#بابک_خرمدین (مرگ #۱۷_دی ماه سال ۲۱۶ خورشیدی) #رهبر_اصلی#مبارزان_ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ #ابومسلم بر #خلافت_عباسی شوریدند. #خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان #شمال_آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری میشده است و بر #شمال_غرب_ایران تأثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۸۱۶–۸۱۷ م تا ۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه #باسورث این شورش قطعاً پایههای #دینی داشته ولی ممکن است که پایههای #سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس #ضد_عربی ایرانیان در آذربایجان بهره میبردهاست. تعداد نیروهای لشکر بابک را در #ابو_المعالی ۱۰۰ هزار نفر، در #تنبیه_الاشراف#مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در #تاریخ_بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در #تبصره_العوام بیشمار ذکر کردهاند. او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه #جاویدان_بن_سهل ، رهبر خرمیها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین #بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در #مذهب_مزدک داشت، بخشید. به نظر میرسد که قیام او از ۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ #حاتم پسر #هرمثه ، #حاکم_ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در #استان_های_شرقی که به دنبال آن #مأمون به #بغداد بازگشت، آسان گشته بود. در ۸۱۹–۸۲۰ م مأمون، #یحیی_بن_معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بینتیجه در موقعیتهای مختلف جنگی همراه بود؛ همانطور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مأمون شورش تا #جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی #خلیفه_معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۸۳۵ م معتصم #افشین را مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده #قلعه_های_جادهٔ_بذ را که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علیرغم شکست #بغای_کبیر در #هشتاد_سر ، توانست #طرخان ، یکی از #فرماندهان_شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی #جعفر_خیاط و داوطلبان #ابودلف تجدید قوا کرد و در ۸۳۷ م #اردوگاهی را #تحت_حفاظت دیدهبانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شدهبود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای #فرغانه_ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط #بزرگ_ارمنستانی - #سهل_بن_سنباط - که به او پناه دادهبود، دستگیر شد و به افشین تحویل دادهشد. او به #سامرا فرستاده شد و در ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بیرحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقیماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد. دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را #بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۱۱ م ادامه حیات دادند.
#بابک_خرمدین (مرگ #۱۷_دی ماه سال ۲۱۶ خورشیدی) #رهبر_اصلی#مبارزان_ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ #ابومسلم بر #خلافت_عباسی شوریدند. #خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان #شمال_آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری میشده است و بر #شمال_غرب_ایران تأثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۸۱۶–۸۱۷ م تا ۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه #باسورث این شورش قطعاً پایههای #دینی داشته ولی ممکن است که پایههای #سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس #ضد_عربی ایرانیان در آذربایجان بهره میبردهاست. تعداد نیروهای لشکر بابک را در #ابو_المعالی ۱۰۰ هزار نفر، در #تنبیه_الاشراف#مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در #تاریخ_بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در #تبصره_العوام بیشمار ذکر کردهاند. او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه #جاویدان_بن_سهل ، رهبر خرمیها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین #بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در #مذهب_مزدک داشت، بخشید. به نظر میرسد که قیام او از ۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ #حاتم پسر #هرمثه ، #حاکم_ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در #استان_های_شرقی که به دنبال آن #مأمون به #بغداد بازگشت، آسان گشته بود. در ۸۱۹–۸۲۰ م مأمون، #یحیی_بن_معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بینتیجه در موقعیتهای مختلف جنگی همراه بود؛ همانطور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مأمون شورش تا #جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی #خلیفه_معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۸۳۵ م معتصم #افشین را مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده #قلعه_های_جادهٔ_بذ را که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علیرغم شکست #بغای_کبیر در #هشتاد_سر ، توانست #طرخان ، یکی از #فرماندهان_شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی #جعفر_خیاط و داوطلبان #ابودلف تجدید قوا کرد و در ۸۳۷ م #اردوگاهی را #تحت_حفاظت دیدهبانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شدهبود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای #فرغانه_ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط #بزرگ_ارمنستانی - #سهل_بن_سنباط - که به او پناه دادهبود، دستگیر شد و به افشین تحویل دادهشد. او به #سامرا فرستاده شد و در ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بیرحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقیماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد. دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را #بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۱۱ م ادامه حیات دادند.
#بابک_خرمدین (مرگ #۱۷_دی ماه سال ۲۱۶ خورشیدی) #رهبر_اصلی#مبارزان_ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ #ابومسلم بر #خلافت_عباسی شوریدند. #خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان #شمال_آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری میشده است و بر #شمال_غرب_ایران تأثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۸۱۶–۸۱۷ م تا ۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه #باسورث این شورش قطعاً پایههای #دینی داشته ولی ممکن است که پایههای #سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس #ضد_عربی ایرانیان در آذربایجان بهره میبردهاست. تعداد نیروهای لشکر بابک را در #ابو_المعالی ۱۰۰ هزار نفر، در #تنبیه_الاشراف#مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در #تاریخ_بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در #تبصره_العوام بیشمار ذکر کردهاند. او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه #جاویدان_بن_سهل ، رهبر خرمیها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین #بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در #مذهب_مزدک داشت، بخشید. به نظر میرسد که قیام او از ۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ #حاتم پسر #هرمثه ، #حاکم_ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در #استان_های_شرقی که به دنبال آن #مأمون به #بغداد بازگشت، آسان گشته بود. در ۸۱۹–۸۲۰ م مأمون، #یحیی_بن_معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بینتیجه در موقعیتهای مختلف جنگی همراه بود؛ همانطور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مأمون شورش تا #جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی #خلیفه_معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۸۳۵ م معتصم #افشین را مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده #قلعه_های_جادهٔ_بذ را که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علیرغم شکست #بغای_کبیر در #هشتاد_سر ، توانست #طرخان ، یکی از #فرماندهان_شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی #جعفر_خیاط و داوطلبان #ابودلف تجدید قوا کرد و در ۸۳۷ م #اردوگاهی را #تحت_حفاظت دیدهبانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شدهبود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای #فرغانه_ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط #بزرگ_ارمنستانی - #سهل_بن_سنباط - که به او پناه دادهبود، دستگیر شد و به افشین تحویل دادهشد. او به #سامرا فرستاده شد و در ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بیرحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقیماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد. دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را #بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۱۱ م ادامه حیات دادند.
#بابک_خرمدین (مرگ #۱۷_دی ماه سال ۲۱۶ خورشیدی) #رهبر_اصلی#مبارزان_ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ #ابومسلم بر #خلافت_عباسی شوریدند. #خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان #شمال_آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری میشده است و بر #شمال_غرب_ایران تأثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۸۱۶–۸۱۷ م تا ۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه #باسورث این شورش قطعاً پایههای #دینی داشته ولی ممکن است که پایههای #سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس #ضد_عربی ایرانیان در آذربایجان بهره میبردهاست. تعداد نیروهای لشکر بابک را در #ابو_المعالی ۱۰۰ هزار نفر، در #تنبیه_الاشراف#مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در #تاریخ_بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در #تبصره_العوام بیشمار ذکر کردهاند. او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه #جاویدان_بن_سهل ، رهبر خرمیها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین #بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در #مذهب_مزدک داشت، بخشید. به نظر میرسد که قیام او از ۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ #حاتم پسر #هرمثه ، #حاکم_ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در #استان_های_شرقی که به دنبال آن #مأمون به #بغداد بازگشت، آسان گشته بود. در ۸۱۹–۸۲۰ م مأمون، #یحیی_بن_معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بینتیجه در موقعیتهای مختلف جنگی همراه بود؛ همانطور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مأمون شورش تا #جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی #خلیفه_معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۸۳۵ م معتصم #افشین را مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده #قلعه_های_جادهٔ_بذ را که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علیرغم شکست #بغای_کبیر در #هشتاد_سر ، توانست #طرخان ، یکی از #فرماندهان_شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی #جعفر_خیاط و داوطلبان #ابودلف تجدید قوا کرد و در ۸۳۷ م #اردوگاهی را #تحت_حفاظت دیدهبانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شدهبود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای #فرغانه_ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط #بزرگ_ارمنستانی - #سهل_بن_سنباط - که به او پناه دادهبود، دستگیر شد و به افشین تحویل دادهشد. او به #سامرا فرستاده شد و در ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بیرحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقیماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد. دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را #بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۱۱ م ادامه حیات دادند.
#بابک_خرمدین (مرگ #۱۷_دی ماه سال ۲۱۶ خورشیدی) #رهبر_اصلی#مبارزان_ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ #ابومسلم بر #خلافت_عباسی شوریدند. #خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان #شمال_آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری میشده است و بر #شمال_غرب_ایران تأثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۸۱۶–۸۱۷ م تا ۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه #باسورث این شورش قطعاً پایههای #دینی داشته ولی ممکن است که پایههای #سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس #ضد_عربی ایرانیان در آذربایجان بهره میبردهاست. تعداد نیروهای لشکر بابک را در #ابو_المعالی ۱۰۰ هزار نفر، در #تنبیه_الاشراف#مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در #تاریخ_بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در #تبصره_العوام بیشمار ذکر کردهاند. او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه #جاویدان_بن_سهل ، رهبر خرمیها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین #بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در #مذهب_مزدک داشت، بخشید. به نظر میرسد که قیام او از ۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ #حاتم پسر #هرمثه ، #حاکم_ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در #استان_های_شرقی که به دنبال آن #مأمون به #بغداد بازگشت، آسان گشته بود. در ۸۱۹–۸۲۰ م مأمون، #یحیی_بن_معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بینتیجه در موقعیتهای مختلف جنگی همراه بود؛ همانطور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مأمون شورش تا #جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی #خلیفه_معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۸۳۵ م معتصم #افشین را مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده #قلعه_های_جادهٔ_بذ را که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علیرغم شکست #بغای_کبیر در #هشتاد_سر ، توانست #طرخان ، یکی از #فرماندهان_شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی #جعفر_خیاط و داوطلبان #ابودلف تجدید قوا کرد و در ۸۳۷ م #اردوگاهی را #تحت_حفاظت دیدهبانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شدهبود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای #فرغانه_ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط #بزرگ_ارمنستانی - #سهل_بن_سنباط - که به او پناه دادهبود، دستگیر شد و به افشین تحویل دادهشد. او به #سامرا فرستاده شد و در ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بیرحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقیماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد. دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را #بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۱۱ م ادامه حیات دادند.
ژرمن های کاملا آریایی که در انگلستان، جنوب و مرکز آلمان ، اتریش ، سوئیس، فرانسه و حتی اسپانیا و شمال ایتالیا زندگی می کنند رنگ چشم آنها اکثرا #سبز و #قوه_ای است و چشم آبی در بین آنان کمتر دیده می شود رنگ موی انها نیز اغلب طلایی متمایل به قهوه ایست اما موهای کاملا سیاه هم در بین آنان دیده می شود.
وی همچنین در کتاب خود به کشورهایی مانند #ایران و #هند و به پیدایش تمدن های بزرگ و دین #زرتشت در ایران که از نظر روزنبرگ حاصل تمدن مردمان آریایی ساکن ایران بوده است اشاره می کند .
قدیمی ترین مرجع اذعان به واژه #آریا کشف شده تا کنون به حدود ۶ قرن پیش از میلاد بر می گردد و آن متنی نیست جزء متن #کتیبه_بیستون در این متن از واژه #آریا به طور حتم به منظور اشاره به مردم اصیل #ایران استفاده شده است. شاید به همین دلیل است که چهره های اعضای بلند پایه #حزب_نازی بیشتر به یک ایرانی شبیه است تا یک نوردیک شمال آلمان. به هر حال چه به صورت اتفاقی چه به صورت برنامه ریزی شده چهره بسیاری از اعضای حزب نازی از جمله #آدولف_هیتلر بیشتر از آنکه یک چهره غربی یا اروپایی باشد به چهره یک #شرقی شباهت دارد.
هیتلر و حزب او به دلیل نژاد آریایی مردم ایران و شاید هم ساخت و #موقعیت_استراتژیک_ایران نسبت به هند که آن زمان در دست انگلیسی ها بود تلاش خود را برای نزدیک شدن به ایرانیان و حکومت وقت آن شروع کرد متقابلا مردم ایران نیز با ساخت و ساز هایی که #مهندسین^آلمانی در ایران انجام داده بودند و همچنین نظم و ترتیب آنها و عدم سابقه استعماری کشور آلمان و دشمن آنها با دو دشمن بد نام ایران یعنی #انگلیس و #روس شیفته نام و مردم آلمان شدند شیفتگی که تا به حال نیز ادامه دارد.
🌿 هر دَم و بازدم ما پر از خشم های فروخورده است. #بوسه های به مقصد نرسیده، حرف های #ماسیده روی لب. قایم شده در گرمگاه سینه. #بغض های در گلو مانده مثل بچه های فلسطینی که #سنگ را آنقدر توی دستشان چرخانده اند که تاول انداخته روی آن پوست نازک؛ نه دل دارند که پرتش کُنند، نه دل می کَنَند که از فکرش رها شوند...
🌿 زیر پوست ما مثل #سوریه پر التهاب است، ناآرام، پر آشوب، مثل بمب های خوشه ای که روی دیوار شعرها و شهرهایشان خراش انداخته. زیر پوست ما مثل #بغداد بوی #قهوه_عربی می دهد، مثل #صحرای_عربستان پر#عطش است، مثل #جنگل های #شمال_ایران انگار خدا دارد با مه روی صورت آدم نقاشی می کند، مثل #شیراز بوی #بهار_نارنج می دهد، مثل #دُبی بین وعده نسیه #خدا و نقد #شیطان دل دل می کُند. @sazochakameoketab 🌿در هر #چروک صورت ما یک #کویت پنهان است. مثل دوران اوجش پر از #وسوسه#بهشت و بوسه، مثل زمان جنگ اش پر از #زخم هایی که خوب نمی شود، مثل مُرغ های دریایی اش که توی #نفت بال می زدند، پرهایشان می سوخت، در آب غرق می شدند.
🌿در هر "چیزی نیست خوبم!" ما، سطل سطل اشک قایم است، مثل مادرهایی که می روند #بهشت_زهرا و برای پسرها و دخترهایی که جنگ آنها را بلعید مویه می کنند و بعد جلوی دوربین ها می گویند فدای سر ایرانم که پسرم رفت، دخترم رفت..
🌿 درون سینه ما #دختری_کُرد که از چنگ #داعش گریخته در میان اشک می خندد و مثل #شهرزاد قصه گو آنقدر قصه و غصه دارد که همه #پیامبران_خاورمیانه را خواب کُند و خودش بیدار بماند و زُل بزند به شب. به اینکه کی آرامش از راه می رسد؟ کی سر آرام بر بالش می گذاریم، کی دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت... کی آن روز از راه می رسد که کمترین سرود بوسه باشد؟
🌿 درون هر کدام از ما #خاورمیانه ای است که #جنگش تمام نمی شود. شب زیر موشک باران #دلتنگی می خوابیم، صبح با لبخند بیدار می شویم که برویم به جنگ #سرنوشت...
#بابک_خرمدین (مرگ #۱۷_دی ماه سال ۲۱۶ خورشیدی) #رهبر_اصلی#مبارزان_ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ #ابومسلم بر #خلافت_عباسی شوریدند. #خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان #شمال_آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری میشده است و بر #شمال_غرب_ایران تأثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۸۱۶–۸۱۷ م تا ۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه #باسورث این شورش قطعاً پایههای #دینی داشته ولی ممکن است که پایههای #سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس #ضد_عربی ایرانیان در آذربایجان بهره میبردهاست. تعداد نیروهای لشکر بابک را در #ابو_المعالی ۱۰۰ هزار نفر، در #تنبیه_الاشراف#مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در #تاریخ_بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در #تبصره_العوام بیشمار ذکر کردهاند. او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه #جاویدان_بن_سهل ، رهبر خرمیها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین #بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در #مذهب_مزدک داشت، بخشید. به نظر میرسد که قیام او از ۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ #حاتم پسر #هرمثه ، #حاکم_ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در #استان_های_شرقی که به دنبال آن #مأمون به #بغداد بازگشت، آسان گشته بود. در ۸۱۹–۸۲۰ م مأمون، #یحیی_بن_معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بینتیجه در موقعیتهای مختلف جنگی همراه بود؛ همانطور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مأمون شورش تا #جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی #خلیفه_معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۸۳۵ م معتصم #افشین را مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده #قلعه_های_جادهٔ_بذ را که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علیرغم شکست #بغای_کبیر در #هشتاد_سر ، توانست #طرخان ، یکی از #فرماندهان_شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی #جعفر_خیاط و داوطلبان #ابودلف تجدید قوا کرد و در ۸۳۷ م #اردوگاهی را #تحت_حفاظت دیدهبانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شدهبود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای #فرغانه_ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط #بزرگ_ارمنستانی - #سهل_بن_سنباط - که به او پناه دادهبود، دستگیر شد و به افشین تحویل دادهشد. او به #سامرا فرستاده شد و در ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بیرحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقیماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد. دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را #بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۱۱ م ادامه حیات دادند.
- این دره، در #شمال_طبس و در نزدیکی #روستای_ازمیغان قرار دارد. بومیان قدیمی این محل، آن را محل زندگی جنها میدانند و بر این باورند که نباید تنهایی به آن سفر کرد.
- تصاویر و نقش و نگارهایی که روی دیوارههای این دره وجود دارد بیانگر این موضوع است که این دره در طول هزاران سال در اثر فرسایش و وجود جریانهای آب بوجود آمده است. در جاهایی از این دره، آنقدر دیوارهها به هم نزدیک میشوند که حتی دیگر نمیتوان آسمان را هم دید.
- به دلیل ساختار خاصی که این دره دارد، وقتی باد در آن میوزد، باعث تولید صداهای عجیب و غریبی میشود، و به همین دلیل این تصور به وجود میآید که موجودات دیگری در آن زندگی میکنند.
- در این دره همچنین خانههایی در دل دیوارهها دره وجود دارد که در آن دوران برای #زرتشتیان ساخته شده بود، ولی سوالی که ایجاد میشود این است که چه کسی و چطور توانسته این حفرهها را در دل دیوارههای صخرهای به این بلندی ایجاد کند.
#دولت#ساسانيان ايران در اواخر دهه قرن سوم ميلادی دچار درد سرسازی يك شاهزاده جاه طلب به نام #تيرداد پسر #خسرو شده بود كه تاييد #امپراتور وقت #روم را برای پادشاهی خود بر #ارمنستان به دست آورده بود. #نرسی_ساسانی#شاه_وقت_ايران برای دستگيری و محاكمه تيرداد به جرم خيانت به وطن، به ارمنستان نيرو فرستاد و تيرداد به #رم فرار كرد و دولت روم را بر ضد وطن خود برانگيخت.
دولت ايران که چنين ديد به دولت روم اعلان جنگ داد. #سنای_روم هم به نوبه خود در جلسه ۲۷ سپتامبر سال ۲۹۵ پيشنهاد #جنگ_با_ايران را تصويب كرد. متعاقب ابلاغ اين مصوبه به دولت، #ديوکلتيانوس ( #ديوکلتيان ) امپراتور وقت روم سپاهی به #فرماندهی#گالريوس داماد خود به جنگ ايران فرستاد.
اين سپاه ۲۶ ژوئيه ۲۹۷ ميلادی در نزديكی #فرات (محلی ميان #جنوب_ترکيه و #شمال_سوريه امروز) از ايران #شكست_خورد و #گالريوس به #انطاکیه فرار كرد و از سوی امپراتور روم توبيخ شد و قول جبران داد. اين سومين نبرد ايران و روم در زمان سلطنت نرسی بود.
گالريوس بعدا با طرح نقشه و با يک نيروی زبده و پس از عبور از کوهها (کوههای جنوب ترکيه و شمال #عراق امروز) خود را به اردوگاه نرسی رسانيد و در يک شبيخون همسر و فرزندان کوچک او ازجمله دخترانش را اسير کرد که نرسی برای پس گرفتنشان مجبور به دادن امتياز و امضای #قرارداد_صلح شد. نرسی پس از دادن اين امتياز از عمل خود احساس پشيمانی کرد، بيمار شد و به نفع پسرش #هرمز از سلطنت کناره گيری نمود. ۶۵ سال بعد #شاپور_دوم#انتقام_شکست نرسی از رومیان را گرفت و زمین های مسترد شده را بازپس گرفت....
🌿 هر دَم و بازدم ما پر از خشم های فروخورده است. #بوسه های به مقصد نرسیده، حرف های #ماسیده روی لب. قایم شده در گرمگاه سینه. #بغض های در گلو مانده مثل بچه های فلسطینی که #سنگ را آنقدر توی دستشان چرخانده اند که تاول انداخته روی آن پوست نازک؛ نه دل دارند که پرتش کُنند، نه دل می کَنَند که از فکرش رها شوند...
🌿 زیر پوست ما مثل #سوریه پر التهاب است، ناآرام، پر آشوب، مثل بمب های خوشه ای که روی دیوار شعرها و شهرهایشان خراش انداخته. زیر پوست ما مثل #بغداد بوی #قهوه_عربی می دهد، مثل #صحرای_عربستان پر#عطش است، مثل #جنگل های #شمال_ایران انگار خدا دارد با مه روی صورت آدم نقاشی می کند، مثل #شیراز بوی #بهار_نارنج می دهد، مثل #دُبی بین وعده نسیه #خدا و نقد #شیطان دل دل می کُند. @sazochakameoketab 🌿در هر #چروک صورت ما یک #کویت پنهان است. مثل دوران اوجش پر از #وسوسه#بهشت و بوسه، مثل زمان جنگ اش پر از #زخم هایی که خوب نمی شود، مثل مُرغ های دریایی اش که توی #نفت بال می زدند، پرهایشان می سوخت، در آب غرق می شدند.
🌿در هر "چیزی نیست خوبم!" ما، سطل سطل اشک قایم است، مثل مادرهایی که می روند #بهشت_زهرا و برای پسرها و دخترهایی که جنگ آنها را بلعید مویه می کنند و بعد جلوی دوربین ها می گویند فدای سر ایرانم که پسرم رفت، دخترم رفت..
🌿 درون سینه ما #دختری_کُرد که از چنگ #داعش گریخته در میان اشک می خندد و مثل #شهرزاد قصه گو آنقدر قصه و غصه دارد که همه #پیامبران_خاورمیانه را خواب کُند و خودش بیدار بماند و زُل بزند به شب. به اینکه کی آرامش از راه می رسد؟ کی سر آرام بر بالش می گذاریم، کی دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت... کی آن روز از راه می رسد که کمترین سرود بوسه باشد؟
🌿 درون هر کدام از ما #خاورمیانه ای است که #جنگش تمام نمی شود. شب زیر موشک باران #دلتنگی می خوابیم، صبح با لبخند بیدار می شویم که برویم به جنگ #سرنوشت...
#بابک_خرمدین (مرگ #۱۷_دی ماه سال ۲۱۶ خورشیدی) #رهبر_اصلی#مبارزان_ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ #ابومسلم بر #خلافت_عباسی شوریدند. #خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان #شمال_آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری میشده است و بر #شمال_غرب_ایران تأثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۸۱۶–۸۱۷ م تا ۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه #باسورث این شورش قطعاً پایههای #دینی داشته ولی ممکن است که پایههای #سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس #ضد_عربی ایرانیان در آذربایجان بهره میبردهاست. تعداد نیروهای لشکر بابک را در #ابو_المعالی ۱۰۰ هزار نفر، در #تنبیه_الاشراف#مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در #تاریخ_بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در #تبصره_العوام بیشمار ذکر کردهاند. او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه #جاویدان_بن_سهل ، رهبر خرمیها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین #بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در #مذهب_مزدک داشت، بخشید. به نظر میرسد که قیام او از ۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ #حاتم پسر #هرمثه ، #حاکم_ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در #استان_های_شرقی که به دنبال آن #مأمون به #بغداد بازگشت، آسان گشته بود. در ۸۱۹–۸۲۰ م مأمون، #یحیی_بن_معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بینتیجه در موقعیتهای مختلف جنگی همراه بود؛ همانطور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مأمون شورش تا #جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی #خلیفه_معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۸۳۵ م معتصم #افشین را مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده #قلعه_های_جادهٔ_بذ را که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علیرغم شکست #بغای_کبیر در #هشتاد_سر ، توانست #طرخان ، یکی از #فرماندهان_شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی #جعفر_خیاط و داوطلبان #ابودلف تجدید قوا کرد و در ۸۳۷ م #اردوگاهی را #تحت_حفاظت دیدهبانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شدهبود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای #فرغانه_ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط #بزرگ_ارمنستانی - #سهل_بن_سنباط - که به او پناه دادهبود، دستگیر شد و به افشین تحویل دادهشد. او به #سامرا فرستاده شد و در ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بیرحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقیماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد. دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را #بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۱۱ م ادامه حیات دادند.
#بابک_خرمدین (مرگ #۱۷_دی ماه سال ۲۱۶ خورشیدی) #رهبر_اصلی#مبارزان_ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ #ابومسلم بر #خلافت_عباسی شوریدند. #خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان #شمال_آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری میشده است و بر #شمال_غرب_ایران تأثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۸۱۶–۸۱۷ م تا ۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه #باسورث این شورش قطعاً پایههای #دینی داشته ولی ممکن است که پایههای #سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس #ضد_عربی ایرانیان در آذربایجان بهره میبردهاست. تعداد نیروهای لشکر بابک را در #ابو_المعالی ۱۰۰ هزار نفر، در #تنبیه_الاشراف#مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در #تاریخ_بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در #تبصره_العوام بیشمار ذکر کردهاند. او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه #جاویدان_بن_سهل ، رهبر خرمیها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین #بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در #مذهب_مزدک داشت، بخشید. به نظر میرسد که قیام او از ۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ #حاتم پسر #هرمثه ، #حاکم_ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در #استان_های_شرقی که به دنبال آن #مأمون به #بغداد بازگشت، آسان گشته بود. در ۸۱۹–۸۲۰ م مأمون، #یحیی_بن_معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بینتیجه در موقعیتهای مختلف جنگی همراه بود؛ همانطور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مأمون شورش تا #جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی #خلیفه_معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۸۳۵ م معتصم #افشین را مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده #قلعه_های_جادهٔ_بذ را که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علیرغم شکست #بغای_کبیر در #هشتاد_سر ، توانست #طرخان ، یکی از #فرماندهان_شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی #جعفر_خیاط و داوطلبان #ابودلف تجدید قوا کرد و در ۸۳۷ م #اردوگاهی را #تحت_حفاظت دیدهبانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شدهبود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای #فرغانه_ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط #بزرگ_ارمنستانی - #سهل_بن_سنباط - که به او پناه دادهبود، دستگیر شد و به افشین تحویل دادهشد. او به #سامرا فرستاده شد و در ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بیرحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقیماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد. دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را #بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۱۱ م ادامه حیات دادند.
🌿 هر دَم و بازدم ما پر از خشم های فروخورده است. #بوسه های به مقصد نرسیده، حرف های #ماسیده روی لب. قایم شده در گرمگاه سینه. #بغض های در گلو مانده مثل بچه های فلسطینی که #سنگ را آنقدر توی دستشان چرخانده اند که تاول انداخته روی آن پوست نازک؛ نه دل دارند که پرتش کُنند، نه دل می کَنَند که از فکرش رها شوند...
🌿 زیر پوست ما مثل #سوریه پر التهاب است، ناآرام، پر آشوب، مثل بمب های خوشه ای که روی دیوار شعرها و شهرهایشان خراش انداخته. زیر پوست ما مثل #بغداد بوی #قهوه_عربی می دهد، مثل #صحرای_عربستان پر#عطش است، مثل #جنگل های #شمال_ایران انگار خدا دارد با مه روی صورت آدم نقاشی می کند، مثل #شیراز بوی #بهار_نارنج می دهد، مثل #دُبی بین وعده نسیه #خدا و نقد #شیطان دل دل می کُند. @sazochakameoketab 🌿در هر #چروک صورت ما یک #کویت پنهان است. مثل دوران اوجش پر از #وسوسه#بهشت و بوسه، مثل زمان جنگ اش پر از #زخم هایی که خوب نمی شود، مثل مُرغ های دریایی اش که توی #نفت بال می زدند، پرهایشان می سوخت، در آب غرق می شدند.
🌿در هر "چیزی نیست خوبم!" ما، سطل سطل اشک قایم است، مثل مادرهایی که می روند #بهشت_زهرا و برای پسرها و دخترهایی که جنگ آنها را بلعید مویه می کنند و بعد جلوی دوربین ها می گویند فدای سر ایرانم که پسرم رفت، دخترم رفت..
🌿 درون سینه ما #دختری_کُرد که از چنگ #داعش گریخته در میان اشک می خندد و مثل #شهرزاد قصه گو آنقدر قصه و غصه دارد که همه #پیامبران_خاورمیانه را خواب کُند و خودش بیدار بماند و زُل بزند به شب. به اینکه کی آرامش از راه می رسد؟ کی سر آرام بر بالش می گذاریم، کی دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت... کی آن روز از راه می رسد که کمترین سرود بوسه باشد؟
🌿 درون هر کدام از ما #خاورمیانه ای است که #جنگش تمام نمی شود. شب زیر موشک باران #دلتنگی می خوابیم، صبح با لبخند بیدار می شویم که برویم به جنگ #سرنوشت...
🌿 هر دَم و بازدم ما پر از خشم های فروخورده است. #بوسه های به مقصد نرسیده، حرف های #ماسیده روی لب. قایم شده در گرمگاه سینه. #بغض های در گلو مانده مثل بچه های فلسطینی که #سنگ را آنقدر توی دستشان چرخانده اند که تاول انداخته روی آن پوست نازک؛ نه دل دارند که پرتش کُنند، نه دل می کَنَند که از فکرش رها شوند...
🌿 زیر پوست ما مثل #سوریه پر التهاب است، ناآرام، پر آشوب، مثل بمب های خوشه ای که روی دیوار شعرها و شهرهایشان خراش انداخته. زیر پوست ما مثل #بغداد بوی #قهوه_عربی می دهد، مثل #صحرای_عربستان پر#عطش است، مثل #جنگل های #شمال_ایران انگار خدا دارد با مه روی صورت آدم نقاشی می کند، مثل #شیراز بوی #بهار_نارنج می دهد، مثل #دُبی بین وعده نسیه #خدا و نقد #شیطان دل دل می کُند. @sazochakameoketab 🌿در هر #چروک صورت ما یک #کویت پنهان است. مثل دوران اوجش پر از #وسوسه#بهشت و بوسه، مثل زمان جنگ اش پر از #زخم هایی که خوب نمی شود، مثل مُرغ های دریایی اش که توی #نفت بال می زدند، پرهایشان می سوخت، در آب غرق می شدند.
🌿در هر "چیزی نیست خوبم!" ما، سطل سطل اشک قایم است، مثل مادرهایی که می روند #بهشت_زهرا و برای پسرها و دخترهایی که جنگ آنها را بلعید مویه می کنند و بعد جلوی دوربین ها می گویند فدای سر ایرانم که پسرم رفت، دخترم رفت..
🌿 درون سینه ما #دختری_کُرد که از چنگ #داعش گریخته در میان اشک می خندد و مثل #شهرزاد قصه گو آنقدر قصه و غصه دارد که همه #پیامبران_خاورمیانه را خواب کُند و خودش بیدار بماند و زُل بزند به شب. به اینکه کی آرامش از راه می رسد؟ کی سر آرام بر بالش می گذاریم، کی دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت... کی آن روز از راه می رسد که کمترین سرود بوسه باشد؟
🌿 درون هر کدام از ما #خاورمیانه ای است که #جنگش تمام نمی شود. شب زیر موشک باران #دلتنگی می خوابیم، صبح با لبخند بیدار می شویم که برویم به جنگ #سرنوشت...
دو برادر؛ یکی در #انزلی و دیگری در #خرمشهر#شهید شد. در جریان هجوم وحشیانه و ناجوانمردانه #انگلستان و #روسیه به سرزمین مان، دلاورانی چون برادران بایندر جان خود را در راه #پاسداری از ایران زمین فدا کردند.
دریادار بایندر، همراه با #سروان#مکری_نژاد ، برای چاره اندیشی و آماده باش به #ستاد_نیروی_دریایی_جنوب ، به سوی خرمشهر به راه افتادند ولی پیش از آنکه به خرمشهر برسند، با آتش ناگهانی مسلسلهای انگلیسی از پای درآمدند😡😔. جانسپاری شهید #ید_الله_بایندر در همین زمان و در #شمال_ایران ، #ناو_سروان یدالله بایندر برادر شهید غلامعلی بایندر نیز همانند برادر میهن پرست خود در برابر این تازشگران ایستاد و تا واپسین قطره خون خود جنگید تا آنکه خون پاکش بر خاک مقدس ایران زمین چکید و جان داد.
ژرمن های کاملا آریایی که در انگلستان، جنوب و مرکز آلمان ، اتریش ، سوئیس، فرانسه و حتی اسپانیا و شمال ایتالیا زندگی می کنند رنگ چشم آنها اکثرا #سبز و #قوه_ای است و چشم آبی در بین آنان کمتر دیده می شود رنگ موی انها نیز اغلب طلایی متمایل به قهوه ایست اما موهای کاملا سیاه هم در بین آنان دیده می شود.
وی همچنین در کتاب خود به کشورهایی مانند #ایران و #هند و به پیدایش تمدن های بزرگ و دین #زرتشت در ایران که از نظر روزنبرگ حاصل تمدن مردمان آریایی ساکن ایران بوده است اشاره می کند .
قدیمی ترین مرجع اذعان به واژه #آریا کشف شده تا کنون به حدود ۶ قرن پیش از میلاد بر می گردد و آن متنی نیست جزء متن #کتیبه_بیستون در این متن از واژه #آریا به طور حتم به منظور اشاره به مردم اصیل #ایران استفاده شده است. شاید به همین دلیل است که چهره های اعضای بلند پایه #حزب_نازی بیشتر به یک ایرانی شبیه است تا یک نوردیک شمال آلمان. به هر حال چه به صورت اتفاقی چه به صورت برنامه ریزی شده چهره بسیاری از اعضای حزب نازی از جمله #آدولف_هیتلر بیشتر از آنکه یک چهره غربی یا اروپایی باشد به چهره یک #شرقی شباهت دارد.
هیتلر و حزب او به دلیل نژاد آریایی مردم ایران و شاید هم ساخت و #موقعیت_استراتژیک_ایران نسبت به هند که آن زمان در دست انگلیسی ها بود تلاش خود را برای نزدیک شدن به ایرانیان و حکومت وقت آن شروع کرد متقابلا مردم ایران نیز با ساخت و ساز هایی که #مهندسین^آلمانی در ایران انجام داده بودند و همچنین نظم و ترتیب آنها و عدم سابقه استعماری کشور آلمان و دشمن آنها با دو دشمن بد نام ایران یعنی #انگلیس و #روس شیفته نام و مردم آلمان شدند شیفتگی که تا به حال نیز ادامه دارد.