چه میشد آب و رنگ خواب باشی؟
تو هم در خانه مهتاب باشی
زبان دستهایم زخم برداشت
چرا آتش ؟!چه میشد آب باشی!
🌷🌸🌹🌻
امه آسونداری ریشه کو ایزم
سبی تیجره اندیشه کو ایزم
.ایدنیا خاکی بن چال به چه به دوم
هنی سنگ آنبم شیشه کو ایزم
.
🎶کانال اشعار معصومه اپروز
چشمت غزل و قند لبت عین ترانه است قرص قمرت ماهترین چراغ خانه است لبخند بزن شهد بریزد به دل من دلخند بزن ماه من این ابر بهانه است نگذاشت تنت برای شب بو آبرویی هرم نفست نابتر از هل هل دانه است شرمنده شده سیب از این مخمل ماهت لبنان بر و روی تو حظ نوبرانه است یک چرخ بزن جمع کند شمس از این شهر یک رشت پر از مولوی آه عاشقانه است