اندیشه در اکنون

#ملاصدرا
Channel
Education
Religion and Spirituality
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel اندیشه در اکنون
@Andisheh_AknunPromote
1.77K
subscribers
80
photos
20
videos
167
links
"بگذار اکنون بحث نکنیم که تو راست میگویی یا من بلکه دست در دست حقیقتی نهیم که قرار است در پایان گفتگو خود را به ما نشان دهد" افلاطون ارتباط با ادمین @Mmetaphysics
Audio
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

🎤 صوت جلسه‌ی هشتم


#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه
دکتر مجید احسن
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

🎤 صوت جلسه‌ی هفتم


#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه
دکتر مجید احسن
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

🎤 صوت جلسه‌ی ششم


#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه
دکتر مجید احسن
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

🎤 صوت جلسه‌ی پنجم


#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Audio
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

🎤 صوت جلسه‌ی چهارم


#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Audio
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

🎤 صوت جلسه‌ی سوم


#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Audio
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

🎤 صوت جلسه‌ی دوم


#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Audio
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

🎤 صوت جلسه‌ی اول


#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Forwarded from نطقیات
▫️ درسگفتار زمینه و زمانهٔ حکمت متعالیه ( بر اساس مقدمهٔ اسفار )

👤 دکتر مجید احسن

#ملاصدرا
#احسن
#فلسفه_اسلامی
#صوتی
♦️♦️♦️

🔮 t.center/nutqiyyat

🔮 t.center/loghatsaz

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from نطقیات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 چالش سینوی در مسئلۀ حدوث نفس و بازسازی صدرایی آن

👤 دکتر مجید احسن

🔺همایش بین‌المللی «انسان‌شناسی در حکمت ابن‌سینا» در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

#احسن
#‌ابن‌سینا
#ملاصدرا
#تصویری

♦️♦️♦️

@nutqiyyat
🍁 سخنان ملاصدرا و ملاهادی سبزواری درباره زنان

🔹نظر #ملاصدرا :

في عنايته تعالى في خلق الأرض و ما عليها لينتفع بها الإنسان‏

و منها تولد الحيوانات المختلفة وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ ؛ بعضها للأكل وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْ‏ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ و بعضها للركوب و الزينة وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِينَةً و بعضها للحمل وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى‏ بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ و بعضها للتجمل و الراحة وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ و بعضها للنكاح [1] وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً و بعضها للملابس‏ و البيت و الأثاث وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ- وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى‏ حِينٍ.

ترجمه:

«و از عنایات الهی در خلقت زمین، تولد حیوانات مختلف است… که بعضی برای خوردن اند… و بعضی برای سوار شدن و زینت… و بعضی برای بار کشیدن… و بعضی برای تجمل و آسایش… و بعضی برای نکاح و آمیزش… و بعضی برای تهیه ی پوشاک و خانه و اثاث…»

منبع : الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج‏7، ص: 137

[1] - #ملاهادی_سبزواری در تعلیقات بر اسفار خود نوشته است ؛ في إدراجها في سلك الحيوانات إيماء لطيف إلى أن النساء لضعف عقولهن و جمودهن على إدراك الجزئيات و رغبتهن إلى زخارف الدنيا كدن أن يلتحقن بالحيوانات الصامتة حقا و صدقا أغلبهن سيرتهن الدواب و لكن كساهن صورة الإنسان لئلا يشمئز عن صحبتهن و يرغب في نكاحهن و من هنا غلب في شرعنا المطهر جانب الرجال و سلطهم عليهن في كثير من الأحكام كالطلاق و النشوز و إدخال الضرر على الضرر و غير ذلك خلافا لبعض الأديان في بعض الأحكام فأين السها من البيضاء، س قده‏

ترجمه:

«اینکه صدرالمتالهین زنان را در عداد حیوانات در آورده است اشاره ی لطیفی دارد به اینکه زنان به دلیل ضعف عقل و جمود بر ادراک جزئیات و میل و رغبت به زیورها و زینت های دنیا، حقا و عدلا نزدیک است که به حیوانات زبان بسته ملحق شوند، اغلبشان سیرت چهارپایان دارند ولی به آنان صورت انسان داده اند تا مردان از مصاحبت با آنها اکراه نداشته باشند و به نکاح با آنان راغب باشند و از همین جاست که شرع مطهر مردان را در کثیری از احکام، مثل طلاق و نشوز و ادخال ضرر بر ضرر، بر زنان غلبه و چیرگی داده است. »

🌾 @Sedanet
آدمی در نسبتی که با حق دارد آدمی می شود به قول #ملاصدرا ما عین‌التعلقیم، عین‌الربطیم؛ ما نمی‌توانیم تعلق نداشته باشیم و بی‌نظر و بی‌علاقه باشیم، ما نیاز داریم که دوست داشته‌باشیم و دوست داشته شویم.

#بشر_جدید تعلق های بسیار دارد و یکی از این تعلق ها هم تعلق به #فوتبال است. ما همه تعلق-هایمان را با تأمل و تحقیق انتخاب نمی کنیم بلکه تعلق خاطرها و دلبستگی ها پیدا می کنیم و گاهی به آنها خودآگاه می-شویم و چه بسا که از تعلق هایمان آگاه نیستیم چنانکه ما هم مثل همه مردم جهان تعلق هایی به زمان و #عهد_تجدد داریم که از آن بی خبریم. در این تعلق ها بیشتر خیال و وهم دخیل است.

بیشترین تعلق در طول تاریخ، #تعلق_دینی بوده وهنوز هم این تعلق قوی است اما چون زمانه ما زمانه #علم و #تکنولوژی است و این علم و تکنولوژی دائرمدار زندگی مردم جهان شده است این تعلق صورت دیگر پیدا کرده است چنانکه در این زمان بیشتر اصرار می شود که دین را صورت عقلی بدهند و با اقتضائات زمانه سازگار کنند.

البته مردم صورت اعتقادات دینی را حفظ کرده اند اما تعلقات زندگی تعلقات جهان متجدد است و مردم به چیزهایی تعلق دارند که به این جهان و به شیوه زندگی جدید و به طور کلی به تجدد تعلق دارند. فوتبال هم بازی زمان تجدد است. شاید بگویید که ورزشهای دیگر هم می‌توانند #بازی تجدد باشند، اما اگر از چوگان -ورزش رزمی دوران قدیم ما- که صدها نفر می توانستند برای تماشای آن در یک مکان جمع شوند، ورزش دیگری نداشته‌ایم که دهها هزار نفر جمعیت به #ورزشگاه بروند و تمام لحظات آن را با هیجان و بیم و امید تماشا کنند.

در زمان تجدد است که چنین نیازی پدید آمده و برگزاری #مسابقات_فوتبال میسر شده‌است؛ یعنی این شرایط و زمینه ها و علایق جمع شده‌است که مردم در اوقات فراغتشان از کار بیگانه‌کننده (به تعبیر #مارکس) به پناه یکی از تعلق های ممکن زمان بروند و یکی از این پناه های مناسب، فوتبال است. فوتبال وهم بزرگ زمان ماست.(بخشهایی از مصاحبه دکتر داوری)

@majidahsan62
من و مدارس فلسفی قم و تهران(بخش دوم)

🌿فراموش نمیکنم که در آن ایام، تعلّق خاطر من به #فلسفه_اسلامی چنان شده بود که در کلاس درس #خارج_اصول، توسط استاد به رفیق اشارات و تنبیهات مُلَقّب شده بودم. بعدها از بای بسم الله تا تای تمَّت #شواهد_الربوبیه را همراه با استاد حشمت پور خواندم و چون در آن ایام علاقه خاصی به آیت الله #جوادی_آملی داشتم نوارهای کاسِت-که برای هم نسلان من یک نوستالژی شده است- را به زحمت از اینجا و آنجا به دست می آوردم و گوش می کردم گرچه کامل نبودند.

🌿در ادامه با دوستانی فاضل قرار خواندن #الهیات_شفا را گذاشتیم و بدین گونه بود که نوارهای آیت الله #مصباح_یزدی آموزگار، و حرم حضرت معصومه س قرارگاه بحثمان شد. روش تدریس ایشان برخلاف استاد حشمت پور، موجز و برخلاف دیگر اساتید همراه با نقد و بررسی آرای #ابن_سینا بود. نیز با اشتیاق شاگرد مجازی آیت الله جوادی آملی در جلد یک #اسفار و بهره مند از بخش حکمت #منظومه آیت الله #انصاری_شیرازی شدم. سنت حدیث خوانی و موعظه های عمدتا اخلاقی ایشان در شروع برخی درسها هنوز کامم را شیرین میکند. خدایش بیامرزد.

🌿عمدتا مدرسه #فیضیه، #خان و #ولیعصر در کنار مراکز دانشگاهی پاتوق درس و بحثهای فلسفی بود. در مدرسه آیت الله #گلپایگانی فلسفه گفتن ممنوع شرعی بود و کسب اجازه من و هم مباحثه هایم از شخص آیت الله #صافی برای گفتگوی فلسفی در آن، راه به جایی نبرد و با پاسخ منفی مواجه شد.

🌿ناگفته نماند که در مدرسه فلسفی قم عمده اساتید، در کسوت روحانیت بودند و محور دروس فلسفه دانشگاه نیز چنین اساتیدی بودند. تاریخ فلسفه اسلامی، فلسفه غرب و فلسفه های مضاف در نظام رسمی دروس آزاد حوزوی مرسوم نبود گرچه در مراکز دانشگاهی یا خصوصی نسبتا این خلا جبران میشد مثل #فلسفه_اخلاق با تدریس استاد احمد #واعظی که فضل و فروتنی توامان وی برایم الگو بود.

🌿روحیه تعبد به آرای فلاسفه مسلمان خصوصا #ملاصدرا، بی توجهی یا مواجهه سطحی به همراه نگاه بدبینانه به #فلسفه_غرب، استاد محوری به جای دیالوگ فلسفی از جمله آسیبهایی بود که میتوانم مورد اشاره قرار دهم. اگر چه در مقابل، نقاط قوتی همچون اساتید توانمند و مسلط بر فلسفه اسلامی، تاکید جدی بر متون اصلی، رواج مباحثه، سنت انتخاب آزاد اساتید، کثرت و رونق دروس و علاقه مندان به این رشته همیشه مورد توجه من بوده است.

🌿این، گزارش کوتاهی بود از یک دهه حضور من در مدرسه فلسفی قم که به حضور سالهای اخیرم در مدرسه تهران منجر شد. در پست بعدی به آن خواهم پرداخت.
@Andisheh_Aknun
در واقع این مائیم که دچار انسداد شده ایم

🔰میتوان گفت اگر این دیدگاه مشهور پذیرفته شود که #فلسفه، فهم #هستی در #ساحت-معقول و یا همان صورت بندی عقلانی زمانه در دستگاه مفهومی مناسب است، این نیز مورد قبول واقع خواهد شد که فعالیت فلسفی نه گزارش صرف دستاوردهای گذشتگان بلکه توصیف کننده نسبتی است که خود با هستی دارد.

#انسداد_فلسفی درست در جایی رخ خواهد داد که نسبت دستگاه فلسفی با زیست جهانی که در آن حضور دارد دچار خلل گردد. مواجهه با چنین مشکلی دو گونه میتواند باشد:

۱. #انکار و نادیده گرفتن این انسداد که احتمالا ناشی از دلایلی همچون خودشیفتگی و غرور کاذب، عدم اعتماد به نفس برای تغییر، تنبلی یا گرفتاری به چرخه عادت و تکرار و..‌. است و در بهترین حالت، نتیجه ای جز انزوای فکری، بقا در حصار تنگ گذشته و افتخار بی رهیافت به پیشینیان نخواهد داشت.

۲. #آگاهی به این انسداد و پذیرش آن و ایجاد فرصت برای جستجوی امکانهای نهفته ای که بتواند نسبت میان #فلسفه و #زمانه را بازسازی و اصلاح نماید. رجوع به تاریخ بلند #فلسفه_اسلامی و مواضع مختلف اندیشمندان آن از #فارابی تا #ملاصدرا و برخی اندک از پیروان وی گویای این است که ایشان در مسیر چنین آگاهی ای گام برداشته و همراه با تحولات روزگار، نسبت خود با آن را تنظیم نموده و با رنج بسیار حق فلسفه را پاس داشته اند.

نکته اینجاست که در چند قرن اخیر، حیات #مدرن بشر با رهاوردهای فکری و مظاهر تکنیکی خود، آن زیست جهان تاریخی گذشته را تحت الشعاع قرار داده و مناسبات خود را به انسان دلداده آن سنت زیستی تحمیل نموده است. #بحران_هویت یا دو پارگی فرهنگی پدید آمده از زندگی در #جهان_مدرن و اندیشیدن در #عالم_پیشامدرن، ارمغان این دوران برای ماست و این دقیقا همان انسدادی است که فلسفه بنابر تعریفی که در ابتدا بیان شد باید برای آن راه حلی بیابد تا هویت فلسفی او که در تعیین چنین نسبتی محقق میشود استحاله نگردد.

از آنجایی که هویت دو پاره انسان مسلمان ایرانی به گونه ای ناخواسته برآمده از این دو جریان مدرن و سنتی و محل تاخت و تاز آنهاست پس گفتگوی میان آنها امری ضروری خواهد بود، زیرا بسیار روشن است که بسته شدن راه #گفتگو، بازکننده مسیر #خشونت و به مثابه منحل کرده مساله به جای حل آن است و پیامد حتمی چنین رویکردی، تشدید بحران مذکور است.

از سوی دیگر انکار دنیای جدید و سیاهی محض خواندن آن، درست به همان اندازه نادیده گرفتن ظرفیت های سنت، اشتباه است. به همین دلیل، فلسفه اسلامی که تحلیل عمیق ترین ساحت عام دوران پیشامدرن خود را برای ما حکایت میکند باید بکوشد روایتگر زیست_جهانِ انسانی باشد که در میانه سنت و مدرن سرگردان است. و به همین لحاظ اندک تاملی نشان میدهد که اساسا نه فلسفه اسلامی و نه فلاسفه بزرگی که در این سنت زیسته اند، دچار چنین انسدادی نبوده اند و در واقع این ما هستیم که انسدادهای خود را به ایشان نسبت میدهیم.

البته این انسداد با انسداد بشر غربی که از اعتماد مطلق به عقل ناامید شده و بحران های متعددی در عرصه جهانی او را گرفتار اضطراب و تامل کرده متفاوت است و به همین دلیل، وجه بازگشت ایشان به سنت یا رجوعشان به فلسفه اسلامی و دیگر سنن شرقی حتما متفاوت است و یکسان پنداشتن مبادی این دو انسداد، نهایت سادگی است.

@majidahsan62
https://t.center/majidahsan62

ابن سینا و آتش زدن مخالفان

🔰در ایامی دور که دانشجوییِ فلسفه را تازه آغاز کرده بودم از استادی شنیدم که #فلاسفه_مسلمان هنگام ناکامی در برابر مخالفان، #خشونت علیه آنها را مجاز شمرده و مثلا آتش زدن آنها را توصیه میکنند.

🔰این امر برای من عجیب آمد و محل این سوال شد که چگونه ممکن است یک #فیلسوف به جای بحث علمی، توصیه به خشونت کند اما اعتماد به نقل استاد، پی جویی صحت و سقم مطلب را به تاخیر انداخت.

🔰این سخن در سالها بعد که در کسوت استادی قرار گرفتم بارها تکرار شد. از یک مرتبطِ با فلسفه اما ناآشنای با #فلسفه_اسلامی برایم نقل شد که با هُو کردن #ابن_سینا، مواجهه او با نقد را یک مواجهه صوری و منجر به رویکردی فاشیستی خوانده بود. این امر باز برای من عجیب آمد. البته وجه تعجب، دلیل دیگری داشت که خواهم گفت.

🔰اما به راستی داستان ابن سینا که محل این نقدها شده است چیست؟ در پاسخ باید بیان کنم وی در رابطه با کسی که بر موضع #سفسطه و انکار واقعیت تاکید می کند و واقعیتهای بدیهی همچون #امتناع_اجتماع_نقیضین را انکار می کند یکی از سه پیشنهاد را دارد:(#الهیات_شفا،ص۴۸)

1️⃣پاسخ مناسب به اشکالاتی داده شود که موجب چنین موضعی شده است.
2️⃣با بحث و استدلال، عقلانیت او تقویت گردد تا متوجه شود که هر استدلالی در تایید یا رد موضعش، خود مستلزم رد این موضع است.
3️⃣اگر احتمال داده شد که از روی لجاجت، با #حقیقت مخالفت می کند یا از روی انگیزه‌های غیر علمی به چنین موضعی روی آورده است راه حل پیشنهادی، #راه_حل_عملی است.

البته این راه به قول اهل اندیشه، #طریقیت دارد نه #موضوعیت یعنی راهکاری عملی است که نتیجه علمی و نظری دارد و می‌تواند زمینه ساز توجه شخص به لوازم باطل ادعایش شود؛ به بیان شیرین حضرت #مولانا:

☘️آن يكى بر رفت بالاى درخت/ میفشاند آن ميوه را دزدانه سخت‏/ صاحب باغ آمد و گفت اى دنى‏/ از خدا شرميت كو، چه میكنى‏/ گفت از باغ خدا بنده خدا/ گر خورد خرما كه حق كردش عطا/ پس ببستش سخت آن دم بر درخت‏/ میزد او بر پشت وساقش چوب سخت‏/ گفت آخر از خدا شرمى بدار/ میكشى اين بیگنه را زار زار/ گفت از چوب خدا اين بنده‏ اش‏/ میزند بر پشت ديگر بنده اش‏/ چوب حق و پشت و پهلو آن او/ من غلام و آلت و فرمان او/ گفت توبه كردم از جبر اى عيار/ اختيارست اختيارست اختيار☘️

نکته اینجاست که مواجهه با گروه سوم اساسا از حوزه فلسفه که ساحت بحث و گفتگوست خارج است. این عرصه، محل حضور #پزشک است بیش از اینکه نقطه ورود یک #فیلسوف باشد چه اینکه این گروه اساسا دچار اشکال علمی نیستند:

🍀أقول علاج هذا القسم ليس على الفيلسوف بل على الطبيب... لمرض طرأ على مزاجه(#ملاصدرا، اسفار، ج3،ص445)☘️

حال باید قضاوت کرد که آیا فلاسفه ای که سطوحی از مواجهه با مخالف را مدنظر داشته و کوشیده اند هر احتمالی در رابطه با ایشان را بررسی کنند شایسته تر به نقدند یا کسانی که بدون مراجعه به متن کلام این فلاسفه، به نقد ایشان دست می یازند؟
مردی در تبعید ابدی(۲)

🔰به نظر من رویکردی که می خواهد #حکمت_صدرایی را پاسخگوی مسائل دوران مدرن بداند نادقیق می باشد. جالب اینکه بسیاری از موافقان و مخالفان صدرا در این رویکرد، مشترک بوده واین ایراد به همه آنها وارد است.

✳️ جای این سوال هست که مخالفان و موافقان #ملاصدرا چرا به جای اینکه همچون او با زمانه خود مواجه شوند و راه به صلاح کار خویش یابند، در تایید یا رد گذشته مانده اند و از فلسفهٔ صدرالمتالهین انتظار چیزی را می کشند که انتظار ارائه آن نادرست است؟

✳️این‌چنین متفکرانی که در موافقت یا مخالف با چارچوب صدرایی تفکر مانده اند انگار هنوز در نیافته اند که میتوان راهی نو گشود، راهی که هم از ظرفیت اندیشه صدرالمتالهین بهره مند میشود و هم از آن عبور میکند؛ چنانکه خود وی در #جهان_اندیشه راهی به آینده گشوده و در زمانه خود، گامی به پیش نهاده است.

📜شاید بتوان گفت که مهمترین درس همه #فلاسفه در طول تاریخ، شناخت #زمانه و اقتضائات آن بوده است. بدون این شناخت، جز #سرگرمی به خیالات یا #ملال از ناکامی ها نتیجه ای رقم نخواهد خورد. صلاح ‌کار نه در تکرار صرف مدعیات صدرالمتالهین که فیلسوف زمانه خود بود، بلکه در بازاندیشی نظامی است که زمانه ما اقتضا دارد؛ با این حال معترفم که:
صلاح کار کجا و من خراب کجا/ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا

آری! در میانه گفتگو با او میتوان به نکاتی دست پیدا کرد که ممکن است به کار امروز یا آینده بیاید. #فهم_عمیق نگاه ملاصدرا به #حرکت_قطعیه، #زمان و برخی دیگر از اندیشه های او بهترین و غنی ترین سرمایه را برای چنین امری فراهم خواهد کرد. البته باید بگویم کسی که این ظرفیت ها را می فهمد خود صدرالمتالهین نیست، بلکه اندیشمندی است که همانند ملاصدرا، #فیلسوف_زمانه شده و می تواند با استفاده از سرمایه ای که در زیست جهان خود به ارث برده تحولی را رقم بزند.

خرداد ماه امسال به مناسبت روز بزرگداشت ملاصدرا این دیدگاه خود را در رادیو گفتگو در مواجهه با یکی از دیدگاه های رقیب، تبیین بیشتری کرده ام که آدرس آن را در کانال به اشتراک خواهم گذاشت👇

@Andisheh_Aknun
مردی در تبعید ابدی(۱)

📖مدتی پیش به توصیه یکی از دوستان کانال، متنی درباره مقایسه #اسپینوزا و #صدرالمتالهین خواندم. نویسنده تلاش کرده بود تا تقصیر تمام تباهی های امروز جامعهٔ ایرانی را به پای صدرا بنویسد و همهٔ موفقیت های کشور #هلند را مدیون اسپینوزا جلوه دهد. برشی از آن متن را ملاحظه کنید:

«سرنوشت کشوری که مهم‌ترین فیلسوف آن در چهار قرن گذشته، اسپپنوزا است جز این نمی‌توانست باشد که زندان‌های آن هتل ‌شود، و سرنوشت کشوری هم که مهم‌ترین فیلسوف آن در همین مدت، ملاصدرا بوده است غیر از این نیست که زندان‌های آن در حال انفجار باشد. فلسفۀ اسپینوزا کوشش‌های نظری برای آزادسازی انسان از بندهای نامرئی و رهایی اندیشه از ایدئولوژی است؛ اما در تمام فلسفۀ ملاصدرای ما حتی یک جمله دربارۀ انسان کوچه و بازار وجود ندارد، مگر از دریچۀ ذهن و انتزاع. به گفتۀ طرف‌داران ملاصدرا، همۀ فلسفۀ او بسیج شده است که معاد جسمانی را ثابت کند، و به گفتۀ اسپینوزاشناسان، فلسفۀ او آزادسازی نیروهای فردی و اجتماعی انسان در مسیر سعادت این‌جهانی است»

🌱از خواندن این متن، نکات زیادی به نظرم رسید که صرفا به دو مورد اشاره می کنم:

1⃣نویسنده توجه نکرده است که اساسا ساحت #فلسفه در هیچ دوره ای ساحت مردم کوچه و بازار نبوده و تقدم فلسفه بر جریانات و تحولات، مبنایی و رتبی است و در غیر این صورت، دیگر اساسا میان #فلسفه و #ایدئولوژی که نویسنده مذکور، فریاد مذمت آن را سر داده چه تفاوتی می ماند؟

هیچگاه این سخن استاد عزیزم جناب آقای دکتر #عالمی (که حقیقتا مصداق تام این شعر هستند: هر آنکس ز دانش برد توشه ای/جهانی است بنشسته در گوشه ای) را فراموش نمی کنم که می گفتند:
در جهان اندیشه مهمتر از خود اندیشه، تلاش برای توجه و پایبندی به لوازم آن است.

2⃣ از سوی دیگر هر چه دقت کردم براستی متوجه نشدم که وقتی قرار است به دنبال ریشه یابی فلسفی امور باشیم، چگونه ممکن است یکسره نتایج مثبت اندیشه ای مورد توجه قرار گیرد ولی از تباهی های آن سخنی به میان نیاید. چه بسا تخمین سود و زیان #دوران_مدرن (که اسپینوزا از شخصیت های موثر آن است) با همه #دوران_پیشامدرن (یعنی زیست جهانی که صدرالمتالهین به آن تعلق دارد) مانع از این شود که با رویت رفاه و پیشرفت به ارمغان آمده، فجایعی که انسان دوران مدرن از نظر #کمیت و #کیفیت رقم زده است دیده نشود.

✳️بیایید از اشکال بالا قطع نظر کنیم و همچون نویسنده، علل شرایط فعلی را در اندیشه دو فیلسوف پی گرفته و متهم اصلی مصائب امروز #جامعه_ایران را تفکرات صدرایی بر شمریم و به سرزنش او مشغول شویم که چرا نتوانسته است پیشرفت هایی که انسان امروز هلندی به آن دست پیدا کرده را برای ما به ارمغان آورد. اما آیا چنین کاری می تواند صحیح باشد؟

✳️به نظر می رسد که برای یافتن پاسخ دقیق این سوال، لازم است تامل بیشتری داشته باشیم.
توجه به #زیست_جهان متفاوت متفکران فلسفی اولین محصول چنین تاملی است؛ بدین معنا که چگونه ممکن است زیست جهان متفاوت دو فیلسوف نادیده گرفته شود و نتایج دوران مدرن از فیلسوفی انتظار رود که متعلق به این دوره نیست؟

🔰#ملاصدرا فیلسوفی است از #جهان_سنت که بذرهای اندیشه اش در #دوران_مدرن بارور نشده است. نظام او نه منافی دوران مدرن و نه ملازم آن است پس اساسا سرزنش او به همان میزان نامقبول و غیر موجه است که کسی، فی المثل انسان هزاران سال پیش را به خاطر استفاده از شمع به جای لامپ تمسخر کند!


@Andisheh_Aknun
#معنای زندگی(قسمت سوم)

1⃣درست است که هیچ موجودی از #معنا خالی نیست و این فقط #انسان است که می تواند این معنا را بازخوانی و گاه انکار کند و باز درست است که مشکل #پوچی و بی معنایی، مشکلی انسانی است و در هیچ موجود دیگری آن را سراغ نداریم.

2⃣اما هنوز نکته ای باقی مانده و آن، همان سوالی است که قسمت پیشین بحثم را با آن به پایان بردم: آیا انسان می تواند به معنای مطلقی دست یابد که هیچگاه از بین رفتنی نباشد؟

3⃣به نظرم رسید که اگر بی معنایی ناشی از عدم درک نسبت خود با #هستی است و هستی، سراسر معنا و زندگی است پس اساس مشکل از #خودیت بر می خیزد.

🙇یک لحظه یاد آیه ای از #قرآن می افتم که شاید به همین پاسخ اشاره دارد:
"و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله" کسی که هجرت کنان از خانه خویش به سوی خدا و رسولش رود و مرگ او را دریابد پاداشش به عهده خداوند است(نساء،۱۰۰)

4⃣تا در قید خودمانیم و معنا را در محدودیت ها می یابیم، احتمال از دست دادن آن می رود چرا که بالاتر از آن قابل فرض است ولی یافت #مطلق ما را به معنای مطلقی می رساند که ورای او چیزی نیست.

5⃣این یافت به هجرت از خانه خودیت و مسافرت به سوی مطلق حاصل می شود که نتیجه ای جز #مرگ #خود و اجری جز خودِ #مطلق ندارد.

🙇بله، فکر میکنم اگر به جای آنکه دنبال نسبت خود با هستی باشیم به دنبال نسبت هستی با خودمان باشیم، سرشاری معنا را خواهیم یافت، چون زندگی هست و هستی، زندگی است. گذر از خودی است که سرشاری معنا را به بار میآورد.

🔰و چه زیباست بیان حکیم ایرانی #ملاصدرا در #مفاتیح الغیب(ص۲۷۱) که گفته است:
«ان معنی الحیوان غیر الحی لان الحیاه التی فی الحیوان نقیضها الموت و الحیاه التی بلاترکیب ماده و صوره نقیضها الجهل المطلق و العدم الصرف...و شتان بین حیاه مادیه آئله الی الموت و بین حیاه طیبه بسیطه صوریه باقیه دائما».

6⃣اهل دقت را به تامل در بیان این #فیلسوف شهیر توصیه می کنم اما علی الحساب می گویم که چقدر فرق است میان این دو نوع #خودکشی! یعنی میان انتخابِ مرگ ناشی از پوچی و آرزویِ مرگِ پدید آورنده حیات و زندگی همیشگی و آیا این، جز همان مرگی است که #سقراط در #فایدون آرزویش را داشت:

مرگ اگر مرد است گو پیش من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او جانی ستانم جاودان
او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ


🖌 دکتر مجید احسن(پژوهشگر حوزه فلسفه و دین)
@majidahsan62