قلم بیداری

#هشتاددرصدی
Канал
Логотип телеграм канала قلم بیداری
@darvishane49Продвигать
10,25 тыс.
подписчиков
407
фото
302
видео
3,42 тыс.
ссылок
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
زمانه ی التقاط راست و دروغ

رضارضائی ۱۴۰۳/۴/۳۱

چرا متوجه نمی‌شوید که مماشات بیش از اندازه، منجر به حذف شما و نابودی امید اندک ملت می‌شود؟

مقدمه: برخی فراموش کرده‌اند که در زمانه ی التقاط راست و دروغ، قبلاً مسامحه و مماشات و آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه را تجربه کرده و هر بار خواستیم که ژست قهرمان با گذشت را به خود بگیریم، نه از یک جا که از صد جا، نه‌تنها فحش و ناسزا که خنجرها از پشت خوردیم.

یکم: در دوره ی ترکیب ماهرانه ی راست و دروغ باید عاقل بود و خردمند.
دوم: ترحم بر پلنگ تیزدندان، ستمکاری بُوَد بر گوسفندان.
سوم: این شوخی نیست که هنوز حکم رئیس چمهور صادر نشده، فشارها و توهین‌ها و برچسب‌ها به خودش و همکارانش و ستاد راهبردی و کمیته‌هایش شروع شده.
چهارم: در مقابل نمایش مردمی‌بودن و مروت و مدارا و دیدار با مخالفین و دعوت از آنها، نمایش قدرت و شاخ‌وشانه کشیدن و تهدید و ارعاب، یک کنش معنادار به سمت برهم زدن قواعد بازی سیاسی است.
پنجم: وقتی یک طرف ماجرا، حمایت حدود ۱۳ میلیونی ( راست و دروغش را انشاءالله کمیته ی حقیقت یاب مشخص خواهد کرد) را به‌عنوان قدرت و پایگاه اجتماعی برای دخالت می‌داند، چرا نباید بر روی حمایت ۱۶ میلیونی و یا حتی اکثریت #هشتاددرصدی شکل‌گرفته در انتخابات سال قبل حساب کرد؟
ششم: گرچه جواب، های، هوی است، اما نباید فراموش کرد که #جنبش مردمی ایران وارد فاز خردمندی شده و عکس‌العمل و کنش خود را بر اساس اقتضائات روز، مصلحت، امنیت، آسایش و رفاه مردم انجام می‌دهد.

نظر این کنشگر مدنی: وقتی جنبش مردمی  به دنبال تنوع، تکثر، تفاهم، تعامل و پرهیز از خشونت تا مرز استمداد و مطالبه از ریاست محترم قوه‌ی قضائیه برای صیانت از بیت‌المال و اسناد و اطلاعات است، باید برای مماشات و مصالحه در دنیای التقاط راست و دروغ، حدومرز و زمان گذاشت تا ملک و ملت آسیب نبیند و امید اندک به ناامیدی تبدیل نشود.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️خود ویرانگری رقبا

رضارضائی ۱۴۰۳/۳/۲۳

مقدمه: خود ویرانگری تنها مربوط به حکومت‌ها یا نظام‌های حکمرانی نیست، بلکه ممکن است مربوط به احزاب، انجمن‌ها، گروه‌ها و حتی اشخاص نیز باشد.
یکم: هریک از رقبا وقتی از اریکه قدرت حذف یا طرد شدند، بازی تخریب، افشاگری، زیرآب‌زنی، طعنه و متلک را شروع کردند و برایشان فرق نداشت که چه بر سر حامیانشان می‌آید و دیدیم که طی ۴۵ سال اخیر، فقط مردم بودند که کتک خوردند، کور شدند، به زندان رفتند، اعدام شدند، تبعید شدند، اخراج شدند یا دست‌کم تهدید شده و مورد اذیت و آزار روحی و روانی قرار گرفتند.
دوم: حداقل طی ۳۵ سال اخیر، بارها یکی از دو رقیب به حجله ی عروس قدرت راه یافته و مدت زمانی را با آن سپری کرده و هم فرصت تصاحب دائمی داشته و هم فرصت اصلاح، اما رقیب سوم به صورت پنهانی و بر اساس ایدیولوژی خاص خود،همواره در خانه ی قدرت بوده و از مواهب آن بهره مند شده و تولید مثل کرده و فرزندانش را به دانشگاه (امام صادق و ...) فرستاده و بقیه قوم و خویش را در تمامی ارکان نظام حکمرانی جای داده، رشد داده و برای آینده برنامه ریزی کرده.
سوم: به نظر می‌رسد که جبهه ی #اصلاحات که تا دیروز به هزار و یک دلیل حضور در انتخابات را فاقد وجاهت، مقبولیت و مشروعیت می‌دانست و حتی در مورد مشی اصلاح‌طلبی نیز می‌گفتند که <<اصلاحات به صخره ستبر بن‌بست برخورد کرده>>، با تأیید صلاحیت مرد خوب دوران ها یعنی آقای پزشکیان از طرف شورای نگهبان، به‌صورت تام و تمام به صحنه ی انتخاباتی قدم گذاشته و فراموش کرده که نه‌تنها هیچ‌کدام از شروطش محقق نشده؛ بلکه منتخب آنها نیز قرار نیست خارج از #نظام موجود و #حاکمیت فعلی کاری کند.
چهارم: برخی معتقدند که عدم حمایت از وی، به معنی سپردن کشور به دست ویران سالاران است، درحالی‌که هیچ نشانه‌ای ارائه نمی‌دهند که کشور دست ویران سالاران نیست.
پنجم: باتوجه‌به کل ساختار نظام حاکم در کشور، پیش‌بینی می‌شود که اگر قشر خاکستری جامعه وارد عرصه ی انتخابات بشود، جناب پزشکیان رئیس‌جمهور می‌شود و بعدش در تمام زمینه‌ها ناکام می‌ماند و جبهه ی اصلاحات به طور کامل از سپهر سیاسی حذف می‌شود و اصول‌گرایان متشتت، منفعت‌طلب، قدرت‌طلب، تمامیت‌خواه نیز به دلیل شکست در انتخابات و شریک‌شدن با اصلاح‌طلبان، حذف می‌شوند.
ششم: به نظر این کنشگر مدنی، کاندید شدن آقای پزشکیان، از جنس خود ویرانگری شخصی است. این در حالی است که  حمایت اصلاح‌طلبان از  ایشان و ورود به صحنه ی انتخابات از پیش‌طراحی و مهندسی شده، از جنس خود ویرانگری جبهه‌ای می باشد.
از سوی دیگر نتیجه ی ورود اصول‌گرایان و نو اصولگرایان که سه قوه ی مقننه، قضائیه، مجریه و تمام نهادهای حاکمیتی را در اختیار دارند (خالص سازی کامل) به نبرد و مقابله با اصلاح‌طلبان، از جنس خود ویرانگری اصول گرایی و انقلابی گری است.
در مجموع می توان گفت که این خودویرانگری ها، از سه جنس و نوع متفاوت می باشند.
نتیجه: پروژه ی #تحریم منجر به #عبور اکثریت #هشتاددرصدی ها، یک تا دوسال به تعویق می افتد و بعد از آن تنها طرفداران #جنبش_سبز می مانند و هسته ی تضعیف شده ی قدرت.
در این حالت، انتقال قدرت و عبور از وضعیت موجود به مطلوب، راحت تر و بدون خشونت خواهد بود.
ای‌کاش خود ویرانگری اصلاح طلبان همراه باپشت کردن به اکثریت هشتاددرصدی مردم که انتخابات را #تحریم کرده‌اند، نمی‌شد و همچنان حامی جنبش سبز و همراه مردم می‌ماندند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
http://t.center/darvishane49
♻️آزموده را آزمودن خطا است

رضارضائی. ۱۴۰۳/۳/۱۵

چرا اصرار بر آزمون های تکراری دارند؟
پیشگفتار: در زمانه‌ای که #حاکمیت، کاندیداها، منتخبین و مردم بارها در آزمون‌های مختلف ولی تکراری و باهدف واحد، آزموده شده و غیر از مردم، بقیه نمره‌ی مردودی گرفته و نه‌تنها نشانی از قله‌ی پیشرفت نیست بلکه دره‌ی نابودی و فلاکت نیز عیان شده، به نظر می‌رسد که تکرار سناریوهای نخ‌نما شده‌ی قبلی هدفمند است.
مقدمه: هیچ منطق و دلیل و برهانی وجود ندارد که نشان دهد ملتی که بارها اشتباه کرده و بعد به اشتباهات خود پی برده، بازهم همان راه اشتباه را برود.
یعنی همواره برعکس این موضوع صادق است و ملت تجربه‌دیده و آزمون پس داده، به‌طورقطع و یقین راه‌های نو و جدیدی را برای رسیدن به هدف متعالی خود پیدا می‌کند.
موضوع: مشارکت یا عدم مشارکت.
متن: در جوامعی که سازوکارهای فکری و فرهنگی مشارکت مردم در همه‌ی امور مهم مثل تعیین سرنوشت خود و فرزندان فراهم نشده، مشارکت‌جویی مشق نشده، نتیجه‌ی مشارکت‌جویی‌های قبلی، همان روال و سیستم و حاکمیت همان افراد قبلی بوده، مردم دلسرد و ناامید شده، اعتماد بین ملت – دولت از بین رفته، سفره‌های مردم کوچک‌تر شده، مهاجرت افزایش‌یافته، ادای مسئولیت اجتماعی به نمایش تبدیل‌شده و  حتی آرزو کردن و رؤیای خوشبختی دیدن هم از ذهن و قلب مردم پر کشیده است، قطعاً نرخ مشارکت مردم  تک رقمی خواهد شد.
نکته‌ی مهم در این شرایط، اصرار حاکمیت بر التماس برای کاندید شدن کبریت های بی خطر، اصرار شکست‌خوردگان آزمون‌های قبلی برای حضور مجدد درصحنه‌ی انتخابات، اصرار کاندیداها بر هزینه کرد زیاد برای مبارزات انتخاباتی شان در شرایط بد اقتصادی و اصرار بر نادیده انگاری تجربیات قبلی است که باعث شک و ظن می‌شود.
به عبارت ساده‌تر، معلوم است که حاکمیت به دنبال مشارکت مردم و تبلور دموکراسی نیست، به دنبال کسب وجهه‌ی بین‌المللی نیست، به دنبال اصلاح امور توسط مصلحان نیست، به دنبال حفظ خود نیست، به دنبال کاهش هزینه‌ی دوران انتقال قدرت نیست، به دنبال بسترسازی برای حاکمیت مردم‌سالاری نیست.
نتیجه: به نظر می‌رسد که برخی به دنبال خریدن زمان برای مهیا کردن سناریوهای بعدی(PLAN B) هستند یعنی یا با شبهه اصلاحات اقتصادی و سیاسی مردم را راضی کنند و از مهلکه‌های دادگاه، خشم و انتقام مردم، بگریزند یا مردم را سرگرم مسائل حاشیه ای کنند. زیرا حاکمیت از تصمیم اکثریت #هشتاددرصدی ها مطلع بوده و می‌داند که اتحاد و همبستگی مردم حول محور عدم مشارکت، شکل گرفته و حتی با به صحنه آوردن افرادی با پیشینه‌ی نسبتاً خوب نیز، این اتحاد به هم نمی خورد.
برای مثال برخی فکر می‌کردند که آزادکردن آقای #تاج‌زاده و یا رفع حصر آقایان #موسوی و #کروبی و خانم #رهنورد و رفع کدورت‌ها و فراهم‌کردن حضور آنها در انتخابات، می‌تواند مؤثر باشد، غافل از آنکه نه تنها حاکمیت چنان نکرد بلکه "#عبور" به‌عنوان یک مطالبه و خواست عمومی بیشتر نمایان شده و نمایان تر خواهد شد. پس آزموده را آزمودن خطااست.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
http://t.center/darvishane49
♻️سلسله گفتار هشتاددرصدی‌ها ۳
توقعات هشتاددرصدی‌ها

رضا رضائی . ۱۴۰۲/۱۲/۱۷

همیشه رسم بر این بوده که رأی‌دهندگان از کاندید یا کاندیداها، توقعات و انتظاراتی مثل برطرف‌کردن مشکلات اقتصادی و معیشتی و رفاهی و ... داشته‌اند؛ اما در انتخابات اسفند ۰۲ قاعده ی بازی تغییر کرد، چرا که مردم به برکت دستیابی به اتحاد و همبستگی بین خود، توانستند قدرت و توان خود را بازیابند و نتیجه را به نفع خود رقم بزنند. آن ها نشان دادند که کاندیداهای نوعا" منتصب حاکمیت، منتخب اکثریت مردم جامعه نیستند و نام اقلیت اکثریت پندار واقعا" زیبنده ی نظام مستقر است و طبعا" از حامیان او از این جهت که منتخب مردم نیستند، انتظاری نیست. طرفه آن که، اینک جهت پیکان توقعات و انتظارات از نمایندگان به سمت خود مردم برگشته و حالا اکثریت #هشتاددرصدی نخست باید توقع از خود برای بهبود وضعیت فعلی و سپس برنامه‌هایش برای نیل به وضعیت مطلوب را مشخص کند. 
با فروکش‌کردن فضای مه‌آلود انتخابات و هیجانات ناشی از تبلیغات و پروپاگاندای حکومتی، اینک از حرف ها و روایت ها چنین برمی‌آید که اکثریت مطلق جامعه به فکر حفظ این اتحاد و قدرت آشکار شده ی خود است تا در ذیل آن، گام‌های عملی در مبارزه ی مدنی خشونت پرهیز را بردارد. در این رشته اقدام های عملی، ضرورت دارد خاکریزهای ازدست‌رفته حاکمیتی و اداری، تحت کنترل صاحبان واقعی درآیند و شوراها، دولت، پست ها و اموال به غارت رفته، و کرسی‌ها و صندلی‌های اشغال شده توسط ناکارآمدان پس گرفته شوند. باید از رهبران فکری هشتاددرصدی ها حفاظت و مراقبت شود تا  حصر و زندان و محدودیت سراغ آنان نیاید. باید رفراندوم و انتخابات مردمی برگزار، انتخابات اخیر ملغی و منتخبین ۵/۵ درصدی عزل و مسئولین برگزاری انتخابات مفتضحانه عزل و مجازات،  زندانیان سیاسی و مطبوعاتی آزاد و شور و نشاط و امید به جامعه برگردانده شود.
اما در صدر توقعات هشتاددرصدی‌ها، تعیین تکلیف برخی از مواد #قانون_اساسی مخل آزادی و دموکراسی، نهادها و تشکیلات و تشکل هایی چون #شورای_نگهبان، شوراهای عالی قانون‌گذاری موازی مجلس، صداوسیما و خبرگزاری‌های دولتی و نیمه دولتی، #روحانیت حکومتی و هم چنین رابطه‌ی دین و حکومت است که باتوجه‌به تجربه‌ی تاریخی ۱۱ اسفند ۰۲، با " نه" گفتن به آن ها، مقبولیت و مشروعیت و وجاهت شان نفی یا به شدت زیر سئوال رفته است.
به امید آنکه مبارزه‌ی مدنی و مقاومت منفی و همراهی با معترضان و مخالفان از جمله رئیس‌جمهور دوره اصلاحات، باعث دستیابی به اهداف جنبش مردمی و افق گشایی شود.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49