#فرانسیس_بیکن#فیلسوف قرن ۱۷ میلادی می گوید کار دانشمند این است که بفهمد جهان چطور کار می کند، #طبیعت را “شکنجه” کند تا اسرارش را فاش سازد.اسرار طبیعت همان علمی است که #دانشمندان با توجه به آن رویدادهای علمی را به دست می آورند. دست آوردهای این دانشمندان وقتی نمود پیدا میکند که بشر بتواند بهتر زندگی کند.این تحقیقات در چه زمینه ایی است و دانشمندان به چه می اندیشند تا زندگی در دنیای آینده ما را آسان تر کنند.
کابالا از #متون_یهودی سرچشمه گرفت و پیروانش معمولاً از متون یهودی برای توصیف و تفسیر #مسائل_عرفانی استفاده میکنند. دستورهای کابالا برای فهم #معنی_مخفی متون یهودی نظیر #تورات و #نوشتارهای#ربیها نظیر تلمود به کار میرود و معنی مخفی عبادت یهودی را بیان میکند.
بعد از #عهد_عتیق اولین نوشتههای مربوط به کابالا در قرن اول و دوم میلادی در بعضی متون و از جمله کتاب #سفر_یتزیرا یافت میشود. این روش به نام #عرفان#مرکابا ( به معنی #کالسکه ) تا قرن ۱۰ میلادی ادامه یافت تا بعد از آن با کابالای ایجاد شده در جنوب غربی #اروپا در قرن ۱۲ و ۱۳ جایگزین شد.
پیروان کابالا اعتقاد دارند که دانش کابالا اولین بار توسط سه #شه_پدر ( #ابراهیم ، #اسحاق و #یعقوب ) و بقیه #پیامبران به دست آمد. بر اساس این تاریخچه در قرن ۱۰ قبل از میلاد این دانش توسط ۱ میلیون نفر در #اسراییل مورد استفاده قرار میگرفت. هجوم بیگانگان باعث شد که این دانش #مخفی شود تا از گزند بدطینتان در امان بماند. #رهبران#سنهدرین اعتقاد داشتند که استفاده از دانش کابالا بدون راهنمایی صحیح ممکن است به روشهای #غیر_شرعی منجر شود. به همین دلیل کابالا مخفی شود و به مدت دوهزار و پانصد سال مخفی ماند.
صفحه اول اولین نسخه چاپی زوهر در ۱۵۵۸ میلادی # ایتالیا در زمان تلمود دو لغت #معاسه_برشیت و #معاسه_مرکابا نشان دهنده آن است که روشهای عرفانی در آن زمان رایج بوده است. تلمود #یاد_دادن_علنی این دانش را #ممنوع میکند و #خطرات آن را بیان میکند. ربیها ( #خاخامها ) توصیه میکردند که این دانش فقط به یک #دانشجو یاد داده شود. داستان زیر در تلمود آمده است:
«چهار مرد وارد #پردس شدند - #بن_عزای ، #بن_زوما ، #آشر و #آکیبا . بن عزای نگاه کرد و مرد. بن زوما نگاه کرد و دیوانه شد. آشر گیاهان را نابود کرد. آکیبا در صلح وارد شد و در صلح خارج شد.»
در متون یهودی بسیاری در بین قرنهای ۱ تا ۱۰ میلادی در مورد معاسه مرکابا صحبت شده است. بر این اساس ربیها تلاش میکردند که رؤیای حزقیال و دیدن عرش خدا را مجدداً تجربه کنند.
کابالا از #متون_یهودی سرچشمه گرفت و پیروانش معمولاً از متون یهودی برای توصیف و تفسیر #مسائل_عرفانی استفاده میکنند. دستورهای کابالا برای فهم #معنی_مخفی متون یهودی نظیر #تورات و #نوشتارهای#ربیها نظیر تلمود به کار میرود و معنی مخفی عبادت یهودی را بیان میکند.
بعد از #عهد_عتیق اولین نوشتههای مربوط به کابالا در قرن اول و دوم میلادی در بعضی متون و از جمله کتاب #سفر_یتزیرا یافت میشود. این روش به نام #عرفان#مرکابا ( به معنی #کالسکه ) تا قرن ۱۰ میلادی ادامه یافت تا بعد از آن با کابالای ایجاد شده در جنوب غربی #اروپا در قرن ۱۲ و ۱۳ جایگزین شد.
پیروان کابالا اعتقاد دارند که دانش کابالا اولین بار توسط سه #شه_پدر ( #ابراهیم ، #اسحاق و #یعقوب ) و بقیه #پیامبران به دست آمد. بر اساس این تاریخچه در قرن ۱۰ قبل از میلاد این دانش توسط ۱ میلیون نفر در #اسراییل مورد استفاده قرار میگرفت. هجوم بیگانگان باعث شد که این دانش #مخفی شود تا از گزند بدطینتان در امان بماند. #رهبران#سنهدرین اعتقاد داشتند که استفاده از دانش کابالا بدون راهنمایی صحیح ممکن است به روشهای #غیر_شرعی منجر شود. به همین دلیل کابالا مخفی شود و به مدت دوهزار و پانصد سال مخفی ماند.
صفحه اول اولین نسخه چاپی زوهر در ۱۵۵۸ میلادی # ایتالیا در زمان تلمود دو لغت #معاسه_برشیت و #معاسه_مرکابا نشان دهنده آن است که روشهای عرفانی در آن زمان رایج بوده است. تلمود #یاد_دادن_علنی این دانش را #ممنوع میکند و #خطرات آن را بیان میکند. ربیها ( #خاخامها ) توصیه میکردند که این دانش فقط به یک #دانشجو یاد داده شود. داستان زیر در تلمود آمده است:
«چهار مرد وارد #پردس شدند - #بن_عزای ، #بن_زوما ، #آشر و #آکیبا . بن عزای نگاه کرد و مرد. بن زوما نگاه کرد و دیوانه شد. آشر گیاهان را نابود کرد. آکیبا در صلح وارد شد و در صلح خارج شد.»
در متون یهودی بسیاری در بین قرنهای ۱ تا ۱۰ میلادی در مورد معاسه مرکابا صحبت شده است. بر این اساس ربیها تلاش میکردند که رؤیای حزقیال و دیدن عرش خدا را مجدداً تجربه کنند.
#فرانسیس_بیکن#فیلسوف قرن ۱۷ میلادی می گوید کار دانشمند این است که بفهمد جهان چطور کار می کند، #طبیعت را “شکنجه” کند تا اسرارش را فاش سازد.اسرار طبیعت همان علمی است که #دانشمندان با توجه به آن رویدادهای علمی را به دست می آورند. دست آوردهای این دانشمندان وقتی نمود پیدا میکند که بشر بتواند بهتر زندگی کند.این تحقیقات در چه زمینه ایی است و دانشمندان به چه می اندیشند تا زندگی در دنیای آینده ما را آسان تر کنند.
... دیر یا زود دنیا در دست کسانی خواهد بود که شایستگی دارند. این را می توانید همچون یک پیشگویی تلقی کنید. طوری که امور حرکت می کنند مطلقا #یقین است که دنیا نخست به دست #دانشمندان خواهد افتاد و پس از آن از دست دانشمندان به دست عرفا خواهد رسید. و تنها در دست عارفان است که شما خود می توانید در امان باشید. در واقع بهشتی وجود ندارد مگر اینکه ما خودمان یکی در اینجا بسازیم .
به نظر میرسد دوره نسبتا" طولانی پادشاهی ضحاک توانسته اثر خود را در آثار تاریخی تا حتی هزار سال بعد به نوعی پا بر جا نگهدارد.
اگر دوره ضحاک را با #گاهشماری_ایرانی بسنجیم حدود ۵ تا ۶ هزار سال پیش در #هزاره _عقرب واقع میشود. و این با تاریخ تقریبی مهرهای بدست آمده در #میانرودان کمی نزدیک است. فعلا"آنچه در این مهرها میتواند ما را به دوره ضحاک بیشتر مطمئن کند ترسیم چندین تصاویر تقریبا" یکسان از پادشاهی به صورت ماردوش و بر تخت نشسته است...! اماآنچه کمی عجیب به نظر میرسد اینکه گاه در برخی نگاره ها خود ضحاک نشان داده میشود که در برابر #پادشاه_دیگری که آنرا #انکی (Enki) مینامند ایستاده و از دست آن پادشاه #جامی از #آب_زندگانی را دریافت کرده است! اگر چه #سومر_شناسان انکی را یکی از #خدایان میدانند اما آیا میتوان گفت که این نگاره با داستان #شاهنامه و #بی_مرگی#جمشید و ضحاک به نوعی مشابه است؟! آیا حضور #دو_زن در برخی نگاره ها در کنار ضحاک میتواند اشاره به همان #دو_دختر جمشید به نامهای #ارنواز و #شهرناز باشند؟! به هر روی مشابهتهای این نگارهها با داستان شاهنامه قابل تامل است اما خوب فعلا" اسناد زیاد تری در دست نداریم همین که در این نگارهها پادشاهی ماردوش را یافتهایم که با دوره ضحاک در ایران همخوانی دارد میتوان گفت در گشایش روزنههای نوینی به تاریخ ایران راه یافتهایم.
ناگفته نماناد #دانشمندان_باستانشناس_اروپایی به علت عدم آشنایی با اسطورهه#ای ایرانی هنوز توضیح مشخصی برای این تصاویر ندارند و این نگارهها را همانگونه که پیشتر گفته آمد صورتی تغییر شکل یافته همان نینگیشزیدا یا شمش یا حتی برخی آنرا ایشتر شاخدار! معرفی کرده اند سومر شناسان هنوز نتوانستند علت مارهای روییده بر کتف پادشاه را مشخص سازند اما آنچه مسلم است اسطوره های کهن ایرانی ردپا و سرنخی آشکار وروشنتر را بدست میدهد که بتوانیم این نگاره ها را که تاکنون از چشم پژوهندگان ایرانی دور مانده رمزگشایی نماییم. ما باید بدانیم اسطوره های ایرانی اگر چه غبار گرفته و مه آلود اما عاری از حقیقت نیست و دیر نیست که کم کم با کشف آثار جدید حقایق آن بیشتر آشکار شود پس نباید با شتاب و صرفا" تصویر سازی ذهنی و حدسها و گمانهای عجیب و غریب خودمان چهره اسطورههای خود را تغییر دهیم و ارزش آنرا بکاهیم ضحاک میتواند همانی باشد که ما در شاهنامه خواندهایم وچرا که نه !؟
در زیر برخی از الواح سومری، بابلی و ایرانی را در ایموضوع آورده شده است:
کابالا از #متون_یهودی سرچشمه گرفت و پیروانش معمولاً از متون یهودی برای توصیف و تفسیر #مسائل_عرفانی استفاده میکنند. دستورهای کابالا برای فهم #معنی_مخفی متون یهودی نظیر #تورات و #نوشتارهای#ربیها نظیر تلمود به کار میرود و معنی مخفی عبادت یهودی را بیان میکند.
بعد از #عهد_عتیق اولین نوشتههای مربوط به کابالا در قرن اول و دوم میلادی در بعضی متون و از جمله کتاب #سفر_یتزیرا یافت میشود. این روش به نام #عرفان#مرکابا ( به معنی #کالسکه ) تا قرن ۱۰ میلادی ادامه یافت تا بعد از آن با کابالای ایجاد شده در جنوب غربی #اروپا در قرن ۱۲ و ۱۳ جایگزین شد.
پیروان کابالا اعتقاد دارند که دانش کابالا اولین بار توسط سه #شه_پدر ( #ابراهیم ، #اسحاق و #یعقوب ) و بقیه #پیامبران به دست آمد. بر اساس این تاریخچه در قرن ۱۰ قبل از میلاد این دانش توسط ۱ میلیون نفر در #اسراییل مورد استفاده قرار میگرفت. هجوم بیگانگان باعث شد که این دانش #مخفی شود تا از گزند بدطینتان در امان بماند. #رهبران#سنهدرین اعتقاد داشتند که استفاده از دانش کابالا بدون راهنمایی صحیح ممکن است به روشهای #غیر_شرعی منجر شود. به همین دلیل کابالا مخفی شود و به مدت دوهزار و پانصد سال مخفی ماند.
صفحه اول اولین نسخه چاپی زوهر در ۱۵۵۸ میلادی # ایتالیا در زمان تلمود دو لغت #معاسه_برشیت و #معاسه_مرکابا نشان دهنده آن است که روشهای عرفانی در آن زمان رایج بوده است. تلمود #یاد_دادن_علنی این دانش را #ممنوع میکند و #خطرات آن را بیان میکند. ربیها ( #خاخامها ) توصیه میکردند که این دانش فقط به یک #دانشجو یاد داده شود. داستان زیر در تلمود آمده است:
«چهار مرد وارد #پردس شدند - #بن_عزای ، #بن_زوما ، #آشر و #آکیبا . بن عزای نگاه کرد و مرد. بن زوما نگاه کرد و دیوانه شد. آشر گیاهان را نابود کرد. آکیبا در صلح وارد شد و در صلح خارج شد.»
در متون یهودی بسیاری در بین قرنهای ۱ تا ۱۰ میلادی در مورد معاسه مرکابا صحبت شده است. بر این اساس ربیها تلاش میکردند که رؤیای حزقیال و دیدن عرش خدا را مجدداً تجربه کنند.