غزل ۴۶
شبیه روزگار من سیاه میشود
هوای خانه مثل قتله گاه میشود
درست مثل نقطه ای که در کرانه ها
سیاه مثل سایه های ماه میشود
تو نیستی ببینی ام که میچکم هنوز
فضای کوچه بی تو بی پناه میشود
توهمات جاده را کلاغ میبرد
حدیث نانوشته ام گناه میشود
زبان بریده ام تکیده ام که سالهاست
سکوت میکشد مرا و آه میشود
و کوفه کوفه توطئه، همیشه پشت تو
ببین دهانه در دهانه چاه میشود
جوانه های زخمی ام چه بی رمق چه زرد
دچار آفتند و هی... تباه میشود
شکوفه های عمر مادرانه من است
اسیر شعله در مسیر
راه میشود
شکست پای چوبه تا که قد کشید دار
تمام من تمام من نگاه میشود
زمان به انجماد محض میرسد ببین
زمین چکامه ای از اشتباه میشود
سپید مینویسم از تو شعر من چقدر
شبیه روزگار من سیاه میشود
معصومه اپروز
#شعر_فارسی #معصومه_اپروز #شهید_راه_وطن #غزلhttps://t.center/Masomehaprooz