قلم بیداری

#اعتماد
Channel
Logo of the Telegram channel قلم بیداری
@darvishane49Promote
10.25K
subscribers
407
photos
302
videos
3.42K
links
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️فرار از مجازات

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۲۱

آیا تلاش برای "بی توقع سازی" جامعه، کنشی در جهت فراری دادن مسببان وضعیت موجود است؟

مقدمه: می‌گویند از دو قاضی در شرایط یکسان، دو حکم متفاوت صادر می‌شود و نباید انتظار قضاوت یکسان داشت، دو مأمور به دو شکل اجرای حکم می‌کنند و نباید انتظار رویه‌ی واحد داشت، دولت‌ها با هم فرق دارند و نباید انتظار داشت که کارگزارانشان عملکرد مشابه داشته باشند.
یا می‌گویند وقتی ساختارها و فرهنگ جامعه خراب است، هرکسی در هر پستی قرار بگیرد امکان خطا، لغزش و فساد هست پس چون نمی‌شود ساختار و فرهنگ را یک‌شبه درست کرد، کسی نباید از هیچ دولتمرد و صاحب‌منصب و حتی صاحب فرمانی انتظار خاصی داشته باشد.

یکم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند کاری کنند که مردم انتظار محاکمه و مجازات خاطیان گذشته را نداشته باشند؛

دوم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند به بهانه‌ی مقصر بودن ساختارها و سیستم‌ها، آدم‌ها را تبرئه کنند؛

سوم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند به بهانه‌ی اختلاف در احکام مراجع تقلید مختلف، گناه و تقصیر #مقلدان را تئوریزه کنند؛

چهارم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند با هجمه به دولت‌های قبل، مدیران دولت متبوعشان را تبرئه کنند؛

پنجم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند با گناهکار نشان دادن آمریکا و اسرائیل و روسیه و چین و... خطاها و گناهان تمامی مسئولین از اول انقلاب تا حالا و حتی توقع محاکمه و مجازات رهبران را از مخیله‌ی جامعه پاک کنند؛

ششم: به نظر می‌رسد که بی توقع سازی جامعه، نه‌تنها اسم رمز فرار از مجازات است؛ بلکه حربه‌ای برای ابقای مدیران ناکارآمد قبلی است.


به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: مطالبه‌ی محاکمه و مجازات عادلانه‌ی هرکس در هر پست و منصبی که مسبب وضعیت موجود کشور است، یک مطالبه‌ی به حق است؛

۲: عدم انتظار اصلاحات یک شبه از دولت دست و پا بسته‌ی چهاردهم، حرف درست و واقع بینانه ای است، اما راه پیشنهاد و نقد را نباید مسدود کرد؛


۳: شاید بتوان بی توقع سازی از کابینه ی وفاق ملی (انتخابی، انتصابی و تاکیدی) را واقع بینانه دانست چون ‌از گروه ناهمگون نمی توان توقع تغییرات یک‌دست و یک پارچه داشت، اما نباید دست روی دست گذاشت تا خطایی صورت بگیرد و بعد مطالبه ی مجازات کرد؛


۴: با توجه به عدم فهم و درک مشترک از مسائل مختلف، نباید اعتقاد خود را مطلق دانسته و باعث دو قطبی سازی و ایجاد تفرقه در اتحاد مردم شد، اما این مهم نباید عامل نادیده انگاشتن مجازات مسببان نابودی #امید و #اعتماد مردم شود.

همه‌ی این‌ها درست ولی باید به این مسئله فکر کرد که پس از محاکمه و مجازات عاملین و مباشرین ایجاد #فقر و #فلاکت ، #نابودی_منابع و آب‌های رو و زیر زمینی، ابر بحران #فرونشست شهرها، انزوای سیاسی، #تحریم، مرگ در زندان‌ها، کوچ اجباری روستائیان، #اختلاس‌ها، حقوق و وام‌های نجومی، چه باید کرد که نه خطا و خیانتی صورت بگیرد و نه نیاز به مجازات باشد؟

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️جریمه‌ی وعده

رضارضائی.  ۱۴۰۳/۵/۶

آیا می‌شود به ازاء وعده‌های عمل نشده، جریمه، خسارت و ضرر و زیان گرفت؟
مقدمه: گرچه عمل‌نکردن به وعده در روابط بین فردی و حتی جمعی یک عمل نکوهیده و زشت است، ولی موضوع بحث ما، عمل نکردن به وعده‌های #کارگزاران_حکومتی طی ۴۵ سال اخیر است که موجب نا امیدی و سلب اعتماد #جمهور شده است.
یکم: قطعاً نیاز به لیست‌کردن وعده‌های عمل نشده نیست چرا که فقط کافی است به وضعیت خودمان و کل کشورمان نگاه کنیم.
دوم: قطعاً روان‌شناسان می‌توانند به آثار سوء روحی و روانی خلف وعده بپردازند و جامعه‌شناسان نیز می‌توانند به آثار مخرب و ویرانگر خلف وعده بر روح اجتماع و روان جمعی بپردازند.
سوم: قطعاً اقتصاددانان می‌توانند به آثار مخرب خلف وعده بر پایه‌های #اقتصاد و زیر ساخت‌های اقتصادی و ضرر و زیان‌های ناشی از آن بپردازند.
چهارم: قطعاً تحلیلگران سیاسی نیز می‌توانند به مجموعه‌ای از وعده‌های سیاستمداران که هیچگاه لباس عمل به تن نکرد، بپردازند و تعیین کنند که چه بلایی بر سر #اعتماد_عمومی و #امید مردم آمد.
پنجم: قطعاً با نگاه منصفانه باید بپذیریم که علل و عوامل مختلفی در عدم تحقق وعده‌ها دخالت داشته و حتی می‌توان برخی افراد را تبرئه کرد اما نمی‌توان از سر تقصیر افراد موثر بر شکست وعده ها گذشت، چرا که آنها صاحب فعل، دستور و گوش به #فرمان عده‌ای #ذی‌نفوذ بوده‌اند که در نتیجه باید همه را مقصر دانست.
ششم: قطعاً اخذ جریمه بابت خلف وعده از افرادی که دارای پست و منصب نبوده و یا نیستند (چه قبل از انقلاب مثل روشنفکرنماها و روحانی‌نماها و چه بعد از انقلاب)، واجب، اما نشدنی است، ولی اخذ جریمه از آنها که عهد و پیمان شکستند و طی این سال‌ها دارای پست و منصب بودند و هنوز فوت نکرده یا فرار نکرده‌اند را می‌شود مطالبه کرد.
هفتم: قطعاً اخذ جریمه و خسارت از افرادی که به وعده‌های خود عمل نکردند، کار درستی است؛ اما باید در مؤثربودن آن تأمل کرد و به فکر راه‌حل‌های مؤثرتر بود.
به اعتقاد این کنشگر مدنی: باید مطالبه‌ی عمل به وعده (حتی آنچه در قانون اساسی آمده) را در فرهنگ جامعه نهادینه کرد به‌گونه‌ای که خلف وعده به‌عنوان یک #قبح شناخته شده و زنان و جوانان با تکیه بر #هوش_مصنوعی و سیستم های #هوشمند نوین آن‌چنان عمل کنند که هیچ وعده‌ای فوت نشود.
اما تا آن زمان می‌توان با اقدامات کوچک‌تر و مؤثرتر شروع کرد، مثلاً: در صورت خلف وعده‌های انتخاباتی، اخذ جریمه و خسارت در قالب استعفای رئیس و وزیر و وکیل و معاون و مشاور را مطالبه و پیگیری کرد یا برگرداندن حقوق و مزایا و رانت‌های استفاده شده و جبران خسارت‌های فردی و اجتماعی را در دستور کار مطالبه‌گری عمومی قرار داد.
یا در مقام بالاتر می توان برای ترمیم اعتماد جامعه، مطالبه‌ از مراجع حقوقی و قضائی بر علیه فریبکارانی که وعده دادند ولی عمل نکردند را طی کارزار جمع آوری امضا یا پویش مردمی (که هردو مبارزه منفی و کنشگری مدنی خشونت پرهیز است) را پیگیری نمود.

به هرحال باید هزینه ی وعده دادن و عمل نکردن (فریبکاری) را بالا برد و مردم را هوشیار کرد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️قاعده‌ی اول شمس تبریزی و رئیس تبریزی

رضارضائی 26/4/1403

آیا طریق حسینی گم‌شده‌ی #نظام_حکمرانی است؟
مقدمه: اولین قاعده‌ی شمس عبارت است از (کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می‌بریم، همچون آینه‌ای است که خود را در آن می‌بینیم. هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم‌آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در ترس و شرم به سر می‌بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می‌شنوی، ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، بدین معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است).
یکم: حتماً عده‌ای خواهند گفت که تصوف و عرفان از پلشتی عالم سیاست به‌دور است و این کاملاً درست است. ولی این نوشته کوششی است برای دیدن از منظری دیگر برای واکاوی علل #ناکارآمدی نظام حکمرانی در ابعاد نظری، اعتقادی، رفتاری و سپس تلاش برای ترسیم #ایران_فردا بر اساس ارزش و حکمت.
دوم: ما از منظر تصوف و عرفان به‌نظام حکمرانی نگاه می‌کنیم، باشد که جوانان و پژوهشگران خردمند از زوایای دیگر به این مهم نگریسته و راه خود را برای اصلاحات تحول خواهانه باز کنند.
سوم: باتوجه‌به قاعده‌ی اول و کلماتی که در توصیف خدا بکار می‌بریم (اگر شرک و کفر نباشد)، می‌خواهیم با پیروی از این درس اخلاقی و واردکردن آن به جهان سیاست، عرض کنیم که: توصیف نظام حکمرانی و #حکومت همچون آئینه‌ای است که خود را در آن  می‌بینیم و اگر حاکمیت را ترسناک و شرم‌آور و یزیدی در ذهن ترسیم کردیم، قطعاً از قوه‌ی قهریه‌ی آن می‌ترسیم و یا از وضع برخی قوانین و یا اعمال خشونت‌آمیز برخی خودسران و ضابطین علیه شهروندان احساس شرم می‌کنیم.
چهارم: اگر هنگامی که نام حاکمیت را می‌شنویم، ابتدا عشق، لطف، مهربانی به مردم، ادای مسئولیت اجتماعی، آزادی و عدالت و در یک کلام چهره ی علوی و حسینی  به یادمان بیاید، بدین معناست که این صفات در وجود ما نیز فراوان است.
اما به نظر می‌رسد که نمی‌توان این قاعده شمس را بر روابط دولت – ملت منطبق کرد.
هرچه صفات نیک در فردفرد جامعه وجود داشته باشد، دلیل و برهانی بر وجود آن در کارگزاران حکومتی و حاکمیت نیست و این مهم قطعاً علتی دارد که شاید بتوان از جدایی دولت – ملت، یا تعمیق شکاف #اعتماد بین مردم و دولت، رفتار شامیان با اصحاب امام حسین(ع) نام برد.
پنجم: وقتی رئیس تبریزی معتقد است که حکومت دینی، برخاسته از دین و آئین و شریعت است، لاجرم باید سیمای حکومت و کارگزاران آن، تداعی الطاف و مهر و عشق خداوندی باشد؛ اما چرا بیش از ۵۰ درصد در انتخابات اخیر چنین چیزی ندیدند و ۲۰ درصد برخی از این صفات را فقط در شخص او دیدند و ۲۰ درصد نیز کراهت و زشتی و پلشتی را در رقیب سیاسی که مدتهاست در عالم سیاسی کشور نقش آفرین است ندیدند؟
نتیجه: حکومت دینی نتوانسته چهره‌ی رحمانی دین و ارزش‌های انسانی و تعالی اجتماعی را ترسیم کند و بین نگاه به صفات الهی و نگاه به کارگزاران دین سیاسی، تضادی مشهود وجود دارد که نشان از دورشدن حکومت از دین و رفتار دینی ( محمدی – علوی – حسینی) دارد.
ازآنجائی‌که قاعده‌ی اول شمس تبریزی بر تفکر یا گرایشات سیاسی و یا حتی انتخاب کابینه رئیس تبریزی منطبق نمی‌شود، لذا چاره‌ای نیست مگر آنکه یا رئیس تبریزی از اساس حکومت را عوض کند (با برگزاری همه پرسی قانون اساسی) یا خودش را تغییر دهد (حکومتی شود) والا مردم بین شمس تبریزی و رئیس تبریزی، اولی را بر خواهند گزید.
با توجه به مطالب فوق، ترسیم ایران فردا را نیز بر اساس رویکرد آتی یزیدی یا حسینی رئیس تبریزی می توان تصور کرد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
https://t.center/darvishane49
♻️مطالبات شصت درصدی ها

رضا رضائی ۱۴۰۲/۱۲/۱۲

آیا پیام اکثریت مردم در انتخابات ۰۲ به گوش حاکمیت رسید؟

جناب آقای حاکمیت مستقر!
با سلام؛
حسب اعلام خودتان۶۰٪ از واجدین شرایط، در #انتخابات ۱۱ اسفند شرکت نکرده اند. وفق اصول حاکم بر حقوق #اکثریت_مردم در حکومت های #دموکراتيک لازم است که به پیام های عدم همراهی و عدم مشارکت در دو فقره انتخابات مزبور به شرح زیر توجه شود:
_  کاهش شدید و معنادار #اعتماد_عمومی به حاکمیت مستقر؛
_  اعتراض به وضعیت موجود و شیوه ی #حکمرانی موجود؛
_ مخالفت با تمامی فرآیند و نظام انتخابات انجام شده و ...
لذا چنانچه این پیام ها، درک و فهم شده باشد، ضرورت دارد که به مطالباتی که پیش از انتخابات نیز از سوی اکثریت ۶۰٪ مطرح شد و از قرار زیر است، توجه و به آن ها پاسخ مقتضی داده شود:
۱. برگزاری #همه_پرسی قانون اساسی؛
۲. فراهم کردن زمینه ی لازم برای تشکیل احزاب، انجمن ها، سندیکاها و تشکل های مردمی، فارغ از مداخلات حاکمیت، به منظور ایجاد هسته ی اولیه ی جایگزینی مردمی و تاسیس #مجلس_موسسان و تدوین #قانون_اساسی جدید؛
۳. انجام همه پرسی قانون اساسی جدید؛
۴. واگذاری #مسالمت_آمیز و بدون خشونت قدرت به نمایندگان واقعی و منتخب مردم.
بدیهی است که برنامه ی شصت درصدی ها #عبور از حاکمیت فعلی و رسیدن به حکومت دلخواه به روش مسالمت آمیز و بدون هزینه برای ملک و ملت است، به گونه ای که امنیت داخلی و خارجی حفظ شود و #تمامیت_ارضی ایران عزیز کوچکترین آسیب نبیند.
قابل ذکر است که عدم توجه به #مطالبات اکثریت مردم، ضمن آن که برهم زننده اصول #آزادی و دموکراسی است، موجب حرکت ها و #خیزش های اجتماعی غیر قابل پیش بینی به ویژه از سوی جوانان و زنان خواهد شد. قرار گرفتن در چنین موقعیتی برای کشوری که در فقر و فلاکت بسر می برد، بسترساز تحولات غیر قابل کنترل و حتی مداخله جویانه ی دشمنان خواهد بود.
به امید آن که پیام شصت درصدی ها شنیده شده و از انتخابات ۱۱ اسفند ۰۲ نتیجه ی مطلوب مردم حاصل شود.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49
♻️تسریع در فقر یا تعجیل در #خود_براندازی

رضا رضائی. دوم آبان 02

افزایش مالیات، افزایش سن بازنشستگی، کاهش درآمدهای مردم، کوچک‌تر شدن سفره‌ها، افزایش بودجه‌ی نظامی (حتی با تأمین آن از طریق فروش نفت توسط نظامیان)، افزایش رد صلاحیت کاندیداها و کاهش دایره‌ی مشارکت مردم، نابودی سرمایه‌گذاری‌های برون‌مرزی (بنا بر گفته‌های دشمن، او پهپادهای حوثی‌ها را ساقط و پایگاه‌های نظامی و لجستیکی حامیان ایران در سوریه و لبنان و غزه را نابود می‌کند و این به معنی نابودکردن پول مردم است که در خارج از وطن هزینه شده) و صدها نشانه‌ی دیگر، همگی حکایت از تسریع در فقیر شدن مردم دارد.
تسریع در فقیر شدن مردم نیز منجر به کاهش #اعتماد به حاکمیت، کاهش فضای #مشارکت و همدلی و #گفت‌وگوی ملت – دولت، افزایش آسیب‌پذیری حکمرانی، افول تمکین به قوانین و مقررات و در نتیجه افزایش نارضایتی و قانون‌گریزی و تمرد و تغییر در مرجعیت فکری و راهبری مردم و به عبارتی تعجیل در خود براندازی حاکمیت خواهد شد.
این مطلب بارها گفته شده و برای گوش‌های کر یا افرادی که خود را به خواب‌زده‌اند نیست؛ بلکه برای آن کسانی است که دل در گرو عشق مردم و وطن دارند تا بدانند و باور کنند که تسریع و تعجیل در خیزش و قیام بر علیه مسببان فساد و غارت و چپاول و فقیر سازی مردم، نه‌تنها لازم بلکه واجب است و در این رهگذر #اتحاد_ملی، #همبستگی مردم و افزایش #مطالبه‌ی تغییر قانون اساسی، رمز پیروزی و رسیدن به اهداف متعالی تمامی اقشار این مرز پر گوهر است.

پاینده باد ایران آزاد و آباد
https://t.center/darvishane49
♻️عقب ماندن از #عقب‌ماندگی

رضا رضائی 14 آبان 02

آیا شاخصی برای سنجش مقدار عقب ماندن از عقب‌ماندگی وجود دارد؟
بی شک استفاده از واژه‌ی "عقب‌ماندگی"، ذهن را به‌طرف مسائل زیر‌ساخت‌ها و اقتصاد می‌برد؛ اما با کمی دقت بیشتر در اوضاع‌واحوال کشور می‌توان به ریشه و اساس عقب‌ماندگی و تبعات مختلف آن رسید. یعنی #معیشت خراب، حمل‌ونقل خراب، مدارس خراب، نهاد علم خراب، ورزش خراب، ارتباطات خراب، روابط بین‌الملل خراب، جایگاه سیاسی در تحولات بین‌المللی خراب، #صادرات خراب، #واردات خراب، تولید خراب، #اعتماد خراب، روحیه خراب و #امید به آینده از خراب هم گذشته و به حد داغان رسیده است.
این همه خرابی امکان ندارد مگر آنکه حکومت به سمت #فساد، تباهی و ویرانی رفته باشد و این هم ممکن نیست، مگر آنکه فساد در اعتقادات و باور حاکم بر حاکمان نفوذ کرده باشد که باعث درد و رنج وحشتناک عقب‌ماندگی در بین ملت می‌گردد.
شاهد این که: آن‌گونه منابع کشور را حیف‌ومیل می‌کنند؛ اما #جبهه‌ی_مقاومت در مقابل رژیم غاصب قصاب کودک کُش جنایت‌کار تنها می‌ماند (#غزه‌ی بی‌پناه بلعیده می‌شود و #منابع_گازی جدید آن نیز غارت خواهد شد)، آن‌گونه که افراد حزب‌اللهی نما آن‌قدر #رانت و مزایا و مواهب مختلف می‌گیرند که چاق‌وچله شده و ایران را مال خود و مرتع چرای خود می‌دانند، آن‌گونه که هزار هزار میلیارد #اختلاس و دزدی می‌کنند و به آن وجاهت قانونی می‌دهند تا جایی که پس از افشا و دستگیری و محاکمه، همه هستند و از پول‌ها خبری نیست، آن‌گونه که با خشونت‌ورزی هزینه‌ی #اعتراض را آن‌قدر بالا می‌برند تا کسی معترض نشود؛ چون بهترین معترض، معترض مُرده است، آن‌گونه متعهدان و مصلحان را محدود و #محصور می‌کنند که رسانه‌ی میلی و فضای مجازی جولانگاه شبهه روشنفکران دینی و غیردینی شده و اذهان مردم را از اولویت‌های فقر، فساد سیستمی و #تحریم کمرشکن به سمت رودررو قراردادن مردم با یکدیگر می‌برند و...
در پاسخ به سؤال بالا باید جواب داد که نیازی به شاخص‌گذاری برای تعیین مقدار عقب ماندن از عقب‌ماندگی نیست و به‌جای تحقیق و پژوهش در مورد علل و عوامل، فقط باید به دنبال الگویی برای رهایی بود چرا که تفکیک تمامی بحران و راه‌حل یابی برای تک‌تک آنها نیازمند عمر نوح و صبر ایوب و عصای موسی است. درواقع برای نجات از عقب ماندن در عقب‌ماندگی نمی‌توان منتظر اندیشمندان، نظریه‌پردازان، انتخابات مختلف، حتی حاکمیت و حکمرانان ماند و به نظر می‌رسد که راهی جز #زیرورو کردن آنچه که هست و #عبور (از گذشته و حال) برای رسیدن به فردایی بهتر باقی نمانده چرا که عقب‌ماندگی به طور فزاینده‌ای روبه‌رشد است و باید نوگرایان و نواندیشان نظمی نو در اندازند.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم/ فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49
🔴 گمشده ای بنام #اعتماد

🔸 به مردم میگیم سروش استفاده کنن بجای تلگرام کسی حاضر نیست، نه بخاطر امکاناتش
میگن به سروش "اعتماد" نداریم

🔸 میگیم بیایید از یارانه انصراف بدید خیلیا با انصراف از یارانه مشکلی ندارند ولی به سیستم "اعتماد" ندارن
میگن خودم میدم دست مستحق

🔸 زلزله میشه مردم حاضرن دست غریبه ها و نابلدها کلی پول و وسیله بدند تا برسه دست زلزله زده ها ولی به ارگانهای رسمی "اعتماد" ندارن.

🔸 بانک مرکزی داره سکه ثبت نام میکنه میگن طرح خوبیه ولی به بانک مرکزی "اعتماد" و "اعتباری" نیست

🔸این بی اعتمادی و بی اعتباری از هر بمبی خطرناک تره و دلیلش هم خرابکاری های سیستمی هست که در این سالها برایش چیزی که مهم نبود "اعتماد" مردم بود و "اعتبار" سیستم
@darvishane49
🔴 گمشده ای بنام #اعتماد

+ به مردم میگیم سروش استفاده کنن بجای تلگرام کسی حاضر نیست، نه بخاطر امکاناتش
میگن به سروش "اعتماد" نداریم

+ میگیم بیایید از یارانه انصراف بدید خیلیا با انصراف از یارانه مشکلی ندارند ولی به سیستم "اعتماد" ندارن
میگن خودم میدم دست مستحق

+ زلزله میشه مردم حاضرن دست غریبه ها و نابلدها کلی پول و وسیله بدند تا برسه دست زلزله زده ها ولی به ارگانهای رسمی "اعتماد" ندارن.

+ بانک مرکزی داره سکه ثبت نام میکنه میگن طرح خوبیه ولی به بانک مرکزی "اعتماد" و "اعتباری" نیست

این بی اعتمادی و بی اعتباری از هر بمبی خطرناک تره و دلیلش هم خرابکاری های سیستمی هست که در این سالها برایش چیزی که مهم نبود "اعتماد" مردم بود و "اعتبار" سیستم
@darvishane49