گفتمان آب، توسعه و محیط زیست؛ صابر معصومی

#آب
Канал
Образование
Новости и СМИ
Политика
Природа и животные
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала گفتمان آب، توسعه و محیط زیست؛ صابر معصومی
@Iranian_DiscoursesПродвигать
153
подписчика
68
фото
9
видео
187
ссылок
یادداشتهای یک توسعه چی: کارشناس ارشد امنیت آب، توسعه بین الملل و محیط زیست و دانش آموز روابط بین الملل دانشگاه تافتز آمریکا هستم. اکنون بعنوان مشاور ارشد تغییر اقلیم انجمن پناهندگان دانمارک در افغانستان حضور دارم.
▫️صاحب‌نظران یک‌صدا بیان می‌کنند که سیاست‌های آبی سازه‌محور در کشور باید تغییر کند

🔻آقای پزشکیان! آب را دریابید

◇به نظر می‌رسد اتفاق‌نظری بین مهندسان، جامعه‌شناسان و کارشناسان محیط‌زیست وجود دارد که مسئلۀ آب در ایران نیازمند تغییر نگرش کلان است. صاحب‌نظران یک‌صدا بیان می‌کنند که ریل‌گذاری سیاست‌های آبی باید مسیر گذشتۀ خود که سازه‌محور بود را رها کند و به مدیریت تقاضا، مهندسی تبخیر و مقولۀ عدالت آبی توجه کند. از این رو انتخاب گزینۀ وزارت نیرو به‌عنوان یکی از مهم‌ترین متولیان آب کشور، باید متأثر از این رویکردها باشد. ما در این روزها در «پیام ما» دیدگاه کارشناسان از طیف‌ها و علوم مختلف دربارۀ مسئلۀ آب را منعکس می‌کنیم.

گزارش کامل را در سایت «پیام ما» بخوانید.

#محیط_زیست #آب

@payamema
مهاجرت سرمایه و نخبه از کشور یعنی:

🔺 کاهش ضریب #امنیت_آبی
🔺 کاهش برتری (هژمونی) آبی
🔺 کاهش ظرفیت سازگاری با #بلایای_طبیعی و #تغییر_اقلیم
🔺 از دست دادن دست بالا در #دیپلماسی اقلیمی

🖌 کشورهای ثروتمند و باثبات، ذیل چتر استراتژی بازدارندگی و کنترل دیگر کشورها، با خوشامدگویی به نخبگان و سرمایه های مادی و معنوی کشورهای ضعیف تر، آنها را در موقعیتی شکننده تر از لحاظ توان حفاظت، تامین، بازتامین، بازچرخانی، بازیابی، جایگزینی و ارتقای منابع زیستی قرار می دهند. این یک جنگ تمام عیار اما نامحسوس است که نه فقط پول و نفر و فکر ضعیف تر ها را به یغما می برد، بلکه از نظر منابع طبیعی، چنان کشورهای مهاجر-فرست را ضعیف می کند که توانی برای سروسامان دادن به احوال خود نداشته باشند.

💧برای هر دلار ثروتی که جمع شده است، هزاران واحد #منابع_طبیعی و #آب مصرف شده است.
💧برای اطمینان از تامین امنیت آبی و امنیت منابع طبیعی هر کشور، بایستی هزینه های گزاف پرداخت کرد.
💧آنچه که مهاجرت می کند، صرفا پول نیست، بلکه در حقیقت آب، منابع طبیعی، #تنوع_زیستی ، ظرفیت تطبیق و تاب آوری در مقابل بحرانهای اقلیمی، قدرت چانه زنی در دیپلماسی اقلیمی، ظرفیت حکمرانی منابع طبیعی و آب و ... هستند که مهاجرت می کنند.

در حالی که مقامات حکومت، در قلمروهای خویش-ساخته غیرواقعی، مشغول مغازله با رویاهای دست نیافتنی، و نظریه پردازی حکمرانی و اخلاقی برای جهانیان هستند، #ایران در حال از دست دادن تدریجی ظرفیت راهبردی #منابع_طبیعی خود است. این مساله نه تنها مبتلابه ایران، بلکه تمام کشورهای منطقه است. کشورهایی که ما در آنها "حضور داریم".


☑️ اگر دشمنی وجود داشته باشد [چنان که پروپاگاندا می گوید] باید دید آن که در حقیقت عمل هر روز و هر ساعت "منابع آب ایران را به آسیاب دشمن می ریزد" کیست؟

https://instagram.com/p/Bx2z2HgAdxX/
رشته توئیت:

💧در سرزمینی که منزلت #آب در میان مردمانش چنان ‌ بالا بود که برای #قنات و چشمه، تدبیرِ همسریابی از میان آدمیان اندیشیده بودند، #حکمرانی_آب هیچ معنایی ندارد الا اینکه تمام جزئیات برنامه‌ریزی و شهریاری و حرکتی و استراتژیک و فعل و انفعالی‌ این سرزمین “باید” بر محور آب شکل گرفته باشد.

🔸به حرفهای کارشناسان (=مهندسان) آب، و سناریوهای معیوب سیاستمداران ایدئولوژی‌زده حاکم بر کشور، در تعریف حکمرانی آب (اگر تعریفی کرده باشند!) زیاد توجه نکنید. بیشتر آنها در درک و برقراری ارتباط بین‌ #ایران و‌ آب، کم‌توان بوده‌اند.

💧#حکمرانی آب را باید یک خُبره‌ی چرخه #هیدرواجتماعی ، و قلمروهای هیدرواجتماعی تعریف کند.

🖌بگذارید فراتر از جمله بالا بروم و بگویم؛ #رهبری_ایران بایستی به دست کسی باشد که “آب را می‌فهمد”.

https://instagram.com/p/Bxu5NoGHtL0/
می دانم که شما هم مثل من هستید...

در هجوم اینهمه رویداد و بحران خلق الساعه، چهارصد و هفتاد وسه روز است که به یاد #طبیعت_دربند به فکر فرو می روم. هنوز هم [مثل یک شهروند عادی صاحب حقِ دانستن،که حق اش را چپاول کرده اند]، می خواهم بدانم چه شده است؟

⁉️ یعنی چه اتفاقی می تواند افتاده باشد، چه ذنب العظیمی بوده است که اینها را زیر خروارها ابهام قایم کرده اند؟ دارند اینها را برای کدام نیرنگ امنیتی آماده می کنند؟

◼️ کمتر فعال #زیست_محیطی جدی در #ایران است که طعم تهدید و ارعاب و بازخواست را نچشیده باشد. کمتر انسان آزاده عاشق طبیعتی است که بخواهد کار منسجم حفاظت #محیط_زیست انجام دهد و حسابش به لئام الکاتبین نیفتد. کمتر تشکل زیست محیطی است که از ناامن کنندگان مدعی امنیت جامعه، خاطره ای تلخ در ذهن نداشته باشند. [در کنار اینها، خوب است اشاره کنم به دسته ای از این تشکل ها که اصولا سران آنها با محافل امنیتی مرتبط هستند].

🚫 (به یاد دارم، زمانی که در گوشه ای از کشور، فعالیت حفاظتی انجام می دادیم، جوانان جوامع محلی با الهام از حضور ما و برای هویت بخشی و منسجم کردن حمایتشان از طبیعت، خودشان تصمیم گرفتند تشکل زیست محیطی تاسیس کنند. چندماه بعدتر، جوان #بسیجی عضو هیات موسس اشاره کرد که در دوره ترویجی #سپاه به آنها گفته اند که تاسیس ان جی او از زمان فرح کلید خورده است برای نابودی ایران و دین. جوان بیچاره ی معلق در بین زمین و آسمان اما اشاره نکرد که سپاه برای حفظ #طبیعت و #تنوع_زیستی ایران، چه راهکاری دیگری در دست دارد).

❤️محیط زیست، راه پربلایی ست برای عاشقانش. یعنی حتی همین که بگویی: ای گروه زمامدار کم کفایت! من از وقت و جان و آسایش و تفریح و جیب خودم هزینه می کنم که تو و فرزند تو در آغوش طبیعت زیبای این سرزمین، #آب گوارایی بنوشی، هوایی فرح بخش تنفس کنی، خاکی حاصلخیز داشته باشی، برای حیاتی متعالی و بالنده، باید خود را برای تیغ بلا آماده کنی.

⚠️ در کشوری که میلیشیای نظامی-اقتصادی غیرقانونی، به همراه جناح بازار سنتی و گروه نوکیسه‌گان #انقلاب [در الهامی از قول #محمد_قائد ، همه باهم: پاچه‌ورمالیده‌گان خداجو] سپهر انحصاری #کاپیتالیسم_اسلامی راه انداخته باشند، آیا انتظار داشتیم که آزادی‌خواه و عدالت‌طلب و روشن‌اندیش و محیط‌زیست‌چی و صالح و آزاده، راست راست برای خودشان بگردند و حرف بزنند و اظهار وجود کنند و کسی کاری به کارشان نداشته باشد؟

❗️یا شاید انتظار داشتیم دستمان را به خاطر جلوگیری از دست اندازیشان به طبیعت ببوسند؟

🔹 من -مثل بیشتر شما- نمی دانم طاهر و امیرحسین در کجای جغرافیای هزارتوی امنیتی رندان حق پرست به دیوار منگنه شده اند. هیچگاه نمی پذیرم که طاهر با آن شخصیت یکدنده و جنگنده اش، یا امیرحسین با آن روحیه صمیمی اش، به مخیله شان خطور کرده باشد که عامدانه کاری بکنند مخالف مصالح کشورشان. [چه بسا که رندان حق پرست باشند که دستشان با "دشمن" در یک کاسه باشد!]. حتی نمی دانم آیا/کی نوبت من و شما رسیده بود یا خواهد رسید.

💚 اما یک چیز را می دانم و حس می کنم: هر روز که به آنها فکر می کنم، غم وجودم را می گیرد.

https://instagram.com/p/BxVMg-JgYQJ/
چند نوجوان مدرسه ای، دور #سناتور #کالیفرنیا ، #دیانه_فینشتاین را گرفته اند تا با او در مورد "لایحه جدید سبز" صحبت کنند و از او بخواهند که به لایحه رای دهد.

🖋 بخشی از گفتگوی میان آنها را اینجا می آورم. به پاسخهای بی سر و ته این سناتور دقت کنید. پیدا کردن معادلهای ایرانی آن نباید کار دشواری باشد:

من از لایحه جدید سبز حمایت نخواهم کرد چون هیچ راهی برای تامین هزینه اش نیست.
چرا، ما پول داریم. تُن تُن (نصف) بودجه ما دارد برای ارتش خرج می شود.

این لایحه توسط سنا تصویب نخواهد شد، و شما می توانید این پیام من را به هرکسی که شما را اینجا فرستاده بفرستید [توهم توطئه].
دولت باید از مردم، برای مردم و با مردم باشد.

من 30 سال است دارم این کار را می کنم. حدود یک میلیون نفر به من رای داده اند و خودم بهتر می دانم چه می کنم. شما آمده اید اینجا که به من بگویید چه کنم. من به چنین کاری پاسخی نمی دهم.
ما مردمی هستیم که به تو رای داده ایم. تو باید به ما گوش کنی. وظیفه تو این است.

تو چند سالت است؟ [خطاب به کودک! یعنی این که تو اصلا توانسته بودی رای بدهی که اعتراض می کنی؟!] تو که به من رای نداده ای.
اصلا مهم نیست [که رای داده ایم یا نه]. این ماها [نسل ما] هستیم که [از رفتار شما] تحت تاثیر قرار خواهیم گرفت.

[خطاب به کودک 16 ساله که می گوید زمین در حال مردن است!:] خب مثل اینکه تو بهتر از من می دانی، پس فکر کنم باید برای نمایندگی سنا اقدام کنی و بعد کاری را که می خواهی انجام بدهی!!. به هر حال من یک انتخابات بزرگ را بُرده ام!!!

به نظر شما فرق این سیاستبازِ نادانِ خودپسندِ آمریکایی، با سیاستبازانِ نادانِ خودپسندی که امروز بر #ایران حاکم هستند چیست؟

💧 در برنامه آب را گل نکنیم #رادیو ، در مساله انتقال #آب #دریای_عمان به #کویر_مرکزی ایران، به نماینده #کرمان در #مجلس (یا بهتر است بگوییم نماینده #مافیا ) که می گفت: ما این کار (#انتقال_آب ) را برای نسلهای آینده انجام می دهیم (بخوانید برای #مافیای_آب ، #سپاه و #کاپیتالیسم_اسلامی )، گفتم که اگر منِ جوانِ متخصص آب نخواهم مجموعه [فاسد] شما این کار را برای من انجام بدهید باید چه کسی را ببینم؟

محیط زیست هیچ دشمنی بزرگتر از سیاستمداران فاسدِ غیرپاسخگویِ بیسواد و پرنخوت ندارد. حتی #کاپیتالیسم به اندازه چنین افرادی قادر به نابودی حیات نیست چرا که این طبقه هستند که به کاپیتالیسم مجال حیات داده اند.

❗️به اطرافتان بنگرید. صدها تن از این چنین افرادی، سکان اداره ایران را در دست دارند.

منبع ویدئو: #گاردین

https://instagram.com/p/BuVYjixgEzU/
انتقال #آب #رود_زاب به #درياچه_اورميه
.
.
☘️ در سالهاى اخير، مهار رود #زاب يكى از شاخص ترين مسائل #ديپلماسى_آبى ايران بوده كه بدليل ارتباط با منطقه #كوردستان ، متاسفانه تبديل به يك مساله #امنيتى هم شده و بدين طريق عملا امكان كارشناسى موضوع به حداقل كاهش پيدا كرده.

در اين خصوص دو مساله رو بايد از هم تفكيك كرد. اول چرايى و بايستگى مهار آب زاب براى عدم خروج از #كشور و دوم تخصيص محل مصرف آب مهار شده.

🖌 در خصوص مساله اول به دلايل مختلف، من از اظهار نظر خوددارى مى كنم.
🖌 اما اخبار حاكى از تصميم #وزارت_نيرو بر تخصيص آب اين رود به درياچه اورميه نگران كننده و غيرقابل قبول است. به غير از منع علمى انتقال بين حوضه اى آب، آنچه كه مغفول مانده، مساله ايجاد و افزايش #تنش_قومى ناشى از خبر اين انتقال است.
حتى اگر #منطقه_كوردستان زيرساخت و ظرفيت لازم براى استفاده از اين منبع آب مهار شده را نداشته باشد، انتقال آن به يك درياچه در يك منطقه #تورك نشين، تصويرى منفى از تشديد نابرابرى اجتماعى حاكم بر #نظام_مديريت كشور ارائه خواهد كرد.

❗️ به عنوان يك #آذربايجانى كه سالها بطور تخصصى درگير مساله درياچه اورميه و نيز توسعه بوده ام، به شدت با #انتقال_آب رود زاب به درياچه اورميه مخالفم.

🔹 دولت بايستى ضمن ايجاد ظرفيت و زيرساخت در منطقه كوردستان براى بهره بردارى و داشتن حق تصميم در مورد #منابع_آبى شان (فروش يا واگذارى رايگان به حوضه هاى همجوار و يا بهره بردارى داخل حوضه اى)، در خصوص درياچه ى اورميه نيز با يك برنامه كارشناسى و به دور از سياست زدگى، مشكل منطقه ى #آذربايجان را حل كند.

🔸آذربايجان و كوردستان بنابر سوابق تاريخى ظرفيت زيست مسالمت آميز را در كنار هم دارند. به شرطى كه دولت با تصميمات غلط باعث ايجاد تنش نشود.
تصوير از وبلاگ زمزيران
خارج از دستور2: گنج انسانی و #توسعه .

1️⃣ یک کلام به شما بگویم که تمام تحلیلهایی که عامل انسان را از مساله چرایی توسعه و #قدرت جوامع کنار گذارده‌اند یا کم‌رنگ‌اش می‌بینند (و مثلا #آب ، موقعیت جغرافیایی، #تاریخ و #فرهنگ ، میزان منابع، #دین ، #اقلیم و ... را عامل محوری دانسته اند) پشیزی اعتبار ندارند. در این موارد، دست کم یک نمونه برای نقض آن تحلیلها در دنیا هست. اما کیست که به "گنج انسانی" معترف نباشد؟
مثال این ادعا را در زندگی هر روزه‌ می‌بینیم: قدرت، و متعاقبا توسعه، آنجایی کلید می خورد که یک خانواده، یک گروه، یک جامعه، هوای همدیگر را داشته باشند. از توان هم بهره ببرند، همدیگر را پوشش دهند و یکدیگر را تا اوج امکان محترم بشمارند. ساده‌تر از این، در الفبای توسعه نداریم. همه قدرتها (فارغ از بزرگی و کوچکی‌شان) با تمام اختلاف در ویژگی‌هاشان، در این یک مورد متفقا مشترک‌اند.

2️⃣ امروز در راه بازگشت از ماموریت به #پنوم_پنه مشاهده‌گر کودکانی بودم که در کنار جاده‌های داغان این کشور، هرروز خاک به خورد جسمشان می‌دهند و فردا قرار است مبتلا به انواع بیماری، هم خودشان و هم جامعه شان را فلج کنند. حال آنکه #حکومت این امکان را داشت که پایه‌های سلامت را برای تمام شهروندان این کشور کوچک فراهم کند. اما چه می‌شود کرد که حکومت #کامبوج ، حرمتی برای مردم‌اش قائل نیست. چه می‌شود کرد که کامبوج، میراث‌دار جنایت #خمرهای_سرخ (به رهبری پُل پوت) است: این یعنی خودشان، نیمی از جمعیت خودشان را به مسلخ فرستادند. چرخه معیوب ادامه می یابد.

زخمهای #ایران آیا التیام می‌یابند؟

3️⃣ در میان همه عُسرتی که به آن مبتلا هستیم، می‌شنویم آنکه مسئول جان شهروندان کشور بوده، داغ تازه می‌کند که ما برای فریبی، هزاران انسان، هزاران گنج این کشور را به مسلخ فرستادیم (کشتارهای داخل پیشکش). همچنین حال خود را به یاد بیاورید زمانی که از آن یکی مسئول سرمایه‌های کشور پرسیدند که آقا، سرمایه‌های این مملکت هر روز دارند مهاجرت می‌کنند، و او لبخندزنان فرمود: خب بروند، انسان مختار است هرجا که خواست زندگی کند. سوال این است که بین فرستادن هزاران جوان این کشور به مسلخ عراق، و فرستادن اجباری میلیونها جوان تازه نفس به دامان #غرب چه تفاوت است؟ آیا این نیست که تخم‌مرغ دزد، شتر دزد شده؟ آیا این، ضحاکیّت نیست؟ آیا آنانی که امروز سکان این کشور را دردست دارند، همان فرماندهانی نیستند که با وجود ایجاد معبر در کنار میدان مین، انسان را قربانی کردند تا روی مین بخوابد؟ آیا تصور توسعه و قدرتمندی، با وجود این آدمها، فکاهی‌ای بیشتر است؟

4️⃣ امروز در طول سفرم، خیالبافی هم می‌کردم: تصور روزی را داشتم که عالی‌رتبه‌ترین مقام ایرانی (در حکومت انسانی‌اش!) برنامه‌ای برای بازدید از #کانادا ترتیب داده، آنجا با فوج فوج ایرانی ملاقات می‌کند. بعد از چند کلمه صحبت، می‌آید در جلوی سِن، تا کمر جلوی مردمش خم می‌شود و با صدایی که بغض نمی‌گذارد واضح شنیده شود، می‌گوید که: "خواهش می‌کنم که برگردید. می‌دانم شما از غربت خسته شدید. غربت بس است دیگر. #وطن برای بازگشت شما بی‌قرار است. برگردید تا بسازیمش". آه چه حسرتی...

یقینا از جانب همه‌شان نمی توانم صحبت کنم اما دست‌کم آن مهاجرانی که من می‌شناسم، یک چشمشان خون است و دیگری اشک: نه دل ماندن دارند و نه پای بازگشت. می‌خواهند بیایند و با همین فلاکتی که گرفتارش هستیم، گوشه‌ی کاری را بگیرند و کمک کنند و کِیف کنند که برای خاک خودشان، مردم خودشان کار می‌کنند. اما به دامان که بازگردند؟ آن‌ور، دست‌کم جانشان محترم است. از مسلخ خبری نیست.

4️⃣ در این میان، عزیزی که از دست‌اندرکاران همین شرایط است و از قِبَل آن، بقول خود مال و منالی به‌هم زده و فرزندانش را برای فرار از همین کرب‌و‌بلای خودساخته، به خارج فرستاده، و در خصوصی هم که باهاش گپ بزنی تا خودِ خدا را انکار می‌کند، در کانالشان فرموده‌اند که با ارگان مسئول این مساله، مهربانتر باشیم که مبادا ضعیف شوند! ایشان یا تابه‌حال تازیانه نخورده‌اند، یا نمی‌داند عدد 1000 یعنی چه.

5️⃣ امروز میلیونها ایرانی به مسلخ بیگانه رفته‌اند! نمی‌دانم این عملیات کربلای چند است، اما یقینم این است که تا طاغوت هست، راه توسعه، راه اصلاح بسته می‌ماند.
سوال: تصور کنید که شما (فردی عادی یا متخصص پزشکی) با دوستی در مورد غذاها و نوشیدنیهای لذیذ گفتگو می‌کنید. آیا به ذهنتان خطور می‌کند که چنین توصیه ای به او بکنید؟ "تا می‌توانی و هرزمان که امکانش بود بخور و بنوش. هرچه شیرین‌تر و چرب‌تر، بهتر. نگران سلامت و چاقی هم نباش. می‌توانی هر سال یکبار با عمل جراحی چربی‌های اضافه را خارج کنی. یا قرصهایی مصرف کنی که بلافاصله غذای خورده شده را دفع کنند تا جذب بدنت نشوند. یا اصلا یک لوله در بدن‌ات تعبیه کن که بعد از چشیدن طعم غذا و قبل از آغاز هضم، آن را از معده ات خارج کند". به احتمالا بالا، پاسخ شما به این سوال من منفی است. بلکه محتمل است که شما چنین گفتگویی داشته باشید: "در خوردن غذا خوددار باش. به اندازه نیاز بدن‌ات مصرف کن. هر غذایی را صرفا به دلیل خوشمزه گی‌اش نخور. فکری رها، و تحرک کافی داشته باش تا #سالم بمانی".

☘️در حقیقت شما در مورد مساله تغذیه و سلامتی، به جای تجویز راه‌حلهای پیچیده تکنیکی (من درآوردی)، بصورت ناخودآگاه به #طبیعت کارکرد بدن و نقش قدرت اراده و تصمیم انسان تاکید می‌کنید.

سوال دوم من این است که چگونه #سبزها از این قانون ساده، به سادگی منحرف می‌شوند؟

🌱 به اعمال و رفتار و دعوتهای خود نگاه کنید. چقدر از آنها مرکب از این پایه فکری هستند که می‌شود مشکلات مبتلابه بشریت و طبیعت را با روشهای تکنیکی حل کرد؟ چگونه است که فکاهی‌های غیرخنده‌آوری چون #گیاهخواری برای #حفظ_طبیعت ، روشهای سازه‌ای برای حفظ و انتقال و افزایش بهره‌وری!! #آب ، #باروری_ابرها ، بازمعرفی گونه‌های منقرض شده (بدون انجام هیچ کاری روی #حفاظت از #زیستگاه و زنجیره غذایی)، ساده‌سازی مسائل #زیست_محیطی به فرمول دو-دو-چهار، همکاری با مافیای کاپیتالیستی بخش خصوصی برای حفاظت، اینترنتی کردن امور به مثابه نجات طبیعت، #اکوتوریسم ، #کشت_ارگانیک ، #توسعه_پایدار ، اثربخش بودن سازمانهای بین‌المللی حفاظت و ... به مانیفست گروه بزرگی از سبزها تبدیل شده اند؟

🔸 این روزها هرچه بیشتر با سبزهای #ایران مراوده پیدا می‌کنم، بیشتر متوجه می‌شوم که اصولا زمان و همت زیادی برای درک و تحلیل مسائل جهانی صرف نکرده‌اند. بیشتر مصرف کننده و پیرو هستند تا منتقد و تولید کننده.

🔺چند وقت پیش فرصت گفتگویی آنلاین ولی کوتاه با عزیزی داشتم که هماهنگی #کمپین #ساعت_زمین در ایران را به عهده داشت. دوست محترم حتی از ریشه و سابقه این کمپین جهانی اطلاع نداشت و صرفا به این ظن که صندوق جهانی #حیات_وحش ( WWF# ) آن را راه انداخته پس خوب و مفید است، به این جرگه پیوسته بودند.
🔺با دوستانی دیگر در چالش و گفتگوی دائم هستم تا راضیشان کنم که مفهومی بنام #توسعه_پایدار، بزرگترین، گول زننده‌ترین و مخرب‌ترین فکاهی است که در تاریخ معاصر بشریت گفته شده. در بین استدلالهای متفاوتشان این برایم جالب بود که: چون یک زمانی چند نفر در #سازمان_ملل نشسته‌اند و این مفهوم را معرفی کرده‌اند و سازمان ملل هم بر آن صحه گذاشته، پس درست است و وحی منزل است. انگار تقسیم بندی کاری شده است که عده ای به جای عده ای فکر کنند و عده ای هم این تولیدات فکری را صرفا مصرف کنند.

مخلص کلام این که سبزهای ایران بایستی پوست اندازی کرده، خود را به سلاح نگاه تند و تیز انتقادی به جریانهای جهانی مجهز کنند. شکی در این نیست که جریان قاهر #کاپیتالیسم #استعماری جهانی (که از غربیّت انسانی برخواسته و در آن تمثیل کرده) جهان را با چالشهای محیط زیستی امروزی گرفتار کرده است. در حقیقت سبز امروزی در کنار تلاش صادقانه عملی اش برای حفظ #محیط_زیست پیرامون خود (محلی عمل کردن) بایستی بخشی از انرژی اش را صرف تفکر برای پاسخ به سوالات بزرگ بشریت (جهانی دیدن) کند.
این قابل درک (اما غیرقابل قبول) است که بخشی از سبزهای ایران گمان کنند که به دلیل رفتارهای عجیب و غریب و غیرمنطقی #حکومت_ایران (که ادعای علمداری مبارزه با کاپیتالیسم را دارد)، حق با جریان جهانی است و باید به سراغ راه حلهای آنان رفت. این سبزها همانند آنانی عمل می کنند که به دلیل سیاستهای نادرست حکومت ایران، در مقابل مساله #فلسطین موضع مخالف می‌گیرند. به این نکته بایستی دقت کرد که سبزها نبایستی استنتاج‌ها و مبانی تفکری و رفتاری خود را بر پایه ماهیت نابالغ #حکومت تنظیم کنند. در حقیقت ارباب حکومت ایران، از آغاز توانسته بودند درد بشریت را به خوبی لمس و درک کنند اما به دلیل این که این حس و لمس در فرآیندی درست، تبدیل به تفکر و تحلیل منطقی نشده است، به قطع یقین در ارائه پاسخ و راه حل مناسب برای این درد ناتوان بوده‌اند. این درسی است که سبزهای ایرانی بایستی از حکومت ایران بگیرند.
☘️ دوستانم از سراسر دنیا با اشتراک بیانیه‌های بین‌المللی، از وضعیت دوستان محیط‌زیستی دربندمان سوال می‌کنند. اما من پاسخی برای آنها نداشتم. صرفا گفتم که دوستانشان فعالانه درپی راه حلی هستند.

🍁 فعالان #محیط_زیست دنیا درک می‌کنند که محیط زیستی‌ها همه‌جا در چالش مداوم با دولتهای #فاسد یا گرفتار #فساد هستند و به‌ همین دلیل ممکن است در حوادثی برنامه‌ریزی شده، متحمل خسارتی شوند و یا حتی جانشان را از دست بدهند. همین اواخر یکی از سرشناس‌ترین فعالان #آب و محیط زیست #آمریکای_لاتین #ترور شد. ما اینجا در #کامبوج –همچون بیشتر کشورهای #جنوب_شرق_آسیا - هدف مستقیم دولتها و #مافیا هستیم.

🍁اما آنچه که دوستان من درک نمی‌کنند این است که چگونه چند #فعال_زیست_محیطی که قانونا و رسما تحت نظارت نهادهای دولتی و حکومتی #ایران بوده‌اند و (گمان قریب به یقین) دائما در حال گزارش وضعیت خود به "هرآن کس که نماینده #حکومت محسوب می‌شود" بوده‌اند، به فساد بر روی زمین متهم شوند؟

🔸چه فسادی از این بزرگتر که فردی، جریانی یا حکومتی بخواهد با چنین روشهایی به اراده و عشق قلبی #حافظان_طبیعت لطمه وارد کند و آنها را مرعوب سازد؟
بر جریان محیط زیست کشور واجب است که خود را از این رخوت و مماشاتِ بلاتکلیف و بی سرانجام رها کند و رو به #مطالبه_گری بیاورد. محیط زیست یعنی #سیاست و #سیاست_ورزی . حفظ محیط زیست "در تمام کشورهای دنیا" یعنی پذیرفتن مواجهه با خطرات، بویژه خطراتی که از سوی حکومتهای سراسر جهان بر این جریان وارد می شود.

🖌 اگر کسی فکر کرده که با دنبال کردن چند گونه #حیات_وحش در بیابان و دور نگاه داشتن خود از #مطالبه و سیاست‌ورزی، دارد تام و تمام به وظیفه‌اش عمل می کند، چنین فردی از جرگه #سبزها خارج است. سبزها #سیاسی‌ترین‌ها هستند در تمام دنیا. ایران استثنایی نیست در این مورد. باز هم تاکید می‌کنم که محیط زیستی بودن، صرفا جمع آوری بی سروصدای #زباله ، ترویج #دوچرخه_سواری و پایش چند #جانور نیست. در سال گذشته بیش از 197 فعال محیط زیستی در جهان توسط حکومتها و دسته‌های تبهکار به قتل رسیده‌اند. آشکارا می گویم که نسخه مماشات گرای منفعلی که ما محیط‌زیستیهای ایران نشان می‌دهیم، چهره معنادار و قابل فهمی از یک جریان زیست محیطی هدفدار آرمانگرای قدرتمند مخلص نیست.

🔺سکوت هرکدام از ما که با #طاهر_قدیریان و #هومن_جوکار و بقیه حتی سلام و علیکی داشته‌ایم، خط و مرز ما را با #طبیعت و #وطن مشخص می‌کند. هدف، مطالبه ی برقراری #عدالت و طی روال قانونی این پرونده به دست ارگانهای قانونی ایرانی و با شفافیت کامل است.

#اکولوژی_سیاسی
سرباز محترم
جناب #قاسم_سلیمانی
اخیرا در اشاره به سخنان ناپسند #دونالد_ترامپ فرموده اید که شما حریف ایشان هستید. همانطور که حتما اطلاع دارید، این که اصولا ما مردم ایران و منطقه خواسته باشیم به شما چنین اختیاری بدهیم که با هزینه ی قرار دادن کشور و منطقه در خطر #جنگ و ویرانی و از جیب ما مردم، منویات سیاسی خود را پیش ببرید جای شک و تردید فراوان است.
اما بعنوان یک فعال #آب ، از شما و دوستانتان که اختیار تمام امور #سیاسی و #اقتصادی و #حاکمیتی ایران را در قبضه خود گرفته اید، سوال دارم که رهنمود بفرمایید چگونه می خواهید حریف #خشکی و #خشکسالی بشوید که دست کم نیمی از آن، حاصل عملکرد همفکران حضرتعالی و دوستانتان می باشد؟
آیا فکر نمی کنید، بی آبی برای ما، از هر دشمن خارجی ای خطرناک تر است؟
شکی نیست که ما #مردم_ایران –همچون همه ملتهای آگاه دنیا- با زیاده خواهی ها (چه #استعمار آمریکایی و چه شما) سر ناسازگاری داریم. اما امروز ظاهرا بیش از آنکه نگران خشکی کشور و در خطر افتادن حیات مردم منطقه باشیم، بایستی چشم و گوشمان نگران ماجراجویی هایی شما باشد که به خودی گل نزنید.
💧 آب، سو، ماء:
روی سخنم با معدود حکومتیان صالح و خردمند غرب آسیا و ایران است که سودایشان، صلاح و فلاح مردمانشان است:
قانون لیبیگ در علوم کشاورزی بیان می دارد که میزان رشد گیاه، بسته به وجود عنصری است که کمیاب تر از بقیه عناصر است. یعنی از بین عناصر موجود اگر مثلا آهن کمترین میزان را داشته باشد، گیاه تا حد مصرف آن رشد خواهد کرد. بدین معنا دیگر مهم نیست که عناصر دیگر به چه میزان در خاک موجود هستند.
ما باید بپذیریم که در زیر لایه های ژئوپولتیک، فرهنگ (مشتمل بر دین)، اقتصاد، حکمرانی و ...، عامل توان اکولوژیک سرزمین -به ویژه منابع آب- است که تعیین می کند ما چگونه، تا کجا، با چه کیفیتی و در چه جهتی می توانیم توسعه پیدا کنیم.
تک تک عناصر و ترکیبات توسعه، با آب اندرکنش مستقیم دارند. این آب و شاخصه های سرزمین بوده اند که ذهنیت مردمان، فرهنگ، اقتصاد، قلمروهای هیدرو-اجتماعی (طرز تلقی از آب و سرزمین)، و برآیند تفکر حکمرانی را ساخته اند.
آب صرفا برای نوشیدن و کشاورزی و صنعت مهم نیست. آب ماده اصلی حیات و توسعه و فلسفه است‌.
ما اگر امروز در ایران با یک حکومت و حکمرانی ورشکسته مواجه هستیم، برای این است که حکومت داران و مردمان ما از یاد برده اند (یا گرفتار در فسادی سیستماتیک، بخشیشان خود را به نافهمی زده اند) که ارزشمندترین ثروتشان آب است و بایستی تمام برنامه ریزی ها و سو گیری هایشان را بر حول محور آب تنظیم کنند.
مَثَل حکومت ایران ، مَثَل آن قایق سواری ست که قایق سوراخ شده اش را می بیند، اما بی خیال مصائبی که انتظارش را می کشند، با توهّم بودن در صراط مستقیم، مشغول داد و بیداد بر سر سبکباران ساحلهاست که: چنین باشید و چنان رفتار کنید تا رستگار شوید!!
مردم ایران هم بی دغدغه و بی مطالبه و اعتراض اساسی به سیاستهای آبی حکومت، در چنان سطحی زندگی می کنند، گویی همچون چهل سال پیش، سرانه آبی آنها هفت هزار متر مکعب در سال است. آنها ظاهرا عمیقا حس نکرده اند که با بیش از سه برابر افزایش جمعیت، و رسیدن سرانه به هزار و پانصد متر مکعب، دیگر هیچ مجالی برای بریز و بپاشهای معمول ایرانی ندارند. ما کمتر از نیم قدم از ورود به بحرانی غیر قابل کنترل (با در نظر گرفتن حکمرانی ضعیف و فاسدمان) فاصله داریم.
با سیاستهای جهانی ای هم که حکومت در پیش گرفته، چشم یاری از هیچ کشور و ملتی نمی توانیم داشته باشیم. ما در میان برهوت فساد و نافهمی و حکمرانی ناکارآمد گرفتاریم، بی هیچ یاوری و چشم انداز نجات.
دوباره به آن معدود دلسوزان خردمند داخل حاکمیت (که نه عمله استعمار هستند، نه اجیر فساد، و نه در خواب خرافات نادانی) عرض می کنم که وقت سکوت و مماشات و ملاحظه گری نیست. هر حکومتی و هر تفکری که بر این کشور و منطقه مستولی باشد، بی آب، محکوم به زوال است.
از این عزیزان درخواست دارم یک کمپین ملی با محوریت آب برای بیدار سازی سران حاکمیت و تغییر نظر آنها در مورد سیاستهای خارجی، حکمرانی داخلی، مبارزه با فساد، تصمیم گیری دور از توهم و مبتنی بر واقعیتهای سرزمینی، خلع ید عوامل استعمار، و برگرداندن اعتماد به رابطه ملت-دولت راه اندازی کنند یا از آنان بخواهند که اگر توان تغییر و اصلاح در خود نمی بینند، قدرت را واگذار نمایند.
#آب_نیست
#سو_یوخدی