قلم بیداری

#تحریم
Channel
Logo of the Telegram channel قلم بیداری
@darvishane49Promote
10.25K
subscribers
407
photos
302
videos
3.42K
links
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️ترکیب نسل Z  با NEETها

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۲۵

آیا حواسمان به ترکیب نسل زد با نیت‌ها و آثار آن بر جنبش مردمی ایران هست؟

مقدمه: تا کنون ویژگی‌هایی مثل هوش، خلاقیت، پرسشگری، واقع‌بینی، تعالی خواهی، آزادی‌خواهی، عدالت‌طلبی، کهنه ستیزی و شهامت را برای نسل Z بر می‌شمردیم؛ اما حالا باید به نسلی توجه کنیم به نام NEETها که نه درس می‌خواند، نه به دنبال شغل است و نه مهارتی را می‌آموزد.
یکم: بی شک علم، دانش و خرد بشری با سرعت خارق‌العاده‌ای روبه‌افزایش است،
دوم: بی شک پیشرفت‌های تکنولوژیک در حوزه‌های هسته‌ای، نانو، کوانتوم و هوش مصنوعی، چراغی فرا روی بشریت برای عبور از مرز تاریکی جهل قرار داده است.
سوم: بی شک نسل جوان به‌واسطه‌ی استفاده‌ی گسترده از فضای مجازی، دارای واقع‌بینی و قدرت حل مسئله‌ی بالاتری نسبت به دوران قبل از فضای مجازی هستند.
چهارم: بی شک پدیده‌های نوظهور در عرصه‌ی ارتباطات و اطلاعات، فرصت‌های بی‌شماری را در حوزه‌ی تغییر سبک زندگی، کار و پیشه، روابط بین‌الملل، تعاملات انسانی و حتی ارتباط با طبیعت پیش روی انسان قرار داده است.
پنجم: بی شک بالارفتن ضریب انتخاب‌های منطقی، امکان ریسک و خطا را کاهش داده است.
ششم: بی شک تغییر مرجعیت بزرگ‌ترها، رسانه‌ها، کتاب‌ها و حتی اعتقادات و ایدئولوژی‌ها، بر روی تعلیم، تربیت و پرورش نسل‌ها اثر شگرفی بر جای گذاشته است.
هفتم: بی شک تمامی تغییرات بالا، ما را در طی‌کردن مسیر آزمون‌وخطا و یا تجربه‌اندوزی به بی‌نیازی رسانده و کمتر نیاز داریم که خودمان مطلبی را به‌صورت عینی و ملموس انجام دهیم و نتیجه‌ی آن را فهم و شهود کنیم.
هشتم: بی شک هنوز نتوانسته‌ایم شکاف بین‌نسلی را درک کنیم چه برسد به حل آن که پدیده‌ی NEETها نیز ازراه‌رسیده و نه‌تنها نظام‌های آموزشی و تربیتی را با چالش مواجه ساخته، بلکه جنبش‌های مردمی مبتنی بر خردورزی را نیز تحت‌تأثیر قرار داده است.
نهم: بی شک چالش‌ها و معضلات بیشتری دامن حاکمیت‌ها و دولت‌های منتخب یا منتصب (مثل دولت چهاردهم در ایران) را مواجه ساخته است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که گرچه در دوران نهضت مهسا که با پدیده‌ی نسل Z مواجه شده بودیم، حاکمیت توانسته بود مقداری از هیجانان آنها را کم یا مطالبات آنها را پاسخ بدهد اما در مقابل انفعال، عدم مطالبه گری و عدم علاقه مندی به مهارت آموزی یا تلاش برای تعیین سرنوشت و مداخله برای ساختن ایران فردا از سوی NEET ها قطعاً آچمز خواهد شد؛

۲: به نظر می‌رسد که #جنبش‌های_مردمی که بر آگاهی، واقعی بینی، حل مسئله، راه حل یابی، گفتگو، کنشگری مدنی و مطالبات مردمی استوار است، در مقابل گسترش انفعال و بی تفاوتی نسل جدید قادر به ادامه‌ی حیات و ایجاد تغییر به سمت تعالی نخواهد بود؛
۳: به نظر می‌رسد که عدم توجه به خواسته‌های جوانان نسل Z در جنبش مهسا، پدیده‌های  NEET ها و شاید بسیاری از پدیده‌های دیگر را نهفته نگاه داشته و عدم توجه به خواسته‌های درست و منطقی نسل جوان، موجب برافروختن شعل های جوانان دیگری با تمایلات و خواسته‌های بسیار متفاوت‌تری شود؛

۴: به نظر می‌رسد که در سالگرد #جنبش_مهسا، حاکمیت و بخصوص دولت نوپای چهاردهم باید علاوه بر توجه به اولویت‌های معیشتی، #آزادی، #فضای_مجازی، رفع #تحریم، آزادی #محصوران و زندانیان سیاسی و مطبوعاتی، به مسائل دیگری که دارای اهمیت زیادی هستند نیز توجه کند مثل: آموزش، تعلیم و تربیت، مهارت آموزی، ایجاد امید و برگرداندن اعتماد عمومی؛
۵: به نظر می‌رسد که #زنگ_خطر به صدا در آمده و اندیشمندان و روشنفکران باید هرچه زودتر به فکر حل مسائل فرهنگی و بخصوص رسانه‌های در اختیار نسل جوان باشند و سعی کنند بیشتر آنها را درک و فهم و شهود کنند.
یادمان نرود که باید ارث‌ومیراث درستی را برای نسل آینده به ارمغان بگذاریم شامل: ایران آزاد، آباد، شاد و متحد.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️فرار از مجازات

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۲۱

آیا تلاش برای "بی توقع سازی" جامعه، کنشی در جهت فراری دادن مسببان وضعیت موجود است؟

مقدمه: می‌گویند از دو قاضی در شرایط یکسان، دو حکم متفاوت صادر می‌شود و نباید انتظار قضاوت یکسان داشت، دو مأمور به دو شکل اجرای حکم می‌کنند و نباید انتظار رویه‌ی واحد داشت، دولت‌ها با هم فرق دارند و نباید انتظار داشت که کارگزارانشان عملکرد مشابه داشته باشند.
یا می‌گویند وقتی ساختارها و فرهنگ جامعه خراب است، هرکسی در هر پستی قرار بگیرد امکان خطا، لغزش و فساد هست پس چون نمی‌شود ساختار و فرهنگ را یک‌شبه درست کرد، کسی نباید از هیچ دولتمرد و صاحب‌منصب و حتی صاحب فرمانی انتظار خاصی داشته باشد.

یکم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند کاری کنند که مردم انتظار محاکمه و مجازات خاطیان گذشته را نداشته باشند؛

دوم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند به بهانه‌ی مقصر بودن ساختارها و سیستم‌ها، آدم‌ها را تبرئه کنند؛

سوم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند به بهانه‌ی اختلاف در احکام مراجع تقلید مختلف، گناه و تقصیر #مقلدان را تئوریزه کنند؛

چهارم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند با هجمه به دولت‌های قبل، مدیران دولت متبوعشان را تبرئه کنند؛

پنجم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند با گناهکار نشان دادن آمریکا و اسرائیل و روسیه و چین و... خطاها و گناهان تمامی مسئولین از اول انقلاب تا حالا و حتی توقع محاکمه و مجازات رهبران را از مخیله‌ی جامعه پاک کنند؛

ششم: به نظر می‌رسد که بی توقع سازی جامعه، نه‌تنها اسم رمز فرار از مجازات است؛ بلکه حربه‌ای برای ابقای مدیران ناکارآمد قبلی است.


به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: مطالبه‌ی محاکمه و مجازات عادلانه‌ی هرکس در هر پست و منصبی که مسبب وضعیت موجود کشور است، یک مطالبه‌ی به حق است؛

۲: عدم انتظار اصلاحات یک شبه از دولت دست و پا بسته‌ی چهاردهم، حرف درست و واقع بینانه ای است، اما راه پیشنهاد و نقد را نباید مسدود کرد؛


۳: شاید بتوان بی توقع سازی از کابینه ی وفاق ملی (انتخابی، انتصابی و تاکیدی) را واقع بینانه دانست چون ‌از گروه ناهمگون نمی توان توقع تغییرات یک‌دست و یک پارچه داشت، اما نباید دست روی دست گذاشت تا خطایی صورت بگیرد و بعد مطالبه ی مجازات کرد؛


۴: با توجه به عدم فهم و درک مشترک از مسائل مختلف، نباید اعتقاد خود را مطلق دانسته و باعث دو قطبی سازی و ایجاد تفرقه در اتحاد مردم شد، اما این مهم نباید عامل نادیده انگاشتن مجازات مسببان نابودی #امید و #اعتماد مردم شود.

همه‌ی این‌ها درست ولی باید به این مسئله فکر کرد که پس از محاکمه و مجازات عاملین و مباشرین ایجاد #فقر و #فلاکت ، #نابودی_منابع و آب‌های رو و زیر زمینی، ابر بحران #فرونشست شهرها، انزوای سیاسی، #تحریم، مرگ در زندان‌ها، کوچ اجباری روستائیان، #اختلاس‌ها، حقوق و وام‌های نجومی، چه باید کرد که نه خطا و خیانتی صورت بگیرد و نه نیاز به مجازات باشد؟

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️وفاق ملی ناهمگون

رضارضائی ۱۴۰۳/۵/۳

آیا امکان دارد که از نا همجنس ها، ناهمرنگ ها و نا متجانس‌هایی که دارای اهداف و مقاصد مختلف هستند، یک گروه متجانس تحت عنوان #وفاق_ملی ساخت؟
مقدمه: بازی با کلمه‌ی "وفاق" عمری به درازای  بازی سیاسی با کلماتی مثل وحدت و همبستگی دارد و وفاق ملی نیز از آن اصطلاحات است که در ظاهر شامل همه‌ی جریانات فکری و گرایشات قومی و سیاسی می‌شود اما تا به منصه ی ظهور نرسد و آثار مثبت آن هویدا نشود، نمی توان در مورد آن قضاوت کرد.
یکم: کدام عقل سلیم حکم می‌کند که گروه مستبدان و خودکامگان با مطیعان و مجبوران به یک وفاق  می رسند؟
دوم: وقتی کسی برای احراز و کاندید شدن و پیروزی و حذف رقیب و به دست گرفتن قدرت ظاهری، از یک جای خاص حمایت شده، امکان ندارد که بتواند با افراد و گروه‌هایی که در این فرایند حذف شدند (عادلانه یا ظالمانه) بتواند حتی در یک مورد به توافق و وفاق برسد چون اولین مشکل #تعارض_منافع و دومین مشکل تبعیت است که وقتی پای منافع میان می آید، رنگ می‌بازد و به تمرد و طغیان بدل می شود.
سوم: وقتی فردی مدیون و وام‌دار  یک یا چند مرکز قدرت و ثروت و رانت است، غیر ممکن است که خود را نماینده مردم (اکثریت، اقلیت، رای داده و نداده) بداند مگر آنکه این مهم را کتمان یا فراموش کند.
چهارم: وفاق حول محورهای پذیرش سیستم های موجود، سیاست‌های کلان، قوانین مضر، نهادهای غیر پاسخگوی بودجه بر، دخالت‌های نظامیان، عدم حل مشکل قانون راهبردی و #برجام و #FATF و عدم توجه به معیشت مردم، وفاق در حفظ وضعیت موجود و تداوم آن است و به طور کلی در برگیرنده‌ی اصلاحات و تحول و حتی تغییرات اندک نیز نیست.
پنجم: وقتی وفاق ملی فقط برای قوه‌ی مجریه در دستور کار قرار گرفته و برای دیگر قوا و نهادها فقط توصیه و سفارش به همکاری وجود دارد، چنانچه با بدبینی کامل فرض کنیم که آنها نه به وفاق درونی خود رسیده‌اند و نه از نظر ذاتی با قوه‌ی مجریه امکان وفاق دارند، پس می‌توان بر اساس این پیش فرض، وفاق ملی را یک شعار شکست خورده‌ی قبل از تحقق ارزیابی کرد.
ششم: وفاق ملی به معنی هم اندیشی با چند نفر از اقلیت‌ها و یا بکار گیری چند خانم در مناصب حکومتی نیست، وفاق ملی باید با مردمی که می‌خواهند حامی دولت باشند انجام شود و این مهم فقط با #شفاف سازی، عمل به وعده‌ها، توجه به خواسته‌ی #اکثریت که انتخابات را #تحریم کرده و این را یک#کنشگری_مدنی_خشونت_پرهیز و دارای پیام " نه" است، می‌دانند، تحقق می‌یابد.
نظر این کنشگر مدنی: وفاق ملی یک شعار است که  ممکن است جنبش مردمی را به تاخیر بیاندازد و یا در آن خلل ایجاد کند.
در این صورت امیدهای اندک نیز به نا امیدی تبدیل می‌شود.
پس به جای آن باید وفاق ملی را در کنار مردم و خاسته‌های مردم قرار گرفتن، تعریف کرده و آن را تنها راه نجات ملی بدون خشونت و بدون براندازی دانست که امکان عبور از ناکارآمدی‌ها و سلطه گری را فراهم و آینده‌ی نیک برای ملک و ملت را در فضایی آرام فراهم می‌آورد.


پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️قاعده‌ی نهم شمس تبریزی و رئیس تبریزی

رضارضائی ۱۴۰۳/۴/۲۷

چه کسانی از صبر ملت سود می‌برند؟

مقدمه: قاعده‌ی نهم شمس تبریزی عبارت است از < <صبرکردن به معنای ماندن و انتظارکشیدن نیست. به معنای آینده‌نگر بودن است. صبر چیست؟ به تیغ نگریستن و گل را پیش چشم مجسم کردن است، به شب نگریستن و روز را در خیال دیدن است. عاشقانِ خدا صبر را همچون شهد شیرین به کام می‌کشند و هضم می‌کنند. می‌دانند زمان لازم است تا هلال ماه به بدر کامل بدل شود> >.
یکم: بخش اول قاعده‌ی نهم شمس عزیز تبریزی، پویایی و عدم ایستایی و نفی انتظارکشیدن بی‌ثمر و التزام به آینده‌نگری که مترادف با داشتن چشم‌انداز، مأموریت،  هدف، برنامه و فعالیت است و موردتوجه #جنبش مردمی #هشتاددرصدی‌ها است را به تصویر می‌کشد.
دوم: بخش دوم قاعده‌ی نهم آن عارف جان، آن قدر عرفانی و امیدوار کننده است که بیشتر مورداستفاده‌ی رئیس مجبور و حکومت و حامیان آن دو است؛ ولی برای مردم با این شبهه مواجه است که چگونه می‌توان عاشق خدا بود و در شب تار ملت، علائم برطرف‌شدن تاریکی، در آمدن هلال ماه، و رسیدن به صبح سپید، را به‌صورت واقعی، عینی و قابل رویت نظاره کرد تا توانی به دست آورد و منتظر بدر کامل بود؟
سوم: شاید بتوان از این قاعده به < < صبر پویا> > و < < انتظار حرکت‌آفرین> > و < < کنشگری آینده‌نگر> > هم رسید.
چهارم: شاید بتوان از قاعده‌ی نهم شمس تبریزی به رفتارهای #رئیس_تبریزی بهتر پی برد که همچون عاشقان خدا، صبر را  چون شهد شیرین دانسته و با حضور بیش از اندازه در هیئت‌های عزاداری مشق صبر و حوصله و توسل و توکل می‌کنند و انتظار دارند اکثریت هشتاددرصدی‌های مطالبه‌گر هم صبور باشند.
یا شاید بر این باور هستند که باید همچون عاشقان خدا، صبر را توأم با عقلانیت و خردمندی کرده و ملت را به عشق و مراقبت از دستاوردهای چندین‌ساله‌ی جنبش مردمی و تداوم #کنشگری_مدنی_خشونت_پرهیز عاشقانه رهنمون ساخت.
پنجم: شاید رئیس تبریزی می‌خواهد با استفاده از قاعده‌ی نهم شمس تبریزی، صبر هوشمندانه‌ای را پیشه کند تا هم حکم او تنفیذ شود، هم کمیته‌های گزینش وزرا به نتیجه برسند، هم بذر امید در دل‌ها بکارند، هم حاکمیت و جامعه را پذیرنده‌ی تحولات اساسی در مناسبات دولت – ملت کرده و بستر برچیدن #فساد و #ظلم و #نابرابری را مهیا کنند.
نظر این کنشگر مدنی: با حلواحلوا گفتن، دهان شیرین نمی‌شود. مردم به‌جان‌آمده و خسته از درد و رنج، هم عشق و اخلاقیات را می‌خواهند و هم رسیدن به صبح سپید را مطالبه می‌کنند؛ چون رمقی برای صبر عارفانه ندارند. فقط آن بخش از عرفان شمس تبریزی را متوجه می‌شوند که برطرف‌کردن #تحریم ظالمانه و ایجاد رونق اقتصادی و توسعه‌ی متوازن و حسن ارتباط با همه‌ی ملل و دولت‌های جهان و صلح پایدار را برای آنها به ارمغان بیاورد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️خود ویرانگری رقبا

رضارضائی ۱۴۰۳/۳/۲۳

مقدمه: خود ویرانگری تنها مربوط به حکومت‌ها یا نظام‌های حکمرانی نیست، بلکه ممکن است مربوط به احزاب، انجمن‌ها، گروه‌ها و حتی اشخاص نیز باشد.
یکم: هریک از رقبا وقتی از اریکه قدرت حذف یا طرد شدند، بازی تخریب، افشاگری، زیرآب‌زنی، طعنه و متلک را شروع کردند و برایشان فرق نداشت که چه بر سر حامیانشان می‌آید و دیدیم که طی ۴۵ سال اخیر، فقط مردم بودند که کتک خوردند، کور شدند، به زندان رفتند، اعدام شدند، تبعید شدند، اخراج شدند یا دست‌کم تهدید شده و مورد اذیت و آزار روحی و روانی قرار گرفتند.
دوم: حداقل طی ۳۵ سال اخیر، بارها یکی از دو رقیب به حجله ی عروس قدرت راه یافته و مدت زمانی را با آن سپری کرده و هم فرصت تصاحب دائمی داشته و هم فرصت اصلاح، اما رقیب سوم به صورت پنهانی و بر اساس ایدیولوژی خاص خود،همواره در خانه ی قدرت بوده و از مواهب آن بهره مند شده و تولید مثل کرده و فرزندانش را به دانشگاه (امام صادق و ...) فرستاده و بقیه قوم و خویش را در تمامی ارکان نظام حکمرانی جای داده، رشد داده و برای آینده برنامه ریزی کرده.
سوم: به نظر می‌رسد که جبهه ی #اصلاحات که تا دیروز به هزار و یک دلیل حضور در انتخابات را فاقد وجاهت، مقبولیت و مشروعیت می‌دانست و حتی در مورد مشی اصلاح‌طلبی نیز می‌گفتند که <<اصلاحات به صخره ستبر بن‌بست برخورد کرده>>، با تأیید صلاحیت مرد خوب دوران ها یعنی آقای پزشکیان از طرف شورای نگهبان، به‌صورت تام و تمام به صحنه ی انتخاباتی قدم گذاشته و فراموش کرده که نه‌تنها هیچ‌کدام از شروطش محقق نشده؛ بلکه منتخب آنها نیز قرار نیست خارج از #نظام موجود و #حاکمیت فعلی کاری کند.
چهارم: برخی معتقدند که عدم حمایت از وی، به معنی سپردن کشور به دست ویران سالاران است، درحالی‌که هیچ نشانه‌ای ارائه نمی‌دهند که کشور دست ویران سالاران نیست.
پنجم: باتوجه‌به کل ساختار نظام حاکم در کشور، پیش‌بینی می‌شود که اگر قشر خاکستری جامعه وارد عرصه ی انتخابات بشود، جناب پزشکیان رئیس‌جمهور می‌شود و بعدش در تمام زمینه‌ها ناکام می‌ماند و جبهه ی اصلاحات به طور کامل از سپهر سیاسی حذف می‌شود و اصول‌گرایان متشتت، منفعت‌طلب، قدرت‌طلب، تمامیت‌خواه نیز به دلیل شکست در انتخابات و شریک‌شدن با اصلاح‌طلبان، حذف می‌شوند.
ششم: به نظر این کنشگر مدنی، کاندید شدن آقای پزشکیان، از جنس خود ویرانگری شخصی است. این در حالی است که  حمایت اصلاح‌طلبان از  ایشان و ورود به صحنه ی انتخابات از پیش‌طراحی و مهندسی شده، از جنس خود ویرانگری جبهه‌ای می باشد.
از سوی دیگر نتیجه ی ورود اصول‌گرایان و نو اصولگرایان که سه قوه ی مقننه، قضائیه، مجریه و تمام نهادهای حاکمیتی را در اختیار دارند (خالص سازی کامل) به نبرد و مقابله با اصلاح‌طلبان، از جنس خود ویرانگری اصول گرایی و انقلابی گری است.
در مجموع می توان گفت که این خودویرانگری ها، از سه جنس و نوع متفاوت می باشند.
نتیجه: پروژه ی #تحریم منجر به #عبور اکثریت #هشتاددرصدی ها، یک تا دوسال به تعویق می افتد و بعد از آن تنها طرفداران #جنبش_سبز می مانند و هسته ی تضعیف شده ی قدرت.
در این حالت، انتقال قدرت و عبور از وضعیت موجود به مطلوب، راحت تر و بدون خشونت خواهد بود.
ای‌کاش خود ویرانگری اصلاح طلبان همراه باپشت کردن به اکثریت هشتاددرصدی مردم که انتخابات را #تحریم کرده‌اند، نمی‌شد و همچنان حامی جنبش سبز و همراه مردم می‌ماندند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
http://t.center/darvishane49
♻️سراب صندوق رأی

رضارضائی. ۱۴/۳/۱۴۰۳

چرا بعدازاین همه #انتخابات، هنوز #مردم‌سالاری و دموکراسی از صندوق رأی بیرون نیامده؟
اول: حکایت بعضی‌ها مثل حکایت کسانی است که سراب می‌بینند و می‌گویند: ان‌شاءالله که دریا است.
دوم: انتخابات یا #همه‌پرسی فقط در یک‌شکل آن خوب است و آن هم زمانی است که هم فرهنگ مشارکت عمومی نهادینه شده باشد و هم ابزار و وسایل آن فراهم باشد و هم حکومت‌ها به برگزاری سالم آن تن داده و هم مرد و مردانه نتیجه‌ی بپذیرند. در غیر این صورت سراب است، سراب است، سراب.
سوم: وقتی‌ افرادی در به وجود آمدن وضعیت موجود (نابسامانی گسترده، #فساد_سیستماتیک، فقر کمرشکن، از بین رفتن آزادی و خاموش شدن چراغ امید مردمان است)، شریک جرم بوده و با فعل یا سکوت، در آن نقش داشته‌اند، موقع انتخابات نمی‌توانند بگویند که برای ادای تکلیف، نجات ایران، پاسخ به دعوت مردم، روزنه گشایی، رساندن صدای مردم به حاکمیت، اصلاحات و ... به صحنه ی انتخابات آمده‌اند.
چهارم: طی ۴۵ سال اخیر( به‌جز دوران ریاست جمهوری آقای #خاتمی) را می‌توان به حاکمیت، حامیان، مبلغان و سینه‌چاکان آن لقب << سراب بان>> داد چراکه حتی در کمترین و نازل‌ترین شکل دموکراسی (سراب دموکراسی)، مردم نتوانستند حتی یک مسئول خطاکار یا ناکارآمد را عزل کنند یا به مطالبه‌ی خود برای اصلاح و بازنگری در قانون اساسی دست یابند.  
پنجم: پیوند زدن تمام انتخابات به حساس بودن وضعیت کشور یا اعتقادات دینی یا ارزش‌های فرهنگی، آن‌چنان در کشور رسوخ کرده که حتی نمی‌شود به سراب گفت سراب. 
ششم: تنها درس و عبرت تاریخی از سراب شناسی آن بوده که تمام افرادی که در سراب شیرجه زده و حالا با پا و دست شکسته نظاره‌گر این انتخابات‌ هستند، به اکثریت #هشتاد_درصدی‌ها رسیده‌اند و  تنها به دریای پیش رو، قابل‌لمس و تجربه‌شده که همانا #تحریم است شیرجه می‌زنند و به‌زودی شاهد اتحاد شناگران خواهیم بود.
به یاد داشته باشیم که مردم وقت خود را صرف اثبات یا نفی سراب نمی‌کنند و با گذر ازدواج کنار آن به اولویت‌های خود که عبور خشونت پرهیز و فراگیر از وضعیت اسفبار کنونی است می‌پردازند و بازهم آب پاکی بر دستان سراب بانان می‌ریزند.
پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
http://t.center/darvishane49
♻️پرواز در هوای مه‌آلود

رضارضائی ۱۴۰۳/۳/۵

آیا پرواز در هوای مه‌آلود تصمیم‌گیری، صحیح است؟

ظاهراً هوای مه‌آلود، کاهش دید، عدم کنترل، عدم تصمیم‌گیری به‌موقع، اختلال، حذف رهبری پرواز، حذف سیستم‌های هشدار و اطلاع‌رسانی، نه‌تنها دامن رئیس‌جمهور فقید و همراهانش را گرفت؛ بلکه در سیاست داخلی و بین‌المللی ایران، بحران انتخاب رهبری آتی و #رئیس‌جمهور آتی، مشارکت در #انتخابات یا #تحریم، ادامه‌ی حمایت از #جبهه‌ی_مقاومت، ادامه روابط مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا برای اجرای برجام، انتخاب اجباری و بی‌موقع یکی از گزینه‌های مطرح پست ریاست‌جمهوری، انتخاب رئیس مجلس، خروجی مؤثر مجلس خبرگان و حتی امید به آینده را در هوای مه‌آلود و پر ریسکی قرار داده است.
علاوه‌برآن، امواج فضای غم‌آلود تابوت کشی این چندروزه‌ی اخیر، طرح شبهات مختلف در خصوص سانحه سقوط هلی‌کوپتر و احتمالات مطرح شده از سوی افراد مختلف کارشناس و ارائه‌ی آمار ناصحیح از تعداد و ترکیب شرکت‌کنندگان در هر مراسم تشیع، جو عمومی جامعه را به سمت دوقطبی شدن سوق داده و این مهم نیز بر مه‌آلود و پر ریسک شدن تصمیمات آینده سایه انداخته است.
فرصت کم تا ثبت‌نام کاندیداها و برگزاری انتخابات، شروع زودرس تبلیغات برخی جریانات و کاندیداهای احتمالی، برگزاری نشست‌های گروه‌های فکری، باندهای قدرت، احزاب رسمی و حتی #اپوزیسیون داخلی و خارجی نیز بر مه‌آلود و پر استرس شدن دوران کنونی افزوده است.
با همه‌ی این احوال، به نظر می‌رسد که بازی بهم خورده و هیچ‌کدام از امور بر روی روال منطقی و مسیر نقشه‌ی راه خود نیست و در این زمان دیگر نمی‌توان به سناریوهای قبلی و حتی افرادی که قرار بود در سپهر سیاسی‌اجتماعی کشور تأثیرگذار باشند، حساب کرد.
پس تنها چاره‌ی کار این است که تمامی شاخص‌ها را تغییر داده و تصمیمات نو را بر اساس واقعیات موجود و شرایط پیش‌آمده اتخاذ کرد که این واقعیات عبارت‌اند از:

- افول #مقبولیت_حاکمیت با نتیجه‌گیری از انتخابات اخیر؛
- ثابت ماندن #فقر و فلاکت مردم؛
- هجوم نمایشگران تشنه‌ی قدرت در مراسم‌های تشییع‌جنازه‌های جان‌باختگان؛
- عدم #شفافیت لازم در مورد علل بروز سانحه و عاقبت خطاکاران یا مجرمین احتمالی.

راه کارها و تصمیم‌گیری‌های نو بر اساس واقعیات فوق عبارت‌اند از:

- ارجحیت ادامه‌ی راه بر اساس تصمیمات هشتاددرصدی‌ها؛
- خروج فوری از جو احساسی ایجاد  شده که احتمالاً تا روز چهلم و برگزاری انتخابات در ایران ماه آن را طول خواهند داد؛
_ راه‌اندازی سریع #گفتگوی_ملی؛
- انتخاب سریع شورای رهبری نهضت مردمی؛
- تبدیل انتخابات به #رفراندوم؛
- آسیب‌شناسی سیاسی و رفتاری درگذشتگان اخیر ضمن احترام کامل به شئون انسانی و اسلامی؛
- پیش‌بینی و چاره‌اندیشی برای خطرات بالقوه‌ی دوران #انتقال_قدرت؛
- تلاش تمامی رهبران فکری، گروه‌های اجتماعی، سیاستمداران، مخالفان، معترضان و آحاد مردم بر محور اتحاد و حفظ #تمامیت_ارضی_کشور؛
- شروع مجدد نهضت روشنگری خشونت پرهیز در فضای مجازی و بسط و توسعه‌ی آن به فضای واقعی و عمومی جامعه.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️دشمنان خوب، دوستان بد

رضارضائی. ۱۴۰۲/۲/۹

چرا دشمنان ما بهتر از دوستان و دوستان بدتر از دشمنان هستند؟
این نوشته به‌هیچ‌وجه در صدد تطهیر دشمنان و بدنام‌کردن دوستان نیست؛ اما بررسی رفتارها می‌تواند شاهدی بر این مدعا باشد.
دشمنان کشور ما شامل #نظام_سلطه و تمامی ایادی آن، با رفتارهایشان نشان دادند که به دنبال منابع (مادی، کانی و نیروی انسانی جوان و نخبه‌های) ما هستند و به اشکال مختلف با #جنگ، فریب، #نفوذ، تطمیع، #تحریم، لشکرکشی، دخالت نظامی و حتی درست‌کردن فرقه‌های مختلف و #تکفیری اطراف کشور (به قول ویل دورانت در کتاب تاریخ‌تمدن، بربریت و توحش پیوسته در اطراف تمدن قرار دارد و در میان آن و زیر آن رخنه می‌کند و مترصد آن است که این تمدن را با نیروی سلاح یا مهاجرت دسته‌جمعی یا توالدوتناسل نامحدود خفه کند)، این کنش رذایل را ثابت کرده و به‌خوبی با ما دشمنی می‌کنند. 
دوستان چه در حاکمیت (کارگزاران، قوا و نهادها) و چه در حامیان نیز با ایجاد و توسعه‌ی فساد، ظلم، ناکارآمدی، فقر و همچنین نابودی و غارت منابع طبیعی، دقیقاً در راستای اهداف دشمن عمل می‌کنند و  می‌توان آنها را دوستان بد نامید که به نظر می‌رسد بدتر از دشمنان خوب هستند.
و اما در میان این خوب و بد، ملت صاحب تمدن قرار دارد که در میان دو لبه ی قیچی گیر کرده و راهی جز رهایی ندارد.
به عبارت ساده تر، راهی جز خلاصی از دشمن خوب و دوست بد نیست و فارغ از حادثه آفرینی ها و هیاهوهای تبلیغاتی اطراف آن( جنگ ایران و رژیم غاصب، مبارزه با بی حجابی، تظاهرات دانشجویان آمریکایی و چند کشور دیگر) باید حواسمان باشد که #مبارزین راه وطن به بیدادگاه‌ها فرستاده و یا #اعدام می‌شوند و در همین اثنا، بازهم #اختلاس و دزدی و #رانت‌خواری و ریزه‌خواری ادامه دارد.
درواقع دوست بد و دشمن خوب در یک راستا بوده و همپوشانی دارند و ملت هوشیار باید در دو جبهه مبارزه کند و هیچ مبارزه‌ای بهتر از شناخت آن دو، افشای آن دو، یار جمع‌کردن علیه آن دو، تغییر فاز کنشگری و مطالبه‌گری علیه آن دو (یعنی تغییر کنشگری از معلول به علت و تغییر مطالبه گری از دولت ها به حاکمیت ها) و تداوم مبارزه‌ی منفی خشونت پرهیز علیه آن دو نیست.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
https://t.center/darvishane49
♻️مقاومت مدنی نوین

رضارضائی. ۱۴۰۳/۲/۴

چرا نباید در مقابل بی‌قانونی یا قانون‌گریزی به مقاومت مدنی خشونت پرهیز توسل جست؟
در زمانه‌ای هستیم که قوانین مغایر قانون اساسی (به‌عنوان میثاق ملی)، یا متناقض، با ضد حقوق شهروندی، یا ضدملی، یا در جهت حمایت از گروه‌های خاص، یا تسهیل‌کننده‌ی دزدی و فساد، یا مداخله‌جویانه در دیگر کشورها، یا جنگ‌طلبانه، یا ضد تمامیت ارضی، یا برای واگذاری منابع ملی و ثروت عامه به غیر، تصویب و اجرا می‌شود.
در زمانه‌ای هستیم که ملتی نمی‌خواهد در مقابل انحصارطلبی در قدرت و اشکال مختلف جبر و سلسله‌مراتب قدرتی و استبدادی سر خم کند. نمی‌خواهد به سمت آنارشیسم خشونتی و آرمانی حرکت کند.
می‌خواهد با خردمندی به همراه توسعه و پیشرفت تکنولوژی‌های نوین ارتباطی، راه‌هایی بهتر از: #تظاهرات، #تحصن و بست‌نشینی، دادخواست نویسی، #اعتصاب و کم‌کاری، #مهاجرت، تاسیس نهادهای مدنی، اجتماعی و فرهنگی در انجام وظائف ذاتی دولت را طی کند.
به این معنا که می‌خواهد راه‌ها و روش‌های نوین مبتنی بر حفظ وحدت ملی، حفظ اقتصاد ملی، حفظ آرامش و امنیت ملی را پیش بگیرد مثلاً: اهتمام بیشتر به #افشاگری فساد و #ناکارآمدی حاکمیت در بستر فضای مجازی، #تحریم رسانه‌های حکومتی و مراکز تولید محتواهای فرهنگی تخدیر افکار عمومی، تحریم نمایشگاه‌ها و کالاهای تولیدی یا وارداتی #مافیاها، گسترش ارتباطات میان‌فردی و آگاهی‌بخشی عمومی، مسافرت و انتقال پیام مقاومت به مناطق دوردست و قشر خاکستری در شهرهای کوچک و سنتی به‌عنوان پایگاه ایدئولوژیک حاکمیت، بستن جاده‌هایی که از آنها منابع جنگلی و کانی و دریایی غارت می‌شود و...
به عبارت ساده‌تر در زمانه‌ای قرار داریم که حتی مبارزه منفی سنتی نیز چاره‌ساز نیست و این حق برای ملت تحت ستم و ظلم باقی است که روش‌های جدید خشونت پرهیز را برگزیند.
به امید آنکه نسل جوان، نوپرداز، خلاق و پرتلاش، در راستای نهضت بیداری و خیزش خردورزی به راه‌حل‌های نوین بدون خشونت در راه مبارزه‌ی منفی دست یابد.
پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️هزینه سازی یا هزینه‌ی بازی

رضا رضائی . ۱۴۰۲/۱۲/۹

آیا دست‌کاری و #مهندسی نتایج #نظرسنجی‌ها، نتایج #انتخابات و یا آمار تحریم‌کنندگان انتخابات چیزی جز هزینه سازی است؟
باتوجه‌به اتفاقات مختلف در انتخابات گذشته، به نظر می‌رسد که برخی عناصر تندرو در حاکمیت معتقدند که برای  برگزاری انتخابات بخصوص در نوع نمایشی و فرمایشی آن باید هزینه‌ کرد و برایشان فرق نمی‌کند که این هزینه از جیب ملت یا آبروی حاکمیت یا حتی جایگاه بین‌المللی ایران باشد.
بدون آنکه بخواهیم قضاوتی در مورد مهندسی یا تقلب در انتخابات ۸۸ یا انتخابات بعد از آن داشته باشیم، فقط کافی است که به آثار فاجعه بار ورود این دو واژه (تقلب و مهندسی انتخابات) به سپهر ادبیات سیاسی کشور نظری داشته باشیم تا در یابیم که چگونه به رابطه ی دولت – ملت ضربه زد، اعتماد عمومی را کاهش داد، دلسوزان ملک و ملت را مأیوس و دلشکسته کرد، تیغ تحریم ها را تیز تر و دشمنان داخلی و خارجی را حریص تر کرد، کاسبان تحریم را پولدارتر و مردم را فقیر تر کرد، آمار مهاجرت را صعودی کرد و حضور ناکارآمدان را در سه قوه افزایش داد.
در واقع هزینه‌ی انتخابات، هزینه سازی برای مردم و حاکمیت و خروجی آن اسف‌بار و زیان‌بار بود و بزرگ‌ترین درسی که به‌عنوان تجربه کسب شد این بود که رهبران و ناظران بر مراقبت و صیانت از آرای مردم و حتی آمار تحریم‌کنندگان نکوشیدند و کشور، پذیرای هزینه‌های مازاد در دوران سخت تورم و گرانی و فقر و فلاکت مردم شد و حتی  امکان اصلاحات را کاهش داد و در مجموع این هزینه‌ها باعث کاهش تاب‌آوری مردم و سیستم‌ها شده و همه زیر بار فشار ناشی از آن اعمال غیردموکراتیک له شدند و مسئولیت مستقیم آن با افرادی بود که برایشان انتخابات سرد و بی روح، ریزش تتمه آبرو و اعتبار حاکمیت، کاهش تاب آوری مردم و دعواها های جدید انتخاباتي مهم نبود.
از سوی دیگر باید بپذیریم که هزینه سازی انتخابات و کاهش حمایت‌های مردمی از سیستم حکومتی مستقر در کشور، آثار سوء دیگری نیز در برداشت که دامن‌گیر ایده‌های حکومت دینی و امت‌سازی از یک سو، و از سوی دیگر عالمان و مبلغان دینی شد.
به نظر می‌رسد این هشدار لازم است که اتاق‌های فکر برگزاری انتخابات، نباید کاری کنند که تجربیات تلخ گذشته تکرار شود و از سوی دیگر نیز مردم و شوراهای مردمی به‌عنوان رکن چهارم قانون اساسی و مطبوعات آزاد به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی، وظیفه‌ی نظارتی خود برای کاهش هزینه سازی های دست‌کاری آرا، بیش شماری آراء مأخوذه و اعلام نتایج نهایی براساس داده های بادکرده را ایفا کرده و ناظر بر ناظر و مجری انتخابات باشند که حتی اگر افرادی معتقد به #تحریم نبودند و خواستند که به #معترضان وضعیت موجود رای دهند، سلامت آنها و رای آنها حفظ شود و در شمارش آرا لحاظ و در نتایج انتخابات نیز اعلام گردد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️انتخابات یا #رفراندوم

رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۸

🔸آیا می‌شود انتخابات پیش رو را به‌نوعی رفراندوم دانست؟
وقتی از منظر علوم سیاسی، جامعه‌شناسی، روان‌شناختی یا از منظر وطن‌دوستی، آینده‌نگری و همه و همه‌یک ابعاد آشکار و پنهان، به انتخابات ۰۲ توجه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که بازهم بخش یا بخش هایی از موضوع مورد غفلت واقع شده، چرا که اساساً انتخابات یک پدیده‌ی چندوجهی، دارای متغیرهای فراوان، عوامل مداخله‌گر زیاد و درهم‌تنیدگی زایدالوصفی است.
باتوجه‌به مطلب فوق و باتوجه‌به گفته‌ها، دستورات حکومتی، تهدیدات و... که در چند وقت اخیر مطرح شده، تصمیم‌گیری برای رأی‌دادن یا رأی ندادن یا به عبارتی، مشارکت در انتخابات یا عدم مشارکت و #تحریم آن، بسیار سخت، دشوار و خطرناک شده و به نظر می‌رسد که در زمان کنونی، تنها چیزی که برای بسیاری از مردم حایز اهمیت است، ماهیت سیاسی انتخابات است که در دو وجه حمایت از حاکمیت یا #اعتراض و #مخالفت با آن متبلور خواهد شد.
این موضوع تا آنجا اهمیت پیدا کرده که شاهد جنگ قدرت و انواع افشاگری ها، انشعاب درونی راست‌گرایان و افتراق چپ‌گرایان سنتی، به راست چرخیدن برخی چپ‌گرایان، اعتراضات رادیکال‌های جناح راست، پیاده‌شدن برخی از اصلاح‌طلبان از قطار همراهی با حاکمیت، اعلام موضع صریح و آشکار #روحانیان_نواندیش و #کهنه_سربازان دل آزرده و #ایثارگران مبنی بر تحریم انتخابات نیز هستیم. .
از نظر نگارنده، می‌توان انتخابات 02 را به نوعی رفراندوم معنا کرد و فردای انتخابات را تداوم وضعیت موجود، یا آغازی برای رسیدن به وضعیت مطلوب دانست.
پس به امید آنکه همگان با داشتن اخلاق انتخاباتی، آگاهانه به #رفراندوم آری یا نه، پاسخ خردمندانه داده و پای نتایج آن بمانند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️نمایش های اقلیت خود اکثریت پندار

رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۷

سناریوهای در حال اجرا و آتی نمایشنامه‌نویسان برای متوهمان اقلیت خود اکثریت پندار چیست؟
برخی هنوز هم فکر می‌کنند که اقلیت اکثریت پندار که در توهم برخورداری از حمایت اکثریت است، خودبه‌خود و بدون نقشه‌ی قبلی مثلاً هم جشن میلاد مهدی موعود (عج) را برگزار می‌کند و هم به‌صورت اتفاقی، تبلیغ برای انتخابات و وصل کردن مشارکت مردم به عشق و علاقه‌ی آنها به دین و مذهب و الگوها و اسطوره‌های دینی را انجام می‌دهد.
درحالی‌که این‌طور نیست. به نظر می‌رسد که عده‌ای سناریونویس با دردست‌داشتن تقویم و مشخص‌کردن روزهای خاص مثل عید مبعث و اعیاد شعبانیه، برنامه‌های کشوری و استانی و شهری و روستایی خاصی را برای ترکیب‌کردن دین و سیاست طراحی کرده و چنان سناریو هایی را می‌نویسند که کوچک‌ترین نقش در آن به رسانه میلی می‌رسد و این مشخص می‌کند که چه برنامه‌های بزرگ و سناریوهای پیچیده‌ای را می‌نویسند و اجرا کرده یا تا زمان انتخابات اجرا خواهند کرد.
مهم‌ترین بخش این سناریوها، خلق توهم، پرورش توهم، متجلی سازی توهم برای اقلیتی است که خود را حاکم دارای اکثریت می‌دانند و چنان در نقش خود فرومی‌روند که نه‌تنها بر این مهم، قسم یاد می‌کنند؛ بلکه از دین و مذهب و آیه و حدیث هم استفاده می‌کنند تا توهم خود را واقعی و نمایش را برای بیننده قابل‌قبول نمایند.
  نکته‌ی مهم در افشای سناریونویس‌ها، توضیح عمق توهم حکمرانان، شیوه‌های اقناعی و سوءاستفاده از ابزار رسانه‌ای نیست، بلکه نکته‌ی مهم این است که چگونه عده‌ای این‌همه #فقر و فلاکت، درد و رنج، کشته و زخمی، زندانی و #محصور، #تحریم و انزوا، غارت و دزدی، #فساد و ناکارآمدی، ظلم و ستم، سانسور و #اختناق، حق خوری و حق‌کشی، #رانت و سوءاستفاده، بی‌عدالتی و نابرابری، قبیله‌گرایی و اشرافیت، #شکاف_بین‌نسلی و شکاف تربیتی، فرونشست زمین و #فرونشست_ارزش‌ها، مرگ وطن و #مرگ_انسانیت را می‌بینند و بازهم  فریب می خورند؟؟!!
البته مشکل دیگری هم وجود دارد که عبارت است از وجود اکثریت مأیوس، سرخورده، متفرق، متشتت، قهر کرده و مورد غضب  که عزت‌نفس، خودباوری و اتحاد خود را با حیله های کارگزاران حاکمیتی فراموش کرده و حماسه‌آفرینی‌های خود پس از دوران دفاع مقدس را از یاد برده‌اند و یا به جوانان و نسل‌های بعد این ارث گران‌بها را منتقل نمی‌کنند که مردم ایران، شیران بیشه‌ی نوآوری و خلاقیت در اعتراضات مدنی بوده و حتی قهرمانان فخرآفرین در زدن گل دقیقه‌ی نود هستند.
به امید پیروزی اکثریت متحد، واقع بین، خودباور  و متکی به توانایی و استعدادهای پنهان و آشکار بر اقلیت متوهم خود اکثریت پندار.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️حق برابر با حق

رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۴

آیا حق رأی‌دادن با حق رأی ندادن برابر است؟
همه حق دارند در مورد انتخابات آتی نظر خودشان را داشته باشند و اختلاف عقیده کاملاً قابل‌احترام است.
هرکسی حق دارد که تصمیم بگیرد در انتخابات مشارکت کرده، کاندید شود، تبلیغ کند، ستاد داشته باشد یا حامی کاندیدی باشد و به دیگران نیز دراین‌خصوص توصیه داشته باشد.
اما عده‌ی دیگری مجاز نیستند که در مورد انتخابات آتی، تصمیمی مغایر با دستور حاکمیتی داشته باشند، کاندید نشوند، از رأی ندادن حمایت کنند یا آن را تبلیغ کرده و حتی به دیگران توصیه کنند.
هرکسی حق دارد که هر نوع پیشرفت و دستاوردی را به‌نظام و حاکمیت و حکمرانان نسبت داده و آن را برای تبلیغات انتخابات استفاده کند.
اما عده‌ی دیگری حق ندارند پرده از دستاوردسازی‌های جعلی و عدم توسعه و پیشرفت بردارند و یا با دلیل و برهان، وضعیت اسف‌بار کنونی، و این‌همه #تحریم و #گرانی و فشار اقتصادی و #انزوا و درد و رنج مردم را از دستاوردهای ایدئولوژی حاکم و تفکر حکمرانان و سیاست‌گذاری‌ها و اجراهای معیوب آنان بدانند یا معرفی کنند.
هرکسی حق دارد که از اعتقادات دینی و ملی و طائفه‌ای مردم استفاده کرده و آنها را در جهت تبلیغات انتخابات استفاده کند.
اما عده‌ای مثل برخی روحانیان نو اندیش و مبارز حق ندارند که به قرآن، حدیث، نهج‌البلاغه و کتب تاریخی استناد کرده، بساط خرافه پرستی را برهم زده و اسطوره‌های جعلی دینی و انقلابی را رسوا کرده و قهرمان ملی و مذهبی #ظلم‌ستیز و #ضد_دیکتاتوری و #ضد_خرافه و #حق‌طلب و عدالت‌گستر و شفافیت خواه و #آزادی‌طلب را معرفی و در دوران انتخابات مردم را به آنها ارجاع دهند.
هرکسی حق دارد از شهدای ابتدای خلقت تا همین دیروز در راه مقدس‌سازی انتخابات استفاده کند.
اما عده ای دیگر حق ندارند از جان‌باختگان، کشته‌شدگان، زندانی‌شدگان و مجروحین #قیام_مردمی از سال ۸۸ تا همین دیروز حتی نامی ببرند چه رسد به آنکه آنان را قهرمانان ملی #جنبش_مردم ایران معرفی کند.
ظاهراً در این ملک، حق با حق برابر نیست، عده‌ای حق دارند که حق داشته باشند و عده ای دیگر حتی حق ندارند که حقی داشته باشند.
به امید رسیدن به روزی که همه در این مملکت حقوق برابر داشته باشند  یا همه حق داشته باشند که برای رسیدن به حق برابر، از راه‌های خشونت پرهیز اقدامات حق‌طلبانه انجام بدهند.
پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49
♻️ژست #تحریم_انتخابات

رضا رضایی. هجدهم دی‌ماه ۰۲

علت‌ها و معنای گفتمان تحریم انتخابات اسفند ۰۲ چیست؟

ظاهراً  تحریم انتخابات اسفند امسال از سوی برخی افراد و چهره های مطرح سیاسی _ اجتماعی به دلائل زیر است:
- خودنمایی در مقابله با حکومت که می‌گوید شرکت در انتخابات واجب دینی است؛
- روشنفکر نمایی در مقابل کسانی که معتقدند از طریق پارلمان می شود تغییرات بنیادین ایجاد کرد؛
- ژست خودبرتربینی در مقابل رهبران اصلاحات و جنبش سبز؛
- به‌دست‌آوردن رهبری فکری مردم؛
- فرار به جلو برای استحاله‌ی نهضت بیداری و تحول‌خواهی؛
- در معرض دشمنی حاکمیت قرار گرفتن و تبدیل شدن به قهرمان ملی با رفتن به زندان. 
فارغ از همه‌ی این‌ها، ژست تحریم انتخابات در باطن خود، #عبور از نظام ج. ۱.۱، عبور از جریانات فکری چپ و راست، عبور از قانون اساسی، عبور از تمام راه‌حل‌های برون‌رفت تجربه‌شده‌ی قبلی، عبور از مقاومت منفی و حتی عبور از کنشگری مدنی خشونت پرهیز را نیز با خود به همراه دارد.

به عبارتی، شاید بتوان گفت که موضوع تحریم انتخابات به‌مثابه ژست نیست؛ بلکه یک کنشگری اجتماعی است برای نشان دادن:
- عدم توانایی در مقابله با خشونت ورزی حاکمیت؛
- عدم توان تحمل زندان و کتک‌خوردن؛
- عدم تاب‌آوری در مقابل ظلم و غارتگری؛
- ناتوانی در مقابله با قدرت‌گیری اقلیت تمامیت‌خواه؛
- ناتوانی در مقابله ی اجتماعی با ظلم‌؛
- اعلام عدم تحمل فقر و فلاکت.
به بیانی دیگر، می‌توان این‌گونه نظر داد که وقتی تبلیغ و تشویق مردم برای حضور در انتخابات به یک #فرمان_حکومتی تبدیل می شود، تبلیغ و تشویق آنان به عدم مشارکت در انتخابات نیز یک نافرمانی مدنی است. بدیهی است که در نظام سیاسی مبتنی بر جمهوریت، مخالفت جمهور مردم برای به زیر کشیدن قدرت حاکمه ی ضد جمهور یک اصل دموکراتیک است که باید طرفین به آن تن بدهند. در حقیقت، ژست تحریم انتخابات می‌تواند یک ژست جمهوری‌خواهانه، آزادی‌خواهانه، عدالت‌خواهانه، وطن دوستانه و ضداستبدادی نیز باشد.
و اما معنی تحریم انتخابات آن است که به  موازات جریان طرفدار برگزاری هر گونه انتخابات، جریان دیگری نیز وجود دارد که حق دارد این شکل از انتخابات را فاقد وجاهت دانسته و تا فراهم ‌نشدن لوازم انتخابات آزاد و دموکراتیک، آن را تحریم ‌کند.
از سوی دیگر، چنانچه انتخابات مهندسی شده ای برگزار گردد و افرادی از صندوق‌های رآی بیرون‌آمده و بر کرسی مجلس تکیه بزنند، باز هم مورد تأیید جریان تحریم انتخابات نیستند. در این صورت احتمال دارد که کشور در معرض قانون‌گریزی، قانون‌ستیزی و تمرد قرار گیرد و اعتراضاتی شدیدتر از اعتراضات قبل رقم بخورد.
به امید لغو مسالمت‌آمیز انتخابات مشکوک (رد صلاحیت های هیئت های اجرائی و شورای نگهبان) یا برگزاری انتخابات در زمانی که قدرت جمهور تبلور یابد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49
♻️عقب ماندن از #عقب‌ماندگی

رضا رضائی 14 آبان 02

آیا شاخصی برای سنجش مقدار عقب ماندن از عقب‌ماندگی وجود دارد؟
بی شک استفاده از واژه‌ی "عقب‌ماندگی"، ذهن را به‌طرف مسائل زیر‌ساخت‌ها و اقتصاد می‌برد؛ اما با کمی دقت بیشتر در اوضاع‌واحوال کشور می‌توان به ریشه و اساس عقب‌ماندگی و تبعات مختلف آن رسید. یعنی #معیشت خراب، حمل‌ونقل خراب، مدارس خراب، نهاد علم خراب، ورزش خراب، ارتباطات خراب، روابط بین‌الملل خراب، جایگاه سیاسی در تحولات بین‌المللی خراب، #صادرات خراب، #واردات خراب، تولید خراب، #اعتماد خراب، روحیه خراب و #امید به آینده از خراب هم گذشته و به حد داغان رسیده است.
این همه خرابی امکان ندارد مگر آنکه حکومت به سمت #فساد، تباهی و ویرانی رفته باشد و این هم ممکن نیست، مگر آنکه فساد در اعتقادات و باور حاکم بر حاکمان نفوذ کرده باشد که باعث درد و رنج وحشتناک عقب‌ماندگی در بین ملت می‌گردد.
شاهد این که: آن‌گونه منابع کشور را حیف‌ومیل می‌کنند؛ اما #جبهه‌ی_مقاومت در مقابل رژیم غاصب قصاب کودک کُش جنایت‌کار تنها می‌ماند (#غزه‌ی بی‌پناه بلعیده می‌شود و #منابع_گازی جدید آن نیز غارت خواهد شد)، آن‌گونه که افراد حزب‌اللهی نما آن‌قدر #رانت و مزایا و مواهب مختلف می‌گیرند که چاق‌وچله شده و ایران را مال خود و مرتع چرای خود می‌دانند، آن‌گونه که هزار هزار میلیارد #اختلاس و دزدی می‌کنند و به آن وجاهت قانونی می‌دهند تا جایی که پس از افشا و دستگیری و محاکمه، همه هستند و از پول‌ها خبری نیست، آن‌گونه که با خشونت‌ورزی هزینه‌ی #اعتراض را آن‌قدر بالا می‌برند تا کسی معترض نشود؛ چون بهترین معترض، معترض مُرده است، آن‌گونه متعهدان و مصلحان را محدود و #محصور می‌کنند که رسانه‌ی میلی و فضای مجازی جولانگاه شبهه روشنفکران دینی و غیردینی شده و اذهان مردم را از اولویت‌های فقر، فساد سیستمی و #تحریم کمرشکن به سمت رودررو قراردادن مردم با یکدیگر می‌برند و...
در پاسخ به سؤال بالا باید جواب داد که نیازی به شاخص‌گذاری برای تعیین مقدار عقب ماندن از عقب‌ماندگی نیست و به‌جای تحقیق و پژوهش در مورد علل و عوامل، فقط باید به دنبال الگویی برای رهایی بود چرا که تفکیک تمامی بحران و راه‌حل یابی برای تک‌تک آنها نیازمند عمر نوح و صبر ایوب و عصای موسی است. درواقع برای نجات از عقب ماندن در عقب‌ماندگی نمی‌توان منتظر اندیشمندان، نظریه‌پردازان، انتخابات مختلف، حتی حاکمیت و حکمرانان ماند و به نظر می‌رسد که راهی جز #زیرورو کردن آنچه که هست و #عبور (از گذشته و حال) برای رسیدن به فردایی بهتر باقی نمانده چرا که عقب‌ماندگی به طور فزاینده‌ای روبه‌رشد است و باید نوگرایان و نواندیشان نظمی نو در اندازند.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم/ فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49
♻️نه مشارکت، نه تحریم، نه سکوت، نه انفعال، نه سلطنت، نه جمهوری، نه مشروطه، نه مشروعه، نه لیبرال، نه لائیک

رضا رضائی 31 مرداد 1402

🔸برنامه ی ما برای آینده چیست؟

بعضی ها به گونه ای حرف می زنند و رفتار می کنند که انگار رهبر فکری یا اجتماعی یا سیاسی مردم هستند و مردم نه تنها صلاحیت اظهار نظر ندارند، حتی قدرت تشخیص و انتخاب هم ندارند و فقط آنها فهمیده هستند و باید برای مردم فکر کنند.
مردم نمی دانند از دست این ها که هرکدام یک بوق تبلیغاتی و چند تا آدم حامی به اسم سیاهی لشکر دارند، چه کنند. چرا که یکی می گوید انتخابات اسفند ماه را #تحریم کنیم، یکی می گوید #مشارکت کنیم، یکی می گوید هنوز در #جبهه به نتیجه نرسیدیم پس #سکوت  و #نافرمانی مدنی می کنیم، یکی می گوید من نیستم و خبر ندارم پس آنهایی که هستند و خبر دارند نظر بدهند، یکی می گوید از حالا به فکر تدوین یا #بازنگری در قانون اساسی باشیم، یکی می گوید پهلوی، یکی می گوید جمهوری، یکی می گوید مشروطه و یکی می گوید مشروعه.

👈خلاصه ایران شده مثل بازار مسگرها که هر کسی ساز خود را می زند و یکی نیست بگوید که مردم این را می گویند یا مردم این را می خواهند.
یکی نیامد بگوید که نظر سنجی کردم در بین جوانان و حرف آنها و انتخاب آنها یک نظام #دموکراتیک است یا کسی نیامد بگوید از کف خیابان و مترو تحقیق میدانی کردم و نظر مردم مبارزه با فساد از طریق کنشگری و مطالبه گری خشونت پرهیز است، یا یک نفر نیامد بگوید که با کارگران هفت تپه و کشاورزان دشت مغان و با تشنگان سیستان و با حاشیه نشین های اطراف شهر گفتگو کردم و نظر آنها خروج از انزوای سیاسی و برگرداندن ارزش پول ملی و توسعه ی همه جانبه  است.

🔸به نظر می رسد که باز هم در تله ی روشنفکر نماها، متجدد نماها، جامعه شناس نماها، تاریخ دان نما ها و سیاست پیشه نماها گرفتاریم و بازهم یا اعتراضات اقتصادی را به دوران شاه گره می زنند و یا اعتراض به حجاب اجباری را به صدر اسلام گره می زنند و یا کنشگری سیاسی را شبیه دوران مصدق می نامند و یا اعتراض به سلطه ی نظامیان در تمامی امور را به اطرافیان رژیم گذشته شبیه می دانند و یا اعتراض به عدم پاسخگویی بعضی افراد و نهاد ها را به عدم توسعه ی فکری و عدم رشد اجتماعی مردم گره می زنند. تا جاییکه حتی خواستار یک کودتای نظامی مثل رضا شاه هستند.
معلوم نیست که این جماعت مردم گریز و تخریب چی اتحاد مردم از کجا پیدا شدند که یکی نقاب روحانی منتقد و یکی نقاب قلمچی و بیانیه نویس معترض و یکی نقاب حقوقدان بی موکل و یکی نقاب زندانی سیاسی بدون مبارزه و یکی نقاب مخالف و یکی نقاب مصلح و یکی نقاب درد مند را به چهره زده است.
به نظر می رسد در این معرکه تنها نقشی که غائب است، نقش مردم است که شامل کارگر و کشاورز و بازنشسته و معلم و ایثارگر و دانشجو و زن و جوان و اهل سنت و عرب و عجم و ترک و لر و ... است و تنها دیالوگی که از این فیلمنامه سانسور شده این است که " ما حقمان را می خواهیم و ایران را پس می گیریم ".

پاینده باد ایران آزاد و آباد 

https://t.center/darvishane49