کانال شعر معصومه اپروز

#شعر
Канал
Логотип телеграм канала کانال شعر معصومه اپروز
@MasomehaproozПродвигать
144
подписчика
1,76 тыс.
фото
883
видео
785
ссылок
چه میشد آب و رنگ خواب باشی؟ تو هم در خانه مهتاب باشی زبان دستهایم زخم برداشت چرا آتش ؟!چه میشد آب باشی! 🌷🌸🌹🌻 امه آسونداری ریشه کو ایزم سبی تیجره اندیشه کو ایزم .ایدنیا خاکی بن چال به چه به دوم هنی سنگ آنبم شیشه کو ایزم . 🎶کانال اشعار معصومه اپروز
دیگر نمی زنم از بی کسی هوار
جان میکنم در این آوار انتظار
بغضم که میشوم، در حنجره، سکوت
دردم که میشوم، در سینه استتار
از دست چشم من، گویا کشیده اند
تا کهکشان دور دور خدا حصار
در پیله مانده ام پروانه تر شوم
نفرین به هر چه تور لعنت به هر چه تار
آبستنم از این بمبی که میتپد
با پای انتحار در دست انفجار
میجوشد از زمین کابوس سایه‌ها
وامانده تر منم در گیر احتضار
اینجا کویر درد اینجا جهنم است
در خوابم اندکی باران بیا ببار

#معصومه_اپروز
#کارگر_معدن
#شعر_فارسی
#غزل_فارسی
https://t.center/Masomehaprooz
.
تو
به گمانم
شکوفه‌ای را می‌مانی
بر درخت گیلاس
که هر بهار
صدایت می‌زنم
طعم لبانم را
به طعم گیلاس
در می‌آورد

👤#مجتبی_پورفرخ


کادر ویژه #اهل_خلوت
در ۰۹/ ۰۲ / ۱۴۰۳

https://monaghesatiran.ir

آدرس کانال جهت دانلود و مطالعه فایل کامل روزنامه:
👇👇👇
@mojtaba_pourfarrokh

#روزنامه #اهل_خلوت #دلنوشته #شعر #بیت #کادر #نشریه #فرهنگی #فرهنگ_سازی #فرهنگ_و_هنر #ادبیات #کتاب_باز
https://www.instagram.com/p/C6rd26sI0xD/?igsh=M2U3bmM1ZjVwYXVi
کاری که ته کرده نصارا کوج نکره
گبر و گون و یاجوج و ماجوج نکره
زور اشته شنه زر اشتنه بی اینصاف
تا جان چمنه اشته جیگر سوج نکره

#معصومه_اپروز

کاری که تو کردی هیچ نصارایی با من نمیکند
گبر و کافر و ماجوج و ماجوج نمیکند
زر از برای تو و زور هم از برای توست
تا جان و جسم برای من باشید جگر تو نمیسوزد

#رباعی
#شعر_تالشی
#معصومه_اپروز
#خیام
#رباعیات_خیام

https://t.center/Masomehaprooz
غزل

از آب و از آیینه دلگیرند دلفینها
اینروزها مبهوت میمیرند دلفینها
نه، عقلشان زائل نه از امواج میترسند
نه، مثل اخطاپوسها پیرند دلفینها
دیگر زبان گوشماهی را نمیفهمند
یا شاید از این زندگی سیرند دلفینها
پیغمبران قلبشان لکنت گرفتند و...
مظنون به اهرمهای تکفیرند دلفینها
حس عجیبی در کف آیینه‌ جا مانده است
سر در گم یک دسته تقییرند دلفینها
این سرنوشت تیره‌ را ماهی نمیفهمد
گاهی فقط محکوم تقدیرند دلفینها
دریا شده مال وزقها جای جلبکها
روزی اگر مردند هم شیرند دلفینها

معصومه اپروز

#غزل_فارسی
#معصومه_اپروز
#شعر_ایران
#گیلان
#تالشی
#شعر_تالشی
#فومن


https://t.center/Masomehaprooz
Audio
دریغا دریغا دریغا دریغ
گرفت آسمان دلم ابر و میغ

که این سرنوشتی که ما داشتیم
نبرد حریرِ یمن بود و تیغ

گلویِ دلم را ببین پاره شد!
زد آنقدر ضجّه زد آنقدر جیغ!

شنیدند و دیدند اما چه سود
ز دلداری و درک و فهمِ عمیق

چو آتش گذشتست از سر چه سود
از آبی که ریزی به رویِ حریق

رها کن در آتش دلت ای عزیز
که روزی بر آید از آتش عقیق

#شعر #سه_تار #سینامشفقی

#آواز #جلال_اسماعیلی
Audio
دستهای گلت پرِ قو بود سینه‌ی تو صفای آرامش
قلب ایوان که میتپید از تو باغ مست از صدای آرامش
مینشیند برابر چشمم قاب در قاب آینه با هم
چشمهایت نوازش شبنم در نگاهت دعای آرامش
لایلایت چقدر شیرین بود قصه ات عطر زندگی میداد
خنده هایت مسکن اعصاب بهتر از هر دوای آرامش
واژه‌ واژه شکسته در من شعر پای دردت نشسته درمن شعر
دفترم هم سیاه پوشیده، با غزل در عزای آرامش
دردهایت چقدر نامردند ناگهانی تو را کجا بردند؟ 
مانده آهی به جا در این جاده، داده‌ای جان برای آرامش
دستهامان چه خالی و سردند ضجه‌هامان چه بیکس و کارند 
خانه جانش چه بی نفس مانده بی تو  آه ای خدای  آرامش
جانه روجان* چرا نیامد آه! ماه جانم رسیده ام از راه
کاش میشد دوباره می چرخید توی گوشم نوای آرامش

*فرزندجانم به تالشی

#معصومه_اپروز
‍‍‍‍❑ شعر
#شعر_ناب #شاعران_معاصر #شاعران_معاصر_ایران
#غزل #رباعی #ترانه #موسیقی #غزلسرایان_معاصر

https://t.center/Masomehaprooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوبیتی و غزلی که در همایش تااش در آیینه تاریخ خواندم از دست اندرکاران محترم این همایش جناب مهندس نعمتی و آقای دکتر یاسر کرمزاده و همه عزیزانی که برای برگزاری این همایش بزرگ زحمت کشیدند سپاسگزارم
#معصومه_اپروز
#غزل_تالشی
#شعر_گیلان
#شاعران_تالش_ایران_آذرباییجان

https://t.center/Masomehaprooz
دلم بی تو  برای عطر ماه یاس تنگ است
برای باغهای عاشق گیلاس تنگ است
برای کوره راه جنگلی در سینه‌ی کوه 
برای بوته های خار کولی خاس تنگ است
برای بچه های میز آن ته، آخرِ صف
برای شیطنتهای تو و الیاس تنگ است
پر از مهر است پاییز و نمیبینی چه خالیست
سبدهایم برای خرمن احساس تنگ است
شبیه خوشه‌ی شالی کنار کرت، هستم
دل تنهای من حتی برای داس تنگ است
کم آورده تمام آسمان انگار با من
برای روشنای آن دوچشم کاس تنگ است
تو باشی در کنارم ترکه دلچسب است انگار
دل دیوانه‌ام به حضرت عباس تنگ است

#معصومه_اپروز
پاییز ۱۴۰۰
#شعر
#غزل
#شعر_ناب

https://t.center/Masomehaprooz
#غزل_فارسی

نیم فنجانی تعارف کن به من خوبم کند
من نمیخواهم عصایی این میان چوبم کند
باز در بند چلیپایم بیا نزدیکتر
دار میخواهم در این بازار مصلوبم کند
هی در این آیینه‌ با تکثیر میرقصاندم
هی عرق میریزد از مغزم که مغضوبم کند
من لباسی مجلسی بر مرده ام پوشانده ام
گونه هایم را بزک کردم که مجذوبم کند
ساعتی زنگی خروسی نیست بیدارم که باز
یک نهیب دیگری دعوت به آشوبم کند
می زنم امشب به میدان در دهان آزدها
چشم در شیطان چشمت کیست سرکوبم کند


#معصومه_اپروز
#شاعر
#شعر_ناب
#شعر_کلاسیک
#غزل

https://t.center/Masomehaprooz
چشمت غزل و قند لبت عین ترانه است
قرص قمرت ماهترین چراغ خانه است
لبخند بزن شهد بریزد به دل من
دلخند بزن ماه من این ابر بهانه است
نگذاشت تنت برای شب بو آبرویی
هرم نفست نابتر از هل هل دانه است
شرمنده شده سیب از این مخمل ماهت
لبنان بر و روی تو حظ نوبرانه است
یک چرخ بزن جمع کند شمس از این شهر
یک رشت پر از مولوی آه عاشقانه است

#معصومه_اپروز


#غزل_عاشقانه
#شعر_کلاسیک
#غزل_فارسی
#شعر_ناب
#شعر_گیلان
#غزل_تالشی
#شاعر
#نویسندگی

https://t.center/Masomehaprooz
.
دیر نیست
همین فردا
همین سپیده‌دمِ نزدیک
پس از آخرین الله اکبر
مرا از شعرهایی که برای تو سروده‌ام
آویزان خواهند کرد ...

#مجتبی_پورفرخ

-------------------------

شعرهایی که برای تو ، کدام تو؟...
تو بگو که این "تو" کیست و یا چیست؟

--------------------------
#اذان #الله #اعدام #شعر #انقلاب #زندگی_موفق #جوخه #نویسندگی #شاعر #بیت #شعر_کوتاه #مینیمال #سروده #شعر_غزل
https://www.instagram.com/p/CwiPRcSuapE/?igshid=ODk2MDJkZDc2Zg==
.
حالا وقتش است یک چیز را دوستانه به تو بگویم؛ به تویی که بارها افتاده‌ای و باز بلند شدی، تویی که بارها زخم خورده‌ای و جای زخم‌هایت را خودت مرهم گذاشتی، تویی که بارها طعنه شنیدی و لب به دشنام دادنشان باز نکردی، تویی که صبور بوده‌ای و صبور و ادامه‌دهنده، بگذار یک چیز به تو بگویم؛ که بدانی وقت غصه خوردن و خسته شدن نیست. که تو بهترین خودت بوده‌ای، که تو آدمی بوده‌ای که از میان تمام شیوه‌های زندگی، شریف و اصیل‌ترینش را انتخاب کرده، که تو آدمی بوده‌ای که برای جستجوی نان خودت نان کسی را آجر نکرده‌ای، که تو برای بالا رفتن خود کسی را پله‌های نردبانت نکرده‌ای و برای جانی دوباره گرفتن، جان کسی را نگرفته‌ای. بله، باید بگویم که تو چیزی کم نذاشته‌ای،  که تو همه‌ی این راه را دویده‌ای تا به اینجا برسی، که تو باید همچنان که بوده‌ای بمانی؛ صبور، امیدوارم، ادامه‌دهنده. که فتح قله زندگی از آن همین کسان است.

#مجتبی_پورفرخ


______
که تو باید
همچنان که بوده‌ای بمانی
صبور
امیدوار
ادامه دهنده ...

شما چطور قله زندگی رو فتح می‌کنید؟

______

#فتح #قله #تلاش #موفقیت #خسته #عکسنوشته #عاشقانه #مولانا #شعر #نثرادبی #نویسنده #داستان_کوتاه
https://www.instagram.com/p/CvNFavsOR6C/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
.
از چشمانت واهمه دارم
چون که همیشه
زیباترین شعرهای جهان را
در وصف چشمان زنی‌ سروده‌اند
که کاش مانده بود.
از چشمانت واهمه دارم
و چیزی نمی‌سُرایم از آن
که پای گریز و بال پرواز
درنیاورند و بگریزند، زبانم لال.
که جهان بی‌شعر هم زیباست
وقتی زنی عاشق توست. 

👤#مجتبی_پورفرخ



نشریه #دریا_کنار - صفحه دوم شماره ۱۱۸ تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۲. نسخه کامل این شماره را از سایت نشریه بخوانید.

https://daryaaknar.ir/
کانال تلگرام:
@mojtaba_pourfarrokh

#نشریه #نشریات #ادبی #ادبیات #نویسنده #متن #دلنوشته #متن_خاص #روزنامه #ماهنامه #چشمهایش #عاشق #بوسه #آغوش #شعر #تک_بیت #نویسندگی #مقاله #ادبیات_فارسی
https://www.instagram.com/p/CuXadC0vL1X/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Audio
صدای پر مهر استاد رحیم نیکمرام که در مورد مجموعه شعر هرای نظر لطفشان را فرموده اند و بنده را شرمنده محبتشان نموده اند
#معصومه_اپروز
#هرای
#شعر_فارسی
#استاد_رحیم_نیکمرام_ماسوله


https://t.center/Masomehaprooz
دوباره قصه‌ی خون است و سفره‌ی ضحاک
نشانده دشنه به جانِ جوانه چندین چاک
خبر رسیده دوباره صنوبری جان داد
دوباره سرو جوانی به خاک و خون افتاد
تبر برای شبیخون به اره ها پیوست
دوباره سیل خروشان جنازه آورده است
به جان جنگل مجنون به خون هر آزاد
نشسته تیغ به دندان هزار سر جلاد
ببین که دامن شعرم دوباره گلگون است ‌
چقدر بال شقایق شکسته در خون است
چقدر پای پرنده دوباره پرپر شد
درخت بوده از اول شهید بی سر شد
اذان نزن تن صبحم هنوز  تب دارد
عزا گرفته گلویش حدیث شب دارد
اذان نزن که زمان مات مانده در ساعت
نخوان که عقربه ها هم بریده اند از خط
نگو طلوع علیل از کرانه ها بدمد 
نخوان که حس پریدن به سارها بدهد
بگو سیاه بپوشد به روشنک امروز
به یاد پیر فلک جان قاصدک امروز
بگو به‌ گوی جهان‌ تا نچرخد از فردا
بزن به گوش زمان تا نچرخد از فردا
اذان نزن که گلوی مناره‌ها زخمی است
که شانه‌ های تمام ستاره‌ها زخمی است
که گوشه گوشه‌ی این شهر مافیا دارد
به فکر صید پلنگ است و نقشه‌ها دارد
خبر رسیده دوباره صنوبری جان داد
دوباره سرو جوانی به خاک و خون افتاد
اذان نزن که خدا پابرهنه، مهجور است
شبی عمیق نفس میکشد سحر دور است

معصومه اپروز

#معصومه_اپروز
#نه_به_اعدام
#خانه_اصفهان
#شعر_فارسی
#شعر_اعتراض
#قلم_تنها_سلاح_شاعرهاست


https://t.center/Masomehaprooz
Audio
کاریگریمه بی اِوِند و آرس
هیچکسی گوش نِئارَسه چمه سس
ترَک ترَک هَردَشَه پائون تلَس
مَندیمَه یا کو بی‌نفس تیَه دس

سوک و پچو را خاینیمه خواریمه
اسبج و رشک و میکیه غرضاریمه

#معصومه_اپروز
#شعر_بومی_محلی
#تالشیه_شعر
#روز_کارگر_مبارک
#حقوق_کارگران
#تامین_اجتماعی

https://t.center/Masomehaprooz
Audio
شلغم و شوربایه
چهارپاره اجتماعی تالشی بر اساس ضرب المثل خانه که ویرونه /انه فراوونه که سال ۱۴۰۰ نوشته بودم و تقدیم شما همزبانان عزیزم میکنم امیدوارم مورد رضایت خاطرتان قرار بگیرد

#معصومه_اپروز
#چهارپاره_تالشی
#ادبیات_تالشی
#ادبیات_گیلان
#اشعار_اعتراضی
#شعر_فولکلور
#شعر_فارسی

https://t.center/Masomehaprooz
غزل ۴۶


شبیه روزگار من سیاه میشود
هوای خانه مثل قتله گاه میشود

درست مثل نقطه ای که در کرانه ها
سیاه مثل سایه های ماه میشود

تو نیستی ببینی ام که میچکم هنوز
فضای کوچه بی تو بی پناه میشود

توهمات جاده را کلاغ میبرد 
حدیث نانوشته ام گناه میشود

زبان بریده ام تکیده ام که سالهاست
سکوت میکشد مرا و آه میشود

و کوفه کوفه توطئه، همیشه پشت تو
ببین دهانه در دهانه چاه میشود

جوانه های زخمی ام چه بی رمق چه زرد
دچار آفتند و هی... تباه میشود

شکوفه های عمر مادرانه من است
اسیر شعله  در مسیر راه میشود

شکست پای چوبه تا که قد کشید دار
تمام من تمام من نگاه میشود

زمان به انجماد محض میرسد ببین
زمین چکامه ای از اشتباه میشود

سپید مینویسم از تو شعر من چقدر
شبیه روزگار من سیاه میشود

معصومه اپروز


#شعر_فارسی
#معصومه_اپروز
#شهید_راه_وطن
#غزل

https://t.center/Masomehaprooz
دیگر نمی زنم از بی کسی هوار
جان میکنم در این آوار انتظار
بغضم که میشوم در حنجره سکوت
دردم که میشوم در سینه استتار
از دست چشم من گویا کشیده اند
تا کهکشان دور دور خدا حصار
در پیله مانده ام پروانه تر شوم
نفرین به هر چه تور لعنت به هر چه تار
آبستنم از این بمبی که میتپد
با پای انتحار در دست انفجار
میجوشد از زمین کابوس سایه‌ها
وامانده تر منم در گیر احتذار
اینجا کویر درد اینجا جهنم است
در خوابم اندکی باران بیا ببار

#معصومه_اپروز
#نیمه_شعبان_میلاد_موعود
#روز_جهانی_زن
#شعر_فارسی
#غزل_فارسی
https://t.center/Masomehaprooz
Forwarded from M اپروز
وقتی نفس در سینه ات دلتنگ باشد
در تک تک سلولهایت جنگ باشد
آتشفشان دارد دلت هر چند خاموش
فرقی ندارد آسمان هر رنگ باشد

تو خسته ای، آشفته ای من هم همینطور
آکنده از ناگفته‌ای من هم همینطور
تو تکه تکه مثل برگ ترد پاییز
عمری خودت را رُفته ای من هم همینطور

ما مثل نیزاری که تا فرسنگها آه
در ما دمیده خیل این دلتنگها آه
یا مثل یک سرباز زخمی از وطن دور
بر دوش ما آوار شد این جنگها آه

برگشته از تاریخ و نبش قبر هابیل
برخاسته، از واژه های گنگ انجیل
شاید فریب سامری را خورده باشیم
شاید شکسته پای ما سنگ ابابیل

شاید شهابی خسته ایم و بی سرانجام
درگیر یک حسیم اما نا به هنگام
یا اینکه مثل رعد و برقیم و نباید
پایین بیاید پای ما بر روی هر بام

ما سنگ یا یک برگ گل یا یک ترانه
در شعله‌های طور پیدا، بی نشانه
یا اهل آن عصر حجر یا عصر باروت
چیزی درون ما نشسته جاودانه

گاهی از آن آیینه شک دارد دل ما
از تفرقه شاید ترک دارد دل ما
از هر نژاد و رنگ و هر قومی که باشیم
اما زبانی مشترک دارد دل ما

در قلب ما حسی شبیه مهربانی است
چیزی شبیه آیه های اسمانی است
گاهی پناهی از نگاه عشق لبریز
شیرینتر از واگویه های همزبانی است

ما آب یک سرچشمه‌ایم از هر دهانه
ما گندم یک خوشه‌ایم از یک جوانه
از پنجه ‌های دست یک نقاش هستیم
مثل اناریم از زبان عامیانه

ما ذره های جان یک تنگ بلوریم
هر چند گه‌گاهی پر از حس غروریم
با سایه ی همسایه هامان قوم و خویشیم
وامانده ام از هم چرا اینقدر دوریم

#معصومه_اپروز
#نه_به_جنگ
#چهارپاره
#شعر_فارسی

https://t.center/Masomehaprooz
Ещё