قلم بیداری

#دزدی
Channel
Logo of the Telegram channel قلم بیداری
@darvishane49Promote
10.25K
subscribers
407
photos
302
videos
3.42K
links
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️تداوم انتخاب خیانت

رضارضائی. ۱۴۰۳/۵/۱۷
آیا  مجموعه ی شاخص های خوبی مثل تخصص و تجربه در کنار شاخص های بدی مثل داشتن ارتباطات با مراکز قدرت، می‌توانند ملاک انتخاب افراد باشند؟
مقدمه: سیاست‌ها، قوانین و عملکرد مسئولین از رده‌ی مدیرکل به بالا طی ۴۶ سال اخیر، خالق وضعیت موجود کشور بوده، و هزاران عارضه‌ی کنونی را می‌توان ناشی از این سه عنصر دانست که حتی با وجود افراد پاک‌دست، امین و صادق ولی ترسو و منفعل یا با وجود افراد خوبی که ترک فعل کردند و یا در مقابل سیستم فساد زا و رؤسای فاسد، اعتراض نکرده و استعفا ندادند ( مثال بارز آن در اصلاحیه ناقص قانون اساسی، تفاسیر ناصواب از قانون، پیوست سازی ناصحیح برای قانون که منجر به تشکیل شوراهای عالی و صدها ساختار موازی و متداخل شد)، شاهد هستیم که وضعیت هر ساله خراب تر از سال قبل شد.
یکم: می‌توان به پاهای تاول زده‌ای که ۴۶ سال راه رفته، گفت که اشتباه آمده.
دوم: با نگاه به وضعیت موجود کشور (در تمامی عرصه‌ها)، می‌توان با شجاعت گفت که ۴۶ سال به کشور خیانت شده.
سوم: خیانت لزوماً #دزدی و #غارت و #اختلاس نبوده، بلکه #فرصت‌سوزی و #ناکارآمدی و #نفوذ سرویس های اطلاعاتی بیگانه نیز از مصادیق #خیانت هستند.
چهارم: شورای راهبردی یا هر مجموعه‌ی مشورتی دیگر، از بین مدیران قبل کسی را کاندید یا معرفی کند، هم به خیانت وجاهت داده و هم به خطا انتخاب کرده است.
پنجم: این گزاره که قحط‌الرجال است و چاره‌ای نیست مگر انتخاب افرادی که کمتر سابقه‌ی خیانت دارند، توجیه گری است که راه را بر گزینش صالحان، پاک‌دستان، جوانان، مبتکران و نوآوران می‌بندد.
ششم: گزاره‌ی آنکه در تعاملات بین‌المللی، کشورهای دیگر با افراد قدیمی بهتر کار می‌کنند و چون افراد جدید را نمی‌شناسند ممکن است سطح تعاملات کاهش یابد، انتخاب خیانت بار برای حفظ خائنین و تداوم قرارداد های خفت‌بار بین‌المللی گذشته است.
هفتم: #خبرگی در امور نظامی، اطلاعاتی، فناوری، تقنینی، تسلیحاتی و قضائی ضرورت دارد؛ اما برای زمانی که در ارزیابی عملکردها به نمره‌ی قبولی رسیده باشیم نه اینکه کشور به ابر بحران‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رسیده و سایه‌ی #جنگی شوم و خانمان‌برانداز بر بالای سر کشور باشد.
هشتم: گزاره‌ی اینکه ما #احزاب قوی و #سازمان‌های_مردم‌نهاد غیروابسته نداریم و امکان شناسایی #کارآمدان و #سرآمدان نیست، دلیل دیگری بر ۴۶ سال خیانت است و حالا نمی‌توان بر پایه‌ی همین خیانت، باز بهانه آورد و به همان افراد پست و منصب داد.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱- به نظر می‌رسد که سازوکار تشکیل شورای راهبردی و کمیسیون‌ها و استفاده از نظرات متخصصان و نخبگان درست بوده؛ اما خروجی آن نادرست، و این نشان می‌دهد که ابتکارات نو و جدید در دست کارگزاران قدیمی نیز، ما را به جایی نمی‌رساند.

۲- شرایط بحرانی (نه جنگ، نه صلح و نه مذاکره‌ی مستقیم) از یک سو و وجود نظارت و سخت گیری های بی مورد، برای عبور کاندیداهای پست‌های وزارت از سوی دیگر، بر ناامنی روانی جامعه دامن زده است.
۳- پنهان‌شدن #اقلیت بازنده در انتخابات اخیر در پشت سر توصیه‌های رهبری مبنی بر حمایت از رئیس‌جمهور منتخب نشانه‌ی بهبود نیست ( شاهد ماجرا نیز برخوردهای انتظامی و قضائی اخیر با دختران و اصحاب قلم و رسانه است)؛ بلکه به نظر می‌رسد که ملت در تله‌ی فریب گرفتار شده و حق با اکثریت بالای پنجاه‌درصد بود که وارد کارزار انتخابات نشدند.
۴- به نظر می‌رسد که تنها راه باقی‌مانده، مراجعه ملی به اندیشه ورزان اجتماعی در حصر و زندان، اصحاب آزاده‌ی رسانه، زنان و جوانان نواندیش و ترقی‌خواه، معترضان مصلح زندانی، اساتید و کارمندان وطن‌دوست حذف شده و عدم انتخاب خائنین است.

۵- مردم حق دارند که بر اساس درد و رنجی که می‌کشند و بی‌اعتمادی به مدیران گذشته (طی ۴۶ سال اخیر) مطالبه‌ی گندزدایی از بالا و  مطالبه‌ی عمل به وعده‌ی تغییرات که در انتخابات داده شده بود را داشته باشند.
۶- زدودن جو ناامنی روانی از جامعه (تکریم زنان و دختران)، مصلحت‌اندیشی و حفظ منابع ملی (عدم ورود به جنگ تحمیلی)، برگرداندن امید و اعتماد به مردم (حذف فشار به منتقدان و اهل‌قلم و رسانه)، گام مؤثری در پیشبرد اهداف رئیس‌جمهور منتخب ارزیابی خواهد شد.


پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️ظلم بی تبعیض

رضا رضائی ۱۴۰۳/۲/۲۵

از اینکه ظلم بدون تبعیض روا می‌شود خوشحال باشیم یا از اینکه ظلم می‌شود، ناراحت باشیم؟
یکم: سال‌ها خواندیم و نوشتیم که ظلم و نابرابری بد است، تبعیض بد است، اجحاف نارواست، ترجیح ناشایست‌ها بر شایستگان، جفا است، سروری و ریاست پخمگان بر نخبگان، خطا است و موارد دیگری ازاین‌دست.
اما به دورانی رسیدیم که از ظلم بدون تبعیض شادمان می‌شویم. به عبارت ساده‌تر وقتی می‌بینیم که به زنان فرهیخته و مبارز و شجاع، چون مردان ظلم می‌شود و به زندان می‌افتند و یا اعدام می‌شوند، خوشحال می‌شویم که لااقل در این ظلم‌ها، تبعیض قائل نشده و زن و مرد مبارز و حق‌طلب و آزادی‌خواه را از هم جدا نکردند و چه خوب است که تفکیک جنسیتی را رعایت نمی‌کنند.
گرچه هرگونه ظلم و جور را نمی‌پسندیم؛ اما شوربختانه باید گفت که زن‌ها توانستند دوشادوش مردان به مسلخ ظلم و جور و ستم بروند و ثابت کنند، آنها نیز برای حقوق مردم، از جان‌مایه گذاشته‌اند و چیزی از مردان کم ندارند.
دوم: اما فارغ از این مسائل، در این فکر بودم که در فرهنگ ما ایرانیان، زن‌ها جایگاه ویژه دارند و به‌عنوان ناموس وطن شمرده می‌شوند، پس چطور می‌شود که برخی انسان‌نماهای وحشی و درنده‌خو، زنان و دختران را در خیابان کتک بزنند، جامه‌ی آنها را بدرند و با زور سوار ماشین کنند و ببرند؟
به نظر می‌رسد که سلسله‌ی کنونی ظالمان نقاب‌زده، بالاخره به راه اسلاف خود رفتند و در ظلم به زنان، تبعیض روا داشته و برابری را زیر پا گذاشته‌اند و با ناموس وطن چنان می‌کنند که متجاوزین و غارتگران گذشته‌ی این مملکت، چنین نکردند.
سوم: به‌عنوان یک کنشگر مدنی، به تمام زنان و دختران ایران فرهنگی (نه ایران جغرافیایی) تبریک می‌گویم که توانستند به ظالمان ثابت کنند که جایگاه آنان به‌جز مادری، همسری و خواهری، جایگاه #معلمی، #تربیتی، #انسان‌سازی، #قهرمان‌پروری، #اسطوره‌سازی، #نخبه‌پروری، فرهیخته و اندیشمند سازی است؛ یعنی مام وطن را زنان می‌سازند و زنان خطرناک‌ترین بخش جامعه برای ظالمان هستند.
از سوی دیگر در این فکر بودم که در فرهنگ ما، واژه‌هایی چون غیرت، تعصب و شرافت بر پیشانی مردان این کهن سرزمین می‌درخشیده و چه جان‌های عزیزی در طول تاریخ در راه اعتلای این ارزش‌ها فدا شده که نمونه‌های نزدیک آن در جنگ ایران و عراق و یا نزدیک‌تر آن در #نهضت_مهسا را شاهد بودیم و نمی‌توان تصور کرد که مردان غیور و شرافتمند اجازه دهند که با نوامیس وطن چنین رفتارهایی شود.
چهارم: روند کنونی افزایش #فقر، #نابرابری، #فساد، #باندبازی، #قبیله‌گرایی، #دزدی و #غارت، حق این مردم نیست و با افزایش ظلم و ستم بر زنان، می‌توان زنگ‌های هشدار را به صدا در آورد و یا سیلی‌های محکم را به گوش ناشنوایان حاکمیتی نواخت که بدانند آستانه‌ی تاب‌آوری ملت تمام شده و نه‌تنها رابطه‌ی ملت - دولت دیگر ترمیم نخواهد شد؛ بلکه می‌توان پیش‌بینی کرد که مردم به حاکمیت در خود براندازی و خود ویرانگری کمک کنند تا زودتر تکلیف همه معلوم شود.
پنجم: شاید ظلم بی تبعیض به سمت انتقام بی تبعیض برود و کشور را به سمت بحران بکشاند، اما نباید فراموش کرد که نقش زنان هوشیار و دختران فرهیخته در بحران کنونی، نقش آشوبگری نیست؛ بلکه استفاده از عطوفت مادرانه و زنانه برای مهار خشونت و سوق‌دادن حوادث دوران گذار، به سمت رواداری، ایجاد اتحاد و مدیریت بحران است تا میوه‌ی نهضت بیداری به بار بنشیند و به ایران پر از صلح و آرامش و رفاه برسیم.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️چشم انداز فردای پس از خود‌براندازی

رضا رضائی. 1402/10/29

آیا تعریف چشم انداز برای فردای #خودبراندازی یک تعریف خیالی است یا واقعی؟
بدون شک اگر برای تعریف چشم‌انداز، واژه هایی چون منظره یا دورنما را در نظر بگیریم، قطعاً برای تعریف واژه‌ی خود‌برانداز نیز به خود ویرانگر و خود‌نابودگر خواهیم رسید ولی مشکل در تعاریف نیست بلکه مشکل در این است که آیا اصولاً می‌توان برای #ایران‌فردا چشم‌اندازی تعریف کرد؟ و آیا می‌توان سیستم حاکمیت مستقر را به سمت خود‌براندازی تصور کرد؟
در پاسخ باید گفت که برای تمامی مسائل ایران فردا مثل نوع حکومت، قانون اساسی، تقسیم قوا، برقراری دموکراسی، تقسیمات کشوری، جایگاه اقوام و اقلیت ها در ساختار قدرت، سیستم‌های آموزشی، مالی، نظامی و ... می‌توان تعاریف راهبردی و کارکردی تعریف کرد و این مهم برای حرکت به سمت تغییر وضعیت موجود لازم و ضروری است.
اما تعبیر سیستم مستقر به جای کلمه‌ی " نظام" از آن هم واجب‌تر است. به عبارتی وقتی مجموعه‌ای از افراد، نهادها، سازمان‌ها، قانونگذاران و مجریان در حالت نظم گریزی و زیر پا گذاشتن قوانین شرعی، عرفی و انسانی هستند، قطعاً به سمت نظام حرکت نمی‌کنند و نظام یافته نیستند پس مجموعه‌ای از سیستم‌های درهم‌تنیده با ظرفیت بی‌نظمی و توان فسادزایی هستند که قابلیت افزایش بی‌نظمی و فساد را در دل خود دارند و به همین ترتیب، با افزایش آن، یعنی برهم زدن نظم، به سمت خودویرانگری و خود‌براندازی حرکت می کنند.
مثال‌های ساده‌ی آن عبارتند از ورود فاسدان به قانونگذاری، ورود نظامیان به سیاست و اقتصاد و تجارت، تعدد مراکز تصمیم گیری، تمرکز رهبری و هدایت، تداخل سیستم‌های نظارتی، حذف نخبگان و استیلای ناکارآمدان، غارت منابع به جای بستر سازی برای توسعه و پیشرفت، دیپلماسی خارجی در جهت دخالت در امور کشورهای دیگر به جای همگرایی منطقه ای برای #صلح_پایدار و مسائلی از این دست می باشد.
پس ساده‌ترین و واقعی‌ترین چشم‌انداز برای ایران پس از خودبراندازی، عدم وجود هرآنچه که نظم اجتماعی را ذایل، حقوق شهروندی را مختل، آزادی را سلب، عدالت را متوقف، مشارکت را صوری و انتخابات و تحقق دموکراسی را نمایشی و فرمایشی می سازد است.
شاید بهترین تصویر از نمای ایران‌فردا پس از خود‌براندازی، حذف تفکر امنیت بدون اقتصاد و جایگزین کردن اقتصاد درون‌زای برون ریز و اتصال اقتصاد ملی به اقتصادهای منطقه‌ای و بین‌المللی بعنوان پایه‌ی امنیت ملی، مشارکت در حل و فصل منازعات منطقه‌ای و ریشه‌کن کردن تروریسم از طریق ایجاد بلوک‌های #مشترک‌المنافع به جای دخالت نظامی و مستشاری و موشک پرانی و کمک های مادی از جیب مردم باشد.
در پاسخ به سؤال آغازین نیز می‌توان گفت که ترسیم چشم‌انداز ایران فردا پس از خود براندازی کاملاً واقعی است و واقعی بودن آن در خواست جامعه برای برون‌رفت از وضعیت موجود #فقر، #فلاکت، #ناکارآمدی، سیاسی‌کاری و قفل‌کردن اقتصاد و معیشت مردم به سیاست خارجی است که آثار شوم آن در زندگی مردم، تهدید آینده‌ی #جوانان و مجموعه‌ی مستمری از #دزدی و #رانت و #اختلاس و #فساد است که می‌تواند ایران فردا را در هاله‌ای از ابهام و سیاه‌بختی تصویرسازی کند.
به امید ایجاد وفاق بر روی چشم‌انداز ایران فردا پس از خود براندازی برای امیدبخشی و ایجاد اتحاد مردم در مواجهه با رویدادهای پیش روی مثل درگیرشدن در جنگ‌های بی‌حاصل و یا انتخابات.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️مصادره‌ی بهمن ظفر و اسفند انتخاب

رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۰/۲۸

آیا بین مصادره‌های دوران انقلاب و پس از آن رابطه‌ی معناداری وجود دارد؟
کمتر فرد یا کارشناسی بود که مرگ ناجوانمردانه‌ی دختر زیبای ایران‌زمین را آغاز یک اعتراض سراسری، شروع جنبش #مهسا یا نهضت #زن_زندگی_آزادی بداند؛ اما روند حوادث و اتفاقات به‌گونه‌ای رقم خورد که افراد زیادی به خاک و خون کشیده شدند، عده‌ای به زندان افتادند، عده‌ای از ترس مهاجرت کرده و یا مخفی شدند، اما #نهضت_بیداری ایران به دستاوردهایی در حوزه‌ی حقوق اجتماعی از جمله #حقوق_زنان و به رسمیت شناخته‌شدن خواسته‌های آنان رسید.
کمتر کسی بود که فکر کند در بهمن ۱۴۰۱ و یا سالگرد آن نهضت در مهر و آبان ۱۴۰۲ اتفاقی نیافتد، گویی نه تنها اعتراضات، بلکه امید نیز به نا امیدی رسید و امید به پیروزی در بهمن نیز ۱۴۰۲ مصادره شد و هیچ خبری از ظفر بر غول #گرانی و #تورم و شکستن کمر #فساد و #دزدی نیست.
کمتر کسی بود که باور کند با نرخ پایین مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰، نه تنها هیچ اتفاق خاصی نیافتد بلکه حوادث به گونه ای رقم بخورد که به انتخابات ۱۴۰۲ نیز برسیم و بازهم هیچ خبری نباشد. گویی انتخابات ها هم مصادره شده و طبق نظر متولیان و اربابان مصادره چی، طبق سنوات قبل برگزار و نتیجه ی مورد نظرشان حاصل خواهد شد.
در واقع، مصادره‌ی اموال و املاک پس از انقلاب و چگونگی مدیریت و استفاده از آن، درس بزرگی برای متولیان گردید به‌گونه‌ای که رابطه‌ی معنادار آن با مصادره‌های پس از انقلاب نشان می‌دهد که نه‌تنها کلمات و شعارهای انقلاب مصادره شد، تاریخ مصادره شد، قانون اساسی مصادره شد، فرهنگ ملی مصادره شد، صلح‌طلبی مصادره شد، حسن هم‌جواری مصادره شد، بلکه عدالت، امید، آرزو و انتظار خیزش نیز مصادره شد و تبدیل شدیم به کشوری که همه چیزش مصادره شده است.
با همه‌ی این تلخی‌ها، نباید فراموش کرد که ملت ما، ملت #عبور است، یعنی عبور از بحران انقلاب، عبور از بحران تدوین قانون اساسی، عبور از جنگ تحمیلی، عبور از ویرانی پس از جنگ، عبور از بی‌توجهی و عبور از انتخابات مهندسی شده و این ملت در بهمن یا اسفند، آغازی دوباره را تجربه خواهد کرد چرا که می‌داند نهضت بیداری یک اتفاق نیست؛ بلکه یک پروسه است.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49
♻️دعوا سر لحاف ملا

#رضارضائی. ۱۴۰۲/۹/۱۶

دعوا سر لحاف ملا است یا ارث عظما؟
#غزه، تتلو، #چای_دبش و #میدان_گازی_آرش، همه از حوادث و اتفاقات اخیر است که افکار عمومی و احساسات مردم را بر انگیخت و فضای رسانه‌ای را مشغول و واکنش‌های حاکمیتی و مردمی را در پی داشت؛ اما چه می‌شود کرد که ما ایرانی‌ها با داستان و ضرب‌المثل برآمده از آن به نام"دعوا سر لحاف ملا" آشنا هستیم و بی‌اختیار به این فکر می‌افتیم که نکند، فریب و خدعه‌ای برای به غارت بردن متاع بالاتری است.
در واقع وقتی خزانه خالی، سفره‌ی مردم تهی و بازار کساد و بانک‌ها و بورس به غارت رفته و اموال مصادره شده هپولی شده، به نظر می‌رسد که لحافی برای ملا نمانده که بر سر آن دعوا باشد؛ اما حتماً در ایران چیزی هست که ارزش این‌همه افشای فساد و فریاد از گرانی و تحریم و بی‌خیالی برای میدان گازی آرش را دارد تا ذهن مردم منحرف شود.
به‌خاطر داشته باشیم که ایران دارای منابع و ذخائر زیر زمینی و روزمینی، موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه‌ای، نیروی انسانی جوان و ماهر، و از همه مهم‌تر حاکمیت جدا شده از بدنه‌ی مردمی است.
از سوی دیگر ایران کشوری است که قادر به حفظ امنیت مرزی و داخلی خود (به هر قیمت و با هر وسیله‌ای) هست، قادر به استفاده از دانشمندان و نخبگان خود در مراکز علمی و تحقیقاتی هست، قادر به سرگرم‌کردن اساتید و فرهیختگان هست، قادر به فریب و انحراف اذهان عمومی هست، برخوردار از حمایت‌های برخی از دول قدرتمند منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هست، دارای مردمی دین‌باور و ارزش‌مدار و صبور و قناعت‌پیشه نیز هست.
به عبارت ساده‌تر ایران هم استعداد بالقوه و هم بالفعل برای غارت‌شدن طولانی‌مدت را دارد و تنها مشکل برای دزدان لحاف ملا این است که ایران دارای پیشینه و تاریخ و فرهنگ غنی نیز هست؛ یعنی مردانی چون ابو لؤلؤ، ابومسلم خراسانی، عمر خیام، فردوسی داشته و هم اکنون نیز مردانی چون خاتمی، میرحسین موسوی، تاج‌زاده، نصیری، حائری، قمیشی و هزاران جوان جان‌برکف و دختران تحول‌خواه و زنان مبارز دارد.
این بدان معنا است که ایران کشوری نیست که بتوان به‌سادگی بر آن استیلای مستبدانه یا غارتگری موذیانه یا چپاول رذیلانه داشت. ایران کشوری نیست که بتوان در درازمدت اموالش را با #دزدی و #اختلاس و #رانت برد و لحاف بر سر بکشد؛ بلکه چون شیری در کمینگاه و چون زلزله‌ای 12 ریشتری است که بزودی به خیزش و غرش در می آید.
این هشدار نه برای دزدان لحاف ملا است و نه آنان که ملت را از ۱۴۰۳ سخت با مالیات های کمر شکن می ترسانند بلکه برای اعلام بیدار باش به اساتید، فرهیختگان، آزادگان، نخبگان، هوشیاران، آزادیخواهان و اصحاب اهل قلم است که بدانند ایران در معرض غارت برنامه ریزی شده‌ی مستمر قرار گرفته و راهی جز نهضت بیداری و چاره‌ای جز مقابله با ضحاک ماردوش نیست.
پاینده باد ایران آزاد و آباد
http://t.center/darvishane49