قلم بیداری

#مقاومت_مدنی
Channel
Logo of the Telegram channel قلم بیداری
@darvishane49Promote
10.25K
subscribers
407
photos
302
videos
3.42K
links
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️دموکراسی ...

سوابقِ جانفشانی و خدمت یک قهرمان, دلیل و توجیه کافی برای سپردن مقدرات زندگی یک ملت و کشور به دست آن قهرمان نیست؛ چون به سادگی امکان هیولا شدن را به قهرمان می‌دهد.

🖌یووال نوح هراری


کارل پوپر، فیلسوف انگلیسی می‌گوید دموکراسی نه به معنای حاکمیت مردم است، نه حاکمیت اکثریت! مردم یا اکثریت هیچ‌وقت حکومت نکرده‌اند. مبنا و معیار دیگری نیاز است. آنچه دموکراسی را دموکراسی می‌کند «توانایی و حقِ عزل حاکمان است از سوی مردم، بدون خونریزی و براندازی».

وآنچه دیکتاتوری را دیکتاتوری می‌کند، «بی‌نصیب ماندن مردم از این توان و حق است، مگر با انقلاب و سرنگونی».

دموکراسی این سؤال افلاطونی را که «چه‌کس باید حکومت کند؟» کنار می‌زند و به جای آن می‌پرسد «چگونه باید حکومت کرد؟»
چنان باید حکومت کرد که شرورترین و رذل‌ترین حاکم را بتوان پایین آورد.

اگر این درس مهم و اساسی پوپر را بسط دهیم، می‌توانیم بگوییم حکومت دموکراتیک، نهادها و قوانین و دستگاه‌هایی دارد که از این توان و حق مردمی حمایت می‌کنند.
بر این اساس، خطاست اگر دموکراسی را به مجلس و رأی و چیزهایی از این جنس، تقلیل دهیم.

صندوق رأی و پارلمان، دموکراسی را تضمین نمی‌کنند. مقصود این نیست که دموکراسی بدون رأی گرفتن از مردم ممکن است، بلکه هر رأی‌گرفتنی، به معنای اجرای دموکراسی نیست.
البته که انتخابات ابزار لازم و ضروری است، اما این وسیله باید در خدمت غایتِ دموکراسی باشد؛ حقیقت انتخاباتِ و دموکراسی، عزل است نه نصب!
برای دستیابی به دموکراسی، به دستگاه و نظامی نیاز است که از حق و حقوق مردمان، و در ذیل آن حقِ عزل، پشتیبانی کند.
این‌ موضوع برای آموزش عمومی و افزایش آگاهی عامه مردم لازم است. بخصوص این‌روزها که در بسیاری از کشورها، همه در حال فکر کردن به راه چاره هستند؛ اینکه از کجا ضربه خورده‌اند و چرا همه‌ حرکت‌ها و جنبش‌های عدالت‌خواهانه به نتیجه نمیرسد؟

ژنرال شارل دوگل در جنگ جهانی دوم، رهبر آزادی بخش فرانسه بود. او بعد از جنگ به ریاست جمهوری رسید و غیر از تلاش‌هایی که برای آزادسازی فرانسه از اشغال آلمانِ نازی کرد، از اقدامات ارزشمند او آزاد سازی ۱۲ مستعمره آفریقایی فرانسه بود. او در سال ۱۹۶۹، رفراندومی برای اصلاحات قانونی و اجتماعی برگزار کرد.
دوگل مدعی بود برای رفع مشکلاتی که اعتراضات وسیع سال ۱۹۶۸ یکی از نشانه‌هایش بود، رئیس جمهور به قدرت و اختیارات بیشتری نیاز دارد.
مردم فرانسه علی‌رغم احترامی که برای شارل دوگل قائل بودند، به آن رفراندوم رأی منفی دادند و دوگل که نتوانسته بود اعتماد و موافقت مردم را جلب کند، از قدرت کناره‌گیری کرد. درس بزرگ مردمِ فرانسه برای مردم دنیا این بود که: سوابقِ جانفشانی و خدمت یک قهرمان, دلیل و توجیه کافی برای سپردن مقدرات زندگی یک ملت و کشور به دست آن قهرمان نیست؛ چون به سادگی امکان هیولا شدن را به قهرمان می‌دهد.

دموکراسی، متضمن برابری افراد جامعه و تبعیت حاکم از ملت است، هیچ حاکم فرهمندی نباید اختیار بیابد اراده‌اش را بر ملت تحمیل کند. دموکراسی فقط آن نیست که بتوان با رأی مردم کسی را به مقامی منصوب کرد، بلکه دموکراسی آنست که بشود آنکس را که در مسند قدرت است، با رأی مردم از قدرت عزل کرد.
در جامعهٔ برخوردار از دموکراسی، هیچ کسی در هیچ مکانیزمی نباید اختیاراتی بر ملت بیابد که بعداً نتوان جز به جنگ و جبر از او پس گرفت.
هیچ فضیلتی اعم از زهد، علم، قول، عهد و سوابق، ضمانت نمی‌کند که شخص حاکم، منافع خودش یا صنف و گروهش را در پای حقیقت و یا پای مردم قربانی کند. پس قدرت باید محدود، موقت، قابل نظارت و قابل استرداد باشد.
این سر رشته‌ای است که اگر در جامعه‌ای گم شود، زندگی در آن جامعه، زندان و جهنم می‌شود و هر بار وعده تازه‌ای برای رهایی و رستگاری، ما را به دنبال خود می‌کشد تا روزی برسد که بتوان از جهنمی که خود ساخته‌ایم نجات یابیم.
اگر در سال ۱۹۶۹، مردم طبق میل ژنرال دوگل رأی داده بودند، احتمالاً امروز دوگل به شدت فردی منفور شده بود مثل ژنرال فرانکو، معمرقذافی، موگابه، صدام حسین، حاکمان کره شمالی، کوبا،  و... و تا آخر عمر دوگل رئیس جمهور می‌ماند و هرگز بدون جنگ داخلی و انقلاب و شورش نمی‌شد قدرت را از او پس گرفت و به منتخبی دیگر انتقال داد، چه رسد به تحت تعقیب قرار دادن رئیس جمهور مجرم یا جنایتکار.

درس گرفتن از تاریخ شرطِ عقل است و مجازاتِ درس نگرفتن از تاریخ, تکرار تمام مصائب تاریخ...

https://t.center/darvishane49
♻️شروع، پایان و نتیجه‌ی نمایش

رضارضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۴

هر تماشاگربرای دیدن یک نمایش، با هیجان زیادی منتظر شروع است و در حین نمایش نیز، بی‌صبرانه منتظر پایان است تا بتواند بر اساس یافته‌های خود، از نمایش نتیجه بگیرد و چنانچه
فرض را بر شروع یک انتخابات سالم و#دموکراتیک بگذاریم، قاعدتاً برای مردم می‌بایست همان هیجان و بی‌صبری و شوق برداشت از نتیجه‌ی آن را نیز تصور کنیم؛ اما چنانچه مخاطب و بیننده‌ی نمایش از قبل نتیجه را بداند، پس عجله و هیجانی برای دیدن آن ندارد و حتی تبلیغات و بروشور و مناظره و یا حتی دیدن صف افراد شناسنامه به دست نیز برایش جالب وبرانگیزاننده نیست.
حال فرض کنیم که چندین انتخابات گذشته، مردم کشور را به بی‌ثمری انتخابات در زندگی
روزمره، اقتصاد، فقر، فلاکت، دزدی، فساد، رانت، و حتی تداوم و استمرار دروغ و دغل‌کاری
رسانده باشد، پس عکس‌العمل مردم در خصوص انتخابات آتی قابل‌پیش‌بینی است.
بی شک با فرض‌های بالا، نتیجه، #ناامیدی از صندوق آراء که تبلور دموکراسی است خواهد بود واحتمالاً خانه‌نشینی و قهر و یا به قولی #مبارزه‌ی_منفی و #مقاومت_مدنی.
در این میان، حامیان ایده‌های #عبور، #گذار، #اصلاح، #روزنه گشایی، #تعامل، #تکلیف، حفظ نظام و تبلور مسلمانی، اول باید جواب تاول پاهایی که ۴۵ سال این مسیر را آمده بدهند و اسم مردم پسندی برای هزینه های سوخت شده از منابع مملکت را بیابند و بعد یک جفت کفش مطمئن به هر ایرانی بدهند و سپس بگویند: بفرمایید در انتخابات شرکت کنید یا قهر کنید و شرکت نکنید.
چرا که نه‌تنها دعوت به مشارکت در انتخابات باید دلیل قانع‌کننده‌ی عینی داشته باشد، بلکه
قهر مدنی نیز باید اقناع‌کننده و تبیین‌کننده‌ی فردای پس از انتخابات باشد و در واقع افقی روشن پیش روی مطالبه‌گران، کنشگران مدنی و بخصوص جوانان و زنان به‌عنوان رهبران جنبش مردمی کنونی قرار دهد.
به عبارت ساده‌تر قابل‌پیش‌بینی بود که با نزدیک‌شدن به انتخابات ۱۱ اسفند، مردم با
حجم انبوده تبلیغات از یک سو، و بیانیه و اطلاعیه ی کم مخاطب از سوی دیگر مواجه
خواهند شد و بازهم تصمیمات مردم، تابعی از سرقت افکار عمومی خواهد بود و اگر جریان
های سیاسی و روشنفکری تا دقیقه ی نود، فکری نکنند و فرد مورد وثوقی را به صحنه نیاورند و گل آخر را نزنند، نتیجه ی بازی مثل بازی های قبل رقم خواهد خورد و #نهضت_بیداری، #خیزش_خردورزی و #جنبش_مردمی صدمات جبران ناپذیری خواهد دید مگر آنکه مردم به رهبری خودشان و با بصیرت خویش افزای خود، کاری کنند کارستان.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49