🔹 گزاره هایی برای تأمل
🔸 در باب نسبت فلسفه و دگماتیسم*
🍃دگماتیسم...با فلسفه بیگانه است، زیرا فلسفه به ذات خود کوشش آزادانهای است برای جستجوی حقیقت چیزها و کارها؛ کوششی که آغاز آن، شك است. معنی شك در فلسفه ناپایداری، تردید و بی تصمیمی نیست، بلکه خودداری از قضاوت است...خودداری از پذیرفتن نسنجیده و یا رد کردن شتابزده...در این معنی است که خبر میتواند زمینه پرسشی تازه و حتی رهی به
حیرت باشد.
🍃تفاوت بنیادی فیلسوف و کسی که هیچگاه در راه فلسفه گام ننهاده در این است که فیلسوف...جرأت شك كردن به اندیشهها و باورهای خود را دارد و برای سنجیدن آنها اندیشهها و باورهای دیگران را نیز از نظر دور نمیدارد.
🍃ایمان فیلسوفی اینچنین را که از آتش پاك كننده شك گذشته، پهنه اندیشه را در نوردیده و ژرفای خرد را کاویده است، ارجی دیگر است تا باور آن کَس را که از بیم فروریختن اعتقاد نااستوارش، شك را نشانه كفر شمرده، آنرا به دانستگی خود راه نداده و پرتوی از روشنی اندیشه نیز بر او نتابیده است.
💬*نقیب زاده،
فلسفه کانت؛ بیداری از خواب دگماتیسم، ص۴۵۵-۴۵۶
@Andisheh_Aknun