آیا #بلوچ_ها#جهود بوده اند؟😳 * تازگی های جهودها سرمایه گذاری بسیاری کرده اند برای #جهود_نمائی#بلوچ_ها ؛ با #کرد_ها نیز همین را کردند و هم این و هم آن، یاوه ای بیش نیست؛ ما در زیر #سکه چند تن از #شاهان#بلوچستان و #زابلستان و #گندهار را می گذاریم که در پشت همه ی سکه ها نشان #آتشکده است و #چرخه_ی_شش_پر و یا #چهار_پر#ایزد_خورشید ؛ این پادشاهان را در متون سنتی به #هون_ها و یا #ترک_ها و #هیاطله می شناسند. لیک منظور از هون یا هیون یا ترک، نه مردمانی چینی یا آلتائی و مغول، که #ایرانیان#تورانی یا همان #سکائی است که #اشکانیان نیز از ایشان بودند. کسان که امروز می خواهند برای کردها و بلوچ ها پیشینه ی جهودی به تراشند، یک سکه از این دو تیره ی ایرانی بیاورند که یک نماد جهودی بر روی اش باشد. جز دروغ و ادعاهای بی پایه و اساس که جز شماری #چپ_های#نئو_فاشیست و #تجزیه_طلب را به خود جلب نمی کند چیزی در چنته ندارند. فرهنگ و تمدن ایرانشهری چون کوهی ست سترگ که سدها کشورگ چون #اسرائیل که چیزی جز #پادگان_روتشیلد و #بانک_جهانی نیست، به یک پاره سنگ آن نمی ارزد.
ریشه بازی چوگان به چند هزار سال پیش در #ایران_باستان برمی گردد اولین شکل این بازی در زمان #هخامنشیان بازی میشده است. چوگان به هنگام #فتوحات#داریوش_اول در #هند ، در آن سرزمین هم رواج یافت. همچنین این بازی در دوره #اشکانیان و #ساسانیان هم بخشی از فرهنگ ایران بوده است.
حکیم #فردوسی قصهٔ #چوگان_بازی#سیاوش و #افراسیاب را به نظم درمیآورد و میگوید: همه کودکان را به میدان فرست برای دیدن گوی و چوگان فرست
#مغولان پس از حمله به ایران و در زمانی که با فرهنگ و هنر ایران آشنا میشوند چوگان بازی را نیز یاد گرفته و در سراسر امپراطوری وسیع خود رواج میدهند. میتوان گفت که گرایش #کشور_های_شرق_آسیا به چوگان به همین دلیل است. از این دوره به عنوان جدّیترین برهه خروج چوگان از ایران یاد میشود.
در زمان #صفویان هم اسناد تاریخی نشان دادهاند که #شاه_عباس چوگان باز بوده است و حتی پیش از اینکه به #اصفهان بیاید در #قزوین که پایتخت ایران بوده چوگان بازی میکرده است. همچنین میدان #نقش_جهان#اصفهان برای بازی چوگان بنا شده بود. .
#جمهوری#تازه_تاسیس😂 آذربایجان قبلا سعی کرده بود این ورزش کهن ایران را به نام خود ثبت کند😡 اما درخواستش در هشتمین نشست کمیته میراث ناملموس یونسکو در باکو پذیرفته نشد😂 و تنها این کشور توانست بازی محلی #قره_باغ😔 را بنام خود ثبت کند.
ایستادگی در برابر اینگونه چپاول های کشورهای تازه تاسیس همسایه که برای ساختن هویت بدنبال دزدی از دریای تاریخ و فرهنگ و ادبیات ایران هستند، #عزم_ملی💪 می طلبد، و جدا از دولت از تلاش فردی #نخبگان و #فرهیختگان#وطن_دوست💋 نیز نباید غفلت کرد.
لازم به ذکر است «چوگان بازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی» فقط متعلق به ایران ثبت شده است و با هیچ کشوری به صورت مشترک ثبت نمیشود.»👏
#زروان و #منظومه#ویس_و_رامین / منظومه ویس و رامین بر پایه داستانی به جا مانده از دوره #اشکانیان است که میتوان در آن عناصر و نشانه های زیادی از #زروانیسم را دید. در اشعار این منظومه اشاره به #تقدیر_گرایی_مستبدانه_ای دارد که گریزی از آن نیست و مخلوق در آن نقشی ندارد. البته این #جبر_گرایی را در #عهد_شهرو ( #مادر_ویس ) و #موبد می توان دید که بدون وجود یا نقش ویس آینده اورا با هم رقم می زنند و او فقط محکوم به گردن نهادن به خواست آن هاست و باید گفت که در جاهای مختلف این منظومه ابیات فراوانی با مضمون تقدیر گرایی موجود است و به نوعی با بیت : چو برخواند کسی این داستان را بداند عیب های این جهان را نبای سرزنش کردن به ایشان که راه حکم یزدان بست نتوان داستان پیش رو را نشانه ای از #قضا_و_قدر و جبر و تقدیرگرایی که مضمون اصلی پرستش خدای زمان است باید دانست. در این منظومه همواره #زنان_اند که #گناهکار_اند هم شهرو در #عهد_شکنی که مغایر با آیین زروانیست و هم ویس که به همسر خیانت می کند . #زن اصولا در #آیین_زروان موجودی گناهکار است بدون در نظر گرفتن بدی های کار موبد در استبداد در ازدواجش با ویس و نیز #رامین در عشق ورزی اش به ویس و بعد عاشق شدن ویس بر او تمام گناهان به زنان باز می گردد. زن علاوه برگناه ذاتی در هر دو شخصیت گناهی دیگر را نیز بر عهده گرفته تا پلیدی اش چند برابر دیده شود. از طرفی #شاه_موبد هم شاه و هم موبد است که نماد زروان است و هم #پیر است که نشانه دیگری ازین #ایزد است. از طرفی دیگر او گرفتار #حیله_زنانه هم از سوی شهرو و هم از سوی ویس است و با تمام اشکالاتش در منظومه از گناه بری است . #نرینه ایست که #قوه_نرینگی ندارد و در برخورد با این شخصیت با زروانی روبرو ایم که به #صفات#اهورایی میل دارد و شاید در این منظومه به تبدیل این دو به هم و #جایگزینی#اورمزد به عنوان #خدای_مقدر به جای زروان را حکایت می کند. این منظومه از پرداختن به #جادو اشاره دارد که #دایه در جهت خواسته های ویس شاه موبد را جادو میکند. در ابیاتی جادو را به زن دایه نسبت می دهد که مخصوص #دیویسنان است و ضد زروانی. پس باز هم #عنصر_مادینه را گناهکار معرفی می کند. در انتهای داستان نیز بر #دو_گانگی_ذاتی_جهان که هیچ وجه آن بر دیگری رجحان ندارد اشاره می کند و البته تقدیر گرایی را از یاد نمیبرد.
آن چیزی که باعث گردید حکومت #اشکانیان نزدیک به پنج قرن #فرمانروای#غرب_آسیا باشد ،نحوه ی حکومت آنها بود. #مورخان_باستان نوشته اند که حکومت #شاه_پارت ( #اشکانی ) محدود بود. شاه در امور #کشوری ،همواره با دو مجلس مشورت می کرد و انتخاب اعضای این دو مجلس نیز با وی نبود بلکه آنها بر حسب نسب و مقام ، به عضویت در این دو مجلس در می آمدند. مجلس نخست از اعضای خانواده ی سلطنتی که به حدّ رشد رسیده بودند،تشکیل می شد. مجلس دوم ،از اعضای سالخورده و با تجربه و جهاندیده تشکیل می گردید .اعضای مجلس دوم شامل بزرگان روحانی و غیر روحانی بود. هنگامی که این دو مجلس به هم می پیوستند، به #مهستان یا #مغستان موسوم میگشت. مجلس مِهستان (مغستان) هم شامل #اعضای_روحانی بود و هم #غیر_روحانی ، اما تعداد اعضای غیر روحانی اش بیشتر بوده است. معنای مغستان این نیست که این مجلس از #مغ_ها (روحانیون) تشکیل شده بوده بلکه واژه ی « #مِه » به معنای بزرگ بوده است. یعنی #مجلس_بزرگان . بهترین دلیل این است که این مجلس فقط از مغها تشکیل نمی شده است بلکه بر عکس اعضای غیر روحانی آن بیشتر بوده است. اگر مساله ای پیش می آمد که مثلا شاه اشکانی اولادی نداشت یا اولاد لایقی نداشت، تا دولت را اداره کند بلافاصله مجلس مِهستان تشکیل می شد و یکی از اعضای خاندان سلطنتی #اشکان را انتخاب می نمود تا بر تخت نشیند. اما اگر شاه فرزند پسرِلایق داشت به طور قطع پسر بعد از پدر بر تخت می نشست. _________________________________ گردآوری و نگارش: علی آریایی بن مایه : استرابون، کتاب ۱۱،فصل ۹،بند ۳ تاریخ ایران باستان پیرنیا، ج ۳،ص ۱۸۴۲-۱۸۴۱
* #شیوه#نبرد#سواره_نظام_اشکانی * #اشکانیان یکی از طولانی ترین دوران های حکومتی را در ایران داشتند. یکی از آداب خاص جنگیدن در میان اشکانیان طریقه #تیر_اندازی مخصوص آنها بود که سوار بر اسب و در حالی که رو بجلو رکاب میزدند با مهارت خاصی می توانستند به عقب تیراندازی کنند که مهارت آنها در آن دوران در همه دنیا زبانزد خاص و عام بود. نکته جالب وجود #کلاهی است که بر سر #زنان_سوار_نظام_اشکانی بود. این موضوع و پوشیدن لباس جنگی باعث می شد که در جنگ زنان از مردان شناخته نشوند . در #شاهنامه هم آمده که #سهراب در هنگام جنگ با #گرد_آفرید تا هنگامی که #کلاهخود گرد آفرید از سرش نیفتاده بود نمی دانست که با یک زت می جنگد........