه دارد و چه باید کرد؟
شاید با دیدن تیتر بالا، مسائلی مثل گروگان‌گیری برخی از مردم سرزمین‌های اشغالی و مهمانان آنها توسط گروه حماس یا گروگان‌گیری مردم غزه توسط رژیم اشغالگر و یا حتی گروگان‌گیری کارکنان سفارت آمریکا در اوایل انقلاب به ذهن متبادر بشود.
اما گروگان‌گیری چندین نسل از مردمان یک کشور توسط یک انقلاب، یک قانون اساسی (با احتساب اصلاحیه‌ی آن) و یک نظام طی ۴۵ سال قابل تصور نیست؟
آیا نمی‌توان دید که مراحل گروگان‌گیری با تقدس سازی انقلاب و انقلابیون و قانون دوران انقلاب شروع و با قانونی‌سازی مقدس‌مآبی، ادامه یافت و بعد از آن به فرهنگ‌سازی مقدس گرایی انجامید تا جائیکه نه می‌شود انقلاب را نقد کرد و نه انقلابیون و نه قانون اساسی را؟
با یک نظر گذرا و نه‌چندان عمیق و تحقیقاتی، می‌توان دریافت که پس از مقدس‌سازی و تولید فرهنگ مقدس گرایی، گروگان‌گیری ملت، وارد فاز دوم شده و نظام حکمرانی مقدس شده به سرکوب معترض پرداخته و راه مفاهمه و گفتگو را می‌بندد و در فاز بعدی، سرکوب و حذف معترض نیز مقدس و به فرهنگ غالب تبدیل می‌شود.
در فاز بعدی، سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای دیگر و حتی مردم مهاجر همان کشور نیز نمی‌توانند مخالف یا معترض آن مقدس‌سازی‌ها بشوند؛ چون مقدسات هر ملت (یا القا شده به‌عنوان مقدسات ملی) قابل‌احترام برای جهانیان است و به‌این‌ترتیب راه اصلاح تفکر و قوانین وضع شده از طرف حامیان گروگان گرفته‌شده‌ها یعنی هموطنان خارج نشین که طرفدار تجزیه طلبی، سلطنت طلبی، ناآرامی و ضعف اقتصادی مردم نیستند، نیز مسدود می‌شود.
همچنان که فازهای بعدی گروگان‌گیری تداوم می‌یابد، از آدم‌هایی که شروع انقلاب را درک و حس کرده بودند، کم می‌شود و به آدم‌هایی که در فرهنگ گروگان‌گیران به دنیا می‌آیند و بزرگ می‌شوند، اضافه می‌شود و به‌تدریج جمعیت غالب می‌شود.
آنچه به‌عنوان بزرگ‌ترین #تراژدی قرن قابل رؤیت است، وضعیت گروگان‌گیران یا حامیان گروگان گرفته‌شده‌ها نیست، بلکه ترویج تفکرعدم رهایی و عادت‌کردن به زندان از سوی مردمی است که به گروگان گرفته شده‌اند و حتی خواب و رؤیای رهایی را هم نمی‌بینند و تا آنجا پیش می روند که دچار عارضه ی #سندروم_استکهلم(زمانی که گروگان‌ها شروع به شناخت و همدردی با گروگان‌گیر خود کرده و با او رابطه ی عاطفی برقرار می کنند) می شوند .
به نظر می‌رسد که در مقابل سؤال"چه باید کرد؟"، تنها این پاسخ قابل‌عرض است که دو اقدام عاجل باید انجام شود. اول: #فرهیختگان، #روشنفکران و #اساتید_دانشگاه‌ها در راستای تحقق #نهضت_بیداری به #روشنگری و #مهارت‌آموزی #مطالبه‌گری بپردازند و دوم اینکه توسط #رهبران_فکری و #مصلحان_اجتماعی با بسیج توده‌ها در مقابل گروگان‌گیران اقدام مشروع و انسانی کنند. هرچند #نظام_سلطه و ایادی آن (مخالفان #بیداری_ملت ها که با روشنگری و حاکمیت عقل و خرد توده های مردم در جنگ و ستیز هستند) اجازه‌ نمی‌دهند و با سرکوب بیش‌ازپیش مردم، راه را می‌بندند؛ اما به این نکته توجه داشته باشیم که آگاهی‌بخشی و تولید قدرت اجتماعی با #تشکیلات_سازی و #کادر_سازی، مقدم بر فعالیت های #رهایی_بخش است.
چنانچه چشمان را بشوییم و جور دیگر نگاه کنیم، باید به اعتراضات سه دهه‌ی اخیر در کشور بخصوص جنبش #مهسا که همگی فعالیت ها و مبارزات ضد گروگان‌گیری مردم هستند، نگاهی نو داشت و نقاط ضعف آنها را (فقدان هدف گذاری چند مرحله ای، فقدان نگاه ارزشی به مردم و جمعیتی که کشته یا زخمی می شوند، فقدان توجه به منابع حیاتی و زیستی، فقدان پیوستگی و تداوم، فقدان اجماع اجتماعی، فقدان قدرت تبلیغاتی واقناعی)، جبران کرد تا به منافع ملی و آزادی وطن از وضعیت گروگان‌گیری رسید.
پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49
♻️پیشرفت به سوی پس رفت

رضا رضائی . ششم شهریور 02

🔸چگونه می شود اینقدر مخرب بود؟
تاریخ نشان می دهد که رشد فکری و ذهنی بشر موجب اختراع و اکتشاف شد و اختراع موجب توسعه و پیشرفت و پیشرفت موجب آسایش و امنیت و رفاه گردید. هرچند که گاهی این چرخه ی مبارک دچار نقص و اشکال شد و برخی اقوام و ملل را به کام مرگ و نیستی کشاند، اما روند رو به رشد عقلانیت و خردمندی بشری ادامه یافت و آثار آن در زندگی همه ی ابناء بشر قابل مشاهده است.
اگر تلسکوپ فضایی جیمز وب 44 سال پیش به فضا فرستاده می شد و یکی از دوربین های آن را به سمت زمین برگردانده و روی کشور عزیزمان زوم می کردند و می توانستند علاوه بر وضعیت جغرافیایی، وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظام حکمرانی را از انقلاب تا حالا ثبت و ضبط کرده و حالا برای نسل جدید نمایش دهند، قطعا جوانان به این موفقیت در حجم بالای خود ویرانگری و پیشرفت به سوی پس رفت، بعنوان شاهکار بشری آفرین خواهند گفت.
البته نسل جدید هنگام تماشای فیلم، با تعجب خواهند پرسید که چگونه ممکن است که یک نظام سیاسی و یک تفکر حکمرانی تا این حد بتواند نه تنها زیر بنا ها بلکه زیر ساخت های رشد بشری را نیز نابود کند تا آنجا که مردمی در این کشور آرزوی عقب گرد و پس رفت داشته باشند؟
فارغ از اینکه جیمز وب هم برای این وضعیت اشک خواهد ریخت، علامت سوالی را برای کل جهان هستی و کائنات خواهد فرستاد و همه را در مقابل این پرسش قرار خواهد داد که : مگر قرار نیست انسان جانشین خدا بر روی زمین گردد؟ در کدامین قانون ماورائی و فرازمینی نوشته و به انسان دیکته شده که اینقدر نسبت به خود و نسل های آتی بی تفاوت باشد تا آنجا که سرزمین سوخته تنها یادگار آن باشد؟
اگر سوالات جیمز وب به مردمان ایران زمین هم برسد، قطعا سر در گریبان فرو برده و به این موضوع فکر می کنیم و بدنبال جواب و راه حلی خواهیم رفت که 44 سال آینده مثل 44 سال گذشته نشود و قطعا علاوه بر علت یابی، بدنبال #تکرار گذشته نخواهیم رفت و قطعا به جای آزمون و خطا، به دنبال خلق نظامات و سیستم ها و قوانینی خواهیم رفت که ضمن تضمین آینده ی آزاد و آباد برای ایران، آسایش، رفاه و امنیت نیز برای نسل های آینده را بدنبال داشته باشد.
بی شک اینبار دین را از سیاست، علم را از خرافات، دانش را از تحجر، نظامیان را از اقتصاد، ظلم را از قضا، باند بازی را از تقنین، ارتشاء را از اجراء، ربا را از بانکداری، فساد را از کارگزاران، تقلید را از عوام، سازندگی را از سوء مدیریت، اصولگرایی را از واپس گرایی، اصلاحات را از انفعال، دانشگاه را از علم فروشی، آموزش را از حفظیات، تربیت را از لابالیگری، مهارت را از مونتاژ، آزادی را از زندان، قوم گرایی را از تجزیه طلبی، آسایش را از منفعت طلبی، مرجعیت را از عافیت طلبی، رهبریت را از استبداد، کنشگری را از منیت، عدالت خواهی را از فردیت و جمهوریت را از نمایش و تظاهر جدا می کنیم.
به امید آنکه بدون نیاز به نگاه جیمز وب، با نگاه آینده نگری و امید به فردای بهتر، در شهریور 02 ، بهمن 57 دیگری را رقم زده و پاسداشت خیزش #مهسا را به #نهضت_بیداری و #عبور از تمام ناکارآمدی ها پیوند بزنیم.
پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49
♻️هوش مصنوعی، خیزش های اجتماعی و اعدام

رضا رضائی 29/2/1402

آیا استفاده از هوش مصنوعی باعث شروع، اوج گیری یا به نتیجه رسیدن خیزش های اجتماعی و یا حذف اعدام  می شود؟
کارشناسان فناوری های نوین بخصوص در حوزه ی هوش مصنوعی معتقدند که فعلا بخش اتصال هوش مصنوعی به مکانیک، چندان رضایت بخش نیست و ساختن ربات هایی که تمام رفتار و احساس انسانی را داشته باشند میسر نیست اما این نقیصه به کمک پیشرفت های خود هوش مصنوعی بر طرف خواهد شد و در آینده ای نزدیک ربات های انسان نما بخش های زیادی از وظائف انسان ها را بعهده می گیرند.
این مطلب آنقدر جالب و هیجان انگیز است که دوست داریم فرداها را ببینیم و شاهد آن باشیم که ربات های انسان نما به جای ما در کف خیابان ها به تظاهرات می پردازند و مثل ما شعار می دهند و حتی هوشمندانه به مراکز قدرت و استیلای حاکمان جبار حمله کرده و آنجا ها را تسخیر می کنند و بعد اموال غارتگران را مصادره و بین مردم مستضعف تقسیم می کنند و نظام حکمرانی هوشمند و عادلانه و پاسخگویی را بر سر کار می آورند.
از این مهم تر در آینده چون هیچ جوانی در تظاهرات و جنبش های اجتماعی حضور فیزیکی ندارد و کاری بر خلاف قوانین جاری کشورها انجام نمی دهند پس گرفتار زندان و اعدام هم نمی شوند. ولی از بخت کج ما ممکن است سازندگان هوش مصنوعی، پروژه ی حضور ربات ها در خیزش های اجتماعی را عملیاتی نکنند و یا به جای جوانان معترض کنونی، سازندگان ربات ها گرفتار و مجازات و یا حتی اعدام شوند.
اما ظاهرا پیشرفت بشر و هوش انسانی و خردمندی آدم ها با شتابی بیش از حد، منتظر جایگزینی هوش مصنوعی و ربات ها نیست و عزم و اراده ی انسان فرهمند حکم می کند تا ملت ها به خاک سیاه ننشستند، جوانانشان سربدار نشدند و منابع خداداشان غارت نشده، با خیزش های اجتماعی هدفمند و کم هزینه و خشونت پرهیز، خیلی زودتر از هوش مصنوعی بساط ظلم و ستم در کشورهای مختلف را جمع کنند و این مسیر در کشورهایی که با فقر و تورم و افزایش شمار گرسنگان و پابرهنگان مواجه هستند، شتاب بیشتری دارد.
شاید روزی برگزاری پویش های #زن_زندگی_آزادی و یا #نه_به_اعدام، فایده داشت اما با توجه به رشد نارضایتی عمومی و افزایش تاثر و تألم عمومی بابت اعدام های اخیر به نظر نمی رسد که مجالی برای رهایی در راستای #نهضت_بیداری و یا #خیزش_خردورزی باشد و باید پویا تر از هوش مصنوعی و به گونه ای دردمندانه و همدلانه که مخصوص انسان است به خیزش و جهاد نگریست.

https://t.center/darvishane49
♻️تمامش کنید را تمامش کنید

رضا رضائی ۱۴۰۲/۰۲/۲۲

آیا می توان به گرگ هایی که برای بقا مشغول دریدن گله هستند، گفت که " تمامش کنید " ؟
حتما همه ی ما می دانیم که راز بقا در این است که حیوانات برای زنده ماندن مجبور به شکار و کشتن حیوانات دیگر هستند( بغیر از گیاهخواران و برخی حیوانات دریایی ) و حتی نمی توانیم به خودمان این اجازه را بدهیم که به آن حیوانات بگوییم که " تمامش کنید " چرا که تمام کردن شکار و کشتن دیگر حیوانات بمعنی تمام شدن عمر خودشان است .

حتما تعداد کمی از افرادی که در دوران انقلاب 57 حضور داشتند، هنوز زنده هستند و احتمالا تعداد خیلی کمی از آنها به یاد دارند که در آن زمان ها و بعد از آن دوران، خیلی ها فریاد زدند که " تمامش کنید" مثلا می گفتند که: مصادره و فراری دادن و اعدام ها را با احکام دادگاه انقلاب و حاکم شرع تمامش کنید تا بتوان در دادگاه صالحه به جرائیم رسیدگی کرد.

تهدید دیگر کشورها را به اسم صدور انقلاب تمامش کنید تا دشمن تراشی نشود، وادار کردن مردم به رعایت پوشش و گفتار ورفتار مطابق با میل خودتان به اسم دین را تمامش کنید تا مردم طعم آزادی های مدنی و اسلامی را بچشند.

این قصه همچنان ادامه داشت و دارد و حالا نیز عده ای می گویند : اعدام ها را تمامش کنید، این همه غارت منابع را تمامش کنید، این همه بی بندوباری در نظام حکمرانی را تمامش کنید، این حجم از نشیدن صدای خرد شدن استخوان های مردم را تمامش کنید، این همه وعده و وعید را تمامش کنید، این همه استیلا و سلطه در تمامی ارکان حتی زندگی خصوصی مردم را تمامش کنید.

اما شاهد بودیم و هستیم که این نصیحت و انذار فایده نداشته و شاید موقع آن رسیده است که باید " تمامش کنید را تمامش کنید "

زیرا به نظر می رسد که برخی ها برای بقا، تمامش نمی کنند یعنی چاره ای بجز ادامه دادن ندارند چون اگر تمامش کنند، مرگ آنها فرا می رسد.
از منظرجامعه شناسی، روانشناسی، خداشناسی، پیغمبرشناسی، انسان شناسی و حتی محروم و مستضعف شناسی هم که بخواهیم به وضعیت موجود نگاه کنیم، متوجه می شویم که ابر بحران ها در صف ایستاده اند تا یکی یکی بر سر مردم آوار شوند و به بحران ها هم نمی توان گفت که " تمامش کنید ".

در مجموع دیگر نمی توان گفت " تمامش کنید" بلکه باید " تمامش کنید را تمامش کنیم " و با هم بخوانیم

بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم/فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم
اگر غم لشکر انگيزد که خون عاشقان ريزد/من و ساقي به هم تازيم و بنيادش براندازيم

به امید رسیدن به آگاهی و اتحاد برای طرحی نو در نظام حکمرانی با ادامه ی جنبش #مهسا و خیزش #زن_زندگی_آزادی و در ادامه ی #نهضت_بیداری.
پاینده ایران و ایرانی.

https://t.center/darvishane49
♻️جنگ برای صلح

رضا رضائی 8/2/1402

وضعیت سبد هزینه های زندگی و سفره ی ما کارمندان، کارگران، کشاورزان، معلمان، بازنشستگان و بی کاران ( قشر متوسط به پایین و یا قشر خاکستری ) نشان می دهد که " عالیجناب دستار " و گروه " حلقه " کمربند ها را سفت کرده و پاشنه ی کفش را بالاکشیده و قداره را از رو بسته اند و هدفی جز فقر و فلاکت ما بیچارگان و حفظ خود تا سرحد فروپاشی ندارند. فروپاشی زندگی ما مردم ستم کشیده، فروپاشی اخلاقیات، فروپاشی ارزش های اجتماعی، قومی و ملی، فروپاشی اقتصاد و معیشت، و...و در بالاترین سطح نیز بدنبال فروپاشی زیربناهای امید ما به بهتر شدن وضعیت کشور پس از دوره ی تسلط  فقرآفرینان هستند.
به نظر می رسد که در گستره ی کشور، نبرد خیر( مردم ) و شرّ ( نظام سلطه ی جهانی و داخلی ) در جریان است و جبهه ی خیر، ناخواسته برای زنده ماندن در مقابل شرایستاده است و حاضر به جنگ نیست چرا که عواقب جنگ داخلی و جنگ خارجی را می داند اما زمان آن رسیده که از بکاربردن برخی واژه ها نهراسیم و اعتراف کنیم که در معرض یک جنگ نابرابر قرار داریم و اهریمن فساد و فقر و ناکارامدی، بنیان های زندگی و صلح و آرامش امروز مردم و فرداهای نسل های آتی را تهدید می کند.
بدیهی است در این چنین جنگی که برای رسیدن به صلح درونی و بیرونی انجام می شود می بایست از تاریخ این مرز و بوم بخصوص جنبش ها و خیزش های سه دهه ی اخیردرس گرفت و دیگر نباید جوانان وطن را به دم تیغ شرّ سپرد، نباید منابع طبیعی و ذخایر ملی را به دست نااهلان به باد فنا داد، نباید به فتنه ی جدایی طلبی، فرصت بروز و ظهور داد، نباید به فاسدان و دزدان مجال ادامه ی حیات داد، نباید در مقابل احکام و فرامین غیر عادلانه و مستبدانه سکوت کرد و باید فریاد زد:
اَلا  یا اَیُّهَا  الظالم  چرا  خون  کرده ای  دلها
مگرمردم چه بد کردند که ویران گشته منزل ها
فسادت نُقل مجلس شد بیافکن پارچه را از سر
که حُکمت حکم باطل شد به مجلس ها و محفل ها
به امید ارتقاء سطح هوشیاری عمومی در راستای #نهضت_بیداری و #خیزش_خردورزی.

https://t.center/darvishane49