🖊 ما کجا و نوشته هایمان کجا...
▪️از آن جا که
#طبیعت_انسان، یکی از سیماهایی است که ریشه ای استوار در
#طبیعت دارد، پیشرفت
#تمدن ما را از ریشه ی خود در می آورد و
#منزوی می کند. در این فرآیند
#فروتنی ما را، که ریشه در
#آگاهی مان از خویشاوندی با
#سنگها،
#گلها و جانوران وحشی دارد تبدیل به
#غرور و
#خودخواهی می کند. با سستی گرفتن یا از میان رفتن فروتنی مان، گرایش به آن پیدا کرده ایم که خود را در زمره
#خدایان ببینیم ولی بسیار دیر و با صدای زنگ
#حماقت هایمان بیدار شده ایم- شاید هم هنوز نشده ایم!
«اشرف مخلوقات» خواندن انسان توسط خودش و نسبتی که او با جانوران برقرار می کند مثل نسبت
#آمریکایی ها با
#سرخ_پوستان است! آنها هم همه چیز را به نام تمدن از سرخ پوست ها گرفتند و به نام خود زدند!!!
▪️یک واقعیت تآمل برانگیز و شاید دردناکِ دیگر هم در خصوص انسان امروز وجود دارد و آن این است که
#مدرنیته یکی از عوامل مهم تغییر
#شخصیت یا منش اجتماعی افراد بوده است.
مدرنیته با وجود تمام مواهبی که داشته، انسان را از خودش و ریشه هایش دور کرده است- از
#ساده_بودن.
▪️امروزه، شاید بیشتر از هر زمان دیگر، ما شاهد پند و اندرز هستیم. در
#روزنامه ها، در
#رسانه_های-دیداری و
#شنیداری، در
#فضای_مجازی و خلاصه در همه جا، هزاران جمله توسط
#مجریان برنامه های مختلف تلویزیونی،
#گویندگان رادیو،
#خبرنگاران،
#نویسندگان و ادمین های کانال ها و خلاصه همه برای رسیدن به
#آرامش درون،
#صلح،
#مهربانی،
#دوستی،
#عشق ورزیدن، دوست داشتن و دوست داشته شدن، انسان بودن و انسانیت و غیره ترویج می شوند که گویی تنها اثری که دارند در یک لذتی آنی خلاصه می شود.
▪️دو پرسش در اینجا مطرح می شوند:
◽️نخست این که اگر جامعه ی ما، آن گونه که
#حکومت و
#دولت ادعا می کنند، در سطحی مطلوب از نظر
#اجتماعی،
#سیاسی،
#فرهنگی و
#اقتصادی قرار دارد، آیا کنش هایی این گونه در جامعه شکل می گرفت که همه در مقام پند و اندرز دادن دیگران برآیند؟
◽️دوم آن که، اگر حتی یک سوم از افرادی که ناشر و مبلغ این پندها و اندرزها هستند خودشان آن صفات را درونی و در «عمل» مطابق همان ها رفتار می کردند، آیا جامعه ی ما طور دیگری نبود؟
🖊انتشار میلیون ها جمله درباره ی جنبه هایِ مختلفِ انسان بودن و انتشار پند و اندرز کار سختی به نظر نمی رسد. سخت تر این است که به آن چه انتشار می دهیم چگونه عمل می کنیم...
https://t.center/pazudharma