راهیان نور

#همسر
Канал
Логотип телеграм канала راهیان نور
@rahian_nurПродвигать
824
подписчика
8,83 тыс.
фото
786
видео
813
ссылок
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃

#خاطرات_شهید

کار هر شبش بـود !

با اینـکه از صبـح تا شب کار و درس داشت و فعالیـت می‌کرد، نیـمه‌های شب هم بلنـد می‌شد نمـاز شب می‌خوانـد.
یـک شب بهش گفتـم: «یـه کم استـراحت کن. خستـه‌ای» با همان حالت خاص خـودش گفت:
«تاجـر اگه از سرمایـه‌اش خرج کنـی،
بالاخره ورشکست میشـه، بایـد سـود بدست بیـاره تا زندگیش بچرخـه،ما هم اگه قرار باشـه #نماز_شب نخونیـم ورشکست می‌شیـم.»

راوی: #همسر_شهید
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران

@rahian_nur
#خاطراتی_از_همسر_شهید_حججی 😔

🍒عاشق آلبالو بود. دو سه تا صندوق گرفتم برایش شربت و مربا درست کنم. خودش نشست کنارم و درشت هایش را سوا کرد. ازم خواست برایش فریز کنم که زمستان هم داشته باشیم...
الان آلبالوها توی فریزر هست ولی محسنم...

#همسر_شهید_حججی
#شادی_روحش_صلوات🌹
#‍ عاشقانه
#همسرانه
#شهیدانه

حمید و فاطمه

ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ لحظه هایی ﻛﻪ با ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ...
نمازای دو نفره مون بود...💕
ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯاﻣﻮ ﺑﻬﺶ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ...
ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎیی...💕
کنار ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ...
ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻧﻤﺎﺯﺍﻣﻮنو ﺟﺪﺍ ﺑﺨﻮﻧﻴﻢ...
چقد ﺣﺲ ﺧﻮﺑﻴﻪ...
ﻛﻪ ﺩو نفر...💕
ﺍﻳﻨﻘﺪه همو ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ...💕
منطقه که میرفت...
تحمل خونه بدون حمید...💕
واسم سخت بود...
.
وقتی تو نباشی چه امیدی به بقایم…؟
این خانه ی بی نام و نشان سهم کلنگ است…
.
میرﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ...
ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻳﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ....
ﺑﻌﺪ ﻣﺪتی که برمیگشت...
واسه پیدا کردنم،همه جا زنگ میزد...
میگفتن:"بازم حمید،ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻭ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ...💕"
ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍم میکرﺩ...
ظرف ﺩﻭ،ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ…
ولی من ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺳﺎله که...
.
گلی گم کرده ام می جویم او را...
.
ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﺑﮕﻦ ﭼﻪ قشنگی ای ﺗﻮ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎست...
ﻛﻪ خیییلیی ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺳﺨﺖ ﮔﺬﺷﺖ...
ﻣﻴﮕﻢ :"💕 ...عشق...💕"
.
عجیب درد عشق و عاشقی مانند افیون است..
که هر جا لذتی باشد درون درد مدفون است...
.
ﻭقتی ﺟﻮﻭﻧﺎی الان میگن ﻛﻪ ﻧﻪ...
ﺍصلا ﺍﺯ ﺍﻳﻦ خبرا نیست...
از حرفشون خیلی ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ میشم...
ﭼﺮﺍ ﻣﻔﻬﻮﻡ عشقو درک نمیکنن...؟!
ﺍﻻﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃ ﺑﻴﻦ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮو...
خیییلیﺑﮕﻦ ﺍﻳﺪﻩ ﺁﻟﻪ...!
تو تقسیم کار خونه ست...
ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭی ﻧﺒﻮﺩ...
ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻫﺮ کسی ﺯﺭنگی میکرد...
ﺗﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﻪ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ یکی ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻛﻨﻪ...
این در حالی بود...
که قبل ازدواج...💕
ﺗﻮ خونه بهم میگفتن...
ﺁﺷﭙﺰﻱ ﻛﻦ...
میگفتم ﺁﺷﭙﺰ میگیرم...
میگفتن ﻛﺎﺭ ﻛﻦ...
میگفتم ﻛﻠﻔﺖ میگیرم...
ﻫﺮ ﻛﺎﺭی میگفتن،ﻳﻪﺟﻮﺍﺏ تو آستینم ﺩﺍﺷﺘﻢ...
ﺑﺎ ﺣﻤﻴﺪ که ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩم...💕
ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﺑﺎﻭﺭﺗﻮﻥ ﻣﻴﺸﻪ ﻳﺎ ﻧﻪ...
حتی ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦ ﻟﺒﺎسای ﺣﻤﻴﺪ ﻟﺬﺕ میبردم...

#همسر_شهید_حمید_باکری
🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹
@rahian_nur
#تزیین قبر شهید حججی که تماما تا صبح توسط #همسر_شهید انجام شده است.

#السلام_یا_اباصالح_المهدی

@rahian_nur
Forwarded from عکس نگار
.
#فخر_فروشی گناهی که در قرآن ودر روایات بسیار مذمت شده است و در دنیای مجازی به شکلی متفاوت این روزها بین‌ به اصطلاح مذهبیها جلوه گر است
🔴"إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوراً" نساء/36
👌معنی فخر فروشی یعنی به خود بالیدن ، به خود وآنچه#متعلق_به_او است.
.
👌جالب اینجاست که در روایات، عمده ترین موضوع فخرفروشی داشتن #همسر و #فرزند و #مقام است !
📃خیلی در این فضا نمی شود به شکل تفصیلی به مطلب بپردازم اما در همین حد بگویم که ملاک تشخیص#فخرفروشی در دنیای واقعی و از نگاه روانشناختی سه چیز است:
.
🗣#اول اینکه کاملا به شنونده و مخاطب القاء شود که من یک چیزی در دنیا دارم که تو نداری
.
👈دوم اینکه آن چیزی که من دارم خاص و از همه بهتر است!
👈سوم اینکه خواسته یا ناخواسته سخنم موجب #حسرت در دل فردی شود!
که اینجا کار خطرناک خواهد شد
.
🔴این سه مورد در روایات به شکل مفهومی بیان شده و اساسافلسفه مذمت فخرفروشی این سه چیز است که در شکل گیری اخلاق انسان، فرد را به جایی می رساند که ایمانش ضعیف شده چرا که فکر می کند آن چیزی را که دارد هیچ‌وقت از بین نخواهد رفت.

این کار آن قدر خطرناک است که امیرالمومنین (ع) هشدار داده اند «فخرفروشی باعث هلاک شدن انسان خواهد شد کنم نیاز به توضیح ندارد که چرا فخرفروشی باعث هلاک شدن می شود؟ کمی فکر کنید جواب قشنگی پیدا می کنید که دقیقا قرآن به آن در چندین آیه و سوره اشاره کرده ! 💥بعضی ها استدلال می کنند که این کار ما باعث ترویج سبک زندگی اسلامی است و نه فخر فروشی!
.
🔴البته که خدا از دل ها بیشتر آگاه است ...
.
« بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ. وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ » قیامه/14.15 "بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است، هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد"
👈ولی یک نگاهی به سیره ائمه اطهار علیهم السلام و بزرگان بکنید ببینید آیا آنها اینگونه سبک زندگی را ترویج می کردند؟
با پخش کردن عکس و زندگی و مشخصات شخصی خودشون و شوهرشون؟اونم دست در دست؟ قلب در قلب؟
🌿پ.ن
هیچوقت بااین توجیه که دلشون بادیدن زندگیه آدم مرفه ها و زوج های لاکچری وپولدارا آب نمیشه بادیدن این عکسا آب میشه گول نزنیدپاتوق بچه مذهبیها درصفحات وکانال وگروه های مذهبی است نه صفحات مستهجن‌ولاکچری
از تصاویر انیمیشنی استفاده کنید به جای اینکه از حریم خصوصی خود در فضای دشمن به اشتراک بگذارید.

#مدافعین_حیا
@rahian_nur
گفـت دیدار به قیامـت✋🏻

اما نمیدانـست

با رفتنـش

قیامـت بپا میشـود💔😭


🍃❤️

#شهید_عباس_دانشگر
#همسر_شهید #همسرانه
#بانوی_متولد۷۷ #همسران_جوان
@rahian_nur
راهیان نور
سفیـرعشق: #قسمت_سی_ویکم . 🌷پیش آنها که بودیم بچه ها،احسان و آسیه؛مهدی و مصطفی از سر و کولش بالا میرفتند😊 و او بازیشان میداد،یک عکس با این بچه ها ازش گرفتم،آسیه بغلش بود و سه تا پسر ها دور وبرش،این آخرین عکسی بود که از مهدی انداختم🌹😔 . #قبل از هر عملیات بچه…
سفیـرعشق:
#قسمت_سی_ودوم
.
🌹(زیبایی در زبان نهفته است)🌹
#برای اینکه حرفش بیشتر تاثیر کند،ادامه داد:"در حدیث اومده گفتار مرد به #همسر خود که من تو را دوست دارم،هرگز از دل او بیرون نمیرود😊"
#اینها را از کتابی که #مهدی این بار از قم براش سوغات آورده بود خواند،مهدی ساکت ماند،سرش را انداخت زیر😌،داشت این حرف را سبک و سنگین میکرد🤔 یا دنبال جواب میگشت
#صفیه گفت:"من نمیگم،این رو حضرت محمد (ص) گفته؛توی کتاب آیین #همسر_داری نوشته،خودت برام آوردی"
مهدی سرش را بالا آورد،خندید☺️ و گفت:"#ای صفیه ی زرنگ🙈،تو من رو به چیزی مجبور میکنی که تا به حال بهش اعتقادی نداشتم"
😁
#چون و چرا نیاورد،اما در عمل سختش بود،جلوی دیگران،حتی خانواده مان؛
مراقب بود با من عادی برخورد کند🙂،کنارم ننشیند،زیاد دور و برم نپلکد،دوتایی که بودیم،خیلی فرق میکرد؛
#سر به سرم میگذاشت و حتی خودش را لوس میکرد که نازش را بکشم😂🙊
#اهواز معمولا تنها بودم،گاهی دوتا از دوستانم که اطراف اهواز زندگی میکردند،می آمدند پیشم، #یک شب پیشم بودند که #مهدی اتفاقی رسید،ما یک اتاق بیشتر نداشتیم،رفتم به خانم جعفری گفتم دوستانم شب پایین بمانند،آنها دوتا اتاق داشتند،حرفی نداشت.
#مهدی بدنش کوفته بود،میگفت:"اومدم بهم برسی"
#هرچی براش میاوردم،بلند نمیشد بخورد،میگفت:"من مریضم"😉
#میگذاشتم دهانش،تا ظهر فردا که رفت،از رخت خواب تکان نخورد،من هم تا او بود،نرفتم پایین به دوستانم سر بزنم،حالا این را دست گرفته بودند که"چه عجب، #یادت افتاد مهمون هم داشتی😅،آقا مهدی اومد،دیگه مارو فراموش کردی،بیرونمون کردی"😄
.
#ادامه_دارد
#شهدا

#یاعلی
@rahian_nur
@rahian_nur

#ازدواج_به_سبک_شهدا
.
#شهید فریدون بختیاری
.
اولین باری بود که با هم می‌رفتیم بیرون؛
اولین گردش بعد از #عقد!
گفتم: "کجا می‌ریم؟"
گفت: "خودت می‌فهمی"
.
دستم را گرفت مستقیم برد #مسجد!
چند بار طول و عرض حیاط مسجد را قدم زدیم. گشتیم و صحبت کردیم.
.
بعد هم با خوشحالی گفت:
"همیشه از خدا می‌خواستم #زندگی مشترک‌مون رو از مسجد شروع کنم."
.
به آرزویش رسید، چقدر #خدا را شکر می‌کرد...

به روایت #همسر شهید
.
.
.
🌹پیامبر اکرم(ص):
هر که دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند، با همراه داشتن همسری به دیدارش رود.

بحارالانوار ، ج ۱۰۳ ، ص ۲۲۰
🌼 @rahian_nur
Forwarded from عکس نگار
💖#همسر_شهید (متولد۷۲) :
@rahian_nur
🔴دان دو کاراته ، و دارای دو مدرک کارشناسی ودانشجوی نمره الف #دانشگاه بود.
همیشه تا ساعتی پس از پایان ساعت کار، در محل کارش می‌ماند تا تمام حقوقی که دریافت می‌کند حلال باشد.
وقتی کسی مبلغی قرض می‌خواست، حتی اگر خودش آن مبلغ را در اختیار نداشت، از شخص دیگری قرض می‌گرفت و به او می‌داد تا آن فرد مجبور به تقاضا کردن از افراد دیگری نباشد.
بسیار دستگیر فقرا بود و همیشه به شخص فقیری که ابتدای کوچه مان بود کمک می‌کرد. به خاطر دارم که شبی به بیرون از منزل رفت و بازگشت او طولانی شد! وقتی علت را پرسیدم متوجه شدم پولی برای کمک به آن #فقیر نداشته و برای اینکه شرمنده او نشود، چند کوچه را دور زده و از مسیر دورتری به خانه آمده!...
🔴بسیار #مهربان بود و خیلی به من احترام میگذاشت!
. اگر جایی میرفت خوراکی اش را اصلا نمی خورد و حتما می آورد خانه تا باهم بخوریم(میگفت دلم نمیاد تنها بخورم!!!)...یا اینکه بلند پیش دوستانش می گفت یکی هم برمیدارم برای خانومم!!
میگفتم «حمید جان اینکارو نکن درست نیست من خودم خجالت می کشم مؤذبم چون همدیگرو می بینیم تو‌مهمونی جایی...» . ایشون می گفت «اتفاقا من مخصوصا اینکارو می کنم تا بقیه هم یاد بگیرن که به همسرشون احترام بگذارن به همسرشون محبت کنن!....»
.
🔴این ویژگی‌ها عین #حقیقت است و اغراق و کلیشه نیست!
شکم، چشم و زبان را همیشه و به‌ویژه در #مهمانی ‌ها حفظ می‌کرد
.#همسرم هرگز #نماز اول وقت و نمازشبش ترک نمیشد؛ از غیبت بیزار بود؛ اینکه می‌گویند، کسی پای خود را مقابل #پدر و #مادر دراز نمی‌کند، در مورد همسرم صدق می‌کرد؛
خواندن دعای عهد کار همیشگی او بود، هرروز صبح پیش از رفتن به محل کار حتما #قرآن تلاوت می‌کرد...
🔴عشق واقعی آن است چیزی را بپسندی که محبوبت را راضی می‌کند؛ من هم از علاقه و شوقش برای رفتن به سوریه و شهادت آگاه بودم و به همین دلیل برای رفتنش رضایت قلبی داشتم.
🌹
روزی که میخواست بره گفت :
عاشقت هستم شدیدا
دوستت دارم ولی ،
دلبری ها یت بماند بعد فتح سوریه ... ❤️ "من جلو دوستام، پشت تلفن نمیتونم بگم
دوستت دارم... 😍
میتونم بگم دلم برات تنگ شده ... 💔
ولی نمیتونم بگم دوستت دارم... چیکار کنم ؟! گفتم :
تو بگو #یادت_باشه ...
من یادم میفته ...️ از پله ها که میرفت پایین
بلند بلند داد میزد
یادت باشه ...
یادت باشه
#مدافع_حرم
🌷#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
متولد ۱۳۶۸

شهادت: ۴/آذر/۹۴ 💖#مذهبی_ها_عاشقترند
#شهادت_هنر_مردان_خداست
#زندگی_اسلامی_ایرانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
#سبک_زندگی_اسلامی
@rahian_nur
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ ‍ جلسه ی خواستگاری یک شهید💔

#بهترین توافق زندگی ام 🌹

شهید مدافع حرم #سید_سجاد_حسینی

هجده سال بیشتر نداشتم که وارد یک مجلسی شدم!به نام #خاستگاری😊

در آن جلسه من و سید سجاد قرار بود همدیگر را ببینیم ،حجب و حیای زیادی داشتیم و به سختی به هم نگاه میکردیم.😊

از ظاهر امر مشخص بود پسر خوبیست.اما باید با او حرف میزدم تا بیشتر او را بشناسم...

شبی را قرار دادند برای صحبت کردن ، از خجالتی که داشتم مادرم را با خودم به اتاق

بردم و از مادرم خواستم بجای من صحبت کند ، مادرم به جای من تمام حرفها را دقیق به

سید سجاد میگفت و ایشان هم بخوبی و مودبانه جواب مادرم را میدادند 👌

آخر صحبتهای مادرم و سید سجاد بود که مادرم از من خواست از اتاق بیرون بروم.🙄

وقتی به سالن رفتم،یادم آمد مسئله ای را نگفتم.

در زدم و وارد اتاق شدم.

با صحنه ی عجیبی روبرو شدم که تا آخر عمر فراموش نمیکنم.😥😦

#سید_سجاد_داشتن_اشک_میریختن😭

با تعجب به مادرم گفتم چه شده؟😧

گفتن چیزی نیست.چکار داشتی؟

گفتم من مسئله ای را فراموش کردم مطرح کنم. وقتی سوالم را پرسیدم

سید سجاد گفتن هیچ مشکلی نیست و اشکهایشان را پاک کردند و لبخند زدند 😊

و بعد از اتاق بیرون آمدم.

دل توی دلم نبود که مادرم بیاید و از او بپرسم چرا سید سجاد آنطور اشک

میریختن...🤔🙁

وقتی بیرون آمدند از مادر پرسیدم.

گفت یک واقعیت مهم زندگی ات را به او گفتم😯

گفتم:جگر گوشه ی من نه پدر دارد😔 نه برادری😔

مسئولیتت خیلی سخت است...از این به بعد باید هم همسرش باشی هم پدرش هم برادرش...تو همه کس او میشوی...😔

سید سجاد هم گریه افتاده بودند و قول داده بودند که قطعا همینطور است و غیر از این هم نمیشود ...🙏

#همسر_عزیزتر_از_جانم، بعد از یازده سال زندگی به یک باره با رفتنت
پدرم، برادر ،بهترین دوستم و همسرم را از دست دادم😭😔..🌹

تکیه گاه امن من! تو خیلی بیشتر از قولت و گفته ات،جاهای خالی زندگی من را با حضورت پر کرده بودی...😔

از خداوند یک چیز را میخواهم!که در فردوس برینش بهترین نعمات را نصیبت کند💖
انشاالله...🙌

#شهید_سید_سجاد_حسینی

👇👇
@rahian_nur
Forwarded from Deleted Account
🚫بییییییی غیرتتتتتتتت🚫

اونی که #عکس بی حجاب ناموسشو تو پروفایلش یا پیجش میگذاره #روشن فکر و #عاشق پیشه نیست،بی غیرته!!‼️☺️

اونی که کلیپ و فیلم #خصوصی عروسیشو یا جشن تولد زنشو پخش میکنه تا همه ناموسشو نشخوار کنند شیک و مدرن و امروزی نیست،بی غیرته!!‼️☺️

اونی که میره زیر پست های بی حجاب خواهرش یا زنش مینویسه :
خواهر خوشگلم یا #همسر عزیزم لاییییک... خانواده دوست و مهربون نیست، بی غیرته!!‼️☺️

اونی که میره و عکس بی حجاب ناموس دیگران رو #لایک میکنه و با این کار اونا رو تشویق میکنه به بی حجابی بیشتر یا پیج هاشون رو #فالو میکنه بچه زرنگ نیست که زیر آبی میره، بی غیرته!!‼️☺️

اونی که ناموسشو و زیبایی هاش رو تو خیابوون و جلوی چشمهای **** اکران #عمومی میکنه و پوشش ناموسش براش مهم نیست، #متجدد و امروزی نیست، بی غیرته !!‼️☺️

🔰اینا رو من نمیگم،پیامبر #خدا میگه و پیامبر خدا هم حرف خدا رو میزنه:
"مردی که به بی حجابی همسرش راضی باشد بی غیرت است و اگر دیگران #بی_غیرت خطابش کنند گناه نکرده اند."☺️
میریم که یه سلام ویژه دسته جمعی به تک تکشون داشته باشیم:
#سلام_بی_غیرت !!!‼️☺️🗣🗣
🍃🌼🍃🍃🌼🍃🌼🍃
Forwarded from اتچ بات
#کمتر شبی می شد بدون گریه سر روی بالش بگذارم... #دیر به دیر می آمد، نگرانش بودم.
#همه ش با خودم فکر می کردم؛#این دفعه دیگه نمی آد...
#نکنه اسیر شه. نکنه شهید شه.
#اگه نیاد، چی کار کنم ؟
خوابم نمی برد.
#نشسته بودم بالای سرش و زار زار گریه می کردم،
#بهم گفت: چرا بی خودی #گریه می کنی؟
اگه دلت گرفته چرا الکی گریه می کنی؟؟؟
#یه هدف به گریه ت بده،
بعدش گفت: واسه ی #امام_حسین گریه کن،نه واسه ی من...😔😔😔

#همسر_شهید

@bakeri_channel 🕊

🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
شعری #عاشقانه از زبان #همسران #مدافعان_حرم :

از اولش هم گفته بودم که سری از من!
دیدی که من حق داشتم؟! #عاشق تری از من!❤️

دلبسته‌ات بودم من و دلبسته ام بودی
اما رهایت کرد عشق دیگری از من!😔

آتش شدی، رفتی و گفتی: «عشق سوزان است!
باقی نمانَد کاش جز خاکستری از من...»

رفتی و جا مانده فقط مُشت پَری از تو!
رفتی و باقیمانده چشمان تری از من😭

فالله خیر حافظا خواندم که برگردی!
برگشته ای با حال و روز بهتری از من

من عاشق لبخندهایت بودم و حالا... با #خنده های زخمی‌ات دل می بری از من

عاشق ترینم! من کجا و #حضرت_زینب؟! حق داشتی اینقدر راحت بگذری از من...💔😢




#همسر_شهید💔
#همسران_مدافعان_حرم
#صبر_زینبی
@rahian_nur
خودم #بله را گفتم!

خودم بند #پوتین‌هايت را محكم كردم!

خودم از زير #قرآن ردت كردم...
اما...
اين روزها عجيب #دلتنگم...
كم دارم #تو را... 💔


#همسر_شهيد 💐

🎀 @Alghame133
Forwarded from ربات حذف ✂️
شهید عبدالصـالح معـتقد بود
«شرکت در مراسمات روضـه اباعبدالله به تـنهایی هنـر نیست،
باید از حضرت زینب(س) الگو بگیـریم، باید در راه دین صبـــور باشیم.

به نقل از #همسر_شهید

💟
Forwarded from عکس نگار
@rahian_nur
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
.. قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا رو به من كرد و گفت: شنيده ام كه عروس در مراسم عقد هرچه از خداوند بزرگ بخواهد، اجابتش حتمی است. نگاهش كردم و گفتم: چه آرزويی داری؟ در حالی كه چشمان مهربانش را به زمين دوخته بود، گفت: اگر علاقه ای به من داريد و اگر به خوشبختی من می انديشيد، لطف كنيد و از خدا برايم شهادت را بخواهيد.از اين جمله ی علی تنم لرزيد. چنين آرزويی برای يك عروس، در استثنايی ترين روز زندگی، بی نهايت سخت بود. سعی كردم طفره بروم، اما علی قسم داد در اين روز اين دعا را در حقش كرده باشم. 🔸به ناچار قبول كردم... هنگام جاری شدن خطبه ی عقد از خداوند بزرگ، هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت كردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشك نگاهم را به صورت علی دوختم. 🔸آثار خوشحالی در چهره اش آشكار بود. از نگاهم فهميده بود كه خواسته اش را بجای آوردم. مراسم ازدواج ما، در محضر شهيد آيت الله مدنی با حضور تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد و نمی دانم اين چه رازيست كه همه ی پاسداران اين مراسم، داماد مجلس و آيت الله مدنی، همگی به فيض شهادت نايل آمدند! ▫️#راوی : #همسر #شهيد_علی_تجلائی
#الــــــــــهی😍
#همسفربهشتی
# دعای_سفره_عقد
#انتظار_همیشه_برای_همسفران_است
#اللهم_ارزقنا_شهاده_فی_سبیلک
#عاشقانه_مذهبی #عاشقانه_های_مذهبی
#عاشقانه_های_بچه_شیعه
#همسرانه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@rahian_nur
Forwarded from عکس نگار
  @rahian_nur
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
راوی #همسر_شهید
.
وضع غذا پختنم دیدنی بود!!!
برایش #فسنجان درست کردم ، چه فسنجانی!!!
.
گردوها را درسته انداخته بودم توی خورش!!!
آن قدر رب زده بودم ، که سیاه شده بود!!!
.
برنج هم شورِشور ...
نشست سر سفره، دل تو دلم نبود.
غذایش را تا آخر خورد. بعد شروع کرد به
شوخی کردن که:
چون تو قره قروت دوست داری ، به جای رب
قره قروت ریخته ای توی غذا!!!
.
چند تا اسم هم برای غذایم ساخت ؛
ترشکی،فسنجون سیاه، آخرش گفت:
" خدا رو شکر ،دستت درد نکنه " 💑
.
#شهید_مهدی_زین_الدین
.
.
شادی روح امام راحل و #شهدا و سلامتی
امام خامنه‌ای صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@rahian_nur
Forwarded from عکس نگار
*
اکسیری برای دلتنگی
*
*
*
ـگفتم:«قرار ما این نبود»
ـگفت:«یک جاهایی دست ما نیست. من هم نمی توانم دور از تو باشم»
ـگفت:«حالا می خواهم حرف های آخر را بزنم.
شاید دیگر وقت نکنم. چیزی هست روی دلم سنگینی می کند.
باید بگویم. تو هم باید صادقانه جواب بدهی.» پشتش را کرد.
ـگفتم:«می خواهی دوباره خواستگاری کنی؟» گفت:«نه، این طوری هم من راحت ترم، هم تو»
دستم را گرفت، گفت:
«دوست نــدارم بعد از من ازدواج کنی»
*
کسی جای منوچهر را بگیرد؟ محال بود.
ـگفتم:«به نظر تو، درست است آدم با کسی زندگی کند، اما روحش با کس دیگر باشد؟»
ـگفت:«نه»
ـگفتم:«پس برای من هم امکان ندارد دوباره ازدواج کنم» *
صورتش را برگرداند رو به قبله و سه بار از ته دل خدا را شکر کرد.
همدیگر را بغل کردیم و گریه کردیم.

ـگفت:«تو را به خدا، تو را به جان عزیز زهرا دل بکن»
من خودخواه شده بودم.
منوچهر را برای خودم نگه داشته بودم.
حاضر شده بودم بدترین درد ها را بکشد، ولی بماند.
دستم را بالا آوردم و گفتم:
«خدایا،من راضیم به رضایت.
دلم نمی خواهد منوچهر بیشتر ازاین عذاب بکشد»

منوچهر لبخند زد و تشکر کرد.
دهانش خشک شده بود.
آب ریختم دهانش، نتوانست قورت بدهد.
آب از گوشه ی لبش ریخت بیرون.

اما «یا حسین» قشنگی گفت. *
*
*
صورت به صورتش گذاشت و گریه کرد
سر تا پاش را بوسید،
با گوشه ی روسری صورت ِ منوچهر را پاک کرد و آمد بیرون.
*
*
*
او آنجا تنهاست و من این جا.
تا منوچهر بود، ته غم را ندیده بودم.
حالا شادی را نمی فهمم.
این همه چیز توی دنیا اختراع شده،

اما هیچ اکسیری برای دلتنگی نیست...
_________________________ *
اینک شوکران - منوچهر مدق به روایت همسر شهید
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
#شهادت #اکسیر #دلتنگی #شهید #همسر_شهید #ازدواج #یا_حسین #آب #غم #عکس #منوچهر_مدق

🕊 @rahian_nur 🕊