فلسفه

#سارتر
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه
@Philosophy3Продвигать
44,27 тыс.
подписчиков
2,1 тыс.
фото
512
видео
2,14 тыс.
ссылок
@Hichism0 برای تبلیغ به این آیدی پیام دهید کانالهای پیشنهادی @Ingmar_Bergman_7 سینما @bookcity5 شهرکتاب @Philosophers2 ادبیات و فلسفه @audio_books4 کتاب صوتی @Philosophicalthinking فلسفه خوانی @TvOnline7 فیلم و سریال
▪️بنا به گفته‌یِ #سارتر، پروژه‌یِ همانندسازیِ «سوژه» با «ابژه» تحقّق‌ناپذیر است. دلیلِ این امر وجودِ تنشِ تقلیل‌ناپذیر بینِ این دو است: آگاهی به عنوانِ آن‌چه در موردِ اشیاء می‌اندیشد و آن‌ها را اُبژه قلمداد می‌کند و آگاهی به عنوانِ آن‌چه موضوعِ اندیشه قرار می‌گیرد، زیرا یکی از همان ‌ابژه‌هایی است که موردِ توجّهِ آگاهیِ فعّال قرار دارد. در موردِ اوّل، سوژه آگاهیِ فعّال و فرافکنانه است؛ در موردِ دوّم، «سوژه» ابژه‌ای است که آگاهیِ فعّال به آن می‌اندیشد. سارتر به این فرافکنیِ ابژه‌مانندِ سوژه‌یِ فعّالِ متفکّر، تحتِ عنوانِ «ایگو» یا «خود» اشاره می‌کند و معتقد است با ایجادِ «آگاهی-به-مثابه-سوژه» ظاهر می‌شود و در موقعیتی برابر با کلّیّه‌یِ دیگر ابژه‌ها در جهان قرار می‌گیرد. این «ایگو» یا «خود» همان آگاهی در شکلی منجمد و ایستاست و سارتر بر این باور است که نمی‌تواند با سوژه‌یِ فعّال و متفکّر مطابقت پیدا کند و این دو جنبه از آگاهی در سراسرِ دوره‌یِ هستیِ انسان در تنشِ دائمی با یکدیگر باقی می‌مانند. سارتر می‌گوید سوژه‌ها و ابژه‌ها دو نوع هستیِ ناسازگار با یکدیگرند و انسان که میزبانِ این دو نوع هستی است درونی پُرتنش دارد...

👤 #رابرت_ویکس
📚 #فلسفه‌_مدرن_فرانسه
🔃 ترجمه‌ی #پیروز_ایزدی

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3.
#مارتین_هایدگر در آغازِ کتابش
« #هستی_و_زمان » به بررسیِ ماهیتِ "پرسش‌گری" می‌پردازد و الهام‌بخشِ کاوشِ سارتر در موردِ ماهیتِ پرسش‌ها می‌گردد. کاوش‌هایِ هایدگر به درکِ انسان به عنوانِ وجودی منتهی می‌شود که پرسش‌هایی درباره‌ی سایرِ اشیاء و درباره‌ی خود طرح می‌کند. هایدگر می‌نویسد:

«این موجود که هریک از ما یکی از آن هستیم، به طرحِ پرسش از امکانِ وجودِ خود می‌پردازد، و این چیزی است که اصطلاحاً با واژه‌ی دازاین درک می‌شود. دازاین موجودی است که صرفاً در میانِ سایرِ موجودات قرار ندارد، بلکه به لحاظِ وجودی با این واقعیت متمایز می‌گردد که به وجودِ خود توجه نشان می‌دهد.»

به عبارتِ دیگر، افراد با علامتِ سوالی که در وجودشان حک شده است، به جهان پرتاب می‌شوند. توصیفِ هایدگر از انسان‌ها به عنوانِ موجوداتی که «به وجودِ خود توجه نشان می‌دهند» به این ایده‌ی #دکارت نزدیک است که جست‌وجوی قطعیت با تلاش برایِ «به پرسش‌ گرفتنِ همه‌چیز» آغاز می‌شود با این امید که به امری قطعی دست یافته شود. با وجودِ این، هنگامی که فرآیندِ «شک در همه چیز»، در موردِ وجودِ خودِ فرد به کار بسته می‌شود انسان‌ها به طورِ کلی به عنوانِ موجوداتی شناخته می‌شوند که در خود شک می‌کنند و از [وجود و ماهیتِ] خود می‌پرسند. این ایده‌ی دکارتی-هایدگری که «همواره می‌توان خود را موضوعِ پرسش قرار داد» مضمونِ اصلیِ برداشتِ سارتر از اصالت است...

#سارتر می‌گوید هنگامی که ما به طورِ جدی خودمان را موردِ پرسش قرار می‌دهیم و به این واقعیت پی می‌بریم که هیچ‌چیز دائمی نیست، دچارِ نوعی سرگیجه [تهوع] می‌شویم. هنگامی که با نیستی بر اثرِ به پرسش گرفتنِ خودمان و جدایی از تعاریفمان از خود مواجه می‌شویم، نتیجه‌ی این امر بی‌قراری و اضطراب است. این بدان معناست که هنگامی که به طورِ فعال خود را به عنوانِ موجوداتی درک می‌کنیم که از خود پرسش می‌کنند، در مقایسه با زمانی که در برداشت‌هایی که از خود داریم «ثابت‌قدمیم و در وضعِ موجود می‌مانیم» رنجِ بیشتری می‌بریم. هنگامی که کمتر خود را موردِ پرسش قرار می‌دهیم و درکِ خود را از خودمان به عنوانِ موجوداتِ خودپرسشگر به حداقل می‌رسانیم، رنجِ کمتری می‌بریم. به عبارتِ دیگر، تجربه‌ی آزادی بهایی دارد.

👤 #رابرت_ویکس
📚 #فلسفه‌_مدرن_فرانسه
🔃 ترجمه‌ی پیروز ایزدی

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3.
#ﻣﻴﺸﻞ_ﻓﻮﻛﻮ : درباره سکس ارباب برده

من پدیده اس& ام را جذاب تر از این که شما می گویید می بینم. این طور بگویم که روابط جنسی توسط و از طریق مناسبات اسطوره ای [mythological] ساخته و توسعه می یابد. اس&ام رابطه میان یک زن یا مردی که رنج می کشد با زن یا مردی که رنج می دهد نیست. بلکه رابطه میان سرور است و کسی که این سرور سروری اش را اعمال می کند. آنچه برای کنشگران اس&ام جالب است این است که این رابطه همزمان کنترل شده و گشوده است. این مانند یک بازی شطرنج است که یکی می تواند ببرد و یکی ببازد. سرور در بازی اس&ام بازنده خواهد بود اگر قادر به برآوردن نیازهای قربانی خود نباشد. و به عکس بنده بازنده خواهد بود اگر نتواند از پس چالشی برآید که سرور پیش رویش می گذارد. این ترکیب قواعد و گشودگی آن ها موجب می شود روابط جنسی در هم تنیده تر شود چرا که یک طراوت دایمی، یک تنش دایمی و یک عدم قطعیت دایمی را دامن می زند که یک سکس معمولی فاقد آن است. هدف این است که همه بدن به مثابه ابزار جنسی مصرف شود.

فوکو در این گفت و گو بر دو وجه ظهور فانتزی های سادومازوخیستی تأکید می کند نخست پیوند آن با میل به خلق و ابداع فرم هایی که بدن را به مثابه ابزار جنسی به کار می کشد و توجه سکس به خودش به مثابه مجرای #لذت. و دوم وجه تئاتریکال کنش اس&ام که برخلاف هیبت خوفناک اش تنها مرزهای وجود داشتن را به مثابه مجرای لذت به آزمون می گذارد و رابطه های سروری-بردگی را به مثابه یک فرم اجرایی از محتوای اجتماعی اش تهی می کند.


این دو وجه کنش اس&ام مورد توجه باب پلانت در مقاله ای مفصل در زمینه جایگاه #مفهوم #سادومازوخیسم در مجموعه اندیشه فوکو شده است.
پلانت با این مسئله شروع می کند که فوکو در زمینه سوژه و «خود» با ایده ها سارتر در مورد تقدم وجود بر ماهیت شخص همدل بود.
تفاوت تنها در این بود که ساتر درگیر یک دوگانگی در اندیشه اخلاقی اش بود میان «خلاقیت» و «اصالت». خلاقیت اشاره به همه امکانات شدن سوژه دارد که در بند هیچ ذات و ماهیتی نیست. اما اصالت بند و مهاری است بر گشودگی این خلاقیت.

«اصالت» در اندیشه #اگزیستانسیالیست هایی مانند سارتر و #هیدگر از اشکال خاص بودن مانند دلشوره (ترس-آگاهی) و تجربه وجدان و مرگ می آید. اینها تجربه های اصیلی هستند که یگانگی ما را حفظ می کنند در برابر گم شدن ما در میان توده ها (Das Mann در بیان هیدگر). اما #فوکو خلاقیت فرم های لذت را بر دنبال کردن «اصالت» ترجیح می دهد. هرچند فوکو مسئله اش با «اصالت» را بیان نمی کند اما به نظر می رسد که شیوه بودن #سوژه را همزبان با #سارتر به مثابه #خلق اثر هنری می داند.

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️آنکه گفت نه!
خود فریبی و بدباوری به باور #سارتر

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
▪️ هستی مقدم بر چیستی است
#ژان_پل_سارتر (۱۹۸۰-۱۹۰۵)

من نمی‌توانم قدبلند باشم. نمی‌توانم کاری کنم که مثلا در مراکش به دنیا بیایم. اما این‌ها خیلی هم مهم نیست، مهم در مقیاس این‌که مثلا من می‌خواهم چه کسی باشم، می‌خواهم دقیقا چگونه زندگی کنم، می‌خواهم با مدت‌زمان محدودی که روی کره‌ی زمین به عنوان طول عمرم در اختیار دارم چه کنم و می‌خواهم چگونه و براساس چه ایدئال‌هایی بمیرم. این‌ها دقیقا چیزهایی است که فردیت مرا می‌سازد

#سارتر و رفقای اگزیستانسیالیستش – #کامو و #سیمون_دوبووار – مسئله‌ی بغرنج و پیچیده‌ی جبر و اختیار را به شیوه‌ی ویلیام جیمز حل کردند: اولین اقدام‌شان به عنوان کسانی که به اراده‌ی معطوف به باور اعتقاد دارد، اعلام تقدم هستی بر چیستی بود.

👤 #دانیل_مارتین_کلاین
📚 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند
📖 صفحه 45

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
■ فلسفه چیست؟ این پرسشی است که از حیث دشواری انگشت نماست. یکی از ساده ترین جواب هایی که میتوان به این پرسش داد این است که بگوییم فلسفه همان مشغله فلاسفه است، و بعد اشاره کنیم به نوشته های #افلاطون، #ارسطو، #دکارت، #هیوم، #کانت، #راسل، #ویتگنشتاین، #سارتر و سایر فلاسفه نامدار.
ولی اگر تازه قدم به وادی فلسفه گذاشته باشید، بعید است که این جواب چندان به کارتان بیاید، زیرا احتمالا مطلبی از این نویسندگان نخوانده اید.
حتی اگر نوشته ای از ایشان مطالعه کرده باشید، چه بسا باز هم دشوار بتوان گفت که وجه اشتراک آن ها چیست - البته اگر به واقع ویژگی مرتبطی در کار باشد که ایشان جملگی آن را به اشتراک داشته باشند.
جواب دیگری که می توان برای این پرسش تدارک دید این است که خاطرنشان کنیم که ریشه فلسفه واژه ای یونانی است به معنای " دوستداری حکمت" .
اما این جواب در قیاس با این که بگوییم فلسفه همان مشغله فلاسفه است ابهام بیشتری دارد و حتی کمتر مفید می افتد.
پس لازم است پاره ای آرای بسیار کلی را در باب این که فلسفه چگونه چیزی است عرضه بداریم.

👤 #نایجل_واربرتون
📚 #الفبای_فلسفه
■ ترجمه #مسعود_علیا

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3.
■ از بیشتر مراجعه کنندگانم می پرسم: «دقیقا از چه چیز #مرگ می ترسید؟»

■ پاسخ های مختلفی که به این پرسش می دهند، غالبا به درمان سرعت می بخشد. وقتی که از جولیا(یکی از مراجعین) پرسیدم: «چرا مرگ اینقدر ترسناک است؟ چه چیز خاصی در مرگ هست که تو را می ترساند؟» فورا پاسخ داد:

■ «همه کارهایی که انجام نداده ام.» پاسخ جولیا به جانمایه ای اشاره می کند که برای همه آنهایی که به مرگ می اندیشند یا با آن روبرو می شوند اهمیت دارد:

رابطه دو جانبه بین ترس از مرگ و حس زندگی نزیسته.

به عبارت دیگر، هر چه از زندگی کمتر بهره برده باشید، #اضطراب_مرگ بیشتر است. در تجربه کامل زندگی هر چه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید. #نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکته کوتاه بیانکرده است: «زندگیت را به کمال برسان و بموقع بمیر.» همانطور که #زوربای_یونانی با گفتن این حرف تأکید کرده است: «برای مرگ چیزی جز قلعه ای ویران به جای نگذار.» و #سارتر در زندگینامه اش آورده: «آرام آرام به آخر کارم نزدیک می شوم ... و یقین داشتم که آخرین تپش های قلبم در آخرین صفحه های کارم ثبت می شود و مرگ فقط مردی مرده را درخواهد یافت.»

📚 #خیره_به_خورشید_نگریستن
👤 #اروین_یالوم

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3
■ اگزیستانسیالیسم یا هستی‌گرایی (Existentialism) اصطلاحیست که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر صده نوزدهم و اوایل قرن بیستم اعمال می‌شود که با وجود تفاوت‌های مکتبی عمیق در این باور مشترک اند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز می‌شود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی. در هستی‌گرایی نقطه آغاز فرد به وسیله آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گم گشتگی در مواجه با دنیای به ظاهر بی‌معنی و پوچ خوانده می‌شود مشخص می‌شود.

طبق باور اگزیستانسیالیست‌ها زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی می یابیم، آنگاه تصمیم میگیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم همان طور که #سارتر گفت ما محکومیم به آزادی یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم. و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچ‌گرایی اشتباه گرفته میشود در حالی که با آن متفاوت است، پوچ‌گرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد در حالی که اگزیستانسیالیست‌ها بر این باورند که انسان باید خود معنا و‌ هدف زندگی اش را بسازد.

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3.
#سارتر در مقاله‌ی خود با نام "آیا #اگزیستانسیالیسم، انسان‌دوستی است؟" نظر خود را درباره‌ی #داستایوفسکی، چنین بیان می‌کند:
سرآغاز تفکرات اگزیستانسیالیسمی در این جمله‌ی داستایوفسکی نهفته است: "اگر خدا وجود نداشته باشد، همه چیز مجاز است."
به‌راستی اگر خدا وجود نداشته باشد، همه چیز مجاز است و در این صورت انسان تنها شده است، زیرا او نه در خود و نه در بیرون از خود تکیه‌گاهی نخواهد یافت تا بتواند بر آن اتکاء کند.
یعنی دیگر تقدیری وجود نخواهد داشت، انسان آزاد است، انسان، آزاد است.

👤 #ژان_پل_سارتر
📚 #نقد_و_تفسیر_مفتش_اعظم

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3.
■ فلسفه چیست؟ این پرسشی است که از حیث دشواری انگشت نماست. یکی از ساده ترین جواب هایی که میتوان به این پرسش داد این است که بگوییم فلسفه همان مشغله فلاسفه است، و بعد اشاره کنیم به نوشته های #افلاطون، #ارسطو، #دکارت، #هیوم، #کانت، #راسل، #ویتگنشتاین، #سارتر و سایر فلاسفه نامدار.
ولی اگر تازه قدم به وادی فلسفه گذاشته باشید، بعید است که این جواب چندان به کارتان بیاید، زیرا احتمالا مطلبی از این نویسندگان نخوانده اید.
حتی اگر نوشته ای از ایشان مطالعه کرده باشید، چه بسا باز هم دشوار بتوان گفت که وجه اشتراک آن ها چیست - البته اگر به واقع ویژگی مرتبطی در کار باشد که ایشان جملگی آن را به اشتراک داشته باشند.
جواب دیگری که می توان برای این پرسش تدارک دید این است که خاطرنشان کنیم که ریشه فلسفه واژه ای یونانی است به معنای " دوستداری حکمت" .
اما این جواب در قیاس با این که بگوییم فلسفه همان مشغله فلاسفه است ابهام بیشتری دارد و حتی کمتر مفید می افتد.
پس لازم است پاره ای آرای بسیار کلی را در باب این که فلسفه چگونه چیزی است عرضه بداریم.

👤 #نایجل_واربرتون
📚 #الفبای_فلسفه
■ ترجمه #مسعود_علیا

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3.
■ از بیشتر مراجعه کنندگانم می پرسم: «دقیقا از چه چیز #مرگ می ترسید؟»

■ پاسخ های مختلفی که به این پرسش می دهند، غالبا به درمان سرعت می بخشد. وقتی که از جولیا(یکی از مراجعین) پرسیدم: «چرا مرگ اینقدر ترسناک است؟ چه چیز خاصی در مرگ هست که تو را می ترساند؟» فورا پاسخ داد:

■ «همه کارهایی که انجام نداده ام.» پاسخ جولیا به جانمایه ای اشاره می کند که برای همه آنهایی که به مرگ می اندیشند یا با آن روبرو می شوند اهمیت دارد:

رابطه دو جانبه بین ترس از مرگ و حس زندگی نزیسته.

به عبارت دیگر، هر چه از زندگی کمتر بهره برده باشید، #اضطراب_مرگ بیشتر است. در تجربه کامل زندگی هر چه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید. #نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکته کوتاه بیانکرده است: «زندگیت را به کمال برسان و بموقع بمیر.» همانطور که #زوربای_یونانی با گفتن این حرف تأکید کرده است: «برای مرگ چیزی جز قلعه ای ویران به جای نگذار.» و #سارتر در زندگینامه اش آورده: «آرام آرام به آخر کارم نزدیک می شوم ... و یقین داشتم که آخرین تپش های قلبم در آخرین صفحه های کارم ثبت می شود و مرگ فقط مردی مرده را درخواهد یافت.»

📚 #خیره_به_خورشید_نگریستن
👤 #اروین_یالوم

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3